سرخط
Video
🔴 نسلکشی در مقابل چشمان بیتفاوت ما
در پی عزم دولت اسراییل برای نسلکشی در فلسطین و حملهی دیشب ارتش این کشور به اردوگاه آوارگان «تلسلطان» در رفح، حداقل ۴۵ نفر از ساکنین این اردوگاه کشته شدهاند که اکثریت آنها زنان و کودکان هستند.
به گزارش «جمعیت هلال احمر» فلسطین بسیاری از آوارگان که در چادر اسکان داده شده بودند، در پی این حمله «زنده در آتش سوختهاند». از تعداد مجروحین هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست، اما به گفتهی هلال احمر، به دلیل تخریب عمدی سامانهی بهداشتی غزه از سوی دولت اشغالگر اسراییل در طول ماههای گذشته، بیمارستانهای منطقه از رسیدگی به مجروحین ناتوانند.
دکتر «محمد المغیر»، سخنگوی (نیروهای) دفاع مدنی فلسطین در رفح، میگوید که به دلیل استفاده از سلاحهایی که احتمالا در سطح بینالمللی ممنوع هستند، بیشتر اجساد کاملا سوختهاند و قابل شناسایی نیستند.
گفته شده که به غیر از حمله به چادرهای آوارگان، حداقل هشت موشک در نزدیکی چادر آژانس امداد سازمان ملل متحد اصابت کرده و از شروع حملات اکتبر سال گذشته، ۱۹۳ نفر از کارمندان سازمان ملل توسط ارتش اسراییل کشته شدهاند.
در مقابل اما، دولت و ارتش اسراییل کماکان با وقاحت به دوربین زل میزنند و ادعا میکنند که حملات «با مهمات دقیق و بر اساس اطلاعات دقیق» مقر حماس را هدف گرفته بوده.
حالا با گذشت هشت ماه از شروع آخرین دور حمله به غزه و کشتار فلسطینیان، دیگر هیچکس نمیتواند انکار کند که دولت و احزاب راستگرای اسراییل، به آرزوی دیرینهی خود برای نسلکشی و پاکسازی آنچه از فلسطین باقی مانده، بسیار نزدیک شدهاند.
در ماههای اول بعد از ۷ اکتبر، رییس دولت اشغالگر هر نقدی به کشتار را با برچسب یهودستیزی خفه میکرد و نه فقط حماس، بلکه هرکسی که به این نسلکشی معترض بود را «نازی» مینامید.
حالا کار به جایی رسیده که حتی متحدین همیشگی اسراییل به ادامهی این حملات معترضند. خشم جامعهی جهانی از جنایتهای اسراییل روزبهروز ابعاد وسیعتری پیدا میکند و بازی با کارت «یهودستیزی» دیگر جواب نمیدهد. واکنش جدید دولت اسراییل برنامهریزی حملات بیشتر در عین بیاعتنایی به خشم مردم و اعتراضات و تظاهرات روزمره در هرکجای جهان است.
این واکنش برایتان آشنا نیست؟
جمهوری اسلامی در تمام طول چهلوپنج سال گذشته، در مواجهه با اعتراض به سرکوب، دقیقا همینکار را نکرده؟
بیایید تعارف را کنار بگذاریم و تصدیق کنیم هرچقدر هم که چشممان را روی اشغال هفتادوپنجسالهی فلسطین و نسلکشی فلسطینیان ببندیم و سادهلوحانه معتقد باشیم «دشمن دشمن من دوست من است»، واقعیت تغییری نخواهد کرد.
نه جنایات جمهوری اسلامی و چهلوپنج سال سرکوب داخلی و در عین حال دخالت نظامی و سیاسی در سرنوشت ملل منطقه، نه پروپاگاندای پوچ امپریالیسمستیزی حکومت، نه ادعای دروغین حکومت مبنی بر دفاع از آرمان فلسطین، هیچکدام نمیتواند توجیهی برای بیتفاوتی ما به کشتار فلسطینیان و بدتر از آن همراهی و همدلی با اشغالگر باشد.
متاسفانه باید اذعان کنیم که نژادپرستی ضد ملل منطقه و رویای خام کمک خواستن از یک ستمگر برای رهایی از شر ستمگری دیگر، از آنچه در آینه میبینیم، به ما نزدیکتر است.
#فلسطین
#غزه
#رفح
#علیه_اشغال
#القدس_لنا
@sarkhatism
در پی عزم دولت اسراییل برای نسلکشی در فلسطین و حملهی دیشب ارتش این کشور به اردوگاه آوارگان «تلسلطان» در رفح، حداقل ۴۵ نفر از ساکنین این اردوگاه کشته شدهاند که اکثریت آنها زنان و کودکان هستند.
به گزارش «جمعیت هلال احمر» فلسطین بسیاری از آوارگان که در چادر اسکان داده شده بودند، در پی این حمله «زنده در آتش سوختهاند». از تعداد مجروحین هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست، اما به گفتهی هلال احمر، به دلیل تخریب عمدی سامانهی بهداشتی غزه از سوی دولت اشغالگر اسراییل در طول ماههای گذشته، بیمارستانهای منطقه از رسیدگی به مجروحین ناتوانند.
دکتر «محمد المغیر»، سخنگوی (نیروهای) دفاع مدنی فلسطین در رفح، میگوید که به دلیل استفاده از سلاحهایی که احتمالا در سطح بینالمللی ممنوع هستند، بیشتر اجساد کاملا سوختهاند و قابل شناسایی نیستند.
گفته شده که به غیر از حمله به چادرهای آوارگان، حداقل هشت موشک در نزدیکی چادر آژانس امداد سازمان ملل متحد اصابت کرده و از شروع حملات اکتبر سال گذشته، ۱۹۳ نفر از کارمندان سازمان ملل توسط ارتش اسراییل کشته شدهاند.
در مقابل اما، دولت و ارتش اسراییل کماکان با وقاحت به دوربین زل میزنند و ادعا میکنند که حملات «با مهمات دقیق و بر اساس اطلاعات دقیق» مقر حماس را هدف گرفته بوده.
حالا با گذشت هشت ماه از شروع آخرین دور حمله به غزه و کشتار فلسطینیان، دیگر هیچکس نمیتواند انکار کند که دولت و احزاب راستگرای اسراییل، به آرزوی دیرینهی خود برای نسلکشی و پاکسازی آنچه از فلسطین باقی مانده، بسیار نزدیک شدهاند.
در ماههای اول بعد از ۷ اکتبر، رییس دولت اشغالگر هر نقدی به کشتار را با برچسب یهودستیزی خفه میکرد و نه فقط حماس، بلکه هرکسی که به این نسلکشی معترض بود را «نازی» مینامید.
حالا کار به جایی رسیده که حتی متحدین همیشگی اسراییل به ادامهی این حملات معترضند. خشم جامعهی جهانی از جنایتهای اسراییل روزبهروز ابعاد وسیعتری پیدا میکند و بازی با کارت «یهودستیزی» دیگر جواب نمیدهد. واکنش جدید دولت اسراییل برنامهریزی حملات بیشتر در عین بیاعتنایی به خشم مردم و اعتراضات و تظاهرات روزمره در هرکجای جهان است.
این واکنش برایتان آشنا نیست؟
جمهوری اسلامی در تمام طول چهلوپنج سال گذشته، در مواجهه با اعتراض به سرکوب، دقیقا همینکار را نکرده؟
بیایید تعارف را کنار بگذاریم و تصدیق کنیم هرچقدر هم که چشممان را روی اشغال هفتادوپنجسالهی فلسطین و نسلکشی فلسطینیان ببندیم و سادهلوحانه معتقد باشیم «دشمن دشمن من دوست من است»، واقعیت تغییری نخواهد کرد.
نه جنایات جمهوری اسلامی و چهلوپنج سال سرکوب داخلی و در عین حال دخالت نظامی و سیاسی در سرنوشت ملل منطقه، نه پروپاگاندای پوچ امپریالیسمستیزی حکومت، نه ادعای دروغین حکومت مبنی بر دفاع از آرمان فلسطین، هیچکدام نمیتواند توجیهی برای بیتفاوتی ما به کشتار فلسطینیان و بدتر از آن همراهی و همدلی با اشغالگر باشد.
متاسفانه باید اذعان کنیم که نژادپرستی ضد ملل منطقه و رویای خام کمک خواستن از یک ستمگر برای رهایی از شر ستمگری دیگر، از آنچه در آینه میبینیم، به ما نزدیکتر است.
#فلسطین
#غزه
#رفح
#علیه_اشغال
#القدس_لنا
@sarkhatism
🔴 برای مقاومت باید متشکل و متحد شد
تجمع بازنشستگان کشوری، تامین اجتماعی و فرهنگیان بازنشسته در کرمانشاه
دیروز، سهشنبه ۸ خرداد، مانند سهشنبههای گذشته بازنشستگان کشوری، تامین اجتماعی و فرهنگیان بازنشسته در کرمانشاه در مقابل ادارهی تامین اجتماعی این شهر تجمع کردند. در این تجمع یکی از بازنشستگان خطاب به همرزمان دیگرش به درستی تاکید کرد که تنها با تشکلیابی و اتحاد است که میتوان در قبال تعرضات دولت به حقوق بازنشستگان مقاومت کرد و انتظار داشت بازنشستگان به مطالبات خودشان برسند. این در حالی است که طی هفتهی گذشته و بعد از کشته شدن ابراهیم رئیسی تبلیغات وسیعی در مورد دستاوردهای دولت او در رسانههای حکومتی جریان دارد اما نزدیک به دو سال است که مطالبات ابتدایی بازنشستگان که عبارت است از «افزایش حقوقها همسان با نرخ تورم»و «درمان رایگان» بدون پاسخ مانده است. بازنشستگان اما به خوبی دریافتهاند که برای احقاق حقوقشان نباید «کف خیابان» را رها کنند.
#کرمانشاه
#درمان_رایگان
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_بازنشستگان
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
تجمع بازنشستگان کشوری، تامین اجتماعی و فرهنگیان بازنشسته در کرمانشاه
دیروز، سهشنبه ۸ خرداد، مانند سهشنبههای گذشته بازنشستگان کشوری، تامین اجتماعی و فرهنگیان بازنشسته در کرمانشاه در مقابل ادارهی تامین اجتماعی این شهر تجمع کردند. در این تجمع یکی از بازنشستگان خطاب به همرزمان دیگرش به درستی تاکید کرد که تنها با تشکلیابی و اتحاد است که میتوان در قبال تعرضات دولت به حقوق بازنشستگان مقاومت کرد و انتظار داشت بازنشستگان به مطالبات خودشان برسند. این در حالی است که طی هفتهی گذشته و بعد از کشته شدن ابراهیم رئیسی تبلیغات وسیعی در مورد دستاوردهای دولت او در رسانههای حکومتی جریان دارد اما نزدیک به دو سال است که مطالبات ابتدایی بازنشستگان که عبارت است از «افزایش حقوقها همسان با نرخ تورم»و «درمان رایگان» بدون پاسخ مانده است. بازنشستگان اما به خوبی دریافتهاند که برای احقاق حقوقشان نباید «کف خیابان» را رها کنند.
#کرمانشاه
#درمان_رایگان
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_بازنشستگان
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 با وجود افزایش فشار بر زندانیان اعتصابی، کارزار سهشنبههای نه به اعدام ادامه دارد
با وجود اینکه احمدرضا حائری و زرتشت احمدی راغب، دو نفر از زندانیان مشارکتکننده در کارزار سهشنبههای نه به اعدام طی هفتهی اخیر به انفرادی منتقل شده و زرتشت احمدی راغب همچنان در انفرادی و در اعتصاب غذا به سر میبرد، کارزار سهشنبههای نه به اعدام وارد هجدهمین هفتهی خود شد و دیروز، سهشنبه ۸ خرداد زندانیان سیاسی در زندانهای اوین، قزلحصار، کرج، خرمآباد و... هجدهمین سهشنبه را نیز در اعتصاب به سر بردند.
ادامه این کارزار اعتراضی در حالی است که مقامات زندان در زندان قزلحصار کرج که در یک سال گذشته بزرگترین مرکز اجرای حکم اعدام در کشور بوده؛ هفته گذشته احمدرضا حائری و زرتشت احمدی راغب را به سلولهای انفرادی واحد سه ( محل نگهداری زندانیان زیر حکم اعدام) منتقل کردند.
احمدرضا حائری روز یکشنبه شش خرداد پس از یک هفته به بند عمومی بازگردانده شد، اما زرتشت احمدی راغب که شنبه پنج خرداد به سلول انفرادی منتقل شده هنوز به بند عمومی بازگردانده نشده است.
منابع موثق نزدیک به خانواده زندانیان سیاسی از اعلام اعتصاب غذای زرتشت احمدی راغب خبر داده و با توجه به بیماریهای متعدد این زندانی سیاسی ۶۴ ساله نسبت به در خطر قرار گرفتن سلامتی وی ابراز نگرانی کردند.
شایان ذکر است که در هفتههای گذشته هم دو نفر از زندانیان سیاسی به نامهای محمد و مهدی خداکرمی در زندان خرم آباد را به دلیل شرکت در همین کارزار سه شنبه های نه به اعدام به انفرادی و بعدا به زندان پارسیلون همین شهر تبعید کردند.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام در شرایطی ادامه دارد که آمار صدور و اجرای احکام اعدام در زندانهای جمهوری اسلامی در سه ماهه نخست امسال به شدت افزایش یافته است.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#توقف_اعدام
#قتل_دولتی
#نه_به_اعدام
@sarkhatism
با وجود اینکه احمدرضا حائری و زرتشت احمدی راغب، دو نفر از زندانیان مشارکتکننده در کارزار سهشنبههای نه به اعدام طی هفتهی اخیر به انفرادی منتقل شده و زرتشت احمدی راغب همچنان در انفرادی و در اعتصاب غذا به سر میبرد، کارزار سهشنبههای نه به اعدام وارد هجدهمین هفتهی خود شد و دیروز، سهشنبه ۸ خرداد زندانیان سیاسی در زندانهای اوین، قزلحصار، کرج، خرمآباد و... هجدهمین سهشنبه را نیز در اعتصاب به سر بردند.
ادامه این کارزار اعتراضی در حالی است که مقامات زندان در زندان قزلحصار کرج که در یک سال گذشته بزرگترین مرکز اجرای حکم اعدام در کشور بوده؛ هفته گذشته احمدرضا حائری و زرتشت احمدی راغب را به سلولهای انفرادی واحد سه ( محل نگهداری زندانیان زیر حکم اعدام) منتقل کردند.
احمدرضا حائری روز یکشنبه شش خرداد پس از یک هفته به بند عمومی بازگردانده شد، اما زرتشت احمدی راغب که شنبه پنج خرداد به سلول انفرادی منتقل شده هنوز به بند عمومی بازگردانده نشده است.
منابع موثق نزدیک به خانواده زندانیان سیاسی از اعلام اعتصاب غذای زرتشت احمدی راغب خبر داده و با توجه به بیماریهای متعدد این زندانی سیاسی ۶۴ ساله نسبت به در خطر قرار گرفتن سلامتی وی ابراز نگرانی کردند.
شایان ذکر است که در هفتههای گذشته هم دو نفر از زندانیان سیاسی به نامهای محمد و مهدی خداکرمی در زندان خرم آباد را به دلیل شرکت در همین کارزار سه شنبه های نه به اعدام به انفرادی و بعدا به زندان پارسیلون همین شهر تبعید کردند.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام در شرایطی ادامه دارد که آمار صدور و اجرای احکام اعدام در زندانهای جمهوری اسلامی در سه ماهه نخست امسال به شدت افزایش یافته است.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#توقف_اعدام
#قتل_دولتی
#نه_به_اعدام
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 نامهی همسنگر؛ از بیمارستان به زندان
متن عثمان اسماعیلی در مورد رفیق سلیمی
عثمان اسماعیلی، که به تازگی بعد از آزادی از زندان در بیمارستان توحید سنندج بستری شده و در حال درمان عوارض زندانها و بازجوییهای متعدد است در متن کوتاهی یاد همسنگر و همبند زندانیاش رفیق سلیمی را گرامی داشته. رفیق سلیمی از فعالان کارگری سنندج در ۷ آذر ١۴٠١ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در زندان مرکزی سنندج محبوس شد. او سرانجام با حکم دادگاه انقلاب سنندج به اتهام «ایجاد گروههای غیرقانونی و اقدام علیه امنیت ملی کشور» و «افساد فیالارض» به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد. گوش چپ و کتف رفیق سلیمی در جریان بازداشت و بازجویی، بر اثر شکنجهها آسیب دیده است.
عثمان اسماعیلی در این متن مینویسد:
بند سیاسی زندان مرکزی سنندج بودم که برای اولین بار با کاک رفیق و دیگر زندانیان سیاسی آشنا شدم؛ تک تک آن عزیزان از محبت انساندوستانهی خودشان من را بیبهره نکردند اما جدا از بقیه نفری دیگر، فعال کارگری، رفیق سلیمی، دوست انقلابی با گرمی به پیشواز من آمد و در طول آن سه ماه که من در زندان سنندج به سر میبردم هیچگاه لطفش را از من دریغ نکرد و من را تنها نگذاشت.
این محبت فقط نصیب من نبود البته، بلکه کاک رفیق برای همهی همبندیهایش این چنین خالصانه رفتار میکرد.
همین انسان باعث شد شیرینترین لحظات را در زندان داشته باشم.
جا دارد که از تمام همبندیهایم و کاک رفیقِ عزیزم تشکر کنم.
امیدوارم در آیندهای نهچندان دور بتوانم کاک رفیق را باری دیگر در آغوش بگیرم.
به امید آزادی تمام زندانیان سیاسی.
عثمان اسماعیلی/بیمارستان توحید سنندج»
#عثمان_اسماعیلی
#رفیق_سلیمی
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
متن عثمان اسماعیلی در مورد رفیق سلیمی
عثمان اسماعیلی، که به تازگی بعد از آزادی از زندان در بیمارستان توحید سنندج بستری شده و در حال درمان عوارض زندانها و بازجوییهای متعدد است در متن کوتاهی یاد همسنگر و همبند زندانیاش رفیق سلیمی را گرامی داشته. رفیق سلیمی از فعالان کارگری سنندج در ۷ آذر ١۴٠١ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در زندان مرکزی سنندج محبوس شد. او سرانجام با حکم دادگاه انقلاب سنندج به اتهام «ایجاد گروههای غیرقانونی و اقدام علیه امنیت ملی کشور» و «افساد فیالارض» به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد. گوش چپ و کتف رفیق سلیمی در جریان بازداشت و بازجویی، بر اثر شکنجهها آسیب دیده است.
عثمان اسماعیلی در این متن مینویسد:
بند سیاسی زندان مرکزی سنندج بودم که برای اولین بار با کاک رفیق و دیگر زندانیان سیاسی آشنا شدم؛ تک تک آن عزیزان از محبت انساندوستانهی خودشان من را بیبهره نکردند اما جدا از بقیه نفری دیگر، فعال کارگری، رفیق سلیمی، دوست انقلابی با گرمی به پیشواز من آمد و در طول آن سه ماه که من در زندان سنندج به سر میبردم هیچگاه لطفش را از من دریغ نکرد و من را تنها نگذاشت.
این محبت فقط نصیب من نبود البته، بلکه کاک رفیق برای همهی همبندیهایش این چنین خالصانه رفتار میکرد.
همین انسان باعث شد شیرینترین لحظات را در زندان داشته باشم.
جا دارد که از تمام همبندیهایم و کاک رفیقِ عزیزم تشکر کنم.
امیدوارم در آیندهای نهچندان دور بتوانم کاک رفیق را باری دیگر در آغوش بگیرم.
به امید آزادی تمام زندانیان سیاسی.
عثمان اسماعیلی/بیمارستان توحید سنندج»
#عثمان_اسماعیلی
#رفیق_سلیمی
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
Forwarded from منجنیق
🔴 فلاخن شمارهی دویست و شصتم. در باب مناقشهی تضاد اصلی/فرعی و مسئلهی استراتژی انقلابی
در فلاخن دویست و شصتم از مسئلهی تضاد اصلی/فرعی میخوانیم و از نسبت آن با استراتژی انقلابی، از اینکه آیا اساسن تضاد اصلیای وجود دارد؟ اگر وجود دارد کدام تضاد و چرا اصلی است؟ معنای «اصلی» بودن آن چیست؟ و همهی اینها چه ربطی به استراتژی انقلابی دارد. در این فلاخن بر تفاوت مهم و اساسی «ستم» و «تضاد» تاکید میکنیم، از انتزاع منطقی تضادها میخوانیم، با میانجیهایی به سطح میانی گذر کرده و سپس در سطح تاریخی نسبت میان تضادها را با مسئلهی سوژهی انقلابی، سازمان و قدرت سیاسی تبیین میکنیم. در این فلاخن به بحران عمیق و نسبتن مشترکی در چپ ایرانی و بینالمللی میپردازیم که صورتبندی مختصر آن میشود: فقدان دغدغهای عینی، بههنگام و مادیتپذیر در مواجهه با بحران «استراتژی»، در پیوندی تفکیکناپذیر با سه موضوع «سوژهی انقلابی»، «سازمان» و «قدرت سیاسی»، و از همین منظر به فهم گرایشهای وُرکریستی و سادهسازی اغراقآمیز و گاه ایدئالیستیِ مسئلهی اتحاد طبقاتی در این گرایشها از سویی و تناقضات گرایشات همارزکنندهی تضادها در تلقی اکونومیستیشان از مفهوم تضاد طبقاتی و فقدان دغدغهی سازماندهی «پیروزیبخش» و، به تبع آن، عدم رویارویی با مسئلهی تعیینکنندهی استراتژی در این گرایشات از سوی دیگر میپردازیم. در فلاخن دویست و شصتم از سطوح سهگانهی نبرد آشتیناپذیر، تضاد آشتیناپذیر نظمها / تضاد آشتیناپذیر سوژهها و قدرت مادیِ قابل هدفگیریِ سازمانیافته میخوانیم و نشان میدهیم اصلی دانستن تضاد طبقاتی چگونه و به چه ترتیبی به معنای این نیست که مبارزه با سایر تضادها و ساختارهای ستم ثانوی و انحرافی و کاذب بوده و از اهمیت و اضطرار کمتری نسبت به مبارزهی طبقاتی برخوردار هستند و در پرتو چنین درکی معنای استراتژیک اصلی بودن تضاد طبقاتی را تبیین میکنیم، از لزوم سمتگیری پرولتری مینویسیم و پیشنهاد میکنیم زینپس برای کاهش سوءتفاهم در فهم مسئلهی تضادها برای ذهنهایی که با حسننیت به مسئله میپردازند به جای کلمهی «اصلی» از «تضاد بنیادین» استفاده کنیم که معنای دقیقتری نیز دارد.
خرداد ۱۴۰۳
فلاخن دویست و شصتم را بخوانید:
#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective
در فلاخن دویست و شصتم از مسئلهی تضاد اصلی/فرعی میخوانیم و از نسبت آن با استراتژی انقلابی، از اینکه آیا اساسن تضاد اصلیای وجود دارد؟ اگر وجود دارد کدام تضاد و چرا اصلی است؟ معنای «اصلی» بودن آن چیست؟ و همهی اینها چه ربطی به استراتژی انقلابی دارد. در این فلاخن بر تفاوت مهم و اساسی «ستم» و «تضاد» تاکید میکنیم، از انتزاع منطقی تضادها میخوانیم، با میانجیهایی به سطح میانی گذر کرده و سپس در سطح تاریخی نسبت میان تضادها را با مسئلهی سوژهی انقلابی، سازمان و قدرت سیاسی تبیین میکنیم. در این فلاخن به بحران عمیق و نسبتن مشترکی در چپ ایرانی و بینالمللی میپردازیم که صورتبندی مختصر آن میشود: فقدان دغدغهای عینی، بههنگام و مادیتپذیر در مواجهه با بحران «استراتژی»، در پیوندی تفکیکناپذیر با سه موضوع «سوژهی انقلابی»، «سازمان» و «قدرت سیاسی»، و از همین منظر به فهم گرایشهای وُرکریستی و سادهسازی اغراقآمیز و گاه ایدئالیستیِ مسئلهی اتحاد طبقاتی در این گرایشها از سویی و تناقضات گرایشات همارزکنندهی تضادها در تلقی اکونومیستیشان از مفهوم تضاد طبقاتی و فقدان دغدغهی سازماندهی «پیروزیبخش» و، به تبع آن، عدم رویارویی با مسئلهی تعیینکنندهی استراتژی در این گرایشات از سوی دیگر میپردازیم. در فلاخن دویست و شصتم از سطوح سهگانهی نبرد آشتیناپذیر، تضاد آشتیناپذیر نظمها / تضاد آشتیناپذیر سوژهها و قدرت مادیِ قابل هدفگیریِ سازمانیافته میخوانیم و نشان میدهیم اصلی دانستن تضاد طبقاتی چگونه و به چه ترتیبی به معنای این نیست که مبارزه با سایر تضادها و ساختارهای ستم ثانوی و انحرافی و کاذب بوده و از اهمیت و اضطرار کمتری نسبت به مبارزهی طبقاتی برخوردار هستند و در پرتو چنین درکی معنای استراتژیک اصلی بودن تضاد طبقاتی را تبیین میکنیم، از لزوم سمتگیری پرولتری مینویسیم و پیشنهاد میکنیم زینپس برای کاهش سوءتفاهم در فهم مسئلهی تضادها برای ذهنهایی که با حسننیت به مسئله میپردازند به جای کلمهی «اصلی» از «تضاد بنیادین» استفاده کنیم که معنای دقیقتری نیز دارد.
خرداد ۱۴۰۳
فلاخن دویست و شصتم را بخوانید:
#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
falakhan260.pdf
725.3 KB
سرخط
Photo
🔴 طناب دار جمهوری اسلامی چه گردنهایی را میفشارد؟
به گفتهی سخنگوی قوای سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی موسوم به «قوهی قضاییه» حکم اعدام بابک زنجانی نقض و به ۲۰ سال زندان تبدیل شد. سخنگوی قوای کشتار خیال همه را راحت کرده که «اموال بابک زنجانی در خارج از کشور شناسایی و به تهران منتقل و به خزانه کشور بازگشت شده است» و «بنابر کارشناسیهای صورت گرفته، این اموال، کفاف بدهیها و خسارتهای او خواهد بود و اگر بازگشت اموال قبلی را هم افزون کنیم مبلغ برگشت داده شد بیش از کل رقم بدهی و خسارت است» یعنی در واقع جمهوری اسلامی مدعی است حالا چیزی هم به بابک زنجانی بدهکار است.
روشن است که ما با حکم اعدام حکومتی، به ویژه از سوی جمهوری اسلامی، در مورد هر کسی که باشد، حتی در مورد بزرگراهزنی مانند بابک زنجانی مخالفیم اما...
🔺فراموش نمیکنیم که موج اعدام محکومان جرائم غیرسیاسی روز به روز در ایران در حال افزایش است. اکثریت قریب به اتفاق این محکوم شدگان مردمان فرودستی هستند که یا فقر و فلاکت و نداری دلیل اصلی جرم آنهاست و یا به دلیل فرودستی طبقاتی امکان این را نداشتهاند که وکیل خوب کارچاقکن داشته باشند، رشوه بدهند و یا با پول رضایت شاکیان خصوصی را جلب کنند. اکثریت قریب به اتفاق آنان فرودستانی هستند که نمیتوانند مانند بابک زنجانی هزینهی زنده ماندن و نقض حکم اعدام را تقبل کنند و به همین دلیل دسته دسته توسط جلادان اسلامی به چوبههای دار سپرده میشوند.
🔺 فراموش نمیکنیم که حتی در بین متهمان سیاسی اعدام شده اغلب (و نه همهی) آنها کسانی بودند که وقتی جمهوری اسلامی به دنبال گردنی برای طناب دارهایش میگشت از میان خیل فرودستان و کارگرانی که بازداشت شده بودند برای به قتل رساندن انتخاب شدند. مصطفی صالحی که اعدام شد رانندهی تاکسی بود، نوید افکاری کارگر کچکار، محسن شکاری کارگر کافه، مجیدرضا رهنورد کارگر میوهفروشی، محمدمهدی کرمی کارگر ساختمانی و سیدمحمدحسینی کارگر مرغداری بودند. همین موضوع شامل حال بسیاری از کسانی که زیر حکم اعدام قرار دارند نیز میشود.
🔺فراموش نمیکنیم هر از چندی در تصفیهحسابهای داخلی جناحهای گوناگون مافیای ثروت و قدرت کسانی نیز قربانی شدهاند. سلطان سکه و سلطان قیر و... راهزنان بختبرگشتهای بودند که در لحظهی دستگیری یا قربانی تصفیهحساب یک جناح از مافیای ثروت و قدرت با جناح دیگر شدند یا قربانی یک شوی تبلیغاتی لحظهای برای نمایش «مبارزه با فساد». اغلب اینها نیز در مقابل سران اصلی مافیا، و حتی در مقابل کسی مثل بابک زنجانی، عددی محسوب نمیشدند. در واقع مافیا تصفیههای داخلی و باندی و جناحی خودش را در ایران به جای قاتلان اجارهای، توسط قضات قوهی قضاییه انجام میدهد. تمیز و قانونی و با طناب دار. شاید برای یادآوری بد نباشد نام «فاضل خداداد» را به یاد بیاوریم که در پروندهای محکوم و اعدام شد که متهم اصلی آن مرتضی رفیقدوست به دلیل نزدیکی به یکی از جناحهای مافیای ثروت و قدرت نه تنها اعدام نشد بلکه بعد از مدت کوتاهی از زندان آزاد شد.
🔺فراموش نمیکنیم که همین بابک زنجانی هم اگر نبود قصد تصفیهحساب با باند احمدینژاد و بهاریها از سویی و باند رفسنجانی-روحانی از سوی دیگر، حتی بازداشت هم نمیشد و معلوم نمیشد چه چیزی را در چه زمانی و به چه ترتیبی غارت کرده است. اصلا مگر همین حالا با امام جمعهی دزد تهران برخوردی صورت گرفت؟ مگر بالاترین مقام حکومتی از دزدی که در چنین مقامی قرار دارد حمایت نکرد؟ و مگر آن کرور کرور «عدالتخواه افشاگر» کلمهای در مورد صدیقی و دزدیهایش حرفی زدند؟ از میلاد گودرزی که به اشاره و برای تصفیهحساب افشاگری میکرد بعد از اینکه به مقام مشاور «کمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم» وزارت اقتصاد منصوب شد خبری شنیدهاید؟
🔺نقض حکم اعدام بابک زنجانی در شرایطی که با وجود صدور حکم اعدام بارها اخباری در مورد آزادی او منتشر شده بود و حتی برخی مقامات رسمی و قضایی نیز این آزادی را تائید کرده و برای آن توجیهاتی آوردند در شرایطی است که به بسیاری از زندانیان سیاسی با وجود انواع بیماریها حتی برای درمان مرخصی داده نمیشود و بدتر از آن حتی به بیمارستان نیز اعزام نمیشوند. در کنار آن هزاران نفر از متهمان جرائم عمومی در صف اعدام قرار دارند و هر لحظه انتظار این را میکشند که نوبت آنها فرا برسد. در جمهوری اسلامی، و هر حکومت سرمایهداری دیگری، اگر ثروت داشته باشی و بتوانی هزینهی زنده ماندن را نقدا و به موقع پرداخت کنی میتوانی میلیاردها تومان بالا بکشی و با خیال راحت به زندگیات ادامه دهی. طناب دار جمهوری سرمایه تنها گردن فقرا را فشار میدهد.
#فقیر_کشی
#ستم_طبقاتی
#غارتگر_آزاد_بیت_المال
@sarkhatism
به گفتهی سخنگوی قوای سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی موسوم به «قوهی قضاییه» حکم اعدام بابک زنجانی نقض و به ۲۰ سال زندان تبدیل شد. سخنگوی قوای کشتار خیال همه را راحت کرده که «اموال بابک زنجانی در خارج از کشور شناسایی و به تهران منتقل و به خزانه کشور بازگشت شده است» و «بنابر کارشناسیهای صورت گرفته، این اموال، کفاف بدهیها و خسارتهای او خواهد بود و اگر بازگشت اموال قبلی را هم افزون کنیم مبلغ برگشت داده شد بیش از کل رقم بدهی و خسارت است» یعنی در واقع جمهوری اسلامی مدعی است حالا چیزی هم به بابک زنجانی بدهکار است.
روشن است که ما با حکم اعدام حکومتی، به ویژه از سوی جمهوری اسلامی، در مورد هر کسی که باشد، حتی در مورد بزرگراهزنی مانند بابک زنجانی مخالفیم اما...
🔺فراموش نمیکنیم که موج اعدام محکومان جرائم غیرسیاسی روز به روز در ایران در حال افزایش است. اکثریت قریب به اتفاق این محکوم شدگان مردمان فرودستی هستند که یا فقر و فلاکت و نداری دلیل اصلی جرم آنهاست و یا به دلیل فرودستی طبقاتی امکان این را نداشتهاند که وکیل خوب کارچاقکن داشته باشند، رشوه بدهند و یا با پول رضایت شاکیان خصوصی را جلب کنند. اکثریت قریب به اتفاق آنان فرودستانی هستند که نمیتوانند مانند بابک زنجانی هزینهی زنده ماندن و نقض حکم اعدام را تقبل کنند و به همین دلیل دسته دسته توسط جلادان اسلامی به چوبههای دار سپرده میشوند.
🔺 فراموش نمیکنیم که حتی در بین متهمان سیاسی اعدام شده اغلب (و نه همهی) آنها کسانی بودند که وقتی جمهوری اسلامی به دنبال گردنی برای طناب دارهایش میگشت از میان خیل فرودستان و کارگرانی که بازداشت شده بودند برای به قتل رساندن انتخاب شدند. مصطفی صالحی که اعدام شد رانندهی تاکسی بود، نوید افکاری کارگر کچکار، محسن شکاری کارگر کافه، مجیدرضا رهنورد کارگر میوهفروشی، محمدمهدی کرمی کارگر ساختمانی و سیدمحمدحسینی کارگر مرغداری بودند. همین موضوع شامل حال بسیاری از کسانی که زیر حکم اعدام قرار دارند نیز میشود.
🔺فراموش نمیکنیم هر از چندی در تصفیهحسابهای داخلی جناحهای گوناگون مافیای ثروت و قدرت کسانی نیز قربانی شدهاند. سلطان سکه و سلطان قیر و... راهزنان بختبرگشتهای بودند که در لحظهی دستگیری یا قربانی تصفیهحساب یک جناح از مافیای ثروت و قدرت با جناح دیگر شدند یا قربانی یک شوی تبلیغاتی لحظهای برای نمایش «مبارزه با فساد». اغلب اینها نیز در مقابل سران اصلی مافیا، و حتی در مقابل کسی مثل بابک زنجانی، عددی محسوب نمیشدند. در واقع مافیا تصفیههای داخلی و باندی و جناحی خودش را در ایران به جای قاتلان اجارهای، توسط قضات قوهی قضاییه انجام میدهد. تمیز و قانونی و با طناب دار. شاید برای یادآوری بد نباشد نام «فاضل خداداد» را به یاد بیاوریم که در پروندهای محکوم و اعدام شد که متهم اصلی آن مرتضی رفیقدوست به دلیل نزدیکی به یکی از جناحهای مافیای ثروت و قدرت نه تنها اعدام نشد بلکه بعد از مدت کوتاهی از زندان آزاد شد.
🔺فراموش نمیکنیم که همین بابک زنجانی هم اگر نبود قصد تصفیهحساب با باند احمدینژاد و بهاریها از سویی و باند رفسنجانی-روحانی از سوی دیگر، حتی بازداشت هم نمیشد و معلوم نمیشد چه چیزی را در چه زمانی و به چه ترتیبی غارت کرده است. اصلا مگر همین حالا با امام جمعهی دزد تهران برخوردی صورت گرفت؟ مگر بالاترین مقام حکومتی از دزدی که در چنین مقامی قرار دارد حمایت نکرد؟ و مگر آن کرور کرور «عدالتخواه افشاگر» کلمهای در مورد صدیقی و دزدیهایش حرفی زدند؟ از میلاد گودرزی که به اشاره و برای تصفیهحساب افشاگری میکرد بعد از اینکه به مقام مشاور «کمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم» وزارت اقتصاد منصوب شد خبری شنیدهاید؟
🔺نقض حکم اعدام بابک زنجانی در شرایطی که با وجود صدور حکم اعدام بارها اخباری در مورد آزادی او منتشر شده بود و حتی برخی مقامات رسمی و قضایی نیز این آزادی را تائید کرده و برای آن توجیهاتی آوردند در شرایطی است که به بسیاری از زندانیان سیاسی با وجود انواع بیماریها حتی برای درمان مرخصی داده نمیشود و بدتر از آن حتی به بیمارستان نیز اعزام نمیشوند. در کنار آن هزاران نفر از متهمان جرائم عمومی در صف اعدام قرار دارند و هر لحظه انتظار این را میکشند که نوبت آنها فرا برسد. در جمهوری اسلامی، و هر حکومت سرمایهداری دیگری، اگر ثروت داشته باشی و بتوانی هزینهی زنده ماندن را نقدا و به موقع پرداخت کنی میتوانی میلیاردها تومان بالا بکشی و با خیال راحت به زندگیات ادامه دهی. طناب دار جمهوری سرمایه تنها گردن فقرا را فشار میدهد.
#فقیر_کشی
#ستم_طبقاتی
#غارتگر_آزاد_بیت_المال
@sarkhatism
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 ممانعت از حضور فرهنگیان در جلسه موسسه #صندوق_ذخیره_فرهنگیان و برگزاری جلسه در لابی ساختمان
رفتار توهین آمیز مهمان با میزبان
✍ نورعلی پیشداد، منتخب معلمان شهر تهران
🔸 در حالی که حدود ۹۰ نفر از فرهنگیان روز ۹ خرداد ۱۴۰۳ از سراسر کشور برای طرح مطالبات و پیگیری وضعیت #صندوق_ذخیره_فرهنگیان خود را به ساختمان موسسه رساندند و علی رغم هماهنگی های انجام شده جهت تبادل نظر و بررسی وضعیت شرایط فعلی صندوق و مشکلات آن، با برخورد غیر حرفه ای و خارج از عرف مدیران صندوق مواجه شده و ناچار به تشکیل جلسه در لابی صندوق می شوند که این توهین بزرگ به معلمان عضو و مطالبه گران در نوع خود کم سابقه می باشد که موارد ذیل قابل ذکر می باشد:
۱- متاسفانه در کنار بی حرمتی مدیر عامل صندوق به مطالبه گران که از ورود آنان به سالن اجتماعات جلوگیری نمود ، منتخبین معلمان در هیات امنا؛ آقایان سالاری و مسعودی به نظر می رسد در اقدامی کاملا هماهنگ شده، به بهانه ی حضور در جلسه، در این لحظاتی که شاهد رفتار شرم آور مدیران صندوق بودیم، کاملا آگاهانه همکاران خود را تنها گذاشتند و نه تنها جهت حل موضوع حاضر نشدند، بلکه بعد از حدود ۳ ساعت از برگزاری جلسه در محوطه لابی صندوق در کنار برخی عوامل صندوق در کناری ماندند و نظارگر این وضع اسف بار شدند. آنها باید پاسخگوی این قصور بزرگ و اشتباه عجیب خود در مقابل یک میلیون و ششصد هزار فرهنگیان عضو صندوق باشند.
۲- حتی اگر جلسه ما بدون هماهنگی بود، باز انسانیت و اخلاق و شعور انسانی و شرافت و ادب حکم می کرد مدیر عامل صندوق و ریاست محترم هیئت مدیره صندوق، همکاران را به داخل سالن اجتماعات، دعوت نمایند و اگه گله گذاری بود، آنجا در قالب ادب و احترام به همکاران اعلام می کردند، توهین مهمان (مدیران صندوق) به میزبان (معلمان عضو و صاحبان سرمایه و اموال صندوق) به هیچ وجه قابل هضم نبوده و نخواهد بود.
۳- در تمام دنیا حتی در کشورهای ضعیف جهان سوم، قطعا کم هوش ترین مدیران نیز با ولی نعمتان و صاحبان سرمایه شرکت یا هلدینگ اقتصادی خود، چنین رفتار جفاگونه ندارند؛ اما آقای احمدی مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان، مثل آب خوردن این کار توهین آمیز را انجام داد که باید عواقب این تصمیم بسیار نابخردانه خود را بپذیرد.
۴- وقتی هیئت مدیره محترم و در راس آن ریاست هیئت مدیره دست به به تغییرات مدیران از جمله مدیر عامل می زنند باید در انتخاب مدیران جدید، نهایت دقت را با بررسی رزومه آنان داشته باشند تا شاهد چنین تصمیمات آنی شتابزده و سطح پایینی نباشیم.
بنابر این آقای فرجی باید پاسخگوی اعضا باشد و از مطالبه گران حوزه صندوق عذرخواهی و دلجویی نماید؛ چون ایشان در قالب پیامک به آقای محمد داوری برقرار بودن جلسه را تایید کرده بودند ولی انگار یادشان رفته بود به آقای مدیر عامل تذکر بدهند.
۵- ما فرهنگیان عضو صندوق از ریاست محترم هیئت امنا صندوق درخواست اکید داریم تا ضمن بررسی فوری موضوع، نسبت به دلجویی و عذرخواهی از همکاران حاضر در این جلسه و اعضاء محترم صندوق، در اسرع وقت قاطعانه اقدام نموده و عاملان این رفتار نابخردانه و توهین آمیز را در چارچوب های قانون توبیخ کنند و نتیجه امر را جهت تنویر افکار جامعه معلمان عضو، رسانه ای نمایند تا منبعد هیچگاه شاهد چنین اعمال ناپسند و اشتباه مدیریتی نباشیم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
رفتار توهین آمیز مهمان با میزبان
✍ نورعلی پیشداد، منتخب معلمان شهر تهران
🔸 در حالی که حدود ۹۰ نفر از فرهنگیان روز ۹ خرداد ۱۴۰۳ از سراسر کشور برای طرح مطالبات و پیگیری وضعیت #صندوق_ذخیره_فرهنگیان خود را به ساختمان موسسه رساندند و علی رغم هماهنگی های انجام شده جهت تبادل نظر و بررسی وضعیت شرایط فعلی صندوق و مشکلات آن، با برخورد غیر حرفه ای و خارج از عرف مدیران صندوق مواجه شده و ناچار به تشکیل جلسه در لابی صندوق می شوند که این توهین بزرگ به معلمان عضو و مطالبه گران در نوع خود کم سابقه می باشد که موارد ذیل قابل ذکر می باشد:
۱- متاسفانه در کنار بی حرمتی مدیر عامل صندوق به مطالبه گران که از ورود آنان به سالن اجتماعات جلوگیری نمود ، منتخبین معلمان در هیات امنا؛ آقایان سالاری و مسعودی به نظر می رسد در اقدامی کاملا هماهنگ شده، به بهانه ی حضور در جلسه، در این لحظاتی که شاهد رفتار شرم آور مدیران صندوق بودیم، کاملا آگاهانه همکاران خود را تنها گذاشتند و نه تنها جهت حل موضوع حاضر نشدند، بلکه بعد از حدود ۳ ساعت از برگزاری جلسه در محوطه لابی صندوق در کنار برخی عوامل صندوق در کناری ماندند و نظارگر این وضع اسف بار شدند. آنها باید پاسخگوی این قصور بزرگ و اشتباه عجیب خود در مقابل یک میلیون و ششصد هزار فرهنگیان عضو صندوق باشند.
۲- حتی اگر جلسه ما بدون هماهنگی بود، باز انسانیت و اخلاق و شعور انسانی و شرافت و ادب حکم می کرد مدیر عامل صندوق و ریاست محترم هیئت مدیره صندوق، همکاران را به داخل سالن اجتماعات، دعوت نمایند و اگه گله گذاری بود، آنجا در قالب ادب و احترام به همکاران اعلام می کردند، توهین مهمان (مدیران صندوق) به میزبان (معلمان عضو و صاحبان سرمایه و اموال صندوق) به هیچ وجه قابل هضم نبوده و نخواهد بود.
۳- در تمام دنیا حتی در کشورهای ضعیف جهان سوم، قطعا کم هوش ترین مدیران نیز با ولی نعمتان و صاحبان سرمایه شرکت یا هلدینگ اقتصادی خود، چنین رفتار جفاگونه ندارند؛ اما آقای احمدی مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان، مثل آب خوردن این کار توهین آمیز را انجام داد که باید عواقب این تصمیم بسیار نابخردانه خود را بپذیرد.
۴- وقتی هیئت مدیره محترم و در راس آن ریاست هیئت مدیره دست به به تغییرات مدیران از جمله مدیر عامل می زنند باید در انتخاب مدیران جدید، نهایت دقت را با بررسی رزومه آنان داشته باشند تا شاهد چنین تصمیمات آنی شتابزده و سطح پایینی نباشیم.
بنابر این آقای فرجی باید پاسخگوی اعضا باشد و از مطالبه گران حوزه صندوق عذرخواهی و دلجویی نماید؛ چون ایشان در قالب پیامک به آقای محمد داوری برقرار بودن جلسه را تایید کرده بودند ولی انگار یادشان رفته بود به آقای مدیر عامل تذکر بدهند.
۵- ما فرهنگیان عضو صندوق از ریاست محترم هیئت امنا صندوق درخواست اکید داریم تا ضمن بررسی فوری موضوع، نسبت به دلجویی و عذرخواهی از همکاران حاضر در این جلسه و اعضاء محترم صندوق، در اسرع وقت قاطعانه اقدام نموده و عاملان این رفتار نابخردانه و توهین آمیز را در چارچوب های قانون توبیخ کنند و نتیجه امر را جهت تنویر افکار جامعه معلمان عضو، رسانه ای نمایند تا منبعد هیچگاه شاهد چنین اعمال ناپسند و اشتباه مدیریتی نباشیم.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 ۵۰ روز مقاومت و تجمع مردم بلوچ در معدن مس رمشک
امروز پنجشنبه ۱۰ خرداد، قریب به ۵۰ روز از اعتراض مردم رمشک به استخراج معدن مس و تصرف زمینهای کشاورزی آبا و اجدادی آنها که معدن در آنجا واقع شده میگذرد.
مردم رمشک به مصادرهی آشکار زمینهای کشاورزی و نخیلات خود توسط دستهای سرمایه و معدن رمشک تجمع و تحصن کرده و در اطلاعیهای اعلام کردهاند: «ما مردم رمشک اعلام میداریم که در اثر ناعدالتی و بیکفایتی مسئولان امر شهرستان قلعهگنج و حمایتهای نابجا از معدن مس رمشک و پایمال کردن حق آبا و اجدادی زمینهای کشاورزیمان که معدن مس بر روی آن قرار داد، ان شاالله شنبه مورخ ۱۲ خردادماه قصد تجمع و پیگیری در سطح مرکز استان داریم تا شاید صدایمان به جایی برسد.»
مردم بلوچ خواستار تعطیلی این معدن و بازپسگیری زمینهایشان هستند. استخراج از این معدن و تصرف غیرقانونی زمینهای مردم این منطقه، علاوه بر تخریب محیطزیست، امکان کار مردم بر روی زمینهایشان را از آنان سلب کرده و باعث بیکارتر و فقیرترشدن مردم این منطقه شده است.
#رمشک
#معدن_مس
#بلوچستان
#ستم_سیستماتیک
#سرمایهداری
#تخریب_محیط_زیست
@sarkhatism
امروز پنجشنبه ۱۰ خرداد، قریب به ۵۰ روز از اعتراض مردم رمشک به استخراج معدن مس و تصرف زمینهای کشاورزی آبا و اجدادی آنها که معدن در آنجا واقع شده میگذرد.
مردم رمشک به مصادرهی آشکار زمینهای کشاورزی و نخیلات خود توسط دستهای سرمایه و معدن رمشک تجمع و تحصن کرده و در اطلاعیهای اعلام کردهاند: «ما مردم رمشک اعلام میداریم که در اثر ناعدالتی و بیکفایتی مسئولان امر شهرستان قلعهگنج و حمایتهای نابجا از معدن مس رمشک و پایمال کردن حق آبا و اجدادی زمینهای کشاورزیمان که معدن مس بر روی آن قرار داد، ان شاالله شنبه مورخ ۱۲ خردادماه قصد تجمع و پیگیری در سطح مرکز استان داریم تا شاید صدایمان به جایی برسد.»
مردم بلوچ خواستار تعطیلی این معدن و بازپسگیری زمینهایشان هستند. استخراج از این معدن و تصرف غیرقانونی زمینهای مردم این منطقه، علاوه بر تخریب محیطزیست، امکان کار مردم بر روی زمینهایشان را از آنان سلب کرده و باعث بیکارتر و فقیرترشدن مردم این منطقه شده است.
#رمشک
#معدن_مس
#بلوچستان
#ستم_سیستماتیک
#سرمایهداری
#تخریب_محیط_زیست
@sarkhatism
🔴 شرحی از رفتار غیرقانونی و خشونتبار مأموران امنیتی در پروندهی ۶۰ سال حبس فعالین زن گیلان
صبح روز ۲۵ مردادماه ۱۴۰۲، دوازدهنفر از فعالان حقوق زنان گیلان با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت و پس از گذران قریب به دوماه، همگی این فعالین در فواصل زمانی متفاوت، با تودیع قرار وثیقه بهصورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند.
در نهایت در دادگاه بدوی، آنها مجموعا به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شدند. حکمی که در نهایت در در شعبه یازده دادگاه تجدیدنظر استان گیلان و بدون برگزاری دادگاه، عینا تایید شد.
جلوه جواهری یکی از این فعالان بازداشتی در پستی اینستاگرامی، از موارد متعدد نقض قانون و اعمال خشونت روانی و جنسی علیه این فعالان زن نوشته است.
«تصاویر از صفحه اینستاگرام جلوه جواهری»
#گیلان
#فعالین_زنان
#سرکوب_زنان
#جمهوری_ضدزن_اسلامی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
صبح روز ۲۵ مردادماه ۱۴۰۲، دوازدهنفر از فعالان حقوق زنان گیلان با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت و پس از گذران قریب به دوماه، همگی این فعالین در فواصل زمانی متفاوت، با تودیع قرار وثیقه بهصورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند.
در نهایت در دادگاه بدوی، آنها مجموعا به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شدند. حکمی که در نهایت در در شعبه یازده دادگاه تجدیدنظر استان گیلان و بدون برگزاری دادگاه، عینا تایید شد.
جلوه جواهری یکی از این فعالان بازداشتی در پستی اینستاگرامی، از موارد متعدد نقض قانون و اعمال خشونت روانی و جنسی علیه این فعالان زن نوشته است.
«تصاویر از صفحه اینستاگرام جلوه جواهری»
#گیلان
#فعالین_زنان
#سرکوب_زنان
#جمهوری_ضدزن_اسلامی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism