سرخط
9.36K subscribers
21.7K photos
16.7K videos
346 files
1.21K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
سرخط
Video
🔴 ۱۸ فروردین ۱۳۵۰ روز تبدیل نقطه به خط
از صفحه‌ی فیسبوک «منوچهر»


۵۳ سال پیش در چنین روزی اعضای یک گروه از جوانان کمونیست، معتقد به مبارزه مسلحانه، از باقیماندگان گروه کوه (سیاهکل) ضیاالدین فرسیو را که در دی ۴۹ از دادستان ارتش به رئیس دادرسی ارتش شاه ترفیع داده شده بود، در مقابل خانه‌اش به رگبار بستند.

فرمانده تیم رفیق اسکندر صادقی‌نژاد و اعضای دیگر آن رفقا رحمت پیرونذیری، محمد صفاری آشتیانی و منوچهر بهایی‌پور بودند. آنها در این عملیات از یک کوکتل مولوتف و ۱۴ تیر مسلسل ام‌آی‌تی۴۹ استفاده کردند و از محل عملیات سالم به پایگاه‌ خود بازگشتند، گفته شده‌ که حمید اشرف راننده اتومبیل عملیات بوده است.

با توجه به زمان و تأثیرات این عملیات، نمی‌توان به آن فقط در بستر مجازات نگاه کرد.

بعد از درگیری نابهنگام سیاهکل و کشته شدن دو نفر در نبرد و محاکمه و اعدام سریع ۱۳ تن از چریکها در ۲۶ اسفند ۴۹ و دستگیری حدود ۵۰ نفر در ارتباط دور یا نزدیک با این رفقا، حکومت شاه تصور می‌کرد که «غائله» را سرکوب کرده و آنها را از میان برداشته‌است. ساواک تصمیم داشت با برنامه‌ریزی، بعد از تعطیلات نوروزی به موضوع سیاهکل به عنوان ابزار تبلیغ قدرت حکومت شاه بپردازد.

یک «مقام امنیتی ساواک» (ثابتی) یکشنبه ۱۵ فرودین مغرورانه در کنفرانس مطبوعاتی «ماجرای زد و خوردهای پارتیزانی جنگل‌های سیاهکل را فاش کرد» برای اولین بار روایت رسمی حکومت از درگیری در سیاهکل را به اطلاع خبرنگاران داخلی و خارجی رساند و از کشفیات موفق پلیس سیاسی داستان‌سرایی کرد تا بر قدرت مطلق نیروهای امنیتی حکومت تاکید کند.

"جزيره ثبات و آرامش" حکومت که در ۱۹ بهمن ۴۹ ترک برداشته بود نیاز به ترمیم داشت چون می‌بایست با بیان اقتدار و نشان دادن قدرتش هم به سرمایه‌های جهانی نفتی اطمینان و هم به «جوانان» مخالف هشدار می‌داد . اما ثابتی در این کنفرانس مطبوعاتی کنار فتوحات و اقتدار ساواک و شاه، هیچ اشاره‌ی به حمله شب پیش به کلانتری در قلهک تهران نکرد...


متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/ms6ye54a

#سیاهکل
#جنبش_مسلحانه
#چریکهای_فدایی_خلق
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@sarkhatism
🔴 «شورای عالی کار، حامی سرمایه‌دار»؛
یکشنبه‌های اعتراضی بازنشستگان در سال جدید

امروز ۱۹ فروردین، بازنسشتگان تامین اجتماعی در شهرهای اراک، کرمانشاه، اهواز، شوش و دزفول در اعتراض به وضعیت بد معیضیتی خود بار دیگر راه خیابان را پیش گرفتند و علیه شیوه مدیریت سازمان تامین شعار دادند. همچنین همزمان نیز بازنشستگان فولاد در اصفهان در اعتراض به عدم اجرای همسانسازی و دیگر مصوبات قانونی دست به تجمع و راهیپمایی زدند.

برخی از شعارها:

بازنشسته داد بزن، حقتو فریاد بزن
فقر فساد، تورم، بلای جان مردم
مالیات بیشمار، امکانات اسفبار
آقازاده رو گنجه، دلار شصت و پنجه
نابود باد بندگی، زنده باد زندگی
اجرای همسانسازی ، بدون حقه بازی
کانون بی‌خاصیت انحلال، انحلال
زالو زاده امریکاس ، تورمش مال ماست
زندانی سیاسی ، آزاد باید گردد
معلم زندانی آزاد باید گردد
کارگر زندانی ، آزاد باید گردد
کشوری، فولادی، تامینی اتحاد اتحاد
شورای عالی کار، حامی سرمایه دار
کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد


#جنبش_بازنشستگان
#یکشنبه‌های_اعتراضی
#اراک
#شوش
#اهواز
#دزفول
#کرماشاه
#اصفهان
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تداوم اعتراض رانندگان خودروهای دیزلی در زابل

امروز ۱۹ فروردین، رانندگان کامیون و خودروهای سنگین بار دیگر در اعتراض به کاهش سهمیه‌ی سوخت دست به تجمع زدند و خواستار برکناری ریاست شرکت نفت زابل شدند. یکشنبه‌ی هفته‌ی گذشته نیز رانندگان کامیون‌های کمپرسی زابل در اعتراض به کاهش سهمیه‌ی سوخت تجمع برگزار کرده بودند.

از سه ماه قبل رانندگان خودروهای سنگین و نیمه سنیگن بلوچستان با کاهش شدید سهمیه‌ی سوخت مواجه شدند و بارها در اعتراض به این کاهش دست به تجمع زدند. سهمیه‌ای که از سه هزار لیتر، به ۳۰۰ لیتر دوره‌ای پانزده روزه کاهش یافته است. پیش از آغاز سال جدید نیز رانندگان خودروهای دیزلی بارها در زاهدان، ایرانشهر (پهره) و زابل دست به تجمع زده بودند. این کاهش سهمیه حتی تراکتورداران و کشاورزان استان را نیز متضرر کرده است و باعث شده بود چند روز پیش کشاورزان قلعه گنجی در اعتراض به این سهمیه مقابل جهاد کشاورزی دست به تجمع بزنند. رانندگان معترض بارها به شرکت نفت، فرمانداری و دیگر ارگان‌ها مراجعه کردند اما تاکنون پاسخی نیافته است.

#اعتراضات_کامیونداران
#زابل
#سهمیه_سوخت
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 تجمع کارگران فولاد پارس در اعتراض به اخراج همکاران

روز گذشته ۱۸ فروردین، کارگران کارخانه‌ی فولاد پارس هفت‌تپه در اعتراض به اخراج همکاران خود و همچنین سطح پایین دستمزدها دست از کار کشیدند و در محوطه‌ی شرکت دست به تجمع زدند. آنان در سال گذشته نیز چندین بار با مطالباتی مشابه از جمله پایین بودن حقوق ماهانه‌شان دست به تجمع زده بودن.

#اعتراضات_کارگری
#فولاد_پارس
#شوش
#خوزستان
#طبقه_کارگر
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
تجمع اعتراضی کارکنان سازمان بهزیستی کردستان

در روزهای شنبه و یکشنبه هجدهم و نوزدهم فروردین ۱۴۰۳ جمعی از کارمندان بهزیستی استان کردستان در اعتراض به وضعیت معیشتی و سطح پایین حقوق و مزایای خویش در چند شهرستان تحصن کردند.
کارمندان سازمان بهزیستی نسبت به سطح پایین حقوق و مزایای خویش معترض هستند و بارها به طرق مختلف این خواسته خویش را ابراز کرده‌اند. اما مسئولین این سازمان همزمان با شانه خالی کردن از تعهدات مختلف خویش نسبت به معلولان و دیگر اقشار جامعه هدف سازمان بهزیستی نسبت به وضعیت معیشتی کارکنان زیر مجموعه خویش نیز کاملا بی‌تفاوت هستند.
دولت ابراهیم رئیسی با اجرای سیاست‌های مختلف تورم زا و تبعیض آمیز در ادامه‌ی سیاست‌های دولت‌های پیشین همواره از افزایش بودجه معلولان مطابق با میزان تورم سالیانه اجتناب کرده است و معلولان و خانواده هایشان را در مقابل هزینه‌ها و مشکلات متعدد ساختاری و اجتماعی تنها گذاشته است.
علیرغم گسترش فقر ( و به تبع آن گسترش انواع معلولیت ها و آسیب‌های اجتماعی چون برخلاف دیدگاه های رایج بسیاری از معلولیت ها ریشه های اجتماعی و سیاسی دارند)در سال‌های اخیر دولت‌های مختلف در راستای اجرای سیاست‌های نئولیبرالی نه تنها اراده‌ای برای افزایش بودجه نهادهای حمایتی جهت حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و معلولان در برابر پیامدهای اجرای این سیاست‌ها نشان ندادند بلکه با برون‌سپاری خدمات حمایتی خویش به بخش خصوصی و موسسات خیریه و در کل تشویق سیاست‌های نیکوکاری (charity)  آنها را در برابر مشکلات ناشی از تورم روزافزون تنها گذاشتند.
در ادامه‌ی این سیاست‌ها کابینه‌های مختلف از افزایش حقوق کارکنان خویش به ویژه در بخش‌هایی که برای بقای خویش حیاتی نمی‌داند یا آن سازمانها توانایی اثرگذاری بر سیاستگذاری در رده‌های بالای تصمیم‌گیری را ندارند، اجتناب کرده است. در حالی‌که بخش‌های نظامی، امنیتی و ایدیولوژیک به شیوه‌های مختلفی مزایای گوناگون دریافت می‌کنند و بخش‌های استراتژیک اقتصادی نیز راه‌هایی را برای بهره‌برداری از درآمدهای عمومی یافته‌اند  بخش‌های حمایتی چون آموزش، سلامت و... از این امر بی‌بهره هستند. با واگذار کردن مزایا و رفاهیات کارکنان به استانداری ها این پازل تبعیض تکمیل می‌شود چراکه استان‌هایی که توان اثرگذاری بر تصمیم‌گیری ها را ندارند مزایای کمتری به کارکنان خویش می‌پردازند و در این میان کارکنان بهزیستی در کنار فشار روانی دائمی ناشی از تعامل روزانه با محرومترین اقشار جامعه و ناتوان از رفع مشکلات آنها باید با پائین آمدن ارزش حقوق ماهیانه خویش نیز کنار بیایند

bit.ly/4cJpRWz


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowrane
سرخط
Photo
🔴 روایت قتل فجیع ‎#اسما_خوشاتن قربانی ‎#کودک_همسری توسط نامزد جنایتکارش در تربت جام
از صفحه «صدای شهریور»

بنا بر اطلاعات رسیده به دست صدای شهریور، اسما خوشاتن نوجوان ۱۷ ساله در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، در پی ضرب و شتم و شکنجه‌ی شدید توسط نامزدش در روستای "رباط دولت آباد" از توابع تربت جام به قتل رسیده است.

اسما که پدرش را از دست داده بود در سن ۱۵ سالگی مجبور به ازدواج میشود؛ نامزدش "وحید" که جوانی ۱۸ ساله بوده مداوم او را مورد آزار و اذیت روحی و جسمی قرار می‌داده و اسما بارها به خانه‌ی مادرش پناه آورده بود. اسما نمیخواست که با وحید ازدواج کند، اما فشار خانواده و ریش سفیدان و پدرسالاران روستا فشار روانی را بر او دوچندان کرده بود. اواسط بهمن ۱۴۰۲، وحید بار دیگر اسما را مورد شکنجه شدید روحی و جسمی قرار می‌دهد. به گزارش یک منبع مطلع، وحید "روی دست اسما سیگار خاموش کرده، به شدت او را مورد ضرب و شتم و شکنجه فیزیکی قرار داده است". پس از آن اسمای ۱۷ ساله به علت آسیب‌های ناشی از ضرب و شتم توسط وحید، مدتی در بیمارستان بستری بود و سپس مرخص شد. چند روز پس از بازگشت به خانه، ریش سفیدان (پدرسالاران) روستا برای گرفتن رضایت برای ازدواج با وحید، به خانه‌ی اسما میروند و فشار روانی بر او را تشدید میکنند. چند روز پس از آن اسما در خانه جان شیرینش را از دست میدهد. در ابتدا گفته میشود که او "خودکشی" کرده؛ اما پس از کالبدشکافی چندباره مشخص میشود که او بر اثر آسیبهای ناشی از ضرب و شتم به کلیه و کبدش، جان باخته است. حالا برای وحید ۲۰ ساله پرونده جنایی تشکیل شده و اسمای ۱۷ ساله که قربانی کودک‌همسری بود برای همیشه در خاک خفته است.

اسما قربانی نظمی پدرسالار شد، نظمی که در ابتدا با کمک اهرم اجتماعی خانواده و ریش سفیدان، او را قربانی کودک همسری کرد و در نهایت با وجود جنایات متعدد نامزدش، او را در خطر تکرار تروما و بازگشت به قتل‌گاه قرار داد. روایت اسما چه "خودکشی" باشه و چه جان باختن بر اثر صدمات، مسلما قتل است. پدرسالاری در درجه‌ی اول و وحید در درجه‌ی دوم قاتلان جان شیرین و جوان اسما خوشاتن هستند.

#تربت_جام
#زن_کشی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پرویز بابایی درگذشت!

پرویز بابایی (۱۳۱۱ - ۱۴۰۳) مترجم و عضو قدیمی کانون نویسندگان ایران عصر روز هجدهم فروردین درگذشت.

او از آن‌دست انسان‌هایی بود که تجسم خودساختگی‌اند، برآمدگان از اعماق که به اوج می‌رسند؛ چونان کارگری حروف‌چین که نویسنده و مترجمی کلام‌آفرین. آن‌چه او را در این راه همراه و یاور بود پشتکار، خستگی‌ناپذیری و آرمان‌های انسانی بود که تا واپسین دم حیات با خود داشت و آثار و اثرات آن‌ها را چه در کوشش‌های اجتماعی و چه در کنش‌های ادبی‌اش می‌توان مشاهده کرد و نیز در پذیرش عضویت کانون نویسندگان ایران. اگر این‌یک را به سبب مخالفت تام و تمام با سانسور و دفاع از آزادی‌ بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برگزید، برابری‌خواهی چراغ راهنمای کنش‌های اجتماعی‌ و انتخاب آثار برای ترجمه‌هایش بود: «تاریخ جهان» (کریس هارمن)، «اومانیسم و سوسیالیسم» (جورج نواک)، «پراگماتیسم در سنجش یا سوسیالیسم علمی» (جورج نواک)، «تاریخ عرب در قرون جدید» (ولادیمیر لوتسکی)، «زندگی و آثار رافائل»، «فرهنگ اصطلاحات فلسفه»، «گزیده نوشته‌های کارل مارکس» (کارل مارکس)، «کانت و فلسفه معاصر» (لوسین گلدمن)، «دموکراسی و انقلاب» (جورج نواک) عنوان‌های بخشی از تالیف‌ها و ترجمه‌های او است. پرویز بابایی که دیر زیست و نیک زیست، خود کتاب تاریخ شفاهی افت‌وخیزهای سیاسی و اجتماعی در ایران بود. او نیز مانند بسیاری از انسان‌های آرمان‌خواه که در نظام‌های استبدادی برای بهتر کردن جهان پا به میدان می‌گذارند و کیفر می‌بینند در زمان پهلوی بارها به زندان افتاد که اولین آن در نوجوانی‌اش بود. در تمامی این سال‌ها کتاب‌هایش بارها گرفتار سانسور و حذف شد، با وجود این پرویز بابایی دمی از تلاش بازنایستاد و به آن‌چه باور داشت پشت نکرد. حضورش در جلسات کانون نویسندگان ایران تا جایی که توش و توان بدن یاری کرد مستمر بود. بارها در مقام رئیس سنی، مجمع عمومی کانون را افتتاح کرد و به آن رسمیت بخشید. بی‌گمان جای او به‌سادگی پر نمی‌شود.

کانون نویسندگان ایران درگذشت این یار و یاور دیرین خود را به خانواده و جامعه فرهنگی مستقل کشور تسلیت می‌گوید و در مراسم خاک‌سپاری او در کنار خانواده و دوستان او خواهد بود. یادش گرامی باد!

کانون نویسندگان ایران

۱۹ فروردین ۱۴۰۳


#پرویز_بابایی
#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 عدم دسترسی پزشکی ۱۷ زندانی سیاسی عرب در زندان شیبان اهواز

منابع مختلف حقوق بشری از عدم دسترسی پزشکی ۱۷ تن از زندانیان سیاسی عرب که در بند ۵ زندان شیبان اهواز محبوس هستند خبر می‌دهند. بنا به اطلاعات منتشر شده، این بند نهایتا ظرفیت گنجایش ۵۰ زندانی را دارد اما به دستور مدیر داخلی زندان اخیر تعدادی دیگری از زندانیان جرایم عادی به این بند منتقل شدند و شما زندانیان ساکن آن به ۷۰ تن رسیده است و تراکم بالای جمعیت احتمال بروز درگیری میان زندانیان را افزایش داده است. در این میان ۱۷ زندانی سیاسی این بند درگیر مشکلات متعدد جسمانی هستند اما کماکان از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام آنان به مراکز درمانی خارج از زندان جلوگیری می‌شود.

سیدمختار البوشوکه: به همراه سیدجابر البوشوکه اسفندماه ۸۹ بازداشت و توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز بابت اتهامات محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شدند. این حکم چندی بعد به حبس ابد تغییر پیدا کرد.
نیاز فوری به عمل فتخ دارد.

سیدجابر البوشوکه: به همراه سیدمختار البوشوکه در اسفندماه ۸۹ بازداشت و توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز بابت اتهامات محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شدند. این حکم چندی بعد به حبس ابد تغییر پیدا کرد.
نیاز فوری به جراحی چشم دارد.

عبدالامام زائری: به همراه عبدالزهرا هلیچی در سال ١٣٨۴ بازداشت شد. این دو نفر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض، از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به حبس ابد محکوم شدند.
درگیر مشکلات گوش چپ و ورم پروستات است.

عبدالزهرا هلیچی: به همراه عبدالزهرا هلیچی در سال ١٣٨۴ بازداشت شد. این دو نفر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض، از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به حبس ابد محکوم شدند.
درگیر درد مفاصل زانو است.

غلامحسین کلبی: زندانی شصت و پنج ساله در دی‌ماه ۱۳۷۹ به همراه سعید ماسوری به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرستان دزفول بازداشت و در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد ولی در ‌‌‌‌نهایت حکم وی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
از عفونت حاد گوش، عفونت کلیه و اختلالات گوارشی رنج می‌برد.

علی حلفی: او و یحیی ناصری در سال ١٣٨۴ بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ترتیب به ۳۰ سال حبس و حبس ابد محکوم شدند.
نیاز فوری به جراحی زانو و هموروئید دارد.

یحیی ناصری: او و علی حلفی در سال ١٣٨۴ بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ترتیب به ۳۰ سال حبس و حبس ابد محکوم شدند.
درگیر مشکلات هموروئید است.

علی سیاحی: زندانی ۴۶ ساله نیز چهارمین سال از دوران محکومیت ۱۰ سال حبس خود را در زندان شیبان اهواز می‌گذراند.
درگیر دیابت و ناراحتی حاد قلبی است.

ایوب پرکار: دیماه ۱۳۸۷ بازداشت و سپس توسط دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر استان به ۲۰ سال حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد.
از درد مفاصل زانو رنج می‌برد.

فارس عموری (رماحی): مجموعا به ۵۰ سال حبس محکوم شده و در حال سپری کردن پنجمین سال از دوران محکومیت خود است.
از بیماری ذات الریه رنج می‌برد.

محمدرضا مقدم: توسط دادگاه انقلاب اهواز به اتهام سرکردگی و عضویت در گروه باغی به اعدام محکوم شد و حکم صادره در دیوان عالی کشور در دست بررسی است.
از مشکلات پوستی رنج می‌برد.

محمد مؤمن تیماس: به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب اهواز به پنج سال حبس محکوم و اواخر سال گذشته جهت اجرای حکم حبس خود به زندان شیبان اهواز منتقل شد.
از مشکلات دیابت و فتق دیسک رنج می‌برد.

حسین سبحان نصاری:‌ به ۸ سال زندان محکوم شده است.
درگیر مشکلات گوارشی است.

جابر صخراوی: در دادگاه انقلاب اهواز به اتهام «اقدام علیه امنیت کشور از طریق محاربه» به ۱۴ سال و شش‌ماه حبس تعزیری محکوم شد و این حکم در شعبه ۱۶ دادگاه تجدیدنظر اهواز به ۱۲ سال و پنج‌ماه حبس تقلیل پیدا کرد.
مبتلا به ام اس و وضعیت جسمانی‌اش وخیم است.

محمد لویمی: زندانی سیاسی پیشتر توسط دادگاه به ۹ ماه حبس محکوم شده است. این زندانی در حال گذراندن ششمین ماه از دوران حبس خود در بند ۵ زندان شیبان اهواز است.
از خون پلاکتی و خونریزی گوش رنج می‌برد.

حسن سواری: زندانی ۴۱ ساله نیز محکومیت ۱۱ ساله خود را در زندان شیبان اهواز سپری میکند.
از دیابت رنج می‌برد و نیازمند جراحی چشم است.

محمدعلی عموری: دی ماه ۱۳۹۲ توسط دادگاه انقلاب بابت اتهام محاربه به اعدام محکوم شد و این حکم مدتی بعد به حبس ابد تغییر کرد.
نیازمند درمان پوسیدگی دندان، ورم لثه و سینوزیت است.

#زندان_شیبان_اهواز
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_شکنجه
@sarkhatism