سرخط
Photo
🔴 باز هم زن کشی
رکنا از قتل نوجوان ۱۴ سالهای به نام مبینا سوری به دست مردان خانواده و همسرش در روستای پادروند لرستان خبر داده است.
بهگفته شاهدان محلی علل قتل "ناموسی" یا به عبارت دقیقتر شائبه ارتباط این قربانی کودک همسری با یکی از جوانان روستا بوده است.
به گفته یکی از اهالی پادروند: «یک نفر به پدر همسر مبینا گفته بود که نیمه شب جوانی وارد خانه آنها شده است.اما شوهر مبینا خانه بود و این حرف نمیتوانست صحت داشته باشد. اما همین حرف باعث شد که خانواده مبینا یعنی عموها و برادر او همچنین عموی همسرش و پدر همسرش به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است. تا اینکه ماموران پلیس برای تحقیقات وارد عمل شدند و مظنونین پرونده را بازداشت کردند. گفته میشود عامل قتل یکی از فامیل های خود مبیناست. به همین دلیل خانوادهاش بابت قتل او شکایتی نکردهاند».
♦️مردسالاری و جمهوری اسلامی دست در دست هم برای "زن کشی" نقشه میکشند! هنوز رد خون رومینا اشرفی که هم سن این روزهای مبینا بود، بر داسی که پدرش با آن سر از تنش جدا کرد پاک نشده است، هنوز بهمنشیر بوی خون فاطمه ۱۹ ساله را میدهد که همسرش کنار شط سر از تنش جدا کرد، هنوز هر میلهای میتواند یادآور قتل ریحانه ۲۳ ساله در کرمان باشد. هنوز هر شعله آتشی در دامنههای زاگرس یا مقابل دادگاهها، میتواند لباس گر گرفته زنان لر، کرد یا دختر آبی باشد که خودکشی را بر حیات با ذلت ترجیح دادهاند؛ اما قانون کجای این بازی یکسویه مردانه است؟
قانون با پشتوانه فقه و شریعت در جمهوری اسلامی همان جای همیشگیاش ایستاده است؛ سوی قدرت و مردسالاری! سالانه دستکم ۴۰۰ زن قربانی "زن کشی" یا قتل با انگیزههای مردسالاری میشوند و همچنان قانون سوی دیگر میدان برای شستن خون از دست قاتلان در تلاش است.
#مبینا_سوری
#زن_کشی
@sarkhatism
رکنا از قتل نوجوان ۱۴ سالهای به نام مبینا سوری به دست مردان خانواده و همسرش در روستای پادروند لرستان خبر داده است.
بهگفته شاهدان محلی علل قتل "ناموسی" یا به عبارت دقیقتر شائبه ارتباط این قربانی کودک همسری با یکی از جوانان روستا بوده است.
به گفته یکی از اهالی پادروند: «یک نفر به پدر همسر مبینا گفته بود که نیمه شب جوانی وارد خانه آنها شده است.اما شوهر مبینا خانه بود و این حرف نمیتوانست صحت داشته باشد. اما همین حرف باعث شد که خانواده مبینا یعنی عموها و برادر او همچنین عموی همسرش و پدر همسرش به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است. تا اینکه ماموران پلیس برای تحقیقات وارد عمل شدند و مظنونین پرونده را بازداشت کردند. گفته میشود عامل قتل یکی از فامیل های خود مبیناست. به همین دلیل خانوادهاش بابت قتل او شکایتی نکردهاند».
♦️مردسالاری و جمهوری اسلامی دست در دست هم برای "زن کشی" نقشه میکشند! هنوز رد خون رومینا اشرفی که هم سن این روزهای مبینا بود، بر داسی که پدرش با آن سر از تنش جدا کرد پاک نشده است، هنوز بهمنشیر بوی خون فاطمه ۱۹ ساله را میدهد که همسرش کنار شط سر از تنش جدا کرد، هنوز هر میلهای میتواند یادآور قتل ریحانه ۲۳ ساله در کرمان باشد. هنوز هر شعله آتشی در دامنههای زاگرس یا مقابل دادگاهها، میتواند لباس گر گرفته زنان لر، کرد یا دختر آبی باشد که خودکشی را بر حیات با ذلت ترجیح دادهاند؛ اما قانون کجای این بازی یکسویه مردانه است؟
قانون با پشتوانه فقه و شریعت در جمهوری اسلامی همان جای همیشگیاش ایستاده است؛ سوی قدرت و مردسالاری! سالانه دستکم ۴۰۰ زن قربانی "زن کشی" یا قتل با انگیزههای مردسالاری میشوند و همچنان قانون سوی دیگر میدان برای شستن خون از دست قاتلان در تلاش است.
#مبینا_سوری
#زن_کشی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴▪️به ترویج مردانگی(نرینه محوری) و عورتپرستی و غیرتپراکنی و ناموسبازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی و سریالهای تلویزیون خانگی و مدرسه و دانشگاه و کتابخانه و ورزشگاه و وزارتخانه و دادگاه نگاه کنید تا جنایتکار اصلی را پیدا کنید!
🚫 اگر هنوز ویدئو مرتبط با #زن_کشی دیروز در اهواز را ندیدهاید، لطفاً پس از خواندن این چند خط هم برای دیدنش ترغیب نشوید. یا لااقل فقط بخش پنهان شده را بخوانید:
🔺نرینه ای قمه به دست، سری در دست دارد. سرِ همسرش را! و در حالی که خون از قمه اش میچکد، خندهکنان، طول خیابان را می پیماید و با فخری (احتمالا هیستیریک و اگزجره) از جلو دوربین عبور می کند! بعدتر مشخص شد، حتی خود قتل نیز در ملأعام صورت گرفته است!
🔺ماجرا هم از این قرار بوده که دختر ۱۷ ساله (مقتول) که به ازدواج فامیلی (با قاتل، پسرعمویش) مجبور شده است به ترکیه فرار کرده است اما در سایه قوانین دو مملکت اسلامی توسط پدر و شوهر به ایران بازگردانده میشود و نهایتا این قتل توسط شوهر و برادرشوهر و این ویدئو چندثانیه ای....
🔹اما آیا می توانیم به بهت و غم و حسرتی گذرا اکتفا نکنیم؟ آیا آنقدر قوی هستیم که مواجههای فراتر از خشم و نفرتی آنی نسبت به سوژهی مرتکب جنایت داشته باشیم یا که هرچقدر هم خود را مترقی و روشنفکر میدانیم، اعدام فوری قاتل به نظرمان کار درست و لازم است؟!
🔸بیایید چند نمونه مشابه را فقط در سالی که گذشت به یاد بیاوریم، وقتهایی که روح جمعیمان شکست و خیلی زود بدل به خبر شد و فراموش شد:
سر رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش بریده شد، قتل ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله کرمانی به دست پدرش با «میله آهنی»، کشته شدن فاطمه فرحی در آبادان از سوی همسرش که پسرعموی او نیز پسرعمو(ازدواج فامیلی) بود، قتل شکیبا بختیار دختر ۱۶ ساله کرمانشاهی با ضربات چاقوی پدرش، قتل مبینا سوری، کودک-همسر ۱۶ ساله توسط شوهر روحانی و اعضای خانوادهاش در لرستان و به رگبار بستن دو دختر نوجوان سیستان و بلوچستانی از سوی خانواده آنها و ...
♦️عقل سلیم حکم میکند که در این مملکت متبرکه اسلامی چیزی فراتر از یک مشت جانی و روانی و فلان فلان شده، جنایت اصلی را مرتکب میشود:
▪️فقط به صدها قانون وضع شده بر اساس سنتهای مذهبی که پدیده ای به نام اذن پدر و شوهر را با موجودیت «زن بودهگی» عجین کرده است نگاه کنید. در همین مثال ارادهی پدر یا شوهر برای بازگرداندن دختر به زندانی که از آن فرار کرده است کافی بوده.
▪️به ترویج مردانگی(نرینه محوری) و عورتپرستی و غیرتپراکنی و ناموسبازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی و سریالهای تلویزیون خانگی و مدرسه و دانشگاه و کتابخانه و ورزشگاه و وزارتخانه و دادگاه نگاه کنید تا جنایتکار اصلی را پیدا کنید!
❌همه چیز این جنایت سراسر سیاه است اما به گفتههای دادستان اهواز نیز پس از جنابت نگاه کنید:
«قطعاً به شدت با متهمان برخورد خواهد شد؛ چراکه علاوه بر بحث قتلی که اتفاق افتاده، گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.» [!!]
جملهی آخر را دوباره بخوانید: «گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.»
🔺چه جنایاتی که همین الان پشت درب های بستهی آپارتمانها، علیه زنان در جریان است و هیچوقت به لنز دوربینها نمیرسد. چه جنایاتی که هیچوقت حتی به دادگاههای نظام اسلامی نمیرسد و چه جنایاتی که قاتل و جانی و متهمش با پشتوانهی قوانین مردانه بیدادگاههای جمهوری اسلامی به روال معمول بازمیگردند. از نظر نظام قضایی این کشور حتی دخترکشی و همسرکشی یک قتل کامل و تمیز محسوب نمیشود!
◾️حسینی(دادستان) ادامه می دهد: «اگر ثابت شود افرادی به صورت عمدی اقدام به انتشار این فیلمها کردهاند بازداشت خواهند شد.»
🔴 مسئلهی دادستان یک چیز است، یک واژهی فقهی حقوقی: «ملأعام». نارضایتی عمومی. چیزی که توجیه و تداوم وجود قوانین شرع و نظامِ قضایی جمهوری ولایی اسلامی را تهدید میکند.
🟠پرسش این است: آیا از جنایتکار بزرگ میخواهیم قاتلی که تربیت کرده را بالای دار بکشد یا می توانیم با انواع سازوکارهای دفاعیِ ذهن، خود را فریب ندهیم و یک اَبَرنظامِ قاتلساز را ببینیم؟
#قاتل_بزرگ
@sarkhatism
🚫 اگر هنوز ویدئو مرتبط با #زن_کشی دیروز در اهواز را ندیدهاید، لطفاً پس از خواندن این چند خط هم برای دیدنش ترغیب نشوید. یا لااقل فقط بخش پنهان شده را بخوانید:
🔺نرینه ای قمه به دست، سری در دست دارد. سرِ همسرش را! و در حالی که خون از قمه اش میچکد، خندهکنان، طول خیابان را می پیماید و با فخری (احتمالا هیستیریک و اگزجره) از جلو دوربین عبور می کند! بعدتر مشخص شد، حتی خود قتل نیز در ملأعام صورت گرفته است!
🔺ماجرا هم از این قرار بوده که دختر ۱۷ ساله (مقتول) که به ازدواج فامیلی (با قاتل، پسرعمویش) مجبور شده است به ترکیه فرار کرده است اما در سایه قوانین دو مملکت اسلامی توسط پدر و شوهر به ایران بازگردانده میشود و نهایتا این قتل توسط شوهر و برادرشوهر و این ویدئو چندثانیه ای....
🔹اما آیا می توانیم به بهت و غم و حسرتی گذرا اکتفا نکنیم؟ آیا آنقدر قوی هستیم که مواجههای فراتر از خشم و نفرتی آنی نسبت به سوژهی مرتکب جنایت داشته باشیم یا که هرچقدر هم خود را مترقی و روشنفکر میدانیم، اعدام فوری قاتل به نظرمان کار درست و لازم است؟!
🔸بیایید چند نمونه مشابه را فقط در سالی که گذشت به یاد بیاوریم، وقتهایی که روح جمعیمان شکست و خیلی زود بدل به خبر شد و فراموش شد:
سر رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش بریده شد، قتل ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله کرمانی به دست پدرش با «میله آهنی»، کشته شدن فاطمه فرحی در آبادان از سوی همسرش که پسرعموی او نیز پسرعمو(ازدواج فامیلی) بود، قتل شکیبا بختیار دختر ۱۶ ساله کرمانشاهی با ضربات چاقوی پدرش، قتل مبینا سوری، کودک-همسر ۱۶ ساله توسط شوهر روحانی و اعضای خانوادهاش در لرستان و به رگبار بستن دو دختر نوجوان سیستان و بلوچستانی از سوی خانواده آنها و ...
♦️عقل سلیم حکم میکند که در این مملکت متبرکه اسلامی چیزی فراتر از یک مشت جانی و روانی و فلان فلان شده، جنایت اصلی را مرتکب میشود:
▪️فقط به صدها قانون وضع شده بر اساس سنتهای مذهبی که پدیده ای به نام اذن پدر و شوهر را با موجودیت «زن بودهگی» عجین کرده است نگاه کنید. در همین مثال ارادهی پدر یا شوهر برای بازگرداندن دختر به زندانی که از آن فرار کرده است کافی بوده.
▪️به ترویج مردانگی(نرینه محوری) و عورتپرستی و غیرتپراکنی و ناموسبازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی و سریالهای تلویزیون خانگی و مدرسه و دانشگاه و کتابخانه و ورزشگاه و وزارتخانه و دادگاه نگاه کنید تا جنایتکار اصلی را پیدا کنید!
❌همه چیز این جنایت سراسر سیاه است اما به گفتههای دادستان اهواز نیز پس از جنابت نگاه کنید:
«قطعاً به شدت با متهمان برخورد خواهد شد؛ چراکه علاوه بر بحث قتلی که اتفاق افتاده، گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.» [!!]
جملهی آخر را دوباره بخوانید: «گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.»
🔺چه جنایاتی که همین الان پشت درب های بستهی آپارتمانها، علیه زنان در جریان است و هیچوقت به لنز دوربینها نمیرسد. چه جنایاتی که هیچوقت حتی به دادگاههای نظام اسلامی نمیرسد و چه جنایاتی که قاتل و جانی و متهمش با پشتوانهی قوانین مردانه بیدادگاههای جمهوری اسلامی به روال معمول بازمیگردند. از نظر نظام قضایی این کشور حتی دخترکشی و همسرکشی یک قتل کامل و تمیز محسوب نمیشود!
◾️حسینی(دادستان) ادامه می دهد: «اگر ثابت شود افرادی به صورت عمدی اقدام به انتشار این فیلمها کردهاند بازداشت خواهند شد.»
🔴 مسئلهی دادستان یک چیز است، یک واژهی فقهی حقوقی: «ملأعام». نارضایتی عمومی. چیزی که توجیه و تداوم وجود قوانین شرع و نظامِ قضایی جمهوری ولایی اسلامی را تهدید میکند.
🟠پرسش این است: آیا از جنایتکار بزرگ میخواهیم قاتلی که تربیت کرده را بالای دار بکشد یا می توانیم با انواع سازوکارهای دفاعیِ ذهن، خود را فریب ندهیم و یک اَبَرنظامِ قاتلساز را ببینیم؟
#قاتل_بزرگ
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 کانون صنفی معلمان: مبارزه با ساختارهای زنستیز از وظایف ماست
به نام خداوند جان و خرد
در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران ، و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان ،کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم ، تصاویر هولناک فاجعه اهواز ، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.
🔸بنا بر آمارهای غیر رسمی دست کم شصت زن در استان خوزستان در طی دو سال گذشته قربانی قتلهای ناموسی بوده اند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشده اند.
🔹از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی ، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.
اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است ، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.
🔸اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد ، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند ، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.
🔹 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران لازم می داند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :
۱. قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست .اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود تن به ازدواج اجباری می دهد ، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود .
قوانین عقب مانده کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت ، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد .
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم می سازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر ، مادر یا همسر ، نخواسته اند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند .
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب مانده ای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.
۲. علاوه بر قوانین زن ستیز ، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی ، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است .آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود ، آموزش های مدرن ، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکلهای صنفی فرهنگیان سالهاست که نقد به آموزش ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند .از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزشهای انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است .این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است ، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است.در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.
۳. معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان داده اند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند.حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی ، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان برجسته می سازد.در نتیجه کانون ها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند ، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان است.
🔸 در پایان کانون صنفی معلمان ایران ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری ، کودک همسر اهوازی، و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سالها زیر فشار قوانین زن ستیزانه زندگی کرده اند ، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمان سازی حول ارزشهای ارتجاعی همچون ناموس و غیرت ، به دفاع از جنایتکاران می پردازد .
کانون صنفی معلمان ایران
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
#زن_ناموس_کسی_نیست
#زن_کشی
#مونا_حیدری
#زنان_معلم
منبع: کانال صنفی معلمان
@sarkhatism
به نام خداوند جان و خرد
در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران ، و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان ،کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم ، تصاویر هولناک فاجعه اهواز ، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.
🔸بنا بر آمارهای غیر رسمی دست کم شصت زن در استان خوزستان در طی دو سال گذشته قربانی قتلهای ناموسی بوده اند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشده اند.
🔹از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی ، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.
اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است ، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.
🔸اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد ، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند ، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.
🔹 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران لازم می داند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :
۱. قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست .اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود تن به ازدواج اجباری می دهد ، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود .
قوانین عقب مانده کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت ، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد .
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم می سازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر ، مادر یا همسر ، نخواسته اند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند .
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب مانده ای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.
۲. علاوه بر قوانین زن ستیز ، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی ، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است .آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود ، آموزش های مدرن ، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکلهای صنفی فرهنگیان سالهاست که نقد به آموزش ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند .از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزشهای انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است .این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است ، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است.در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.
۳. معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان داده اند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند.حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی ، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان برجسته می سازد.در نتیجه کانون ها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند ، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان است.
🔸 در پایان کانون صنفی معلمان ایران ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری ، کودک همسر اهوازی، و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سالها زیر فشار قوانین زن ستیزانه زندگی کرده اند ، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمان سازی حول ارزشهای ارتجاعی همچون ناموس و غیرت ، به دفاع از جنایتکاران می پردازد .
کانون صنفی معلمان ایران
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
#زن_ناموس_کسی_نیست
#زن_کشی
#مونا_حیدری
#زنان_معلم
منبع: کانال صنفی معلمان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 چرا آتش مردسالاری هر روز قربانی میگیرد؟
روز گذشته زن ۱۷ سالهای در روستای مارندگان، از توابع شهرستان خاش خودسوزی کرد؛ هرچند اطلاعات دقیقی از وضعیت وی پس از خودسوزی در دست نیست اما این نوجوان نهتنها قربانی کودک_همسری است بلکه توسط همسرش تحت خشونت خانگی و آزار فیزیکی قرار داشته است.
طی ۱۰ روز اخیر نیز فاطمه صامتی، با ضربات چاقو و تبر همسرش در کرمانشاه کشته شد. همزمان زن جوان دیگری با نام طاهره شفیعی، توسط پدر همسرش در ایلام به قتل رسید. این درحاای بود که جامعه همچنان از شوک ماجرای قتل ناموسی غزل یا منا حیدری خادج نشده بود. او نیز ۱۷ ساله و قربانی کودک همسری بود و دست همسرش کشته و سرش در ملاءعام چرخانده شد.
🔸طی یک سال و نیم اخیر زنکشی به شکل غریب و باورناپذیری در اخبار روزمره جا خشککرده است! اواسط سال ۹۹ رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش بریده شد، کمتر از ۱۰ روز، ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله کرمانی به دست پدرش با میله آهنی، کشته شد. چند ماه بعد فاطمه فرحی در آبادان توسط همسرش در حوالی بهمنشیر سر بریده شد، شکیبا بختیار دختر ۱۶ ساله کرمانشاهی با چاقوی پدر کاردآجین شد. تنها چند ماه قبل مبینا سوری، کودک-همسر ۱۶ ساله توسط شوهر روحانی و اعضای خانوادهاش در لرستان کشته و دو دختر نوجوان در سیستان و بلوچستان، به جرم بیرون ماندن از خانه توسط مردانه روستایشانبه رگبار بسته شدند.
🔹مجموعه خودسوزیها و خودکشی یا زندگی بر اثر معلولیت جسمی _ ناشی از ضربوشتم و خشونت خانگی_ یا خشونت روانی ناشی از تجاوز، کودک همسری، زایمان در نوجوانی و ... نیز باید به آمار زنکشی در ایران افزود تا تصویر درستی از خشونت علیه زنان ارائه کرد. با اینحال میدانیم، سالیانه دستکم ۴۰۰ زن قربانی "زن کشی" یا قتل با انگیزههای مردسالاری میشوند و همچنان قوانین ارتجاعی موجود در جمهوری اسلامی و عرف حاکم برای شستن خون از دست قاتلان در تلاش است.
🔸حال باید چه کرد؟ در چنین شرایطی آیا انتشار اخبار "زنکشی"ها و پرده برداشتن از خشونت علیه زنان، میتواند بهمثابه امر رهاییبخش از نابرابری جنسی/جنسیتی عمل کند؟ پاسخ این است که انتشار صرف اخبار زنکشی و سیر تکرار آن در یکسال و نیم گذشته نتوانسته به رهایی زنان از این سلطه مردسالاری و یکی از مصادیق دهشتناک آن یعنی، قتل و کشتار کمک کند. از اینرو، ضروری است تمامی فعالان معتقد به برابری جنسی/جنسیتی در کنار اطلاعرسانی درباره خشونت علیه زنان و محکوم کردن آن، راهکارها و چارچوب بازتربیت در راستای زدودن چهره مردسالاری و مصادیق آن از جامعه اقدام کنند. در غیر این صورت، انتشار اخبار خشونت میتواند به عادیسازی آن در زیست روزمره کمک کند؛ وضعیتی که کمتر از بحران زنستیزی نیست و میتواند حتی خدمت و بازی در زمین مردسالاری و ارتجاع باشد.
#زن_کشی
#خشونت_علیه_زنان
@sarkhatism
روز گذشته زن ۱۷ سالهای در روستای مارندگان، از توابع شهرستان خاش خودسوزی کرد؛ هرچند اطلاعات دقیقی از وضعیت وی پس از خودسوزی در دست نیست اما این نوجوان نهتنها قربانی کودک_همسری است بلکه توسط همسرش تحت خشونت خانگی و آزار فیزیکی قرار داشته است.
طی ۱۰ روز اخیر نیز فاطمه صامتی، با ضربات چاقو و تبر همسرش در کرمانشاه کشته شد. همزمان زن جوان دیگری با نام طاهره شفیعی، توسط پدر همسرش در ایلام به قتل رسید. این درحاای بود که جامعه همچنان از شوک ماجرای قتل ناموسی غزل یا منا حیدری خادج نشده بود. او نیز ۱۷ ساله و قربانی کودک همسری بود و دست همسرش کشته و سرش در ملاءعام چرخانده شد.
🔸طی یک سال و نیم اخیر زنکشی به شکل غریب و باورناپذیری در اخبار روزمره جا خشککرده است! اواسط سال ۹۹ رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش بریده شد، کمتر از ۱۰ روز، ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله کرمانی به دست پدرش با میله آهنی، کشته شد. چند ماه بعد فاطمه فرحی در آبادان توسط همسرش در حوالی بهمنشیر سر بریده شد، شکیبا بختیار دختر ۱۶ ساله کرمانشاهی با چاقوی پدر کاردآجین شد. تنها چند ماه قبل مبینا سوری، کودک-همسر ۱۶ ساله توسط شوهر روحانی و اعضای خانوادهاش در لرستان کشته و دو دختر نوجوان در سیستان و بلوچستان، به جرم بیرون ماندن از خانه توسط مردانه روستایشانبه رگبار بسته شدند.
🔹مجموعه خودسوزیها و خودکشی یا زندگی بر اثر معلولیت جسمی _ ناشی از ضربوشتم و خشونت خانگی_ یا خشونت روانی ناشی از تجاوز، کودک همسری، زایمان در نوجوانی و ... نیز باید به آمار زنکشی در ایران افزود تا تصویر درستی از خشونت علیه زنان ارائه کرد. با اینحال میدانیم، سالیانه دستکم ۴۰۰ زن قربانی "زن کشی" یا قتل با انگیزههای مردسالاری میشوند و همچنان قوانین ارتجاعی موجود در جمهوری اسلامی و عرف حاکم برای شستن خون از دست قاتلان در تلاش است.
🔸حال باید چه کرد؟ در چنین شرایطی آیا انتشار اخبار "زنکشی"ها و پرده برداشتن از خشونت علیه زنان، میتواند بهمثابه امر رهاییبخش از نابرابری جنسی/جنسیتی عمل کند؟ پاسخ این است که انتشار صرف اخبار زنکشی و سیر تکرار آن در یکسال و نیم گذشته نتوانسته به رهایی زنان از این سلطه مردسالاری و یکی از مصادیق دهشتناک آن یعنی، قتل و کشتار کمک کند. از اینرو، ضروری است تمامی فعالان معتقد به برابری جنسی/جنسیتی در کنار اطلاعرسانی درباره خشونت علیه زنان و محکوم کردن آن، راهکارها و چارچوب بازتربیت در راستای زدودن چهره مردسالاری و مصادیق آن از جامعه اقدام کنند. در غیر این صورت، انتشار اخبار خشونت میتواند به عادیسازی آن در زیست روزمره کمک کند؛ وضعیتی که کمتر از بحران زنستیزی نیست و میتواند حتی خدمت و بازی در زمین مردسالاری و ارتجاع باشد.
#زن_کشی
#خشونت_علیه_زنان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 روایت ناشنیده یک زنکشی در رفسنجان
یکی از یاران #همراه_سرخط در متنی درباره وقوع یک زنکشی و سر پوش گذاشتن بر آن در رفسنجان نوشته است:
"خبری را که میخوانید تا به حال در جایی در منتشر نشده است. خبر قتل زنی است در شهر رفسنجان. در خبرگزاریهای محلی شهر ( روراستی و خانهخشتی) اثری از آن پیدا نمیکنید. اما مردم دهان به دهان به هم گفتهاند. مرجع خبر از دوستان خانوادگی این زن هستند.
🔺نامش افسانه اسماعیلخانی بوده. متولد ۶۵ و اصالتاً اهل روستای محمدآباد میثم. زنی موقر و آرام از کارمندان دانشگاه علومپزشکی رفسنجان. صاحب دو فرزند ۹ و ۶ ساله و عهده دار معاش خانواده. شوهرش بیکار بوده و کاری برای تامین معاش انجام نمی داده. در حالیکه بارها شوهرش بر سر خواستههای مالیاش با زن مشاجره داشته (مانند خواست پرداخت بدهیهای برادرش توسط زن)، زن به نشانه قهر به خانه مادرش میرود.
🔺 بعد از مدتی مرد با فریب زن و صحبت از آشتی و بازگشت او به خانه او را به خانه میکشاند. بعد از انتقال بچهها به ماشین، میآید ادعا میکند که مادرشان حالش خوب نیست و باید آنها را به خانه مادربزرگ ببرد. پس از رسیدن به خانه مادربزرگ میگوید مادرشان را کشته است. زن خفه شده است و حتی گوشهای او به خاطر کشیدن گوشوارههایش پاره شده است. گفتنی است در رفسنجان سال گذشته یک قتل ناموسی که قتل دختری به دست پدرش در حومههای شهر بوده اتفاق افتاده.
🔺پدر زن از جانبازان جبهه فوت کرده است و ظاهراً با قوانین کذای فقهی ایران باید پسرش با رسیدن به سن قانونی در مورد قصاص پدرش تصمیم بگیرد. ضمن بغرنج بودن و هولناک بودن کل ماجراهای زنکشی و درهمتندیگیشان با قوانین فقهی و عرفی و روشن شدن بهره حکومت از زنکشیها و فرزندکشیها، لازم است بگویم رفسنجان یکی از شهرهای محافظهکار و مذهبی است که عمیقاً اعتبار و ارزش دختران را به ازدواج وابسته می دانند.
🔺بسیاری از دختران مخصوصاً در مناطق روستایی اطراف به کودکهمسری در میآیند و فضای ضدزن در آن بخشی از عرف است. این شهر گشت ارشاد نداشته هرگز (اما عرف مهلکی در راستای قوانین ضدزن حکومتی همواره بر رشد و پیشرفت و امنیت روانی زنان و حالا از قضا هم راستا با آنچه به صورت سراسری شاهدیم، امنیت جانی زنان در این شهر سایه انداخته) هر چند هم در این سال و هم سال ۹۸ چند روز اعتراض اتفاق افتاد، شکی نیست که مردان با دیدن اینکه عملاً حکومت همراه و حامی زنکشی( به قول جودیت باتلر بر اساس پیمان خاموش برادری است) این قتل هرچند با انگیزهای ظاهراً غیرناموسی در راستای اطمینان از مجازات سنگین مردان قاتل در سالهای اخیر اتفاق افتاده است.
این قتل حدود ۲ ماه پیش اتفاق افتاده است."
#زن_کشی
#رفسنجان
#قتل_زنان
#تبعیض_علیه_زنان
@sarkhatism
یکی از یاران #همراه_سرخط در متنی درباره وقوع یک زنکشی و سر پوش گذاشتن بر آن در رفسنجان نوشته است:
"خبری را که میخوانید تا به حال در جایی در منتشر نشده است. خبر قتل زنی است در شهر رفسنجان. در خبرگزاریهای محلی شهر ( روراستی و خانهخشتی) اثری از آن پیدا نمیکنید. اما مردم دهان به دهان به هم گفتهاند. مرجع خبر از دوستان خانوادگی این زن هستند.
🔺نامش افسانه اسماعیلخانی بوده. متولد ۶۵ و اصالتاً اهل روستای محمدآباد میثم. زنی موقر و آرام از کارمندان دانشگاه علومپزشکی رفسنجان. صاحب دو فرزند ۹ و ۶ ساله و عهده دار معاش خانواده. شوهرش بیکار بوده و کاری برای تامین معاش انجام نمی داده. در حالیکه بارها شوهرش بر سر خواستههای مالیاش با زن مشاجره داشته (مانند خواست پرداخت بدهیهای برادرش توسط زن)، زن به نشانه قهر به خانه مادرش میرود.
🔺 بعد از مدتی مرد با فریب زن و صحبت از آشتی و بازگشت او به خانه او را به خانه میکشاند. بعد از انتقال بچهها به ماشین، میآید ادعا میکند که مادرشان حالش خوب نیست و باید آنها را به خانه مادربزرگ ببرد. پس از رسیدن به خانه مادربزرگ میگوید مادرشان را کشته است. زن خفه شده است و حتی گوشهای او به خاطر کشیدن گوشوارههایش پاره شده است. گفتنی است در رفسنجان سال گذشته یک قتل ناموسی که قتل دختری به دست پدرش در حومههای شهر بوده اتفاق افتاده.
🔺پدر زن از جانبازان جبهه فوت کرده است و ظاهراً با قوانین کذای فقهی ایران باید پسرش با رسیدن به سن قانونی در مورد قصاص پدرش تصمیم بگیرد. ضمن بغرنج بودن و هولناک بودن کل ماجراهای زنکشی و درهمتندیگیشان با قوانین فقهی و عرفی و روشن شدن بهره حکومت از زنکشیها و فرزندکشیها، لازم است بگویم رفسنجان یکی از شهرهای محافظهکار و مذهبی است که عمیقاً اعتبار و ارزش دختران را به ازدواج وابسته می دانند.
🔺بسیاری از دختران مخصوصاً در مناطق روستایی اطراف به کودکهمسری در میآیند و فضای ضدزن در آن بخشی از عرف است. این شهر گشت ارشاد نداشته هرگز (اما عرف مهلکی در راستای قوانین ضدزن حکومتی همواره بر رشد و پیشرفت و امنیت روانی زنان و حالا از قضا هم راستا با آنچه به صورت سراسری شاهدیم، امنیت جانی زنان در این شهر سایه انداخته) هر چند هم در این سال و هم سال ۹۸ چند روز اعتراض اتفاق افتاد، شکی نیست که مردان با دیدن اینکه عملاً حکومت همراه و حامی زنکشی( به قول جودیت باتلر بر اساس پیمان خاموش برادری است) این قتل هرچند با انگیزهای ظاهراً غیرناموسی در راستای اطمینان از مجازات سنگین مردان قاتل در سالهای اخیر اتفاق افتاده است.
این قتل حدود ۲ ماه پیش اتفاق افتاده است."
#زن_کشی
#رفسنجان
#قتل_زنان
#تبعیض_علیه_زنان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 اینجا «گیلیاد» اسلامی است. باید متحد شویم.
اگرچه کمتر روزی برای زنان در ایران تحت حاکمیت خلیفه و فقه پویای شیعه خوب میگذرد، اما امروز به شکل دردناک و تجمیعشدهای فجایع مرتبط با زنان در صدر اخبار بود.
یکی از ما، یک زن، یک مادر، به اسم پرستو شهبازی روز دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ توسط همسرش به طرز شنیعی به قتل رسیده بود و ما تازه امروز خبردار شدیم. پرستو اهل دهگلان بود و فقط ۱۸ سال داشت. یکی دیگر از قربانیان کودک همسری که در ۱۲ سالگی به اجبار ناپدریش ازدواج کرده بود. در ۱۶ سالگی بچهدار شده بود و مادر یک کودک ۱ سال و نیمه بود.
امروز یکی دیگر از ما، یک زن، یک دختر نیز توسط پدر تنی ۶۸ سالهی خود در استام ایلام با ضربات آجر به قتل رسید. نامش را نمیدانیم. فقط میدانیم پیکر خونآلود و بیجان او را پلیس تحویل گرفت و پدر-بخوانید قاتل- انگیزهاش را «درگیری لفظی، عدم کنترل خشم و اختلاف خانوادگی» عنوان کرده است.
دیروز یکی از آنها، یک مرد، یک پدر، که از قضا توان قانونگذاری دارد و وزیر بهداشت است سقط جنین را «جنایت» خواند و گفت : «افرادی که آزمایش بارداری آنها مثبت میشود تا زمان زایمان در سامانه ثبت شدهاند و هر کسی اقدام به سقط غیرقانونی کند با او برخورد خواهد شد،»
آنها کودکهمسری را قانونی میکنند. سقط جنین را غیرقانونی میکنند. غربالگری را حذف میکنند. پدران را ولی دم و مالک خونمان اعلام میکند و در چنین فضایی است که کشتهشدن ما زنان به یک اختلاف کوچک خانوادگی و عدم کنترل خشم فرو کاسته میشود. « پدر است دیگر. یک لحظه عصبانی شده». بین ما و آنها به بلندای یک دیوار فاصله نیست. به قدر دریایی از خون فاصله است. خون پرستو شهبازیها. رومینا اشرفیها. و همه آنها که نامشان را نمیدانیم، اما با آنان همسرنوشتیم.
زنکشی. کودکهمسری. ثبت نام زنان باردار در سامانه. اینجا گیلیاد اسلامی است. آنها تلاش میکنند بر ما زنان، بر بدنهایمان، بر زندگیمان مسلط شوند و ما علیه این وضعیت مقاومت و ایستادگی میکنیم. چندان که تا امروز کردهایم. ما نام خواهرانمان را یک به یک و به صدای بلند تکرار میکنیم تا روز پیروزی. روزی که هر زنی مالک بدن خودش باشد.
#زن_کشی
#کودک_همسری
#پایان_خودخواسته_بارداری
#حق_بر_بدن
#حکومت_زنستیز_اسلامی
@sarkhatsim
اگرچه کمتر روزی برای زنان در ایران تحت حاکمیت خلیفه و فقه پویای شیعه خوب میگذرد، اما امروز به شکل دردناک و تجمیعشدهای فجایع مرتبط با زنان در صدر اخبار بود.
یکی از ما، یک زن، یک مادر، به اسم پرستو شهبازی روز دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ توسط همسرش به طرز شنیعی به قتل رسیده بود و ما تازه امروز خبردار شدیم. پرستو اهل دهگلان بود و فقط ۱۸ سال داشت. یکی دیگر از قربانیان کودک همسری که در ۱۲ سالگی به اجبار ناپدریش ازدواج کرده بود. در ۱۶ سالگی بچهدار شده بود و مادر یک کودک ۱ سال و نیمه بود.
امروز یکی دیگر از ما، یک زن، یک دختر نیز توسط پدر تنی ۶۸ سالهی خود در استام ایلام با ضربات آجر به قتل رسید. نامش را نمیدانیم. فقط میدانیم پیکر خونآلود و بیجان او را پلیس تحویل گرفت و پدر-بخوانید قاتل- انگیزهاش را «درگیری لفظی، عدم کنترل خشم و اختلاف خانوادگی» عنوان کرده است.
دیروز یکی از آنها، یک مرد، یک پدر، که از قضا توان قانونگذاری دارد و وزیر بهداشت است سقط جنین را «جنایت» خواند و گفت : «افرادی که آزمایش بارداری آنها مثبت میشود تا زمان زایمان در سامانه ثبت شدهاند و هر کسی اقدام به سقط غیرقانونی کند با او برخورد خواهد شد،»
آنها کودکهمسری را قانونی میکنند. سقط جنین را غیرقانونی میکنند. غربالگری را حذف میکنند. پدران را ولی دم و مالک خونمان اعلام میکند و در چنین فضایی است که کشتهشدن ما زنان به یک اختلاف کوچک خانوادگی و عدم کنترل خشم فرو کاسته میشود. « پدر است دیگر. یک لحظه عصبانی شده». بین ما و آنها به بلندای یک دیوار فاصله نیست. به قدر دریایی از خون فاصله است. خون پرستو شهبازیها. رومینا اشرفیها. و همه آنها که نامشان را نمیدانیم، اما با آنان همسرنوشتیم.
زنکشی. کودکهمسری. ثبت نام زنان باردار در سامانه. اینجا گیلیاد اسلامی است. آنها تلاش میکنند بر ما زنان، بر بدنهایمان، بر زندگیمان مسلط شوند و ما علیه این وضعیت مقاومت و ایستادگی میکنیم. چندان که تا امروز کردهایم. ما نام خواهرانمان را یک به یک و به صدای بلند تکرار میکنیم تا روز پیروزی. روزی که هر زنی مالک بدن خودش باشد.
#زن_کشی
#کودک_همسری
#پایان_خودخواسته_بارداری
#حق_بر_بدن
#حکومت_زنستیز_اسلامی
@sarkhatsim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 داغ مونا حیدری، نوجوان ۱۷ سالهای که شوهرش سر بریده شدهاش را در سطح شهر اهواز چرخاند، هنوز بر دل بسیاری از ما مانده است. به همین دلیل «برای غیرقانونی شدن ازدواج با کودکان» روی هر سطحی که میتوان نوشت، مینویسیم و فریاد میزنیم.
ویدئوی ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#مونا_حیدری
#ازدواج_کودکان
#زن_کشی
#اهواز
@sarkhatism
ویدئوی ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#مونا_حیدری
#ازدواج_کودکان
#زن_کشی
#اهواز
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 راحله ۱۵ ساله قربانی کودکهمسری، نام همهی ماست
دیروز پنجشنبه ۲۲ تیرماه، یک دختر نوجوان قربانی کودک همسری، به نام «راحله راهدار» که هشت ماه قبل در ۱۴ سالگی ازدواج کرده بود، به دلیل خشونت خانگی در یکی از روستاهای خوی، خود را حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد.
خواهر راحله نیز مدتی قبل دست به خودکشی زده بود.
«زنبودن. کودکهمسری. خشونت خانگی» همنشینی این کلمات که «خودکشی/ قتل خاموش» زنان را رقم میزند، اگرچه ارمغان تمامی جهانهای سرمایهداری پدر/ مردسالار است، اما در کشورهایی مانند ایران با حاکمیت ضد زن اسلامی، این ستم مضاعفی است که با قیمومیت مردان در خانه، جامعه و دولت گره خورد است.
در کشوری که از بدو تأسیس، قدرتنماییاش را با تازیدن به تن زنان و فرمان حجاب اجباری ابراز کرده، شخص اول مملکتش بارها اذعان کرده «تنها هنر زن، فرزندآوری است»، شهرداری آن سرتاسر شهر را با تابلوهای مقام جانی ولایتشان با کودکان ۹سالهی تکلیفشده پر میکند، سازمان نوسازی مدارسش برای آمادهسازی دختران جهت ایفای نقش مادری و همسری قرارگاه تأسیس میکند، مجلس شورای اسلامی آن طرحهای پیدرپی و خصمانهای همچون «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» به تصویب میرساند و به خشنترین شکل ممکن با طرحهایی نظیر حذف غربالگری و جرمانگاریِ پایان خودخواسته باروری بر بدن زنان حملهور میشود، «کودکهمسری» به امری قانونی بدل شده و خشونت خانگی، زنکشی، خودسوزی و انواع مرگهای خودخواسته زنان در آن رقم میخورد.
راحله ۱۵ ساله قربانی کودکهمسری، نام همهی ماست. او نیز مانند بیشمار همسرنوشتانش که جز در همسری و مادری، مشروعیت حیات نمییابند، به دست پدر/مردسالاری حاکم به قتل رسید. اما همین همسرنوشتی، زنان بسیار دیگری را از خاکستر بیرون میکشد تا علیه شر حاکمه بشورند و در مبارزه به سوژگی و رهایی برسند.
#کودک_همسری
#زن_کشی
#ستم_بر_زن
#رهایی_جامعه_در_گرو_رهایی_زنان_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
دیروز پنجشنبه ۲۲ تیرماه، یک دختر نوجوان قربانی کودک همسری، به نام «راحله راهدار» که هشت ماه قبل در ۱۴ سالگی ازدواج کرده بود، به دلیل خشونت خانگی در یکی از روستاهای خوی، خود را حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد.
خواهر راحله نیز مدتی قبل دست به خودکشی زده بود.
«زنبودن. کودکهمسری. خشونت خانگی» همنشینی این کلمات که «خودکشی/ قتل خاموش» زنان را رقم میزند، اگرچه ارمغان تمامی جهانهای سرمایهداری پدر/ مردسالار است، اما در کشورهایی مانند ایران با حاکمیت ضد زن اسلامی، این ستم مضاعفی است که با قیمومیت مردان در خانه، جامعه و دولت گره خورد است.
در کشوری که از بدو تأسیس، قدرتنماییاش را با تازیدن به تن زنان و فرمان حجاب اجباری ابراز کرده، شخص اول مملکتش بارها اذعان کرده «تنها هنر زن، فرزندآوری است»، شهرداری آن سرتاسر شهر را با تابلوهای مقام جانی ولایتشان با کودکان ۹سالهی تکلیفشده پر میکند، سازمان نوسازی مدارسش برای آمادهسازی دختران جهت ایفای نقش مادری و همسری قرارگاه تأسیس میکند، مجلس شورای اسلامی آن طرحهای پیدرپی و خصمانهای همچون «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» به تصویب میرساند و به خشنترین شکل ممکن با طرحهایی نظیر حذف غربالگری و جرمانگاریِ پایان خودخواسته باروری بر بدن زنان حملهور میشود، «کودکهمسری» به امری قانونی بدل شده و خشونت خانگی، زنکشی، خودسوزی و انواع مرگهای خودخواسته زنان در آن رقم میخورد.
راحله ۱۵ ساله قربانی کودکهمسری، نام همهی ماست. او نیز مانند بیشمار همسرنوشتانش که جز در همسری و مادری، مشروعیت حیات نمییابند، به دست پدر/مردسالاری حاکم به قتل رسید. اما همین همسرنوشتی، زنان بسیار دیگری را از خاکستر بیرون میکشد تا علیه شر حاکمه بشورند و در مبارزه به سوژگی و رهایی برسند.
#کودک_همسری
#زن_کشی
#ستم_بر_زن
#رهایی_جامعه_در_گرو_رهایی_زنان_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
🔴 یک زنکُشی فجیع دیگر، اینبار در مشهد
سایت دیدهبان ایران شنبه ۸ مهر گزارش داد که اواسط هفته گذشته مردی همسرش را در مشهد کشت و پنجشنبه ۶ مهر با چمدانی که جسد تکهتکه زنش در آن بود به پلیس تهران مراجعه و خود را معرفی کرد.
این مرد گفت از یک سالونیم پیش با همسرش اختلاف داشته و وقتی فهمیده که همسرش به او «خیانت» کرده ابتدا او را خفه کرده و بعد در حمام خانه جسد او را ۱۱ تکه کرده و در نایلون مشکی گذاشته و با چمدان حاوی جسد به تهران رفته و در آنجا خود را به پلیس معرفی کرده است. این مرد و زن پنج فرزند دارند.
فجایعی چون این و اطمینان قاتل از سهل بودن مسیر قانونی در جمهوری اسلامی گواه آن است که راه زیادی باقی است تا شعار «زن، زندگی، آزادی» در زندگی روزمره جاری شود.
#زن_کشی
#مشهد
#قیام_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#جمهوری_طالبان
@sarkhatism
سایت دیدهبان ایران شنبه ۸ مهر گزارش داد که اواسط هفته گذشته مردی همسرش را در مشهد کشت و پنجشنبه ۶ مهر با چمدانی که جسد تکهتکه زنش در آن بود به پلیس تهران مراجعه و خود را معرفی کرد.
این مرد گفت از یک سالونیم پیش با همسرش اختلاف داشته و وقتی فهمیده که همسرش به او «خیانت» کرده ابتدا او را خفه کرده و بعد در حمام خانه جسد او را ۱۱ تکه کرده و در نایلون مشکی گذاشته و با چمدان حاوی جسد به تهران رفته و در آنجا خود را به پلیس معرفی کرده است. این مرد و زن پنج فرزند دارند.
فجایعی چون این و اطمینان قاتل از سهل بودن مسیر قانونی در جمهوری اسلامی گواه آن است که راه زیادی باقی است تا شعار «زن، زندگی، آزادی» در زندگی روزمره جاری شود.
#زن_کشی
#مشهد
#قیام_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#جمهوری_طالبان
@sarkhatism