Forwarded from نقد
▫️ مبارزهی طبقاتی کافی نیست
نوشتهی: لوتار گالو برگمن
ترجمهی: میلا مسافر
14 مه 2020
🔸بسیاری از چپها که چندین دهه است سرگرم پرداختن به سیاست هویتی خویشاند و معضلات اجتماعی را فراموش کردهاند، بهحق مشغول انتقاد از خویشاند، اما از اینطریق، تفسیرکشاکشهای اجتماعی را به لیبرالها، محافظهکاران و فاشیستها سپردهاند. اگرچه برخی طبقه کارگر را فراموش کردهاند، ولی این طبقه وجود دارد و مبارزات طبقاتی ضروریاند. اما مبارزه طبقاتی امروزه در بهترین شرایط فقط میتواند موفقیتهای عاجل و ناپایدار برای گروههای منفرد طبقه کارگر بهبار بیاورد و دیگر نمیتواند پاسخهایی پایدار بهمعضلات اجتماعی ارائه دهد. از آنجاکه ناگزیریهای ارزشافزایی سرمایه، مانع حل هرگونه مسائل تعیینکنندهی آیندهاند، مبارزات اجتماعی امروز باید بلاواسطه ــ نظراً و عملاً ــ مسئله اصل نظام [سرمایهداری] را مطرح سازند. و دقیقاً در اینجاست که مشکلات مبارزه طبقاتی آغاز میشوند. منافع طبقاتی طبقه کارگر دیرزمانی است که خود را بهعنوان منافعی درونماندگار و ذاتیِ نظام برملا کردهاند، منافع کسانیکه ناگزیر بهفروش نیروی کار خویشند. توان بالقوهی درهمشکنندهی نظام، غایب است.
🔸 مبارزهی طبقاتی توان لازم برای درگیریهای ضروری اجتماعی را ندارد. فقط مبارزاتی که بندهای تئوریک و عملی «منافع طبقه کارگر» را بگسلند، میتوانند سرشت ضدِسرمایهداری بهخود بگیرند. برای مثال مسئله زمان کار را درنظر بگیریم. موج فزایندهی دیجیتالیزهشدن، تمامی رهآوردهای تاکنونی سرمایهداری برای افزایش بارآوری وصرفهجویی در نیروی کار انسانی را بهمحاق بردهاست. در منطق ارزشافزایی سرمایه هنوز تعداد بیشتری از انسانها «زائد» خواهند شد. کسیکه کارمزدی را بهعنوان شالودهی طبیعی زندگی میپذیرد و مسئله منافع کارگران مزدی را در مرکز توجه قرار میدهد، تنها دلمشغول یک پرسش است: چگونه میتوان با اینوجود سطح اشتغال را حفظ کرد؟ برعکس کسیکه تفاوت اساسی بین ثروت مجرد و مادی را درنظر میگیرد، جهان برای او میتواند کاملاً بهگونهای دیگر سامان پذیرد. ثروت مادی (موادغذایی، لباس، تکنیک، علم، فرهنگ) را ما برای زندگی لازم داریم، ثروت مجرد (ارزش، پول، سرمایه) صرفاً نیاز ارزشافزاییِ سرمایه است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1qT
#لوتار_گالو_برگمن #میلا_مسافر
#مبارزه_طبقاتی #جنبش_اجتماعی
#فمینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: لوتار گالو برگمن
ترجمهی: میلا مسافر
14 مه 2020
🔸بسیاری از چپها که چندین دهه است سرگرم پرداختن به سیاست هویتی خویشاند و معضلات اجتماعی را فراموش کردهاند، بهحق مشغول انتقاد از خویشاند، اما از اینطریق، تفسیرکشاکشهای اجتماعی را به لیبرالها، محافظهکاران و فاشیستها سپردهاند. اگرچه برخی طبقه کارگر را فراموش کردهاند، ولی این طبقه وجود دارد و مبارزات طبقاتی ضروریاند. اما مبارزه طبقاتی امروزه در بهترین شرایط فقط میتواند موفقیتهای عاجل و ناپایدار برای گروههای منفرد طبقه کارگر بهبار بیاورد و دیگر نمیتواند پاسخهایی پایدار بهمعضلات اجتماعی ارائه دهد. از آنجاکه ناگزیریهای ارزشافزایی سرمایه، مانع حل هرگونه مسائل تعیینکنندهی آیندهاند، مبارزات اجتماعی امروز باید بلاواسطه ــ نظراً و عملاً ــ مسئله اصل نظام [سرمایهداری] را مطرح سازند. و دقیقاً در اینجاست که مشکلات مبارزه طبقاتی آغاز میشوند. منافع طبقاتی طبقه کارگر دیرزمانی است که خود را بهعنوان منافعی درونماندگار و ذاتیِ نظام برملا کردهاند، منافع کسانیکه ناگزیر بهفروش نیروی کار خویشند. توان بالقوهی درهمشکنندهی نظام، غایب است.
🔸 مبارزهی طبقاتی توان لازم برای درگیریهای ضروری اجتماعی را ندارد. فقط مبارزاتی که بندهای تئوریک و عملی «منافع طبقه کارگر» را بگسلند، میتوانند سرشت ضدِسرمایهداری بهخود بگیرند. برای مثال مسئله زمان کار را درنظر بگیریم. موج فزایندهی دیجیتالیزهشدن، تمامی رهآوردهای تاکنونی سرمایهداری برای افزایش بارآوری وصرفهجویی در نیروی کار انسانی را بهمحاق بردهاست. در منطق ارزشافزایی سرمایه هنوز تعداد بیشتری از انسانها «زائد» خواهند شد. کسیکه کارمزدی را بهعنوان شالودهی طبیعی زندگی میپذیرد و مسئله منافع کارگران مزدی را در مرکز توجه قرار میدهد، تنها دلمشغول یک پرسش است: چگونه میتوان با اینوجود سطح اشتغال را حفظ کرد؟ برعکس کسیکه تفاوت اساسی بین ثروت مجرد و مادی را درنظر میگیرد، جهان برای او میتواند کاملاً بهگونهای دیگر سامان پذیرد. ثروت مادی (موادغذایی، لباس، تکنیک، علم، فرهنگ) را ما برای زندگی لازم داریم، ثروت مجرد (ارزش، پول، سرمایه) صرفاً نیاز ارزشافزاییِ سرمایه است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1qT
#لوتار_گالو_برگمن #میلا_مسافر
#مبارزه_طبقاتی #جنبش_اجتماعی
#فمینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مبارزهی طبقاتی کافی نیست
نوشتهی: لوتار گالو برگمن ترجمهی: میلا مسافر دیگر منافع فروشندگان نیروی کار کمکی نمیکند. حتی مبارزترین کارگران و «انقلابیترین» اتحادیهها تا زمانیکه عاقلانه عمل میکنند، شرکتهای «خودشان» را با…
🔴 جنسیت، فمینیسم سیاه، و اقتصاد سیاسی سیاه
پاتریشیا هیل کالینل
برگردان: کاوه مظفری
🔖در این مقاله پاتریشیا هیل کالینز از دو جنبهی معرفتشناسیِ «دیدگاه» فمینیسم سیاه، برای بررسی اقتصاد سیاسی سیاه استفاده میکند. پیشنهاد میکند که تمرکز بر تجارب زنان سیاه و تحلیل آن تجارب از طریق پارادایم تقاطع، ترویجگر بازنگری در اهمیت ارتباط [و خویشاوندی] بین جنسیت، سکسوالیته، نژاد، طبقه و ملیت است. مقاله چنین نتیجه میگیرد که شناساندن این منظر جدید از ارتباط [و خویشاوندی] چگونه میتواند تحلیلی جنسیتی از اقتصاد سیاسی سیاه را مطرح سازد.
🔹 و.اِ.ب دوبویس، به مانند سایر همعصرانش باور داشت که ابزار علوم اجتماعی میتوانند برای نشان دادن جدایی نژادی، فقر، شهری شدن، صنعتی شدن و دیگر موارد اجتماعیِ مهمِ تاثیرگذار در جامعهی ایالاتمتحده آمریکا، به کار روند. در این میان، سهم مهم کار جامعهشناسانه دوبویس، به استفاده ضمنی وی از پارادایم تقاطع در خصوص نژاد، طبقه و ملیت در تبیین اقتصاد سیاسی سیاه مربوط میشود. دوبویس، نژاد، طبقه و ملیت را در درجه اول، نه به عنوان یک مقولهبندی از هویت شخصی، بلکه به عنوان سلسلهمراتب اجتماعیای که دسترسی آفریقایی_آمریکاییها را به جایگاه، دارایی و قدرت شکل میدهد، میدید.
📍پیوند «کار/خانواده» و فقر زنان سیاه
🔹قرار دادن تجارب زنان سیاه آمریکایی در بطن تحلیل، نشاندهنده اهمیت کار و خانواده در تحلیل اقتصاد سیاسی سیاه است. از آنجایی که زنان آمریکایی-آفریقاییتبار به مدت طولانی بیرون از خانه کار کردهاند، کارِ مزدی آنها در بازار کار به مانند کار بدون مزد آنها در محیط خانوادگیشان، در تعاریف متداول از کار و خانواده به عنوان عرصههای جداگانهای از سازمان اجتماعی نمیگنجد. تجارب زنان سیاه صرفاً نظریه [دوگانهی] «کار در عرصه عمومی، حوزهای مردانه؛ و خانواده در عرصه خصوصی، پناهگاهی زنانه» را به چالش نمیکشد؛ بلکه همچنین نشان میدهد که چگونه چارچوب پیوند «کار/خانواده» مسیرهای جدیدی برای درک و فهم فقر زنان سیاه فراهم میکند.
#فمینیسم
#فمینیسم_سیاه
👈🏾ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30793&rhash=3ec4f87be6d7d1
@bidarzani
@sarkhatism
پاتریشیا هیل کالینل
برگردان: کاوه مظفری
🔖در این مقاله پاتریشیا هیل کالینز از دو جنبهی معرفتشناسیِ «دیدگاه» فمینیسم سیاه، برای بررسی اقتصاد سیاسی سیاه استفاده میکند. پیشنهاد میکند که تمرکز بر تجارب زنان سیاه و تحلیل آن تجارب از طریق پارادایم تقاطع، ترویجگر بازنگری در اهمیت ارتباط [و خویشاوندی] بین جنسیت، سکسوالیته، نژاد، طبقه و ملیت است. مقاله چنین نتیجه میگیرد که شناساندن این منظر جدید از ارتباط [و خویشاوندی] چگونه میتواند تحلیلی جنسیتی از اقتصاد سیاسی سیاه را مطرح سازد.
🔹 و.اِ.ب دوبویس، به مانند سایر همعصرانش باور داشت که ابزار علوم اجتماعی میتوانند برای نشان دادن جدایی نژادی، فقر، شهری شدن، صنعتی شدن و دیگر موارد اجتماعیِ مهمِ تاثیرگذار در جامعهی ایالاتمتحده آمریکا، به کار روند. در این میان، سهم مهم کار جامعهشناسانه دوبویس، به استفاده ضمنی وی از پارادایم تقاطع در خصوص نژاد، طبقه و ملیت در تبیین اقتصاد سیاسی سیاه مربوط میشود. دوبویس، نژاد، طبقه و ملیت را در درجه اول، نه به عنوان یک مقولهبندی از هویت شخصی، بلکه به عنوان سلسلهمراتب اجتماعیای که دسترسی آفریقایی_آمریکاییها را به جایگاه، دارایی و قدرت شکل میدهد، میدید.
📍پیوند «کار/خانواده» و فقر زنان سیاه
🔹قرار دادن تجارب زنان سیاه آمریکایی در بطن تحلیل، نشاندهنده اهمیت کار و خانواده در تحلیل اقتصاد سیاسی سیاه است. از آنجایی که زنان آمریکایی-آفریقاییتبار به مدت طولانی بیرون از خانه کار کردهاند، کارِ مزدی آنها در بازار کار به مانند کار بدون مزد آنها در محیط خانوادگیشان، در تعاریف متداول از کار و خانواده به عنوان عرصههای جداگانهای از سازمان اجتماعی نمیگنجد. تجارب زنان سیاه صرفاً نظریه [دوگانهی] «کار در عرصه عمومی، حوزهای مردانه؛ و خانواده در عرصه خصوصی، پناهگاهی زنانه» را به چالش نمیکشد؛ بلکه همچنین نشان میدهد که چگونه چارچوب پیوند «کار/خانواده» مسیرهای جدیدی برای درک و فهم فقر زنان سیاه فراهم میکند.
#فمینیسم
#فمینیسم_سیاه
👈🏾ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30793&rhash=3ec4f87be6d7d1
@bidarzani
@sarkhatism
بیدارزنی
جنسیت، فمینیسم سیاه، و اقتصاد سیاسی سیاه
این مقاله به بررسی اقتصاد سیاسی سیاه از دیدگاه فمینیسم سیاه میپردازد و مروج بازنگری در اهمیت ارتباط جنسیت، سکسوالیته، نژاد، طبقه و ملیت است.
🔴فراتر از فمینیسم؟
ژنولوژی و جنبش آزادی زنان کورد
نوشتهی: نادیه العلی و ایزابل کیسر
ترجمهی: فرزانه جلالی
🔸 ژنولوژی یا علم زنان که توسط جنبش آزادی زنان کورد پیشنهاد و توسعه داده شده است، به مؤلفه اصلی سازماندهی فراملیاش در خاورمیانه و اروپا و آمریکا تبدیل شده است. فعالان جنبش زنان کورد به اشکال اثباتگرا و مردمحور تولید دانش و نیز فمینیسم لیبرال انتقاد میکنند. آنها در عوض، ژنولوژی را پیشنهاد میکنند که هدف از آن کشف دوباره تاریخ زنان و بازگرداندن جایگاه اصلی زنان در جامعه است. این مقاله براساس یک سری مصاحبه با زنان کورد درگیر در توسعه ژنولوژی، ابتدا ژنولوژی را در چارچوب رویکردهای فمینیستی فراملی و ضداستعمارگرا قرار میدهد و سپس ایدههای اصلی تشکیلدهنده ژنولوژی را استخراج میکند. ما بر راههایی تمرکز میکنیم که ژنولوژی به بحثهای جاری در تولید دانش فمینیستی فراملی میپردازد. مقاله ما بهطور انتقادی ادعای فعالان زن کورد را ارزیابی میکند که ژنولوژی را بهعنوان یک علم و پارادایم جدید معرفی میکنند که فراتر از فمینیسم است درحالیکه استدلال ما این است که ژنولوژی نشاندهندهی تداوم مهم مداخلات انتقادیای است که توسط فعالان زن و دانشگاهیان بهحاشیه راندهشده، صورت گرفته است. علاوه بر این، مقاله ما نشان میدهد که ژنولوژی، بنیان و اساس ایدئولوژیک و معرفتشناختی مفیدی برای مبارزه سیاسی زنان کورد برای برابری و عدالت مبتنی بر جنسیت فراهم میکند.
🔸 هدف از پژوهش ما درک بیشتر معانی پیچیده و متنوع وابسته به ژنولوژی، نقشی که این مفهوم در مبارزه سیاسی گستردهتر زنان کورد ایفا میکند و سهم آن در تولید دانش فمینیستی فراملی است. همانطور که بعدا با جزئیات بیشتر به آن میپردازیم، روش پژوهش ما از بیانات اخیر نظریه دیدگاه فمینیستی و از رویکردهای فمینیستی فراملی و ضداستعمارگرا که به معرفتشناسی تغییرپذیر و اقدامات سیاسی علاقهمند هستند، الهام گرفته است. با آگاهی از بحثهای گستردهتر در نظریه فمینیستی، پیوندها و تقاطعیافتگیهای بین مبارزات سیاسی مختلف مرتبط با ساختارهای قدرت چندگانه را تشخیص میدهیم و به استعمار قدرت و جنسیت توجه میکنیم. علاوه بر این، مقاله ما به بحثهای گستردهتری در درون کنشگری پژوهشی فمینیستی در مورد معنا و چالشهای همبستگی کمک میکند.
🔸 درحالیکه عملکردهای بدنی بهطور فزایندهای مورد بحث قرار میگیرند، به نظر میرسد که این جنبش تمایل کمتری به پذیرفتن دیگر جنبههای سکسوالیته مانند میل جنسی یا عشق و رابطه صمیمانه (intimacy) با همجنس دارد... تاثیر منفی سرمایهداری و کالاسازی ملموس سکسوالیته به بحثهای مرتبط با همجنسگرایی و گرایش/هویت جنسی گسترش مییابد. در این مورد دیدگاهها معمولا متفاوت هستند، اما بسیاری از پاسخ دهندگان ما هویتهای جنسی را بهعنوان شواهدی از فرهنگ مصرفگرایی میبینند. در پاسخ به این سوال که ژنولوژی چگونه افراد و سیاست ال جی بی تی کیو آی + را دربرمیگیرد، مشخص شد که این امر موضوعی است که در حال بررسی است اما این بحث هنوز در مراحل ابتدایی خود است و واکنشهای مختلفی را موجب میشود.
🔸 با توجه به ساختار متقاطع قدرت، مشابه با رویکردهای فراملی فمینیستی، واضح است که پویاییهای خاص قدرت، مانند جنسیت، اتنیک و طبقه از امتیازاتی برخوردار هستند، درحالیکه انگار سکسوالیته و به چالش کشیدن دگرهنجارگرایی، اهمیت کمتری دارند. این ایده که اقدامات و نابرابریها و اشکال ستمی که به جنسیت و هویتهای جنسی پیوند دارند بهطور خودکار پس از آزادی زنان در ذیل میآیند به نظر میرسد با اصرار جنبش زنان مبنی بر اینکه آزادی مردم کورد باید در کنار آزادی زنان رخ دهد، در تضاد است. علاوه بر این، مفهومسازی سکسوالیته نه تنها براساس یک دوگانگی جنسیتی واضح است، بلکه میل جنسی را بهعنوان تهدیدی برای مبارزه در نظر میگیرد. این ایده بهطور کلی به وضوح از فرهنگ میلیتاریزهشدهی جنبش آزادی کورد پدیدار میشود که در آن بدن چریکها به شدت تحت نظارت قرار میگیرد و ملزم میشوند که از روابط جنسی و رمانتیک اجتناب کنند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1XH
#فرزانه_جلالی #نادیه_العلی #ایزابل_کیسر
#فمینیسم #ژنولوژی #جنبش_زنان #جنبش_کرد
@naghd_com
@sarkhatism
ژنولوژی و جنبش آزادی زنان کورد
نوشتهی: نادیه العلی و ایزابل کیسر
ترجمهی: فرزانه جلالی
🔸 ژنولوژی یا علم زنان که توسط جنبش آزادی زنان کورد پیشنهاد و توسعه داده شده است، به مؤلفه اصلی سازماندهی فراملیاش در خاورمیانه و اروپا و آمریکا تبدیل شده است. فعالان جنبش زنان کورد به اشکال اثباتگرا و مردمحور تولید دانش و نیز فمینیسم لیبرال انتقاد میکنند. آنها در عوض، ژنولوژی را پیشنهاد میکنند که هدف از آن کشف دوباره تاریخ زنان و بازگرداندن جایگاه اصلی زنان در جامعه است. این مقاله براساس یک سری مصاحبه با زنان کورد درگیر در توسعه ژنولوژی، ابتدا ژنولوژی را در چارچوب رویکردهای فمینیستی فراملی و ضداستعمارگرا قرار میدهد و سپس ایدههای اصلی تشکیلدهنده ژنولوژی را استخراج میکند. ما بر راههایی تمرکز میکنیم که ژنولوژی به بحثهای جاری در تولید دانش فمینیستی فراملی میپردازد. مقاله ما بهطور انتقادی ادعای فعالان زن کورد را ارزیابی میکند که ژنولوژی را بهعنوان یک علم و پارادایم جدید معرفی میکنند که فراتر از فمینیسم است درحالیکه استدلال ما این است که ژنولوژی نشاندهندهی تداوم مهم مداخلات انتقادیای است که توسط فعالان زن و دانشگاهیان بهحاشیه راندهشده، صورت گرفته است. علاوه بر این، مقاله ما نشان میدهد که ژنولوژی، بنیان و اساس ایدئولوژیک و معرفتشناختی مفیدی برای مبارزه سیاسی زنان کورد برای برابری و عدالت مبتنی بر جنسیت فراهم میکند.
🔸 هدف از پژوهش ما درک بیشتر معانی پیچیده و متنوع وابسته به ژنولوژی، نقشی که این مفهوم در مبارزه سیاسی گستردهتر زنان کورد ایفا میکند و سهم آن در تولید دانش فمینیستی فراملی است. همانطور که بعدا با جزئیات بیشتر به آن میپردازیم، روش پژوهش ما از بیانات اخیر نظریه دیدگاه فمینیستی و از رویکردهای فمینیستی فراملی و ضداستعمارگرا که به معرفتشناسی تغییرپذیر و اقدامات سیاسی علاقهمند هستند، الهام گرفته است. با آگاهی از بحثهای گستردهتر در نظریه فمینیستی، پیوندها و تقاطعیافتگیهای بین مبارزات سیاسی مختلف مرتبط با ساختارهای قدرت چندگانه را تشخیص میدهیم و به استعمار قدرت و جنسیت توجه میکنیم. علاوه بر این، مقاله ما به بحثهای گستردهتری در درون کنشگری پژوهشی فمینیستی در مورد معنا و چالشهای همبستگی کمک میکند.
🔸 درحالیکه عملکردهای بدنی بهطور فزایندهای مورد بحث قرار میگیرند، به نظر میرسد که این جنبش تمایل کمتری به پذیرفتن دیگر جنبههای سکسوالیته مانند میل جنسی یا عشق و رابطه صمیمانه (intimacy) با همجنس دارد... تاثیر منفی سرمایهداری و کالاسازی ملموس سکسوالیته به بحثهای مرتبط با همجنسگرایی و گرایش/هویت جنسی گسترش مییابد. در این مورد دیدگاهها معمولا متفاوت هستند، اما بسیاری از پاسخ دهندگان ما هویتهای جنسی را بهعنوان شواهدی از فرهنگ مصرفگرایی میبینند. در پاسخ به این سوال که ژنولوژی چگونه افراد و سیاست ال جی بی تی کیو آی + را دربرمیگیرد، مشخص شد که این امر موضوعی است که در حال بررسی است اما این بحث هنوز در مراحل ابتدایی خود است و واکنشهای مختلفی را موجب میشود.
🔸 با توجه به ساختار متقاطع قدرت، مشابه با رویکردهای فراملی فمینیستی، واضح است که پویاییهای خاص قدرت، مانند جنسیت، اتنیک و طبقه از امتیازاتی برخوردار هستند، درحالیکه انگار سکسوالیته و به چالش کشیدن دگرهنجارگرایی، اهمیت کمتری دارند. این ایده که اقدامات و نابرابریها و اشکال ستمی که به جنسیت و هویتهای جنسی پیوند دارند بهطور خودکار پس از آزادی زنان در ذیل میآیند به نظر میرسد با اصرار جنبش زنان مبنی بر اینکه آزادی مردم کورد باید در کنار آزادی زنان رخ دهد، در تضاد است. علاوه بر این، مفهومسازی سکسوالیته نه تنها براساس یک دوگانگی جنسیتی واضح است، بلکه میل جنسی را بهعنوان تهدیدی برای مبارزه در نظر میگیرد. این ایده بهطور کلی به وضوح از فرهنگ میلیتاریزهشدهی جنبش آزادی کورد پدیدار میشود که در آن بدن چریکها به شدت تحت نظارت قرار میگیرد و ملزم میشوند که از روابط جنسی و رمانتیک اجتناب کنند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1XH
#فرزانه_جلالی #نادیه_العلی #ایزابل_کیسر
#فمینیسم #ژنولوژی #جنبش_زنان #جنبش_کرد
@naghd_com
@sarkhatism
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
فراتر از فمینیسم؟
ژنولوژی و جنبش آزادی زنان کورد نوشتهی: نادیه العلی و ایزابل کیسر ترجمهی: فرزانه جلالی ژنولوژی یا علم زنان که توسط جنبش آزادی زنان کورد پیشنهاد و توسعه داده شده است، به مؤلفه اصلی سازماندهی فرام…