🔴بازداشت ناصح مرادی و صلاح رحمانی در سروآباد

موج سرکوب‌ها و بازداشت‌ها ادامه دارد. روز سه‌شنبه ۲۳ آبان‌ماه، صلاح رحمانی، زندانی سابق سیاسی کورد در سروآباد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. همزمان با او، ناصح مرادی نیز در همان شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

صلاح رحمانی پیش از این نیز، در سال ۱۳۹۳ به دلیل فعالیت‌های خود سابقه بازداشت و حبس نیز داشته است است. این زندانی سیاسی توسط دادگاه انقلاب سنندج به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق عضویت در یکی از احزاب کورد به دو سال حبس محکوم شد. حکمی که در سال ۱۳۹۴ اجرایی شد و صالح رحمانی با پایان دوران محکومیت در سال ۱۳۹۵ از زندان مرکزی سنندج آزاد شد

لازم به ذکر است بازداشت هر دو نفر بدون حکم قضایی و با ورود به منزل شخصی آن‌ها صورت گرفته است و در جریان بازداشت وسایل الکترونیکی آن‌ها ضبط شده است. تا این لحظه، از دلایل بازداشت و اتهامات انتسابی به این دو بازداشتی و مکانی که به آن منتقل شده‌اند اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

#صلاح_رحمانی
#ناصح_مرادی
#سروآباد
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism

🔴 فروش ساختمان مرکزی آبفا؛ سرنوشت یک خصوصی‌سازی دیگر

امروز پنجشنبه ۲۵ آبان فیلمی از درگیری در محوطه شرکت آبفای خوزستان منتشر شده است. فیلمی که مملو از فریادهای «بی‌شرف بی‌شرف» از سر خشم کارگران جان به لب‌رسیده‌ی شرکت آبفاست.

خبرها حکایت از فروش ساختمان مرکزی آبفا دارد و لاجرم بیکارشدن انبوهی از کارگران این شرکت. کارگرانی که پیش از این بارها در اعتراض به عدم پرداخت حقوق ۱۰ ماه حقوق معوقه و ۶۰ ماه بیمه‌ی معوقه تجمعات اعتراضی برپا کرده بودند و امروز با فروش ساختمان مرکزی محل کارشان مواجه شده‌اند.

بسیاری از کارگران پیش از این نیز از وضعیت نابسامان پرداختی‌ها و .. پس از واگذاری شرکت‌های متعلق به آبفا به شرکت‌های پیمانکاری گلایه داشتند. یکی از کارگران در مصاحبه با یکی از خبرگزاری‌های داخلی می‌گوید کارگران از زمان واگذاری شرکت به پیمانکاران مختلف هیچ وقت در موعد مقرر حقوق دریافت نکرده‌اند. کارگرانی که زیر سایه‌ی شرکت‌های پیمانکاری هر روز بیش از روز گذشته ثبات شغلی خود را در خطر دیدند و دستمزدهایشان نیز بیشتر عقب افتاد، امروز با فروش ساختمان مرکزی آبفا بیش از گذشته در معرض بی‌ثبات‌کاری و عدم امنیت شغلی قرار دارند.

داستان همیشگی خصوصی‌سازی، زیان‌دهی، بدهی، فروش کارخانه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی و در نهایت بیکاری کارگرانی که پیش از این نیز اسیر استثمار کارفرمایان بوده‌اند. داستان کارگرانی که در روند نبرد طبقاتی خود دریافته‌اند چاره‌ای جز حذف این شرکت‌ها و ایجاد تشکل‌های مستقل خود برای پیگیری حقوقشان، پیش رویشان قرار ندارد.


#شرکت_آبفا_خوزستان
#اعتصاب_کارگران
#کارگران_آبفا
#طبقه_کارگر
#اتحاد_ستمدیدگان

@sarkhatism

🔴 از مرده‌های ما می‌ترسند

«امروز، ۲۵ آبان ۱۴۰۲، سالگرد آیلار حقی در تبریز بود و دور تا دور قطعه این شهید از یگان‌ویژه و لباس‌شخصی پر بود». این گزارش ارسالی از یاران #همراه_سرخط در اولین سالگرد شهادت آیلار حقی است.
ویدیوهای منتشرشده نیز نشان می‌دهد مزدوران امنیتی از برگزاری مراسم سالگرد بر سر مزار این شهید جلوگیری کرده و مراسم در منزل خانوادگی این شهید برگزار شده است.
به واقع که از مرده‌های ما هم می‌ترسند. در این جمله نه خط و نشانی هست. نه رتوریکی. واقعیت محض جمهوری اسلامی در نسبت با زندگان و مردگان ماست.


#تبریز
#آیلار_حقی
#سالگرد_قیام
#آبان_ادامه_دارد
#قیام_ژینا

@sarkhatism

🔴 برای صلح باید جنگید
بیانیه‌ی هسته‌های کمیته‌ی غیبی نسوان در دفاع از مبارزات مردم فلسطین

این سوال احتمالا برای ما فمینیست‌هایی که در عین جستجوی صلح و دوستی به مبارزه علیه هر شکلی از سرکوب و خشونت در هر کجای جهان باور داشته‌ایم و معتقد به درهم‌تنیدگی انواع ستم هستیم، دغدغه و سوال بنیادینی است: هم‌نشینی صلح و مبارزه و مقاومت چگونه ممکن است؟
برخی از فعالان حوزه‌ی زنان، در کنار گفتارهای رایج مردانه و رسانه‌های جریان اصلی، از زنان* صرفا به‌عنوان قربانیان جنگ یا انسان‌هایی فاقد عاملیت که درگیر جنگ‌افروزی مردان سیاست‌اند، یاد می‌کنند. به همین دلیل است که زنان* همواره در کنار کودکان، «قربانیان» جنگ نامیده می‌شوند. اگرچه زنان* در طول تاریخ آتش هیچ جنگی را نیفروخته‌اند، اما هر کجا که منطق سلطه و خشونت در میان بوده، همواره زنان* در حال مبارزه و جنگیدن علیه آن بوده‌اند.
باید توجه داشت آن‌چه از صلح مراد می‌شود، صلحی خنثی، غیرزمینه‌مند و بی‌تاریخ نیست. فمینیست‌ها در عین دفاع از صلح، برای برپایی آن «می‌جنگند و مبارزه می‌کنند». زنان*، خواهان صلح‌اند و به خوبی می‌دانند که این صلح جز با جنگیدن و مبارزه علیه هر شکلی از خشونت و کشتار، سلطه و سرکوب و استثمار و استعمار میسر نخواهد شد. به این معنی که هر شکلی از نابرابری نافی صلح خواهد بود و برای برقراری صلحی که زنان* داعیه‌دار آنند، چاره‌ای جز نبرد با نابرابری و سلطه و سرکوب نیست.
آبان ۱۴۰۲
هسته‌های کمیته‌ی غیبی نسوان
هسته‌ی اخگران | هسته‌ی اسمر
هسته‌ی حاثور | هسته‌ی هدیل

#منجنیق
#کمیته_غیبی_نسوان
#هسته_اخگران
#هسته_اسمر
#هسته_حاثور
#هسته_هدیل
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3sqSSnP

🔴 ایستادن علیه فراموشی، ایستادن علیه ارتجاع است

امروز ۲۵ آبان‌ماه و سالگرد قیام آبان ۹۸ است. سالگرد قیام معترضینی که علیه گران‌شدن بنزین قیام کردند و البته پاسخی جز گلوله و کشتار نگرفتند.
۴سال گذشت و ما هنوز رد سرخی خون یاران‌مان بر روی سنگفرش‌ سفید خیابان‌ها و به رگبار بسته شدن یارانمان در نیزار معشور(ماهشهر) از خاطرمان نرفته است. ما ایستادگی یاران‌مان در جای‌جای ایران را هنوز در خاطر داریم. ما یاران شهیدمان، جواد نظری فتح‌آبادی، محسن محمدپور، ارشاد رحمانیان، زهرا خانی، ابراهیم کتابدار، آمنه شهبازی‌فرد، پویا بختیاری، و همه شهدایی که آن‌ها هم فرزند و عزیز کسانی بودند را در خاطرمان هست.

از یک‌سالگی قیام باشکوه ژینا نیز تنها چند ماه می‌گذرد قیامی که با بانگ بلند «زن، زندگی، آزادی» آغازش کردیم و امروز ۲۵ آبان‌ماه سالگرد بسیاری از شهدای آن قیام نیز است. سالگرد سه‌شنبه‌ی خونین ایذه و همرزمان مبارز لرمان، حسین سعیدی و محمود احمدی، سالگرد آیلار حقی، کیان پیرفلک، آترین رحمانی، برهان کرمی، فواد رحمانی و همه‌ی نام‌هایی که اگرچه ممکن است دقیق در خاطرمان نمانده باشد اما رد پررنگ مقاومت آن‌ها در هستی اکنون‌ ما باقی‌ مانده است.

هر قیامی با همه دستاوردها و نقدهایش از خلال این به یادآوردن‌ها زنده می‌ماند و راهش را درون هر قیام بعد از خود پی می‌گیرد. چندان که رد بسیاری از اشکال مقاومت و مبارزه، آگاهی جمعی و بیان‌های سیاسی مترقی در قیام ژینا را می‌توان تا دی ۹۶ و آبان ۹۸ پی‌گرفت. آگاهی و مقاومت‌هایی نظیر مبارزات محله‌محور، تشکیل هسته‌های انقلابی، ضرورت تشکل‌یابی و سازمان‌دهی، مشروعیت یافتن حق دفاع، توجه به متقاطع‌بودن انواع ستم‌ها از ستم طبقاتی گرفته تا ستم جنسیتی و .. و از همه مهم‌تر ضروری و حتمی بودن مبارزه جهت پایان‌بخشیدن به جمهوری اسلامی.

هر سالگرد برای ما همزمان یادآورد شکوه مقاومت است و ضرورت تداوم راهی که سال‌هاست آغازش کرده‌ایم. و البته رنج فقدان هم هست. فقدان یاران شهیدمان که نمردند و نامشان رمز شد.

ما در #سرخط اگرچه سالگرد قیام‌هایمان را پاس و یاد شهدایمان را زنده نگه می‌داریم، لازم می‌دانیم تاکید کنیم اگرچه ایستادن علیه هر شکلی از فراموشی و به یاد آوردن، خود عملی سیاسی است؛ اما باید همزمان علیه هر شکلی از فتشیزه‌کردن قیام‌ها و دل‌سپردن به سالگرد‌ها یا یادآوری صرفا رمانتیک آن‌ها ایستاد.

آن گفتاری که ما را تاریخ‌زدوده می‌خواهد تا با ساختن «ماجرای نیمروز»، اعدام و کشتار دهه‌ی ۶۰ را واژگون روایت کند یا با ساختن برنامه‌های «تونل زمان»، بر حقیقت سرکوب و تبعیض و ستم در دوره پهلوی سرپوش بگذارد، از مواجهه رومانتیک یا فراموشی ما منفعت سیاسی خودش را طلب می‌کند. ایستادن علیه فراموشی و روایت تاریخ مطرودان و ستمدیدگان، ایستادن علیه ارتجاع است. به همین دلیل هم نه می‌بخشیم. نه فراموش می‌کنیم. نه ماتم می‌گیریم. ما سازماندهی می‌کنیم تا روزی که تاریخمان را نه شاهان و شیخان که خود ما مردم روایت کنیم.

#آبان۹۸
#سالگرد_قیام
#آبان_ادامه_دارد
#قیام_ژینا

@sarkhatism

🔴 دفاع تمام‌قد زباله از خانه‌اش: زباله‌دانی

مایه‌ی تعجب می‌بود اگر زباله‌ی فرصت‌طلبی مانند شاهین نجفی از زباله‌دانی من‌وتو دفاع نکند و به خاطر تعطیلی این ارگان ترویج عفونت و لجن به سوگ ننشیند. نجفی البته می‌تواند سراغ "کینگ رضا پهلوی" و "ملکه یاسمین" برود و از آنها بخواهد مقداری از آن پول‌هایی که به نام "وکیل ملت" از جمله وکیل کل زباله‌های مقیم من‌وتو و شخص شاهین نجفی از چلوکباب‌فروش‌های لس‌آنجلس و انبوه‌سازهای تورنتو و دوستان خوب عربستان سعودی و اسرائیل و فاشیست‌های پارلمان‌های اروپا و آمریکا سلفیده‌اند تا با پرداخت روزی ۵۰ دلار به کارگران ایران جمهوری اسلامی بربیندازند و با پول‌پاشی مزدور بخرند را به حفظ زباله‌دانی من‌وتو اختصاص بدهند و در ماه چند بار کمتر به کازینوها و کاباره‌ها سر بزنند و به جای اجاره‌ی لیموزین و بادیگارد گردن‌کلفت از همین بسیجی‌های شاه‌اللهی برای رفت و آمد و حفاظت استفاده کنند.
شاهین نجفی اما جنس جور خودشان را خوب می‌شناسد. او چون خودش به دنبال بوی اسکناس به هر سمتی چرخیده و در آینده هم خواهد چرخید
در این سه قاب که از دوره‌های مختلف زندگی شاهین نجفی انتخاب کرده‌ایم نشان داده‌ایم او هرچند همواره به جهت‌های مختلف چرخیده اما دلیل چرخیدن او همیشه فقط یک چیز بوده: پول و منافع.
♦️در ویدئوی اول که مربوط به همین چند وقت پیش است "شاهین بی‌مخ" را می‌بینیم که روی صحنه با عرقگیر رجز می‌خواند: "کت تن کیه" و جماعت اراذل محو در شازده آن پایین داد می‌زنند: کینگ رضا پهلوی. کینگ مورد نظر اما غیر از همین رجاله‌ها و لات و لوت‌ها و انگشت‌کن‌ها چیزی ندارد، چنانکه پدرش هم سلطنتش را مدیون "شعبون تاج‌بخش بی‌مخ" و "امیر مو بور" و "حسین رمضون‌یخی" بود. خوب می‌شد اگر کینگ لای سفرهای توریستی‌اش به جزایر خوش آب و هوا یک دکمه‌ی آن کت را هم برای چاکران دربار و خاکساران بارگاه پرت می‌کرد تا زباله‌دانی خوب من‌وتو اینطور به افلاس نیفتد.
♦️در قاب دوم شاهین چرخنده را می‌بینیم وقتی که مدعی بود "آنارشیست" است و ضد هرگونه اتوریته و دولت و انتخابات، اما در همان زمان در کمپین انتخاباتی حزب حاکم سوسیال‌دموکرات در آلمان هم شرکت می‌کرد و در کنار رئیس فراکسیون پارلمانی این حزب آواز می‌خواند، چرا؟ چون دورانی بود که شاهین چرخنده هنوز پاسپورت آلمانی نداشت و برای نقل مکان به آمریکا به این پاسپورت نیاز داشت. پس با مغز منفعت‌طلبش گفت گور پدر عقایدم و بدو بدو رفت تا در کمپین انتخاباتی حزب حاکم بزند و بخواند و از راه چاکرمنشی منافعش را پیش ببرد، همانطور که قبل از آن می‌برد و بعد از آن برد.
♦️در قاب سوم ویدئویی خیلی قدیمی را می‌بینیم مربوط به دورانی که شاهین نجفی تازه به آلمان رفته بود و برای پناهنده شدن به هر دری می‌زد، از جمله اینکه ژست خواننده‌ی معترض می‌گرفت. همان زمانی که در مورد آن خوانده بود:
واسه پیشرفتم خایه‌مالی نکردم
من با شکم گرسنه رپ نوشتم
من تو قلب اروپا تو خیابون خوابیدم
قمپز چرا؟ چرا بگم گنگسترم؟
در حالی که زندگی نجفی از همان زمان تا همین امروز نشان می‌دهد که اتفاقا همیشه و در همه‌ی زمان‌ها برای پیشرفتش به لفظ خودش "خایه‌مالی" کرده و می‌کند و خواهد کرد حتی اگر آن «خایه»ی یک شرکت هواپیمایی به اسم ایرپلن باشد ، با شکم گرسنه رپ نوشته ولی برای شرکت هواپیمایی تا دیگر شکمش گرسنه نباشد مانند بعدها که برای حزب سوسیال‌دموکرات آلمان و "کینگ رضا پهلوی" هم رپ و خزعبلات دیگر نوشت. و اتفاقا درست وقتی می‌گفت "چرا بگم گنسگسترم؟" در ویدئوی تبلیغاتی شرکت هواپیمایی می‌گوید: "جوجه کم میاری من گنگسترم". محتوای رپ هم تقریبا همان محتوای آخرین شاهکار این جعلق به نام "شاح" است. با این تفاوت که در آن زمان برای شرکت در پیت هواپیمایی می‌خواند و حالا برای "کینگ رضا پهلوی" و بدبخت بسیجی‌های پهلوی‌چی که قهرمانشان چنین موجود کاسب‌کاری است که به راحتی می‌تواند خودش را به نفر بعدی که پول بیشتری بسلفد بفروشد و با همین عرقگیر "کت" را تن مشنگ بعدی کند.
♦️با چنین پیشینه‌ای اصلا هم عجیب نیست که چنین زباله‌ای زباله‌دانی من‌وتو را با کپی‌های دست‌چندمش از برنامه‌های سرگرمی آمریکایی "بی‌رقیب" بخواند و برنامه‌های سیاسی‌اش را یک قلم مسئولیت لو دادن مبارزان داخل ایران بر عهده‌ی آن است "شفاف و سالم" بخواند. لابد "شفاف و سالم" به اندازه‌ی خود شاهین نجفی و "کینگ رضا پهلوی".

#زباله_یاب
#کاسبان_خون
@sarkhatism

🔴 نوشته کارگر زندانی رضا شهابی در پاسخ به نامه سرگشاده سائمه سلطانی از فعالین جنبش زنان افغانستان

لینک به‌متن کامل:
https://t.me/vahedsyndica/5546