✍ بازنشسته  فولادی

20 سال پیش من بازنشسته شدم
که
30هزار تومان  ماهیانه حق بازنشستگی از من کسر میشد 
آنزمان طلا گرمی 10 هزار بود
یعنی 3گرم ماهانه از ما کسر میشد
که
پایین ترین حقوق را میگرفتیم الان 3گرم طلا میشه  ده میلیون!!!

پس اندازهای ما کجا رفتند؟؟ ما را سر می‌ دوانند که بودجه نداریم و یا افزایش حقوقها تورم زاست؟؟

معادل همان کسورات به ما طلا بدهند و خودشان ول معطل  باشند!

-صندوق ها سرمایه مارا به باد دادند.

مقصر خودشون هستند و بس

#صددرصدهم_جواب_نمیدهد


@Shbazneshasteganir

نزدیک یکماه از سال جدید گذشته هنوز تکلیف افزایش حقوق  بازنشستگان تامین اجتماعی با این تورم قدیم و جدید خبری نیست .

دلیلش اینه که میخوان مزه دهن بازنشستگان را بفهمند.
اگر به همین ۲۲ درصد راضی‌اند و قرار نیست که واکنشی نشون بدن که چه بهتر

ولی اگر حس کنند که ممکنه واکنش جدی نشون بدن که امروز و فردا میکنند و  با شایعاتی که پخش می‌کنند ، بازنشستگان را به مرگ میگیرند که به تب راضی بشوند( مثلا حرف از ۲۰ درصد میزنند و بعد هم قشنگ تکذیب میکنند).
حواسمون باشه با طناب اینها در چاه نریم.

#خط_فقر_بیش_از۳۰میلیون


@Shbazneshasteganir

امروز ۲۴ فروردین زادروز جاوید نام #رضاشریعتی است.
رضا شریعتی، متولد ۲۴ فروردین ۱۳۷۴ در ایذه پسری زحمتکش و رنج کشیده بود که از دوران کودکی مجبور به کار کردن شد. او تنها نان‌آور خانواده‌اش بود و با وجود محرومیت‌ها و ناملایمات زندگی همیشه به دنبال شادی و شاد کردن اطرافیان خود بود.

رضا که سال‌ها دور از شهر و دیار خود در تهران در یک هایپرمارکت کار می‌کرد تازه به ایذه و کنار خانواده‌اش برگشته بود. او با کمک برادرش یاسین یک کارواش راه انداخته بود و قصد داشت با کار و تلاش شبانه روزی در سال جدید برای مادرش خانه‌ای بخرد.

اما در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱، نیروهای سرکوبگر در ایذه او را همراه با تعدادی دیگر به گلوله بسته و آرزوهایش را پرپر کردند.

ویدیوها از مزار رضا در زادروزش برگرفته از صفحه خواهرش
ویدیویی از رقصیدن رضا در سال‌های پیش، برگرفته از توییتر
و ویدیوی مراسم چهلم رضا بر سر مزارش


@Shbazneshasteganir

🔺تکرار یک باخت: وعده شنبه ای دیگر

▫️جمهوری اسلامی بازی را باخته، برای همین هر روز وعده نبرد با زنان را می دهد و اکنون هم از شنبه ای جدید برای برخورد با زنان بی حجاب خبر داده است.
آنها خوب می‌دانند که تکثیر مقاومت مدنی از طریق سبک زندگی در لایه لایه اجتماع ایرانی، سیاست های تنبیهی برای تحمیل حجاب اجباری بر زنان ایرانی را فلج کرده.

▫️این مقاومت سراسری نه با تنبیه های ظالمانه در  محیط کار و محرومیت های وسیع از خدمات اجتماعی قابل شکست است نه با لایحه های رنگارنگ، چون که مقاومت برخاسته از دل زندگی، شکست ناپذیر است. 
پیوسته شدن مقاومت به زندگی در شکست هر گونه دیکتاتوری، اثرگذار است.

▫️جمهوری اسلامی در دهه شصت می‌خواست مردم از دستگاه ویدیو استفاده نکنند، با موهای بلند و شلوار جین و ابزار آلات موسیقی و آستین های کوتاه و دیش‌های ماهواره و شادی در عروسی ها مشکل داشت و برخورد تنبیهی می‌کرد اما در همه اینها شکست خورد و باز هم شکست می‌خورد، چون دهه به دهه سنت مقاومت مدنی حمل شده و به بلوغ رسیده است.

▫️این پیش بینی شکست مجدد برابر زنان ایرانی نه صرفا برآمده از یک رویا که محصول یک تجربه تاریخی است:
هر جا سلطه ای باشد، مقاومتی خواهد رویید، به خصوص اینکه نهال مقاومت مدنی در ایران امروز درختی تناور شده است.

منبع: پارند


@Shbazneshasteganir

درود .
سالهاست که حق قانونی بازنشسته فولادی را نداده وباو وعده سر خرمن میدهند .
مدیران در وزارتخانه و اعوان وانصارشان در صندوق جیب وانبان خود را پرو و پیمان میکنند وهر کدامشان برای خود وفرزندانشان سفره ای رنگین فراهم میکنند .

برای پیشگیری از اعتراض بازنشسته فولادی در تهران بدل انرا اجرا و بمنظور گمراه کردنش سراسیمه عازم اصفهان میشوند .

این وظیفه بازنشسته است که تسلیم چنین بازیهای سرگرم کننده ای نشده و با تجمعهای چشمگیر وخیره کننده بانها نشان دهد که تحت هیچ شرایطی فریب بازیهای بچگانه انها را نخورده وقدمی از خواسته هایش عقب نخواهد نشست .

بازنشسته فولادی این تصمیم قاطع و سرنوشت ساز را در یکشنبه های پیش رو ودر مقابل امور بازنشستگی مراکز استانها ودر صورت نتیجه منفی نشست اصفهان در مقابل صندوق بازنشستگی تهران بنمایش خواهد گذاشت /صانعی


@Shbazneshasteganir

🔴‌ #حادثه_حین_کار


انفجار کوره آجرپزی در مرودشت / ۱۰ نفر تبعه افغانستانی زخمی شدند

رئیس اورژانس فارس:
این حادثه ساعت ۶:۲۳ صبح امروز، ۲۴ فروردین‌ماه در کوره آجرپزی یکی از روستاهای اطراف مرودشت رخ داد که موجب مصدومیت ۱۰ نفر از کارگران تبعه افغانستان شد.

در این انفجار ۶ نفر دچار سوختگی شدید شدند و یک نفر هم به دلیل موج انفجار دچار شکستگی در ناحیه سر شد.
علت این حادثه نشت گاز اعلام شده است.

از این ۱۰ نفر، حال ۶ نفر به دلیل وسعت سوختگی وخیم است که باید حتما به شیراز منتقل شوند.

هم اکنون این ۱۰ نفر به بیمارستان شهید مطهری مرودشت منتقل شده‌اند که در حال اعزام ۶ نفر از این مصدومان بدحال با بالگرد به شیراز هستیم.

این حادثه تاکنون فوتی نداشته است.
در همان ابتدای اعلام وقوع انفجار، چهار آمبولانس به محل وقوع حادثه اعزام شد و هم اکنون نیز کادر درمان در حال تلاش برای درمان مصدومان هستند.

پ.ن/
کارگران مهاجر افغانی آسیب پذیرترین نیروی کار در مقابل حوادث!
کارگران ارزان و خاموش و بدون برخورداری از ایمنی محیط کار.

#علیه_نژادپرستی_وافغانی_ستیزی


@Shbazneshasteganir

کاری زیبا و مشترک از:
ملیحه مرادی ‏و حسین علیشاپور



ما به ظلمت گردن نمی‏نهیم، گردن نمی‏نهیم، نمی‏نهیم
ما به جنگ سیاهی می‌رویم



@Shbazneshasteganir

بازنشسته فولادی✍

روز 26،خبرهای تازه وسرانجام خوبی خواهد داشت اگر تجمع آن چنانی باشد.
آقای دکتر کاظمی،  آمده اند تا نوید های تازه بدهند.( بقول خودشان )!!
نویدی که در گذشته زیاد شنیده ایم و پوچ بوده اما فولادیها دراصفهان ثابت خواهند نمود، که واقعیت امروز چیز دیگری ست.
ثابت خواهند نمود که:
گوش شان از این خبرها پر است وزیر بار نوید به
آینده نخواهند رفت.
بامید موفقیت وانتظار روز یکشنبه وخبرهای خوش

#فقط_کف_خیابان_بدست_میادحقمان

#یکشنبه_های_اعتراضی


@Shbazneshasteganir

مرتضوی گفته نرخ تورم بالای ۴۰درصد بوده اما اسفند شد ۳۵درصد.در طول سال تورم بالاست اما موقع تنظیم بودجه اتومات پایین میاد!!!
چقدر زیرکانه با ارقام بازی می‌کنند.

تا زمانی که کارگران و بازنشستگان در کنج خانه  و گوشی به دست نشسته آند و منتظر حضور قهرمانان در کف خیابان هستند تا بلکه برای آنها هم سبب خیری شود ، همین آش و همین کاسه را باید تحمل کنیم و شاید بدتر از این را هم بر سرمان آوار سازند .

#فقط_کف_خیابان_بدست_میادحقمان


@Shbazneshasteganir

تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم

#یکشنبه_های_اعتراضی

@Shbazneshasteganir

خاطرات زندان.

حساب کاربری #توماج_صالحی در شبکه اجتماعی ایکس با انتشار بخش چهارم دست‌نوشته‌های این هنرمند آزادیخواه زندانی نوشت:

از نظر قانونی هیچ جرمی مرتکب نشدم. هنوز باورم نمی‌شه که فقط ۱۲ روز آزاد بودم و دوباره گرفتنم. بی دلیل، به زور، غیرقانونی...چند روز پیش از بند بردنم بیرون، نمی‌دونستم چه خبره، اول بردنم پزشکی قانونی.

بعد از ۲۴ روز مسلماً آثار ضرب و شتم از صورتم پاک شده بودن. انقدر درخواست معاینه دادم و اهمیت ندادن که... بعد از اون بردنم دادگاه. مطمئن بودم دادگاه مهمی نیست. دادگاه آخر نیست. چون بدون اطلاع قبلی بردنم. وکیلم حضور نداشت و تا چند روز قبل از اون هم دادستانی و دادگاه می‌گفتن پرونده اینجا نیست.

طبق معمول بردنم دادگاه انقلاب، قاضی جوری برخورد کرد که به نظرم رسید بی‌گناهیم براش محرزه. نماینده دادستان هم حرفی برای گفتن نداشت به جز چند خط کوتاه اتهامات کلیشه‌ای و بدون مستندات، تا همین چند دقیقه پیش مطمئن بودم همین روزها آزادم می‌کنن. چند دقیقه پیش پدرم از پشت تلفنِ کوتاه و همراه با نظارتی که (یکی از مدیران ارشد استان) برای عقده گشایی به عنوان محدودیت برام در نظر گرفته، بهم اطلاع داد که همون جلسه عجیب و یهویی دادگاه اصلی بوده و حکم به سرعت صادر شده. یک سال حبس.

عین برجی که با دینامیت بدون ذره‌ای انحراف توی خودش فرو می‌ریزه؛ ریختم. اما ذره‌ای به روی خودم نیاوردم، تا بابام ناراحت‌تر از این نشه. هرچی انرژی برام باقی مونده بود صرف کردم تا مطمئنش کنم، این به نفع ماست و زود رفع میشه، اصلا این اثبات حقانیت ماست.

اما وقتی گوشی رو گذاشتم، دیگه نمی‌دونستم چطور باید خودم رو آروم کنم. کلافه و پریشون رفتم توی هواخوری، ضربان قلبم مدام تندتر می‌شد. آروم چند نفر اومدن سمتم و جویای حالم شدن: « چرا انقد پَکَری؟» کوتاه و بی‌حوصله توضیح دادم، همه سعی میکردن آرومم کنن اما شوکه شده بودم. با چشمای گرد نگاهشون میکردم و میگفتم مسئله‌ای نیست. فقط برام عجیبه که تا چه حد توانِ بی‌قانونی کردن دارن.

تو فکر بودم که «دهقان» اومد کنارم نشست. حالا بعد از یه سلام کوتاه شروع کرده به خوندن یه ترانه قدیمی. استاد این کاره. مصرف مواد باعث شده صداش کمی تو دماغی بشه، چندتایی از دندوناشم ریختن، ولی هنوز وقتی میزنه زیر آواز همه ساکت میشن و تحت تاثیر قرار می‌گیرن. ترانه رو تموم می‌کنه. براش کف می‌زنیم.

با متانت بهم لبخند میزنه. می‌دونه که نزدیک شدن به من می‌تونه تنبیه‌های سختی براش داشته باشه.‌ ازم اجازه میگیره و یه ترانه دیگه هم برام میخونه. جرمش سرقته. زندانبان هم اومده پشت نرده‌های آهنی و داره گوش میده.

همه جمع شدن دورم، همه دوسم دارن، این مهمه،حالا حالم بهتره. حالم از قبل هم بهتره. من و امثال من برای اینها ادامه می‌دیم و اینها هم قدرمون رو بیشتر از حقمون می‌دونن.

پنجم دی ماه ۱۴۰۲ به یاد و با دلتنگیِ #امیر_نصرآزادانی


@Shbazneshasteganir

جیمی جامپ دو تماشاچی زن؛ یکی آغوش و دیگری پیرهن فوتبال بازیکن مورد علاقه‌اش و ماموران سرکوب هم شعار علیه خودشان را صاحب شدند!

امروز در جریان مسابقه دو تیم در لیگ برتر فوتبال کشور، دو هوادار زن جیمی جامپ کردند که یکی از آنان حسین حسینی بازیکن مورد علاقه‌اش را در آغوش گرفت و دیگری نیز توانست پیراهن امید حامدی فر را به یادگار بگیرد.

نیروهای سرکوب در واکنش به آغوش بازیکن و تماشاچی، وارد صحنه شدند و به زور بازیکن را از صحنه دور کردند و تماشاچی‌ها نیز با فریاد «بی‌شرف بی‌شرف» از آنان استقبال کردند!/ دانشجویان پیشرو

#زن_زندگی_آزادی


@Shbazneshasteganir

بازداشت یک معلم بازنشسته توسط اطلاعات سپاه در گیلانغرب

به‌گزارش هه‌نگاو، صبح امروز، جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳ نیروهای اطلاعات سپاه #سلمان_الفتی، معلم بازنشسته علوم اجتماعی اهل گیلانغرب را بازداشت کرده و به مکان نامعلومی منتقل کردند. به گزارش این رسانه، بازداشت این معلم بعد از متوقف کردن خودروی او در خیابان انجام گرفته و نیروهای امنیتی پس از آن، منزل او را تفتیش کرده‌اند.

الفتی اردیبهشت سال گذشته نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و مدتی در بازداشتگاه‌ نهادهای امنیتی و زندان دیزل‌آباد کرمانشاه محبوس بود.

#سلمان_الفتی
#گیلانغرب #کرمانشاه
#معلم_زندانی
#بازداشت_معلمان_شاغل_وبازنشسته



@Shbazneshasteganir