🔴 طبل عزا | گروه هنری ۱۹ بهمن

گروه هنری ۱۹ بهمن در جدیدترین اثر خودشان از آبادان خوانده‌اند. آبادان جنگ، آبادان متروپل، آبادان مرگ و شیون و مقاومت. مردمانی که به آوار اعتراض کردند و گلوله خوردند و همین امروز در اخبار آمده است که قرار بازداشت روناک رضایی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه را در آبادان برای یک ماه دیگر تمدید کرده‌اند اما هیچ خبری از برخورد با مسببان فاجعه‌ی متروپل به گوش نمی‌رسد. در تشریفاتی اداری نام شهردار و شورای شهر را برده‌اند تا نام مالک و دیگر مسئولان استانی را پنهان کنند و می‌دانیم که همان تشریفات اداری نیز تا انتها ادامه نخواهد داشت. رفقای گروه هنری ۱۹ بهمن در مورد این قطعه نوشته‌اند:
«از آبادان خواندیم تا به یاد آوریم که جنگ در آبادان هنوز تمام نشده است و این‌بار جنگ به راستی که "جنگ داخلی" است. جنگ با حکومتی که دشمن عدل و حیات و رفاه است و آب و گیاه خوزستان را خُشکانده. ما در کنار مردم آبادان بر طبل عزا می‌کوبیم اما هم‌هنگام کینه‌ی طبقاتی خویش از این ستمگری را افزون می‌کنیم.
در "طبل عزا" کوشیدیم تا با تکیه بر نغمه‌ای آشنا از گذشته، خشم و ماتم را توأم کنیم و همگان را دعوت کنیم تا از پیکار پس نکشند. آری ما در پیکاری هستیم با حاکمیت که تا هنگام رهایی از آن پا پس نخواهیم کشید. بیایید این نغمه را در هنگامه‌ای که گمان می‌رود آبادان خاموش شده بر سر زبان‌ها بندازیم تا در هر جایی شعله‌های خشم برکشد.
امروز مسأله‌ی آبادان و خوزستان فقط متروپل نیست، بازنشستگان و معلمانی که به خیابان می‌آیند تا حق‌شان را فریاد کنند و به زندان افکنده می‌شوند، مبارزان عربی که بر دار می‌شوند و کسی صدای‌شان را نمی‌شنود. آری طبل عزایی که ما بر آن می‌کوبیم فقط برای کشته‌های متروپل نیست، بلکه برای بلند کردن صدای خطر اعدامِ عبدالرضا امیر خنافره، غازی عباسی، عبدالامیر مجدمی و شهاب عباسی است. باید بکوبیم و بر پا خیزیم.»
قطعه‌ی «طبل عزا» بر ملودی‌ای از ترانه‌ی «فردا روشن است» (می‌خوانم نغمه‌ی نو) با آهنگسازی پرویز ایرانفر و خوانندگی دلکش ساخته شده است.
#منجنیق #سرود #گروه_هنری_۱۹_بهمن

🔴نامه سرگشاده خانواده‌های: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه

چنان که پیش‌تر در خبرها آمده است، اردیبهشت ماه سال جاری، نیروهای امنیتی با یورش به منزل فرهنگیان و فعالان کارگری، بسیاری از آنان را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. این بازداشتی‌ها، از اعضای خانوادهٔ ما و پاره‌های تنمان بودند. به محض دستگیری عزیزان ما، شبکه‌های مختلف صدا و سیما با همکاری دستگاه‌های اطلاعاتی، پرونده‌سازی علیه آنان را آغاز و انواع اتهامات را به ایشان وارد ساختند. تمام علائم، از همان ابتدا، نشان از تلاش عبث دستگاه‌های امنیتی برای فراهم کردن اسباب افترا و تهمت داشت. از همین رو، طی نزدیک به دوماه، اعضای خانوادهٔ ما را در بازداشت موقت نگاه داشته و با انفرادی و بازجویی‌های مکرر تحت فشار قرار داده‌اند. در کجای دنیا چند معلم و‌ کارگر زحمتکش و خوشنام را که هیچ جنایتی نکرده‌اند، در خیابان جوانان مردم را با گلوله نکشته‌اند، حق دیگران از زندگی را نزدیده‌اند، اختلاس نکرده‌اند، مال مردم را نخورده‌اند، سرمایه‌های عمومی را بالا نکشیده‌اند و خانه مردم را روی سرشان ویران نکرده‌اند، اینگونه آزار می‌دهند؟ جرم پاره‌های تن ما جز انسان‌دوستی و دفاع از ابتدایی‌ترین حقوق کارگران و فرهنگیان چیست؟ چرا عزیزان ما که به حق‌طلبی و دیگرخواهی زبانزد عام و خاص‌اند، باید طی سال‌های متمادی اینچنین آزار ببینند، زندانی شوند، با انفرادی شکنجه ببینند و هدف پرونده‌سازی‌های دروغین نهادهای اطلاعاتی و نمایش‌های شرم‌آور و غیرقانونی صدا و سیما قرار بگیرند؟ 

حال با گذشت حدود دوماه، نه تنها فشار بر عزیزان ما پایان نیافته، بلکه مسئولین زندان ملاقات ما با این عزیزان را نیز ممنوع کرده‌اند. طی روزهای اخیر، برخورد مسئولین قضایی پرونده با ما خانواده‌های بازداشتی‌ها، پر از اهمال و بی‌توجهی بوده است. در عین حال، ما را تهدید می‌کنند که در صورت سکوت نکردن، ماجرا پیچیده‌تر خواهد شد.
چرا دست از اذیت و آزار کارگران و معلمان و‌اعضای خانواده‌شان برنمی‌دارید؟ چرا این نمایش بی‌شرمانه را پایان نمی‌دهید. چرا نمی‌خواهید بفهمید که دیگر این دروغ‌ها خریداری ندارد؟
ما به عنوان اعضای خانواده بازداشت شدگان اخیر، خواستار توقف فوری پرونده‌سازی‌های دروغین علیه عزیزانمان و پایان یافتن بازجویی‌های مکرر و موهن و تهدیدآمیز آن‌ها هستیم. هیچ توجیهی برای برای تداوم بازداشت آنها وجود ندارد. تهدیدها و توهین‌های مقامات زندان و بازجوها در برخورد با بازداشتی‌ها و اعضای خانواده‌شان، مصداق بارز آزار و شکنجه‌ است و باید فوراً خاتمه بیابد. از تمام همکاران و همراهان و نهادهای مدافع حقوق کارگران و‌ معلمان در ایران و‌ جهان تقاضا داریم تا ضمن دفاع از حقوق اولیه و ابتدایی این عزیزان، از مقامات جمهوری اسلامی و مسئولان قضایی بخواهند تا فوراً آنان را آزاد کنند و بیش از این آن‌ها و‌ ما را عذاب ندهند. از رسانه‌های جمعی نیز درخواست داریم که دادخواهی و‌ مطالبهٔ ما خانواده‌های کارگران و معلمان بازداشتی را بدون معذوریت انعکاس دهند.

اسامی به ترتیب حروف الفبا

خانواده‌های: جعفر ابراهیمی، آنیشا اسداللهی، رسول بداقی، محمد حبیبی، حسن سعیدی، رضا شهابی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی، کیوان مهتدی، مسعود نیکخواه

۷ تیر ۱۴۰۱

چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

#سندیکای_کارگران_شرکت_واحد_اتوبوسرانی_تهران_و_حومه
@pvsyndica
@vahedsyndica ارتباط با سندیکا
t.me/vahedsyndica‏
https://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
www.vahedsyndica.com

🔴 طرح ویژه تابستانه گشت ارشاد، از خیابان تا فضای مجازی

🔶 این روزها که از هر نقطه‌ی کشور صدای اعتراض گروه‌ها و اقشار و اصناف مختلف بلند است و از بازنشسته و کارگر و معلم و .. همه در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و تورم افسارگسیخته در خیابان‌اند، نیروهای گشت ارشاد نیز بعنوان بازوی سرکوب دستگاه جمهوری اسلامی بیش از پیش در حال قدرت‌نمایی در خیابان‌ هستند.

درحالیکه دولت از کسری بودجه می‌نالد و با حذف ارز ترجیحی مدام از مسئولیت‌های خود شانه خالی می‌کند و از جیب بازنشسته‌ها و کارگران خرج می‌کند، همچنان بودجه‌ی سرکوب و نهاد‌های امنیتی و بازداشت‌کننده به قوت خویش پابرجاست.

🔷 با آمدن تابستان، دولت ابراهیم رئیسی، قاتل دهه ۶۰ با سودای بازگشت به آن دهه از طرحی به اسم طرح ویژه تابستان گشت ارشاد رونمایی کرده است. طرحی که نتیجه آن پر شدن خیابان‌ها و کوچه‌های شهر از ماشین‌ها و ون‌های گشت ارشاد است. این طرح منحصر در خیابان نمانده و برای فضای مجازی نیز دستورالعمل‌های ارتجاعی صادر کرده است. پیامی مشترک و مشخصا دستوری از بالا که همه‌ی صفحات لباس‌ها و مزون‌های لباس‌فروشی زنانه همزمان با حذف عکس لباس‌هایشان، به طور هماهنگ منتشر کردند مبنی بر اینکه لباس و پوشش مبتذل(!) طراحی و ارائه نخواهند کرد. مانتو فروشی‌ها و لباس‌فروشی‌ها نیز از طرح مقابله با بدحجابی و جمع‌کردن مانتوهای جلوباز وکوتاه از ویترین مغازه‌هایشان خبر دادند.

از تیراندازی نیروی گشت ارشاد در پارک پردیسان هم زمان زیادی نمی‌گذرد و اخیرا فضای مجازی نیز پر بوده از برخوردهای وحشیانه نیروهای سرکوب گشت ارشاد و بدن‌های زنانی که روی زمین کشیده می‌شوند اما همچنان تن به سرکوب و سلطه‌ی مردانه نظام نمی‌دهند.

🔶 چهار دهه سرکوب و حضور پلیس حجاب، نشان می‌دهد که زن‌ستیزی و تلاش برای به انقیاد درآوردن بدن زنانه یکی از خصلت‌ویژه‌های جمهوری کشتار اسلامی است. تلاشی که علیرغم اختصاص بودجه‌های عریض و طویل و استخدام سگ‌های هار شکاری و برخوردهای خشن و هزاران دستورالعمل تجویزی نه تنها راه به جایی نبرده، بلکه زنان را به نیروهایی متمرکز در خط مقدم مبارزه با نظام بدل کرده است.

✊ از همان روزهای آغازین انقلاب تا همین امروز، این زنان بوده‌اند که در کالبد دختران خیابان انقلاب، مادران دادخواه و بدن‌های روزمره‌ی مبارزی که تن به سلطه نداده‌اند، علیه وضعیت موجود قیام کرده‌اند. زنانی که نه تنها از تبدیل شدن به سوژه‌ی رام نظام مردسالار سرباز می‌زنند، بلکه با ایجاد شکست‌های مکرر بر بدنه‌ی این دستگاه، مختصات سیاسی-اجتماعی جدیدی را بنیان می‌گذارند.

#گشت_ارشاد
#جنبش_زنان
#دختران_خیابان_انقلاب
@sarkhatism

🔴 نیروی کاری که قربانی اخلاق حکومتی می‌شود

در حالی که حکومت بعد از انتشار ویدئویی از تفریح نوجوانان در بلوار چمران شیراز، برای راضی کردن هواداران «ارزشی» خمشگین خود، نه تنها چندین نفر را در ارتباط با این جریان بازداشت کرده بلکه تعداد بی‌شماری از مکان‌های تفریحی را در شیراز، ظرف یک هفته‌ی گذشته تعطیل و پلمپ نموده است، توجه رسانه‌ها اغلب به تعطیلی مکان‌های تفریحی معطوف بوده، بدون آن‌که به نیروی کاری اشاره کنند که به واسطه‌ی این تعطیلی اجباری، کار کم‌درآمد خودشان را از دست داده‌اند.
بنا به گزارش یاران #همراه_سرخط در شیراز تعداد زیادی از کارگران کافه‌ها که اغلب دانشجویانی بوده‌اند که برای تامین هزینه‌ی تحصیل و زندگی در حین تحصیل در این کافه‌ها کار می‌کردند و نیز کارگران شاغل در اماکن تفریحی کار خود را از دست داده‌اند و کارفرما با توجه به نقش حکومت در تعطیلی این اماکن هیچ تعهدی را در قبال نیروی کار نمی‌پذیرد.
به واسطه‌ی حراست از اخلاق حکومتی و بیضه‌ی اسلام، ده‌ها نفر در عرض یک هفته کار خودشان را از دست داده‌اند بدون آن‌که امکان آن را داشته باشند که به شغل جایگزین و محل درآمد دیگری برای گذران زندگی فکر کنند. بگذریم از این‌که خود یافتن «شغل جایگزین» و «محل درآمد دیگر» در وضعیتی که بر سرتاسر کشور حاکم است به هیچ‌وجه مسئله‌ی ساده‌ای نیست.
برای دولت عدالت‌پرور سرنوشت ده‌ها نیروی کار بی‌کار شده اهمیتی ندارد و چنان‌که می‌بینیم برای رسانه‌های جریان اصلی هم چنین است.
#نان_کار_آزادی
#زندگی_کارگران

@sarkhatism