🌧🌧🌧🌧
🌲🌲🌲🌲
Let us implore God to help us to self-control: one who lacks self-control is deprived of the grace of the Lord.
The undiscipled man does not maltreat himself alone, but he sets the whole wolrd on fire.
#masnavi_Rumi
🌴🌴🌴🌴
@shamsmowlana
🌲🌲🌲🌲
Let us implore God to help us to self-control: one who lacks self-control is deprived of the grace of the Lord.
The undiscipled man does not maltreat himself alone, but he sets the whole wolrd on fire.
#masnavi_Rumi
🌴🌴🌴🌴
@shamsmowlana
عشقش شرکت سوز است...
آنکس که به صحبت من ره یافت, علامتش آن است که صحبت دیگران بر او سرد شود و تلخ شود, نه چنانکه سرد شود.... بلکه نتواند با آنها صحبت کند.
#شمس_تبریزی
@shamsmowlana
آنکس که به صحبت من ره یافت, علامتش آن است که صحبت دیگران بر او سرد شود و تلخ شود, نه چنانکه سرد شود.... بلکه نتواند با آنها صحبت کند.
#شمس_تبریزی
@shamsmowlana
سوار عشق شو وز ره میندیش
که اسب عشق بس رهوار باشد.
#غزل_مولانا
ديدن اسب در خواب بر پنج وجه بود. اول: عز، دوم: مرتبت، سوم: فرمانروايي، چهارم: بزرگي، پنجم: خيرو بركت.
رویاهایتان پر از اسب
@shamsmowlana
که اسب عشق بس رهوار باشد.
#غزل_مولانا
ديدن اسب در خواب بر پنج وجه بود. اول: عز، دوم: مرتبت، سوم: فرمانروايي، چهارم: بزرگي، پنجم: خيرو بركت.
رویاهایتان پر از اسب
@shamsmowlana
Be a rider of Love and fear not the way.
For love's steed is swift of pace.
#ghazal_Rumi.
Dreaming the horse has interpretations of majesty, domination and blessing.
Be blessed with horse dreams
For love's steed is swift of pace.
#ghazal_Rumi.
Dreaming the horse has interpretations of majesty, domination and blessing.
Be blessed with horse dreams
شمس تبریزی و مولانا
Shahram Nazeri – The Passion of Rumi (movlaveye
🍃
آواز: #استاد_شهرام_ناظري
شعر: #غزل_مولانا
🍃
@shamsmowlana
🍃
از آن باده ندانم چون فنایم
از آن بیجا نمیدانم کجایم
🍃
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگر چو خورشیدی برآیم
🍃
زمانی از من آبستن جهانی
زمانی چون جهان خلقی بزایم
🍃
چو طوطی جان شکر خاید به ناگه
شوم سرمست و طوطی را بخایم
🍃
به جایی درنگنجیدم به عالم
بجز آن یار بیجا را نشایم
🍃
منم آن رند مست سخت شیدا
میان جمله رندانهای هایم
🍃
مرا گویی چرا با خود نیایی
تو بنما خود که تا با خود بیایم
🍃
مرا سایه هما چندان نوازد
که گویی سایه او شد من همایم
🍃
بدیدم حسن را سرمست می گفت
بلایم من بلایم من بلایم
🍃
جوابش آمد از هر سو ز صد جان
ترایم من ترایم من ترایم
🍃
تو آن نوری که با موسی همیگفت
خدایم من خدایم من خدایم
🍃
بگفتم شمس تبریزی کیی گفت
شمایم من شمایم من شمایم
🍃
آواز: #استاد_شهرام_ناظري
شعر: #غزل_مولانا
🍃
@shamsmowlana
🍃
از آن باده ندانم چون فنایم
از آن بیجا نمیدانم کجایم
🍃
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگر چو خورشیدی برآیم
🍃
زمانی از من آبستن جهانی
زمانی چون جهان خلقی بزایم
🍃
چو طوطی جان شکر خاید به ناگه
شوم سرمست و طوطی را بخایم
🍃
به جایی درنگنجیدم به عالم
بجز آن یار بیجا را نشایم
🍃
منم آن رند مست سخت شیدا
میان جمله رندانهای هایم
🍃
مرا گویی چرا با خود نیایی
تو بنما خود که تا با خود بیایم
🍃
مرا سایه هما چندان نوازد
که گویی سایه او شد من همایم
🍃
بدیدم حسن را سرمست می گفت
بلایم من بلایم من بلایم
🍃
جوابش آمد از هر سو ز صد جان
ترایم من ترایم من ترایم
🍃
تو آن نوری که با موسی همیگفت
خدایم من خدایم من خدایم
🍃
بگفتم شمس تبریزی کیی گفت
شمایم من شمایم من شمایم
🍃
شمس تبریزی و مولانا
🍃 آواز: #استاد_شهرام_ناظري شعر: #غزل_مولانا 🍃 @shamsmowlana 🍃 از آن باده ندانم چون فنایم از آن بیجا نمیدانم کجایم 🍃 زمانی قعر دریایی درافتم دمی دیگر چو خورشیدی برآیم 🍃 زمانی از من آبستن جهانی زمانی چون جهان خلقی بزایم 🍃 چو طوطی جان شکر خاید به ناگه شوم…
از آن باده ندانم چون فنایم
از آن بیجا نمیدانم کجایم
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگر چو خورشیدی برآیم
#غزل_مولانا
@shamsmowlana
از آن بیجا نمیدانم کجایم
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگر چو خورشیدی برآیم
#غزل_مولانا
@shamsmowlana
دوستان عزیز و همراهان گرامی:
همان طور که قبلا اعلام کرده بودیم، سری اول پرسش و پاسخ های شما را در کانال ارسال می کنیم.
(((پرسیدن نیمی از علم است)))
برای ارسال پرسش های خود از ایمیل info@shamsrumi.com استفاده کنید.
👇👇👇👇👇
همان طور که قبلا اعلام کرده بودیم، سری اول پرسش و پاسخ های شما را در کانال ارسال می کنیم.
(((پرسیدن نیمی از علم است)))
برای ارسال پرسش های خود از ایمیل info@shamsrumi.com استفاده کنید.
👇👇👇👇👇
#پرسش_و_پاسخ
سری 1
پرسش خانم سمیه:
سوال من در مورد جریانیست که درباره ی سوالی که حضرت شمس از حضرت مولانا میپرسند, و حضرت مولانا از حالی که بهشون دست میده بخاطر اون سوال, از شتری که برآن سوار بودند, گویا می افتند یا پیاده میشوند! من میخواستم بدونم اون سوال چی بوده؟ ممنونم.
پاسخ:
دوست گرامی در این مورد روایات مختلفی است و اکثرا از زبان افرادی بیان شده که اهل تحقیق و اندیشه نبوده اند و بهتر است اصلا این موضوع را دنبال نکنیم. آنچه که مهم است، و قبلا هم گفته ام، اتفاقات بعد از آن و حرکات هوشمندانه جناب شمس و رسم ادب و احترام جناب مولانا در قبال ایشان است. بعد از این پرسش و پاسخ من یک بار دیگه نظر کاملم را در این مورد در قالب یک تصویر برای شما ارسال می کنم.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم تاجی:
سوالم اینه که چرا مولانا بعضی شعرهایش در وصف شمس سرود؟ درست که اونو انسان کامل یافت. ولی وقتی که پرده از اسرار برداشت براش و اونو اگاه کرد منظورم اینه که شمس تبریزی هم انسان آیا قابل پرستش؟
پاسخ:
دوست گرامی من دقیقا متوجه منظور شما نشدم ولی سعی می کنم جواب بدم. اگر در ابتدا حضور شمس تبریزی و بعد رویاها و خیال های ایشان در ذهن و قلب مولانا نبود، بزرگترین اثر ادبی عرفانی جهان بی شک سروده نمی شد. جناب مولانا در فیه ما فیه می فرمایند که در فضایی که به دنیا آمدند، کاری پست تر از شعر گویی وجود نداشته ولی این جناب شمس بودند که مولانا را به سمت شعر و موسیقی و سماع تشویق کردند و با شور و حال و اثرات همین کارها بود که این اشعار و به خصوص غزلیات سروده شد. در عرفان، رابطه بین استاد و شاگرد بسیار عمیق و تاثیرگذار و تاثیر پذیر است و اگر اینگونه نباشد، خاصیت های آن پدیدار نمی شود. شمس تبریزی مقام استادی و اثرگذاری را به حد کمال خود رساندند و مولانا نیز رسم ادب و قدردانی را به اوج منتهی خود رساند. بی شک اگر ما هم رفتار جناب مولانا در قبال شمس تبریزی را داشته باشیم، شمس زمان ما به سراغمان خواهد آمد که "جهان پر ز شمس تبریزی ست، کو مردی چو مولانا؟"
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقای کیوان:
با عرض سلام و ارادت، منظور حضرت مولانا از غلام قمر چیست؟ من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو. پیشاپیش از حسن توجه شما کمال تشکر و امتنان را دارم.
پاسخ:
شمس و آفتاب و خورشید در اشعار مولانا لقب شمس تبریزی هستند و در بیشتر موارد، قمر یا ماه نیز به ایشان نسبت داده شده. این را می توان از بیت " شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد، وان سیمبرم آمد وان کان زرم آمد" که غزل شماره 633 است دریافت. این غزل را به احتمال زیاد مولانا به مناسبت بازگشت شمس سروده اند. در بیت "من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو، پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو" نیز به احتمال زیاد مخاطب جناب شمس هستند.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش م.فرهادی
با عرض سلام و ادب مى خواستم بپرسم چرا ايشون اسمش تبريزى بوده و در ترکیه دفن شده اند؟
پاسخ:
نام کامل ایشان شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی است و در تبریز به دنیا آمده اند. از محل دفن جسم ایشان هیچ سند معتبر و موثقی در دست نیست و آن مسجدی که به نام مسجد شمس تبریزی نزدیک بارگاه مولانا است محل دفن ایشان نیست. محل دفن ایشان و اتفاقات بعد از خروج ایشان از قونیه را خواص دانند و بعد از اینکه بار دوم از قونیه رفتند، هیچ نشانی از ایشان در دست نیست. اگر ما به ایشان علاقه داریم و احترام می گذاریم، راهشان را باید برویم نه به دنبال محل دفنشان باشیم. بهتر است ما ایرانی ها به رسم یادبود ایشان، شهر خوی را محل دفنشان بدانیم.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقای فهیمی:
سلام. لطفا در مورد آشنایی شمس و مولانا بفرمایید که چگونه بود و حضرت مولانا شیفته چه چیزی از شمس شدند. داستان جدایی این دو را نیز مرحمت بفرمایید. ممنون
سری 1
پرسش خانم سمیه:
سوال من در مورد جریانیست که درباره ی سوالی که حضرت شمس از حضرت مولانا میپرسند, و حضرت مولانا از حالی که بهشون دست میده بخاطر اون سوال, از شتری که برآن سوار بودند, گویا می افتند یا پیاده میشوند! من میخواستم بدونم اون سوال چی بوده؟ ممنونم.
پاسخ:
دوست گرامی در این مورد روایات مختلفی است و اکثرا از زبان افرادی بیان شده که اهل تحقیق و اندیشه نبوده اند و بهتر است اصلا این موضوع را دنبال نکنیم. آنچه که مهم است، و قبلا هم گفته ام، اتفاقات بعد از آن و حرکات هوشمندانه جناب شمس و رسم ادب و احترام جناب مولانا در قبال ایشان است. بعد از این پرسش و پاسخ من یک بار دیگه نظر کاملم را در این مورد در قالب یک تصویر برای شما ارسال می کنم.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم تاجی:
سوالم اینه که چرا مولانا بعضی شعرهایش در وصف شمس سرود؟ درست که اونو انسان کامل یافت. ولی وقتی که پرده از اسرار برداشت براش و اونو اگاه کرد منظورم اینه که شمس تبریزی هم انسان آیا قابل پرستش؟
پاسخ:
دوست گرامی من دقیقا متوجه منظور شما نشدم ولی سعی می کنم جواب بدم. اگر در ابتدا حضور شمس تبریزی و بعد رویاها و خیال های ایشان در ذهن و قلب مولانا نبود، بزرگترین اثر ادبی عرفانی جهان بی شک سروده نمی شد. جناب مولانا در فیه ما فیه می فرمایند که در فضایی که به دنیا آمدند، کاری پست تر از شعر گویی وجود نداشته ولی این جناب شمس بودند که مولانا را به سمت شعر و موسیقی و سماع تشویق کردند و با شور و حال و اثرات همین کارها بود که این اشعار و به خصوص غزلیات سروده شد. در عرفان، رابطه بین استاد و شاگرد بسیار عمیق و تاثیرگذار و تاثیر پذیر است و اگر اینگونه نباشد، خاصیت های آن پدیدار نمی شود. شمس تبریزی مقام استادی و اثرگذاری را به حد کمال خود رساندند و مولانا نیز رسم ادب و قدردانی را به اوج منتهی خود رساند. بی شک اگر ما هم رفتار جناب مولانا در قبال شمس تبریزی را داشته باشیم، شمس زمان ما به سراغمان خواهد آمد که "جهان پر ز شمس تبریزی ست، کو مردی چو مولانا؟"
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقای کیوان:
با عرض سلام و ارادت، منظور حضرت مولانا از غلام قمر چیست؟ من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو. پیشاپیش از حسن توجه شما کمال تشکر و امتنان را دارم.
پاسخ:
شمس و آفتاب و خورشید در اشعار مولانا لقب شمس تبریزی هستند و در بیشتر موارد، قمر یا ماه نیز به ایشان نسبت داده شده. این را می توان از بیت " شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد، وان سیمبرم آمد وان کان زرم آمد" که غزل شماره 633 است دریافت. این غزل را به احتمال زیاد مولانا به مناسبت بازگشت شمس سروده اند. در بیت "من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو، پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو" نیز به احتمال زیاد مخاطب جناب شمس هستند.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش م.فرهادی
با عرض سلام و ادب مى خواستم بپرسم چرا ايشون اسمش تبريزى بوده و در ترکیه دفن شده اند؟
پاسخ:
نام کامل ایشان شمس الدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی است و در تبریز به دنیا آمده اند. از محل دفن جسم ایشان هیچ سند معتبر و موثقی در دست نیست و آن مسجدی که به نام مسجد شمس تبریزی نزدیک بارگاه مولانا است محل دفن ایشان نیست. محل دفن ایشان و اتفاقات بعد از خروج ایشان از قونیه را خواص دانند و بعد از اینکه بار دوم از قونیه رفتند، هیچ نشانی از ایشان در دست نیست. اگر ما به ایشان علاقه داریم و احترام می گذاریم، راهشان را باید برویم نه به دنبال محل دفنشان باشیم. بهتر است ما ایرانی ها به رسم یادبود ایشان، شهر خوی را محل دفنشان بدانیم.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقای فهیمی:
سلام. لطفا در مورد آشنایی شمس و مولانا بفرمایید که چگونه بود و حضرت مولانا شیفته چه چیزی از شمس شدند. داستان جدایی این دو را نیز مرحمت بفرمایید. ممنون
پاسخ:
به پاسخی که به خانم سمیه داده شده لطفا مراجعه کنید. در مورد قسمت دوم سوالتان باید بگم که جناب شمس به صورت کاملا ناگهانی از قونیه رفتند/برده شدند ولی این دو روح هرگز از هم جدا نشده اند.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش ن. امین پور
سلام و خدا قوّت. سوالي كه جوابش رو خيلي دوست دارم بدونم ارتباط بين شمس و مولاناست. كه آشنايي آن ها چگونه بوده و روند تاثير گذاري شون روي هم به چه صورت بوده ؟ و دومين موردي كه برام جالبه خود شمس و معرفي و شناخت بيشترش هست ممنون از شما .
پاسخ:
قسمت اول را پاسخ دادم. قسمت دوم سوال شما خوب است و در یک کلام باید بگویم که فرایند تاثیرگذاری جناب شمس بر روی مولانا به صورت ناگهانی و انفجاری نبوده بلکه به صورت تدریجی بوده و کمی طول کشید تا جناب مولانا قالب های سنتی و قدیمی خود را کنار بگذارند. برای آشنایی با شخصیت شمس تبریزی شما را به خواندن کتاب وزین مقالات شمس تبریزی که در سایت ما بارگذاری شده دعوت می کنم. شرح صفحه به صفحه این کتاب ان شا الله به زودی در سایت گذاشته خواهد شد. همچنین کتاب بسیار خوب دیگر "خط سوم" نوشته دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی است. در شرح اشعاری که در سایت گذاشته می شود، اشاراتی به شخصیت و منش و افکار جناب شمس تبریزی خواهد شد که باید پیگیر باشید.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم باستانی پور:
با سلام و عرض ادب.
بدين وسيله از زحمات شما و مطالب بسيار زيبا و اموزندتان كمال تشكر و قدر داني را دارم. در خصوص ازدواج شمس با دختر مولانا و دلايل مرگ دختر مولانا هرگز به پاسخ متقاعد كننده اي دست نيافتم موجب امتنان خواهد بود اگر ما را از نظرات خود بهره مند كنيد.
پاسخ:
سپاس از نظر لطف شما. گفته شده که جناب شمس با دختری که در حرم مولانا پرورده شده بودند ازدواج کرده اند ولی آن دختر بعد از مدتی در اثر بیماری فوت می کند (درست یا غلط بودنش به گردن تاریخ نویسان). جناب مولانا فقط دو پسر داشتند و دختر نداشتند اما ظاهرا پس از مرگ همسر اول خود، با خانم دیگری ازدواج می کنند که ظاهرا ایشان دختری از شوهر قبل خود داشته اند و جناب شمس با این دختر خوانده مولانا ازدواج می کنند (باز هم درست و غلط بودنش به عهده تذکره نویسان)
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم سلیمی:
با سلام و تشکر لطفا بفرمائید جناب مولانا بر اساس اطلاعات و تجربیات دیگران مثنوی را سروده یا از خودشان بوده و چگونه میشود به دنیای پس از مرگ دسترسی پیدا کرد؟
پاسخ:
با سپاس از شما، جناب مولانا با آثار شاعران قبل از خود آشنا بوده اند و برخی از داستان های کتاب های دیگر از جمله منطق الطیر عطار را در مثنوی تکرار کرده اند اما به شکلی جدید و با نتیجه گیری های متفاوت و بعضا بسیار والاتر. قمست دوم سوال شما را با سخنی از امام علی پاسخ می دهم که فرمودند "بزرگترین اسرار مرگ است". مولانا می فرمایند "از رفته میندیش و از آینده مترس" . یعنی به فکر مرگ نباش، در لحظه حال زندگی کن و آنچه که در توان داری در همین لحظه انجام بده. اگر بخواهم پاسخ عملی به سوال شما بدهم، شاید بتوان با مراقبه های بسیار عمیق، اطلاعاتی در این زمینه کسب کرد که باز هم درستی آن باید بررسی شود.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم شاهرخی:
سلام با تشکر از کانال مفید شما لطفا در حد درک اینجانب و خلاصه در باره عقاید اشاعره و معتزله توضیحاتی بفرمایید
به پاسخی که به خانم سمیه داده شده لطفا مراجعه کنید. در مورد قسمت دوم سوالتان باید بگم که جناب شمس به صورت کاملا ناگهانی از قونیه رفتند/برده شدند ولی این دو روح هرگز از هم جدا نشده اند.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش ن. امین پور
سلام و خدا قوّت. سوالي كه جوابش رو خيلي دوست دارم بدونم ارتباط بين شمس و مولاناست. كه آشنايي آن ها چگونه بوده و روند تاثير گذاري شون روي هم به چه صورت بوده ؟ و دومين موردي كه برام جالبه خود شمس و معرفي و شناخت بيشترش هست ممنون از شما .
پاسخ:
قسمت اول را پاسخ دادم. قسمت دوم سوال شما خوب است و در یک کلام باید بگویم که فرایند تاثیرگذاری جناب شمس بر روی مولانا به صورت ناگهانی و انفجاری نبوده بلکه به صورت تدریجی بوده و کمی طول کشید تا جناب مولانا قالب های سنتی و قدیمی خود را کنار بگذارند. برای آشنایی با شخصیت شمس تبریزی شما را به خواندن کتاب وزین مقالات شمس تبریزی که در سایت ما بارگذاری شده دعوت می کنم. شرح صفحه به صفحه این کتاب ان شا الله به زودی در سایت گذاشته خواهد شد. همچنین کتاب بسیار خوب دیگر "خط سوم" نوشته دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی است. در شرح اشعاری که در سایت گذاشته می شود، اشاراتی به شخصیت و منش و افکار جناب شمس تبریزی خواهد شد که باید پیگیر باشید.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم باستانی پور:
با سلام و عرض ادب.
بدين وسيله از زحمات شما و مطالب بسيار زيبا و اموزندتان كمال تشكر و قدر داني را دارم. در خصوص ازدواج شمس با دختر مولانا و دلايل مرگ دختر مولانا هرگز به پاسخ متقاعد كننده اي دست نيافتم موجب امتنان خواهد بود اگر ما را از نظرات خود بهره مند كنيد.
پاسخ:
سپاس از نظر لطف شما. گفته شده که جناب شمس با دختری که در حرم مولانا پرورده شده بودند ازدواج کرده اند ولی آن دختر بعد از مدتی در اثر بیماری فوت می کند (درست یا غلط بودنش به گردن تاریخ نویسان). جناب مولانا فقط دو پسر داشتند و دختر نداشتند اما ظاهرا پس از مرگ همسر اول خود، با خانم دیگری ازدواج می کنند که ظاهرا ایشان دختری از شوهر قبل خود داشته اند و جناب شمس با این دختر خوانده مولانا ازدواج می کنند (باز هم درست و غلط بودنش به عهده تذکره نویسان)
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم سلیمی:
با سلام و تشکر لطفا بفرمائید جناب مولانا بر اساس اطلاعات و تجربیات دیگران مثنوی را سروده یا از خودشان بوده و چگونه میشود به دنیای پس از مرگ دسترسی پیدا کرد؟
پاسخ:
با سپاس از شما، جناب مولانا با آثار شاعران قبل از خود آشنا بوده اند و برخی از داستان های کتاب های دیگر از جمله منطق الطیر عطار را در مثنوی تکرار کرده اند اما به شکلی جدید و با نتیجه گیری های متفاوت و بعضا بسیار والاتر. قمست دوم سوال شما را با سخنی از امام علی پاسخ می دهم که فرمودند "بزرگترین اسرار مرگ است". مولانا می فرمایند "از رفته میندیش و از آینده مترس" . یعنی به فکر مرگ نباش، در لحظه حال زندگی کن و آنچه که در توان داری در همین لحظه انجام بده. اگر بخواهم پاسخ عملی به سوال شما بدهم، شاید بتوان با مراقبه های بسیار عمیق، اطلاعاتی در این زمینه کسب کرد که باز هم درستی آن باید بررسی شود.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم شاهرخی:
سلام با تشکر از کانال مفید شما لطفا در حد درک اینجانب و خلاصه در باره عقاید اشاعره و معتزله توضیحاتی بفرمایید
پاسخ:
دوست عزیز گرچه ترجیح می دهم وارد این مباحث و دسته بندی ها نشوم ولی به رسم احترام، پاسخ سوال شما را از منبع ویکیپدیا اعلام می کنم:
معتزله از جریانهای اصلی کلامی در میان اهل سنت است. ایشان بر خلاف اهل حدیث که انبوه حدیثهای اصیل و جعلی پیامبر و صحابه را مورد توجه خود قرار داده بودند، عقل و خرد را به تنهایی برای پیروی از اسلام راستین کافی می دانستند. و گاهی نظرات فلاسفه را با دین مخلوط می ساختند. بعدها اشاعره برخاستند و جانشین اهل حدیث شدند.اشاعره را می توان جمع میان معتزله و اهل حدیث دانست ولی آنها نیز عقاید معتزله را مردود می دانستند.
تاکید معتزله بر روی عقل آنچنان جدی بود که بر خلاف بسیاری از فقها که حدیث را مطلق می دانستند آنان اعتقاد داشتند که در تعارض حدیث با عقل، عقل مقدم است. به علاوه و باز بر خلاف نظر بسیاری از علما، اعمال و احادیث صحابه را مطلق و لازمالاجرا نمیدانستند
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقای کشاورز:
سلام. ممنون از زحمات همه گروه. شخص من انواع و اقسام داستان در مورد زندگی و حتی اشنایی این دو بزرگوار شنیدم. لطفا شما بهترین مرجع رو معرفی کنید. ممنون. خدانگهدار
پاسخ:
سپاس از شما. کتاب پله پله تا ملاقات خدا اثر دکتر زرین کوب را مطالعه بفرمایید.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم هانا:
سلام سایت خیلی خوبی دارید جایی میشناسید که عرفان مولانا و شمس تبریزی در تهران یا کرج اموزش دهد؟
پاسخ: سپاس از نظر شما. من فرد خاصی را نمی شناسم که به شما معرفی کنم ولی پیشنهاد من این است که خودتان اقدام کنید و با مطالعه آثار مولانا و کتاب هایی که شرح آنها را نوشته اند این راه را طی کنید و به دنبال فرد خاصی نباشید. تنها فرد خاص خود جناب مولانا و شمس هستند که به بهترین شیوه آموزه هایشان را بیان کرده اند. سایت هم در حال بارگذاری تمامی این آثار با اعراب گذاری دقیق است و شرح ها هم کم کم نوشته می شوند.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم لیلا:
آیا شمس و مولانا شیعه بودند؟
پاسخ:
دوست گرامی، دو مساله در این مورد وجود دارد. یک اینکه این تقسیم بندی که امروزه با این شدت و حدّت در مورد شیعه و سنی وجود دارد در زمان مولانا نبوده و دوم اینکه ایشان شخصیتی فرا مذهبی دارند و با مطالعه آثار ایشان پی می بریم که گرایششان به وحدت و هم دلی ادیان الهی و مذاهب بوده نه فحاشی و عربده کشی که امروزه وجود دارد. ایشان هم شخصیت های شیعی به خصوص حضرت علی را ستوده اند و بیت معروف " از علی آموز اخلاص عمل، شیر حق را دان مطهر از دغل" از ایشان است و هم شخصیت های اهل تسنن. هم پیامبران ادیان مسیحیت و یهودیت را ارج نهاده اند و هم در وصف نبی اکرم بیت " نام احمد نام جمله انبیاست، چونکه صد آمد نود هم پیش ماست" را در مثنوی شریفشان بیان کرده اند. برای همین است که بی اغراق می توان ایشان را منجی صلح ادیان و حتی صلح انسان ها نامید. بی دلیل نیست که ترجمه نیمه اشعار ایشان در آمریکا پرفروش ترین کتاب می شود.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم حق دوست:
با سلام و تشکر فراوان از شما. اگر ممکنه ترجمه فارسی فصولی که در کتاب فیه ما فیه به صورت عربی آمده را بفرمایید.
پاسخ:
ترجمه این متن ها حتما به زودی در سایت بارگذاری خواهد شد.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم/آقای دستوریان:
سلام. اگه ممکنه از ابتدا داستان مولانا و شمس رو بیان کنید.
پاسخ:
سلام به شما. کتابی به زبان انگلیسی در این زمینه وجود دارد که در حال برنامه ریزی برای ترجمه و چاپ آن به زبان فارسی هستیم.
🌿🌿🌿🌿🌿
و در پایان دو نمونه از دهها ابراز لطف شما را اینجا می گذاریم و خدا را شاکریم که در این عصر هیاهوی بی هویتی، همراهانی داریم که وقتی ندایی جاودان از 800 سال پیش را بازخوانی می کنیم، اینگونه ابراز لطف و قدردانی می کنند.
خانم میترا:
سلام بسیار بسیار از شما ممنونم که باعث شدید دوباره به زندگی شاد و امید و عشق به آدمها برگردم و خودم را پیدا کنم.
خانم/آقای اوحدی:
درود بر شما عزیزان و بزرگواران. تلاش و زحمت شما خوبان باعث شد که من بیش از پیش با حضرت مولانا و همچنین جناب شمس آشنا شوم اگر قبلا هفته ای یکبار از اشعار و مطالب این عزیزان استفاده میکردم، الان به لطف شما سروران روزی چند بار به این کانال ارزشمند می آیم و زندگیم دگرگون شده ، امید است به همت شما عزیزان همه ی مردم ایران عزیز با این دو گوهر علم و ادب و عرفان و... که در کل دنیا همتایی ندارند آشنا شوند و استفاده ببرند.
هم چنان موفق و سربلند باشید... .
از صمیم قلب سپاس گذارم.
—---------------------
همراهان گرامی برای ارسال پرسش های خود لطفا از ایمیل info@shamsrumi.com استفاده کنید.
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلی تو ای تو سلطان سخن
دوست عزیز گرچه ترجیح می دهم وارد این مباحث و دسته بندی ها نشوم ولی به رسم احترام، پاسخ سوال شما را از منبع ویکیپدیا اعلام می کنم:
معتزله از جریانهای اصلی کلامی در میان اهل سنت است. ایشان بر خلاف اهل حدیث که انبوه حدیثهای اصیل و جعلی پیامبر و صحابه را مورد توجه خود قرار داده بودند، عقل و خرد را به تنهایی برای پیروی از اسلام راستین کافی می دانستند. و گاهی نظرات فلاسفه را با دین مخلوط می ساختند. بعدها اشاعره برخاستند و جانشین اهل حدیث شدند.اشاعره را می توان جمع میان معتزله و اهل حدیث دانست ولی آنها نیز عقاید معتزله را مردود می دانستند.
تاکید معتزله بر روی عقل آنچنان جدی بود که بر خلاف بسیاری از فقها که حدیث را مطلق می دانستند آنان اعتقاد داشتند که در تعارض حدیث با عقل، عقل مقدم است. به علاوه و باز بر خلاف نظر بسیاری از علما، اعمال و احادیث صحابه را مطلق و لازمالاجرا نمیدانستند
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقای کشاورز:
سلام. ممنون از زحمات همه گروه. شخص من انواع و اقسام داستان در مورد زندگی و حتی اشنایی این دو بزرگوار شنیدم. لطفا شما بهترین مرجع رو معرفی کنید. ممنون. خدانگهدار
پاسخ:
سپاس از شما. کتاب پله پله تا ملاقات خدا اثر دکتر زرین کوب را مطالعه بفرمایید.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم هانا:
سلام سایت خیلی خوبی دارید جایی میشناسید که عرفان مولانا و شمس تبریزی در تهران یا کرج اموزش دهد؟
پاسخ: سپاس از نظر شما. من فرد خاصی را نمی شناسم که به شما معرفی کنم ولی پیشنهاد من این است که خودتان اقدام کنید و با مطالعه آثار مولانا و کتاب هایی که شرح آنها را نوشته اند این راه را طی کنید و به دنبال فرد خاصی نباشید. تنها فرد خاص خود جناب مولانا و شمس هستند که به بهترین شیوه آموزه هایشان را بیان کرده اند. سایت هم در حال بارگذاری تمامی این آثار با اعراب گذاری دقیق است و شرح ها هم کم کم نوشته می شوند.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم لیلا:
آیا شمس و مولانا شیعه بودند؟
پاسخ:
دوست گرامی، دو مساله در این مورد وجود دارد. یک اینکه این تقسیم بندی که امروزه با این شدت و حدّت در مورد شیعه و سنی وجود دارد در زمان مولانا نبوده و دوم اینکه ایشان شخصیتی فرا مذهبی دارند و با مطالعه آثار ایشان پی می بریم که گرایششان به وحدت و هم دلی ادیان الهی و مذاهب بوده نه فحاشی و عربده کشی که امروزه وجود دارد. ایشان هم شخصیت های شیعی به خصوص حضرت علی را ستوده اند و بیت معروف " از علی آموز اخلاص عمل، شیر حق را دان مطهر از دغل" از ایشان است و هم شخصیت های اهل تسنن. هم پیامبران ادیان مسیحیت و یهودیت را ارج نهاده اند و هم در وصف نبی اکرم بیت " نام احمد نام جمله انبیاست، چونکه صد آمد نود هم پیش ماست" را در مثنوی شریفشان بیان کرده اند. برای همین است که بی اغراق می توان ایشان را منجی صلح ادیان و حتی صلح انسان ها نامید. بی دلیل نیست که ترجمه نیمه اشعار ایشان در آمریکا پرفروش ترین کتاب می شود.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش آقا/خانم حق دوست:
با سلام و تشکر فراوان از شما. اگر ممکنه ترجمه فارسی فصولی که در کتاب فیه ما فیه به صورت عربی آمده را بفرمایید.
پاسخ:
ترجمه این متن ها حتما به زودی در سایت بارگذاری خواهد شد.
🌿🌿🌿🌿🌿
پرسش خانم/آقای دستوریان:
سلام. اگه ممکنه از ابتدا داستان مولانا و شمس رو بیان کنید.
پاسخ:
سلام به شما. کتابی به زبان انگلیسی در این زمینه وجود دارد که در حال برنامه ریزی برای ترجمه و چاپ آن به زبان فارسی هستیم.
🌿🌿🌿🌿🌿
و در پایان دو نمونه از دهها ابراز لطف شما را اینجا می گذاریم و خدا را شاکریم که در این عصر هیاهوی بی هویتی، همراهانی داریم که وقتی ندایی جاودان از 800 سال پیش را بازخوانی می کنیم، اینگونه ابراز لطف و قدردانی می کنند.
خانم میترا:
سلام بسیار بسیار از شما ممنونم که باعث شدید دوباره به زندگی شاد و امید و عشق به آدمها برگردم و خودم را پیدا کنم.
خانم/آقای اوحدی:
درود بر شما عزیزان و بزرگواران. تلاش و زحمت شما خوبان باعث شد که من بیش از پیش با حضرت مولانا و همچنین جناب شمس آشنا شوم اگر قبلا هفته ای یکبار از اشعار و مطالب این عزیزان استفاده میکردم، الان به لطف شما سروران روزی چند بار به این کانال ارزشمند می آیم و زندگیم دگرگون شده ، امید است به همت شما عزیزان همه ی مردم ایران عزیز با این دو گوهر علم و ادب و عرفان و... که در کل دنیا همتایی ندارند آشنا شوند و استفاده ببرند.
هم چنان موفق و سربلند باشید... .
از صمیم قلب سپاس گذارم.
—---------------------
همراهان گرامی برای ارسال پرسش های خود لطفا از ایمیل info@shamsrumi.com استفاده کنید.
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلی تو ای تو سلطان سخن
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
🌾
آواز: #استاد_شهرام_ناظري
شعر: #غزل_مولانا
🌾
@shamsmowlana
Www.shamsrumi.com
🌾
آواز: #استاد_شهرام_ناظري
شعر: #غزل_مولانا
🌾
@shamsmowlana
Www.shamsrumi.com
شمس تبریزی و مولانا
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام 🌾 آواز: #استاد_شهرام_ناظري شعر: #غزل_مولانا 🌾 @shamsmowlana Www.shamsrumi.com
🌾
#غزل_مولانا
@shamsmowlana
🌾
این بار من یک بارگی, در عاشقی پیچیدهام
این بار من یک بارگی, از عافیت ببریدهام
🌾
دل را ز خود برکندهام, با چیز دیگر زندهام
عقل و دل و اندیشه را, از بیخ و بن سوزیدهام
🌾
ای مردمان ای مردمان, از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن, کاندر دل اندیشیدهام
🌾
دیوانه کوکب ریخته, از شور من بگریخته
من با اجل آمیخته, در نیستی پریدهام
🌾
امروز عقل من ز من, یک بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا, پنداشت من نادیدهام
🌾
من خود کجا ترسم از او, شکلی بکردم بهر او
من گیج کی باشم ولی, قاصد چنین گیجیدهام
🌾
از کاسهٔ استارگان, وز خون گردون فارغم
بهر گدارویان بسی, من کاسهها لیسیدهام
🌾
من از برای مصلحت, در حبس دنیا ماندهام
حبس از کجا من از کجا, مال که را دزدیدهام
🌾
در حبس تن غرقم به خون, وز اشک چشم هر حرون
دامان خون آلود را, در خاک می مالیدهام
🌾
مانند طفلی در شکم, من پرورش دارم ز خون
یک بار زاید آدمی, من بارها زاییدهام
🌾
چندانک خواهی درنگر, در من که نشناسی مرا
زیرا از آن کم دیدهای, من صدصفت گردیدهام
🌾
در دیده من اندرآ, وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها, منزلگهی بگزیدهام
🌾
تو مست مست سرخوشی, من مست بیسر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی, من بیدهان خندیدهام
🌾
من طرفه مرغم کز چمن, با اشتهای خویشتن
بیدام و بیگیرندهای, اندر قفس خیزیدهام
🌾
زیرا قفس با دوستان, خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان, در چاه آرامیدهام
🌾
در زخم او زاری مکن, دعوی بیماری مکن
صد جان شیرین دادهام, تا این بلا بخریدهام
🌾
چون کرم پیله در بلا, در اطلس و خز می روی
بشنو ز کرم پیله هم, کاندر قبا پوسیدهام
🌾
پوسیدهای در گور تن, رو پیش اسرافیل من
کز بهر من در صور دم, کز گور تن ریزیدهام
🌾
نی نی چو باز ممتحن, بردوز چشم از خویشتن
مانند طاووسی نکو, من دیبهها پوشیدهام
🌾
پیش طبیبش سر بنه, یعنی مرا تریاق ده
زیرا در این دام نزه, من زهرها نوشیدهام
🌾
تو پیش حلوایی جان, شیرین و شیرین جان شوی
زیرا من از حلوای جان, چون نیشکر بالیدهام
🌾
عین تو را حلوا کند, به زانک صد حلوا دهد
من لذت حلوای جان, جز از لبش نشنیدهام
🌾
خاموش کن کاندر سخن, حلوا بیفتد از دهن
بی گفت مردم بو برد زان, سان که من بوییدهام
🌾
هر غورهای نالان شده, کای شمس تبریزی بیا
کز خامی و بیلذتی, در خویشتن چغزیدهام
🌾
#غزل_مولانا
@shamsmowlana
🌾
این بار من یک بارگی, در عاشقی پیچیدهام
این بار من یک بارگی, از عافیت ببریدهام
🌾
دل را ز خود برکندهام, با چیز دیگر زندهام
عقل و دل و اندیشه را, از بیخ و بن سوزیدهام
🌾
ای مردمان ای مردمان, از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن, کاندر دل اندیشیدهام
🌾
دیوانه کوکب ریخته, از شور من بگریخته
من با اجل آمیخته, در نیستی پریدهام
🌾
امروز عقل من ز من, یک بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا, پنداشت من نادیدهام
🌾
من خود کجا ترسم از او, شکلی بکردم بهر او
من گیج کی باشم ولی, قاصد چنین گیجیدهام
🌾
از کاسهٔ استارگان, وز خون گردون فارغم
بهر گدارویان بسی, من کاسهها لیسیدهام
🌾
من از برای مصلحت, در حبس دنیا ماندهام
حبس از کجا من از کجا, مال که را دزدیدهام
🌾
در حبس تن غرقم به خون, وز اشک چشم هر حرون
دامان خون آلود را, در خاک می مالیدهام
🌾
مانند طفلی در شکم, من پرورش دارم ز خون
یک بار زاید آدمی, من بارها زاییدهام
🌾
چندانک خواهی درنگر, در من که نشناسی مرا
زیرا از آن کم دیدهای, من صدصفت گردیدهام
🌾
در دیده من اندرآ, وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها, منزلگهی بگزیدهام
🌾
تو مست مست سرخوشی, من مست بیسر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی, من بیدهان خندیدهام
🌾
من طرفه مرغم کز چمن, با اشتهای خویشتن
بیدام و بیگیرندهای, اندر قفس خیزیدهام
🌾
زیرا قفس با دوستان, خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان, در چاه آرامیدهام
🌾
در زخم او زاری مکن, دعوی بیماری مکن
صد جان شیرین دادهام, تا این بلا بخریدهام
🌾
چون کرم پیله در بلا, در اطلس و خز می روی
بشنو ز کرم پیله هم, کاندر قبا پوسیدهام
🌾
پوسیدهای در گور تن, رو پیش اسرافیل من
کز بهر من در صور دم, کز گور تن ریزیدهام
🌾
نی نی چو باز ممتحن, بردوز چشم از خویشتن
مانند طاووسی نکو, من دیبهها پوشیدهام
🌾
پیش طبیبش سر بنه, یعنی مرا تریاق ده
زیرا در این دام نزه, من زهرها نوشیدهام
🌾
تو پیش حلوایی جان, شیرین و شیرین جان شوی
زیرا من از حلوای جان, چون نیشکر بالیدهام
🌾
عین تو را حلوا کند, به زانک صد حلوا دهد
من لذت حلوای جان, جز از لبش نشنیدهام
🌾
خاموش کن کاندر سخن, حلوا بیفتد از دهن
بی گفت مردم بو برد زان, سان که من بوییدهام
🌾
هر غورهای نالان شده, کای شمس تبریزی بیا
کز خامی و بیلذتی, در خویشتن چغزیدهام
🌾
من طرفه مرغم کز چمن, با اشتهای خویشتن
بی دام و بی گیرنده ای, اندر قفس خیزیده ام
🌻
زیرا قفس با دوستان, خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان, در چاه آرامیده ام
🌻
#غزل_مولانا
@shamsmowlana
بی دام و بی گیرنده ای, اندر قفس خیزیده ام
🌻
زیرا قفس با دوستان, خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان, در چاه آرامیده ام
🌻
#غزل_مولانا
@shamsmowlana