#اهواز
تجمع اعتراضی کارکنان ارکان ثالث حفاری شرکت نفت
چهارشنبه ۱۳ تیر
#همبستگی_اعتراض
@Shbazneshasteganir
تجمع اعتراضی کارکنان ارکان ثالث حفاری شرکت نفت
چهارشنبه ۱۳ تیر
#همبستگی_اعتراض
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
#یاسوج
تجمع اعتراضی دستگاهداران با دستگاههای سنگین به طول یک کیلومتر روبروی استانداری کهگیلویه و بویراحمد بخاطر نداشتن سوخت مصرفی #گازوئیل!
استاندار کهگیلویه وبویراحمد/ صنعت و معدن وهیچ کسی پاسخگو نیستن
@Shbazneshasteganir
#یاسوج
تجمع اعتراضی دستگاهداران با دستگاههای سنگین به طول یک کیلومتر روبروی استانداری کهگیلویه و بویراحمد بخاطر نداشتن سوخت مصرفی #گازوئیل!
استاندار کهگیلویه وبویراحمد/ صنعت و معدن وهیچ کسی پاسخگو نیستن
@Shbazneshasteganir
تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش
مدارس ایران در سالهای اخیر روزهای زیادی را بهدلیل آلودگی هوا، سرما، ریزگردها، طوفانهای شن، سیلهای فصلی، و گرمای شدید تعطیل بودهاند. همچنین برخی استانهای کشور در طول سال تحصیلی شرایط حدی آبوهوایی را تجربه میکنند که تأثیر معناداری بر افت کیفیت یادگیری دانشآموزان دارد.
بانک جهانی در آپریل ۲۰۲۴ گزارشی با عنوان «تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش» منتشر کرده است که در ادامه چکیدۀ آنرا میخوانید.
آموزش میتواند کلید پایاندادن به فقر در یک سیارۀ زیستپذیر باشد؛ سیارهای که دولتها باید هماکنون برای محافظت از آن اقدام کنند. تغییرات آبوهوایی به افزایش تعداد و شدت رویدادهای حدی اقلیمی مانند طوفان، سیل، خشکسالی، موج گرما، و آتشسوزی منجر میشود. این رویدادها بهنوبۀخود به اختلال در تحصیل نظیر تشدید افت یادگیری و ترک تحصیل منجر میشوند.
تغییرات اقلیم به تعطیلی گستردۀ مدارس منجر شده است.
یک کودک ۱۰ساله در سال ۲۰۲۴ آتشسوزی جنگلها و طوفانهای استوایی را دو برابر بیشتر، سیل رودخانهها را سه برابر بیشتر، ازبینرفتن محصولات کشاورزی را چهار برابر بیشتر، و خشکسالی را پنج برابر بیشتر از یک کودک ۱۰ساله در سال ۱۹۷۰ تجربه میکند.
در طول ۲۰ سال گذشته، تعطیلی مدارس در اثر رویدادهای شدید اقلیمی-که پنج میلیون نفر یا بیشتر را تحت تأثیر قرار دادهاند- در حدود ۷۵ درصد بیشتر شده است. این تعطیلیها بیشتر بهدلیل آسیبپذیری زیرساختها و استفاده از زیرساختهای مدارس برای سرپناه اضطراری گاه بسیار طولانی بوده است.
علاوهبراین، افزایش دما نیز مانع یادگیری میشود. هر روزِ مدرسه که با گرمای شدید همراه باشد بهمعنای افت یادگیری است. هرچند اندازۀ تأثیر نامشخص است و تا حد زیادی به شرایط زمینهای [پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده، سطح برخورداری منطقۀ سکونت، کیفیت مدرسه، و ...] بستگی دارد، اما اتلاف یادگیری در دماهای بالاتر قطعی است. براساس تجزیه و تحلیل دقیق دادهها، دانشآموزان در ۱۰ درصد گرمترین شهرهای برزیل، بهدلیل افزایش میزان قرارگرفتن در معرض گرما سالانه حدود یک درصد اتلاف یادگیری را تجربه کردهاند. این بدان معنا است که یک دانشآموز متوسط در طول دورۀ تحصیل بین ۰.۶۶ تا ۱.۵ سال یادگیری را بهدلیل بالابودن دما از دست میدهد. این زیانهای یادگیری در بلندمدت به کاهش درآمد، افت بهرهوری، نابرابری بیشتر، و ناآرامیهای اجتماعی بیشتر میانجامد.
با وجود این پیامدهای فاجعهبار، آموزش همچنان در دستور کار سیاستهای اقلیمی نادیده گرفته میشود.
در سال ۲۰۲۰ کمتر از ۱.۳ درصد کمکهای توسعهای مرتبط با اقلیم به آموزش اختصاص یافته است.
این گزارش چهار محور را برای حفاظت دولتها از نظام آموزشی در برابر تغییر اقلیم بهمنظور تقویت تأثیر آموزش بر توسعه، کاهش فقر، و انسجام اجتماعی پایدار پیشنهاد میکند:
۱. مدیریت آموزش برای تابآوری،
۲. زیرساخت مدرسه برای تابآوری،
۳. تضمین تداوم یادگیری در مواجهه با شوکهای اقلیمی و
۴. استفاده از دانشآموزان و معلمان بهعنوان عوامل تغییر.
در این گزارش برای این چهار محور بهاختصار دستور کار عملی و مثالهایی عملیاتی ارائه شده است.
@Shbazneshasteganir
مدارس ایران در سالهای اخیر روزهای زیادی را بهدلیل آلودگی هوا، سرما، ریزگردها، طوفانهای شن، سیلهای فصلی، و گرمای شدید تعطیل بودهاند. همچنین برخی استانهای کشور در طول سال تحصیلی شرایط حدی آبوهوایی را تجربه میکنند که تأثیر معناداری بر افت کیفیت یادگیری دانشآموزان دارد.
بانک جهانی در آپریل ۲۰۲۴ گزارشی با عنوان «تأثیر تغییر اقلیم بر آموزش» منتشر کرده است که در ادامه چکیدۀ آنرا میخوانید.
آموزش میتواند کلید پایاندادن به فقر در یک سیارۀ زیستپذیر باشد؛ سیارهای که دولتها باید هماکنون برای محافظت از آن اقدام کنند. تغییرات آبوهوایی به افزایش تعداد و شدت رویدادهای حدی اقلیمی مانند طوفان، سیل، خشکسالی، موج گرما، و آتشسوزی منجر میشود. این رویدادها بهنوبۀخود به اختلال در تحصیل نظیر تشدید افت یادگیری و ترک تحصیل منجر میشوند.
تغییرات اقلیم به تعطیلی گستردۀ مدارس منجر شده است.
یک کودک ۱۰ساله در سال ۲۰۲۴ آتشسوزی جنگلها و طوفانهای استوایی را دو برابر بیشتر، سیل رودخانهها را سه برابر بیشتر، ازبینرفتن محصولات کشاورزی را چهار برابر بیشتر، و خشکسالی را پنج برابر بیشتر از یک کودک ۱۰ساله در سال ۱۹۷۰ تجربه میکند.
در طول ۲۰ سال گذشته، تعطیلی مدارس در اثر رویدادهای شدید اقلیمی-که پنج میلیون نفر یا بیشتر را تحت تأثیر قرار دادهاند- در حدود ۷۵ درصد بیشتر شده است. این تعطیلیها بیشتر بهدلیل آسیبپذیری زیرساختها و استفاده از زیرساختهای مدارس برای سرپناه اضطراری گاه بسیار طولانی بوده است.
علاوهبراین، افزایش دما نیز مانع یادگیری میشود. هر روزِ مدرسه که با گرمای شدید همراه باشد بهمعنای افت یادگیری است. هرچند اندازۀ تأثیر نامشخص است و تا حد زیادی به شرایط زمینهای [پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده، سطح برخورداری منطقۀ سکونت، کیفیت مدرسه، و ...] بستگی دارد، اما اتلاف یادگیری در دماهای بالاتر قطعی است. براساس تجزیه و تحلیل دقیق دادهها، دانشآموزان در ۱۰ درصد گرمترین شهرهای برزیل، بهدلیل افزایش میزان قرارگرفتن در معرض گرما سالانه حدود یک درصد اتلاف یادگیری را تجربه کردهاند. این بدان معنا است که یک دانشآموز متوسط در طول دورۀ تحصیل بین ۰.۶۶ تا ۱.۵ سال یادگیری را بهدلیل بالابودن دما از دست میدهد. این زیانهای یادگیری در بلندمدت به کاهش درآمد، افت بهرهوری، نابرابری بیشتر، و ناآرامیهای اجتماعی بیشتر میانجامد.
با وجود این پیامدهای فاجعهبار، آموزش همچنان در دستور کار سیاستهای اقلیمی نادیده گرفته میشود.
در سال ۲۰۲۰ کمتر از ۱.۳ درصد کمکهای توسعهای مرتبط با اقلیم به آموزش اختصاص یافته است.
این گزارش چهار محور را برای حفاظت دولتها از نظام آموزشی در برابر تغییر اقلیم بهمنظور تقویت تأثیر آموزش بر توسعه، کاهش فقر، و انسجام اجتماعی پایدار پیشنهاد میکند:
۱. مدیریت آموزش برای تابآوری،
۲. زیرساخت مدرسه برای تابآوری،
۳. تضمین تداوم یادگیری در مواجهه با شوکهای اقلیمی و
۴. استفاده از دانشآموزان و معلمان بهعنوان عوامل تغییر.
در این گزارش برای این چهار محور بهاختصار دستور کار عملی و مثالهایی عملیاتی ارائه شده است.
@Shbazneshasteganir
درآمد «ناخنکار» بیشتر از پرستار
زمانزاده، رئیس شورای عالی نظام پرستاری:
🔺برنامه مشخص و منعطفی درباره وضعیت معیشت پرستاران وجود ندارد. حال حاضر، تناسب میان تعداد تختهای بیمارستانی و پرستاران مناسب نیست و تمام کشور با کمبود شدید پرستار مواجه است
کمبود پرستار نسبت به تعداد تختهای بیمارستانی در شهر تهران بسیار مشهود است.
🔺درآمد پرستاران با سختی و وظایف محوله آنها همخوانی ندارد.
🔺برای حل مشکلات کمبود پرستار به نیروی حد واسط متوسل شدهاند.
🔺میزان ماندگاری در حرفه پرستاری کم است.
🔺پرستاران ترجیح میدهند به گروههای شغلی دیگر روی بیاروند.
🔺درآمد ماهیانه یک پرستار ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان و یک ناخنکار چندین میلیون تومان بیشتر از درآمد ماهیانه پرستار است.
✊پرستار داد بزن حقتو فریاد بزن
✊نه به اضافه کاری اجباری
✊پرستار میمیرد ذلت نمیپذیرد
✊با کرونا جنگیدیم حمایتی ندیدیم
✊پرستار داد بزن حقتو فریاد بزن
✊«وعده وعید کافیه سفره ما خالیه»
✊تعرفه ما کجاست توی جیب شماهاست
شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
@Shbazneshasteganir
زمانزاده، رئیس شورای عالی نظام پرستاری:
🔺برنامه مشخص و منعطفی درباره وضعیت معیشت پرستاران وجود ندارد. حال حاضر، تناسب میان تعداد تختهای بیمارستانی و پرستاران مناسب نیست و تمام کشور با کمبود شدید پرستار مواجه است
کمبود پرستار نسبت به تعداد تختهای بیمارستانی در شهر تهران بسیار مشهود است.
🔺درآمد پرستاران با سختی و وظایف محوله آنها همخوانی ندارد.
🔺برای حل مشکلات کمبود پرستار به نیروی حد واسط متوسل شدهاند.
🔺میزان ماندگاری در حرفه پرستاری کم است.
🔺پرستاران ترجیح میدهند به گروههای شغلی دیگر روی بیاروند.
🔺درآمد ماهیانه یک پرستار ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان و یک ناخنکار چندین میلیون تومان بیشتر از درآمد ماهیانه پرستار است.
✊پرستار داد بزن حقتو فریاد بزن
✊نه به اضافه کاری اجباری
✊پرستار میمیرد ذلت نمیپذیرد
✊با کرونا جنگیدیم حمایتی ندیدیم
✊پرستار داد بزن حقتو فریاد بزن
✊«وعده وعید کافیه سفره ما خالیه»
✊تعرفه ما کجاست توی جیب شماهاست
شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
@Shbazneshasteganir
🔴بیانیه مشترک اسماعیل عبدی و عزیز قاسم زاده پیرامون دور دوم انتخابات ریاست جمهوری
به نام خداوند جان و خرد!
🔸جامعه ایران در دورههای مختلف تاریخی و به طور خاص از زمانی که مراد از مفهوم «جامعه» به معنی مدرن آن مد نظر تجدد خواهان نو اندیش بوده و مشخصا از انقلاب مشروطه تا به امروز،به کرات دورههای رکود متعدد را تجربه کرده بسیاری از پیروزی ها و دستاوردها امری موقتی بوده و استبداد دیگر بار، دوره طولانی خود را از سر گرفته و امتداد یافته است. اما چنین نیست که رکود و استبداد را پایانی نباشد و زمستان و سرما را به ابدیت پیوندی همیشگی باشد.اما دلایل رکود امروز که با آن درگیریم،عوامل متعددی دارد که دو مورد اصلی آن چنین است:
🔸یکم: برخوردهای سنگین امنیتی و قضایی با اقشار مختلف مردم از فرودستان و تهیدستان تا کارگران و معلمان از جوانان و زنان تا روشنفکران و هنرمندان و نویسندگان موجب شده که دیگر هیچ امیدی به «روزنه گشایی» وجود نداشته باشد باساختار کنونی تصور اصلاح به شیوه های معمول و مرسوم به امتناع ذاتی تبدیل شده و شاید تنها دفع افسد به فساد واقع بینانه ترین نتیجه چنین انتخابی باشد که اخلاقا و عرفا و شرعا نمی توان از چنین نتیجه ای دفاع کرد.حضور گشتهای ارشاد، برخورد بسیار قهرآمیز با زنان، و تداوم بازداشت و احضار فعالین منتقد تنها بخش کوچکی از شرایطی است که حضور دولت ها با عناوین اصلاحی و اعتدالی و اصولگرایی، تغییری در شرایط حاکم بر آن تا کنون نداشته است.
🔸دوم :عدم توان سازماندهی در بین جریانهای اجتماعی شناسنامهدار است که ضروری است جنبش های اجتماعی موجود از جنبش زنان، جنبش کارگری، جنبش معلمان، جنبش روشنفکری و دیگر جریان ها دست به خودانتقادی بنیادی بزنند و راهی را برای پیوند عمیق خود با لایه های مختلف اجتماعی ایجاد نمایند.
🔸«ناامیدی و استیصال » بدیهیترین نتیجهی رکود اجتماعی است.برخی از تصمیم ها ی ناصواب و اشتباهات از همین دو امر نشات می گیرد.ما به تک تک کسانی که تصور میکنند با حضور در انتخابات میتوانند «تغییری» رقم بزنند، به ویژه همکاران معلممان، احترام میگذاریم اما خطاب به همه معلمان شریف و آگاه میگوییم، دستاوردهای اجتماعی که از مشروطه تا امروز کسب شده، نتیجهی فعل و انفعالات درون جامعه بوده است، نه هدیهی دولت ها و حاکمیت های گوناگون.
🔸بیایید به روزهای اوج جنبش معلمان نگاه کنیم. معلمان جنبشی بیبدیل خلق کردند. «معلم» را از نو برای مردم تعریف کردند، مدرسه و جامعه را به یکدیگر پیوند دادند.آیا این نتیجهی مبارک، محصول لطف دولت های موجود اعم از اصلاح طلب و اصولگرا بود یا نتیجهی همبستگی و سازماندهی معلمان؟
🔸آن ظرفیت بزرگ، آن توان بزرگ در همبستگی باید در متن جامعه، در کلاسهای درس، در میان مردم کوچه و بازار، هزینه شود، نه در ستادهای انتخاباتی آقایان پزشکیان یا جلیلی.
🔸تردیدی نیست که این دوره رکود نیز خواهد گذشت اما فراموش نکنیم بخش بزرگی از آسیب دیدگان دی ۹۶، آبان ۹۸ از بلوچستان تا تهران و کردستان و دیگر نقاط ایران، به حسن روحانی رای داده بودند که دولت اعتدالی و اصلاحی بود و در سال ۱۴۰۱ نیز این تجربه تلخ و سنگین در دولت موسوم به اصولگرایان هم تکرار شد.به گمان ما «انتخابات» زمین بازی فعالین صنفی و مدنی نیست. میبایست با «خود انتقادی» و در عین حال حفظ امید، برای فرداهای روشن خود را آماده کنیم.
اسماعیل عبدی
عزیز قاسم زاده
چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@Shbazneshasteganir
به نام خداوند جان و خرد!
🔸جامعه ایران در دورههای مختلف تاریخی و به طور خاص از زمانی که مراد از مفهوم «جامعه» به معنی مدرن آن مد نظر تجدد خواهان نو اندیش بوده و مشخصا از انقلاب مشروطه تا به امروز،به کرات دورههای رکود متعدد را تجربه کرده بسیاری از پیروزی ها و دستاوردها امری موقتی بوده و استبداد دیگر بار، دوره طولانی خود را از سر گرفته و امتداد یافته است. اما چنین نیست که رکود و استبداد را پایانی نباشد و زمستان و سرما را به ابدیت پیوندی همیشگی باشد.اما دلایل رکود امروز که با آن درگیریم،عوامل متعددی دارد که دو مورد اصلی آن چنین است:
🔸یکم: برخوردهای سنگین امنیتی و قضایی با اقشار مختلف مردم از فرودستان و تهیدستان تا کارگران و معلمان از جوانان و زنان تا روشنفکران و هنرمندان و نویسندگان موجب شده که دیگر هیچ امیدی به «روزنه گشایی» وجود نداشته باشد باساختار کنونی تصور اصلاح به شیوه های معمول و مرسوم به امتناع ذاتی تبدیل شده و شاید تنها دفع افسد به فساد واقع بینانه ترین نتیجه چنین انتخابی باشد که اخلاقا و عرفا و شرعا نمی توان از چنین نتیجه ای دفاع کرد.حضور گشتهای ارشاد، برخورد بسیار قهرآمیز با زنان، و تداوم بازداشت و احضار فعالین منتقد تنها بخش کوچکی از شرایطی است که حضور دولت ها با عناوین اصلاحی و اعتدالی و اصولگرایی، تغییری در شرایط حاکم بر آن تا کنون نداشته است.
🔸دوم :عدم توان سازماندهی در بین جریانهای اجتماعی شناسنامهدار است که ضروری است جنبش های اجتماعی موجود از جنبش زنان، جنبش کارگری، جنبش معلمان، جنبش روشنفکری و دیگر جریان ها دست به خودانتقادی بنیادی بزنند و راهی را برای پیوند عمیق خود با لایه های مختلف اجتماعی ایجاد نمایند.
🔸«ناامیدی و استیصال » بدیهیترین نتیجهی رکود اجتماعی است.برخی از تصمیم ها ی ناصواب و اشتباهات از همین دو امر نشات می گیرد.ما به تک تک کسانی که تصور میکنند با حضور در انتخابات میتوانند «تغییری» رقم بزنند، به ویژه همکاران معلممان، احترام میگذاریم اما خطاب به همه معلمان شریف و آگاه میگوییم، دستاوردهای اجتماعی که از مشروطه تا امروز کسب شده، نتیجهی فعل و انفعالات درون جامعه بوده است، نه هدیهی دولت ها و حاکمیت های گوناگون.
🔸بیایید به روزهای اوج جنبش معلمان نگاه کنیم. معلمان جنبشی بیبدیل خلق کردند. «معلم» را از نو برای مردم تعریف کردند، مدرسه و جامعه را به یکدیگر پیوند دادند.آیا این نتیجهی مبارک، محصول لطف دولت های موجود اعم از اصلاح طلب و اصولگرا بود یا نتیجهی همبستگی و سازماندهی معلمان؟
🔸آن ظرفیت بزرگ، آن توان بزرگ در همبستگی باید در متن جامعه، در کلاسهای درس، در میان مردم کوچه و بازار، هزینه شود، نه در ستادهای انتخاباتی آقایان پزشکیان یا جلیلی.
🔸تردیدی نیست که این دوره رکود نیز خواهد گذشت اما فراموش نکنیم بخش بزرگی از آسیب دیدگان دی ۹۶، آبان ۹۸ از بلوچستان تا تهران و کردستان و دیگر نقاط ایران، به حسن روحانی رای داده بودند که دولت اعتدالی و اصلاحی بود و در سال ۱۴۰۱ نیز این تجربه تلخ و سنگین در دولت موسوم به اصولگرایان هم تکرار شد.به گمان ما «انتخابات» زمین بازی فعالین صنفی و مدنی نیست. میبایست با «خود انتقادی» و در عین حال حفظ امید، برای فرداهای روشن خود را آماده کنیم.
اسماعیل عبدی
عزیز قاسم زاده
چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
@Shbazneshasteganir
زندانی سیاسی زینب جلالیان، تشدید فشار با ممانعت از درمان توسط مقامات زندان مرکزی یزد
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، چهارشنبه ۱۳تیرماه ۱۴۰۳، زندانی سیاسی زینب جلالیان که بدلیل درد شدید ناحیه پهلوی راست به بهداری زندان منتقل شده بود بدون ویزیت پزشک متخصص به بند بازگردانده شد. وی مدتهاست که از درد این ناحیه رنج میبرد اما مقامات زندان هیچ اقدام جدی برای معالجه و انتقال وی به خارج از زندان و ویزیت پزشک متخصص نکردهاند. مقامات زندان با این اقدام سعی در شکنجه وی دارند.
در خرداد ماه ۱۴۰۳، یک تیم از بازجویان و مقامات وزارت اطلاعات ۲مرتبه با وی در دفتر زندان مرکزی یزد ملاقات کرده و از وی خواستار نوشتن ندامت نامه به منظور رسیدگی به مشکلات پزشکی وی شدهاند.اما وی ضمن رد این درخواست ، درمان و آزادی مشروط برای رسیدگیهای پزشکی را حق مشروع خود دانسته است. او در آبان ۱۴۰۲ نیز توسط تیم بازجویان وزارت اطلاعات تهدید شد که تا زمانی که ابراز ندامت نکند از همه حقوق اولیه خود از جمله دسترسی به خدمات پزشکی محروم است. وی این اقدام مقامات وزارت اطلاعات را مصداق شکنجه دانست و آنرا قاطعانه رد کرد.
ادامه خبر
@Shbazneshasteganir
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، چهارشنبه ۱۳تیرماه ۱۴۰۳، زندانی سیاسی زینب جلالیان که بدلیل درد شدید ناحیه پهلوی راست به بهداری زندان منتقل شده بود بدون ویزیت پزشک متخصص به بند بازگردانده شد. وی مدتهاست که از درد این ناحیه رنج میبرد اما مقامات زندان هیچ اقدام جدی برای معالجه و انتقال وی به خارج از زندان و ویزیت پزشک متخصص نکردهاند. مقامات زندان با این اقدام سعی در شکنجه وی دارند.
در خرداد ماه ۱۴۰۳، یک تیم از بازجویان و مقامات وزارت اطلاعات ۲مرتبه با وی در دفتر زندان مرکزی یزد ملاقات کرده و از وی خواستار نوشتن ندامت نامه به منظور رسیدگی به مشکلات پزشکی وی شدهاند.اما وی ضمن رد این درخواست ، درمان و آزادی مشروط برای رسیدگیهای پزشکی را حق مشروع خود دانسته است. او در آبان ۱۴۰۲ نیز توسط تیم بازجویان وزارت اطلاعات تهدید شد که تا زمانی که ابراز ندامت نکند از همه حقوق اولیه خود از جمله دسترسی به خدمات پزشکی محروم است. وی این اقدام مقامات وزارت اطلاعات را مصداق شکنجه دانست و آنرا قاطعانه رد کرد.
ادامه خبر
@Shbazneshasteganir
اقساط وام جدید ۸۰۰ میلیونی مسکن چقدر است؟
معاون وزیر راه:
:وام ۸۰۰ میلیون تومانی نهضت ملی مسکن توسط سرپرست ریاست جمهوری به بانک مرکزی ابلاغ شده است.
اقساط تسهیلات به صورت پلکانی است.
در دو سال اول مبلغ اقساط ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان خواهد بود."
🔺پ.ن/حداقل مزد ۷ میلیون، قسط وام مسکنی که بیشتر مناسب رهن خانه است تا خرید آن، نزدیک به ۶ میلیون!!! علاوه بر سود هنگفت بازپرداخت ، با این اوصاف، کمتر مستاجری میتواند صاحبخانه شود چون با بیداد تورم افسارگسیخته حتی اجاره نشینی را نیز به بحرانی عظیم برای مستاجرین بیدفاع تبدیل نموده اند و بطور شرم آوری فقط در وعده های بی پشتوانه ی انتخاباتی است که مسئولین از خانه دارشدن مستاجرین دم میزنند و دیگر هیچ !!!!!
#برای_اقتصاد_دستوری
@Shbazneshasteganir
معاون وزیر راه:
:وام ۸۰۰ میلیون تومانی نهضت ملی مسکن توسط سرپرست ریاست جمهوری به بانک مرکزی ابلاغ شده است.
اقساط تسهیلات به صورت پلکانی است.
در دو سال اول مبلغ اقساط ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان خواهد بود."
🔺پ.ن/حداقل مزد ۷ میلیون، قسط وام مسکنی که بیشتر مناسب رهن خانه است تا خرید آن، نزدیک به ۶ میلیون!!! علاوه بر سود هنگفت بازپرداخت ، با این اوصاف، کمتر مستاجری میتواند صاحبخانه شود چون با بیداد تورم افسارگسیخته حتی اجاره نشینی را نیز به بحرانی عظیم برای مستاجرین بیدفاع تبدیل نموده اند و بطور شرم آوری فقط در وعده های بی پشتوانه ی انتخاباتی است که مسئولین از خانه دارشدن مستاجرین دم میزنند و دیگر هیچ !!!!!
#برای_اقتصاد_دستوری
@Shbazneshasteganir
هرگاه که تغییر اجتماعی آغاز گردد،
دیگر نمیتواند به عقب بازگردد.
آنکه را خواندن آموخته، نمیتوانید بیسواد کنید.
کسی را که احساس غرور کرده، نمیتوانید تحقیر کنید.
نمیتوانید مردمی را که دیگر ترسی ندارند، سرکوب کنید.
ما آینده را دیدهایم و آینده از آنِ ماست...
هانا آرنت
#رای_بی_رای
@Shbazneshasteganir
دیگر نمیتواند به عقب بازگردد.
آنکه را خواندن آموخته، نمیتوانید بیسواد کنید.
کسی را که احساس غرور کرده، نمیتوانید تحقیر کنید.
نمیتوانید مردمی را که دیگر ترسی ندارند، سرکوب کنید.
ما آینده را دیدهایم و آینده از آنِ ماست...
هانا آرنت
#رای_بی_رای
@Shbazneshasteganir
سوءاستفاده فاطمه مهاجرانی در جریان سفر انتخاباتی جواد ظریف به اراک از نام جانباخته راه آزاری، مهرشاد شهیدی
امیر شهیدی پدر مهرشاد ضمن اعتراض به این سوءاستفاده بی شرمانه گفت هرگز از هیچ یک از نامزدهای انتخابات پشتیبانی نکرده و نخواهد کرد.
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
امیر شهیدی پدر مهرشاد ضمن اعتراض به این سوءاستفاده بی شرمانه گفت هرگز از هیچ یک از نامزدهای انتخابات پشتیبانی نکرده و نخواهد کرد.
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
رخداد زن زندگی آزادی گسستی اساسی در مسیر آزادیخواهی ایرانیان ایجاد کرد. در جنبش زن زندگی آزادی ما قدرت خود را بازیافتیم و دانستیم که تغییر فقط با تکیه بر قدرت مردم شدنی است. پیمودن بیراهههای امتحان پس داده و محکوم به شکست قدرت اجتماعی مردم را تحلیل میبرد و مانعی بر سر راه هرگونه تغییر اساسی و کمک به بقای این نظام تمامیتخواه است. ما جمعی از دانشجویان وفادار به زن زندگی آزادی همراه با مردم آزادیخواه میهن از شرکت در بازی حکومت خودکامه خودداری میکنیم و مشارکت در آن را دور از شأن و ارزش انسان میدانیم و تغییر و آزادیخواهی را با تکیه بر مردم و همبستگی مردمی دنبال میکنیم.
جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
@Shbazneshasteganir
رخداد زن زندگی آزادی گسستی اساسی در مسیر آزادیخواهی ایرانیان ایجاد کرد. در جنبش زن زندگی آزادی ما قدرت خود را بازیافتیم و دانستیم که تغییر فقط با تکیه بر قدرت مردم شدنی است. پیمودن بیراهههای امتحان پس داده و محکوم به شکست قدرت اجتماعی مردم را تحلیل میبرد و مانعی بر سر راه هرگونه تغییر اساسی و کمک به بقای این نظام تمامیتخواه است. ما جمعی از دانشجویان وفادار به زن زندگی آزادی همراه با مردم آزادیخواه میهن از شرکت در بازی حکومت خودکامه خودداری میکنیم و مشارکت در آن را دور از شأن و ارزش انسان میدانیم و تغییر و آزادیخواهی را با تکیه بر مردم و همبستگی مردمی دنبال میکنیم.
جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
@Shbazneshasteganir
چه خبر از طبقه بندیِ کارگران ارکان ثالثِ نفت؟ / طرحی که آورده چندانی نداشت
در ماههای اخیر کارگران ارکان ثالث نفت در اعتراض به وضعیت شغلی و حقوقی، بارها به تهران آمدند و مقابل وزارت نفت تجمع اعتراضی برگزار کردند. «اصلاح درست و عادلانه طرح طبقهبندی مشاغل» یکی از اصلیترین خواستههای این کارگران است.
مهران ربانی (فعال صنفی کارگران ارکان ثالث نفت):
وزارت نفت در پاسخ به نامه تجمع بهمن ماه سال گذشته، به نهاد ریاست جمهوری اعلام کرده طرح طبقهبندی کارگران ارکان ثالث را با رعایت نظام عادلانه پرداخت و همترازی حقوق ارکان ثالث با دیگر کارکنان اجرا میکند.
مسئولان وزارت نفت، نظام عادلانه پرداخت وعده داده شده توسط دولت سیزدهم را اجرایی نکردند. اجرای فاز دوم طرح طبقه بندی مشاغل که قرار بود مرهمی بر زخم کارکنان پیمانکاری باشد، نمکی بر زخم آنها شد و علیرغم وعدههای مسئولان، طرح مذکور به نحوی اصلاح شده است که افزایش چشمگیری به جز در چند شغل خاص، نصیب همکاران نخواهد شد و در نتیجه تبعیض در وزارت نفت کمافیالسابق ادامه خواهد یافت./ایلنا
@Shbazneshasteganir
در ماههای اخیر کارگران ارکان ثالث نفت در اعتراض به وضعیت شغلی و حقوقی، بارها به تهران آمدند و مقابل وزارت نفت تجمع اعتراضی برگزار کردند. «اصلاح درست و عادلانه طرح طبقهبندی مشاغل» یکی از اصلیترین خواستههای این کارگران است.
مهران ربانی (فعال صنفی کارگران ارکان ثالث نفت):
وزارت نفت در پاسخ به نامه تجمع بهمن ماه سال گذشته، به نهاد ریاست جمهوری اعلام کرده طرح طبقهبندی کارگران ارکان ثالث را با رعایت نظام عادلانه پرداخت و همترازی حقوق ارکان ثالث با دیگر کارکنان اجرا میکند.
مسئولان وزارت نفت، نظام عادلانه پرداخت وعده داده شده توسط دولت سیزدهم را اجرایی نکردند. اجرای فاز دوم طرح طبقه بندی مشاغل که قرار بود مرهمی بر زخم کارکنان پیمانکاری باشد، نمکی بر زخم آنها شد و علیرغم وعدههای مسئولان، طرح مذکور به نحوی اصلاح شده است که افزایش چشمگیری به جز در چند شغل خاص، نصیب همکاران نخواهد شد و در نتیجه تبعیض در وزارت نفت کمافیالسابق ادامه خواهد یافت./ایلنا
@Shbazneshasteganir
🔴 گذر از اقلیت به اکثریت
✍ محمد حبیبی
گذر از اقلیت به اکثریت
۱.یازده سال از آن روزی که این متن را در فیسبوک نوشتم می گذرد.حس تلخی بود.سخت تر اینکه چشم اندازی نبود.جماعتی دلبسته امیدی بودند که به کذب بودنش باور داشتم .چاره ای نبود.این حس تنهایی را گره زدم به کار جمعی.با بدبینی مطلق .اما رفته رفته کورسوی امیدی هم هویدا شد.سالها گذشت و بی آنکه بدانم ، کنشگری ام شد همه معنای زندگی ام .
حالا که به عقب برمی گردم ، سالهای سختی بود.برای همه مان .چه آنها که در اقلیت به نظاره نشسته بودند و چه آنها که در اکثریت ، به امید کاذبی دل بسته بودند .
برای من خلاصه شد در کار صنفی ، خلاصه شد در بازداشت و زندان و تحقیر و اخراج .
دیگرانی روزگار سخت تری را گذراندند.انها که جگر گوشه هایشان را راهی گورستان کردند.
برخی دیگر همه زندگیشان را گذاشتند و روانه غربت شدند.برای همه ما چیزهایی از دست رفت که برگشت ناپذیر است .هر کس به گونه ای .
حالا دیگر ، این اقلیت به اکثریت مطلق تبدیل شده است ، اما من همچنان بد بینم.
۲.وقتی می گویم اکثریت مطلق، مجموع کسانی را می گویم که کنش شان معطوف به رویای آزادی و عدالت و دمکراسی است .حتی آنها که با چنین سودایی ، قرار است در این نمایش حکومتی شرکت کنند.
تجربه همنشینی های مختلف در زندان به من آموخت که کسانی، می توانند رویای مشترکی با من داشته باشند ، اما راه متفاوتی را برگزینند.به من یاد داد که که حساب آنها را از آن سیاست بازان منفعت طلب ( اصلاح طلبان حکومتی ) جداکنم .
همچنان باور دارم که مسیر غلطی را برگزیده اند ، اما امروز دیگر نگاهم همچون گذشته نیست .نگاهی نه از سر جدایی که سرشار از همدلی .اما همچنان بد بینم .
۳.من یادگرفته ام که در این سرزمین ، امید نیازمند حس عمیق بدبینی است .خوب می دانم که اینجا ، هر تغییری برگشت پذیر است مگر به مراقبت دائمی .
و نیک می دانم که دل بستن به اکثریتی منفرد ، سرابی تو خالی است .اما همچنان کور سوی امیدی دارم .
۴.اینکه رویا فروشی سیاست بازان منفعت طلب شکست می خورد، امیدوار کننده است.
اینکه بازی بد و بدتر دیگر رونقی ندارد ، امیدوار کننده است .اینکه مردمانی حتی با سکوت شان ، نه بزرگی می گویند امیدوار کننده است .
اما بزرگ ترین امیدها ، خیلی زود جای خود را به نا امیدی می دهد ، اگر رنگ کار جمعی به خود نگیرد.و چنین رنگی نیازمند همبستگی است .
همبستگی میان همه آنها که رویای مشترک دارند ، اما مسیری متفاوت را می پیمایند.گام اول برای مراقبت از این امید جمعی پذیرش این تفاوت ها است .حالا دیگر ما اکثریتیم ، و من همچنان بد بینم ،اما امیدوار.
📚کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
✍ محمد حبیبی
گذر از اقلیت به اکثریت
۱.یازده سال از آن روزی که این متن را در فیسبوک نوشتم می گذرد.حس تلخی بود.سخت تر اینکه چشم اندازی نبود.جماعتی دلبسته امیدی بودند که به کذب بودنش باور داشتم .چاره ای نبود.این حس تنهایی را گره زدم به کار جمعی.با بدبینی مطلق .اما رفته رفته کورسوی امیدی هم هویدا شد.سالها گذشت و بی آنکه بدانم ، کنشگری ام شد همه معنای زندگی ام .
حالا که به عقب برمی گردم ، سالهای سختی بود.برای همه مان .چه آنها که در اقلیت به نظاره نشسته بودند و چه آنها که در اکثریت ، به امید کاذبی دل بسته بودند .
برای من خلاصه شد در کار صنفی ، خلاصه شد در بازداشت و زندان و تحقیر و اخراج .
دیگرانی روزگار سخت تری را گذراندند.انها که جگر گوشه هایشان را راهی گورستان کردند.
برخی دیگر همه زندگیشان را گذاشتند و روانه غربت شدند.برای همه ما چیزهایی از دست رفت که برگشت ناپذیر است .هر کس به گونه ای .
حالا دیگر ، این اقلیت به اکثریت مطلق تبدیل شده است ، اما من همچنان بد بینم.
۲.وقتی می گویم اکثریت مطلق، مجموع کسانی را می گویم که کنش شان معطوف به رویای آزادی و عدالت و دمکراسی است .حتی آنها که با چنین سودایی ، قرار است در این نمایش حکومتی شرکت کنند.
تجربه همنشینی های مختلف در زندان به من آموخت که کسانی، می توانند رویای مشترکی با من داشته باشند ، اما راه متفاوتی را برگزینند.به من یاد داد که که حساب آنها را از آن سیاست بازان منفعت طلب ( اصلاح طلبان حکومتی ) جداکنم .
همچنان باور دارم که مسیر غلطی را برگزیده اند ، اما امروز دیگر نگاهم همچون گذشته نیست .نگاهی نه از سر جدایی که سرشار از همدلی .اما همچنان بد بینم .
۳.من یادگرفته ام که در این سرزمین ، امید نیازمند حس عمیق بدبینی است .خوب می دانم که اینجا ، هر تغییری برگشت پذیر است مگر به مراقبت دائمی .
و نیک می دانم که دل بستن به اکثریتی منفرد ، سرابی تو خالی است .اما همچنان کور سوی امیدی دارم .
۴.اینکه رویا فروشی سیاست بازان منفعت طلب شکست می خورد، امیدوار کننده است.
اینکه بازی بد و بدتر دیگر رونقی ندارد ، امیدوار کننده است .اینکه مردمانی حتی با سکوت شان ، نه بزرگی می گویند امیدوار کننده است .
اما بزرگ ترین امیدها ، خیلی زود جای خود را به نا امیدی می دهد ، اگر رنگ کار جمعی به خود نگیرد.و چنین رنگی نیازمند همبستگی است .
همبستگی میان همه آنها که رویای مشترک دارند ، اما مسیری متفاوت را می پیمایند.گام اول برای مراقبت از این امید جمعی پذیرش این تفاوت ها است .حالا دیگر ما اکثریتیم ، و من همچنان بد بینم ،اما امیدوار.
📚کانال صنفی معلمان ایران
@Shbazneshasteganir
مردم به تجربه آموخته اند که در هر انتخابی در مورد کاندیداها به چه مواردی اهمیت بدهند:
آشنایی با سبد معیشت و تامین آن برای همه، اعلام درمان و آموزش رایگان ( که بدون حذف بخش خصوصی میسر نیست) ، آزادی در انتخاب هرنوع سبک زندگی، آزادی بیقید و شرط اندیشه و بیان .
پایبند بودن به قوانین محیط زیستی و برنامه هایشان برای حفظ منابع طبیعی، سابقه فعالیت در این حوزه، ایده های مدیریتی در حوزه توسعه پایدار و محیط زیست، توانمند کردن کشاورزان . خارج کردن مسکن از دست مافیای زمین و آزادی زندانیان سیاسی!
اما ما چه میبینیم:
سابقه مشارکت در قتل و سرکوب و اعمال حجاب و فیلترینگ اینترنت و یکسری وعده های بی پایه که سیاست راهبردها( طبق اقرار خودشان) دقیقا از "یک نقطه" است!
#رای_بی_رای
@Shbazneshasteganir
آشنایی با سبد معیشت و تامین آن برای همه، اعلام درمان و آموزش رایگان ( که بدون حذف بخش خصوصی میسر نیست) ، آزادی در انتخاب هرنوع سبک زندگی، آزادی بیقید و شرط اندیشه و بیان .
پایبند بودن به قوانین محیط زیستی و برنامه هایشان برای حفظ منابع طبیعی، سابقه فعالیت در این حوزه، ایده های مدیریتی در حوزه توسعه پایدار و محیط زیست، توانمند کردن کشاورزان . خارج کردن مسکن از دست مافیای زمین و آزادی زندانیان سیاسی!
اما ما چه میبینیم:
سابقه مشارکت در قتل و سرکوب و اعمال حجاب و فیلترینگ اینترنت و یکسری وعده های بی پایه که سیاست راهبردها( طبق اقرار خودشان) دقیقا از "یک نقطه" است!
#رای_بی_رای
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 انفجار شدید در کارخانه تولید جنگافزار آمریکا.
کارخانجات تسلیحاتی هیزم بیار جنگ و خشونت علیه مردم!
🔹 درپی وقوع انفجار در شرکت صنایع هوافضایی و جنگ افزاری، یکی از کارخانههای شرکت تسلیحاتی جنرال داینامیکس دو نفر مفقود و یک تن زخمی شد.
🔹 جنرال داینامیکس یکی از بزرگترین شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی است و طبق برخی گزارشها، پنجمین شرکت بزرگ تسلیحاتی جهان است.
@Shbazneshasteganir
کارخانجات تسلیحاتی هیزم بیار جنگ و خشونت علیه مردم!
🔹 درپی وقوع انفجار در شرکت صنایع هوافضایی و جنگ افزاری، یکی از کارخانههای شرکت تسلیحاتی جنرال داینامیکس دو نفر مفقود و یک تن زخمی شد.
🔹 جنرال داینامیکس یکی از بزرگترین شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی است و طبق برخی گزارشها، پنجمین شرکت بزرگ تسلیحاتی جهان است.
@Shbazneshasteganir
ته حساب بازنشسته را نگاه کنیم!!
هنوز ماه به نیمه نرسیده که ته مانده حساب این بازنشسته (که وصف حال اکثریت بازنشستگان است) تنها 1124585 ریال بوده یعنی تا اواخر ماه و واریز حقوق فقط 112هزارتومن موجودی داشته که با واریزی 3 میلیون دیشب به 3میلیون و صدهزار تومان رسیده.
این حال و روز و وضعیت معیشتی اکثریت بازنشستگان است. شرم و ننگ بر شما باد!
اموال و منابع و موجودیهای ثروتمندترین صندوق بازنشستگی را چه در دولت های اصولگرا و چه در دولت های اصلاح طلب تصاحب کرده و بازنشستگان را به خاک سیاه نشانده اید!!
برای توقف این بساط و رسیدن به رفاه و زندگی استاندارد، رای نمیدیم
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
هنوز ماه به نیمه نرسیده که ته مانده حساب این بازنشسته (که وصف حال اکثریت بازنشستگان است) تنها 1124585 ریال بوده یعنی تا اواخر ماه و واریز حقوق فقط 112هزارتومن موجودی داشته که با واریزی 3 میلیون دیشب به 3میلیون و صدهزار تومان رسیده.
این حال و روز و وضعیت معیشتی اکثریت بازنشستگان است. شرم و ننگ بر شما باد!
اموال و منابع و موجودیهای ثروتمندترین صندوق بازنشستگی را چه در دولت های اصولگرا و چه در دولت های اصلاح طلب تصاحب کرده و بازنشستگان را به خاک سیاه نشانده اید!!
برای توقف این بساط و رسیدن به رفاه و زندگی استاندارد، رای نمیدیم
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
حکم ظالمانه:
به گزارش کولبرنیوز روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ شعبه اول دادگاه انقلاب رشت #شریفه_محمدی فعال کارگری و مدنی را با اتهام «بغی» محاکمه و به اعدام محکوم کرد.
به گزارش کولبرنیوز روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ شعبه اول دادگاه انقلاب رشت #شریفه_محمدی فعال کارگری و مدنی را با اتهام «بغی» محاکمه و به اعدام محکوم کرد.
شورای بازنشستگان ایران
حکم ظالمانه: به گزارش کولبرنیوز روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ شعبه اول دادگاه انقلاب رشت #شریفه_محمدی فعال کارگری و مدنی را با اتهام «بغی» محاکمه و به اعدام محکوم کرد.
به گزارش کولبرنیوز روز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ شعبه اول دادگاه انقلاب رشت «شریفه محمدی» فعال کارگری و مدنی را با اتهام «بغی» محاکمه و به اعدام محکوم کرد.
خانم محمدی در چهاردهم آذرماه ۱۴۰۲ دستگیر شد و به مدت چند ماه درسلول انفرادی نگه داشته شد. هنگام بازداشت، اتهام او “فعاليت تبليغی عليه نظام” اعلام شد. اتهامی كه به دلايل واهی پس از مدتي به اتهام سنگين “بغی” تغيير يافت. شريفه محمدی برای مدت طولانی تحت فشارهای جسمی و روانی شديد برای اخذ اعترافاتی عليه خود بود. او تا مدتها از ملاقات با خانوادهی خود، به ويژه فرزندش محروم بوده و برای مدت طولانی اجازه تماس تلفنی با خانواده را نداشته است، از ديگر سو فشارهای جسمی و بدرفتاریهای مكرر با شريفه، از سوی وزارت اطلاعات به حدی بود كه شايد به خاطر ترس از به خطر افتادن جان شريفه، منجر به اعتراض مسئولين زندان نسبت به ضرب و شتم او شد. پس از اعتراض مسئولين زندان، به شكنجه شريفه، او امكان ثبت شكايت را پيدا كرد اکنون مشخص گردیده که در این مدت حداقل دو بار به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است. اتهام او “عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری” است که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آن را وابسته به کومهله اعلام کردهاند.
در همین رابطه کمپین دفاع از #شریفه_محمدی با صدور بیانیهای صدور حکم ظالمانه اعدام برای این فعال کارگری را محکوم و اعلام کرد که این حکم باید ملغی گردد.
پ.ن / باید علیه این احکام ساختگی و غیر قضائی که هدفشان سر به نیست کردن فعالین به بهانه های پوچ است، قاطعانه ایستاد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
@Shbazneshasteganir
خانم محمدی در چهاردهم آذرماه ۱۴۰۲ دستگیر شد و به مدت چند ماه درسلول انفرادی نگه داشته شد. هنگام بازداشت، اتهام او “فعاليت تبليغی عليه نظام” اعلام شد. اتهامی كه به دلايل واهی پس از مدتي به اتهام سنگين “بغی” تغيير يافت. شريفه محمدی برای مدت طولانی تحت فشارهای جسمی و روانی شديد برای اخذ اعترافاتی عليه خود بود. او تا مدتها از ملاقات با خانوادهی خود، به ويژه فرزندش محروم بوده و برای مدت طولانی اجازه تماس تلفنی با خانواده را نداشته است، از ديگر سو فشارهای جسمی و بدرفتاریهای مكرر با شريفه، از سوی وزارت اطلاعات به حدی بود كه شايد به خاطر ترس از به خطر افتادن جان شريفه، منجر به اعتراض مسئولين زندان نسبت به ضرب و شتم او شد. پس از اعتراض مسئولين زندان، به شكنجه شريفه، او امكان ثبت شكايت را پيدا كرد اکنون مشخص گردیده که در این مدت حداقل دو بار به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است. اتهام او “عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری” است که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آن را وابسته به کومهله اعلام کردهاند.
در همین رابطه کمپین دفاع از #شریفه_محمدی با صدور بیانیهای صدور حکم ظالمانه اعدام برای این فعال کارگری را محکوم و اعلام کرد که این حکم باید ملغی گردد.
پ.ن / باید علیه این احکام ساختگی و غیر قضائی که هدفشان سر به نیست کردن فعالین به بهانه های پوچ است، قاطعانه ایستاد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
@Shbazneshasteganir
نه!
ممنون،
نامهی آزادیِ صد زندانی کُرد را
امضاء -
نمیکنم؛
مگر عددش حذف شود
و بی آدرس-
بشود: «همه زندانیانِ آزادی را
آزاد!
کنید.
ستمِ مضاعف را میفهمم
اما
دوست ندارم حواسام-
فقط به کردها باشد
بگذارم به عربها یا بلوچها مشغولام کنند
حواسام باید
به گیلکها
اهوازیها
کرمانیها
شیرازیها هم باشد
باید
از اصفهانی وُ تهرانی رد نشوم؛
لُرها
بی هوا-
یادم نروند؛
باید!
یادم نرود که فقر
با دندهی هفتماش
دارد روی برنامهی توسعه...
در میانِ جنازههایی که پس میاندازد
ویراژ میدهد
و کسی حق ندارد از گماردههای...
مولدساز؟!
بپرسد-
به کجا چنین شتابان؟
آیا جز تاراج!
محصولی-
درو خواهد شد؛
نه!
ممنون
این درخواست را-
امضاء نمیکنم؛
میدانم
صرفاً-
بحثِ توهم داشتن،
به حاکمان مطرح نیست؛
از قولِ من بنویسید:
وقتی جغرافیای جهان زیرِ سلطه است!
ما
فقط-
تاریخ داریم
تاریخی مملو از سلطه!
تاریخ هم-
که مرز نمیشناسد
جغرافیا حالیاش نمیشود؛
ما
بی مرز!
بی جغرافیا!
کاری به کارِ قوم و قبیله
تیره وُ طایفه
یا-
رنگ وُ نژادِ انسان نداریم؛
من
جانم فدای ایران را
باور نمیکنم
وقتی چشم بر غزه، لبنان، یمن
افغانستان و هزار گوشهی جهان-
میبندی!
برای ما
کارگرِ زندانی
بازنشستهی زندانی
معلم زندانی
دانشجوی زندانی
هر کنشگرِ زندانی
میتواند
زن باشد
یا-
مَرد
کُرد باشد یا لُر
میتواند از هر جغرافیایی
سر درآورده باشد-
برای مبارزه؛
زیرا
محوِ استثمار!
ستم،
تبعیض،
گرسنگی،
جنگ،
و فاشیسم را خواستن
یا-
با هر اندیشهای
دنبالِ آزادیِ پوشش بودن
تا ستم هست!
و دخالت پیداست...
میتواند-
از آستینِ هر جغرافیا برخیزد؛
پس:
اعدام ممنوع!
زندانیان را
با هرگویش وُ لهجه وُ نژاد-
آزاد کنید.
«فلزبان»
@Shbazneshasteganir
ممنون،
نامهی آزادیِ صد زندانی کُرد را
امضاء -
نمیکنم؛
مگر عددش حذف شود
و بی آدرس-
بشود: «همه زندانیانِ آزادی را
آزاد!
کنید.
ستمِ مضاعف را میفهمم
اما
دوست ندارم حواسام-
فقط به کردها باشد
بگذارم به عربها یا بلوچها مشغولام کنند
حواسام باید
به گیلکها
اهوازیها
کرمانیها
شیرازیها هم باشد
باید
از اصفهانی وُ تهرانی رد نشوم؛
لُرها
بی هوا-
یادم نروند؛
باید!
یادم نرود که فقر
با دندهی هفتماش
دارد روی برنامهی توسعه...
در میانِ جنازههایی که پس میاندازد
ویراژ میدهد
و کسی حق ندارد از گماردههای...
مولدساز؟!
بپرسد-
به کجا چنین شتابان؟
آیا جز تاراج!
محصولی-
درو خواهد شد؛
نه!
ممنون
این درخواست را-
امضاء نمیکنم؛
میدانم
صرفاً-
بحثِ توهم داشتن،
به حاکمان مطرح نیست؛
از قولِ من بنویسید:
وقتی جغرافیای جهان زیرِ سلطه است!
ما
فقط-
تاریخ داریم
تاریخی مملو از سلطه!
تاریخ هم-
که مرز نمیشناسد
جغرافیا حالیاش نمیشود؛
ما
بی مرز!
بی جغرافیا!
کاری به کارِ قوم و قبیله
تیره وُ طایفه
یا-
رنگ وُ نژادِ انسان نداریم؛
من
جانم فدای ایران را
باور نمیکنم
وقتی چشم بر غزه، لبنان، یمن
افغانستان و هزار گوشهی جهان-
میبندی!
برای ما
کارگرِ زندانی
بازنشستهی زندانی
معلم زندانی
دانشجوی زندانی
هر کنشگرِ زندانی
میتواند
زن باشد
یا-
مَرد
کُرد باشد یا لُر
میتواند از هر جغرافیایی
سر درآورده باشد-
برای مبارزه؛
زیرا
محوِ استثمار!
ستم،
تبعیض،
گرسنگی،
جنگ،
و فاشیسم را خواستن
یا-
با هر اندیشهای
دنبالِ آزادیِ پوشش بودن
تا ستم هست!
و دخالت پیداست...
میتواند-
از آستینِ هر جغرافیا برخیزد؛
پس:
اعدام ممنوع!
زندانیان را
با هرگویش وُ لهجه وُ نژاد-
آزاد کنید.
«فلزبان»
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸فجایع حاصل از نکبت جهان سرمایه داری علیه کودکان...
"کودکان قربانی جنگ قدرت،
قربانی فقر،
قربانی خشونت،
کودکان بازمانده از تحصیل
مطالعات در ایران نشان میدهد که ۳۰ تا ۴۰ درصد کودکان کار ایرانی دارای افسردگی هستند، اعتماد به نفسشان پایین است و به خودشان آسیب میرسانند که حتی منجر به خودکشی آنها نیز شده است، آموزشهای خلافکاری میبینند و در معرض سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند."
@Shbazneshasteganir
"کودکان قربانی جنگ قدرت،
قربانی فقر،
قربانی خشونت،
کودکان بازمانده از تحصیل
مطالعات در ایران نشان میدهد که ۳۰ تا ۴۰ درصد کودکان کار ایرانی دارای افسردگی هستند، اعتماد به نفسشان پایین است و به خودشان آسیب میرسانند که حتی منجر به خودکشی آنها نیز شده است، آموزشهای خلافکاری میبینند و در معرض سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند."
@Shbazneshasteganir