بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
2.01K subscribers
1.13K photos
144 videos
52 files
688 links
Shariati (Dr Ali) Cultural Foundation
Download Telegram
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆چهل و سومین یادمان دکتر علی شریعتی 🖥پخش زنده چهل و سومین سالیاد هجرت آموزگار (( آزادی، برابری، عرفان)) 🔆نوشریعتی و سیاست اخلاقی ؛ دولت ،مسئولیت اجتماعی ومسئله سلطه 🔷🔆گفتگو با : 🎙مجتبی مهدوی (استاد علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه دانشگاه آلبرتا؛ کانادا)…
🔷🔆 فایل صوتی سخنان حسین مصباحیان

🔸عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

📌عنوان: فراسوی دولت : نو شریعتی و نوید سیاست اخلاقی


🔆می توانید این فایل را می توانیداز طریق لینک زیر بشنوید👇

https://soundcloud.com/user-137377716-866710962/ytxboa78wm1c

🖇جلسه پرسش وپاسخ پنج شنبه ۲۹ خرداد بصورت زنده در صفحه اینستاگرام بنیاد دکتر علی شریعتی

🖥لینک صفحه بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی 👇

https://www.instagram.com/shariati_foundation/

#سخنرانی
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆شریعتی و ضد شریعتی‌ها و نو شریعتی‌ها!

🖋احمد زید آبادی

📌نقد ونظر

🔆در حالی که برخی جریان‌ها زنده‌یاد دکتر علی شریعتی را به عنوان مسبب تمام مصائب و مشکلات پس از انقلاب، آماج حملات و انتقادات تند و تیز خود قرار می‌دهند، حمعی دیگر در صدد بازگشت به اندیشه‌های او برآمده‌اند و با طرح ایده "نوشریعتی" در این زمینه تلاش می‌کنند.

🔆تکاپوی این جهت‌گیری متضاد در این شرایط، پیش از هر چیز نشانگر این است که سایۀ شریعتی بر فضای فکری ایران همچنان سنگین است و بنابراین، اندیشمندی چون او را نمی‌توان به راحتی نادیده گرفت.

🔆چه بخواهیم و چه نخواهیم، دکتر شریعتی به بخشی از میراث فکری و وجدان تاریخی و ناخودآگاه جمعی جامعۀ ما در آمده است و از این رو، ارتقاء و پالایش این میراث برخوردی ظریف‌تر از هر دو جریان مخالف و موافق او را می‌طلبد.

🔆از نگاه من، مخالفان سرسخت شریعتی در نسبت دادن مشکلات پس از انقلاب به او، در حق‌اش اجحاف و بی‌انصافی می‌کنند و موافقان پرشور او نیز متعصبانه از مواردی از اندیشه‌اش دفاع می ‌کنند که تجربۀ نیم قرن گذشته ضعف و سستی آن را ثابت کرده است.
در بی‌انصافی مخالفان شریعتی همین بس که اقتصاد و سیاستِ دولت‌های پس از انقلاب را به اندیشه‌های او نسبت می‌دهند، حال آنکه دوران پاسداشت و تجلیل و ارجاع به شریعتی چند ماه هم به طول نیانجامید و او به سرعت در دایرۀ متفکران مغضوبی قرار گرفت که حتی اسم بردن از او نیز در سطح جامعه و حتی کلاس‌های درس مدرسه و دانشگاه، سبب طرد و برخورد می‌شد.
این مخالفان در عین حال با یکسونگری آزار دهنده‌ای، تمام دستگاه ناهمگون فکری شریعتی را در رویکرد چپگرایانۀ اقتصادی او خلاصه می‌کنند و به عناصری چون عقل‌گرایی، شیوۀ انتقادی، اصالت اومانیسم، آزادی‌خواهی و دشمنی سازش‌ناپذیر او با نظام‌های توتالیتر بخصوص نظام استالینیستی کمترین التفاتی نشان نمی‌دهند.

🔆در واقع همین عناصر فکری در اندیشۀ شریعتی، بسیاری از مخاطبانِ معرفت‌جوی او را از افتادن در دامن ایدئولوژی‌های منجمد و بسته و مدافعان خشونت و تقلید کورکورانه از رهبران گروه‌ها و احزاب در امان نگه داشت و اگر این نمی‌بود، تحولات انقلاب و رویدادهای پس از آن، در چنان سطح و اندازه‌ای خشونت‌آمیز و خسارت‌بار و خونین می‌شد که با آنچه اتفاق افتاد، قابل مقایسه نبود!

🔆در عین حال، شریعتی متفکری بسیار تیز هوش و پویا و پرتلاش و حقیقت‌جو بود و خود را هرگز در حصار برداشت‌ها و نظرات‌اش زندانی نمی‌کرد. او در نقد اندیشه‌های گذشتۀ خود چنان بی پروا و در بحث و گفتگوی انتقادی با دیگران چنان باز و بی‌تعصب و مداراجو بود که هیچ وقت در یک نقطه نمی‌ایستاد و مرتب اندیشه‌های خود را تنقیح و تصحیح می‌کرد.

🔆با این حساب، اگر به یاد داشته باشیم که مثلاً در دهۀ 50 چهره‌ای مانند دکتر عباس میلانی تمام همّ و غم‌اش ترجمۀ چهار مقالۀ مائو تسه تونگ بوده و یا اقتصاددانی چون دکتر محمد طبیبیان دل در گرو جنبش‌های چریکی چپگرا داشته است، آیا عجیب می‌نماید که اگر شریعتی هم جوان‌مرگ نمی‌شد، نگاه اقتصادی و سیاسی خود را عمیقاً تعدیل می‌کرد؟

🔆این در حالی است که حامیان بازگشت به شریعتی یا نوشریعتی‌ها نیز بعضاً بر احیای بخشی از اندیشه‌های او اصرار می‌ورزند که گذر روزگار اتوپیایی یا رؤیایی بودن آن را آشکار کرده است.
بنای جامعه‌ای بر سه پایۀ عرفان، برابری، آزادی گر چه آرمانی وسوسه‌انگیز است، اما در مقام عمل، بیش از سرابی نیست! در واقع این هم از جهتی چیزی است مشابه اتوپیای ذهنی بلشویسم که فاصلۀ پرناشدنی آن با واقعیات عینی نهایتاً به فاجعه منجر شد.

🔆جامعه را می‌توان و باید به سمت کم کردن فاصلۀ طبقاتی، تضمین آزادی‌های مشروع فردی و اجتماعی و توسعۀ روابط اخلاقی فرا خواند و هدایت کرد، اما جمع سه اقنوم عرفان، برابری، آزادی در یک جامعه به صورت ایده‌آلی که شریعتی وصف کرده است، در مقام عمل، تناقضاتی حل ناشدنی می‌آفریند و اصرار بر آن، استفاده از زور را به تدریج موجه می‌سازد و به ناکجاآباد ختم می‌کند.
در عین حال، به نظرم برخی نوشریعتی‌ها با تکرار لفظی این آرمان، گامی از خودِ شریعتی در این باره فراتر نمی‌روند. وظیفۀ آنها به واقع تبیین روشن و ترسیم سازوکاری از روابط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است که استقرار عرفان و برابری و آزادی را در سطح یکسان در جامعه امکانپذیر نشان دهد، اما از آنها در این باره کمتر اثری دیده می‌شود و در عوض حملۀ روزانه به دشمنی فرضی به عنوان "نئولیبرالیسم" که روشن نیست چه نسبتی با وضع سیاسی و اقتصادی امروز کشور ما دارد، جای چنان تلاشی را گرفته است!

#نقد_نظر
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆چه چیز به کلام شریعتی «استعداد تولید قدرت» می‌‏داد؟

🔆سرمایه کلامی شریعتی

🖋محمدجواد غلامرضاکاشی

📌منبع: روزنامه ایران تاریخ: ۲۶ خرداد ۱۳۹۹

 

🔆1 )کلام دکتر علی شریعتی طی نیم‌ قرن گذشته، عالی‎ترین مصداق «کلام مولد قدرت» است. نباید از این سخن، الزاماً «کلام انقلابی» فهم شود. پیوند سرمایه کلامی شریعتی با انقلاب، یک حادثه بود. حادثه‌ای که سویه‌های خیر و شر فراوان داشت. اما مقصود ما از «کلام مولد قدرت» کلامی است که پشتوانه جامعه سیاسی است. کلامی که حیات سیاسی را زنده و شاداب می‌کند. کلامی که اقتدار تولید می‌کند و همزمان پشتیبان آزادی است. برای فهم این کلام می‌توان به ادبیات هانا آرنت رجوع کرد؛ کلام به‌ منزله عالی‌ترین مصداق عمل در عرصه سیاست. کلام اگر بتواند در زندگی جمعی، خلاق و گشاینده افق‌های تازه باشد، آزادی بزاید، اراده جمعی را ممکن کند و زایشگر عرصه عمومی باشد یک کلام قدرتمند است. اگر گاهی با لحظه پیشامدی یک انقلاب همراه است، گاهی هم می‌تواند تثبیت‏ کننده و تداوم ‏بخشنده یک نظم دموکراتیک و یک جامعه قدرتمند نیز باشد. نقش یک کلام قدرتمند، به موقعیت‌های پیش‎بینی نشده تاریخی وابسته است. اما هر چه هست، عرصه سیاست نیازمند تولید کلام مولد قدرت است.

🔆2) کلمه‌ها اغلب عصای دست سلطه‌اند. فریب می‌دهند، توجیه می‌کنند، امور را طبیعی جلوه می‌دهند و میاندار هر شرارتی هستند که از آدمی ساختنی است. اما کلمه‌ها گاهی مولد قدرت‌اند؛ زایشگرند؛ دنیای تازه می‌سازند؛ بی‎اعتبار می‌کنند؛ اعتبار‎بخشی می‌کنند؛ آدمیان لخت و تسلیم را به سوژه‌های مطالبه‌گر، پرسش‌‎کننده و خلاق تبدیل می‌کنند. با دکتر شریعتی موافق باشیم یا مخالف، نمی‌توانیم منکر توانایی منحصر به فرد کلام او در «تولید قدرت» باشیم. آنچه به کلام دکتر شریعتی استعداد تولید قدرت می‌داد، لزوماً آنچه می‌گفت نبود، بلکه موقعیتی بود که کلام از آن برمی‌آمد. هر آن کس که بتواند همانجا بایستد که دکتر شریعتی ایستاد، کم و بیش می‌تواند مولد «کلام مولد قدرت» باشد. دکتر شریعتی در میان سه نظم کلامی برآمده از سه رأس یک مثلث ایستاده بود: «سلطه»، «سنت» و «فضای هدونیستی و نیهیلیستی جامعه». شریعتی در میان این سه ضلع ایستاده بود و می‌توانست صدای منحصر به فردی از بیان رنج‌هایی باشد که هر سه، غفلت از آنها را سبب می‌شوند. این سه ضلع همچنان برقرارند اما ابرمردی نیست تا از میان این سه گانه «کلام قدرتمند» بزاید.

🔆جامعه ایرانی در دوران مدرن، به اشکال و صور گوناگون سه گانه فوق را ساخته است. ضلع نخست، کلامی است که از ناحیه نظام مستقر‌ زاده می‌شود. کلامی که مشروعیت‎بخشنده به ساختار مسلط است و جست‌و‌جوگر سو‌ژه تسلیم و رام. این کلام محکوم است که برای تلبیس و دروغ و فریب تولید شود. حاصل شکافی است که میان بیانگری‌های آرمانگرایانه دولت مدرن از یک‎سو و محدودیت‌ها و نقصان‌های عملی آن وجود دارد. اساساً به بیان می‌آید تا شکاف همیشه گشوده و رسوا‌کننده واقعیت و مدعاها را پر کند. سنت مثل درخت کهنسال و ریشه‎داری است که چندان بر و باری ندارد. کلامی که از آن ناحیه تولید می‌شود، کهنه است؛ بی‎ربط است و قادر به توضیح آلام و دردهای روزگار نیست؛ طرحی نمی‌افکند؛ آرمانی نمی‌زاید؛ افق‌های پیش‌رو را می‌بندد تا همه به پشت سر نگاه کنند. مخاطبان خود را دعوت به عقب نشستن از جهان می‌کند؛ اگر هم اعتنایی به جهان واقعاً موجود بکند، از سر عداوت است. از سنخ زندگی نیست؛ فرد را به حذف از صحنه فراخوان می‌کند گاه با کلام زهد آفرین خود و گاه با تبدیل کردن مرگ به تنها گزینه رستگاری. کلام سوم از میدان آشوبناک جست‎وجوی لذت و چسبیدن به‌لحظه و انکار حقیقت برمی‌آید. رویاروی سنت زاییده می‌شود اما با سازمان کلامی سلطه رفتاری پیچیده دارد. گاهی تقویت‏ کننده آن است و گاه تضعیف‏ کننده آن. از مشروعیت و قدسیت کلام سلطه‌گر می‌کاهد اما افقی هم برای برون ایستادن نمی‌سازد. بی‏ ریشه زیستن را ترویج می‌کند. تسکین ‏دهنده هست، اما از رنج‌های واقعی نمی‌کاهد. شیرین هست اما برای طبقات و گروه‌های برخوردار.

📌ادامه یادداشت فوق در وبسایت بنیاد دکتر علی شریعتی مطالعه فرمایید

http://drshariati.org/?p=25096

#یادداشت
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی


🆔 @Shariati_SCF
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆چهل و سومین یادمان دکتر علی شریعتی 🖥پخش زنده چهل و سومین سالیاد هجرت آموزگار (( آزادی، برابری، عرفان)) 🔆نوشریعتی و سیاست اخلاقی ؛ دولت ،مسئولیت اجتماعی ومسئله سلطه 🔷🔆گفتگو با : 🎙مجتبی مهدوی (استاد علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه دانشگاه آلبرتا؛ کانادا)…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🎥 بخش کوتاهی از سخنان مجتبی مهدوی

🔸استاد علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه، دانشگاه آلبرتا، کانادا

📌عنوان: اخلاق علیه اخلاق: امکان و امتناع نقد اخلاقی‌ اسلامیسم در اندیشه شریعتی‌


🖇جلسه پرسش وپاسخ پنج شنبه ۲۹ خرداد بصورت زنده در صفحه اینستاگرام بنیاد دکتر علی شریعتی

🖥لینک صفحه بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی 👇

https://www.instagram.com/shariati_foundation/

لینک کامل فایل 👈 سخنرانی مجتبی مهدوی


#سخنرانی
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆 شریعتی و روشنفکران ایران

🖋علی آزاد

📌نقد ونظر

🔆‌بی تردید گفتمان دینی علی شریعتی متفکر انقلابی شیعه سهم بسازی در پیداش انقلاب ایران داشته است. شریعتی ایدوئولک انقلاب، معلم انقلاب بود. موقیت او را در روند پدیده انقلاب نمی توان انکار کرد. و به بخشی از طیقه متوسط و نسل جوان از خود بیگانه یک عقیده اسلام امروزی بخشید.
شریعتی در نقش یک مجاهد راه تشیع و سخنگوی مستضعفان روی زمین که توسط امپرالیسم به استضعاف کشیده شده اند..علیه رژیم شاه و امپرالیسم جریان سازی کرد. گفتمان سازی شریعتی با تبین اندیشه سیاسی اسلام در هیچ‌ متفکری دیگری به اندازه او برابر و جایگاهی ندارد. علی شریعتی با روش انتخاب راس خکومت توسط نخبگان برگزیده مردم، مشروعیت رژیم پادشاهی را زیر سوال برد و مشروع نمی دانست. احیاگری دینی شریعتی به مراتب عمیقتر از سید جمال و اقبال است. نوشته های او بر انگیزنده و نشان می دهد مرعوب غرب نیست. شریعتی هرگز تحت تاثیر احمد فردید نبوده او با بافت ذهنی خود تجربه کشف و به تدوین عقیده تبدیل اسلام به ایدولوژی دست یافت. دغدغه هایش فقط فلسفی و ذهنی نیست.‌شریعتی بدون نگاه هایدگر و فردید دست به اجتهاد می زند و فهم خود را از جهان متن و پدیده ها دارد. هایدگری که شریعتی معرفی می کند با هایدگری که شاگردانش در آلمان معرفی می کند تفاوت دارد.( هایدگر آنقدر که در ایران می خواننده دارد در کشور های دیگر نمی خوانند) در نوشته های شریعتی به صورت آکادمیک هایدگر و فردید مطرح نشده است. علی شریعتی از معدود متفکرانی است که تولید اندیشه می کرد و طرح پرسشگری و نقد از باورهای رسمی و عمومی مردم، حتی قرائت او را از هستی شناسی از احمد فردید دقیقتر می دانم. نوع اندیشه و لوازم اندیشیدن شریعتی و فردید از یک جنس و همسو نیست. احمد فردید اشکالاتی به عبدالکریم سروش وارد می داند. که در تفکر شریعتی نمی بیند شورش‌احمد فردید بر غرب زدگی و پایان سیطره غرب با ظهور "مهدی موعود" ، نشانه هایی از این اندیشه در آرای نقد شریعتی بر غرب زدگی و پرداخت به" مهدی موعود" یافت می شود. که اشتراک خاستگاه هر دو آرا (فردید، شریعتی) یکی نیست. اصلا شریعتی فهم فردیدی نداشت کسانی چنین الًقا می کند که شریعتی از فردید تاثیر گرفته اساسا فهم درستی از فلسفه و متون فردید ندارند.
🔆روشترین جریان سازی انقلابی گری علی شریعتی که از مکتب پیامبر عرفان، برابری ، آزادی "حسین" گرفته بود و در بین توده مردم عامل انقلابی گری شد. یعنی "عشق، اگاهی ،نیاز، مبارزه" و ایمان یک مومن به تشیع صفویه (تشیع عزا) را به تشیع علوی، تشیع شهادت هدایت و جان داد، که حتی هیچ روشنفکری و متفکری به محبوبیتی او نائل نشده اند. البته قرائت و فهم شریعتی از اسلام برداشت موافق صد در صد فقه سنتی و تفسیر و کتاب کافی نیست. اما از جامعه شناسی قرآن و دیگر منابع اسلامی ناشی می شود.که با رویکرد جامعه شناسی به تعالیم رها بخش اسلام پرداخت. اختلاف دو جهان بینی" توحید و شرک" را یک نبرد تاریخی بین دو جهان بینی،. نبرد مذهب علیه مذهب می داند. در دید گاه شریعتی "قرآن" کتابی است که با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم پایان می پذیرد و افتخارش به تعلیم انسان با قلم است آنهم در جامعه بدوی شترچران که مهمترین تجارت آنان غارت و راهزنی بود. که تربیت و قلم مطرح نبوده است. شریعتی از مکاتب مارکس، نیچه، فانون و اشخاص دیگر می گفت.
او در اقامت پنج ساله در فرانسه با متفکرانی معروف و برجسته ای چون لوئی ماسنیون، ژان پل سارتر، ژان برگ، فرانس فانون، جرج گورویچ، آشنا می شود. مارکسیم را جهان بینی می داند که فعالیت انسانی در جهان بینی خود دارد اما موافق مارکسیسم نیست زیرا معتقد است که انسان را تک بعدی بار می آورد
🔆شریعتی چه روشفکران با او موافق باشند.چه او را قبول نداشته باشند. از زیر شنل گفتمان او بیرون آمده اند حتی روشنفکران ضد شریعتی نظیر احسان نراقی و سید حسن نصر که ادبیات شریعتی را کش رفتند، شریعتی توانسته است به سه بعد متفاوت و دارای ریشه های مجازا ( ایرانیت، اسلامیت، مدرنیته) روشنگری کند. توانست به عنوان یک مسلمان تحت عقلانیت مدرن انسان مذهبی باقی بماند. هم وفادار به تصدیق قلبی به خدا، کتب آسمانی، پیامبران به تعبیری امورغیب بماند. به همین جهت سایه سنگین آرا ی شریعتی پنج دهه بر سر آرا و اندیشه آنها سنگین است.‌مکتب شریعتی این ظرفیت را دارد که اگر به وحی هم معتقد نباشند
گرما بخش روح و روان باشد و این توانایی را دارد همه ی افراد را با عقاید مختلف در آن جمع کرد و یک حزب واحد تشکیل داد که درون آن سازش است.



#یادداشت
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 خاطرات احسان شریعتی از مراسم تشییع پیکر دکتر شریعتی

#تاریخ_شفاهی
🆔 @imammoussasadr
🔷🔆 🎥 پارت اول مراسم چهل سومین یادمان دکتر علی شریعتی که از طریق لینک زیر می توانید در صفحه اینستاگرام بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی مشاهده کنید.


https://www.instagram.com/tv/CBlGzFhp4EU/?igshid=vrtuynyqs2fa

#بخش_اول
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
برآمد_نوشریعتی_ابداع خویشتن.pdf
1.4 MB
🔷🔆«برآمد»

🔆ویراستِ اولِ جمع بندی مباحثِ سمپوزیومِ «اکنون، ما و شریعتی»؛
نوشریعتی: شرایطِ امکانِ یک پارادایمِ بدیل

📌به کوشش: کمیته‌یِ علمیِ سمپوزیوم؛
تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۹۹

در چهل‌وسومین یادمانِ هجرتِ آموزگارِ «آزادی، برابری، عرفان»

#دیدگاه
#نگاه_آینده
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖋"زندگی یعنی نان، آزادی، فرهنگ، ایمان و دوست داشتن"

🔹به پاسداشت چهل و سومین سالگرد درگذشت فرزند خراسان، صدای رسای اسلام علوی، روشنفکر مسلمان، دکتر علی شریعتی.

🔻 تصویری از فضای حافظه دانشکده ادبیات مشهد که اولین پایگاه سخنرانی‌ها و آثار جدی مرحوم دکتر شریعتی در فضای فکری ایران بود.

🌿 @besateakhlagh
🔷🔆دورِ نزدیک

🔆این همه نزدیک و این همه دور !

چه فاصله ها
میانِ تو و ما
درین شبِ دِیجور !

بِدرود !
اِی به هَر کُجا که نه اینجا !
سَفرَ ت به خیر !
اِی مُسافرِ تنها !

لیک
بَدرَقۀ راه
بُگذار
کوتاه چون آه
با تو بگویم
که درین فاصله ها
بَر ما
چه گذشت
اِی مُهاجِرِ بی بازگشت !

درین فاصله ها
هم چُنان
عشق
سَرگردان
عقل
در زندان
آن سه گانِۀ شوم
یِکّه تازِ میدان
خدا
تَبعیدی آسمان
ریا
رونقِ بازارِ تَردامَنان
دین
دَستاویزِ خُرافه پردازی ها و اَشکبازی هایِ مَدّاحان
عِلم
نَردِبانِ ناگهانِ تُنُک مایِگان
هنر
قربانیِ بی دفاعِ مَسلَخِ بی هنران
فرهنگ
گوهَرِ گمگشته در غُبارِ زَمان
اخلاق
لَگد مالِ آمال و اَمیالِ سیاسَتگران
ادب
همان حکایتِ لُقمان و بی اَدَبان
آزادی
بَر مَزارِ خویش فاتِحِه خوان
عدالت
شرکتِ سَهامیِ مُفت خواران
فقر
سکوتِ سُفره هایِ خالیِ نان
نان
به قیمتِ جان
زِمامِ کار ها
در کفِ بی کفایتِ نا اَهلان
همه چیز و همه جا
در چَنبَرِ اِنحصارِ خودکامِگان
وَ درین میان
قاریانِ خوش اَلحان
تَلاوَت کُنان که :
« فَبِأیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان »...

آی
دورِ نزدیک !
تبعیدیِ شامِ غریبان !
اینَک
بِگو
با این چهره هایِ اَفسُرده
با این خَنده هایِ پَژمُرده
با این حَرف هایِ فرو خورده
با این دست هایِ خَسته
با این « سنگ » هایِ بَسته
با این « سگ » هایِ از بَند رَسته
« به کُجایِ این شبِ تیره
بیاویزیم
ما
قَبایِ ژِندۀ خود را » ؟

🔆سعید شهرتاش
یاد روز
معلمِ عرفان، برابری، آزادی
26 اردیبهشت ماه 56 (هجرت)
29 خرداد ماه 56 ( شهادت )

#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆مادرانه های اندیشه و سیاست

🖋طاهره رحیمیان


🔆سال ۵۶ چنین روزی هنگام برگشت از میهمانی منزل بستگان مهربان مادری ، پدرم به دنبال ما آمد. دقیقا یادم هست من که ۱۳ ساله بودم و دو خواهرم که یکی از من یک سال بزرگتر و دیگری از من دوسال کوچکتر بود روی صندلی عقب ماشین نشسته بودیم. شنیدم که پدرم آهسته به مادرم گفت «علی شریعتی را کشتند.» خبر و حادثه ای وهم آور بود.

🔆شنیدنش برای دختر نوجوانی چون من و مادر جوانم که دوست و همدم پوران خانم بود ترسناک و دلهره آور بود.

🔆دیگر تصاویر واضحی از آن روزها به یاد ندارم .تصاویر مبهمی از رفت و آمدها ، صحبتها و گفتگوهای تلفنی که میان مادرم و همسران دوستان مذهبی و سیاسی و همفکر پدرم و همچنین پدرم و دوستانش رد و بدل میشد در ذهن دارم.

🔆دقیقا نمیدانم آخرین سفری که دکتر قبل از شهادت جانسوزش به مشهد داشت چه تاریخی بود. ولی هنوز تصویر حضور او در آستانه درب اتاق استاد در منزل خیابان تهران با لباس راحتی منزل در جمعه ای از جمعه های حضور ما در آنجا را خوب به یاد دارم.

🔆مادرم ، با مهر، من و دو خواهرم را که چادرهای کودری گل ریز به سر داشتیم به دکتر معرفی میکرد. او شریعتیها را دوست داشت، عمه خانم را دوست داشت، پوران خانم را دوست داشت، همسر استاد را دوست داشت و این حس مهربانی و عشق بود که تاب آوری اش در زندگی پر حاشیه ی سیاسی پدرم در کنار شریعتیها را زیاد میکرد. جمعه هایی که به منزل استاد میرفتیم، پا به پای جلسه در اتاق استاد، نجواهای مادرانه و زنانه در اتاق دیگری
شکل میگرفت.

🔆هنوز تصویر بازی با فرزندان دکتر در حیاط منزل پدری و منزل مرحوم حاج علی آقای رحیمیان را خوب به یاد دارم.

🔆حالا دیگر او رفته بود.
بعدها که فرصتی پیش آمد و با پری خانم رجایی همسر حاج آقای رضازاده صحبت میکردم، تعریف میکرد که «وقتی خبر فوت دکتر به مشهد رسید، استاد را به منزل ما آوردند و ۹ شبانه روز در منزل ما ماند تا شرایط روحی استاد مساعد شود و نیز مراسمات را پیگیری کنند.»
در آن مدت رفت و آمدهای دوستان و آشنایان و همفکران، و پذیرایی و عزاداری زیر سایه امنیتیها خود داستانی مفصل داشته. پس از آمدن پوران خانم مراسمی رسمی در حسینیه ای در نزدیکی منزل استاد در شرائطی کاملا امنیتی و کنترل شده برگزار میشود.

🔆چه درجه از تحمل و چه تاب آوری زیادی کردند زنان این مرز و بوم در پشت صحنه های سیاست، تا جریانها و اندیشه هایی شکل بگیرد که بزرگان این مرز و بوم آن را بخشی از میراث فکری و وجدان تاریخی و ناخودآگاه جمعی جامعه بدانند.

🔆روزهایی را یادم هست که به همت پدرم و دوستانشان و همچنین مرحوم حاج علی آقای رحیمیان کتابهای شریعتی در تیراژ بالا مخفیانه چاپ شده بود و کشف این کتابها در منازل مردم جرم محسوب میشد.
🔆کتابها را برای مخفی کردن به منزل حاج آقای رضازاده میبرند و خانم رجایی تعریف میکرد که چگونه این کتابها را در انباری جای داده و از آنجا آرام آرام در میان هواداران اندیشه شریعتی ها توزیع میکردند.

🔆وای که وقایع چگونه چون برق و باد میگذرند و ما به گردشان نمی‌رسیم.
با خود میگویم راستی، اگر دکتر امروز می‌بود چه حال و روزی داشت؛ و ما مادران و زنان چه؟!


#یادها_خاطرات
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆هیاهو برای هیچ: خطیب یا مدرس

🖋محمد جواد غلامرضاکاشی

🔆شریعتی، بیش از هر چیز سخنران بود. منظورم این است که با احساسات، هیجانات و عواطف مخاطبان بازی می‌کرد. ولی روشنفکران بعد از انقلاب، بیشتر معلم و مدرس‌اند. در سخنرانی‌ها‌ی‌شان هم درس می‌دهند. شما وقتی به سخنرانی دکتر علی شریعتی گوش می‌کنید، خیلی احساسات و عواطف و هیجانات دارید، غلیان پیدا می‌کنید. می‌گویید حق با اوست، آفرین و هورا… اما وقتی سخنرانی‌اش تمام شد، اگر کسی از شما بپرسد که عصاره‌ی سخنرانی دکتر شریعتی چه بود، آنگاه می‌بینید مثل ماهی که از چنگ‌تان می‌گریزد، چیزی در مشت ندارید. نمی‌توانید مثلا بگوید سخنرانی یک مقدمه داشت، سه تا ذی‌المقدمه داشت، یک مدعا و دو تا دلیل داشت. چون خطیب بود. از خطه‌ی خراسان بود و در آن خطه سخنرانان قهار داشتیم. مثل فخرالدین حجازی. “هیاهو بر سر هیچ”. خدا رحمت‌اش کند؛ اما هر وقت به ایشان فکر می‌کنم یاد گفته شکسپیر می‌افتم که “هیاهو بر سر هیچ"
عبارات فوق، بخشی از مصاحبه اخیر استاد عزیز مصطفی ملکیان است. در این مصاحبه می‌آموزیم که سخنان دکتر شریعتی محتوایی نداشت: هیاهویی بود بر سر هیچ. در ذهن خودم با ایشان گفتگویی صمیمانه کردم. فکر کردم خوب است آن را به نگارش دربیاورم. از ایشان پرسیدم اگر هیچ چیز نبود الا هیاهو بر سر هیچ، چرا شریعتی هنوز اینهمه موضوع منازعه است؟ مخالفین‌اش مدعی‌اند هر چه بلا در این چهار دهه بر سرشان آمده، تقصیر شریعتی است. موافقین‌اش، آثارش را می‌خوانند و فکر می‌کنند رها شدن از تنگنای موجود با شریعتی ممکن است؟ یعنی یک هیاهو بر سر یک هیچ، که به قول استاد یکی دو لحظه پس از ایراد سخنرانی از دست می‌پرد، چهل و دو سه سال، همینطور می‌تواند تداوم پیدا کند؟ 

🔆شاید دکتر ملکیان پاسخ دهند، مقصود ایشان محتوای سخن بوده است. از حیث ارزش مضمون و محتوا، کلام شریعتی را هیاهو برای هیچ خوانده‌اند والا تصدیق می‌کنند شریعتی یک مشت جوان احساساتی پرورش دارد و آنها آن کردند که کردند و این همه مصیبت به بار آوردند. لابد چون هیچ عقلانیتی پشت آن هیاهو نبود. 

🔆می‌پرسم پرورش دادن یک مشت جوان احساساتی، که وارد عمل می‌شوند و واقعیت روزگار خود را دگرگون می‌کنند، تنها با یک مشت حرف‌های احساساتی ممکن شده است که هیچ محتوای عقلانی ندارد؟

🔆ایشان پاسخ می‌دهند بله شریعتی قدرت خطابه را به کار گرفت و البته آن را با تعصبات دینی هم درآمیخت. از علی و امام حسین و قرآن گفت و چنان تصویر و تفسیری از آنها به دست داد که آنهمه شور برانگیزد. 

🔆می‌گویم پس تصدیق می‌فرمایید تنها کلمات و عبارات شورانگیز نگفت. روایت‌ها و داستان‌های تاریخی و قرآن و منابع مورد اعتماد مردم را به مدد گرفت. در این صورت نمی‌توان آن را به کلی خالی از محتوا قلمداد کرد. ذکر آیات و تفسیر رویدادها و مقولاتی چون تقیه و توحید و فهم از انتظار و قیامت، یکسره از سنخ شعار نیست. محتواهایی هست. اگرچه ممکن است حاوی گزاره‌هایی باشند از نظر نظر حضرتعالی کاذب‌اند و چندان واجد ارزش و اعتبار نباشند و الا چگونه ممکن است عرضه فهمی دیگر از انتظار و مسلمانی کردن و شیعه بودن را یکسره در سبد امور احساساتی جا دهیم؟

🔆با انصافی که از ایشان سراغ دارم، خیال می‌کنم با من همراه می‌شوند که نباید همه آثار شریعتی را هیاهو برای هیچ می‌خواند و هیچ محتوایی برای آن قائل نشد. اما خیلی خوش خیال نمی‌شوم چون با تکیه بر همین مصاحبه می‌توان گمان برد تیغ نقد ایشان همچنان تیز است. احتمالا می‌فرمایند نگاه انتقادی شریعتی به مفاهیم دینی رادیکال نبود. نقدهای سطحی داشت، اصل این باورها را به پرسش نمی‌کشید. وحی و نبوت و عصمت در منظومه کلامی شریعتی انکار نمی‌شدند تنها بازتعریف و بازتفسیر می‌شدند. 
می‌پذیرم. راست می‌گویند. بنابراین مسیر بحث را عوض می‌کنم. به یک عبارت در پایان مصاحبه اشاره می‌کنم. ایشان فرموده‌اند: «من فکر می‌کنم هر چه رو به جلو می‌رویم عقلانیت بیش‌تر بر احساسات و عواطف و هیجانات غلبه می‌کند و طبعاً کسانی که بخواهند هیجانی حرف بزنند، در آینده جایی ندارند» از ایشان می‌پرسم، احتمالاً با غلبه عقلانیت بر عواطف و هیجانات، انتظار ندارید که جمع مخاطبان معقول که از ادله می‌پرسند و مدعاها را به طور منطقی پی می‌گیرند، به نیروی تغییر در آینده تبدیل شوند و جهان آِینده را به طور عقلانی و خالی از شعار و هیجان بسازند؟ می‌پرسم درست فکر می‌کنم جناب استاد؟

📎 برای ادامه مطالعه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


#خطیب_یا_مدرس
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF

https://gourl.page.link/PPnf