🔖 وقتی همه متوجه اومدنش میشن سالن پر میشه از فریادهای بیامان اکسوالا. سهون هم با چشمای ستاره بارون و لبخندی که زیر ماسکش پنهان شده براشون دست تکون میده (⊼⌔⊼ )
بکهیون: هنوز بهتون نگفتم ولی سهونی امروز اومده اینجا، خیلی ممنونم ازش. البته شاید الان اینجا نباشه...اینجاست؟
سهون: * دستاشو میبره بالا* 🙌🏻
بکهیون: آه، اون اینجاست؟ سهونشی لطفا سلام کن به همه ~! ^ㅅ^
سهون: *بلند میشه برای فنا دست تکون میده و تعظیم میکنه، به بکهیون اشاره میکنه تا به گفتگوش ادامه بده*
بکهیون: آه، هههه~ ^ㅅ^ دلتون خیلی برای سهونی تنگ شده، درسته؟
فنا : بلههه~!
بکهیون: همگی، لطفا به جلو نگاه کنید. به جلوتون نگاه کنید. هی ! شماهایی که اونجایین ! به جلو نگاه کنین ~
سهونی ما امروز باهام تماس گرفت و ازم پرسید که میتونه امروز بیاد کنسرت؟ و اومد، ممنونم ازش. بقیه اعضا قبلا اومده بودن ولی سهون اونموقع فرصتشو نداشت. همونطور که انتظار میرفت به خاطراینکه گروه خونیش Oـه؟ اون خیلی وفاداره.
درس کد امروز سفید بود ولی سهون مشکی پوشیده با خودم میگفتم این کیه که مشکی پوشیده؟ بعد فهمیدم آه سهونیه!ㅋㅋ همگی لطفا براش دست بزنید.
ㅤㅤㅤ૮ 📱 𝗌𝖾𝖻𝖺𝖾𝗄 𝖺𝗎 ◞
چه اتفاقی میافته اگه سهون به علاقهاش نسبت به رقیب کاریش اشاره کنه، اما فراموش کنه اکانتش رو تغییر بده؟!
چه اتفاقی میافته اگه سهون به علاقهاش نسبت به رقیب کاریش اشاره کنه، اما فراموش کنه اکانتش رو تغییر بده؟!