سی و دومین کارزار “سهشنبههای نه به اعدام”، گسترش کارزار به ۲۱زندان در آستانه سالگرد اعتراضات ۱۴۰۱
با پیوستن زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم کرمان کارزار علیه اعدام به ۲۱ زندان گسترش یافت
متن کامل بیانیه زندانیان اعتصابی در سیودومین هفته اعتصاب غذا به شرح زیر است:
در آستانه سالگرد قتل زندهیاد مهسا[ژینا] امینی، اقلیت حاکم بر کشور با نقض تمام موازین حقوقبشری، در یک هفته گذشته باز هم دست به اقداماتی ضد انسانی زده است.
در سهشنبه گذشته ششم شهریور و همزمان با اعتصاب غذای صدها زندانی در کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در زندانهای مختلف کشور، دستگاه قضائی استبداد دینی حاکم بر ایران، در یک اقدام ضد انسانی در شهر سبزوار یک زندانی را در ملاءعام اعدام کرد. رفتاری قرون وسطائی که خشم و انزجار جامعه حقوقبشری و عموم مردم را درپی داشت.
همزمان و در دیگر نقاط از جغرافیای این سرزمین ِگرفتار اقلیتی مستبد، دو جنایت دیگر نیز رخ داد، و دو بار دیگر “حق حیات” شهروندان در کمال قساوت از آنان گرفته شد. نخست یک زندانی به نام سیدمحمد میرموسوی (در بازداشتگاهی در شهر لاهیجان) و دوم زندانی دیگری به نام کمیل ابوالحسنی، در زندان تنکابن توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران امنیتی زندان زیر شکنجه و به شکلی فجیع به قتل رسیدند.
قتل سید محمد میرموسوی توسط ماموران نیروی انتظامی
انجام این دو قتل توسط ماموران حکومتی که بنا بر سابقه کمترین بازخواست و هزینه برای آمران و عاملان آن در پی نخواهد داشت؛ همزمان بود با صدور حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی به نام عباس تورنجی در زندان بم استان کرمان.
عباس تورنجی زندانی سیاسی است که در روندی بسیار مبهم و با نقض حقوق بنیادین وی همچون حق “دادرسی منصفانه” و…به اتهام قتل یک مامور امنیتی پشت درهای بسته یک بیدادگاه محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.
بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… روبهرو بودهاست، و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است.
تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیدهاند که باید درمقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافتهاست، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سیودومین هفته پیاپی در کارزار” سهشنبههای نه به اعدام” در اعتصاب غذا به سر میبرند.
این کارزار در یک هفته گذشته بنابر گزارش منابع موثق در رسانههای حقوق بشری با پیوستن شماری از زندانیان زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان، به ۲۱ زندان مختلف در سرتاسر کشور گسترش یافته است؛ و همچنین هفته گذشته شاهد حمایت ۶۸ نهاد و سازمان مدافع حقوق بشر ایرانی و بینالمللی از آن بودهایم.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام، بیانیه پیوستن جمعی از زندانیان زندان اسدآباد مبارکه به این کارزار
بنا بر اطلاع منابع موثق زندانیان کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین(بند زنان، بند۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد۳و۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم،
ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام و تاکید بر لغو اعدام و پایان این “وضعیت غیرانسانی” قتل فجیع محمد میرموسوی و کمیل ابوالحسنی و نقض “حق زندگی” شهروندان ایرانی به اشکال مختلف توسط حکومت را نيز با شدت محکم کرده، و بار دیگر از مردم آزادیخواه ایران و زندانیان دربند میخواهند که برای مقابله با اعدام از کارزار “سهشنبههای نه به اعدام”حمایت کرده و به آن بپیوندند.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
سهشنبه ۱۳شهریور ۱۴۰۳
@Shbazneshasteganir
با پیوستن زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم کرمان کارزار علیه اعدام به ۲۱ زندان گسترش یافت
متن کامل بیانیه زندانیان اعتصابی در سیودومین هفته اعتصاب غذا به شرح زیر است:
در آستانه سالگرد قتل زندهیاد مهسا[ژینا] امینی، اقلیت حاکم بر کشور با نقض تمام موازین حقوقبشری، در یک هفته گذشته باز هم دست به اقداماتی ضد انسانی زده است.
در سهشنبه گذشته ششم شهریور و همزمان با اعتصاب غذای صدها زندانی در کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در زندانهای مختلف کشور، دستگاه قضائی استبداد دینی حاکم بر ایران، در یک اقدام ضد انسانی در شهر سبزوار یک زندانی را در ملاءعام اعدام کرد. رفتاری قرون وسطائی که خشم و انزجار جامعه حقوقبشری و عموم مردم را درپی داشت.
همزمان و در دیگر نقاط از جغرافیای این سرزمین ِگرفتار اقلیتی مستبد، دو جنایت دیگر نیز رخ داد، و دو بار دیگر “حق حیات” شهروندان در کمال قساوت از آنان گرفته شد. نخست یک زندانی به نام سیدمحمد میرموسوی (در بازداشتگاهی در شهر لاهیجان) و دوم زندانی دیگری به نام کمیل ابوالحسنی، در زندان تنکابن توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران امنیتی زندان زیر شکنجه و به شکلی فجیع به قتل رسیدند.
قتل سید محمد میرموسوی توسط ماموران نیروی انتظامی
انجام این دو قتل توسط ماموران حکومتی که بنا بر سابقه کمترین بازخواست و هزینه برای آمران و عاملان آن در پی نخواهد داشت؛ همزمان بود با صدور حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی به نام عباس تورنجی در زندان بم استان کرمان.
عباس تورنجی زندانی سیاسی است که در روندی بسیار مبهم و با نقض حقوق بنیادین وی همچون حق “دادرسی منصفانه” و…به اتهام قتل یک مامور امنیتی پشت درهای بسته یک بیدادگاه محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.
بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… روبهرو بودهاست، و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است.
تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیدهاند که باید درمقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافتهاست، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سیودومین هفته پیاپی در کارزار” سهشنبههای نه به اعدام” در اعتصاب غذا به سر میبرند.
این کارزار در یک هفته گذشته بنابر گزارش منابع موثق در رسانههای حقوق بشری با پیوستن شماری از زندانیان زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان، به ۲۱ زندان مختلف در سرتاسر کشور گسترش یافته است؛ و همچنین هفته گذشته شاهد حمایت ۶۸ نهاد و سازمان مدافع حقوق بشر ایرانی و بینالمللی از آن بودهایم.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام، بیانیه پیوستن جمعی از زندانیان زندان اسدآباد مبارکه به این کارزار
بنا بر اطلاع منابع موثق زندانیان کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین(بند زنان، بند۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد۳و۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم،
ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام و تاکید بر لغو اعدام و پایان این “وضعیت غیرانسانی” قتل فجیع محمد میرموسوی و کمیل ابوالحسنی و نقض “حق زندگی” شهروندان ایرانی به اشکال مختلف توسط حکومت را نيز با شدت محکم کرده، و بار دیگر از مردم آزادیخواه ایران و زندانیان دربند میخواهند که برای مقابله با اعدام از کارزار “سهشنبههای نه به اعدام”حمایت کرده و به آن بپیوندند.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
سهشنبه ۱۳شهریور ۱۴۰۳
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
بیانیه ی مشترک بمناسبت دومین سالگرد طلوع انقلاب زن، زندگی، آزادی
دوسال از قتل حکومتی #مهسا ژینا امینی و فوران انقلاب زن زندگی آزادی میگذرد. انقلابی اجتماعی که برآیند مبارزات طولانی ، ناشی از مصائب و هزینه های سنگین سیاسی اقتصادی و تجربیات بیش از چهل سال انقلاب به فرجام نرسیده 1357 است که در قامتی نوین متاثر از شرایط امروز و نسل پرورش یافته در جهان کنونی با اعلام اینکه: "دیگه تمومه ماجرا" عروج کرد و آزادى خواهى ، معیشت توام با رفاه عمومی، برابرى طلبى ، مدرنیسم و سکولاريسم را به صف کشید.
بدینگونه انقلاب نوین انسانی، انقلاب زن زندگی آزادی سر بلند کرد. انقلابی که به عنوان تبلور آزادی، رفاه و مدرنیسم در تمام دنیا برسمیت شناخته شد و مورد حمایت قرار گرفت.
تقابل اجتناب ناپذیر اکثریت مردم با حکومت از سالها قبل بر سر بدتر شدن شرایط سخت زندگی در جریان بوده و چنانکه میبینیم در طی دوسال گذشته، خیابان به عنوان مظهر وجودی انقلاب همواره در تسخیر معترضان بوده است.
دادخواهان ، بازنشستگان ، کارگران ،معلمان ، پرستاران ، دانشجویان، مالباختگان و زنان شجاعی که از خاکریز فتح شده حجاب قدمی به عقب بر نداشتند ،خیابانها را به عرصه نبرد تبدیل کرده اند.
دادخواهان با گرامیداشت یاد عزیزانشان که نمادهای انقلاب هستند، پیام ادامه راه آنها تا رسیدن به آزادی و عدالت را میدهند.
بازنشستگان با تجمعات مداوم هفتگی به بلندگوی مطالبات جامعه بدل شده اند و هر روز گسترده تر و در شهرهای بیشتر ندای نه به شرایط موجود شده اند.
کارگران در بیشتر مراکز کاری از جمله کارگران پروژه ای و ارکان ثالث تا کارکنان رسمی نفت و واگن پارس با گسترش اعتراضات و اعتصاباتشان انقلاب را قوام بخشیده اند و شاهد راهپبمایی ها و اعتصابات پرشور به همراه خانواده های کارگری هستیم.
در آستانه دومین سالگرد انقلاب مهسا، پرستاران و کادر بهداشت و درمان با همبستگی بینظیری با اعتصاب و اعتراض و تجمع ،با فریاد زدن درد مشترک، اتحادی سراسری و بیسابقه در تاریخ جنبش های معیشتی را به نمایش گذاشتند .
امروز ما با یک جنبش قوی بر سر معیشت، آزادی و برابری در سطح جامعه روبرو هستیم.
انقلابی که با شعار #_زن_زندگی_آزادی سر بلند کرد و با #منشور_خواستهای_حداقلی_بیست_تشکل کارگری- اجتماعی و پرچم #میثاق_تشکلها در اول ماه مه افق پیروزی را ترسیم کرد، با گامهایی استوار تری به جلو گام بر میدارد.
گرچه خیزش گسترده مردمی در این دو سال با فجیع ترین اشکال سرکوب حکومتی روبرو و تمام قدرت پلیسی و نظامی و امنیتی و زندان و اعدام برای عقب راندن فضای انقلابی به کار گرفته شد و بطور نسبی از التهاب و شتاب اولیه اش کاسته شد، ولی این رویکرد هرگز نتیجه نداد و به جرئت میتوان ادعا کرد که قویترین جنبش علیه شکنجه و اعدام در همین شرایط سرکوب شکل گرفت که قوام آنرا در " سهشنبههای نه به اعدام" در زندانها و حمایت مردم از این جنبش مترقی شاهدیم.
نتیجه اینکه جامعه معترض نه تنها مرعوب نشده بلکه با فشرده تر شدن فنر خشم و نفرت اکثریت ، زمینه ی به سرانجام رساندن انقلاب ناتمام زن، زندگی،آزادی با قدرتی مهیب تر از دو سال قبل مهیا گردیده است.
ما مردم به جان آمده، میدانیم که راهی جز ادامه متحدانه و گسترده انقلاب زن زندگی آزادی پیش روی خود نداریم.
اینک در دومین سالگرد انقلاب نوین زنانه تاریخ، ما معلمان ، ما کارگران پرستاران و بازنشستگان، ما زنان و دادخواهان، ما جوانان آزادیخواه و ما مردمی که از فقر و فساد و گرانی و ظلم و تبعیض حاکمان به جان آمده ایم، با ادامه اعتراضات، تجمعات و اعتصاباتمان و فریاد دوباره "اتحاد ،اتحاد، علیه فقر و فساد" با گرامیداشت قدرتمند و پر شور سالگرد آغاز انقلاب، یکصدا با هم برای برچیدن مناسبات نابرابر ، پایان دادن به بیحقوقی زن و بردگی مزدی، و بازگرداندن اختیار به انسان هم پیمان میشویم.
زنده باد #انقلاب_زن_زندگی_آزادی
#ایستادهایم_تا_پایان
امضاء ها :
-انجمن برق و فلز کرمانشاه
-چالش صنفی معلمان ایران
-شورای بازنشستگان ایران
-شورای سازماندهی اعتراضات
کارگران پیمانی نفت
-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)
-شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
-کانونگفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی
-ندای زنان ایران
-نهاد دادخواهان
شهریور۱۴۰۳
@Shbazneshasteganir
دوسال از قتل حکومتی #مهسا ژینا امینی و فوران انقلاب زن زندگی آزادی میگذرد. انقلابی اجتماعی که برآیند مبارزات طولانی ، ناشی از مصائب و هزینه های سنگین سیاسی اقتصادی و تجربیات بیش از چهل سال انقلاب به فرجام نرسیده 1357 است که در قامتی نوین متاثر از شرایط امروز و نسل پرورش یافته در جهان کنونی با اعلام اینکه: "دیگه تمومه ماجرا" عروج کرد و آزادى خواهى ، معیشت توام با رفاه عمومی، برابرى طلبى ، مدرنیسم و سکولاريسم را به صف کشید.
بدینگونه انقلاب نوین انسانی، انقلاب زن زندگی آزادی سر بلند کرد. انقلابی که به عنوان تبلور آزادی، رفاه و مدرنیسم در تمام دنیا برسمیت شناخته شد و مورد حمایت قرار گرفت.
تقابل اجتناب ناپذیر اکثریت مردم با حکومت از سالها قبل بر سر بدتر شدن شرایط سخت زندگی در جریان بوده و چنانکه میبینیم در طی دوسال گذشته، خیابان به عنوان مظهر وجودی انقلاب همواره در تسخیر معترضان بوده است.
دادخواهان ، بازنشستگان ، کارگران ،معلمان ، پرستاران ، دانشجویان، مالباختگان و زنان شجاعی که از خاکریز فتح شده حجاب قدمی به عقب بر نداشتند ،خیابانها را به عرصه نبرد تبدیل کرده اند.
دادخواهان با گرامیداشت یاد عزیزانشان که نمادهای انقلاب هستند، پیام ادامه راه آنها تا رسیدن به آزادی و عدالت را میدهند.
بازنشستگان با تجمعات مداوم هفتگی به بلندگوی مطالبات جامعه بدل شده اند و هر روز گسترده تر و در شهرهای بیشتر ندای نه به شرایط موجود شده اند.
کارگران در بیشتر مراکز کاری از جمله کارگران پروژه ای و ارکان ثالث تا کارکنان رسمی نفت و واگن پارس با گسترش اعتراضات و اعتصاباتشان انقلاب را قوام بخشیده اند و شاهد راهپبمایی ها و اعتصابات پرشور به همراه خانواده های کارگری هستیم.
در آستانه دومین سالگرد انقلاب مهسا، پرستاران و کادر بهداشت و درمان با همبستگی بینظیری با اعتصاب و اعتراض و تجمع ،با فریاد زدن درد مشترک، اتحادی سراسری و بیسابقه در تاریخ جنبش های معیشتی را به نمایش گذاشتند .
امروز ما با یک جنبش قوی بر سر معیشت، آزادی و برابری در سطح جامعه روبرو هستیم.
انقلابی که با شعار #_زن_زندگی_آزادی سر بلند کرد و با #منشور_خواستهای_حداقلی_بیست_تشکل کارگری- اجتماعی و پرچم #میثاق_تشکلها در اول ماه مه افق پیروزی را ترسیم کرد، با گامهایی استوار تری به جلو گام بر میدارد.
گرچه خیزش گسترده مردمی در این دو سال با فجیع ترین اشکال سرکوب حکومتی روبرو و تمام قدرت پلیسی و نظامی و امنیتی و زندان و اعدام برای عقب راندن فضای انقلابی به کار گرفته شد و بطور نسبی از التهاب و شتاب اولیه اش کاسته شد، ولی این رویکرد هرگز نتیجه نداد و به جرئت میتوان ادعا کرد که قویترین جنبش علیه شکنجه و اعدام در همین شرایط سرکوب شکل گرفت که قوام آنرا در " سهشنبههای نه به اعدام" در زندانها و حمایت مردم از این جنبش مترقی شاهدیم.
نتیجه اینکه جامعه معترض نه تنها مرعوب نشده بلکه با فشرده تر شدن فنر خشم و نفرت اکثریت ، زمینه ی به سرانجام رساندن انقلاب ناتمام زن، زندگی،آزادی با قدرتی مهیب تر از دو سال قبل مهیا گردیده است.
ما مردم به جان آمده، میدانیم که راهی جز ادامه متحدانه و گسترده انقلاب زن زندگی آزادی پیش روی خود نداریم.
اینک در دومین سالگرد انقلاب نوین زنانه تاریخ، ما معلمان ، ما کارگران پرستاران و بازنشستگان، ما زنان و دادخواهان، ما جوانان آزادیخواه و ما مردمی که از فقر و فساد و گرانی و ظلم و تبعیض حاکمان به جان آمده ایم، با ادامه اعتراضات، تجمعات و اعتصاباتمان و فریاد دوباره "اتحاد ،اتحاد، علیه فقر و فساد" با گرامیداشت قدرتمند و پر شور سالگرد آغاز انقلاب، یکصدا با هم برای برچیدن مناسبات نابرابر ، پایان دادن به بیحقوقی زن و بردگی مزدی، و بازگرداندن اختیار به انسان هم پیمان میشویم.
زنده باد #انقلاب_زن_زندگی_آزادی
#ایستادهایم_تا_پایان
امضاء ها :
-انجمن برق و فلز کرمانشاه
-چالش صنفی معلمان ایران
-شورای بازنشستگان ایران
-شورای سازماندهی اعتراضات
کارگران پیمانی نفت
-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)
-شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
-کانونگفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی
-ندای زنان ایران
-نهاد دادخواهان
شهریور۱۴۰۳
@Shbazneshasteganir
جمعی از زنان داخل کشور: به نام ژن، ژیان، آزادی: زن، زندگی، آزادی
دو سال از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی میگذرد، قتلی که در پیخود جنبشی عظیم و در نوع خود بیسابقه پدید آورد و در بزنگاه مهمی از تاریخ با انتخاب شعار زن، زندگی، آزادی علیه حاکمیتِ دیکتاتوریِ اسلامی و مناسبات ارتجاعی، تبعیضگرایانه، بهرهکشانه و زنستیزانهی آن بپاخاست. جنبشی که اگر چه با افت و خیز، ولی پیوسته بهپیش میرود و دمی آرام نمیگیرد، جنبشی که زنان و بهویژه جوانان پیشقراولان آن هستند.
خیابانها زیر پاهای دونده و پرشور نسلی معترض و مدرن به لرزه در آمد، نسلی که با ابتکار و خلاقیت در برابر شکلهای وحشیانهی سرکوب، شیوههای نوینی از مبارزه را به نمایش گذاشت و چشم جهانیان را به نقطهای درخشان در خاورمیانهی دینزده و مصیبتزده خیره کرد!
فراخوان اعتراضی و بهموقع و تاریخی زنان در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ علیه قتل مهسا امینی بهدست گشت ارشاد، نقطه عطف جنبش شد که متعاقب آن در کردستان و سپس همهی نقاط ایران اوج گرفت و جهانی شد، چنانکه در تظاهرات زنان و کارگران هند، پاکستان، افغانستان و همچنین در تظاهرات هزاران نفری ایرانیان ساکن خارج از کشور شاهدش بودیم. این جنبش که اندوختهای از تجربهی ده ها سال مبارزه و بهویژه اعتراضات گسترده در ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ را با خود همراه داشت از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار بود که آنرا از سایر خیزشهای اعتراضی متمایز میکرد :
۱ – جنبش مهسا توانست مبارزات آزادیخواهانه، عدالتخواهانه، ضدتبعیض، ضدارتجاع، ضدمذهب، محیطزیستی و ضدسرمایهداری را در سراسر ایران از کردستان تا بلوچستان و خوزستان و… به هم پیوند زده و در عرض چند روز شاهد درهمتنیدگی مطالبات میلیونها انسان بودیم.
۲- ویژگی « سکولار و فمنیستی»ِ جنبش بسیار برجسته بود و منجر به تضعیف سنتهای ارتجاعی، مردسالارانه و مذهبی شد. مطالبات و شعارها به گونهای شکل گرفت که ذهنیت بخشهای سنتی و مذهبی جامعه را نسبت به جایگاه زنان وجوانان و انتخاب سبک زندگی، بهطورکلی، و در شکلدادن به آیندهی سیاسی جامعه بطور عموم تغییر داد. این تغییرات در مسیر خود بخشهای بیشتری از جامعه را از بدنهی سیاسی و ایدئولوژیک حکومت جدا و چنان ضربهی کاریای به اقتدار آن وارد کرد که هیچگاه قابل بازیابی نخواهد بود. کنشهایی چون سوزاندن روسری وعمامهپرانی و دهها نمود دیگر از این جملهاند. در کنار بیحجابی و انتخاب پوششِ آزادِ زنان ومردان و نوع سبک زندگی ، توقعات عینی مردم از نوع زندگی، روزبروز وسیعتر و ریشهایتر شد و با تبلیغات و سیاستهای ریاضتطلبانهی حاکمیت هرچه بیشتر در تناقض قرارگرفت.
۳- آنچه از جنایات و کشتار و زخمی کردن مردم تا بحال منتشر شده فقط نوک کوه یخ جنایات بیشماری است که در طی این خیزش و پس از فروکشی موقت آن توسط حکومت انجام شده و در صورت عیان شدن این کوه یخ حجم وحشتناک این جنایات آشکار و برتعداد خانوادههای مصیبدیده و دغدار به مراتب افزوده خواهد شد. اما افشای همین اندک هم باعث ایجاد همدلی میان خانوادههای داغدار از دههی ۶۰ ، کوی دانشگاه ، خیزشهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ ، مسافران هواپیما پی اس۷۵۷ وایجاد موج قدرتمندی از دادخواهی گردیده که امروز همراه با جنبشهای دیگر با مطالبهی مترقی «نه به اعدام» تا روز برپایی دادگاهی علنی برای افشا همهی آمران و عاملان جنایتهای بیحد وحصر حکومت کنار هم خواهند ایستاد.
۴- بهرغم موج شدید سرکوبها مردم تسلیم نشدند. مبارزات زندانیان سیاسی و اعتراضات مستمر و پیگیر آنان و «سهشنبههای نه به اعدام» همچون ستارهای در بستر مبارزات مردم میدرخشد. هنرمندانِ معترض از رقص، موسیقی، نقاشی و هر هنر و به هرطریقی برای پیشراندن جنبش بهرهمیگیرند. جنبشهای معیشتی کارگران، کشاورزان، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و.. در کنار جنبشهای محیطزیستی و حق به شهر، هر روز مطالبات رادیکالتری را به خیابان آورده و با تحریم گستردهی انتخابات حکومتی، مُهر «نه به شرایط موجود» را پر رنگتر کردند.
۵- بهرغم ویژگی تکثر و تنوع مطالباتِ اقشار مختلف مردم، وجوه اشتراکی قوی و قابل اتکایی در بین این مطالبات وجود دارد. مطالبهی رفاه و تامین معیشت، آزادی بیقید وشرط بیان و عقیده ،توقف سرکوبها و آزادی همه زندانیان سیاسی ، نابودی تمامی اشکال ستم، تبعیض و سلطه اعم از ستمهای طبقاتی، جنسیتی، ملیتی، دینی، توقفِ غارت اموال و دفعِ فساد سیستماتیک چنان زنجیرهای بهمپیوستهای هستند که با تشکلیابی و انسجام میتوانند هر نیرویی را به تسلیم وادارند.
👇👇👇
دو سال از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی میگذرد، قتلی که در پیخود جنبشی عظیم و در نوع خود بیسابقه پدید آورد و در بزنگاه مهمی از تاریخ با انتخاب شعار زن، زندگی، آزادی علیه حاکمیتِ دیکتاتوریِ اسلامی و مناسبات ارتجاعی، تبعیضگرایانه، بهرهکشانه و زنستیزانهی آن بپاخاست. جنبشی که اگر چه با افت و خیز، ولی پیوسته بهپیش میرود و دمی آرام نمیگیرد، جنبشی که زنان و بهویژه جوانان پیشقراولان آن هستند.
خیابانها زیر پاهای دونده و پرشور نسلی معترض و مدرن به لرزه در آمد، نسلی که با ابتکار و خلاقیت در برابر شکلهای وحشیانهی سرکوب، شیوههای نوینی از مبارزه را به نمایش گذاشت و چشم جهانیان را به نقطهای درخشان در خاورمیانهی دینزده و مصیبتزده خیره کرد!
فراخوان اعتراضی و بهموقع و تاریخی زنان در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ علیه قتل مهسا امینی بهدست گشت ارشاد، نقطه عطف جنبش شد که متعاقب آن در کردستان و سپس همهی نقاط ایران اوج گرفت و جهانی شد، چنانکه در تظاهرات زنان و کارگران هند، پاکستان، افغانستان و همچنین در تظاهرات هزاران نفری ایرانیان ساکن خارج از کشور شاهدش بودیم. این جنبش که اندوختهای از تجربهی ده ها سال مبارزه و بهویژه اعتراضات گسترده در ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ را با خود همراه داشت از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار بود که آنرا از سایر خیزشهای اعتراضی متمایز میکرد :
۱ – جنبش مهسا توانست مبارزات آزادیخواهانه، عدالتخواهانه، ضدتبعیض، ضدارتجاع، ضدمذهب، محیطزیستی و ضدسرمایهداری را در سراسر ایران از کردستان تا بلوچستان و خوزستان و… به هم پیوند زده و در عرض چند روز شاهد درهمتنیدگی مطالبات میلیونها انسان بودیم.
۲- ویژگی « سکولار و فمنیستی»ِ جنبش بسیار برجسته بود و منجر به تضعیف سنتهای ارتجاعی، مردسالارانه و مذهبی شد. مطالبات و شعارها به گونهای شکل گرفت که ذهنیت بخشهای سنتی و مذهبی جامعه را نسبت به جایگاه زنان وجوانان و انتخاب سبک زندگی، بهطورکلی، و در شکلدادن به آیندهی سیاسی جامعه بطور عموم تغییر داد. این تغییرات در مسیر خود بخشهای بیشتری از جامعه را از بدنهی سیاسی و ایدئولوژیک حکومت جدا و چنان ضربهی کاریای به اقتدار آن وارد کرد که هیچگاه قابل بازیابی نخواهد بود. کنشهایی چون سوزاندن روسری وعمامهپرانی و دهها نمود دیگر از این جملهاند. در کنار بیحجابی و انتخاب پوششِ آزادِ زنان ومردان و نوع سبک زندگی ، توقعات عینی مردم از نوع زندگی، روزبروز وسیعتر و ریشهایتر شد و با تبلیغات و سیاستهای ریاضتطلبانهی حاکمیت هرچه بیشتر در تناقض قرارگرفت.
۳- آنچه از جنایات و کشتار و زخمی کردن مردم تا بحال منتشر شده فقط نوک کوه یخ جنایات بیشماری است که در طی این خیزش و پس از فروکشی موقت آن توسط حکومت انجام شده و در صورت عیان شدن این کوه یخ حجم وحشتناک این جنایات آشکار و برتعداد خانوادههای مصیبدیده و دغدار به مراتب افزوده خواهد شد. اما افشای همین اندک هم باعث ایجاد همدلی میان خانوادههای داغدار از دههی ۶۰ ، کوی دانشگاه ، خیزشهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ ، مسافران هواپیما پی اس۷۵۷ وایجاد موج قدرتمندی از دادخواهی گردیده که امروز همراه با جنبشهای دیگر با مطالبهی مترقی «نه به اعدام» تا روز برپایی دادگاهی علنی برای افشا همهی آمران و عاملان جنایتهای بیحد وحصر حکومت کنار هم خواهند ایستاد.
۴- بهرغم موج شدید سرکوبها مردم تسلیم نشدند. مبارزات زندانیان سیاسی و اعتراضات مستمر و پیگیر آنان و «سهشنبههای نه به اعدام» همچون ستارهای در بستر مبارزات مردم میدرخشد. هنرمندانِ معترض از رقص، موسیقی، نقاشی و هر هنر و به هرطریقی برای پیشراندن جنبش بهرهمیگیرند. جنبشهای معیشتی کارگران، کشاورزان، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و.. در کنار جنبشهای محیطزیستی و حق به شهر، هر روز مطالبات رادیکالتری را به خیابان آورده و با تحریم گستردهی انتخابات حکومتی، مُهر «نه به شرایط موجود» را پر رنگتر کردند.
۵- بهرغم ویژگی تکثر و تنوع مطالباتِ اقشار مختلف مردم، وجوه اشتراکی قوی و قابل اتکایی در بین این مطالبات وجود دارد. مطالبهی رفاه و تامین معیشت، آزادی بیقید وشرط بیان و عقیده ،توقف سرکوبها و آزادی همه زندانیان سیاسی ، نابودی تمامی اشکال ستم، تبعیض و سلطه اعم از ستمهای طبقاتی، جنسیتی، ملیتی، دینی، توقفِ غارت اموال و دفعِ فساد سیستماتیک چنان زنجیرهای بهمپیوستهای هستند که با تشکلیابی و انسجام میتوانند هر نیرویی را به تسلیم وادارند.
👇👇👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آلمان - گرامیداشت دومین سالگرد ژینا و جنبش انقلابی زن زندگی آزادی
ایرانیان آزادیخواه ساکن فرانکفورت آلمان با برپایی مراسمی در آستانه دومین سالگرد قتل حکومتی ژینامهسا امینی و جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»
#سه_شنبه_نه_به_اعدام
@shbazneshasteganir
ایرانیان آزادیخواه ساکن فرانکفورت آلمان با برپایی مراسمی در آستانه دومین سالگرد قتل حکومتی ژینامهسا امینی و جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»
#سه_شنبه_نه_به_اعدام
@shbazneshasteganir
کارزار سه شنبه های " نه به اعدام" در سی و چهارمین سهشنبه، همچنان مقاوم به پیش میرود.
زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱زندان مختلف امروز سهشنبه ۲۷شهریور ، برای سی و چهارمین هفته پیاپی علیه حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند، که شامل زندانیان زندانهای اوین (بند زنان، بند ۴ و بند ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و واحد۴)، زندان تهران بزرگ، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز ، زندان اسد آباد اصفهان، زندان بم کرمان، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر ، زندان اردبیل، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران میباشد.
فعالان این کارزار بار دیگر از تمامی زندانیان در زندانهای سراسر کشور میخواهند که، برای لغو حکم اعدام و نهادینه شدن و سراسری شدن مطالبه لغو حکم اعدام در جامعه، به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بپیوندند. و ضمن اشاره به حمایت ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی سابق و ۱۵۰ نفر از فعالان مدنی و سیاسی از کارزار،مکررا از عموم نهادها، سازمانها و تشکلهای حقوقبشری، سیاسی، صنفی و کنشگران سیاسی و مدنی و رسانههای آزاد خاضعانه میخواهند، مساله " نه به اعدام" را در صدر فعالیتهای خود قرار داده و با کمک به این کارزار و دفاع از "حق حیات" شهروندان؛ راه رسیدن به آینده روشنی برای جامعه را بدون سرکوب و اعدام" میسر سازند؛ آیندهای که تنها در سایه اتحاد و عمل جمعی ممکن خواهد شد.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته ۳۴
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱زندان مختلف امروز سهشنبه ۲۷شهریور ، برای سی و چهارمین هفته پیاپی علیه حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند، که شامل زندانیان زندانهای اوین (بند زنان، بند ۴ و بند ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و واحد۴)، زندان تهران بزرگ، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز ، زندان اسد آباد اصفهان، زندان بم کرمان، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر ، زندان اردبیل، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران میباشد.
فعالان این کارزار بار دیگر از تمامی زندانیان در زندانهای سراسر کشور میخواهند که، برای لغو حکم اعدام و نهادینه شدن و سراسری شدن مطالبه لغو حکم اعدام در جامعه، به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بپیوندند. و ضمن اشاره به حمایت ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی سابق و ۱۵۰ نفر از فعالان مدنی و سیاسی از کارزار،مکررا از عموم نهادها، سازمانها و تشکلهای حقوقبشری، سیاسی، صنفی و کنشگران سیاسی و مدنی و رسانههای آزاد خاضعانه میخواهند، مساله " نه به اعدام" را در صدر فعالیتهای خود قرار داده و با کمک به این کارزار و دفاع از "حق حیات" شهروندان؛ راه رسیدن به آینده روشنی برای جامعه را بدون سرکوب و اعدام" میسر سازند؛ آیندهای که تنها در سایه اتحاد و عمل جمعی ممکن خواهد شد.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته ۳۴
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
جمعی از زنان فعال داخل کشور: صدایمان هستید، صدایتان خواهیم ماند
درود بر زنان زندان اوین و سایر زندانهای ایران که چه زیبا جسارت را معنا کردهاند و در فضای سختیهای زندان، شکنجه، اعدام و رذالتهای موجود، بر اهداف آزادیخواهی و عدالتجویانهی خود ایستادگی میکنند و بدون یاس و خستگی، شجاعانه زندان را به نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان ایران بدل نمودهاند. آنان بهدرستی پیبردهاند که پس از خیزش زن، زندگی، آزادی شرایط جامعه به قبل باز نمیگردد و در همگامی با سایر زنان، زندان را به کانون مبارزات خود تبدیل کردهاند. اوین و سایر زندانهای ایران اینک تبلور صدای جنبش زن، زندگی، آزادی و قلب تپندهی اعتراضات جنبش است، جنبشی که بهرغم سرکوبهای وحشتناک، زنده و جاری است و راه خود را به اشکال مختلف و متفاوت ادامه میدهد. از اعتراضات خیابانی کارگران، پرستاران، بازنشستگان و … تا مقاومت خانوادههای دادخواه و بهویژه حضور گستردهی زنان که رنگین کمان گیسوان عصیانگرشان، خیابانهای شهر را رنگ زندگی بخشیدهاست.
زنان زندانی در اوین، قزلحصار، و زندانهای گوشهگوشهی ایران، راسخ و پیگیر، حرکتهای اعتراضی به اعدام را که از قبل آغاز شده بود و در خیزش «زن، زندگی، آزادی» گستردهتر و پررنگ مطرح شد، با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، تداوم بخشیده و آنرا با قدرت و استحکام بیشتر به عمق جامعه تسری دادهاند. آنان پای در راه رهایی گذاشته و بهای آن را با جان، آزادی و زندگی خود میپردازند.
ما جمعی از زنان فعال داخل کشور و همبندان زنانِ زندانی در زندان بزرگ ایران، ضمن حمایت همه جانبه از این زنان و مبارزاتشان، در هر شرایطی، تمام قد در کنار آنان ایستادهایم و تا رسیدن به جامعهای عاری از هرگونه تبعیض جنسیتی، طبقاتی، نژادی، قومی، دینی، گونهای و …در کنار هم به مبارزه، ادامه خواهیم داد.
جمعی از زنان فعال داخل کشور
شهریور ۱۴۰۳
اخبار روز
@Shbazneshasteganir
درود بر زنان زندان اوین و سایر زندانهای ایران که چه زیبا جسارت را معنا کردهاند و در فضای سختیهای زندان، شکنجه، اعدام و رذالتهای موجود، بر اهداف آزادیخواهی و عدالتجویانهی خود ایستادگی میکنند و بدون یاس و خستگی، شجاعانه زندان را به نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان ایران بدل نمودهاند. آنان بهدرستی پیبردهاند که پس از خیزش زن، زندگی، آزادی شرایط جامعه به قبل باز نمیگردد و در همگامی با سایر زنان، زندان را به کانون مبارزات خود تبدیل کردهاند. اوین و سایر زندانهای ایران اینک تبلور صدای جنبش زن، زندگی، آزادی و قلب تپندهی اعتراضات جنبش است، جنبشی که بهرغم سرکوبهای وحشتناک، زنده و جاری است و راه خود را به اشکال مختلف و متفاوت ادامه میدهد. از اعتراضات خیابانی کارگران، پرستاران، بازنشستگان و … تا مقاومت خانوادههای دادخواه و بهویژه حضور گستردهی زنان که رنگین کمان گیسوان عصیانگرشان، خیابانهای شهر را رنگ زندگی بخشیدهاست.
زنان زندانی در اوین، قزلحصار، و زندانهای گوشهگوشهی ایران، راسخ و پیگیر، حرکتهای اعتراضی به اعدام را که از قبل آغاز شده بود و در خیزش «زن، زندگی، آزادی» گستردهتر و پررنگ مطرح شد، با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، تداوم بخشیده و آنرا با قدرت و استحکام بیشتر به عمق جامعه تسری دادهاند. آنان پای در راه رهایی گذاشته و بهای آن را با جان، آزادی و زندگی خود میپردازند.
ما جمعی از زنان فعال داخل کشور و همبندان زنانِ زندانی در زندان بزرگ ایران، ضمن حمایت همه جانبه از این زنان و مبارزاتشان، در هر شرایطی، تمام قد در کنار آنان ایستادهایم و تا رسیدن به جامعهای عاری از هرگونه تبعیض جنسیتی، طبقاتی، نژادی، قومی، دینی، گونهای و …در کنار هم به مبارزه، ادامه خواهیم داد.
جمعی از زنان فعال داخل کشور
شهریور ۱۴۰۳
اخبار روز
@Shbazneshasteganir
پیام زندانی سیاسی زیر اعدام بهروز احسانی از اوین
مردم شریف و قهرمان ایران
اینجانب بهروز احسانی که در بند ۴ زندان اوین محبوس میباشم در آبانماه ۱۴۰۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و به انفرادی ۲۴۰(زیر نظر ۲۰۹) منتقل و آنگاه پس از ۳ماه و نیم به بند ۴ اوین منتقل شدم. بالاخره بعد از ۲۲ماه بلاتکلیفی اکنون بدون مستندات برایم حکم اعدام صادر کردهاند. از این نظام جز این برنمیآید.
من همانطور که در دوره بازجویی گفته بودم بهقول شهید خسرو گلسرخی بر سر جانم آن هم در سن ۷۰سالگی با کسی چانه نمیزنم و اصلاً نگران ۱۰درصد باقیمانده عمرم نیستم آمادهام تا جان ناچیزم فدیه راه رهایی مردم ایران باشد.
حکم ما در دومین سالگرد قیام ۴۰۱ به ما اعلام شد. بر روان پاک بیش از ۷۰۰شهید آن قیام بزرگ درود میفرستم و سر تعظیم فرود میآورم. ......
گذشته از زندانیان سیاسی از زندانیان عادی نیز سرهایی بر دار میرود که منشاء جرایم و اتهامات آنها همین رژیم است و قربانیان بیدفاع همین نظام و همین شرایط اند. ما سیوچهارمین هفته اعتصاب غذای سهشنبههای نه به اعدام را همراه با ۲۱زندان دیگر در سراسر کشور پشت سر گذاشتهایم. و تا روزی که سرها بالای دار میرود به اعتصاب سهشنبهها ادامه خواهیم داد.
از هم میهنان عزیز، مجامع بینالمللی و نهادهای حقوقبشری میخواهم که علیه اعدام در ایران همین امروز اقدام کنند چرا که فردا دیر است. در سهشنبههای نه به اعدام با ما همراهی کنید. مردمی که آزادی و جمهوری دموکراتیک را میخواهند حقشان اعدام نیست. سکوت جامعه جهانی باعث جری شدن این رژیم در اجرای اعدام است. مماشات با این رژیم را بس کنید.
با درود به تمام شهیدان راه آزادی و با درود به شرف ایران و ایرانی
بهروز احسانی - اوین ۱۴۰۳.۶.۲۸
@Shbazneshasteganir
مردم شریف و قهرمان ایران
اینجانب بهروز احسانی که در بند ۴ زندان اوین محبوس میباشم در آبانماه ۱۴۰۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و به انفرادی ۲۴۰(زیر نظر ۲۰۹) منتقل و آنگاه پس از ۳ماه و نیم به بند ۴ اوین منتقل شدم. بالاخره بعد از ۲۲ماه بلاتکلیفی اکنون بدون مستندات برایم حکم اعدام صادر کردهاند. از این نظام جز این برنمیآید.
من همانطور که در دوره بازجویی گفته بودم بهقول شهید خسرو گلسرخی بر سر جانم آن هم در سن ۷۰سالگی با کسی چانه نمیزنم و اصلاً نگران ۱۰درصد باقیمانده عمرم نیستم آمادهام تا جان ناچیزم فدیه راه رهایی مردم ایران باشد.
حکم ما در دومین سالگرد قیام ۴۰۱ به ما اعلام شد. بر روان پاک بیش از ۷۰۰شهید آن قیام بزرگ درود میفرستم و سر تعظیم فرود میآورم. ......
گذشته از زندانیان سیاسی از زندانیان عادی نیز سرهایی بر دار میرود که منشاء جرایم و اتهامات آنها همین رژیم است و قربانیان بیدفاع همین نظام و همین شرایط اند. ما سیوچهارمین هفته اعتصاب غذای سهشنبههای نه به اعدام را همراه با ۲۱زندان دیگر در سراسر کشور پشت سر گذاشتهایم. و تا روزی که سرها بالای دار میرود به اعتصاب سهشنبهها ادامه خواهیم داد.
از هم میهنان عزیز، مجامع بینالمللی و نهادهای حقوقبشری میخواهم که علیه اعدام در ایران همین امروز اقدام کنند چرا که فردا دیر است. در سهشنبههای نه به اعدام با ما همراهی کنید. مردمی که آزادی و جمهوری دموکراتیک را میخواهند حقشان اعدام نیست. سکوت جامعه جهانی باعث جری شدن این رژیم در اجرای اعدام است. مماشات با این رژیم را بس کنید.
با درود به تمام شهیدان راه آزادی و با درود به شرف ایران و ایرانی
بهروز احسانی - اوین ۱۴۰۳.۶.۲۸
@Shbazneshasteganir
سی و پنجمین هفته اعتصاب غذا کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف کشور
روز سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳، اعتصاب غذای زندانیان در ۲۱ زندان کشور در سی و پنجمین هفته از کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” ادامه دارد. زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر می برند، در بیانیه خود به سفر پزشکیان به نیویورک اشاره کرده و چنین نوشتند:
«از تمامی نمایندگان دولتها در سازمان ملل و همه نهادهای حقوق بشری میخواهد که در سفر رئیس دولت حکومت اعدام که روانه سازمان ملل شده است؛ او را در ارتباط با موج گسترده کشتار و اعدام زندانیان مورد سوال و بازخواست قرار دهد. سوال اساسی این است که چگونه با تحریم گسترده انتخابات و بدون کسب رای اکثریت، پزشکیان خود را نماینده مردم ایران میداند!؟»
این زندانیان در بیانیه اعتصاب غذای خود همچنین صدور احکام اعدام برای چهار زندانی سیاسی مهدی حسنی، بهروز احسانی، محمدجواد وفایی ثانی و حاتم اوزدمیر و تمام محکومان به اعدام با هر اتهامی را محکوم کردند.
«سی و پنجمین هفته کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف کشور
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
@Shbazneshasteganir
روز سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳، اعتصاب غذای زندانیان در ۲۱ زندان کشور در سی و پنجمین هفته از کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” ادامه دارد. زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر می برند، در بیانیه خود به سفر پزشکیان به نیویورک اشاره کرده و چنین نوشتند:
«از تمامی نمایندگان دولتها در سازمان ملل و همه نهادهای حقوق بشری میخواهد که در سفر رئیس دولت حکومت اعدام که روانه سازمان ملل شده است؛ او را در ارتباط با موج گسترده کشتار و اعدام زندانیان مورد سوال و بازخواست قرار دهد. سوال اساسی این است که چگونه با تحریم گسترده انتخابات و بدون کسب رای اکثریت، پزشکیان خود را نماینده مردم ایران میداند!؟»
این زندانیان در بیانیه اعتصاب غذای خود همچنین صدور احکام اعدام برای چهار زندانی سیاسی مهدی حسنی، بهروز احسانی، محمدجواد وفایی ثانی و حاتم اوزدمیر و تمام محکومان به اعدام با هر اتهامی را محکوم کردند.
«سی و پنجمین هفته کارزار “سهشنبههای نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف کشور
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
@Shbazneshasteganir
همزمان با حضور مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، در هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، بیش از ۴۵ زن زندانی سیاسی-عقیدتی در زندان اوین اعتصاب غذا کردند.
زندانیان در اوین نزدیک به هفت ماه است که سهشنبهها در قالب کارزاری با نام «نه به اعدام»، خواهان توقف اعدام زندانیان سیاسی-عقیدتی هستند و به همین منظور هر هفته اعتصاب غذا میکنند.
پزشکیان که یکشنبه اول مهرماه برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده است، پیش از این سفر مدعی شده بود که «ایران، به مراتب امنتر و آزادتر از تصویری است که رسانهها از آن ارائه میدهند.»
@Shbazneshasteganir
زندانیان در اوین نزدیک به هفت ماه است که سهشنبهها در قالب کارزاری با نام «نه به اعدام»، خواهان توقف اعدام زندانیان سیاسی-عقیدتی هستند و به همین منظور هر هفته اعتصاب غذا میکنند.
پزشکیان که یکشنبه اول مهرماه برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده است، پیش از این سفر مدعی شده بود که «ایران، به مراتب امنتر و آزادتر از تصویری است که رسانهها از آن ارائه میدهند.»
@Shbazneshasteganir
کارزار سه شنبه های نه به اعدام با پیوستن تعدادی از زندانیان #اراک در ۳۶ امین هفته خود همچنان پا بر جا ایستاده است.
با پیوستن زندان اراک، سهشنبه ۱۰مهر۱۴۰۳، ۲۲ زندان در اعتصاب غذا خواهند بود.
زندانهای اعتصابی کارزار سهشنبههای نه به اعدام تاکنون شامل زندانهای زیر میباشند:
«:زندان اوین (بندزنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرمآباد، زندان نظام شیراز، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان بم ، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر ، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران و زندان اراک.»
۱۰مهر
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
@Shbazneshasteganir
با پیوستن زندان اراک، سهشنبه ۱۰مهر۱۴۰۳، ۲۲ زندان در اعتصاب غذا خواهند بود.
زندانهای اعتصابی کارزار سهشنبههای نه به اعدام تاکنون شامل زندانهای زیر میباشند:
«:زندان اوین (بندزنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرمآباد، زندان نظام شیراز، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان بم ، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر ، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران و زندان اراک.»
۱۰مهر
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
@Shbazneshasteganir