@SeyedMojtabaNavandi
خاطره ای از انتخابات سال 84/
احمدی نژاد را نمی شناسم، به شهردار تهران رای خواهم داد
بهار 1384 و تنها طی کمتر از دوسالی که دکتر احمدی نژاد شهردار تهران شده بود، آن قدر آوازه #خدمت_بی_منت ، #مردم_داری ، #ساده_زیستی ، #کارآمدی ، #انقلابی_گری ، #دینداری ، #حلال_و_حرام_شناسی و ... او در این مدت در سراسر کشور پیچیده بود که آن روزهای اول بهار 1384 خیلی ها حتی نمی دانستند نام شهردار وقت تهران،احمدی نژاد است ولی از خصوصیات فوق العاده اش می گفتند و خیلی جاها او را با نام شهردار تهران می شناختند. و همان طور که عرض کردم این آشنایی مربوط به یک دوره طولانی نبود، بلکه اخلاص احمدی نژاد باعث شده بود در این مدت کوتاه کمتر از دو سال، اسم خودش خیلی بر سر زبان ها نیفتد ولی خدمات شهرداری تهران در این دوره به گوش مردم در دورترین روستاها برسد که در این زمینه می خواهم خاطره ای خدمتتان عرض کنم.
در یکی از روزهای بهار 1384 قرار بود دکتر احمدی نژاد سفری دو روزه به چند شهر استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و فارس داشته باشد. در صبح روز دوم این سفر که بنده هم حضور داشتم، ون حامل دکتر احمدی نژاد در یکی از روستاها متوقف شد تا دکتر بر سر مزار شهدای آن روستا حاضر شود. پیرمردی از اهالی آنجا که از حضور این جمع غریبه در آن روستا متعجب شده بود، از هویت جمع سوال کرد و پاسخ شنید که «دکتر احمدی نژاد، یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری هستند».
پیرمرد در حالیکه شاکی شده بود می گفت : «من احمدی نژاد را نمی شناسم، من فقط به شهردار جدید تهران رای خواهم داد. این آقای احمدی نژاد هم اگر خیلی مرد است و می خواهد به مردم خدمت کند باید به نفع شهردار جدید تهران انصراف دهد».
اما وقتی شنید دکتر احمدی نژاد همان شهردار وقت تهران است، در حالی که اشک شوق چشمانش را گرفته بود، دکتر را در آغوش گرفت...
بنده و سایر دوستان از صحنه های مشابه این خاطره در بهار 1384 کم ندیدم. در آن ایام دکتر احمدی نژاد در حالی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شده بود که هر یک از 5 جریان سیاسی آن زمان یعنی "راستی های سنتی"، "گروه های تازه تاسیس آن زمان جناح راست"، "چپ های سنتی"، "گروه هایی از چپ که بعد از دوم خرداد 76 تاسیس شده بودند" و همچنین "کارگزاران سازندگی"، از 5 کاندیدای مختلف حمایت می کردند و در آن دوره دکتر احمدی نژاد و حامیان مردمی ایشان نه درباره #صلاحیت_کاندیداهای_دیگر و رقبا اظهارنظر می کردند، و نه علاقمند بودند که یک سلیقه سیاسی دارای حداقل شرایط تعیین شده در قانون برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری حذف شود تا مثلا بخشی از آرای سبدش به سبد دکتر اضافه شود؛ چراکه معتقد بودند اگر یک سلیقه سیاسی که حداقل های مشخص شده در قانون را داشته باشد و بتواند حتی یک درصد هم به میزان مشارکت مردم در انتخابات اضافه کند، این بالارفتن مشارکت مردم، در سرنوشت و آینده کشور بسیار مهم خواهدبود.
یادم نمی رود آن روزها وقتی هر یک از سران دو جریان فعال در جناح راست که از قضا در نهایت خودشان هم دو کاندیدای کاملا مختلف و جدا معرفی کردند، به دکتر احمدی نژاد می گفتند «تو که رای نداری!» جمله ای با این مضمون می شنیدند که «اگر بنده رای ندارم و جای شما را تنگ نمی کنم پس نگران چه چیزی هستید؟! بروید از کاندیدایی که فکر می کنید رای دارد حمایت کنید».
آن روز دکتر احمدی نژاد احساس تکلیف کرد و آمد و اصلا به این فکر نمی کرد که اگر رای نیاورد چه خواهدشد، بلکه تنها به تکلیفی که بر گردن خود احساس می کرد عمل کرد. اکنون نیز پس از 12 سال، معاون ایشان یعنی آقای بقایی در قبال شرایط کنونی کشور احساس تکلیف کرده و آمده است. لذا اگر جناح های مختلف سیاسی احساس می کنند او رای ندارد، پس نگران چه چیزی هستند که برای عملیات علیه او به اشتراک و اتحاد رسیده اند؟!
و العاقبه للمتقین
#بقایی
#معاون_احمدی_نژاد
👈 کانال گاه نگارهای سیدمجتبی:
@SeyedMojtabaNavandi
https://t.me/SeyedMojtabaNavandi
خاطره ای از انتخابات سال 84/
احمدی نژاد را نمی شناسم، به شهردار تهران رای خواهم داد
بهار 1384 و تنها طی کمتر از دوسالی که دکتر احمدی نژاد شهردار تهران شده بود، آن قدر آوازه #خدمت_بی_منت ، #مردم_داری ، #ساده_زیستی ، #کارآمدی ، #انقلابی_گری ، #دینداری ، #حلال_و_حرام_شناسی و ... او در این مدت در سراسر کشور پیچیده بود که آن روزهای اول بهار 1384 خیلی ها حتی نمی دانستند نام شهردار وقت تهران،احمدی نژاد است ولی از خصوصیات فوق العاده اش می گفتند و خیلی جاها او را با نام شهردار تهران می شناختند. و همان طور که عرض کردم این آشنایی مربوط به یک دوره طولانی نبود، بلکه اخلاص احمدی نژاد باعث شده بود در این مدت کوتاه کمتر از دو سال، اسم خودش خیلی بر سر زبان ها نیفتد ولی خدمات شهرداری تهران در این دوره به گوش مردم در دورترین روستاها برسد که در این زمینه می خواهم خاطره ای خدمتتان عرض کنم.
در یکی از روزهای بهار 1384 قرار بود دکتر احمدی نژاد سفری دو روزه به چند شهر استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و فارس داشته باشد. در صبح روز دوم این سفر که بنده هم حضور داشتم، ون حامل دکتر احمدی نژاد در یکی از روستاها متوقف شد تا دکتر بر سر مزار شهدای آن روستا حاضر شود. پیرمردی از اهالی آنجا که از حضور این جمع غریبه در آن روستا متعجب شده بود، از هویت جمع سوال کرد و پاسخ شنید که «دکتر احمدی نژاد، یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری هستند».
پیرمرد در حالیکه شاکی شده بود می گفت : «من احمدی نژاد را نمی شناسم، من فقط به شهردار جدید تهران رای خواهم داد. این آقای احمدی نژاد هم اگر خیلی مرد است و می خواهد به مردم خدمت کند باید به نفع شهردار جدید تهران انصراف دهد».
اما وقتی شنید دکتر احمدی نژاد همان شهردار وقت تهران است، در حالی که اشک شوق چشمانش را گرفته بود، دکتر را در آغوش گرفت...
بنده و سایر دوستان از صحنه های مشابه این خاطره در بهار 1384 کم ندیدم. در آن ایام دکتر احمدی نژاد در حالی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شده بود که هر یک از 5 جریان سیاسی آن زمان یعنی "راستی های سنتی"، "گروه های تازه تاسیس آن زمان جناح راست"، "چپ های سنتی"، "گروه هایی از چپ که بعد از دوم خرداد 76 تاسیس شده بودند" و همچنین "کارگزاران سازندگی"، از 5 کاندیدای مختلف حمایت می کردند و در آن دوره دکتر احمدی نژاد و حامیان مردمی ایشان نه درباره #صلاحیت_کاندیداهای_دیگر و رقبا اظهارنظر می کردند، و نه علاقمند بودند که یک سلیقه سیاسی دارای حداقل شرایط تعیین شده در قانون برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری حذف شود تا مثلا بخشی از آرای سبدش به سبد دکتر اضافه شود؛ چراکه معتقد بودند اگر یک سلیقه سیاسی که حداقل های مشخص شده در قانون را داشته باشد و بتواند حتی یک درصد هم به میزان مشارکت مردم در انتخابات اضافه کند، این بالارفتن مشارکت مردم، در سرنوشت و آینده کشور بسیار مهم خواهدبود.
یادم نمی رود آن روزها وقتی هر یک از سران دو جریان فعال در جناح راست که از قضا در نهایت خودشان هم دو کاندیدای کاملا مختلف و جدا معرفی کردند، به دکتر احمدی نژاد می گفتند «تو که رای نداری!» جمله ای با این مضمون می شنیدند که «اگر بنده رای ندارم و جای شما را تنگ نمی کنم پس نگران چه چیزی هستید؟! بروید از کاندیدایی که فکر می کنید رای دارد حمایت کنید».
آن روز دکتر احمدی نژاد احساس تکلیف کرد و آمد و اصلا به این فکر نمی کرد که اگر رای نیاورد چه خواهدشد، بلکه تنها به تکلیفی که بر گردن خود احساس می کرد عمل کرد. اکنون نیز پس از 12 سال، معاون ایشان یعنی آقای بقایی در قبال شرایط کنونی کشور احساس تکلیف کرده و آمده است. لذا اگر جناح های مختلف سیاسی احساس می کنند او رای ندارد، پس نگران چه چیزی هستند که برای عملیات علیه او به اشتراک و اتحاد رسیده اند؟!
و العاقبه للمتقین
#بقایی
#معاون_احمدی_نژاد
👈 کانال گاه نگارهای سیدمجتبی:
@SeyedMojtabaNavandi
https://t.me/SeyedMojtabaNavandi
Telegram
کانال گاهنگارهای سیدمجتبی
محل انتشار دیدگاههای سیدمجتبی ناوندی، سردبیر اسبق روزنامه ایران
ارتباط با من:
@MojtabaNavandi
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/navandi
ارتباط با من:
@MojtabaNavandi
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/navandi
دعوت از آقای روحانی برای #مناظره در حضور #مردم پیرامون #حقوق_شهروندی در میدان #آزادی
متن خبر در کانال حمید بقایی:
https://t.me/SeyedMojtabaNavandi/2081
✍🏻 گاه نگارهای سیدمجتبی:
@SeyedMojtabaNavandi
متن خبر در کانال حمید بقایی:
https://t.me/SeyedMojtabaNavandi/2081
✍🏻 گاه نگارهای سیدمجتبی:
@SeyedMojtabaNavandi