هر روز اعتراض علیه فقر و فساد
فریاد #بازنشستگان معترض و خستگی ناپذیر هر ؛
#یکشنبه #دوشنبه #سه_شنبه
در کف خیابان، علیه مطالبات پایمال شده.
اعتراض ، تجمع حق مسلم ماست
@Shbazneshasteganir
فریاد #بازنشستگان معترض و خستگی ناپذیر هر ؛
#یکشنبه #دوشنبه #سه_شنبه
در کف خیابان، علیه مطالبات پایمال شده.
اعتراض ، تجمع حق مسلم ماست
@Shbazneshasteganir
🔸« آقای رئیس جمهور!
امروز، روز قضاوت است:
جدول راببینید:
آیا با روش دولت شما میتوان برای دولت سیزدهم از عنوان #فوق_سلطان_چاپ_پول استفاده کرد؟»/عبدالناصر همتی
🔺✍یک بازنشسته
و اما تکلیف مردم چیست ؟
ما هم به جدول نگاه کنیم ، سال ۱۳۹۸ دولت ۸۵ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده ، این رقم در سال ۱۴۰۱ شد ۲۳۷۰ هزار میلیارد تومان ، یعنی اندکی کمتر از سه برابر سال ۹۸ چاپ پول بی پشتوانه !
این یعنی حدود سیصد در صد تورم ظرف مدت ۴ سال ، به عبارتی یعنی غارت چند برابری همان شندرغازی که به حقوق بازنشستگان و بخش مزد بگیر جامعه اضافه کرده اند ،
انوقت به جای حضور در تجمعات اعتراضی و مطالبه حق خود و سر دادن فریاد دادخواهی علیه این همه ستم و بی عدالتی، چرا باید توی خانه هایمان بنشینیم و وقت بیشتری صرف نفرین و ناله کنیم و منتطر بمانیم تا شاید دستی از غیب بیرون بیاید بلکه ما را به حق مان برساند؟!!
در قبال اینهمه ستم و فلاکت، راهی باقی نمانده غیر از اینکه همه با هم علیه برچیده شدن بساط فقر و فساد و گرانی کمرشکن، همصدا شویم.
@Shbazneshasteganir
امروز، روز قضاوت است:
جدول راببینید:
آیا با روش دولت شما میتوان برای دولت سیزدهم از عنوان #فوق_سلطان_چاپ_پول استفاده کرد؟»/عبدالناصر همتی
🔺✍یک بازنشسته
و اما تکلیف مردم چیست ؟
ما هم به جدول نگاه کنیم ، سال ۱۳۹۸ دولت ۸۵ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده ، این رقم در سال ۱۴۰۱ شد ۲۳۷۰ هزار میلیارد تومان ، یعنی اندکی کمتر از سه برابر سال ۹۸ چاپ پول بی پشتوانه !
این یعنی حدود سیصد در صد تورم ظرف مدت ۴ سال ، به عبارتی یعنی غارت چند برابری همان شندرغازی که به حقوق بازنشستگان و بخش مزد بگیر جامعه اضافه کرده اند ،
انوقت به جای حضور در تجمعات اعتراضی و مطالبه حق خود و سر دادن فریاد دادخواهی علیه این همه ستم و بی عدالتی، چرا باید توی خانه هایمان بنشینیم و وقت بیشتری صرف نفرین و ناله کنیم و منتطر بمانیم تا شاید دستی از غیب بیرون بیاید بلکه ما را به حق مان برساند؟!!
در قبال اینهمه ستم و فلاکت، راهی باقی نمانده غیر از اینکه همه با هم علیه برچیده شدن بساط فقر و فساد و گرانی کمرشکن، همصدا شویم.
@Shbazneshasteganir
بارنشسته✍
وقتی حکومت از تامین اولیه ترین نیازهای مردم سر باز میزند، وقتی براحتی با گران کردن کالاهای حیاتی مردم ، ثروت را در دست اقلیتی متمرکز میکند ، طبیعیست که جنبشهای اعتراضی معیشتی و خواستهای نخستین حیات، در زندگی روزانه جای دائم یابند تا به پاسخ نهایی برسند، تا به رفاه برسند تا محیط زیستشان بیش از این به فنا نرود ، راه حل دیگری متصور نیست.
بازنشستگان نمیخواهند قربانی باشند
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#یکشنبه_دوشنبه_سه_شنبه_اعتراضی
شورای بازنشستگان ایران
@Shbazneshasteganir
وقتی حکومت از تامین اولیه ترین نیازهای مردم سر باز میزند، وقتی براحتی با گران کردن کالاهای حیاتی مردم ، ثروت را در دست اقلیتی متمرکز میکند ، طبیعیست که جنبشهای اعتراضی معیشتی و خواستهای نخستین حیات، در زندگی روزانه جای دائم یابند تا به پاسخ نهایی برسند، تا به رفاه برسند تا محیط زیستشان بیش از این به فنا نرود ، راه حل دیگری متصور نیست.
بازنشستگان نمیخواهند قربانی باشند
#ایستاده_ایم_تا_پایان
#یکشنبه_دوشنبه_سه_شنبه_اعتراضی
شورای بازنشستگان ایران
@Shbazneshasteganir
کدام خوراکیها رکورددار تورم شدند / حذف محصولات پروتئینی از سفرهها
🔹بر اساس دادههای جدید مرکز آمار ایران، در تیر ماه تورم نقطه به نقطه «خوراکیها و آشامیدنیها» ۳۷ درصد بوده و در بین انواع خوراکیها نیز گروه «گوشت قرمز و گوشت ماکیان» و «گوشت قرمز، سفید و فرآوردههای آنها» با تورم نزدیک به ۸۰ درصد، رکورددار تورم هستند. همچنین گروه روغنها و چربیها پرچمدار تورم سالانه به حساب میآید.
🔹افزایش قیمت گوشت قرمز باعث شده، مردم مرغ را جایگزین گوشت کنند اما با افزایش چشمگیر قیمت مرغ و عبور آن از ۱۱۰ هزار تومان، سرانه مصرف مرغ با افت شش کیلوگرمی به ۲۶ کیلوگرم کاهش یافت. ماهی هم که عموما به دلیل قیمتهای بالا هیچ وقت جایگزین گوشت و مرغ نبوده، اما کنسرو تن ماهی که محصول مهمی در سبد خانوار اقشار ضعیف بود نیز حالا با افزایش قیمت چشمگیر، حدود ۶۰ هزار تا ۱۲۰ هزار تومان قیمت دارد. بنابراین به نظر میرسد جای خالی محصولات پروتئینی در سفره مردم هر روز محسوستر میشود./تجارتنیوز
پ.ن
حداقل تورم ۷۰ درصد
افزایش حقوق ۲۰ و ۲۴ درصد...
حکم مرگ امضا میکنند و تحویل مردم میدهند ، آنوقت عده ای فرصت طلب ما را ازتجمعات منع میکنند و به نامهنگاری دلخوش میکنند. آنها سفره شان رنگین است!
#فقر_فساد_گرونی
#یکشنبه_دوشنبه_سه_شنبه_اعتراضی
@Shbazneshasteganir
🔹بر اساس دادههای جدید مرکز آمار ایران، در تیر ماه تورم نقطه به نقطه «خوراکیها و آشامیدنیها» ۳۷ درصد بوده و در بین انواع خوراکیها نیز گروه «گوشت قرمز و گوشت ماکیان» و «گوشت قرمز، سفید و فرآوردههای آنها» با تورم نزدیک به ۸۰ درصد، رکورددار تورم هستند. همچنین گروه روغنها و چربیها پرچمدار تورم سالانه به حساب میآید.
🔹افزایش قیمت گوشت قرمز باعث شده، مردم مرغ را جایگزین گوشت کنند اما با افزایش چشمگیر قیمت مرغ و عبور آن از ۱۱۰ هزار تومان، سرانه مصرف مرغ با افت شش کیلوگرمی به ۲۶ کیلوگرم کاهش یافت. ماهی هم که عموما به دلیل قیمتهای بالا هیچ وقت جایگزین گوشت و مرغ نبوده، اما کنسرو تن ماهی که محصول مهمی در سبد خانوار اقشار ضعیف بود نیز حالا با افزایش قیمت چشمگیر، حدود ۶۰ هزار تا ۱۲۰ هزار تومان قیمت دارد. بنابراین به نظر میرسد جای خالی محصولات پروتئینی در سفره مردم هر روز محسوستر میشود./تجارتنیوز
پ.ن
حداقل تورم ۷۰ درصد
افزایش حقوق ۲۰ و ۲۴ درصد...
حکم مرگ امضا میکنند و تحویل مردم میدهند ، آنوقت عده ای فرصت طلب ما را ازتجمعات منع میکنند و به نامهنگاری دلخوش میکنند. آنها سفره شان رنگین است!
#فقر_فساد_گرونی
#یکشنبه_دوشنبه_سه_شنبه_اعتراضی
@Shbazneshasteganir
🍂🍁
🔻در تجمع روزهای گذشته (یکشنبه اول مرداد) در رشت نیروهای سرکوبگر پلیس به بازنشستگان حمله کردند و سعی کردند با هتک حرمت از بازنشستگان اقدام به پاشیدن اسپری فلفل به سر و صورت بازنشستگان کنند و به این شکل آنها را متفرق سازند. ما بازنشستگان این اقدام سرکوبگرانه و ضد انسانی برعلیه دوستان و همکاران خود در رشت را محکوم می کنیم و در تجمع روز های آینده یکی از شعار های اصلی بازنشستگان محکومیت سرکوب گری و توحش نیروهای پلیس و پافشاری بر حق برگزاری تجمع و اعتراض در همه شهرهای ایران می باشد. کارگران بازنشسته و همه اقشار زحمتکش جامعه، سلب حق و حقوق بازنشستگان از سوی سازمان تامین اجتماعی و دولت را قاطعانه محکوم می کنند.
کارگران بازنشسته خوزستان
گروه اتحاد بازنشستگان
#ما_همه_با_هم_هستیم
@Shbazneshasteganir
🔻در تجمع روزهای گذشته (یکشنبه اول مرداد) در رشت نیروهای سرکوبگر پلیس به بازنشستگان حمله کردند و سعی کردند با هتک حرمت از بازنشستگان اقدام به پاشیدن اسپری فلفل به سر و صورت بازنشستگان کنند و به این شکل آنها را متفرق سازند. ما بازنشستگان این اقدام سرکوبگرانه و ضد انسانی برعلیه دوستان و همکاران خود در رشت را محکوم می کنیم و در تجمع روز های آینده یکی از شعار های اصلی بازنشستگان محکومیت سرکوب گری و توحش نیروهای پلیس و پافشاری بر حق برگزاری تجمع و اعتراض در همه شهرهای ایران می باشد. کارگران بازنشسته و همه اقشار زحمتکش جامعه، سلب حق و حقوق بازنشستگان از سوی سازمان تامین اجتماعی و دولت را قاطعانه محکوم می کنند.
کارگران بازنشسته خوزستان
گروه اتحاد بازنشستگان
#ما_همه_با_هم_هستیم
@Shbazneshasteganir
مستاجران به دنبال کانتینر !
هزاران خانواده اثاثیه منزل خود را انبار کرده و بیخانمان شدهاند
سری اگر به انبارهای کانتینری در اطراف تهران بزنید، تعداد کانتینرهایی که برای انبار وسیلهها و اثاثیه منزل اجاره شده، توجه شما را جلب خواهد کرد. در سالهای پیش، این کانتینرها بیشتر برای انبار تجهیزات کارگاهها، مطبها و دفاتر اداری مورد استفاده قرار میگرفت. امروز اما، تغییر کاربری تعداد زیادی از آنها به منظور انبار اثاث خانهها، پرده از یک واقعیت تلخ بر میدارد:
تهران، شهروندانش را بیرون میکند!
/فراز
تابستان جهنم مستأجران، آتشی که دولت بجان کرایه نشینان انداخته ست.
#فقر_فساد_گرونی
@Shbazneshasteganir
هزاران خانواده اثاثیه منزل خود را انبار کرده و بیخانمان شدهاند
سری اگر به انبارهای کانتینری در اطراف تهران بزنید، تعداد کانتینرهایی که برای انبار وسیلهها و اثاثیه منزل اجاره شده، توجه شما را جلب خواهد کرد. در سالهای پیش، این کانتینرها بیشتر برای انبار تجهیزات کارگاهها، مطبها و دفاتر اداری مورد استفاده قرار میگرفت. امروز اما، تغییر کاربری تعداد زیادی از آنها به منظور انبار اثاث خانهها، پرده از یک واقعیت تلخ بر میدارد:
تهران، شهروندانش را بیرون میکند!
/فراز
تابستان جهنم مستأجران، آتشی که دولت بجان کرایه نشینان انداخته ست.
#فقر_فساد_گرونی
@Shbazneshasteganir
تصویری از کار در جهنمی به اسم عسلویه
گزارش یک همکار:
در خبر روز یکشنبه ۲۵ تیر گفته شده که بر اساس داده های سازمان هواشناسی ملی آمریکا، شاخص گرما (میزان شرجی هوا) در فرودگاه بینالمللی خلیج فارس در عسلویه در جنوب ایران روز یکشنبه به ۱۵۲ درجه فارنهایت (۶۶.۷ درجه سانتیگراد) رسید.
با این خبر به سراغ جهنمی به اسم عسلویه که در آن هزاران کارگر نفت به کار اشتغال دارند برویم.
به عنوان کارگری که سالهای بسیار در این جهنم کار کرده ام میخواهم از کار در چنین جهنمی آنهم در این گرمای کشنده که فقط و فقط قابل مقایسه با کار بردگان است به شما بدهم.
گرمی هوا در عسلویه امان کارگران را میبرد.
بنا بر قانون اگر دمای هوا بالاتر از ۵۰ درجه باشد پتروشیمیها باید آن روز را تعطیل کنند، اما عملاً هواشناسی در همیاری با پیمانکاران و پتروشیمیها اخبار کاذب میدهد و بهطور مثال دمای هوا را ۴۹ درجه اعلام میکنند. درصورتیکه بارها اتفاق افتاده که خودروی کارگران دمای هوا را بالای ۵۰ درجه نشان داده است.
شاید هیچگاه نبینید که یک پتروشیمی بابت گرمای هوا کار کردن را تعطیل کند.
وقتی گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت با آلودگی هوا ترکیب میشود تاثیر سختتری بر سلامت کارگران میگذارد.
از جمله در بسیاری از روزها وقتی ۶ صبح سوار مینیبوسها میشدیم که به محل کار برویم، شدت آلودگی آنچنان زیاد بود که حتی ده بیست متری خود را هم نمیدیدیم، حال با وجود این گرما و رطوبت و آلودگی، کارِ ما با رنگهای پلی اورتان بود که بهشدت سمی و خطرناک است، در نتیجه شرایط کاری برای ما کارگران بهحدی سخت میشد که در بسیاری از روزها چند نفر از کارگران بیهوش میشدند و این بیهوشیها میتوانست منجر به خطرات جسمی و جانی برای کارگران شود.
ما کلمنهای یخی داشتیم و وقتی کارگری از هوش میرفت روی صورتش آب میریختیم تا به هوش بیاید. این اتفاق بارها نیز برای خود من افتاد. کلمنهای یخ باید از صبح نزدیک ما میبود، اما گاهی یخ برایمان نمیآوردند یا دیر میرسید.
با وجود همه این مصائب و خطرات کار را تعطیل نمیکردند و ما ناگزیر به ادامه کار بودیم. چرا که اختیار ما توسط مزد آخر برج تصاحب شده بود.
بعد هم بدنبال کار فشرده و سخنت در چنین شرایطی تازه وقتی به کمپ ها بر میگشتیم باید مشغول شستن تانکرها می شدیم چون مدام جلیک می بستند.
و اما چند کلامی هم از شرایط بهداشتی کمپها بگویم:
در بسیاری از کمپها برای ۱۰۰ نفر، دو دستشویی و دو حمام بیشتر وجود ندارد و ممکن بود کارگران تا ساعت ۱۲ شب در صف حمام منتظر بایستند.
از طرفی در کمپها ممکن است در یک اتاق ۱۰ متری ۹ کارگر بدون هیچ امکاناتی جز یک موکت و کولر گازی، کنار هم بخوابند حال تصور کنید در دوران کرونا شرایط چطور بوده است. بسیاری از کارگران به شوخی میگفتند، مرکز اصلی شیوع کرونا در جهان عسلویه است از طرف دیگر هیچگونه ماسک، الکل و وسایل بهداشتی برای ما کارگران که غالبا از بخش پیمانی بودیم وجود نداشت به هر کمپی هم که سرمیزدیم شاهد این بودیم که چند نفر در بدترین وضعیت بیماری کرونا قرار دارند.
خیلی از کارگران در زمان کرونا دچار مشکلات ریوی شدند و آلودگی هوای عسلویه وضعیت آنها را وخیمتر کرد.. آنوقت توجه داشته باشید که در تمام عسلویه تنها یک بیمارستان وجود دارد و آمار مرگ و میرها نیز در عسلویه هیچوقت بهطور دقیق اعلام نشد و جزو اسرار مگو است.
هر کارگری پیش از اینکه وارد کار در یکی از پتروشیمی ها شود ابتدا به مراکز بهداشتی میرود، من نیز آخرین باری که برای نقاشیِ لولههای زیردریایی و ساختمانها به عسلویه رفتم در این مراکز بهداشتی آزمایشهای سلامتم را دادم و از لحاظ جسمی سالم بودم. پس از اینکه اخراج شدم بیماریهایم شروع شد. نهتنها من، بلکه بسیاری از همکارانم دچار مشکلات کبدی و کلیوی شدند.
در کنار سختیهایی که من بهعنوان کارگر در عسلویه کشیدم، دیدن رنج کارگران و ساکنان عسلویه رنج مرا دوچندان میکرد.
زمانی که به شهر میآیی، سالمندان و کودکانی را میبینی که بهخاطر اینکه گاز شهری وجود ندارد، در آن هوای آلوده و گرم کپسولها را کشانکشان میآورند و بر سکوهای گازی مینشینند تا آن را پر کنند نهتنها گاز، بلکه آب تصفیهشده مناسبی هم در شبکه شهری وجود ندارد. خیلی از کارگران و مهندسان میدانند که یکسال بیشتر در این مناطق کار نمیکنند و بالاخره به شهرهای خودشان برمیگردند اما مردمی در آنجا متولد میشوند، رشد میکنند و در چنین شرایطی، زندگی سخت خود را میگذرانند.
اما اشاره ای هم به اعتراضاتمان داشته باشم
گزارش یک همکار:
در خبر روز یکشنبه ۲۵ تیر گفته شده که بر اساس داده های سازمان هواشناسی ملی آمریکا، شاخص گرما (میزان شرجی هوا) در فرودگاه بینالمللی خلیج فارس در عسلویه در جنوب ایران روز یکشنبه به ۱۵۲ درجه فارنهایت (۶۶.۷ درجه سانتیگراد) رسید.
با این خبر به سراغ جهنمی به اسم عسلویه که در آن هزاران کارگر نفت به کار اشتغال دارند برویم.
به عنوان کارگری که سالهای بسیار در این جهنم کار کرده ام میخواهم از کار در چنین جهنمی آنهم در این گرمای کشنده که فقط و فقط قابل مقایسه با کار بردگان است به شما بدهم.
گرمی هوا در عسلویه امان کارگران را میبرد.
بنا بر قانون اگر دمای هوا بالاتر از ۵۰ درجه باشد پتروشیمیها باید آن روز را تعطیل کنند، اما عملاً هواشناسی در همیاری با پیمانکاران و پتروشیمیها اخبار کاذب میدهد و بهطور مثال دمای هوا را ۴۹ درجه اعلام میکنند. درصورتیکه بارها اتفاق افتاده که خودروی کارگران دمای هوا را بالای ۵۰ درجه نشان داده است.
شاید هیچگاه نبینید که یک پتروشیمی بابت گرمای هوا کار کردن را تعطیل کند.
وقتی گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت با آلودگی هوا ترکیب میشود تاثیر سختتری بر سلامت کارگران میگذارد.
از جمله در بسیاری از روزها وقتی ۶ صبح سوار مینیبوسها میشدیم که به محل کار برویم، شدت آلودگی آنچنان زیاد بود که حتی ده بیست متری خود را هم نمیدیدیم، حال با وجود این گرما و رطوبت و آلودگی، کارِ ما با رنگهای پلی اورتان بود که بهشدت سمی و خطرناک است، در نتیجه شرایط کاری برای ما کارگران بهحدی سخت میشد که در بسیاری از روزها چند نفر از کارگران بیهوش میشدند و این بیهوشیها میتوانست منجر به خطرات جسمی و جانی برای کارگران شود.
ما کلمنهای یخی داشتیم و وقتی کارگری از هوش میرفت روی صورتش آب میریختیم تا به هوش بیاید. این اتفاق بارها نیز برای خود من افتاد. کلمنهای یخ باید از صبح نزدیک ما میبود، اما گاهی یخ برایمان نمیآوردند یا دیر میرسید.
با وجود همه این مصائب و خطرات کار را تعطیل نمیکردند و ما ناگزیر به ادامه کار بودیم. چرا که اختیار ما توسط مزد آخر برج تصاحب شده بود.
بعد هم بدنبال کار فشرده و سخنت در چنین شرایطی تازه وقتی به کمپ ها بر میگشتیم باید مشغول شستن تانکرها می شدیم چون مدام جلیک می بستند.
و اما چند کلامی هم از شرایط بهداشتی کمپها بگویم:
در بسیاری از کمپها برای ۱۰۰ نفر، دو دستشویی و دو حمام بیشتر وجود ندارد و ممکن بود کارگران تا ساعت ۱۲ شب در صف حمام منتظر بایستند.
از طرفی در کمپها ممکن است در یک اتاق ۱۰ متری ۹ کارگر بدون هیچ امکاناتی جز یک موکت و کولر گازی، کنار هم بخوابند حال تصور کنید در دوران کرونا شرایط چطور بوده است. بسیاری از کارگران به شوخی میگفتند، مرکز اصلی شیوع کرونا در جهان عسلویه است از طرف دیگر هیچگونه ماسک، الکل و وسایل بهداشتی برای ما کارگران که غالبا از بخش پیمانی بودیم وجود نداشت به هر کمپی هم که سرمیزدیم شاهد این بودیم که چند نفر در بدترین وضعیت بیماری کرونا قرار دارند.
خیلی از کارگران در زمان کرونا دچار مشکلات ریوی شدند و آلودگی هوای عسلویه وضعیت آنها را وخیمتر کرد.. آنوقت توجه داشته باشید که در تمام عسلویه تنها یک بیمارستان وجود دارد و آمار مرگ و میرها نیز در عسلویه هیچوقت بهطور دقیق اعلام نشد و جزو اسرار مگو است.
هر کارگری پیش از اینکه وارد کار در یکی از پتروشیمی ها شود ابتدا به مراکز بهداشتی میرود، من نیز آخرین باری که برای نقاشیِ لولههای زیردریایی و ساختمانها به عسلویه رفتم در این مراکز بهداشتی آزمایشهای سلامتم را دادم و از لحاظ جسمی سالم بودم. پس از اینکه اخراج شدم بیماریهایم شروع شد. نهتنها من، بلکه بسیاری از همکارانم دچار مشکلات کبدی و کلیوی شدند.
در کنار سختیهایی که من بهعنوان کارگر در عسلویه کشیدم، دیدن رنج کارگران و ساکنان عسلویه رنج مرا دوچندان میکرد.
زمانی که به شهر میآیی، سالمندان و کودکانی را میبینی که بهخاطر اینکه گاز شهری وجود ندارد، در آن هوای آلوده و گرم کپسولها را کشانکشان میآورند و بر سکوهای گازی مینشینند تا آن را پر کنند نهتنها گاز، بلکه آب تصفیهشده مناسبی هم در شبکه شهری وجود ندارد. خیلی از کارگران و مهندسان میدانند که یکسال بیشتر در این مناطق کار نمیکنند و بالاخره به شهرهای خودشان برمیگردند اما مردمی در آنجا متولد میشوند، رشد میکنند و در چنین شرایطی، زندگی سخت خود را میگذرانند.
اما اشاره ای هم به اعتراضاتمان داشته باشم
باید بگویم مطالبات، اعتراضات و اعتصابات ما با فراز و نشیبهایی در این مناطق صنعتی همراه است.
کاهش ساعات کاری، پرداخت دستمزدهای معوقه، افزایش دستمزدها مطابق ارقام درخواستی که داشتیم، افزایش روزهای مرخصی، تامین وسایل حملونقل جایگزین، مسائل رفاهی و بهداشتی ازجمله شرایط کمپها و... همواره از مسائلی بودند که ما کارگران برای آن مطالبهگری میکردیم و در بسیاری از موارد پاسخ کارگران با تهدید و اخراج داده میشد.
این مطالبات انباشتشده، برای سالهای متمادی سرکوب شده و بیپاسخ ماندند اما در چند سال اخیر مبارزات کارگران در عسلویه و در کل در نفت، همچون دیگر بخش های کارگری گسترده تر و با قدرت تر جلو رفته است.
در این مبارزات کارگران با خواستهای روشنتری به میدان آمده و یک دستاورد ما شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بوده است و همواره بر اعتراضات ما روشنایی بخشیده و راهکارهایش متحده کننده صف اعتراضات کارگران بوده است.
از جمله آگاهی بسیاری از کارگران و فعالان کارگری امروز به سطحی رسیده است که نهتنها تلاش میکنند با اتحاد و همبستگی بر مطالبات پیشین خود پافشاری کرده و مصر هستند که به خواستههای خود برسند، بلکه تلاش میکنند با آگاهسازی هرچه بیشتر مطالبات محیطزیستی را به اولویتهای خود اضافه کنند، چراکه میدانند با وجود این شرایط خود قربانی تخریب محیطزیست خواهند شد. از جمله تعطیلی کار در روزهای سوزان و خطرناک تابستان و کاهش ساعت کار در ایام تابستان که هوا گرم است، تجهیزات سرمایشی مناسب برای کمپ و آب سالم و یخ در دسترس کارگران، ایمن شدن محیط های کار در سطح قابل قبول، بهبود وضع بهداشتی کمپها و کاهش نفرات ساکن در هر اطاق و ایجاد حمام و دستشویی به میزان کافی در تمام کمپ ها، مجهز شدن کمپ ها و محیط های کار به دستگاههای تهویه هوا همه از جمله خواستهای معیشتی و محیط کاری کارگران در مراکز نفتی است. این خواستها همراه با خواستهای معیشتی بر سر مزد و افزایش روزهای استراحت مجموعه موضوعات اعتراضات کارگران نفت در این چند سال بوده است. اکنون نیز کارگران در تدارک برپایی اعتراضات گسترده بر سر همین خواستها و علیه شرایط برده وار کاری هستند.
پیشبرد و تحقق این خواستها ضربه ای بر پیمانکاران مفتخور و عقب زدن آنهاست.
بساط پیمانکاران باید از تمامی محیط های کاری برچیده شود.
این خواست همه کارگران در نفت و در سطح سراسری است.
/کانال شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت
#عسلویه_جهنم_کارگر_بهشت_سرمایه
@Shbazneshasteganir
کاهش ساعات کاری، پرداخت دستمزدهای معوقه، افزایش دستمزدها مطابق ارقام درخواستی که داشتیم، افزایش روزهای مرخصی، تامین وسایل حملونقل جایگزین، مسائل رفاهی و بهداشتی ازجمله شرایط کمپها و... همواره از مسائلی بودند که ما کارگران برای آن مطالبهگری میکردیم و در بسیاری از موارد پاسخ کارگران با تهدید و اخراج داده میشد.
این مطالبات انباشتشده، برای سالهای متمادی سرکوب شده و بیپاسخ ماندند اما در چند سال اخیر مبارزات کارگران در عسلویه و در کل در نفت، همچون دیگر بخش های کارگری گسترده تر و با قدرت تر جلو رفته است.
در این مبارزات کارگران با خواستهای روشنتری به میدان آمده و یک دستاورد ما شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بوده است و همواره بر اعتراضات ما روشنایی بخشیده و راهکارهایش متحده کننده صف اعتراضات کارگران بوده است.
از جمله آگاهی بسیاری از کارگران و فعالان کارگری امروز به سطحی رسیده است که نهتنها تلاش میکنند با اتحاد و همبستگی بر مطالبات پیشین خود پافشاری کرده و مصر هستند که به خواستههای خود برسند، بلکه تلاش میکنند با آگاهسازی هرچه بیشتر مطالبات محیطزیستی را به اولویتهای خود اضافه کنند، چراکه میدانند با وجود این شرایط خود قربانی تخریب محیطزیست خواهند شد. از جمله تعطیلی کار در روزهای سوزان و خطرناک تابستان و کاهش ساعت کار در ایام تابستان که هوا گرم است، تجهیزات سرمایشی مناسب برای کمپ و آب سالم و یخ در دسترس کارگران، ایمن شدن محیط های کار در سطح قابل قبول، بهبود وضع بهداشتی کمپها و کاهش نفرات ساکن در هر اطاق و ایجاد حمام و دستشویی به میزان کافی در تمام کمپ ها، مجهز شدن کمپ ها و محیط های کار به دستگاههای تهویه هوا همه از جمله خواستهای معیشتی و محیط کاری کارگران در مراکز نفتی است. این خواستها همراه با خواستهای معیشتی بر سر مزد و افزایش روزهای استراحت مجموعه موضوعات اعتراضات کارگران نفت در این چند سال بوده است. اکنون نیز کارگران در تدارک برپایی اعتراضات گسترده بر سر همین خواستها و علیه شرایط برده وار کاری هستند.
پیشبرد و تحقق این خواستها ضربه ای بر پیمانکاران مفتخور و عقب زدن آنهاست.
بساط پیمانکاران باید از تمامی محیط های کاری برچیده شود.
این خواست همه کارگران در نفت و در سطح سراسری است.
/کانال شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت
#عسلویه_جهنم_کارگر_بهشت_سرمایه
@Shbazneshasteganir
⭕️ سامان یاسین هستم رپر ۲۷ ساله کورد از زندان رجایی شهر
البته اینجور که بنظر میرسه میخواهند منتقل کنند قزل حصار!
فشار عصبی زیاد روی من تحمل حبس را غیر ممکن کرده
بارها رفتم بهداری و تقاضا کردم که کاری کنند برای من دیگه مخ من نمی کشه!
گفتم قرار شد برای آزمایش و پیگیری عدم تحمل کاری کنید!
اخه خودشون میدونن در این ده ما چه بلایی سر من با دارو های بی نام و نشان و تزریق امپول و شکنجه روانی و جسمی آورده اند.
شنبه صبح زود گفتن آماده شو برویم بیمارستان رازی (امین آباد) تست بدیم، من چه میدونستم کدام شکنجه گاهی هست او خراب شده اخه!
پوشیدم رفتم.
چند دختر پسر تا من را دم در اون مرکز دیدن شروع کردن داد و بیداد که این سامان یاسین هست کجا میبرید؟
مامورها متفرقشون کردن و گفتن حاشیه سازی نکنید.
از یک در پشت ساختمان بردن داخل.
نمی دانستم چه برنامه ای برای من چیده اند باور کردم برای معاینه و مرخصی پرشکی هست این انتقال.
نباید باور میکردم.
یک ساعتی کشید، بعد بردن یک بخش بنام
“سینا یک”فکر کنم اسمش بود.
گفتن بهت باید ترریق آمپول کنیم گفتم نه و شروع به مقاومت و داد و بیداد کردم
درگیر شدم فکر کنم ۸ آدم مختلف بودن ریختن سرم کتک و فحاشی که تو غلط کردی که نمی گذاری مگر دست تو هست! زدم داخل یک شیشه نشکست لامصب محکم بود. پابند دست یک سرباز بود پریدم قاپ زدم باهاش کوبیدم شیشه خورد شد، نمی خواستم بزارم دارو لعنتی و به من تزریق کنن و مرا به کشتن دهند.
از پشت کوبیدن به سرم شوکر برقی بهم زدن. و چند نفری مرا به تخت بستند.
تمام بدنم الان که جمعه شده هنوز کوفته هست و چشمهایم تار و دو بینی دارم.
درحال داد و بیداد من و ضرب و شتم آنها، در همان شرایط به من تزریق شد.خیلی زیاد بودن کسانی که ریختن سرم!
نمیدونم چند روز بعد به هوش امدم ۲۴ ساعت یا شاید دو روز.
دیدم قفل شده هستم به تخت. گیج و همه جا سیاه و تار، که هنوز هم تار هست همه جا و تعادل ندارم و گیجم.
اخه خیلی تو سرم زدن.
من آدم سالم بودم آخه!
من اهل خودکشی و این چیزا نیستم، چرا به خودم صدمه بزنم؟
مجبورم کردن در کل این ده ماه بارها برای اعتراف و فشار دارو بخورم و تزریق بهم کردند!
دفعه قبل هم که در اخبارها گفتن خودکشی کرده سامان یاسین، من نکرده بودم!
اون دفعه در زندان به زور چهار قرص به من خوراندن. زمانی که بهوش آمدم داخل بهداری بودم واقعا نمیدونم چی گذشته بود و چقدر زمان برده تا بهوش آمدم.
الان هم مرتب قرص هایی بی نام و عجیب می آورند ولی من نمیخورم هرجوری هست.
تمام بدنم زخم هست پس از انتقال از امین اباد به زندان هنوز.
می خواستن لخت کنند جمعی ببرند یک حمام نرفتم انقدر داد و بیداد کردم مجبور شدن سه شنبه شب مرا بازگردانند به بند زندان رجایی شهر.
به سرم یه چیزهایی شبیه دستگاه وصل کرده بودن داخل شکنجه گاه رازی نمیدونم چی بود.
قبلن هم برای اعتراف گیری که پرده بینی سمت چپم را پاره کرده بودن با فرو کردن خودکار و همش خون میاد.
من نیاز فوری به بستری در یک بیمارستان خارج از زندان و با پرشک متخصص دارم تعادل من برنمی گرده و همه جا سیاه هست و سرگیجه دارم.
از شنبه که بردن و این بلاها را سرم اوردن
سه شنبه شب برگردوندن الان جمعه هست و من بهتر نشدم.
تا می خوابم یا خواب اعدام یا شکنجه
همش کابوس دارم.
رفتم بهداری گفتن مال دارو هست خوب میشی، اما خوب نشدم! تقریبا یک هفته گذشته و من بهتر نمی شوم!
باید من را به پزشک قانونی ببرن چه بلایی سر من آوردن؟
هر بلایی سر من بیاد اعلام می کنم از این طریق من در صحت و بی هیچ مشکلی ده ماه هست ربوده شده ام، مسئولیت جان من با قاضی صلواتی و سایر مسئولین است!
الان هم ظاهرا دادگاهی برای ۱۸ شهریور بهم دادن
بدون وکیل؟
من انسان سالم و مشغول کارم بودم.
رپ ترانه مردمی و صدای بی عدالتی هست
من خودم کودک کار بودم صدای بی عدالتی کولبر کورد و فقرِ سوختبر بلوچم
من تشنه ماندن کارون و خشک شدن دریاچه ارومیه هستم
برای همین رپر هستم
چرا با من لج کرده اند؟
جرمم ترانه هست؟
سامان یاسین (سامان صیدی)
جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲
زندان رجایی شهر
#سامان_یاسین
#SamanYasin
#FreeSaman
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
البته اینجور که بنظر میرسه میخواهند منتقل کنند قزل حصار!
فشار عصبی زیاد روی من تحمل حبس را غیر ممکن کرده
بارها رفتم بهداری و تقاضا کردم که کاری کنند برای من دیگه مخ من نمی کشه!
گفتم قرار شد برای آزمایش و پیگیری عدم تحمل کاری کنید!
اخه خودشون میدونن در این ده ما چه بلایی سر من با دارو های بی نام و نشان و تزریق امپول و شکنجه روانی و جسمی آورده اند.
شنبه صبح زود گفتن آماده شو برویم بیمارستان رازی (امین آباد) تست بدیم، من چه میدونستم کدام شکنجه گاهی هست او خراب شده اخه!
پوشیدم رفتم.
چند دختر پسر تا من را دم در اون مرکز دیدن شروع کردن داد و بیداد که این سامان یاسین هست کجا میبرید؟
مامورها متفرقشون کردن و گفتن حاشیه سازی نکنید.
از یک در پشت ساختمان بردن داخل.
نمی دانستم چه برنامه ای برای من چیده اند باور کردم برای معاینه و مرخصی پرشکی هست این انتقال.
نباید باور میکردم.
یک ساعتی کشید، بعد بردن یک بخش بنام
“سینا یک”فکر کنم اسمش بود.
گفتن بهت باید ترریق آمپول کنیم گفتم نه و شروع به مقاومت و داد و بیداد کردم
درگیر شدم فکر کنم ۸ آدم مختلف بودن ریختن سرم کتک و فحاشی که تو غلط کردی که نمی گذاری مگر دست تو هست! زدم داخل یک شیشه نشکست لامصب محکم بود. پابند دست یک سرباز بود پریدم قاپ زدم باهاش کوبیدم شیشه خورد شد، نمی خواستم بزارم دارو لعنتی و به من تزریق کنن و مرا به کشتن دهند.
از پشت کوبیدن به سرم شوکر برقی بهم زدن. و چند نفری مرا به تخت بستند.
تمام بدنم الان که جمعه شده هنوز کوفته هست و چشمهایم تار و دو بینی دارم.
درحال داد و بیداد من و ضرب و شتم آنها، در همان شرایط به من تزریق شد.خیلی زیاد بودن کسانی که ریختن سرم!
نمیدونم چند روز بعد به هوش امدم ۲۴ ساعت یا شاید دو روز.
دیدم قفل شده هستم به تخت. گیج و همه جا سیاه و تار، که هنوز هم تار هست همه جا و تعادل ندارم و گیجم.
اخه خیلی تو سرم زدن.
من آدم سالم بودم آخه!
من اهل خودکشی و این چیزا نیستم، چرا به خودم صدمه بزنم؟
مجبورم کردن در کل این ده ماه بارها برای اعتراف و فشار دارو بخورم و تزریق بهم کردند!
دفعه قبل هم که در اخبارها گفتن خودکشی کرده سامان یاسین، من نکرده بودم!
اون دفعه در زندان به زور چهار قرص به من خوراندن. زمانی که بهوش آمدم داخل بهداری بودم واقعا نمیدونم چی گذشته بود و چقدر زمان برده تا بهوش آمدم.
الان هم مرتب قرص هایی بی نام و عجیب می آورند ولی من نمیخورم هرجوری هست.
تمام بدنم زخم هست پس از انتقال از امین اباد به زندان هنوز.
می خواستن لخت کنند جمعی ببرند یک حمام نرفتم انقدر داد و بیداد کردم مجبور شدن سه شنبه شب مرا بازگردانند به بند زندان رجایی شهر.
به سرم یه چیزهایی شبیه دستگاه وصل کرده بودن داخل شکنجه گاه رازی نمیدونم چی بود.
قبلن هم برای اعتراف گیری که پرده بینی سمت چپم را پاره کرده بودن با فرو کردن خودکار و همش خون میاد.
من نیاز فوری به بستری در یک بیمارستان خارج از زندان و با پرشک متخصص دارم تعادل من برنمی گرده و همه جا سیاه هست و سرگیجه دارم.
از شنبه که بردن و این بلاها را سرم اوردن
سه شنبه شب برگردوندن الان جمعه هست و من بهتر نشدم.
تا می خوابم یا خواب اعدام یا شکنجه
همش کابوس دارم.
رفتم بهداری گفتن مال دارو هست خوب میشی، اما خوب نشدم! تقریبا یک هفته گذشته و من بهتر نمی شوم!
باید من را به پزشک قانونی ببرن چه بلایی سر من آوردن؟
هر بلایی سر من بیاد اعلام می کنم از این طریق من در صحت و بی هیچ مشکلی ده ماه هست ربوده شده ام، مسئولیت جان من با قاضی صلواتی و سایر مسئولین است!
الان هم ظاهرا دادگاهی برای ۱۸ شهریور بهم دادن
بدون وکیل؟
من انسان سالم و مشغول کارم بودم.
رپ ترانه مردمی و صدای بی عدالتی هست
من خودم کودک کار بودم صدای بی عدالتی کولبر کورد و فقرِ سوختبر بلوچم
من تشنه ماندن کارون و خشک شدن دریاچه ارومیه هستم
برای همین رپر هستم
چرا با من لج کرده اند؟
جرمم ترانه هست؟
سامان یاسین (سامان صیدی)
جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲
زندان رجایی شهر
#سامان_یاسین
#SamanYasin
#FreeSaman
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
فراخوان شوش و هفت تپه
#یکشنبه_های_اعتراضی
سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه
#رفاه_برابری_آزادی
@Shbazneshasteganir
#یکشنبه_های_اعتراضی
سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه
#رفاه_برابری_آزادی
@Shbazneshasteganir
جرمش دفاع از کودکان کار و خیابان است.
#فاطمه_ موسوی، زندانی سیاسی، مادر دو فرزند خردسال است که برای آزادی موقت او، وثیقه سنگین ۳ میلیارد تومانی را صادر کردهاند که خانواده قادر به تأمین آن نیست.
فاطمه مادر دو کودک است، دلوین دو ساله و پارسای ۹ ساله، که بیش از یک ماه است از دید مادر محروم شدهاند.
مسعود حیدری، همسر فاطمه نوشته است: «۳۳ روز است که از دستگیری فاطمه موسوی گذشته است، برای فاطمه پس از ۲۳ روز وثیقه سنگین ۳ میلیارد تومانی تعیین کردهاند با اینکه می دانند هم من و هم خانواده ما کارگریم و هیچ کدام سندی برای وثیقه نداریم و با مراجعات مکرر من برای تبدیل یا تقلیل قرار هیچ توجهی نمی کنند یکی از بستگان ما برای حمایت از ما و بچه های مان سندی را ارائه داد اما پس از کارشناسی، ارزش آن را ۵۰۰ میلیون پایین تر تشخیص داده اند و به تقاضاها و التماس من برای پذیرفتن تنها امکان ما اهمیتی نمی دهند.»
او ادامه داده است: «مردم انساندوست؛ من از شما خواهش می کنم صدای فاطمه موسوی و کودکانمان باشید تقاضا می کنم صدای من و فرزندانم را به گوش مسئولان برسانید.»
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
#فاطمه_ موسوی، زندانی سیاسی، مادر دو فرزند خردسال است که برای آزادی موقت او، وثیقه سنگین ۳ میلیارد تومانی را صادر کردهاند که خانواده قادر به تأمین آن نیست.
فاطمه مادر دو کودک است، دلوین دو ساله و پارسای ۹ ساله، که بیش از یک ماه است از دید مادر محروم شدهاند.
مسعود حیدری، همسر فاطمه نوشته است: «۳۳ روز است که از دستگیری فاطمه موسوی گذشته است، برای فاطمه پس از ۲۳ روز وثیقه سنگین ۳ میلیارد تومانی تعیین کردهاند با اینکه می دانند هم من و هم خانواده ما کارگریم و هیچ کدام سندی برای وثیقه نداریم و با مراجعات مکرر من برای تبدیل یا تقلیل قرار هیچ توجهی نمی کنند یکی از بستگان ما برای حمایت از ما و بچه های مان سندی را ارائه داد اما پس از کارشناسی، ارزش آن را ۵۰۰ میلیون پایین تر تشخیص داده اند و به تقاضاها و التماس من برای پذیرفتن تنها امکان ما اهمیتی نمی دهند.»
او ادامه داده است: «مردم انساندوست؛ من از شما خواهش می کنم صدای فاطمه موسوی و کودکانمان باشید تقاضا می کنم صدای من و فرزندانم را به گوش مسئولان برسانید.»
#زندانی_سیاسی_ازاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
✅ مداحان
بازار عزاداری محرم یکی از صنایع مذهبی است که در حد و اندازههای خود گردش مالی بالایی دارد...
تنها دستمزد «مداحان» در دو ماه محرم و ماه صفر گویای این واقعیت است که با تعطیلی عزاداری محرم بخاطر کرونا ، ضربه شدیدی به چرخش مالی دستاندرکاران آن، بهخصوص مداح هان و روضه خوانان وارد شده بود ....
درآمد مداحان متناسب با تورم٬ طی این سالها افزایش فراوانی پیدا کرده است..
گفته می شود که مداحان «سوپر برند» تا «روضهای» صد میلیون تومان نیز دریافتی دارد.
آنها درست مانند یک خواننده معروف٬ مدیر برنامه دارند، و تنظیم زمان و مکان روضههایشان تفاوتی با تنظیم برنامههای کنسرت خوانندههای معروف ندارد.
مدیربرنامهها عموما قرارداردهایی را با صاحبان هیئتها تنظیم میکنند که فقط یکی از مفاد آن «حق القدم» مداح است.
(... در سال ۹۶ جواد مقدم٬ یکی از مداحان سوپر برند برای ده شب روضه خوانی در هئیت غریب مدینه بابل یک میلیارد تومان دریافت کرد.
به علاوه یک ویلای هفتصد میلیون تومانی که به عنوان صله به او داده شده بود.)
در بندهای دیگر این قراردادها مسائلی ماننده «هیئت همراه» یا «پامنبری»ها مورد توافق قرار میگیرند.
مداحان برند بین ده تا چهل پامنبری اختصاصی دارند که باید در تمامی روضه خوانیهایشان حضور داشته باشند٬ حتی اگر جلسه روضهخوانی در شهری دیگر برگزار شود.
این پامنبریها نیز از صاحب هیئت در قبال «گرم کردن روضه» حقالقدم دریافت میکنند.
حقالقدم پامنبریها معمولا کسری از حقالقدم مداح است و گاه تا ده درصد آن نیز میرسد...
نحوه پذیرایی و شام هیئت نیز از جمله مواردی است که باید مورد توافق قرار گیرد٬ یک مداح سوپر برند در هر هیئتی روضه نمیخواند و نمیشود با هر غذایی از پامنبریها و هواداران خاص او پذیرایی کرد.!!
بند دیگر قرارداد مربوط به سیستم صوتی است٬ مداحان سوپر برند معمولا تقاضای سیستمهای صوتی حرفهای دارند که قیمت آنها سر به فلک میکشد و کرایه آن تا شبی پنجاه میلیون میشود.
همچنین نحوه اطلاع رسانی در مورد جلسه روضه خوانی نیز از مفاد قرار دادهاست.
صاحبان هیئتها در توافق با مدیران برنامه مداحان موظف میشوند تا تعدادی بنر با اندازه مشخص شده در قرارداد را در نقاط مختلف شهر نصب کنند تا مخاطبان هر مداح راحتتر بتوانند از زمان و مکان برپایی جلسه روضه آگاهی پیدا کنند.
گروه فیلم برداری٬ دکور هیئت و غیره از جمله مفاد قرار داد است که در برخی موارد قیمتی برابر با صدها میلیون تومان پیدا میکند.
در صورت دعوت مداح برای روضه خوانی در شهر یا شهرستانی دیگر هزینههای سفر٬ اقامت و پذیرایی ویژه از او و هیئت همراهش نیز به تمامی این مخارج اضافه میشود.
گردش مالی عزاداری محرم محدود به درآمد مداحان نیست...
این بازار ظرفیتهای بیشتری دارد تا جایی که محمدحسین بلک٬ مدیرکل تبلیغات اسلامی٬ در این رابطه به ایسنا گفت :
«.گردش مالی هیاتهای مذهبی در دهه محرم افزون بر ۱۰۰۰ میلیارد تومان است.»
بنا بر اعلام سازمان تبلیغات اسلامی در کل ایران حدود ۱۰۰ هزار هیئت ثبت شده وجود دارد و تنها در شهر تهران ۱۹ هزار و ۲۹۴ هیات با ۶ هزار و ۷۱۵ مداح در دهه محرم فعال هستند.
این در حالی است که تعداد هیئتهای خانگی و ثبت نشده بارها بیشتر از این است.
هر هیئت دست کم ۱۰ شب در محرم برنامه دارد و برای هر شب برنامه پذیرایی چای، شربت و یک وعده غذا حداقل پذیرایی هیئت است.
وب سایت اقتصاد آنلاین سال گذشته با برآوردی حدودی نوشت که برای تهیه غذای هر صد نفر بین یک میلیون و دویست هزار تا دومیلیون تومان هزینه میشود.
وب سایت تابناک نیز در همین رابطه خبر داد که ایرانیها سال گذشته معادل ۱۲ هزار میلیارد تومان برای طبخ غذای نذری هزینه کردهاند.
هیئت عزاداری علاوه بر هزینههای پخت غذای نذری و مداحی، هزینههای دیگری نیز دارد..
مانند اجاق گاز، سیستم صوتی، ظروف یکبار مصرف٫ موتور برق و … همگی جزئی از هزینههای هیئتهای عزاداری را تشکیل میدهند.
با این حال مشتقات این بازار فراوانتر از اینهاست.
از کار و کاسبی پر رونق تهیه و فروش پوشاک ویژه محرم گرفته تا بازار داغ فروش پر شترمرغ و علم و کتل ساخته و پرداخته بازار اصفهانیها.
بازار محرم اما فقط تولیدکنندگان داخلی را به خود مشغول نکرده است، « چینی ها چند سالی است سهم بالایی از این بازار را از آن خود کردهاند »
هرچند گفته میشود چین در تولید لباسهای مخصوص محرم که دو سه سالی است مد شده، دست دارد اما حضور این کشور را در کنار تایوان بیشتر در بخش لوازم صوتی و تصویری و به طور مشخص آمپلیفایر و میکروفن از مدتها پیش مطرح شده بود.
@Shbazneshasteganir
بازار عزاداری محرم یکی از صنایع مذهبی است که در حد و اندازههای خود گردش مالی بالایی دارد...
تنها دستمزد «مداحان» در دو ماه محرم و ماه صفر گویای این واقعیت است که با تعطیلی عزاداری محرم بخاطر کرونا ، ضربه شدیدی به چرخش مالی دستاندرکاران آن، بهخصوص مداح هان و روضه خوانان وارد شده بود ....
درآمد مداحان متناسب با تورم٬ طی این سالها افزایش فراوانی پیدا کرده است..
گفته می شود که مداحان «سوپر برند» تا «روضهای» صد میلیون تومان نیز دریافتی دارد.
آنها درست مانند یک خواننده معروف٬ مدیر برنامه دارند، و تنظیم زمان و مکان روضههایشان تفاوتی با تنظیم برنامههای کنسرت خوانندههای معروف ندارد.
مدیربرنامهها عموما قرارداردهایی را با صاحبان هیئتها تنظیم میکنند که فقط یکی از مفاد آن «حق القدم» مداح است.
(... در سال ۹۶ جواد مقدم٬ یکی از مداحان سوپر برند برای ده شب روضه خوانی در هئیت غریب مدینه بابل یک میلیارد تومان دریافت کرد.
به علاوه یک ویلای هفتصد میلیون تومانی که به عنوان صله به او داده شده بود.)
در بندهای دیگر این قراردادها مسائلی ماننده «هیئت همراه» یا «پامنبری»ها مورد توافق قرار میگیرند.
مداحان برند بین ده تا چهل پامنبری اختصاصی دارند که باید در تمامی روضه خوانیهایشان حضور داشته باشند٬ حتی اگر جلسه روضهخوانی در شهری دیگر برگزار شود.
این پامنبریها نیز از صاحب هیئت در قبال «گرم کردن روضه» حقالقدم دریافت میکنند.
حقالقدم پامنبریها معمولا کسری از حقالقدم مداح است و گاه تا ده درصد آن نیز میرسد...
نحوه پذیرایی و شام هیئت نیز از جمله مواردی است که باید مورد توافق قرار گیرد٬ یک مداح سوپر برند در هر هیئتی روضه نمیخواند و نمیشود با هر غذایی از پامنبریها و هواداران خاص او پذیرایی کرد.!!
بند دیگر قرارداد مربوط به سیستم صوتی است٬ مداحان سوپر برند معمولا تقاضای سیستمهای صوتی حرفهای دارند که قیمت آنها سر به فلک میکشد و کرایه آن تا شبی پنجاه میلیون میشود.
همچنین نحوه اطلاع رسانی در مورد جلسه روضه خوانی نیز از مفاد قرار دادهاست.
صاحبان هیئتها در توافق با مدیران برنامه مداحان موظف میشوند تا تعدادی بنر با اندازه مشخص شده در قرارداد را در نقاط مختلف شهر نصب کنند تا مخاطبان هر مداح راحتتر بتوانند از زمان و مکان برپایی جلسه روضه آگاهی پیدا کنند.
گروه فیلم برداری٬ دکور هیئت و غیره از جمله مفاد قرار داد است که در برخی موارد قیمتی برابر با صدها میلیون تومان پیدا میکند.
در صورت دعوت مداح برای روضه خوانی در شهر یا شهرستانی دیگر هزینههای سفر٬ اقامت و پذیرایی ویژه از او و هیئت همراهش نیز به تمامی این مخارج اضافه میشود.
گردش مالی عزاداری محرم محدود به درآمد مداحان نیست...
این بازار ظرفیتهای بیشتری دارد تا جایی که محمدحسین بلک٬ مدیرکل تبلیغات اسلامی٬ در این رابطه به ایسنا گفت :
«.گردش مالی هیاتهای مذهبی در دهه محرم افزون بر ۱۰۰۰ میلیارد تومان است.»
بنا بر اعلام سازمان تبلیغات اسلامی در کل ایران حدود ۱۰۰ هزار هیئت ثبت شده وجود دارد و تنها در شهر تهران ۱۹ هزار و ۲۹۴ هیات با ۶ هزار و ۷۱۵ مداح در دهه محرم فعال هستند.
این در حالی است که تعداد هیئتهای خانگی و ثبت نشده بارها بیشتر از این است.
هر هیئت دست کم ۱۰ شب در محرم برنامه دارد و برای هر شب برنامه پذیرایی چای، شربت و یک وعده غذا حداقل پذیرایی هیئت است.
وب سایت اقتصاد آنلاین سال گذشته با برآوردی حدودی نوشت که برای تهیه غذای هر صد نفر بین یک میلیون و دویست هزار تا دومیلیون تومان هزینه میشود.
وب سایت تابناک نیز در همین رابطه خبر داد که ایرانیها سال گذشته معادل ۱۲ هزار میلیارد تومان برای طبخ غذای نذری هزینه کردهاند.
هیئت عزاداری علاوه بر هزینههای پخت غذای نذری و مداحی، هزینههای دیگری نیز دارد..
مانند اجاق گاز، سیستم صوتی، ظروف یکبار مصرف٫ موتور برق و … همگی جزئی از هزینههای هیئتهای عزاداری را تشکیل میدهند.
با این حال مشتقات این بازار فراوانتر از اینهاست.
از کار و کاسبی پر رونق تهیه و فروش پوشاک ویژه محرم گرفته تا بازار داغ فروش پر شترمرغ و علم و کتل ساخته و پرداخته بازار اصفهانیها.
بازار محرم اما فقط تولیدکنندگان داخلی را به خود مشغول نکرده است، « چینی ها چند سالی است سهم بالایی از این بازار را از آن خود کردهاند »
هرچند گفته میشود چین در تولید لباسهای مخصوص محرم که دو سه سالی است مد شده، دست دارد اما حضور این کشور را در کنار تایوان بیشتر در بخش لوازم صوتی و تصویری و به طور مشخص آمپلیفایر و میکروفن از مدتها پیش مطرح شده بود.
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#املش - اعتصاب کارخانهداران چایسازی گیلان و بلاتکلیفی و نگرانی مزرعه داران چای !
#چایکاران
@Shbazneshasteganir
#چایکاران
@Shbazneshasteganir
شریفترین مردم هم اکنون معترض هستند/ ۸۹ درصد کل فقرای ایران از شاغلان هستند
فرشاد مومنی، اقتصاد دان:
🔹تصور میکنند سن ازدواج، با موعظه کردن یا افزایش وام پایین میآید!
🔹شریفترین، داناترین و زحمتکشترین افراد این مملکت معترضند، نباید سراغ تنبیه آنها بروید! به وضعیت کارگران، اساتید دانشگاه، معلمان، بازنشستهها، نگاه کنید.
🔹مرکز آمار ایران اعلام کرده ۸۹ درصد شاغلان سابق و لاحق ایران، فقیرند، این یعنی ۸۹ درصد کل فقرای ایران، از شاغلان هستند.
🔹یعنی چون مناسباتی ایجاد شده که خلق ارزش از طریق بنیه تولیدی فناورانه اتفاق نمیافتد، نمیتوانی جمعیتت را سیر کنی!
🔹وقتی جمعیتت را سیر نکردی، صدها پیامد فسادآمیز دارد.
#فقر_فساد_گرونی
@Shbazneshasteganir
فرشاد مومنی، اقتصاد دان:
🔹تصور میکنند سن ازدواج، با موعظه کردن یا افزایش وام پایین میآید!
🔹شریفترین، داناترین و زحمتکشترین افراد این مملکت معترضند، نباید سراغ تنبیه آنها بروید! به وضعیت کارگران، اساتید دانشگاه، معلمان، بازنشستهها، نگاه کنید.
🔹مرکز آمار ایران اعلام کرده ۸۹ درصد شاغلان سابق و لاحق ایران، فقیرند، این یعنی ۸۹ درصد کل فقرای ایران، از شاغلان هستند.
🔹یعنی چون مناسباتی ایجاد شده که خلق ارزش از طریق بنیه تولیدی فناورانه اتفاق نمیافتد، نمیتوانی جمعیتت را سیر کنی!
🔹وقتی جمعیتت را سیر نکردی، صدها پیامد فسادآمیز دارد.
#فقر_فساد_گرونی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بازنشستگان_تداوم_تجمعات_اعتراضی
درد مشترک ، فریاد مشترک می طلبد
جنبش اعتراضی بازنشستگان هر هفته در روزهای: یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه در کف خیابان تا احقاق حق ادامه دارد!
فقط کف خیابون، بدست میاد حقمون
@Shbazneshasteganir
درد مشترک ، فریاد مشترک می طلبد
جنبش اعتراضی بازنشستگان هر هفته در روزهای: یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه در کف خیابان تا احقاق حق ادامه دارد!
فقط کف خیابون، بدست میاد حقمون
@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 رئیس دانشگاه تهران: وجود نیروهای حشدالشعبی در دانشگاه برای سرکوب دانشجویان "حواشی بچگانه" است!
به دنبال اعتراض فعالان دانشجویی به حضور اعضای حشد الشعبی بهعنوان دانشجو در دانشگاه تهران، رئیس این دانشگاه از تصمیم پذیرش این افراد بهعنوان دانشجو دفاع کرده است.
رئیس دانشگاه تهران نگرانیهای ابرازشده در مورد بهرهبرداری نظامی و امنیتی از حشد الشعبی در محیط دانشگاه برای «سرکوب» را «حواشی بچگانه» توصیف کرد و گفت: «در زمان التهابات سال قبل، کدام دانشجوی دانشگاه تهران در دانشگاه سرکوب شد؟ واقعاً طرح چنین مباحثی، انحرافی و سادهانگارانه است».
ویدئوی فوق برای نشان دادن بخش کوچکی از سرکوب دانشگاه تهران در طی قیام ژینا تهیه شده است.
#دانشگاه_تهران
#سرکوب_دانشجویان
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
به دنبال اعتراض فعالان دانشجویی به حضور اعضای حشد الشعبی بهعنوان دانشجو در دانشگاه تهران، رئیس این دانشگاه از تصمیم پذیرش این افراد بهعنوان دانشجو دفاع کرده است.
رئیس دانشگاه تهران نگرانیهای ابرازشده در مورد بهرهبرداری نظامی و امنیتی از حشد الشعبی در محیط دانشگاه برای «سرکوب» را «حواشی بچگانه» توصیف کرد و گفت: «در زمان التهابات سال قبل، کدام دانشجوی دانشگاه تهران در دانشگاه سرکوب شد؟ واقعاً طرح چنین مباحثی، انحرافی و سادهانگارانه است».
ویدئوی فوق برای نشان دادن بخش کوچکی از سرکوب دانشگاه تهران در طی قیام ژینا تهیه شده است.
#دانشگاه_تهران
#سرکوب_دانشجویان
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
🔻سوالاتی با ماهیت مهاجرستیزی!
«آیا وجود ۶ میلیون افغانی در ایران، معادل یک کشور بیگانه و تصرف و اشغال کشور نیست؟
آیا بسیاری از اعضای گروهک های تروریستی چون داعش، افغانی نیستند؟
قضیه ی فاطمیون افغان چیست؟ چرا با پول ملت ایران و به نفع بیگانگانی چون اسد و عراق می جنگند؟ و آیاهای دیگر....»
🔺و اما پاسخ انسانی یک شهروند:👇
«پناهندگان افغانستانی یکی از فقیرترین و درمانده ترین مردمانی هستند که تحت ستم مضاعف قرار دارند ، از یک طرف اوارگی و کنده شدن از خانه و زندگی خود بر اثر جنگ های طولانی مدت داخلی که جز کشتار و خرابی و دربدری حاصلی برای این مردم بخت برگشته نداشته و توسط قدرتهای خارجی و دولتهای منطقه به انها تحمیل شده و از طرف دیگر سو استفاده صاحبان سرمایه در کشورهای میزبان از انها به عنوان ارزانترین نیروی کار .
افغانی های مقیم ایران پست ترین کارهایی را که کارگر ایرانی در بدترین شرایط اقتصادی و با دستمزدی به مراتب بالاتر به ان تن نمی دهد با نازلترین دستمزدها انجام می دهند .
اینکه دولتها چه سو استفاده ای از این نیروی کار ارزان می کنند و انها را به عنوان ارتش ذخیره کار در برایر کارگر ایرانی قرار می دهند و اینکه ممکن است درمواردی به عنوان نیروی سرکوب انها را سازماندهی کنند یک واقعیت است ،اما این سو استفاده غیر انسانی هیچ ربطی به مردم آواره و بی پناه افغانستان ندارد.
انها فقط به دنبال پناهگاهی امن از کشور خود اواره شده اند . بزهکاری در میان مردم اواره افغانستان به همان اندازه است که در میان پناهندگان ایرانی ، سوری ،عراقی ، پاکستانی و سومالیایی در کشورهای اروپایی . با این تفاوت که پناهندگان در اینجا از حداقل حقوق انسانی هم برخوردار نیستند .
صنعت ساختمان در تهران ، اصفهان ، شیراز و مشهد و بسیاری از شهرهای مناطق شرقی و مرکزی ایران طی سالهای اخیر مدیون کارگران افعانی بوده است که بدون بیمه و امکانات رفاهی توسط شرکت های ساختمانی به کار گرفته شده اند .
نه تنها بسیاری از کودکان افغانی بلکه کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شده اند از تحصیل باز مانده و فاقد شناسنانه هستند .
باید تفاوت قائل شد بین واقعیت موجود و سو استفاده ای که دولتها به عنوان نیروی کار ارزان چه در عرصه تولید و چه در میدانهای جنگ از اوارگان افغانی می کنند»
#نیروی_کار_ارزان_وخاموش
@Shbazneshasteganir
«آیا وجود ۶ میلیون افغانی در ایران، معادل یک کشور بیگانه و تصرف و اشغال کشور نیست؟
آیا بسیاری از اعضای گروهک های تروریستی چون داعش، افغانی نیستند؟
قضیه ی فاطمیون افغان چیست؟ چرا با پول ملت ایران و به نفع بیگانگانی چون اسد و عراق می جنگند؟ و آیاهای دیگر....»
🔺و اما پاسخ انسانی یک شهروند:👇
«پناهندگان افغانستانی یکی از فقیرترین و درمانده ترین مردمانی هستند که تحت ستم مضاعف قرار دارند ، از یک طرف اوارگی و کنده شدن از خانه و زندگی خود بر اثر جنگ های طولانی مدت داخلی که جز کشتار و خرابی و دربدری حاصلی برای این مردم بخت برگشته نداشته و توسط قدرتهای خارجی و دولتهای منطقه به انها تحمیل شده و از طرف دیگر سو استفاده صاحبان سرمایه در کشورهای میزبان از انها به عنوان ارزانترین نیروی کار .
افغانی های مقیم ایران پست ترین کارهایی را که کارگر ایرانی در بدترین شرایط اقتصادی و با دستمزدی به مراتب بالاتر به ان تن نمی دهد با نازلترین دستمزدها انجام می دهند .
اینکه دولتها چه سو استفاده ای از این نیروی کار ارزان می کنند و انها را به عنوان ارتش ذخیره کار در برایر کارگر ایرانی قرار می دهند و اینکه ممکن است درمواردی به عنوان نیروی سرکوب انها را سازماندهی کنند یک واقعیت است ،اما این سو استفاده غیر انسانی هیچ ربطی به مردم آواره و بی پناه افغانستان ندارد.
انها فقط به دنبال پناهگاهی امن از کشور خود اواره شده اند . بزهکاری در میان مردم اواره افغانستان به همان اندازه است که در میان پناهندگان ایرانی ، سوری ،عراقی ، پاکستانی و سومالیایی در کشورهای اروپایی . با این تفاوت که پناهندگان در اینجا از حداقل حقوق انسانی هم برخوردار نیستند .
صنعت ساختمان در تهران ، اصفهان ، شیراز و مشهد و بسیاری از شهرهای مناطق شرقی و مرکزی ایران طی سالهای اخیر مدیون کارگران افعانی بوده است که بدون بیمه و امکانات رفاهی توسط شرکت های ساختمانی به کار گرفته شده اند .
نه تنها بسیاری از کودکان افغانی بلکه کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شده اند از تحصیل باز مانده و فاقد شناسنانه هستند .
باید تفاوت قائل شد بین واقعیت موجود و سو استفاده ای که دولتها به عنوان نیروی کار ارزان چه در عرصه تولید و چه در میدانهای جنگ از اوارگان افغانی می کنند»
#نیروی_کار_ارزان_وخاموش
@Shbazneshasteganir
ناقوسهایی که از صدا نمی ایستند!
تورم را متوقف نخواهند کرد که هیچ، منتظر افزایش قیمتها باشیم !
قیمت نان در چند استان بطور متوسط تا ۴۰ درصد گرانتر شده و قرار است که بقیه استانها هم به این پروژه با شکوه و افتخار آمیز بپیوندند!!
از سوی دیگر افزایش قیمت بنزین هم در حال اجرایی شدن است که طبیعتا باعث صعود قیمت تمامی کالاها خواهد شد.
اینها صحنه های تیاتر نیست که حکومت برای ما نمایش دهد ، اینها روشن کردن شعله های جدید حریق است بر زندگی ما کارگران و بازنشستگان و حتما طبقات متوسط که دیگر وجود نخواهند داشت و همگی در یک آتش، خاکستر شده و خواهیم شد.
چشمانمان از شنیدن اخبار خودکشی کارگران اخراجی، جوانان نا امید از آینده و افزون بر آنها کشته شدن مردم در جاده ها و کارخانجات و کارگاه ها ، اشکی برای ریختن ندارد.
اخبار کشته شدگان معترض و شکنجه زندانیان هم که هر انسانی را زیر و رو میکند.
این شرایط ماست. حکومتی که با اهرمهای زور و قدرت سیاسی و اقتصادی در مواجهه با مردم به هیچ رویکردی جز سرکوب پایبند نیست.
ما بازنشستگان چه میتوانیم بکنیم؟
با چه توانایی و قدرتی میتوانیم در تغییر شرایط زندگیمان نقش موثری داشته باشیم بدون آنکه کسان دیگری روی کول ما سوار نشوند و ذره دیگری از گوشت تنمان را نکنند.؟؟
آیا بجز همبستگی، بجز طرد جریانات تفرقه افکن، بجز حضور مستمر در خیابان راه دیگری داریم؟
آیا بیماری و مرگ در اثر فقر و محرومیت سرنوشت ناگزیر ماست؟
درمان مناسب، تفریح و سفر و مسکن مناسب و ورزش و.. حق ما نیست که اینچنین از ما غارت شده تا فساد و دزدیشان برقرار و بوی گندش هر روز از جایی بلند میشود و دوباره روز از نو و روزیشان از نوتر!
سرنوشت ما بدست خودمان تغییر خواهد کرد ، هر چقدر که نیروهایمان را متحد تر کنیم قوی تر شده، بیشتر به جلو میرویم و این تغییر زودتر ایجاد خواهد شد.
ناقوسهای شوم را از صدا خواهیم انداخت!
#یکشنبه_دوشنبه_سه_شنبه_اعتراضی
شورای بازنشستگان ایران
@Shbazneshasteganir
تورم را متوقف نخواهند کرد که هیچ، منتظر افزایش قیمتها باشیم !
قیمت نان در چند استان بطور متوسط تا ۴۰ درصد گرانتر شده و قرار است که بقیه استانها هم به این پروژه با شکوه و افتخار آمیز بپیوندند!!
از سوی دیگر افزایش قیمت بنزین هم در حال اجرایی شدن است که طبیعتا باعث صعود قیمت تمامی کالاها خواهد شد.
اینها صحنه های تیاتر نیست که حکومت برای ما نمایش دهد ، اینها روشن کردن شعله های جدید حریق است بر زندگی ما کارگران و بازنشستگان و حتما طبقات متوسط که دیگر وجود نخواهند داشت و همگی در یک آتش، خاکستر شده و خواهیم شد.
چشمانمان از شنیدن اخبار خودکشی کارگران اخراجی، جوانان نا امید از آینده و افزون بر آنها کشته شدن مردم در جاده ها و کارخانجات و کارگاه ها ، اشکی برای ریختن ندارد.
اخبار کشته شدگان معترض و شکنجه زندانیان هم که هر انسانی را زیر و رو میکند.
این شرایط ماست. حکومتی که با اهرمهای زور و قدرت سیاسی و اقتصادی در مواجهه با مردم به هیچ رویکردی جز سرکوب پایبند نیست.
ما بازنشستگان چه میتوانیم بکنیم؟
با چه توانایی و قدرتی میتوانیم در تغییر شرایط زندگیمان نقش موثری داشته باشیم بدون آنکه کسان دیگری روی کول ما سوار نشوند و ذره دیگری از گوشت تنمان را نکنند.؟؟
آیا بجز همبستگی، بجز طرد جریانات تفرقه افکن، بجز حضور مستمر در خیابان راه دیگری داریم؟
آیا بیماری و مرگ در اثر فقر و محرومیت سرنوشت ناگزیر ماست؟
درمان مناسب، تفریح و سفر و مسکن مناسب و ورزش و.. حق ما نیست که اینچنین از ما غارت شده تا فساد و دزدیشان برقرار و بوی گندش هر روز از جایی بلند میشود و دوباره روز از نو و روزیشان از نوتر!
سرنوشت ما بدست خودمان تغییر خواهد کرد ، هر چقدر که نیروهایمان را متحد تر کنیم قوی تر شده، بیشتر به جلو میرویم و این تغییر زودتر ایجاد خواهد شد.
ناقوسهای شوم را از صدا خواهیم انداخت!
#یکشنبه_دوشنبه_سه_شنبه_اعتراضی
شورای بازنشستگان ایران
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شوش_کرخه_هفت_تپه : یکشنبه ۸ مرداد ۴۰۲ و تجمع اعتراضی بازنشستگان خستگی ناپذیر در گرمای طاقت فرسا با فریاد اتحاد :
لشکری ، کشوری ، تامین اجتماعی اتحاد اتحاد
و در اعتراض به سرکوب تجمع بازنشستگان گیلان در یکشنبه ی گذشته فریاد میزنند:
از خوزستان تا گیلان ننگ بر این مدیران
@Shbazneshasteganir
لشکری ، کشوری ، تامین اجتماعی اتحاد اتحاد
و در اعتراض به سرکوب تجمع بازنشستگان گیلان در یکشنبه ی گذشته فریاد میزنند:
از خوزستان تا گیلان ننگ بر این مدیران
@Shbazneshasteganir