شورای بازنشستگان ایران
4.62K subscribers
17.4K photos
9.01K videos
50 files
1.72K links
شورا را باید زندگی کرد!
Download Telegram
مرگ مشکوک سارا تبریزی، زندانی سیاسی سابق پس از احضار به وزارت اطلاعات

پیکر #سارا_تبریزی، زندانی سیاسی سابق، روز پنجم فروردین در منزل پدری‌اش در تهران پیدا شد. این زن ۲۰ ساله در هفته‌های پایانی زندگی‌ از سوی ماموران امنیتی زیر فشار روانی سنگین قرار گرفته بود. او چهارم فروردین به وزارت اطلاعات احضار شده بود.

پیکر این زندانی سیاسی سابق روز دوشنبه ششم فروردین در شهرک اسکمان در استان تهران تشییع و به خاک سپرده شد.

بر اساس اعلامیه ترحیم سارا تبریزی، قرار است مراسم ختم او روز پنج‌شنبه ۹ فروردین در مسجد «صاحب‌الزمان» شهرک اسکمان برگزار شود.

سارا تبریزی روز ۲۵ آبان ۱۴۰۲ در حالی‌ که قصد سفر به انگلیس داشت، همراه یک شهروند دیگر به دست ماموران امنیتی در فرودگاه بین‌المللی «خمینی» تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

سارا تبریزی پس از حدود ۱۰ روز و با پایان بازجویی‌ها، با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شد.

سارا سه روز ابتدایی بازداشت خود را در سلول انفرادی به‌سر برد و پس از آن‌که به دلیل استرس تنها بودن در انفرادی، دچار ضربان قلب بالا و فشار خون بالا شد، ابتدا به بهداری بند ۲۰۹ اوین و پس از آن به سلولی سه نفره در بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل شد.

یک منبع نزدیک به خانواده تبریزی درباره ایام بازجویی او گفت: «سارا پس از آزادی به دوستانش گفته بود در اتاق بازجویی تهدید شده در صورت همکاری نکردن با ماموران، دوباره به سلول تک‌نفره منتقل می‌شود و محتویات خصوصی گوشی تلفن همراهش را به صورت عمومی نشر می‌دهند تا به دست خانواده‌اش برسد.»

به گفته این منبع آگاه، تبریزی به دنبال این موضوع متحمل فشار روحی و روانی زیادی شده بود.

او بار دیگر در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۲ احضار و این بار پس از چند ساعت بازجویی، به بند زنان زندان اوین منتقل شد. بعد از چند روز، مبلغ وثیقه او از یک میلیارد تومان به دو میلیارد تومان افزایش یافت و نهایتا در تاریخ ۲۵ دی‌ ماه ۱۴۰۲، با تودیع قرار وثیقه تعیین‌ شده، به صورت موقت و تا زمان صدور حکم از زندان آزاد شد.

او مدتی بعد در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری، با اتهاماتی از جمله «توهین به علی خامنه‌ای، استفاده از اوراق مجعول و گذرنامه متعلق به دیگری» محاکمه و به حبس تعلیقی محکوم شد.

سارا پس از آن در چند نوبت، طی تماس‌های تلفنی که از سوی نیروهای امنیتی با او گرفته شد، تهدید شد که اگر با وزارت اطلاعات همکاری نکند، مدارک و گفت‌وگوهای شخصی‌اش به صورت علنی و در فضای مجازی افشا خواهند شد.

این زندانی سیاسی سابق آخرین‌ بار در روز چهارم فروردین با دریافت احضاریه‌ای برای روز پنجم فروردین ۱۴۰۲ به وزارت اطلاعات احضار شد و پیکرش روز یک‌شنبه پنجم فروردین، پس از احضار به این نهاد امنیتی، در منزل پدری‌اش در تهران پیدا شد.

سازمان پزشکی قانونی در گزارش اولیه خود که با حضور ماموران امنیتی به خانواده سارا تبریزی تحویل داده شد، دلیل فوت او را «خوردن قرص» اعلام کرده است.

مسئولان حکومتی درباره افرادی که به‌طور مشکوک در زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها یا اندکی پس از آزادی فوت می‌کنند، همواره ادعای «خودکشی» را پیش‌ می‌کشند. ادعایی که از سوی افکار عمومی رد شده و بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با عباراتی کنایه‌آمیز چون «خودکشی شد»، به آن واکنش نشان می‌دهند.

یک منبع نزدیک به خانواده تبریزی گفت: «خانواده هیچ پوکه قرصی کنار پیکر او یا در اتاقش پیدا نکردند و هنوز نمی‌دانند او از ترس احضار دوباره به وزارت اطلاعات قرص خورده و خودکشی کرده یا سنگ‌کوب کرده یا ماموران او را کشته‌اند و قربانی قتل حکومتی شده است.»

این منبع آگاه تاکید کرد سارا در هفته‌های پایانی زندگی‌اش از سوی ماموران وزارت اطلاعات تحت فشار روحی و روانی سنگینی قرار داشت.

او پس از احضار آخر خود گفته بود به‌شدت ترسیده و به هیچ وجه خود را به اداره اطلاعات معرفی نخواهد کرد.

تا زمان تنظیم این گزارش، مقام‌های قضایی درباره این جریان اظهار نظری نکرده و واکنشی نشان نداده‌اند.

در ۴۵ سال اخیر، شمار قابل‌ توجهی از زندانیان سیاسی و جرایم عمومی در زندان‌ها، اندکی پس از آزادی خودکشی کرده‌اند و برخی هم با مرگ‌های مشکوک از دنیا رفته‌اند.

اخبار مربوط به جان ‌باختن برخی از آنان که شناخته‌شده‌تر بودند، به رسانه‌ها درز پیدا کرد و برخی دیگر که شهرتی نداشتند در سکوت خبری به خاک سپرده شدند.


@Shbazneshasteganir
🔴تعدادی از هم‌بندیان سارا تبریزی: حکومت باید پاسخگوی مرگ سارا باشد.

یک هفته در کنارمان بود. با ترس‌هایش که برای مان بیگانه نبود. از شب‌های تنها ماندنش در سلول انفرادی برای‌مان گفت و وحشتش از عملی شدنِ تهدیدهای بازجو. می‌گفت بعد از سه شب انفرادی در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات از شدت ضربان قلب و حمله‌های عصبی به بهداری منتقل و بعد از تجویز پزشک به سلول چند نفره برده شد. از فردای آن روز در اتاق بازجویی تحت فشار قرار می‌گرفت که در صورت عدم همکاری به شرایطِ قبل برگردانده می‌شود. نمی‌دانست منظور از همکاری چیست. فقط می‌دانست نمی‌خواهد اسیر اوهامی که دچارش بود بشود.
سارا تبریزی دختری بیست ساله و بدون تجربه‌ی مواجهه با چنین فضایی، چند روز پیش از آنکه سر و کارش با نیروی امنیتی بیافتد، قصد داشت ایران را به مقصد آرزوهایش ترک کند. اگر سارا در جامعه‌ای آزاد، بدون سرکوب و بدون تبعیض، ستم و استثمار زندگی می‌کرد، نه تصمیم به ترک کشور می‌گرفت و نه دچار چنین پایان تلخی می‌شد.
سارا پس از  آنکه از زندان به قید وثیقه آزاد شد؛ مفهوم همکاری را فهمید. تماس‌های مکرر و پیشنهاد بازجو به آنچه سارا حاضر به تن دادن به آن نبود. و در ادامه تهدید به بازداشتِ دوباره و افشای اطلاعات خصوصی‌اش. چهارم فروردین، سارا احضاریه‌ای از اداره اطلاعات تهران دریافت و یک روز پس از آن به کام مرگ کشیده می‌شود.
این مرگ به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است. همچون مرگ هزاران نفری که تحت سیطره‌ی حکومت‌ها، طی دهه‌ها دیکتاتوریِ فاشیستی سر به دار، سر به نیست و مفقود شده‌اند. همچون بسیارانی که چشم‌های‌شان را از دست داده‌اند یا به طریقی دچار نقص عضو شدند. همچون بسیاری از فرزندان‌مان که برای امنیت بیشتر یا رسیدن به رویاهای‌شان وادار به ترک وطن شدند. و بسیارانی که سالها در اسارت مانده‌اند و چراغ خانه‌های‌شان خاموش شد.
اگرچه حکومت پاسخگو نخواهد بود و در صورتِ ضرورت با دسیسه‌ای دیگر سعی در فرافکنی خواهد نمود، اما مسئولیت این جنایت نیز مانند آنچه پیشتر مرتکب شد، به عهده‌اش خواهد بود و روزی در پیشگاه مردم وادار به پاسخگویی خواهد شد.

نرگس محمدی
ناهید تقوی
آنیشا اسداللهی
سپیده قلیان
ریحانه انصاری‌نژاد
محبوبه رضایی
مریم حاج‌حسینی
گلرخ ایرایی

#هیچکس_خودکشی_نمیکند

#سارا_تبریزی


@Shbazneshasteganir