شورای بازنشستگان ایران

388 views07:26

افتون بلادت روزنامه عصر سوئد. گزارشی از وضعیت اسفبار کارگران شرکت غول پیکر لباس سوئد Zalando

شمس‌الدین کارگر این شرکت میگوید: وقتی وارد انبار می‌شوید، دیگر انسان نیستید. این مرکز در برونا در شمال غربی استکهلم به بزرگی هفت زمین فوتبال است و حدود 500 کارگر دائمی در آن مشغول به کار هستند. از اینجا کفش، لباس و لوازم جانبی برای مشتریان در سوئد، فنلاند، نروژ و دانمارک ارسال می شود. اگر تا به حال لباسی از Zalando خریداری کرده اید، احتمال زیادی وجود دارد که از طریق این مرکز غول پیکر آمده باشد. شمس الدین 33 ساله امیدوار است آخرین خرید شما ازین شرکت باشد.

او می گوید: اگر مردم می دانستند افرادی که در انبار کار می کنند چه احساسی دارند، احتمالاً از آنجا خرید نمی کردند.

این انبار توسط شرکت Ceva Logistics اداره می شود. در وب سایت خود، این شرکت تاکید می کند که "فناوری اتوماسیون پیشرفته" وجود دارد که "کار دستی کارکنان را تکمیل می کند".

اما بسیاری از کسانی که در انبار کار می کنند آن را به گونه ای تجربه می کنند که گویی خودشان ربات هستند.

- مثل این است که وقتی وارد آنجا می شوی دیگر انسان نیستی. مدیران شما را به عنوان یک شخص نمی بینند، آنها فقط کارهایی را که شما انجام می دهید می بینند. و هرگز راضی نیستند. آنها همیشه از شما می خواهند که سخت تر کار کنید و سریع تر چیزها را انتخاب کنید..
Aftonbladet روزنامه
با تعداد زیادی از کارمندان فعلی و سابق این انبار در تماس بوده است. آن‌ها روزهای کاری را توصیف می‌کنند که در آن کوچک‌ترین گام‌هایشان زیر نظر گرفته می‌شود، به آن‌ها گفته می‌شود که آیا با همکارشان صحبت می‌کنند و در آن جا مجبور می‌شوند آزار و اذیت مدیران را تحمل کنند.
تعدادی از کارمندان از ترس مجازات جرأت نمی کنند نام خود را مطرح کنند. یکی از آنها یوهانس 34 ساله است. وی پس از سقوط یکی از همکارانش در جلسه ای در دفتر مدیران خواستار پاسخگویی شد. اما او هرگز متوجه نشد چه اتفاقی افتاده است. در عوض، یوهانس احساس می‌کند که منزوی شده و تحت نظارت شدید بیشتری قرار گرفته است. انها به طرق مختلف در صدد بر امدند تا من را به خاطر سوال پرسیدن تنبیه کنند.

با یکی دیگر از کارمندان سابق، با نام مستعار الیاس که می‌خواهد ناشناس بماند تماس می‌گیریم. او بیان می‌کند که بسیاری از افراد در انبار تقریباً هر چیزی را تحمل می‌کنند، زیرا یک شغل ثابت برای اخذ اقامت دائم ضروری است. او میگید اگر یکی بگوید زمین را بلیسید، زمین را می لیسند.
اما شمس الدین می خواهد بطور علنی ظاهر شود. او چیز زیادی برای از دست دادن ندارد، زیرا قبلاً اخراج شده است.

- در ابتدا از خودم لذت می بردم و برنامه هایی برای تلاش برای تبدیل شدن به یک رهبر تیم داشتم. اما بعد همه چیز بدتر و بدتر شد.
- همه باید حق داشته باشند که هر ساعت پنج دقیقه استراحت کنند. اما به محض اینکه دراز کشیدید یا کمی آب گرفتید، یک رئیس آنجا بود و تعجب کرد که چرا کار نمی کنید. همه نیمکت ها را هم برداشتند تا جایی برای نشستن و استراحت نداشتیم.

وقتی پسر کوچک. شمس الدین مریض شد، امکان تماس با او وجود نداشت.

هنگامی که آنها به محل کار می رسند، کارکنان انبار باید از یک فلزیاب عبور کنند. تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی را نمی توان داخل آن آورد.

این به این معنی است که عکسهای زیادی از داخل محل وجود ندارد. وقتی Aftonbladet درخواست یک بازدید می‌کند، می‌توانیم عکس‌ بگیریم.

برای شمس الدین، این به این معنی بود که وقتی پسر کوچکشان نیاز به رفتن فوری به بیمارستان داشت، همسرش نمی توانست با او تماس بگیرد.

- مدتی به شدت بیمار بود. از ناظران خواستم گوشی را با خود ببرم اما آنها جواب منفی دادند. در عوض یک شماره تلفن به من دادند که قول دادند جواب بدهند.

- وقتی تلفن زنگ زد، هیچکس گوشی را برنداشت. همسرم مجبور شد از دیگری کمک بگیرد تا به بیمارستان برود.

پس از آن ماجرا، شمس‌دین به طور فزاینده‌ای شروع به انتقاد آشکار از محیط کار کرد. او معتقد است که این موضوع او را در نظر مدیران مشکل ساز کرده است.

- آنها من را منزوی کردند. یک دستگاه بسته بندی بود که سر و صدای زیادی می کرد. معمولاً شما هر بار فقط چهار ساعت در آنجا کار می کنید، اما من مجبور بودم تمام شیفت را پشت آن دستگاه بایستم.

شمس الدین با اتحادیه کارگری خود، سندیکالیست های SAC، تماس گرفت. سپس اوضاع بدتر شد.

در ماه مه، او به این بهانه برکنار شد که شرکت اعلام کرد که او به اهداف اعلام شده دست نیافته است. او می‌گوید اما من خودم حساب کرده بودم و سرعتم را بالاتر از حد لازم نگه داشتم. آنها می خواستند من را اخراج کنند ، زیرا من سکوت نکردم.

جان نوردمارک یک وکیل در SAC است. به گفته وی، شمس الدین تنها نیست که پس از تماس با اتحادیه مجازات می شود.

@Shbazneshasteganir

451 viewsedited 07:27