″… و هم اکنون، حتی میبینی که، در آنجا، #قرآن، یک موسیقی مقدس، و آوازِ متبرک است، وگرنه، عقایدشان را، از صحیحِ بُخاری و مَسندِ احمد حَنبل میگیرند، و در اینجا، قرآن، یک شیِ متبرک است، و ابزارِ تکنیکی استخاره، و آوای قبرستان، وگرنه، کلیدهای بهشت را، مرحوم حاج شیخ عباس قمی، به رایگان، در اختیارِ شیعیانِ گلمولایی قرار داده، و زحمتِ مؤمنین را کم کرده است، درست مثلِ این که، یکی از مأمورانِ هیأتِ ممتحنه، در امتحاناتِ نهایی، جوابِ سوالاتِ امتحانی را قبلاً، در دسترسِ شیعیانِ خاصِ خودش، گذاشته باشد. نه یک کلید، که کلیدها همه را، نه از یک بهشت، که از بهشتها همه! مفاتیحِالجنان!
و بیدرنگ، #اسلامِ عقیده، که بدل میشود به اسلامِ فرهنگ، اسلامِ آگاهی و مسئولیت و حرکت، به اسلامِ «علوم و سنت و حکومت»، و به هر حال، "اسلامِ نهضت"، به "اسلامِ نظام"، یعنی، اسلامِ حاکمِ بر تاریخ، به عنوانِ یک قدرتِ مسلطِ سیاسی، و نظامِ حاکمِ اجتماعی، و بنای استوارِ طبقاتی _ اقتصادی، از نیمهی قرنِ اولِ هجری، که با شعائر و علائمِ دینی و فرهنگ و علوم و سنن و رسوم و زبان و اصطلاحات و ارزشهای اخلاقیِ انفرادیِ اسلامی یا شبهاسلامی، و بافتِ پیوستهی "مسجد و بازار و دارالخلافه"، "تیغ و طلا و تسبیح" و "سایه و آیه و مایه"!
آنگاه، آن دو جریانِ جدا و مشخص و متضاد و متخاصمی، که در طولِ تاریخ، رویاروی هم میجنگیدند، و میگذشتند، به هم میپیوندند، و دو رودِ دور از هم، و دشمنِ هم، یکی میشوند، و شطی واحد را میسازند به نامِ اسلام، که از زیرِ دارالخلافه میگذرد، و آن چنان به هم درآمیخته، که قرنهای بسیار، تودههای محروم، ردش را گم کردند و حتی باور کردند که به راستی، آن دو یکی شدهاند و همه، در چشمِ هم، برادرند، و در چشمِ خدا، برابر، و عدلِ اسلام، بر همه، و همه جا، جاری، و حقیقت...
وحدتی دروغین، همچون نقابی فریبنده و نوین، بر قیافهی زشتِ تضاد، درست، #توحیدِ دروغین، همچون ردایی فریبنده و نوین، بر پیکرهی شومِ شرک، و سیفالله، بر دستِ جلاد، و کتابِ هدایت، بر نیزههای ضلالت و گوسالههای سامری، نه یکی، نه ده، نه صد، هزارها، بر منبرِ #پیامبر، وارثِ #موسی.
پس چه؟ توی #شیعه، که اسلامِ خلافت را، اسلامِ حاکمِ بر تاریخ را، نفی میکنی، توی #روشنفکر، که نمیتوانی خود را در سطحِ یک مومنِ سادهلوحِ احساساتی، آن چنان نازل کنی که از فتوحاتِ پُرشکوهِ اسلام در شرق و غرب به شَعَف آیی، و تبدیلِ کلیسای روم، و کُنِشتِ #ایران، و بتخانهی هند و شبهجزیره را، به مسجد، پیروزی حق پنداری، و غلبهی توحید، و توفیقِ اسلام.
تو که از اسلام، از دین، از رسالتِ پیامبران، و...، و از خدا، استقرارِ #عدالت و #برابری و #آزادی، و نجاتِ انسانیت، و مرگِ تنازع و تضاد و طبقه و حاکمیت و عوامفریبی و بردگی بدنی و اقتصادی و عقلی و اخلاقی، میطلبی و تکاملِ هماهنگ و همگانی انسانها را انتظار داری، چه میگویی؟ ثمرهی کارِ پیامبران، از این نظر، در تاریخ، چه بوده است؟ به هر حال، هر چه بوده است، بوده است، به ارث، به دستِ طبقاتِ حاکم افتاده است، و اشرافیتِ جدید، و روحانیتِ جدیدی، باز از آن سر گرفته است.
ثمرهی کارِ پیامبرِ اسلام و یاران و مجاهدان چه بوده است؟ جهادها؟ کشورگشاییهای بدویهای تازه به دوران رسیدهای مثلِ همهی کشورگشاییهای دیگر، اما این بار، نه به نامِ ملت یا خسرو و سزار، به نامِ الله!
و زکات؟ همان غارتِ همیشهی خلق، و این بار، ناماش، حقِ خدا، سهمِ امام... دعوتِ ایرانی، که خسرو را مَپرست، خلیفه را بپرست!
دعوتِ هندی، که دستِ مُعینِ بودایی را مبوس، دستِ #قاضیالقضات را ببوس!..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگیری طبقاتی اسلام / ص ۷۹
✅ @Shariati_Group
.
و بیدرنگ، #اسلامِ عقیده، که بدل میشود به اسلامِ فرهنگ، اسلامِ آگاهی و مسئولیت و حرکت، به اسلامِ «علوم و سنت و حکومت»، و به هر حال، "اسلامِ نهضت"، به "اسلامِ نظام"، یعنی، اسلامِ حاکمِ بر تاریخ، به عنوانِ یک قدرتِ مسلطِ سیاسی، و نظامِ حاکمِ اجتماعی، و بنای استوارِ طبقاتی _ اقتصادی، از نیمهی قرنِ اولِ هجری، که با شعائر و علائمِ دینی و فرهنگ و علوم و سنن و رسوم و زبان و اصطلاحات و ارزشهای اخلاقیِ انفرادیِ اسلامی یا شبهاسلامی، و بافتِ پیوستهی "مسجد و بازار و دارالخلافه"، "تیغ و طلا و تسبیح" و "سایه و آیه و مایه"!
آنگاه، آن دو جریانِ جدا و مشخص و متضاد و متخاصمی، که در طولِ تاریخ، رویاروی هم میجنگیدند، و میگذشتند، به هم میپیوندند، و دو رودِ دور از هم، و دشمنِ هم، یکی میشوند، و شطی واحد را میسازند به نامِ اسلام، که از زیرِ دارالخلافه میگذرد، و آن چنان به هم درآمیخته، که قرنهای بسیار، تودههای محروم، ردش را گم کردند و حتی باور کردند که به راستی، آن دو یکی شدهاند و همه، در چشمِ هم، برادرند، و در چشمِ خدا، برابر، و عدلِ اسلام، بر همه، و همه جا، جاری، و حقیقت...
وحدتی دروغین، همچون نقابی فریبنده و نوین، بر قیافهی زشتِ تضاد، درست، #توحیدِ دروغین، همچون ردایی فریبنده و نوین، بر پیکرهی شومِ شرک، و سیفالله، بر دستِ جلاد، و کتابِ هدایت، بر نیزههای ضلالت و گوسالههای سامری، نه یکی، نه ده، نه صد، هزارها، بر منبرِ #پیامبر، وارثِ #موسی.
پس چه؟ توی #شیعه، که اسلامِ خلافت را، اسلامِ حاکمِ بر تاریخ را، نفی میکنی، توی #روشنفکر، که نمیتوانی خود را در سطحِ یک مومنِ سادهلوحِ احساساتی، آن چنان نازل کنی که از فتوحاتِ پُرشکوهِ اسلام در شرق و غرب به شَعَف آیی، و تبدیلِ کلیسای روم، و کُنِشتِ #ایران، و بتخانهی هند و شبهجزیره را، به مسجد، پیروزی حق پنداری، و غلبهی توحید، و توفیقِ اسلام.
تو که از اسلام، از دین، از رسالتِ پیامبران، و...، و از خدا، استقرارِ #عدالت و #برابری و #آزادی، و نجاتِ انسانیت، و مرگِ تنازع و تضاد و طبقه و حاکمیت و عوامفریبی و بردگی بدنی و اقتصادی و عقلی و اخلاقی، میطلبی و تکاملِ هماهنگ و همگانی انسانها را انتظار داری، چه میگویی؟ ثمرهی کارِ پیامبران، از این نظر، در تاریخ، چه بوده است؟ به هر حال، هر چه بوده است، بوده است، به ارث، به دستِ طبقاتِ حاکم افتاده است، و اشرافیتِ جدید، و روحانیتِ جدیدی، باز از آن سر گرفته است.
ثمرهی کارِ پیامبرِ اسلام و یاران و مجاهدان چه بوده است؟ جهادها؟ کشورگشاییهای بدویهای تازه به دوران رسیدهای مثلِ همهی کشورگشاییهای دیگر، اما این بار، نه به نامِ ملت یا خسرو و سزار، به نامِ الله!
و زکات؟ همان غارتِ همیشهی خلق، و این بار، ناماش، حقِ خدا، سهمِ امام... دعوتِ ایرانی، که خسرو را مَپرست، خلیفه را بپرست!
دعوتِ هندی، که دستِ مُعینِ بودایی را مبوس، دستِ #قاضیالقضات را ببوس!..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگیری طبقاتی اسلام / ص ۷۹
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
📖 یالتا یا تقسیم جهان
👈 دانلود کتاب «اسراری از بزرگترین رویداد سیاسی قرن و رقابت ابرقدرتها در ایران»
✍ نویسنده: آرتور کنت / مترجم: محمود طلوعی
🔗 لینک دانلود: yun.ir/er3uq3
✅ @Shariati_Group
👈 دانلود کتاب «اسراری از بزرگترین رویداد سیاسی قرن و رقابت ابرقدرتها در ایران»
✍ نویسنده: آرتور کنت / مترجم: محمود طلوعی
🔗 لینک دانلود: yun.ir/er3uq3
✅ @Shariati_Group
″… تاریخ بشر و بشریت، درست همچون یک فرد است، زندگی و طول عمرش، اسمش #تاریخ است. و همان طور که #فلسفه تاریخ در فرد عبارت است از مسؤولیت او و حرکت او از لجن تا خداوند، بشریت هم در طول عمرش- یعنی در تاریخ- ، برای یک مهاجرت مسؤل است. در حال هجرت است از لجن (بدویت نزدیک به ماده و نزدیک به جمود و رکود و جهل و ناخودآگاهی)، به طرف خداوند، رجعت به الوهیت (انا لله و انا الیه راجعون) و رجعت به طرف خداوند، که از آنجا منشعب شدیم. چقدر مسائل اساسی اینجا وجود دارد!
چگونه انسان و این اراده میتواند از لجن به طرف خداوند نجات پیدا کند؟
#آزادی خودش را به چه وسیله میتواند از این گل رسوبیِ سفت متعفن بدبو به دست بیاورد و به معراج الهی پرواز کند؟
به چه هدایتی؟ حکمت.
به چه وسیله؟ عبادت (به آن معنایی که اینجا یکمرتبه دیگر، در نیایش گفتم). عبادت، نیایش نیست؛ نیایش یکی از جلوههای عبادت است. عبادت یعنی چه؟ یعنی شناختن قوانین علمیای که در طبیعت، در روح، در معنی، در اندیشه، در تعقل و در زندگی بشری وجود دارد و این قوانین، قوانین علمی است که به دست خداوند نوشته شده و در عالم و در آدم تعبیه شده است.
عبودیت و عبادت، یعنی #انسان اراده خودش را تابع این قوانین علمی بکند؛ بشناسد و بعد از این قوانین علمی پیروی کند، تا بتواند نجات و #کمال پیدا کند. چنانکه در رشتههای علمی، ما به وسیله «عبادت» به تکامل میرسیم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / فلسفه تاریخ در اسلام
✅ @Shariati_Group
.
چگونه انسان و این اراده میتواند از لجن به طرف خداوند نجات پیدا کند؟
#آزادی خودش را به چه وسیله میتواند از این گل رسوبیِ سفت متعفن بدبو به دست بیاورد و به معراج الهی پرواز کند؟
به چه هدایتی؟ حکمت.
به چه وسیله؟ عبادت (به آن معنایی که اینجا یکمرتبه دیگر، در نیایش گفتم). عبادت، نیایش نیست؛ نیایش یکی از جلوههای عبادت است. عبادت یعنی چه؟ یعنی شناختن قوانین علمیای که در طبیعت، در روح، در معنی، در اندیشه، در تعقل و در زندگی بشری وجود دارد و این قوانین، قوانین علمی است که به دست خداوند نوشته شده و در عالم و در آدم تعبیه شده است.
عبودیت و عبادت، یعنی #انسان اراده خودش را تابع این قوانین علمی بکند؛ بشناسد و بعد از این قوانین علمی پیروی کند، تا بتواند نجات و #کمال پیدا کند. چنانکه در رشتههای علمی، ما به وسیله «عبادت» به تکامل میرسیم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / فلسفه تاریخ در اسلام
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
″...کارگزاران بایستی از میان مردمی انتخاب شوند که باحياء و متین و از خاندانهای صالح و در قلمرو معرفت و عمل اسلامی پیشقدم باشند؛
از نظر اخلاق و شرافت درونی، و کرامت ذاتی، زمامدار باید کسانی را به کارهای حکومت نصب کند که به اضافهی علم و اطلاع و تجربه، دارای اخلاق انسانی عالی باشند و از صفات رذل و پست مانند حسادت و خودبزرگ بینی و خودکوچک بینی و جاه طلبی و ثروت اندوزی و شهرت پرستی مبرا و از انواع هوا و هوسهای حیوانی پاک و منزه باشند، زیرا هوا و هوس #انسان را چنان در لجن فرو میبرد که توانایی بیرون آمدن را از وی سلب مینماید.
کسی که خود در لجنِ فساد دست و پا میزند، چگونه میتواند، درباره نجات دیگران و تنظیم مصالح آنان بیندیشد و برای آنان در این راه قدمی بردارد؟
رشوه گیری و قوم و خویش بازی و #استبداد در امور آن عوامل فساد اخلاقی هستند که نه تنها مانع از انجام وظایف کارگزاری صحیح میباشند، بلکه درهای هرگونه #اصلاح زندگی اجتماعی را بر روی مردم میبندند، زیرا سقوط جامعه به دنبال سقوط کارگزاران جامعه قطعی است...″
📚 علامه #محمدتقی_جعفری / حکمت اصول سیاسی #اسلام. ص ۴۶۴
✅ @Shariati_Group
از نظر اخلاق و شرافت درونی، و کرامت ذاتی، زمامدار باید کسانی را به کارهای حکومت نصب کند که به اضافهی علم و اطلاع و تجربه، دارای اخلاق انسانی عالی باشند و از صفات رذل و پست مانند حسادت و خودبزرگ بینی و خودکوچک بینی و جاه طلبی و ثروت اندوزی و شهرت پرستی مبرا و از انواع هوا و هوسهای حیوانی پاک و منزه باشند، زیرا هوا و هوس #انسان را چنان در لجن فرو میبرد که توانایی بیرون آمدن را از وی سلب مینماید.
کسی که خود در لجنِ فساد دست و پا میزند، چگونه میتواند، درباره نجات دیگران و تنظیم مصالح آنان بیندیشد و برای آنان در این راه قدمی بردارد؟
رشوه گیری و قوم و خویش بازی و #استبداد در امور آن عوامل فساد اخلاقی هستند که نه تنها مانع از انجام وظایف کارگزاری صحیح میباشند، بلکه درهای هرگونه #اصلاح زندگی اجتماعی را بر روی مردم میبندند، زیرا سقوط جامعه به دنبال سقوط کارگزاران جامعه قطعی است...″
📚 علامه #محمدتقی_جعفری / حکمت اصول سیاسی #اسلام. ص ۴۶۴
✅ @Shariati_Group
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 آیا ما ایرانیها میتوانیم با هم گفتگو کنیم؟
#رضا_علیجانی
🔺تفاوت تحلیل پدیدههای اجتماعی (از جمله جمهوریت، دموکراسی و...)، با نگاه ذهن- محور و نگاه دیالکتیکی (تاثیر متقابل بین فرهنگ و امور اقتصادی و سیاسی و اجتماعی) در چیست؟
🔺نقش رشد علم و صنعت در اندیشه جمهوریت چیست؟
🔺تقابل نظریه جمهوری خواهی با کلیسا، سلطنت و فئوالیسم...
🔺 منظور از #ملی_مذهبی چیست؟ هر یک از این دو واژه اشاره به چه دارند؟
🔺 آیا مفهوم ملی- مذهبی پارادوکسیکال است؟
🔺متون برخی ادیان راحتتر قابل تطبیق با جمهوریخواهی و دموکراسی است.
🔺دو روند عکس هم در بالا(حکومت) و پایین(جامعه) در حرکت است...
🔺ما همه علیرغم تنوع نظراتمان دلسوز مردم و کشورمان هستیم.
🔺در میزگردها به قول هرمنوتیسینها «نقد نظر میکنیم نه نقد مولف».
🔺من از «روشنگری خام و مغرور» (به قول ارنست کاسیرر کارشناس عصر روشنگری) برای آینده نگرانم.
🔺«نه به انتخابات فرمایشی» را نباید مقید به هیچ چیز دیگری کرد و صف بندی بیخودی ایجاد نمود. چه طرفدار و چه مخالف ج. ا، قانون اساسی و... میتوانند در این پویش همسو عمل کنند.
✅ @Shariati_Group
🆔 @rezaalijani41
#رضا_علیجانی
🔺تفاوت تحلیل پدیدههای اجتماعی (از جمله جمهوریت، دموکراسی و...)، با نگاه ذهن- محور و نگاه دیالکتیکی (تاثیر متقابل بین فرهنگ و امور اقتصادی و سیاسی و اجتماعی) در چیست؟
🔺نقش رشد علم و صنعت در اندیشه جمهوریت چیست؟
🔺تقابل نظریه جمهوری خواهی با کلیسا، سلطنت و فئوالیسم...
🔺 منظور از #ملی_مذهبی چیست؟ هر یک از این دو واژه اشاره به چه دارند؟
🔺 آیا مفهوم ملی- مذهبی پارادوکسیکال است؟
🔺متون برخی ادیان راحتتر قابل تطبیق با جمهوریخواهی و دموکراسی است.
🔺دو روند عکس هم در بالا(حکومت) و پایین(جامعه) در حرکت است...
🔺ما همه علیرغم تنوع نظراتمان دلسوز مردم و کشورمان هستیم.
🔺در میزگردها به قول هرمنوتیسینها «نقد نظر میکنیم نه نقد مولف».
🔺من از «روشنگری خام و مغرور» (به قول ارنست کاسیرر کارشناس عصر روشنگری) برای آینده نگرانم.
🔺«نه به انتخابات فرمایشی» را نباید مقید به هیچ چیز دیگری کرد و صف بندی بیخودی ایجاد نمود. چه طرفدار و چه مخالف ج. ا، قانون اساسی و... میتوانند در این پویش همسو عمل کنند.
✅ @Shariati_Group
🆔 @rezaalijani41
💢 شریعتی؛ سالک مدرن ایرانی
به بهانه چهل و چهارمین سالگرد درگذشت مرحوم دکتر #علی_شریعتی (۵۶/۳/۲۹)، درباره این شخصیت موثر در سپهر اندیشهی دینی معاصر #ایران زمین، با دکتر سروش دباغ به گفتگو خواهیم نشست.
دوشنبه، ۱۴۰۰/۳/۳۱، ساعت ۲۱
✅ @Shariati_Group
🆔 @afzal_research_center
https://www.instagram.com/p/CQQTsclBQDW/?utm_medium=share_sheet
به بهانه چهل و چهارمین سالگرد درگذشت مرحوم دکتر #علی_شریعتی (۵۶/۳/۲۹)، درباره این شخصیت موثر در سپهر اندیشهی دینی معاصر #ایران زمین، با دکتر سروش دباغ به گفتگو خواهیم نشست.
دوشنبه، ۱۴۰۰/۳/۳۱، ساعت ۲۱
✅ @Shariati_Group
🆔 @afzal_research_center
https://www.instagram.com/p/CQQTsclBQDW/?utm_medium=share_sheet
🩸گرامی باد ۲۹ خرداد، سالروز شهادت مظلومانه یگانه معلم انقلابیِ تشیع علوی، و اسلام نبوی...🌷
″... صفویان، قدرت #تشیع را، به عنوان تشیعی که آرزوی تودههای مردم بود، و تاریخش هزار سال مبارزه و جهاد و شهادت و #آزادی بود، ابزار دست #سیاست و توجیه #قدرت خویش کردند.
در ظاهر به روحانیت و مقدسات مذهب شیعه تکیه کردند و به تجلیل پرداختند. اما در حقیقت "زور" را جامعه تقوی و تقدس شیعه پوشاندند...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۵ / ص ۱۶۹
✅ @Shariati_Group
″... صفویان، قدرت #تشیع را، به عنوان تشیعی که آرزوی تودههای مردم بود، و تاریخش هزار سال مبارزه و جهاد و شهادت و #آزادی بود، ابزار دست #سیاست و توجیه #قدرت خویش کردند.
در ظاهر به روحانیت و مقدسات مذهب شیعه تکیه کردند و به تجلیل پرداختند. اما در حقیقت "زور" را جامعه تقوی و تقدس شیعه پوشاندند...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۵ / ص ۱۶۹
✅ @Shariati_Group
″... غیبت، یعنی علیرغم ظهور فساد، ضعف حقیقت، شکست عدالت، و تسلط ظلم بر جهان، تو مثل روشنفکرهای سیاسی و مادی که چهار تا جیغی کشیدی و بعد به یأس فلسفی دچار شدی، به یأس فلسفی نباید دچار بشوی؛ اگر این مبنای اعتقادی تو است نمیتوانی بشوی!
چرا؟ (چون) در #اسلام جبر #تاریخ وجود دارد!
چه جبر تاریخی؟ تاریخ مجبور است که بر هر مسیری بچرخانندش و بر هر منجلابی بگردانندش؛ هرچند قدرت ظلم و باطل بر جهان بیشتر مسلط بشود و هر چند تاریکی همه افقها را بگیرد، تو قضاوت و تاریخبینی و آیندهبینی خودت را و فلسفه حیات بشری را براساس این پدیدهها و این واقعیتها، مبتنی نکن. خوش بینی و مثبت اندیشی و اعتقاد به جبر تاریخ باید تو را مسؤل و خوش بین، سازنده و معتقد و مطمئن به پیروزی عدل و پیروزی #حق (گرداند)؛ عدل و حقی که در طول تاریخ، یک #دین به خاطر احیاء و استقرارش همیشه مبارزه میکرده و همیشه یک دین دیگر، آن را نابود کرده، و همیشه بر تاریخ مسلط بوده. ولی این جنگ بالأخره منجر میشود- در اوجش- ، به یک #انقلاب قطعی جبری انتقام جویانه #عدالت گسترانه.
این جبر تاریخ در فلسفه #شیعه است. بنابراین من، در زمان حال و در هر حالتی که هستم، در مسیر یک جنگ تاریخی قرار دارم و بنابراین مسئؤلم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / فلسفه تاریخ در اسلام
✅ @Shariati_Group
.
چرا؟ (چون) در #اسلام جبر #تاریخ وجود دارد!
چه جبر تاریخی؟ تاریخ مجبور است که بر هر مسیری بچرخانندش و بر هر منجلابی بگردانندش؛ هرچند قدرت ظلم و باطل بر جهان بیشتر مسلط بشود و هر چند تاریکی همه افقها را بگیرد، تو قضاوت و تاریخبینی و آیندهبینی خودت را و فلسفه حیات بشری را براساس این پدیدهها و این واقعیتها، مبتنی نکن. خوش بینی و مثبت اندیشی و اعتقاد به جبر تاریخ باید تو را مسؤل و خوش بین، سازنده و معتقد و مطمئن به پیروزی عدل و پیروزی #حق (گرداند)؛ عدل و حقی که در طول تاریخ، یک #دین به خاطر احیاء و استقرارش همیشه مبارزه میکرده و همیشه یک دین دیگر، آن را نابود کرده، و همیشه بر تاریخ مسلط بوده. ولی این جنگ بالأخره منجر میشود- در اوجش- ، به یک #انقلاب قطعی جبری انتقام جویانه #عدالت گسترانه.
این جبر تاریخ در فلسفه #شیعه است. بنابراین من، در زمان حال و در هر حالتی که هستم، در مسیر یک جنگ تاریخی قرار دارم و بنابراین مسئؤلم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / فلسفه تاریخ در اسلام
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 خاطرات #احسان_شریعتی از مراسم تشییع پیکر دکتر #شریعتی
#تاریخ_شفاهی
✅ @Shariati_Group
🆔 @imammoussasadr
#تاریخ_شفاهی
✅ @Shariati_Group
🆔 @imammoussasadr
📌 انجمن جامعه شناسی ایران برگزار میکند
📄 اسامی سخنرانان:
سید فرید العطاس
آیدین ابراهیمی
فرامرز معتمد دزفولی
مجتبی بشر دوست
سید حسین حسینی
حسن محدثی
حسین روحانی
سید جواد میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
📄 اسامی سخنرانان:
سید فرید العطاس
آیدین ابراهیمی
فرامرز معتمد دزفولی
مجتبی بشر دوست
سید حسین حسینی
حسن محدثی
حسین روحانی
سید جواد میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
⭕️ تذکار شریعتی به آسیبهای سنت احیا نشده!
✍ دکتر محمد حسن علایی
🔹 #شریعتی ما را به بازخوانی انتقادی متون سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیانشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیزم میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. هرچند نیهیلیزم در زمان حیات #نیچه سرتاسر اروپا را فراگرفته بود، تا جاییکه وی را وادار به بیان عبارت «خدا مرده است»، به عنوان یک فکت تاریخی کرد، اما نیچه پیامدهای دهشتناک آن را برای قرنهای آینده نیز پیشبینی کرده بود. #نیهیلیزم به معنای شکست پروژه جستوجوی حقیقت با جهانی شدن تمدن غربی و هژمونی شدن متافیزیک غربی در سرتاسر جهان، تمام جهان را با بحران معنا مواجه کرد.
🔹 شریعتی در زمانی میزیست که نیهیلیزم در کشورهای غیر غربی خانه نکرده بود و لذا بحران اصلی، خود را در مواجهه با جهان غرب هویدا میکند و تلاش وی نیز معطوف به همین بود؛ یعنی احیای سنت در کنار نقد رادیکال آن و به رسمیت شناختن زیستجهان مدرن، ضمن مطلق نکردن ارزشهای آن. همچنین بحث از #استعمار کهنه، نو، #استحمار و ... را مطرح کرد. حال بر اهالی تفکر و میراثبران تفکر شریعتی است که امکانات مواجهه با نیهیلیزم را از لابهلای سطور آثار این متفکر بزرگ استخراج و توسعه دهند.
🔹 شریعتی ما را به خویشتن انسانی خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگی ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از حکمت و هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد. اینکه چه میزان از تجارب بشری و از #فلسفه و از #دین در آثار خویش بهرهبرداری کرده است هم باید روشن شود. همچنین برای داوری در خصوص توفیق وی در مواجهه با نیهیلیزم، التفات به زبان شریعتی و جغرافیای حرف وی ضرورت مییابد. زبانی که گهگاه از سوی شبهروشنفکران متهم به خطابهسرایی نیز میشود.
🔹 مواجهه با میراث شریعتی در گفتمان #ایدئولوژیک سیاسی و #تئولوژیک ممکن نیست، بلکه در گفتمانی فلسفی و #آنتولوژیک است که میتوانیم آن را مورد فهم و تفسیر قرار دهیم. چراکه شریعتی از معدود متفکرانی است که در #تاریخ معاصر ما ضمن اینکه گامی در جهت تخریب تئولوژی برمیدارد، ای بسا آثارش ظرفیت مواجهه با پرابلماتیک #حقیقت را در جهان پستمدرن در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
✅ @Shariati_Group
.
✍ دکتر محمد حسن علایی
🔹 #شریعتی ما را به بازخوانی انتقادی متون سنت تاریخی خویش فرا میخواند و ما را به آسیبهای سنت احیانشده تذکار میدهد. او زیستجهان جدید را به رسمیت میشناسد و به زندگی آری میگوید. با این همه، جستوجوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیزم میتواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبهگر همچنان به عنوان پروژهای ناتمام تلقی شود. هرچند نیهیلیزم در زمان حیات #نیچه سرتاسر اروپا را فراگرفته بود، تا جاییکه وی را وادار به بیان عبارت «خدا مرده است»، به عنوان یک فکت تاریخی کرد، اما نیچه پیامدهای دهشتناک آن را برای قرنهای آینده نیز پیشبینی کرده بود. #نیهیلیزم به معنای شکست پروژه جستوجوی حقیقت با جهانی شدن تمدن غربی و هژمونی شدن متافیزیک غربی در سرتاسر جهان، تمام جهان را با بحران معنا مواجه کرد.
🔹 شریعتی در زمانی میزیست که نیهیلیزم در کشورهای غیر غربی خانه نکرده بود و لذا بحران اصلی، خود را در مواجهه با جهان غرب هویدا میکند و تلاش وی نیز معطوف به همین بود؛ یعنی احیای سنت در کنار نقد رادیکال آن و به رسمیت شناختن زیستجهان مدرن، ضمن مطلق نکردن ارزشهای آن. همچنین بحث از #استعمار کهنه، نو، #استحمار و ... را مطرح کرد. حال بر اهالی تفکر و میراثبران تفکر شریعتی است که امکانات مواجهه با نیهیلیزم را از لابهلای سطور آثار این متفکر بزرگ استخراج و توسعه دهند.
🔹 شریعتی ما را به خویشتن انسانی خویش فرا میخواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت میکند. این دعوت علیالاصول نمیتواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگی ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از حکمت و هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد. اینکه چه میزان از تجارب بشری و از #فلسفه و از #دین در آثار خویش بهرهبرداری کرده است هم باید روشن شود. همچنین برای داوری در خصوص توفیق وی در مواجهه با نیهیلیزم، التفات به زبان شریعتی و جغرافیای حرف وی ضرورت مییابد. زبانی که گهگاه از سوی شبهروشنفکران متهم به خطابهسرایی نیز میشود.
🔹 مواجهه با میراث شریعتی در گفتمان #ایدئولوژیک سیاسی و #تئولوژیک ممکن نیست، بلکه در گفتمانی فلسفی و #آنتولوژیک است که میتوانیم آن را مورد فهم و تفسیر قرار دهیم. چراکه شریعتی از معدود متفکرانی است که در #تاریخ معاصر ما ضمن اینکه گامی در جهت تخریب تئولوژی برمیدارد، ای بسا آثارش ظرفیت مواجهه با پرابلماتیک #حقیقت را در جهان پستمدرن در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
✅ @Shariati_Group
.
″... من شکست نمیخورم. ایمان و دوست داشتن روئینتنم کردهاند...
ایمان و دوست داشتن؟ این دو بس است!
نان؟ هیچ گاه گرسنه نبودهام...
آزادی؟ همین است آنچه ندارم.
فرهنگ؟ خدا را سپاس که غنیام.
آنقدر که جهان را و تاریخ را و جامعه را و فلسفهی #علم و #دین را و #انسان را و میراث انسان را و انسانهای بزرگ و خوب را در هر کجای زمان و زمین بودهاند و هستند، بفهمم و بشناسم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱ / با مخاطبهای آشنا / صفحه ۲۶۱
✅ @Shariati_Group
ایمان و دوست داشتن؟ این دو بس است!
نان؟ هیچ گاه گرسنه نبودهام...
آزادی؟ همین است آنچه ندارم.
فرهنگ؟ خدا را سپاس که غنیام.
آنقدر که جهان را و تاریخ را و جامعه را و فلسفهی #علم و #دین را و #انسان را و میراث انسان را و انسانهای بزرگ و خوب را در هر کجای زمان و زمین بودهاند و هستند، بفهمم و بشناسم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱ / با مخاطبهای آشنا / صفحه ۲۶۱
✅ @Shariati_Group
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
📌اطلاعیه
🔷🔆چهلوچهارمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی، امسال بهدلیل تداخل با ایام انتخاباتی چند روز با تاخیر برگزار خواهد شد. موضوع این جلسه بزرگداشت غیرحضوری، «شریعتی و معضل استبداد دینی» خواهد بود.
📌زمان برگزاری پنجشنبه دهم تیرماه؛ ساعت و آدرس اینترنتی جلسه متعاقبا اعلام خواهد شد.
🎙سخنرانان:
• هاشم آقاجری
• محمدجواد غلامرضا کاشی
• احسان شریعتی
بنیاد فرهنگی شریعتی
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆چهلوچهارمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی، امسال بهدلیل تداخل با ایام انتخاباتی چند روز با تاخیر برگزار خواهد شد. موضوع این جلسه بزرگداشت غیرحضوری، «شریعتی و معضل استبداد دینی» خواهد بود.
📌زمان برگزاری پنجشنبه دهم تیرماه؛ ساعت و آدرس اینترنتی جلسه متعاقبا اعلام خواهد شد.
🎙سخنرانان:
• هاشم آقاجری
• محمدجواد غلامرضا کاشی
• احسان شریعتی
بنیاد فرهنگی شریعتی
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆 مرثیهای برای دکتر #شریعتی به قلم شهید دکتر #چمران
ای علی! همراه تو به کویر میروم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان #عشق، در توفانهای سهمگین #تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بیانتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما میتازد.
ای علی! همیشه فکر میکردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه میخوانم!
ای علی! من آمدهام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی!…خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نیِ وجودم را با هنرمندی خود بنوازی و از لابلای زیر و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آوای تنهایی و آواز بیابان و موسیقی آسمان بشنوی. میخواستم که غمهای دلم را بر تو بگشایم و تو «اکسیر صفت» غمهای کثیفم را به زیبایی مبدّل کنی و سوزوگداز دلم را تسکین بخشی...
ای علی! تو را وقتی شناختم که #کویر تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن یافتم. قبل از آن خود را تنها میدیدم و حتی از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهی از غیرطبیعی بودن خود شرم میکردم؛ اما هنگامی که با تو آشنا شدم، در دوری دور از تنهایی به در آمدم و با تو همراز و همنشین شدم.
ای علی! تو مرا به خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمیدانستم. تو دریچهای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتیها و زیباییهای آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبیل» رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدّم «تل مسعود» در میان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط یک کتاب با خودم بردم و آن «کویر» تو بود؛ کویر که یک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها میبرد و ازلیّت و ابدیّت را متصل میکرد؛ کویری که در آن ندای عدم را میشنیدم، از فشار وجود میآرمیدم، به ملکوت آسمانها پرواز میکردم و در دنیای تنهایی به درجه وحدت میرسیدم؛ کویری که گوهر وجود مرا، لخت و عریان، در برابر آفتاب سوزان حقیقت قرار داده، میگداخت و همه ناخالصیها را دود و خاکستر میکرد و مرا در قربانگاه عشق، فدای پروردگار عالم مینمود…
ای علی! همراه تو به کویر میروم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان عشق، در توفانهای سهمگین تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بیانتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما میتازد.
ای علی! همراه تو به حج میروم؛ در میان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو میشوم، اندامم میلرزد و خدا را از دریچه چشم تو میبینم و همراه روح بلند تو به پرواز در میآیم و با خدا به درجه وحدت میرسم. ای علی! همراه تو به قلب تاریخ فرو میروم، راه و رسم عشق بازی را میآموزم و به علی بزرگ آنقدر عشق میورزم که از سر تا به پا میسوزم….
ای علی! همراه تو به دیدار اتاق کوچک فاطمه میروم؛ اتاقی که با همه کوچکیاش، از دنیا و همه تاریخ بزرگتر است؛ اتاقی که یک در به مسجدالنبی دارد و پیغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکی که علی(ع)، فاطمه(س)، زینب(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را یکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکی که مظهر عشق، فداکاری، ایمان، استقامت و شهادت است.
راستی چقدر دلانگیز است آنجا که فاطمهی کوچک را نشان میدهی که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهای بسیار کوچکش نوازش میدهد و زیر بغل او را که بیهوش بر زمین افتاده است، میگیرد و بلند میکند!
ای علی! تو «ابوذر غفاری» را به من شناساندی، مبارزات بیامانش را علیه ظلم و ستم نشان دادی، شجاعت، صراحت، پاکی و ایمانش را نمودی و این پیرمرد آهنیناراده را چه زیبا تصویر کردی، وقتی که استخوانپارهای را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» میکوبد و خون به راه میاندازد! من فریاد ضجهآسای #ابوذر را از حلقوم تو میشنوم و در برق چشمانت، خشم او را میبینم، در سوز و گداز تو، بیابان سوزان ربذه را مییابم که ابوذر قهرمان، بر شنهای داغ افتاده، در تنهایی و فقر جان میدهد… .
ای علی! تو در دنیای معاصر، با شیطانها و طاغوتها به جنگ پرداختی، با «زر و زور و تزویر» درافتادی؛ با تکفیر روحانینمایان، با دشمنی غربزدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم، با جادوگری هنر روبهرو شدی، همهی آنها علیه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزهی #حق و #ایمان و #روح، بر آنها چیره شدی، با تکیه به ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه و برّندگی شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزویر» برخاستی و همه را به زانو در آوردی....
🌹 خرداد خونین، یادآور شهادت معلم مردم #علی_شریعتی و عارف و مجاهد نستوه، #مصطفی_چمران گرامی باد
✅ @Shariati_Group
.
ای علی! همراه تو به کویر میروم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان #عشق، در توفانهای سهمگین #تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بیانتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما میتازد.
ای علی! همیشه فکر میکردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه میخوانم!
ای علی! من آمدهام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی!…خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نیِ وجودم را با هنرمندی خود بنوازی و از لابلای زیر و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آوای تنهایی و آواز بیابان و موسیقی آسمان بشنوی. میخواستم که غمهای دلم را بر تو بگشایم و تو «اکسیر صفت» غمهای کثیفم را به زیبایی مبدّل کنی و سوزوگداز دلم را تسکین بخشی...
ای علی! تو را وقتی شناختم که #کویر تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن یافتم. قبل از آن خود را تنها میدیدم و حتی از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهی از غیرطبیعی بودن خود شرم میکردم؛ اما هنگامی که با تو آشنا شدم، در دوری دور از تنهایی به در آمدم و با تو همراز و همنشین شدم.
ای علی! تو مرا به خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمیدانستم. تو دریچهای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتیها و زیباییهای آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبیل» رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدّم «تل مسعود» در میان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط یک کتاب با خودم بردم و آن «کویر» تو بود؛ کویر که یک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها میبرد و ازلیّت و ابدیّت را متصل میکرد؛ کویری که در آن ندای عدم را میشنیدم، از فشار وجود میآرمیدم، به ملکوت آسمانها پرواز میکردم و در دنیای تنهایی به درجه وحدت میرسیدم؛ کویری که گوهر وجود مرا، لخت و عریان، در برابر آفتاب سوزان حقیقت قرار داده، میگداخت و همه ناخالصیها را دود و خاکستر میکرد و مرا در قربانگاه عشق، فدای پروردگار عالم مینمود…
ای علی! همراه تو به کویر میروم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان عشق، در توفانهای سهمگین تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بیانتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما میتازد.
ای علی! همراه تو به حج میروم؛ در میان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو میشوم، اندامم میلرزد و خدا را از دریچه چشم تو میبینم و همراه روح بلند تو به پرواز در میآیم و با خدا به درجه وحدت میرسم. ای علی! همراه تو به قلب تاریخ فرو میروم، راه و رسم عشق بازی را میآموزم و به علی بزرگ آنقدر عشق میورزم که از سر تا به پا میسوزم….
ای علی! همراه تو به دیدار اتاق کوچک فاطمه میروم؛ اتاقی که با همه کوچکیاش، از دنیا و همه تاریخ بزرگتر است؛ اتاقی که یک در به مسجدالنبی دارد و پیغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکی که علی(ع)، فاطمه(س)، زینب(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را یکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکی که مظهر عشق، فداکاری، ایمان، استقامت و شهادت است.
راستی چقدر دلانگیز است آنجا که فاطمهی کوچک را نشان میدهی که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهای بسیار کوچکش نوازش میدهد و زیر بغل او را که بیهوش بر زمین افتاده است، میگیرد و بلند میکند!
ای علی! تو «ابوذر غفاری» را به من شناساندی، مبارزات بیامانش را علیه ظلم و ستم نشان دادی، شجاعت، صراحت، پاکی و ایمانش را نمودی و این پیرمرد آهنیناراده را چه زیبا تصویر کردی، وقتی که استخوانپارهای را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» میکوبد و خون به راه میاندازد! من فریاد ضجهآسای #ابوذر را از حلقوم تو میشنوم و در برق چشمانت، خشم او را میبینم، در سوز و گداز تو، بیابان سوزان ربذه را مییابم که ابوذر قهرمان، بر شنهای داغ افتاده، در تنهایی و فقر جان میدهد… .
ای علی! تو در دنیای معاصر، با شیطانها و طاغوتها به جنگ پرداختی، با «زر و زور و تزویر» درافتادی؛ با تکفیر روحانینمایان، با دشمنی غربزدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم، با جادوگری هنر روبهرو شدی، همهی آنها علیه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزهی #حق و #ایمان و #روح، بر آنها چیره شدی، با تکیه به ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه و برّندگی شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزویر» برخاستی و همه را به زانو در آوردی....
🌹 خرداد خونین، یادآور شهادت معلم مردم #علی_شریعتی و عارف و مجاهد نستوه، #مصطفی_چمران گرامی باد
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔸بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی منتشر میکند
📗📕دفتر های بنیاد / شماره ۱
🗒 گزیده ای از نوشته ها و گفتار ها پیرامون "دموکراسی در اندیشه شریعتی"
#شریعتی_دموکراسی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📗📕دفتر های بنیاد / شماره ۱
🗒 گزیده ای از نوشته ها و گفتار ها پیرامون "دموکراسی در اندیشه شریعتی"
#شریعتی_دموکراسی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from آزاد | Azad
چرا اغلب روحانیون و روشنفکران با دکتر #علی_شریعتی مخالف بودند؟ آیا اندیشه شریعتی گرهگشای جامعه امروز ماست؟
#شریعتی #مطهری #سید_محمدحسین_تهرانی #عبدالکریمی #سروش #ملکیان #محدثی #روحانیت #اسلام_منهای_روحانیت #روشنفکری_دینی #پروتستانیسم_اسلامی
🆔 @AzadFekriSchool
#شریعتی #مطهری #سید_محمدحسین_تهرانی #عبدالکریمی #سروش #ملکیان #محدثی #روحانیت #اسلام_منهای_روحانیت #روشنفکری_دینی #پروتستانیسم_اسلامی
🆔 @AzadFekriSchool