🔴 باز هم یک فاجعه‌ی انسانی در حین سربازی اجباری

به گفته‌ی فرمانده‌ی «قرارگاه منطقه‌ای جنوب شرق ارتش»، دیروز، اول بهمن‌ماه، یک سرباز در پادگانی در کرمان با «انگیزه‌ی نامعلوم» اقدام به تیراندازی به هم‌پادگانی‌های خود می‌کند و به سرعت متواری می‌شود.
در جریان این تیراندازی پنج سرباز کشته شده‌ و سرباز ضارب امروز، ۲ بهمن ماه، دستگیر شده.

دلیل این حمله هنوز مشخص نیست. اما کمتر کسی است که روایتی از شرایط غیرانسانی، تحقیر، ارعاب و اعمال فشار روانی و جسمی بر سربازان را نشنیده باشد. هرچند وقت یکبار خبر خودکشی سربازی جوان و گمنام را می‌شنویم که با جانش بهای وضعیت اسفناک حداقل دو سال خدمت سربازی اجباری را پرداخت کرده. خدمتی بی‌مزد و با منت و تحقیر و سرکوب که تنها نتیجه‌ی آن دو سال عقب افتادن از زندگی مشقت‌بار پیش روست.

سربازی اجباری، گرچه شامل تمام کسانی می‌شود که از منظر قانونی و عرفی «مرد» شناخته می‌شوند، اما در عین حال میزان فشار و سختی این دوران هم امری طبقاتی است.
«سرباز صفر» که کف هرم این سرکوب و خشونت سیستماتیک و عامدانه جای می‌گیرد، عمدتا از طبقات فرودست است که تحصیلات دانشگاهی ندارد و در نتیجه در سلسله‌مراتب نظامی وادار به انجام پست‌ترین کارها می‌شود.
در عین حال، هروقت که دولت، برای جبران کسری بودجه، خرید سربازی را، در هر حد‌و‌حدودی، امکان‌پذیر می‌کند، طبعا تنها کسانی از این لطف پولی برخوردار می‌شوند که امکان پرداخت این هزینه‌ی گزاف را داشته باشند.

ما هنوز نه نام این سرباز را می‌دانیم، نه انگیزه‌ی او از این عمل جنون‌آمیز، نه حتی نام قربانیان این  جنون. اما خوب می‌دانیم از دست رفتن این جان‌های عزیز، نتیجه‌ی مستقیم له کردن عامدانه‌ی کرامت انسانی میلیون‌ها جوان است و هیچ‌کس جز اوباش ارتش و سپاه جمهوری اسلامی، مسئول این جنایات نیست.

#سربازی_اجباری
#جمهوری_سرکوب

@sarkhatism

🔴 قتل یک دختر جوان با شلیک نیروهای امنیتی در بروجرد

به‌گزارش «بیدارزنی»، یک دانشجوی جوان به نام «آناهیتا امیرپور»، اهل کوهدشت،  با شلیک مستقیم نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات در شهر بروجرد کشته ‌شده است.

نهادهای امنیتی با اعمال فشار بر خانواده و دوستان این دختر دانشجو و همچنین ربط دادن این موضوع به انفجار‌های کرمان می‌خواهند که این قتل عمد را با سناریوسازی به پرونده امنیتی تبدیل کنند.

گفته می‌شود جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲، نیروهای لباس شخصی اداره‌ی اطلاعات بروجرد در منطقه نظام‌آباد این شهر سرنشینان یک اتومبیل پژو ۲۰۶ را به رگبار بسته‌اند که در نتیجه، این دانشجوی ترم اول رشته تربیت‌بدنی دانشگاه آزاد بروجرد کشته شده است.

"م. جلایی‌فر" اهل بروجرد و راننده‌ی اتومبیل که وی نیز دانشجو بوده، به شدت مجروح شده و در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان "شهید چمران" شهر بروجرد، بستری است.

به گفته یک منبع مطلع، نیروهای لباس شخصی اداره‌ی اطلاعات به سوی اتومبیل این دو دانشجو هجوم می‌برند و از آنها می‌خواهند که اتومبیل را متوقف کرده و پیاده شوند. از آنجایی که این افراد لباس شخصی بر تن داشته‌اند، راننده ترسیده و اقدام به فرار کرده که در پی آن نیروهای لباس شخصی اداره‌ی اطلاعات اتومبیل را به رگبار بسته‌اند.
نهادهای امنیتی طی دو روز گذشته خانواده و دوستان این دو دانشجو را تحت فشار قرار داده‌اند که نباید درباره این موضع اطلاع‌رسانی کنند.
در همین ارتباط، امروز یک‌شنبه دو نفر از پرسنل بیمارستان شهید چمران بروجرد توسط اداره اطلاعات این شهر احضار و به شدت مورد تهدید قرار گرفته‌اند.

#بروجرد
#جمهوری_کشتار
#جمهوری_جنایت


@sarkhatism

🔴 باز هم یک قربانی بی‌نام‌و‌نشان زن‌کشی


زن جوانی در شیراز به دست برادر خود حلق‌آویز شده. قاتل پس از ارتکاب قتل، خود با پلیس تماس گرفته و انگیزه‌ی جنایت را «اختلافات خانوادگی» عنوان کرده.
مقتول، زنی است که نه نام دارد، نه چهره، نه می‌دانیم چند‌ سال داشته، نه معلوم است به کدام گناه کشته شده.
تنها خروجی این خبر این است که زنان* هم‌چنان قربانی خشونتی هستند که در غالب موارد از طرف نزدیکان صورت می گیرد، نزدیکانی که خود را «صاحب» بدن، حیات و تصمیمات او می‌دانند و  هر وقت که لازم باشد فرمان «پدر» را اجرا می‌کنند.

ما هنوز هیچ چیزی از این جنایت تازه نمی‌دانیم، اما بارها شاهد بوده‌ایم که قاتل (برادر، پدر، شوهر،...) در سایه‌ی شکلی از حمایت خانواده دست به جنایت زده.
از یک طرف هیچ قانونی برای حمایت از زنان* در مقابل خشونت خانگی وجود ندارد و در بسیاری موارد این خشونت حتی جرم‌انگاری نشده، از طرف دیگر کیفر قتل (و نه فقط زن‌کشی) مجازات بی‌رحمانه و غیرانسانی اعدام بوده که به هیچ عنوان قابل‌دفاع و توجیه نیست.

مادامی که قوانین حمایتی از زنان* و تشکل‌های سازمان‌یافته‌ی زنان* برای آموزش به افراد و همینطور حصول اطمینان از اجرای سازو‌کارهای حمایتی وجود نداشته باشد، ماشین زن‌کشی متوقف نخواهد شد.

#زن‌کشی
#قتل_ناموسی
#زن_زندگی_آزادی

@sarkhatism

🔴 استثمار در موسسه‌ی زبان سفیر

مدتی است که در «سرخط» #تجارب_استثمار کارگران توسط صاحبان سرمایه‌ی کلان یا خرد را منتشر می‌کنیم. تمامی این روایات را یاران #همراه_سرخط ارسال می‌کنند.

با انتشار هر روایت، افراد بیشتری این شجاعت را پیدا می‌کنند که تجربه‌ی خود از استثمار را عمومی کنند‌.  در غالب موارد هم افرادی هستند که چه به فرمان صاحب سرمایه، چه داوطلبانه و «آتش‌به‌اختیار» به «سرخط» و یاران همراه این جمع انگ دروغ‌گویی و اتهام‌پراکنی می‌زنند.
ما نه تنها از این حملات متعجب نمی‌شویم، بلکه آن را بخشی از کارکرد روابط مبتنی بر سرمایه می‌بینیم که چنان در جامعه نهادینه و بدیهی شده که جمع‌های دوستانه هم برای نگه‌داری و دفاع از محافل و پاتوق‌های خود، این روابط مبتنی بر استثمار فرودست را لازمه‌ی بقای سرمایه است را نادیده گرفته یا توجیه می‌کنند.

روایت امروز از موسسه‌ی زبان «سفیر» به دست ما رسیده.
این موسسه بیش از بیست سال است که در حوزه‌ی آموزش زبان فعال است و در حال حاضر در سراسر کشور بیش از ۸۰ واحد دارد. بنیانگذار این مجموعه «سعید صیاد‌چمنی»، مدرس زبان و البته کارآفرین است.
«مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف» موسسه‌ی سفیر را به عنوان یکی از پیشگامان صنعت آموزش زبان در ایران معرفی کرده و کتاب «کارآفرینی به شیوه‌ی سعید صیادچمنی» توسط این مرکز چاپ شده است.
صیادچمنی در مصاحبه‌ای که در سایت «آپارات» منتشر شده، می‌گوید «موفقیت امری جمعی است، نه فردی». به نظر می‌رسد برای این کارآفرین نمونه، جمله‌ی بالا به این معنی است که جمعی متشکل از معلم و کارمند دفتری و کارگر ساده در خدمت موفقیت فردی ایشان باشند. او در ادامه، یکی از شروط این موفقیت را «صداقت» و «اعتماد» می‌داند. این جملات، این «خانواده‌» جلوه دادن یک واحد اقتصادی، برایتان آشنا نیست؟
دو روایت از موسسه‌ی زبان سفیر...

متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/yehp4w2t
#موسسه_زبان_سفیر
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهره‌کشی
@sarkhatism

🔴 می‌خواهند با اذان صبح فردا حکم اعدام محمد قبادلو را اجرا کنند

امیر رئیسیان وکیل محمد قبادلو در توییتر خود خبر داده که ابلاغیه اجرای حکم اعدام موکلش چند ساعت پیش برای او ارسال شده و می‌خواهند سوم بهمن ۱۴۰۲ یعنی فردا صبح، حکم اعدام محمد را اجرا کنند. این در حالی است حکم اعدام در شعبه‌ اول دیوان عالی نقض و پرونده با درخواست معاینات مجدد پزشکی قانونی به شعبه‌ای هم‌عرض (شعبه‌ی ۵) داده شده بود. اما پس از گذشت ماه‌ها، پرونده به شعبه‌ی ۵ نرسیده است. محمد قبادلو آبان‌ماه سال گذشته در وضعیتی به اعدام محکوم شد که خانواده و پزشکان معالج او گفته‌اند که او به بیماری دوقطبی مبتلاست و در لحظه‌ی وقوع حادثه (اصابت خودرو با ماموران موتوری نیروی انتظامی) کنترلی بر خود نداشته است. یک سال پیش در همین‌روزها، یعنی بامداد ۱۹ دی‌ماه ۱۴۰۱ با انتشار خبر احتمال اجرای حکم اعدام او و محمد بروغنی، جمعیت قابل توجهی از مردم در مقابل زندان رجایی شهر دست به تجمع زدند و جمهوری اسلامی را عقب راندند. نمی‌توان امشب را با آن شب‌های پر تب و تاب قیام ژینا مقایسه کرد، اما می‌خواهند یکی دیگر از ما را اعدام کنند. با هرآنچه در توان داریم صدایش باشیم.

#محمد_قبادلو
#قیام_ژینا
#جمهوری_اعدام
#علیه_اعدام
@sarkhatism

🔴 شهید مردم
جمهوری اعدام مراسم حکومتی قتل را اجرا کرد

مراسم حکومتی قتل محمد قبادلو، از بازداشت‌شدگان قیام ژینا به رغم این‌که حتی بر اساس قوانین ظالمانه و قرون وسطایی جمهوری اسلامی در روندی غیرقانونی صادر و اجرای آن به شعبه‌ی اجرای احکام زندان قزل‌حصار ابلاغ شده بود، در نهایت بامداد امروز، با صدای انکر موذن مرگ به اجرا درآمد. پیام‌آوران نیستی و نابودی در خبرگزاری میزان (وابسته به قوه‌ی جنایتکار قضاییه) و خبرگزاری امنیتی تسنیم با اعلام اجرای این قتل حکومتی آن را «قصاص» خواندند. قصاص در مقابل کشته شدن مزدوری به نام «فرید کریم‌پور» که برای سرکوب و کشتار مردم به خیابان فرستاده شده بود و در همان خیابان توسط مردم بی‌سلاح به درک واصل شد. چند ساعت بعد از ابلاغ ناگهانی و شوکه‌کننده‌ی اجرای حکم به وکلای قبادلو، وکلا و خانواده‌ی این مبارز زندانی شب گذشته در مقابل زندان قزل حصار حاضر شدند و تا صبح، تا لحظه‌ی شوم مرگ در آنجا ماندند. اینک گلوی محمد قبادلو را به پنجه‌ی وحشی دار سپرده‌اند. جمهوری اعدام سال گذشته قصد داشت قتل محمد قبادلو را اجرا کند اما با حضور گسترده‌ی مردم در مقابل زندان رجایی‌شهر وادار به عقب‌نشینی شد. امسال اما وکلا و خانواده‌ی قبادلو در مقابل زندان تنها بودند. جمهوری اعدام رزمنده‌ی قیام مردم را در تنهایی به دار کشید. اینک شهید مردم.

#شهید_قیام
#محمد_قبادلو
#جمهوری_اعدام
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism