🔴 احضار نوروز رخداد به دادسرای دهدشت
نوروز رخداد، کارگر ساختمانی ۳۴ ساله و اهل دهدشت که پیشتر ده روز در بازداشت به سر برده و با قرار کفالت موقتا از زندان آزاد شده بود، طبق ابلاغیهای که اخیرا به دستش رسیده است با اتهامات «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی (فعالیت تبلیغی علیه نظام با تبلیغ به نفع گروههای معاند نظام)، نشر اکاذیب در فضای مجازی و انتشار محتویات مبتذل، توهین به رهبری و تهیه و توزیع و تکثیر نوارها و دیسکهای مبتذل» روبرو شده و باید در تاریخ ۱۴ فروردین در شعبهی دوم دادسرای عمومی دهدشت حضور بیابد.
#نوروز_رخداد
#دهدشت
#کهگیلویه_بویراحمد
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
نوروز رخداد، کارگر ساختمانی ۳۴ ساله و اهل دهدشت که پیشتر ده روز در بازداشت به سر برده و با قرار کفالت موقتا از زندان آزاد شده بود، طبق ابلاغیهای که اخیرا به دستش رسیده است با اتهامات «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی (فعالیت تبلیغی علیه نظام با تبلیغ به نفع گروههای معاند نظام)، نشر اکاذیب در فضای مجازی و انتشار محتویات مبتذل، توهین به رهبری و تهیه و توزیع و تکثیر نوارها و دیسکهای مبتذل» روبرو شده و باید در تاریخ ۱۴ فروردین در شعبهی دوم دادسرای عمومی دهدشت حضور بیابد.
#نوروز_رخداد
#دهدشت
#کهگیلویه_بویراحمد
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 «پاکتراشی» ۴ هزار اصله درخت در جنگلهای هیرکانی
امروز برخی از فعالین محیط زیست خبر از قطع ۴ هزار درخت جنگلهای هیرکانی در منطقهی الیمالات شهرستان نور استان مازندران خبر دادهاند. این پاکتراشی توسط یک پیمانکار (شرکتی خصوصی) است به منظور ساخت پارکینگ در یک طرح گردشگری صورت گرفته است. در این پاکتارشی ۳۰ الی ۴۰ هزار تن خاک ارزشمند این منطقه نیز نابود شده است. طرح گردشگری مذکور تنها یکی از پروژههای «طرح ساماندهی گردشگری جنگلهای شمال» مصوب ۱۳۹۵ در مجلس است و تا به حال نتیجهی این «ساماندهی» نابودی هزاران هکتار از اراضی جنگلی، مراتع و حتی سلب مالکیت از اهالی و روستاییان بوده است. آنچنان که در روزهای آخر اسفند شاهد اعتراض اهالی روستای حلیمهجان به یکی دیگر از این پروژههای گردشگردی بودیم.
پس از انتشار تصاویر پاکتراشی جنگل الیمالات، خبرگزاریهای داخلی نیز پیگیر این موضوع شدند و مشخص شده است که در آخرین روزهای بهمن سال گذشته، مساحتی بیش از دو هکتار شخم و شیار زده شده، آبراهههای طبیعی مسدود شده و مسیر برای سیمکشی و تیرهای برق فشار قوی مسطح گشته است. هرچند حالا که این پاکتراشی توسط مسئولین منطقه نیز تایید شده، گفته میشود که دادستانی به مسئله ورود کرده، اما به اعتقاد فعالین محیط زیست این کار جز با چراغ سبز مدیران سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ممکن نبوده است.
حاکمیت جمهوری اسلامی با اسم رمز طرحهای گردشگری سالهاست که دست به اکوساید (بومکشی) مناطق غنی از منابع طبیعی در جای جای کشور زده است تا به کمک بازوهای اجراییاش در شرکتهای خصوصی و دولتی، مفهوم غارت حداکثری را به ما شیرفهم کند. این نگرانی جدی را همواره در گوشه داشته باشیم که در صورت تداوم حاکمیت منطق غارتگرانهی موجود، بحران زیست محیطی میتواند به نقطهای غیرقابل بازگشت برسد و زمانی برسد که دیگر چیزی برای نجات دادن وجود نداشته باشد.
#جنگلهای_هیرکانی
#الیمالات
#مازندران
#پاکتراشی
#طرح_گردشگری
#بحران_زیست_محیطی
#جمهوری_غارت
#جمهوری_چپاول
@sarkhatism
امروز برخی از فعالین محیط زیست خبر از قطع ۴ هزار درخت جنگلهای هیرکانی در منطقهی الیمالات شهرستان نور استان مازندران خبر دادهاند. این پاکتراشی توسط یک پیمانکار (شرکتی خصوصی) است به منظور ساخت پارکینگ در یک طرح گردشگری صورت گرفته است. در این پاکتارشی ۳۰ الی ۴۰ هزار تن خاک ارزشمند این منطقه نیز نابود شده است. طرح گردشگری مذکور تنها یکی از پروژههای «طرح ساماندهی گردشگری جنگلهای شمال» مصوب ۱۳۹۵ در مجلس است و تا به حال نتیجهی این «ساماندهی» نابودی هزاران هکتار از اراضی جنگلی، مراتع و حتی سلب مالکیت از اهالی و روستاییان بوده است. آنچنان که در روزهای آخر اسفند شاهد اعتراض اهالی روستای حلیمهجان به یکی دیگر از این پروژههای گردشگردی بودیم.
پس از انتشار تصاویر پاکتراشی جنگل الیمالات، خبرگزاریهای داخلی نیز پیگیر این موضوع شدند و مشخص شده است که در آخرین روزهای بهمن سال گذشته، مساحتی بیش از دو هکتار شخم و شیار زده شده، آبراهههای طبیعی مسدود شده و مسیر برای سیمکشی و تیرهای برق فشار قوی مسطح گشته است. هرچند حالا که این پاکتراشی توسط مسئولین منطقه نیز تایید شده، گفته میشود که دادستانی به مسئله ورود کرده، اما به اعتقاد فعالین محیط زیست این کار جز با چراغ سبز مدیران سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ممکن نبوده است.
حاکمیت جمهوری اسلامی با اسم رمز طرحهای گردشگری سالهاست که دست به اکوساید (بومکشی) مناطق غنی از منابع طبیعی در جای جای کشور زده است تا به کمک بازوهای اجراییاش در شرکتهای خصوصی و دولتی، مفهوم غارت حداکثری را به ما شیرفهم کند. این نگرانی جدی را همواره در گوشه داشته باشیم که در صورت تداوم حاکمیت منطق غارتگرانهی موجود، بحران زیست محیطی میتواند به نقطهای غیرقابل بازگشت برسد و زمانی برسد که دیگر چیزی برای نجات دادن وجود نداشته باشد.
#جنگلهای_هیرکانی
#الیمالات
#مازندران
#پاکتراشی
#طرح_گردشگری
#بحران_زیست_محیطی
#جمهوری_غارت
#جمهوری_چپاول
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 فاجعهی واگذاری تعیین حداقل دستمزد به مجلس!
🖊 سکوت نکنیم
☑️ فارغ از بحثهایی که حداقل ناچیز مصوب شدهی دستمزد ایجاد کرد، آن هم در حالی که حتی امضای نمایندگان تشکلهای واقعا موجود کارگری را هم پای خود نداشت، این ایدهی خطرناک از سوی وزیر کار به عنوان نمایندهی دولت شنیده شد که:
«تعیین حداقل دستمزد از سال آينده به مجلس واگذار شود.»
☑️ ماجرا در حال حاضر از این قرار است که «سهجانبهگرایی» (نمایندگان دولت، کارفرما و کارگر) با شکل اختهاش (فقدان «تشکلهای مستقل کارگری» از یک سو و کفایت اعضای شورای عالی کار حتی بدون حضور نمایندگان کارگری) محتوای «نهاد شورای عالی کار» را میسازد. با این حال در همین وضع، دولت از حیث اجرای «نمایش دموکراسی» هم که شده، نمایندگان تشکلهای کارگری بیخاصیتی که خودش به آنها اجازهی تشکیل داده است را برای تعیین دستمزد فرامیخواند. در چند سال اخیر بارها شد که به خاطر زیر بار تناسب حداقل دستمزد با تورم یا سبد معیشت نرفتن دولت و نمایندگان کارفرماها، طرف کارگری از جلسهی شورای عالی قهر کرد، زیر مصوبه را امضا نکرد و حتی مبادرت به ایجاد کمپینهایی از طریق بدنهی خود کرد. در واقع ضرر این «نمایش دموکراسی» برای حکومت این بوده که حالا «تشکلهای کارگری واقعا موجود» هم به نحوی از انحا به «اپوزیسیون کارگری» تبدیل شدند.
☑️ با واگذاری تعیین حداقل دستمزد به مجلس شاید این حرف گفته شود که «تفاوتی با اکنون که هر کار دلشان میخواهد میکنند ندارد»، اما باید دقت کرد که اینجا از حیث «حقوقی» سطح دیگری از نقض حقوق حقهی کارگران را شاهدیم که سکوت در برابر آن گام به گام ما را به یک «فاشیسم عریان» نزدیک میکند.
باری مسأله دفاع از «تشکلهای کارگری واقعا موجود» نیست که رادیکالترین کارشان همین امضا نکردن مصوبهی حداقل دستمزد است، بلکه دفاع از یک «دستاورد بینالمللی» حاصل سالها مبارزه و خون ریخته شدهی کارگران مبارز و مدافعان آنان است.
☑️ در یک دموکراسی صنعتی که هنوز تحت لوای سرمایهداری است، مهم است که بتوان در بحث «تعیین حداقل دستمزد» شرایطی را از حیث قانونی ایجاد کرد که بدون فراهم شدن رضایت کارگران، طرفهای دولت و کارفرما نتوانند خواستهی خود را به کُرسی بنشانند.
مبارزه برای شرایط حقوقی حداقل دستمزد بالِ سیاسی مبارزه برای تعیین مقدار آن است که شاید خیلی اقتصادی بهنظر برسد. این مبارزهای است که میتواند سطح «آگاهی طبقاتی» را ارتقا داده و زمینهساز نیل به کمونیست شدن طبقهی کارگر باشد.
#حداقل_دستمزد
#شورای_عالی_کار
#سهجانبهگرایی
#کارفرما
#تشکلهای_کارگری
#مبارزه_طبقاتی
@sarkhatism
🖊 سکوت نکنیم
☑️ فارغ از بحثهایی که حداقل ناچیز مصوب شدهی دستمزد ایجاد کرد، آن هم در حالی که حتی امضای نمایندگان تشکلهای واقعا موجود کارگری را هم پای خود نداشت، این ایدهی خطرناک از سوی وزیر کار به عنوان نمایندهی دولت شنیده شد که:
«تعیین حداقل دستمزد از سال آينده به مجلس واگذار شود.»
☑️ ماجرا در حال حاضر از این قرار است که «سهجانبهگرایی» (نمایندگان دولت، کارفرما و کارگر) با شکل اختهاش (فقدان «تشکلهای مستقل کارگری» از یک سو و کفایت اعضای شورای عالی کار حتی بدون حضور نمایندگان کارگری) محتوای «نهاد شورای عالی کار» را میسازد. با این حال در همین وضع، دولت از حیث اجرای «نمایش دموکراسی» هم که شده، نمایندگان تشکلهای کارگری بیخاصیتی که خودش به آنها اجازهی تشکیل داده است را برای تعیین دستمزد فرامیخواند. در چند سال اخیر بارها شد که به خاطر زیر بار تناسب حداقل دستمزد با تورم یا سبد معیشت نرفتن دولت و نمایندگان کارفرماها، طرف کارگری از جلسهی شورای عالی قهر کرد، زیر مصوبه را امضا نکرد و حتی مبادرت به ایجاد کمپینهایی از طریق بدنهی خود کرد. در واقع ضرر این «نمایش دموکراسی» برای حکومت این بوده که حالا «تشکلهای کارگری واقعا موجود» هم به نحوی از انحا به «اپوزیسیون کارگری» تبدیل شدند.
☑️ با واگذاری تعیین حداقل دستمزد به مجلس شاید این حرف گفته شود که «تفاوتی با اکنون که هر کار دلشان میخواهد میکنند ندارد»، اما باید دقت کرد که اینجا از حیث «حقوقی» سطح دیگری از نقض حقوق حقهی کارگران را شاهدیم که سکوت در برابر آن گام به گام ما را به یک «فاشیسم عریان» نزدیک میکند.
باری مسأله دفاع از «تشکلهای کارگری واقعا موجود» نیست که رادیکالترین کارشان همین امضا نکردن مصوبهی حداقل دستمزد است، بلکه دفاع از یک «دستاورد بینالمللی» حاصل سالها مبارزه و خون ریخته شدهی کارگران مبارز و مدافعان آنان است.
☑️ در یک دموکراسی صنعتی که هنوز تحت لوای سرمایهداری است، مهم است که بتوان در بحث «تعیین حداقل دستمزد» شرایطی را از حیث قانونی ایجاد کرد که بدون فراهم شدن رضایت کارگران، طرفهای دولت و کارفرما نتوانند خواستهی خود را به کُرسی بنشانند.
مبارزه برای شرایط حقوقی حداقل دستمزد بالِ سیاسی مبارزه برای تعیین مقدار آن است که شاید خیلی اقتصادی بهنظر برسد. این مبارزهای است که میتواند سطح «آگاهی طبقاتی» را ارتقا داده و زمینهساز نیل به کمونیست شدن طبقهی کارگر باشد.
#حداقل_دستمزد
#شورای_عالی_کار
#سهجانبهگرایی
#کارفرما
#تشکلهای_کارگری
#مبارزه_طبقاتی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 خودکشی کفاش پیرانشهری
🖊 چه باید کرد با خودکشیهای ناشی از کار؟
☑️ باپیر خالدی، کارگر اهل پیرانشهر متعاقب تخریب کانکسی که در آن کفاشی میکرد، به زندگی خود پایان داد.
خبر به سختی یک خط میشود و در جریان آن انسانی به خاطر آنکه حتی از طریق یک کسب و کار حداقلی حق ندارد معاشاش را تأمین کند، معترضانه خود را از زندگی حذف میکند.
هنوز سه ماه نمیشود که خبر هولناک دار زدنهای کارگران پتروشیمی چوار ایلام شوکهمان کرد و هنوز مدت زیادی از خودکشیهای رزیدنتهای بیمارستانها نمیگذرد که بار دیگر با فاجعهای دیگر روبهروایم.
☑️ کاش این خودکشیها در پهنهی سیاسی ایران میتوانست دستکم اثری چون خودکشی «محمد بوعزیزی» دستفروش تونسی داشته باشد اما تنها اثرش نابود شدن انسانهای شریف و تزریق افسردگی به بدنهی کارگران است.
☑️ وقتی از «ضرورت سازماندهی» و ایجاد «هسته/کمیته»های کارگری میگوییم، موضوع صرفا کار برای «افزایش آگاهی طبقاتی» و «برنامهریزی برای اعتصاب» نیست، بلکه باید کوشید با ایجاد «صندوق»هایی کوچک و جلب حمایتهای مالی سالم، با بهوجود آوردن کمربند حمایتی حداقلی از نیروهای کار، آنان را به «کارآمدی سازماندهی» امیدوار کرد.
#باپیر_خالدی
#کفاش
#پیرانشهر
#خودکشی_ناشی_از_کار
#چوار_ایلام
#رزیدنت
#سازماندهی_کارگری
#صندوق_کارگری
@sarkhatism
🖊 چه باید کرد با خودکشیهای ناشی از کار؟
☑️ باپیر خالدی، کارگر اهل پیرانشهر متعاقب تخریب کانکسی که در آن کفاشی میکرد، به زندگی خود پایان داد.
خبر به سختی یک خط میشود و در جریان آن انسانی به خاطر آنکه حتی از طریق یک کسب و کار حداقلی حق ندارد معاشاش را تأمین کند، معترضانه خود را از زندگی حذف میکند.
هنوز سه ماه نمیشود که خبر هولناک دار زدنهای کارگران پتروشیمی چوار ایلام شوکهمان کرد و هنوز مدت زیادی از خودکشیهای رزیدنتهای بیمارستانها نمیگذرد که بار دیگر با فاجعهای دیگر روبهروایم.
☑️ کاش این خودکشیها در پهنهی سیاسی ایران میتوانست دستکم اثری چون خودکشی «محمد بوعزیزی» دستفروش تونسی داشته باشد اما تنها اثرش نابود شدن انسانهای شریف و تزریق افسردگی به بدنهی کارگران است.
☑️ وقتی از «ضرورت سازماندهی» و ایجاد «هسته/کمیته»های کارگری میگوییم، موضوع صرفا کار برای «افزایش آگاهی طبقاتی» و «برنامهریزی برای اعتصاب» نیست، بلکه باید کوشید با ایجاد «صندوق»هایی کوچک و جلب حمایتهای مالی سالم، با بهوجود آوردن کمربند حمایتی حداقلی از نیروهای کار، آنان را به «کارآمدی سازماندهی» امیدوار کرد.
#باپیر_خالدی
#کفاش
#پیرانشهر
#خودکشی_ناشی_از_کار
#چوار_ایلام
#رزیدنت
#سازماندهی_کارگری
#صندوق_کارگری
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 جست و جوی عشق در دنیای بیگانهی بیگانهی بیگانه
🖊 دربارهی فیلم آکی کوریسماکی، برگهای ریخته
☑️ آکی کوریسماکی، فیلمساز فنلاندی را میتوان شاعر ستم دیدگان نامید. کارگرها، مهاجران و انبوه بیکاران که در نقاط نامرئی هلسینکی، در کارخانهها، رستورانهای ارزان و بارهای تاریک و کوچههای خالی سرگرداناند. فیلم جدید کوریسماکی که ادامهای بر سهگانهی کارگری او، سایههای بهشت، دختر کارخانه کبریت سازی و آریل است، به سیاق کارهای قبلیاش روایت همین آدمهاست. آنسا و هولاپا، دو شخصیت اصلی داستان در ازای حقوق ناچیز به سختی کار میکنند و از کاری به کار دیگر آوارهاند. آنها تنها و ناامید در شهری که طردشان کرده جا به جا میشوند و ماشین وار برای بقا میجنگند تا اینکه با یکدیگر آشنا میشوند و امید ناچیزی در دلشان روشن میشود که بتوانند کنار هم بمانند اما حتا عشق ورزیدن هم در جهان کنترلگر و برای آدمهایی که از خودشان بیگانه شدهاند غیرممکن به نظر میرسد.
☑️ چالش اصلی داستان اینجا بروز میکند: آیا آنها برای رهایی از تنهایی که به بدنهایشان تحمیل شده تلاش میکنند یا به پستوی محل کارشان و کنج خانهشان میخزند؟ آنسا و هولاپا راه اول را انتخاب میکنند و تصویری شاعرانه از مقاوت در برابر زندگی ماشینوار را رقم میزنند. شاید تجلی تضاد بین آنها و جامعهشان به بهترین شکل در فیلمی که با هم تماشا میکنند نشان داده میشود: فیلم مردهها نمیمیرند، اثر جیم جارموش. عنوان فیلم و صحنهای از آن که برخاستن زامبیها و سرگردانی خشونت بارشان در شهر را نشان میدهد گویی تصویر فانتزی از زندگی آدمهای کوریسماکی است. این آدمها در جهان سرمایه داری به نیروی تولید و بازتولید تقلیل یافته و بیهویت گشتهاند. آنها نه اسم یکدیگر را میدانند و نه نشانی از هم دارند. ژست بدنها، نگاهها و کوچکترین حرکات عضلات صورت در این شخصیتها از زندگی خالی شده و گویی با ماشینهایی که در محیط کار احاطهشان کردهاند یکی شدهاند. این آدمها مردهاند و مردهها نمیتوانند باز هم بمیرند و همینها سرانجام برمیگردند و شهر را تسخیر میکنند. آنسا و هولاپا در پایان فیلم دربارهی آن حرف میزنند: «گمونم همه زامبی بودن. بدبختان بیشمار.» اما آنسا میداند که پیروزی نهایی از آن همین زامبیهاست: «امکان نداشت پلیس از پسشون بربیاد. تعداد زامبیها خیلی زیاد بود.» کوریسماکی هم در روایتش و هم با ارجاع به تاریخ سینما، به فیلمهای ژان لوک گدار و لوکینو ویسکونتی در جای جای فیلمش سینمای کارگری و تاریخ مقاومت را احضار میکند و از این طریق شخصیتهایش را زنده میکند و به زندگی بازمیگرداند. مگر نه اینکه کارگران مهاجر فیلم روکو و برادرانش از ویسکونتی که پوسترش را در فیلم کوریسماکی هم میبینیم در حالیکه به دنبال کار در شهری خشن آواره شدهاند، تمام تلاششان را میکنند تا خانوادهشان را حفظ کنند! خط اتصالی بین کارگران ویسکونتی و کارگران کوریسماکی از سال ۱۹۶۰ تا اکنون کشیده شده است.
☑️ فیلمهای آکی کوریسماکی تنهایی و بیگانگی انسان در عصر سرمایه و همزمان بارقههای امید برون رفت از این زندان بزرگ را به تصویر میکشند. در صحنهای از فیلم هولاپا ناامید از پیوستن به آنسا در باری نشسته است و گروه موزیکی در حال اجرایند. اعضای این گروه با صورتهای سنگی یخ زده میخوانند: «پاهایم تا زانو در بتن فرو رفته و هزاران کیلو بار بر دوش دارم. تا ابد اینجا زندانیام.» و هر بار که این کلمات تکرار میشوند، هولاپا برای بیرون زدن از این زندان مصممتر میشود و در نهایت به دنبال آنسا از مکان رخوتناکی که تنهایی شبهایش را پر میکرده بیرون میزند. و این صحنهها بیشتر از هر چیز بیننده را به یاد جغرافیای حاشیهای فیلم علی: ترس روح را میخورد از رینر ورنر فاسبیندر میاندازد. فیلم تاثیرگذاری دربارهی عشق دشوار بین یک کارگر مهاجر و زنی آلمانی در برلین. آنجا هم شخصیتهای داستان راهی سخت و ناهموار را در جامعهای نژادپرست و کارگرستیز طی میکنند تا عشق را ممکن سازند. و اینگونه داستانهای طردشدگان از زمانها و مکانهای مختلف حول همسویی هنری با ستم دیدگان، واقعیت سینمایی نویی را میسازند و یکدیگر را تقویت میکنند.
☑️ موقعیت دراماتیک در سینمای کورسیماکی و فاسبیندر از دل تضاد میان امر سیاسی و امر عاطفی زاده میشود. آنچه هست و آنچه میخواهیم باشد. آنچه کنترل میکند و آنچه میل به رهایی دارد. آنچه محدود میکند و آنچه در حیطهی اجبار نمیگنجد. این تضاد پیش برندهی روایت و بسط دهندهی نیروی مقاومت است. درست همانطور که در زمین زندگی رویارویی واقعیت و تخیل، بدنها را در مسیر مبارزه قرار میدهد.
#آکی_کوریسماکی
#سینمای_کارگری
#هنر_پرولتری
#فنلاند
#ویسکونتی
#آنسا
#هولاپا
@sarkhatism
🖊 دربارهی فیلم آکی کوریسماکی، برگهای ریخته
☑️ آکی کوریسماکی، فیلمساز فنلاندی را میتوان شاعر ستم دیدگان نامید. کارگرها، مهاجران و انبوه بیکاران که در نقاط نامرئی هلسینکی، در کارخانهها، رستورانهای ارزان و بارهای تاریک و کوچههای خالی سرگرداناند. فیلم جدید کوریسماکی که ادامهای بر سهگانهی کارگری او، سایههای بهشت، دختر کارخانه کبریت سازی و آریل است، به سیاق کارهای قبلیاش روایت همین آدمهاست. آنسا و هولاپا، دو شخصیت اصلی داستان در ازای حقوق ناچیز به سختی کار میکنند و از کاری به کار دیگر آوارهاند. آنها تنها و ناامید در شهری که طردشان کرده جا به جا میشوند و ماشین وار برای بقا میجنگند تا اینکه با یکدیگر آشنا میشوند و امید ناچیزی در دلشان روشن میشود که بتوانند کنار هم بمانند اما حتا عشق ورزیدن هم در جهان کنترلگر و برای آدمهایی که از خودشان بیگانه شدهاند غیرممکن به نظر میرسد.
☑️ چالش اصلی داستان اینجا بروز میکند: آیا آنها برای رهایی از تنهایی که به بدنهایشان تحمیل شده تلاش میکنند یا به پستوی محل کارشان و کنج خانهشان میخزند؟ آنسا و هولاپا راه اول را انتخاب میکنند و تصویری شاعرانه از مقاوت در برابر زندگی ماشینوار را رقم میزنند. شاید تجلی تضاد بین آنها و جامعهشان به بهترین شکل در فیلمی که با هم تماشا میکنند نشان داده میشود: فیلم مردهها نمیمیرند، اثر جیم جارموش. عنوان فیلم و صحنهای از آن که برخاستن زامبیها و سرگردانی خشونت بارشان در شهر را نشان میدهد گویی تصویر فانتزی از زندگی آدمهای کوریسماکی است. این آدمها در جهان سرمایه داری به نیروی تولید و بازتولید تقلیل یافته و بیهویت گشتهاند. آنها نه اسم یکدیگر را میدانند و نه نشانی از هم دارند. ژست بدنها، نگاهها و کوچکترین حرکات عضلات صورت در این شخصیتها از زندگی خالی شده و گویی با ماشینهایی که در محیط کار احاطهشان کردهاند یکی شدهاند. این آدمها مردهاند و مردهها نمیتوانند باز هم بمیرند و همینها سرانجام برمیگردند و شهر را تسخیر میکنند. آنسا و هولاپا در پایان فیلم دربارهی آن حرف میزنند: «گمونم همه زامبی بودن. بدبختان بیشمار.» اما آنسا میداند که پیروزی نهایی از آن همین زامبیهاست: «امکان نداشت پلیس از پسشون بربیاد. تعداد زامبیها خیلی زیاد بود.» کوریسماکی هم در روایتش و هم با ارجاع به تاریخ سینما، به فیلمهای ژان لوک گدار و لوکینو ویسکونتی در جای جای فیلمش سینمای کارگری و تاریخ مقاومت را احضار میکند و از این طریق شخصیتهایش را زنده میکند و به زندگی بازمیگرداند. مگر نه اینکه کارگران مهاجر فیلم روکو و برادرانش از ویسکونتی که پوسترش را در فیلم کوریسماکی هم میبینیم در حالیکه به دنبال کار در شهری خشن آواره شدهاند، تمام تلاششان را میکنند تا خانوادهشان را حفظ کنند! خط اتصالی بین کارگران ویسکونتی و کارگران کوریسماکی از سال ۱۹۶۰ تا اکنون کشیده شده است.
☑️ فیلمهای آکی کوریسماکی تنهایی و بیگانگی انسان در عصر سرمایه و همزمان بارقههای امید برون رفت از این زندان بزرگ را به تصویر میکشند. در صحنهای از فیلم هولاپا ناامید از پیوستن به آنسا در باری نشسته است و گروه موزیکی در حال اجرایند. اعضای این گروه با صورتهای سنگی یخ زده میخوانند: «پاهایم تا زانو در بتن فرو رفته و هزاران کیلو بار بر دوش دارم. تا ابد اینجا زندانیام.» و هر بار که این کلمات تکرار میشوند، هولاپا برای بیرون زدن از این زندان مصممتر میشود و در نهایت به دنبال آنسا از مکان رخوتناکی که تنهایی شبهایش را پر میکرده بیرون میزند. و این صحنهها بیشتر از هر چیز بیننده را به یاد جغرافیای حاشیهای فیلم علی: ترس روح را میخورد از رینر ورنر فاسبیندر میاندازد. فیلم تاثیرگذاری دربارهی عشق دشوار بین یک کارگر مهاجر و زنی آلمانی در برلین. آنجا هم شخصیتهای داستان راهی سخت و ناهموار را در جامعهای نژادپرست و کارگرستیز طی میکنند تا عشق را ممکن سازند. و اینگونه داستانهای طردشدگان از زمانها و مکانهای مختلف حول همسویی هنری با ستم دیدگان، واقعیت سینمایی نویی را میسازند و یکدیگر را تقویت میکنند.
☑️ موقعیت دراماتیک در سینمای کورسیماکی و فاسبیندر از دل تضاد میان امر سیاسی و امر عاطفی زاده میشود. آنچه هست و آنچه میخواهیم باشد. آنچه کنترل میکند و آنچه میل به رهایی دارد. آنچه محدود میکند و آنچه در حیطهی اجبار نمیگنجد. این تضاد پیش برندهی روایت و بسط دهندهی نیروی مقاومت است. درست همانطور که در زمین زندگی رویارویی واقعیت و تخیل، بدنها را در مسیر مبارزه قرار میدهد.
#آکی_کوریسماکی
#سینمای_کارگری
#هنر_پرولتری
#فنلاند
#ویسکونتی
#آنسا
#هولاپا
@sarkhatism
🔴 اولین تجمع بازنشستگان تأمین اجتماعی در سال جدید
🖊 ارسالی یاران #همراه_سرخط
امروز یکشنبه، ۵ فروردین ۱۴۰۳، اولین تجمع اعتراضی در سال جدیدِ جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی در برابر در اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان برگزار شد و معترضان تا میدان فرهنگ-شهر(کارگر) اقدام به راهپیمایی اعتراضی کردند.
بازنشستههای خوزستان با این اقدام نشان دادند که اعتراض تعطیلی بردار نیست و برای بازپسگیری حقوق حقهی خود باید بیدرنگ خیابان را پس گرفت.
#جنبش_بازنشستگان
#مبارزه_طبقاتی
#مطالبه_صنفی
#بازنشستگان_تأمین_اجتماعی
#اهواز
#تجمع_اعتراضی
@sarkhatism
🖊 ارسالی یاران #همراه_سرخط
امروز یکشنبه، ۵ فروردین ۱۴۰۳، اولین تجمع اعتراضی در سال جدیدِ جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی در برابر در اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان برگزار شد و معترضان تا میدان فرهنگ-شهر(کارگر) اقدام به راهپیمایی اعتراضی کردند.
بازنشستههای خوزستان با این اقدام نشان دادند که اعتراض تعطیلی بردار نیست و برای بازپسگیری حقوق حقهی خود باید بیدرنگ خیابان را پس گرفت.
#جنبش_بازنشستگان
#مبارزه_طبقاتی
#مطالبه_صنفی
#بازنشستگان_تأمین_اجتماعی
#اهواز
#تجمع_اعتراضی
@sarkhatism