اشعار فاخر آئینی (فارسی و عربی)
295 subscribers
14 photos
2 links
کیفیت را مقدم بر کمّیت می‌دانیم. امید آنکه این تفکر ، برای نوکران اهل بیت (علیهم‌السلام) فرهنگ شود.
Download Telegram
تا شه تشنه‌لبان وارد محشر نشود
زآب رحمت، گلوی تشنه‌لبی تر نشود


نکند سر - ز وفا - بر بدن خویش قبول
تا شفیع همه از اکبر و اصغر نشود


نکهت کاکل غلمان و خم طرّهٔ حور
خونبهای سر موی علی اکبر نشود


ظالمان را به جهنم حق اگر جای دهد
به تلافی گلوی علی اصغر نشود


بارالها سببی ساز حسین روز جزا
شافع شمر جفاجوی ستمگر نشود.



#امام_حسین #شفاعت
#لاادری (از شعرای روستای جایدشت از توابع فیروزآباد فارس)

@Shere_Fakher110
خدا کند که بمیرم به بارگاه نجف

کنند جسم مرا دفن بین راه نجف

چو می رود شب جمعه علی به کرب و بلا

رسد به خاک مزارم قدوم شاه نجف



#امام_حسین
#نجف #کربلا #زیارت
#لاادری

@Shere_Fakher110
زیباترین شعر حسینی...




از یکی از بزرگترین سرایندگان قرن سیزدهم اهل کربلا پرسیدند:
زبردست‌ترین شاعر عاشورایی کیست؟
گفت: «شیخ صالح کوّاز» که در یک بیت مرثیه، سیدالشهدا (علیه السلام) را به دو پیامبر اولوالعزم تشبیه کرده است🔻


كأنّ جسمَك موسى مذ هوى صَعِقاً
و أنّ رأسَك روحُ اللهِ مذ رُفِعا


🔸گویی پیکرت موسی بن عمران بود آن گاه که بیجان در دامن کوه طور افتاد..
و سرت عیسی بن مریم، آن گاه که به سوی آسمان‌ها برده شد...

📗ادب الطف ج7 ص217



#الشیخ_صالح_الکواز_الحلی
#عربی #مرثیه #امام_حسین

@Shere_Fakher110
ای جنّ و انس و حور و ملک، سائل درت

خورشید، شمعِ روی ضریح مطهّرت

جدّت بُوَد امیر عرب، جدّه فاطمه

باب الحوائج است پدر؛ نجمه مادرت

دخت امام، اخت امام، عمۀ امام

آئینه‌دارِ امّ ابیهاست منظرت

ای مه‌لقا که خواهر خورشید هشتمی

صد آفتاب با خجلی گشته اخترت

حتّی گر انتظارِ پدر، مانعت نبود

کُفوی نداشتی که شود عِدل و همسرت

تو کیستی که همچو شه کربلا حسین

باشد حرام، آتش دوزخ به زائرت!

آورده‌ام پناه به کویت، ردم مکن

جان جواد، میوۀ قلب برادرت

عمریست بین مشهد و قم در شُدآمدیم

جانم به آن مسافرت و این مجاورت!

فرداست در تلاطم امواج سیّئات

حبل المتین ما همه، نخ‌های چادرت

این عرصه نیست جای ظهور مقام تو

باشیم و بنگریم کراماتِ محشرت

زهرا که جای خود؛ به خدا جرم خلق را

بخشند روز حشر، به خدّامِ محضرت

تنها نه اهل قم سر خوانت نشسته‌اند

خلق جهان مدام بَرَد فیض از درت

▫️


شد ماجرای عشق حسینیّ و زینبی

تکرار در حکایت تو با برادرت

تو زینب امام رضا، او حسین تو

جز قرب او نبود تمنّای دیگرت

دل کندی از دیار، به امّید وصل یار

مهلت نداد اجل که رسی نزد دلبرت

این را دگر حدیث و حکایت نیاز نیست

حتماً رضا گرفت به دامان خود، سرت

گویند ناله کردی و غش کردی از فراق

تا شد نهان برادرت از دیدۀ ترت

روز سلامتی اگر این است حالِ هجر

پس چه کشید عمّۀ محزون مضطرت!

قلب تو از فراق برادر کباب شد

امّا سرش نگشت جدا در برابرت...

▫️▫️▫️


#رحیق
#فضائل #مرثیه
#حضرت_معصومه #امام_رضا
#حضرت_زینب #امام_حسین

@Shere_Fakher110
🔹آنچه تقدیم حضور می‌گردد، قصیده غرّای سلمان ساوجی شاعر توانای قرن هشتم و از اساتید مسلم فن، در وصف حرم مطهر سیدالشهدا - علیه السلام - و زمین کربلاست که الحق جزو شاهکارهای ادبیات عاشورایی بحساب می‌آید.
🔻


ﺧﺎﮎ، ﺧﻮﻥ‌ﺁغشتهٔ ﻟﺐ ﺗﺸﻨﮕﺎﻥ ﮐﺮﺑﻼﺳﺖ
ﺁﺧﺮ ﺍﯼ ﭼﺸﻢِ ﺑﻼﺑﻴﻦ! ﺟﻮﯼ ﺧﻮﻥ‌ﺑﺎﺭﺕ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟


ﺟﺰ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﻣَﺴﭙَﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﻳﻦ ﺭﻩ، کآﻥ ﻫﻤﻪ
ﻧﺮﮔﺲ ﭼﺸﻢ ﻭ ﮔﻞ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺁﻝ ﻣﺼﻄﻔﺎﺳﺖ


ﺍﯼ ﺩﻝ ﺑﯽ‌ﺻﺒﺮ ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻴﺮ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺩﻣﯽ
ﮐﺎﻧﺪﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﻨﺰﻝ ﺁﺭﺍﻡ ﺟﺎﻥ ﻣﺮﺗﻀﺎﺳﺖ


ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺍﺩ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﻗﺮﻩ ﺍﻟﻌﻴﻦ ﻋﻠﯽ‌ﺍﺳﺖ
ﻭﻳﻦ ﺣﺮﻳﻢ ﺑﺎﺭﮔﺎﻩ کعبهٔ ﻋﺰّ ﻭ ﻋﻼﺳﺖ


ﺭﻭضهٔ ﭘﺎﮎ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﻣﺸﮏ ﺯﻟﻒ ﺣﻮﺭ
ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﺭﻭﺏِ ﺍﻳﻦ ﺟﻨّﺖ‌‌ﺳﺮﺍﺳﺖ


ﺷﻤﻊِ ﻋﺎﻟﻢﺗﺎﺏ ﻋﻴﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺩﻳﺮ ﮐﻬﻦ
ﻫﺮ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﺯ ﭘﺮﺗﻮ ﻗﻨﺪﻳﻞ ﺯﺭّﻳﻨﺶ ﺿﻴﺎﺳﺖ


ﺯآبِ ﭼﺸﻢِ ﺯﺍئرﺍﻥ ﺭﻭﺿﻪ‌ﺍﺵ - «ﻃﻮﺑﯽ ﻟﻬﻢ» -
ﺷﺎﺥ ﻃﻮﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﺖ ﻗﻮّﺕ ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﺳﺖ


ﻣﻬﺒﻂ ﺍﻧﻮﺍﺭ ﻋﺰّﺕ، ﻣﻈﻬﺮ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻟﻄﻒ
ﻣﻨﺰﻝ ﺁﻳﺎﺕ ﺭﺣﻤﺖ، ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎﺳﺖ


ﺍﯼ ﮐﻪ ﺯﻭّﺍﺭ ﻣﻼئک ﺭﺍ ﺟﻨﺎﺑﺖ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﺳﺖ
ﻭﯼ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺧﻼﻳﻖ ﺭﺍ ﺿﻤﻴﺮﺕ ﭘﻴﺸﻮﺍﺳﺖ


ﻧﺎﺳﺰﺍﻳﯽ کآتش ﻗﻬﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻭﯼ ﺷﻌﻠﻪ ﺯﺩ
ﺗﺎ ﻗﻴﺎﻣﺖ هیمهٔ ﺩﻭﺯﺥ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻨﺶ ﺳﺰﺍﺳﺖ


ﺑﻬﺮﻩ ﺟﺰ ﺁﺗﺶ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺑﺮّﺩ ﺑﻪ ﺗﻴﻎ؟
ﺧﺎﺻﻪ ﺷﻤﻌﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﭼﺮﺍﻍ ﺍﻧﺒﻴﺎﺳﺖ


ﻫﺮ ﺳﮕﯽ ﮐﺰ ﺭﻭﺑﻬﯽ ﺑﺎ ﺷﻴﺮ ﻳﺰﺩﺍﻥ ﭘﻨﺠﻪ ﺯﺩ
ﮔﺮ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺁﻫﻮﯼ ﺗﺎﺗﺎﺭﺳﺖ، ﺩﺭ ﺍﺻﻠﺶ ﺧﻄﺎﺳﺖ


ﺗﺎ ﻧﻬﺎﻥ ﺷﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻃﻠﻌﺘﺖ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺧﺎﮎ
ﻫﺮ ﺳﺤﺮ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦِ ﺷﺐ ﺩﺭ ﺑﺮِ ﮔﻴﺘﯽ ﻗﺒﺎﺳﺖ


ﺩﺭ ﺣﻖ ﺑﺎﺏ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪ «ﻋﻠﯽّ ﺑﺎﺑﻬﺎ»
ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﻓﻀﻠﯽ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺑﺎﺏ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺷﻤﺎﺳﺖ


ﺗﺎ ﺻﺒﺎ ﺍﺯ ﺳﺮّ ﺧﺎﮎِ ﻋﻨﺒﺮﻳﻨﺖ ﺑﺮﺩ ﺑﻮﯼ
ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺻﺪ ﺩﻝ، ﺯﻳﻦ ﺳﺒﺐ ﻧﺎﻣﺶ ﺻﺒﺎﺳﺖ


ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﯽ ﺍﻟﺘﺠﺎﻳﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ
ﺯﺍﻥ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻝ ﺣﻴﺪﺭ ﻣﻠﺘﺠﺎﺳﺖ


ﮐﻮﺭﯼ ﭼﺸﻢ ﻣﺨﺎﻟﻒ، ﻣﻦ ﺣﺴﻴﻨﯽ ﻣﺬﻫﺒﻢ
ﺭﺍﻩ ﺣﻖ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﻧﻬﻔﺘﻦ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ


ﺍﯼ ﭼﻮ ﺩﺭﻳﺎ ﺧﺸﮏ ‌ﻟﺐ! ﻟﺐ‌ﺗﺸﻨﮕﺎﻥِ ﺭﺣﻤﺘﻴﻢ
ﺁبرﻭﻳﯽ ﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﺎ، کآﺏ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ تو رﺍﺳﺖ


ﺧﻮﺍﻫﺸﺖ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻳﻢ ﺍﻳﻨﮏ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ
ﺧﺎﮐﺴﺎﺭ ﺁن کس ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺁﺑﺶ ﻣﺎﺟﺮﺍﺳﺖ


ﺑﺮ ﻟﺐِ ﺭﻭﺩِ* ﻋﻠﯽ، ﺗﺎ ﺁﺏ ﺩﻟﺠﻮﯼ ﻓﺮﺍﺕ
ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ، ﺯآﻥ ﺭﻭﺯ، ﺑﺎﺯﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺁﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﺳﺖ


ﺟﻮﻫﺮ ﺁﺏ ﻓﺮﺍﺕ ﺍﺯ ﺧﻮﻥِ ﭘﺎﮐﺎﻥ ﮔﺸﺖ ﻟﻌﻞ
ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺁﺏِ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻣﺎﺳﺖ


ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﮐﻮﺑﺎﻥ، ﺟﺎمه‌ها ﺩﺭ ﻧﻴﻞ غرق
ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ ﻧﺎﻻﻥ ﻓﺮﺍﺕ، ﺁﺭﯼ ﺍﺯ اﻳﻦ ﻏﻢ ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺳﺖ


ﺁﺏ، ﮐﻒ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﺯﻳﻦ ﻏﻢ ﻣﯽ‌ﺯﻧﺪ، ﻟﻴﮑﻦ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﮐﻒ ﺯﺩﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ، ﮐﻨﻮﻥ ﮐﺎﻧﺪﺭ ﮐﻔﺶ ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍﺳﺖ؟


ﻳﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻟﻤﺘﻘﻴﻦ! ﻣﺎ ﻣﻔﻠﺴﺎﻥ ﻃﺎﻋﺘﻴﻢ
ﻳﮏ ﻗﺒﻮﻟﺖ ﺻﺪ ﭼﻮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍﺳﺖ


ﻳﺎ ﺷﻔﻴﻊ ﺍﻟﻤﺬﻧﺒﻴﻦ! ﺩﺭ ﺧﺸﮑﺴﺎﻝ ﺭﺣﻤﺘﻴﻢ
ﺯﺍﺑﺮِ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺗﻮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﭼﺸﻢِ ﺑﺎﺭﺍﻥِ ﻋﻄﺎﺳﺖ


ﻳﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ! ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻭﺍ ﻣﮕﻴﺮ
ﺧﻮﺩ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ "ﺳﻠﻤﺎﻥ" ﺑﻨﺪهٔ ﺁﻝ ﻋﺒﺎﺳﺖ


ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ اﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﻧﻴﺴﺖ
ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﺯ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻣﺎﺳﺖ


ﺭﻭﺿﻪ‌ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﻦ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﻡ به جاﻥ، ﻗﻨﺪﻳﻞ ﻭﺍﺭ
ﺁﺗﺸﻴﻦ ﺩﻝ ﺩﺭ ﺑﺮﻡ ﺩﺍئم ﻣﻌﻠّﻖ ﺯﻳﻦ ﻫﻮﺍﺳﺖ


ﺧﺪﻣﺘﯽ ﻻﻳﻖ ﻧﻤﯽﺁﻳﺪ ﺯ ﻣﻦ ﺑﻬﺮ ﻧﺜﺎﺭ
ﺧﺮﺩﻩ‌ﺍﯼ ﺁﻭﺭﺩﻩ‌ﺍﻡ، ﻭآﻥ ﺩﺭّ ﻣﻨﻈﻮﻡ ﺛﻨﺎﺳﺖ


ﻳﺎ ﺍﺑﺎ ﻋﺒﺪﺍللَّـه! ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺗﻮ ﺣﺎﺟﺎﺕ ﻫﻤﻪ
ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺍ ﺷﺪ، ﺣﺎﺟﺖ ﻣﺎ ﮔﺮ ﺑﺮﺁﻳﺪ ﻫﻢ ﺭﻭﺍﺳﺖ

▫️▫️▫️


*رود: فرزند


#سلمان_ساوجی #قصیده
#مرثیه #زیارت #اشک #عطش
#کربلا #امام_حسین

@Shere_Fakher110
دریا خجل از رحمتِ بسیار حسین
عالَم متحیر است در کار حسین

روز عرفه ، خدا عنایت دارد
پیش از عرفاتیان به زوار حسین



#رحیق #امام_حسین #عرفه

@Shere_Fakher110
دریایم اگر بی سر و سامان تو باشم

خورشیدم اگر دست به دامان تو باشم

طی می‌کنم ایام جوانی به امیدی

کز سلسلۀ پیرغلامان تو باشم



#رحیق #امام_حسین

@Shere_Fakher110
من خارم و به دامن گُل جا گرفته‌ام
وین رنگ و بو ز صحبت گلها گرفته‌ام

پروانه ام که سوخته ام در طواف شمع
شمعم، ز اشک دیده خود پا گرفته‌ام

آن ذره‌ام که راه به خورشید برده‌ام
آن قطره‌ام که جای به دریا گرفته‌ام

آن شاهدم که شهد ولایت چشیده‌ام
آن بنده‌ام که دامن مولا گرفته‌ام

سنگم ولی ز برق تبرّا شکفته‌ام
خاکم ولی فروغ تولا گرفته‌ام

یک عمر در عزای عزیزان گداختم
این درس را ز لالهٔ صحرا گرفته‌ام

جز آستان عشق دگر نیست درگهی
من هر چه را که دارم از آنجا گرفته‌ام

منت‌پذیرِ لطف حسینم که سالهاست
دامان او به دست تمنا گرفته‌ام

پر می زند دلم به سوی مسجد الحرام
کآنجا سراغ مهدی زهرا گرفته‌ام



#امام_حسین #ولی_عصر

@Shere_Fakher110
وَعَلَى الأُفْقِ مِن دِماء الشّهيدَيـْ
ـنِ عَليٍّ وَنَجلِهِ شاهدانِ

فَهُما في أواخِرِ اللّيلِ فَجْرا
نِ وَفِي أُولَياتِهِ شَفَقانِ


#أبوالعلاء_المعري #عربی
#امیرالمؤمنین #امام_حسین
@Shere_Fakher110
‍ ای رفته در قضای خدا ماجرای تو

غیر خدا که می‌رسد اندر قضای تو؟

ای رفته با دهان و لبِ تشنه از میان

آب حیات در قدمِ جانفزای تو

بیگانه از خدا و رسول است تا ابد

برگشته‌ اختری که نشد آشنای تو

چندین هزار جامهٔ اطلس، قبا شود

فردا که آورند به محشر، عبای تو

بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راه

بهر زیارتِ حرمِ کربلای تو

ما را که دیده در سر این شور و شین شد

عزم زیارت حرمت فرض عین شد




🌹صلی الله علیک یااباعبدالله🌹


#بابافغانی_شیرازی #امام_حسین

@Shere_Fakher110
ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﭘﻮﺭ ﺑﺘﻮﻝ
ﺳﺮﻭ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺯ ﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ

ﺍﻟﻠَّﻪ ﺍللَّه ﺑﺎﯼ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﭘﺪﺭ
ﻣﻌﻨﯽ "ﺫﺑﺢ ﻋﻈﻴﻢ" ﺁﻣﺪ ﭘﺴﺮ

ﺳﺮﺥ ﺭﻭ، ﻋﺸﻖ ﻏﻴﻮﺭ، ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺍﻭ
ﺷﻮﺧﯽ ﺍﻳﻦ ﻣﺼﺮﻉ ﺍﺯ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺍﻭ

ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻣﺖ، آﻥ ﮐﻴﻮﺍﻥ ﺟﻨﺎﺏ
ﻫﻤﭽﻮ ﺣﺮﻑ "ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍللَّه" ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ

ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﺎﺭﻳﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻻﻟﻪ ﺩﺭ ﻭﻳﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﮐﺎﺭﻳﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ

ﺗﺎ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻗﻄﻊ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩ ﮐﺮﺩ
ﻣﻮﺝ ﺧﻮﻥ ﺍﻭ ﭼﻤﻦ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﮐﺮﺩ

ﺑﻬﺮ ﺣﻖ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺧﻮﻥ ﻏﻠﺘﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﭘﺲ ﺑﻨﺎﯼ "ﻻﺍﻟَﻪ" ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ

#ﻣﺪﻋﺎﻳﺶ_ﺳﻠﻄﻨﺖ_ﺑﻮﺩﯼ_ﺍﮔﺮ
#ﺧﻮﺩ_ﻧﮑﺮﺩﯼ_ﺑﺎ_ﭼﻨﻴﻦ_ﺳﺎﻣﺎﻥ_ﺳﻔﺮ

ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﺭﻳﮓ ﺻﺤﺮﺍ ﻻﺗُﻌَﺪ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻳﺰﺩﺍﻥ ﻫﻢ ﻋﺪﺩ

ﺳﺮّ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻤﻌﻴﻞ ﺑﻮﺩ
ﻳﻌﻨﯽ ﺁﻥ ﺍﺟﻤﺎﻝ ﺭﺍ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﺑﻮﺩ

ﻋﺰﻡ ﺍﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﻮﻫﺴﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ
ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻭ ﺗﻨﺪ ﺳﻴﺮ ﻭ ﮐﺎﻣﮕﺎﺭ

ﺗﻴﻎ ﺑﻬﺮ ﻋﺰﺕ ﺩﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ
ﻣﻘﺼﺪ ﺍﻭ ﺣﻔﻆ ﺁﺋﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ

ﻣﺎﺳﻮﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻨﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ
ﭘﻴﺶ ﻓﺮﻋﻮﻧﯽ ﺳﺮﺵ ﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ

ﺧﻮﻥ ﺍﻭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ
ﻣﻠﺖ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ

ﺗﻴﻎِ "ﻻ" ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﮐﺸﻴﺪ
ﺍﺯ ﺭﮒ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺎﻃﻞ ﺧﻮﻥ ﮐﺸﻴﺪ

ﻧﻘﺶ ﺍﻻ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺮ ﺻﺤﺮﺍ ﻧﻮﺷﺖ
ﺳﻄﺮ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﺎ ﻧﻮﺷﺖ

ﺭﻣﺰ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺯ ﺣﺴﻴﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻴﻢ
ﺯ ﺁﺗﺶ ﺍﻭ ﺷﻌﻠﻪ‌ﻫﺎ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻴﻢ

ﺗﺎﺭِ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺯﺧﻤﻪ‌اﺵ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﻫﻨﻮﺯ
ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺗﮑﺒﻴﺮ ﺍﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻫﻨﻮﺯ

ﺍﯼ ﺻﺒﺎ ﺍﯼ ﭘﻴﮏ ﺩﻭﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﮔﺎﻥ
ﺍﺷﮏ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﮎ ﺍﻭ ﺭﺳﺎﻥ



#اقبال_لاهوری #امام_حسین

@Shere_Fakher110
آمد مهِ محرم و شادی حرام شد
چون ماتمِ حسین علیه السلام شد

با هرکه هست بار گناهش چو من گران
برگو بیا بیا که گَهِ بار عام شد

دعبل بخوان «أفاطِمُ قُومی...» که در جنان
زهرا سیاهپوشِ شهِ تشنه کام شد

آبی که بر وحوش بیابان بُوَد مباح
یارب بر آهوان حرم چون حرام شد؟

بالسّیف و السّنانِ و بالسّهم و العصا
مهمان اهل کوفه چنین احترام شد

از کوفه داشت دعوت و این شد ضیافتش
ای خاک بر سرم که چه خواهد به شام شد!

فریاد از آن دمی که شه از قتلگاه گفت:
«خواهر برو که کار حسینت تمام شد»


#محرم #امام_حسین
#رحیق

@Shere_Fakher110
#نوحه
#اربعین



می‌رود بر فلک، آه از این سرزمین
می‌رسد از سفر زینب دل‌غمین
ناله سر می‌کند که حسینم کجاست
همه جا کربلاست...

🥀

ساربان را بگو منزل اینجا کند
بهر این کاروان خیمه برپا کند
بوی این سرزمین با دلم آشناست
همه جا کربلاست...

🥀

خیز و حالم بپرس یااخا یاحسین
بی تو بر ما گذشت ماجراها حسین
سرِ بی پیکرت شاهدِ ماجراست
همه جا کربلاست...

🥀

بر سر تربتت قدکمان آمدم
با کتک رفتم و نیمه جان آمدم
جان مادر نگو خواهرم بی‌وفاست
همه جا کربلاست...

🥀🥀




#امام_حسین

@Shere_Fakher110
#خشت_کج_سقیفه



تاکید ناصر خسرو قباديانی شاعر پارسی گوی قرن ۵ به نقش ابوبکر در شهادت امام حسین علیه السلام🔻

وی در قسمتی از قصیده ۱۹۷ دیوان خود می‌گوید:


تو چون بتی گزیدی کز رنج و شرّ آن بت
برکنده گشت و کشته یکرویه آل یاسین؟

آن کز بت تو آمد بر عترت پیمبر،
از تیغ حیدر آمد بر اهل بدر و صفین

لعنت کنم بر آن بت کز امت محمد
او بود جاهلان را ز اوّل، بت نخستین

لعنت کنم بر آن بت کز فاطمه #فدک را
بستد به قهر تا شد رنجور و خوار و غمگین

لعنت کنم بر آن بت #کو کرد و #شیعت او
حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین




#ناصرخسرو   #تبری  #مطاعن
#حضرت_زهرا #امام_حسین

@Shere_Fakher110
‏أُمْرُرْ عَلَىْ جَدَثِ الحُسَــيْـ ـنِ وَقُلْ لِأَعْظُمِهِ الزَّكِيَّةْ

يَا أَعْظُمَاً لَا زِلْتِ مِنْ وَطْفَاءَ سَاكِبَةٍ رَوِيَّةْ

مَا لَذَّ عَيْشٌ بَعْدَ رَ ضـِّكِ بِالجِيَادِ الأَعْوَجِيَّةْ


#سید_حمیری #عربی
#امام_حسین

@Shere_Fakher110
دردسروده‌ای خطاب به آن ده اسب.. زمانی که از کربلا بازگشتند:




دیروز پا به عرش معلّا گذاشتید
در این جهنم از چه کنون پا گذاشتید؟

گامی که شد گذاشته بر سینۀ بهشت
در دوزخی‌ترین رهِ دنیا گذاشتید!

گویند عصر واقعه در شیب قتلگاه
پای خود از ثری به ثریا گذاشتید

هر گامتان شمیم خوشی می پراکنَد
بر شیشۀ عبیر مگر پا گذاشتید؟

جز نکهتی به دست صبا، بهر باغبان
زآن یاسِ تیشه‌خورده چه بر جا گذاشتید؟

گل را به سان مشک بسودید و همچو عود
آن سوده را در آتش صحرا گذاشتید

آیند قدسیان به تماشای آن چمن
چیزی اگر برای تماشا گذاشتید

صندوق سرّ غیب شکستید و تا ابد
بزم شهود را همه شیدا گذاشتید

گیرم مسیح آوردش مرهم از بهشت
یک زخم از برای مداوا گذاشتید؟

نتواندش گرفت در آغوش خود، کفن
کارش به بوریای کهن وا گذاشتید 


#امام_حسین
#قتلگاه
#رحیق

@Shere_Fakher110
أقامَ رَوحٌ ورَيحانٌ على جَدَثٍ
ثَوَى الحُسينُ به ظمآنَ آمينا

كأنَّ أحشاءَنا من ذِكرِه أبداً
تُطوَى على الجَمْرِ أو تُحشَى السَّكاكِينا



#امام_حسین #عربی
#السري_الرفاء_الموصلي تـ ٣٦٢ هـ

@Shere_Fakher110
با لب خشک از جهان تا رفت آن سلطان دین
آب را خاک مذلت در دهان زین ماجراست


#امام_حسین #عطش
#صائب

@Shere_Fakher110
ﺑﺮ ﻟﺐِ ﺭﻭﺩِ° ﻋﻠﯽ، ﺗﺎ ﺁﺏ ﺩﻟﺠﻮﯼ ﻓﺮﺍﺕ
ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ، ﺯآﻥ ﺭﻭﺯ، ﺑﺎﺯﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺁﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﺳﺖ


#امام_حسین #عطش
#سلمان_ساوجی


°رود: فرزند

@Shere_Fakher110
#امام_حسین_اربعین
#اربعین


رفتم من و هوای تو از سر نمی‌رود
داغ غمت ز سینه‌ی خواهر نمی‌رود

برخیز تا رویم، برادر! که خواهرت
تنها به سوی روضه‌ی مادر نمی‌رود

گر بی‌تو زینب تو کند جایْ در وطن
از خجلتش به نزد پیمبر نمی‌رود

خواهم بَرَم عیال تو را در وطن ولی
لیلا ز روی مرقد اکبر نمی‌رود

از روی تربت تو که «دار الشّفای» اوست
سوی حجاز، عابد اطهر نمی‌رود

سوز گلوی خشک تو اندر لب فرات
ما را ز یاد تا لب کوثر نمی‌رود

پهلوی چاک‌خورده‌ات از نیزه‌ی سنان
ما را ز یاد تا صف محشر نمی‌رود

تا گوشه‌ی لحد شودم جا، ز خاطرم
کنج تنور خولی کافر نمی‌رود

زآن لعل لب، تلاوت قرآن به نوک نی
از خاطرم به حقّ پیمبر! نمی‌رود

بزم یزید و طشت زر و چوب خیز‌ران
از یاد ما، به حضرت داور! نمی‌رود

«جودی» ز یاد آن لب خشکیده‌ات، شها!
گر در جنان رود، لب کوثر نمی‌رود


#جودی_خراسانی

@raziolhossein