This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 باید پدرم و رفیقایش را همگی آزاد کنید!
صحبت‌های رُزا عبداللهی، فرزند ریبوار عبداللهی، فعال کارگری بازداشت شده نیاز به توضیح و تفصیلی ندارد. ریبوار دلایل فعالیت‌های خود را فرزندش توضیح داده و رزا به دلیل زیست مادی‌اش با پوست و استخوان درک کرده که پدرش از چه می‌گوید و به چه اعتراض دارد. رزا با همان فهم کودکانه‌اش و بدون لکنت آنچه از حرف‌های پدر برداشت کرده است را فریاد می‌زند. حرف‌هایی که مستقیما مربوط به زندگی او و دوستانش است و پرسش‌هایی واقعی در ذهن او ساخته است؛ «چرا ما باید در آخرین نقطه حاشیه نایسر زندگی کنیم؟ چرا باید من و رفیق‌هایم در بدترین مدرسه‌ها درس بخونیم؟» او حتی درخواستی از کسی ندارد و مستقیماً مسئولان جمهوری اسلامی را خطاب قرار می‌دهد که «شما بگید چرا بابای من و رفیق‌هایش را زندانی کردید؟»
فریادهای رزا، فریادهای فرزند تمام کارگران، معلمان و دیگر مزدبگیران حق‌طلبی است که جمهوری سرکوب آنان را ربوده است. رزا و امثال رزا درس مبارزه برای برابری را نه از کتاب و نوشته و جزوه، بلکه از زخم‌های زیست روزمره‌ی خود یاد گرفتند و ازبر کردند.
@sarkhatism
صحبت‌های رُزا عبداللهی، فرزند ریبوار عبداللهی، فعال کارگری بازداشت شده نیاز به توضیح و تفصیلی ندارد. ریبوار دلایل فعالیت‌های خود را فرزندش توضیح داده و رزا به دلیل زیست مادی‌اش با پوست و استخوان درک کرده که پدرش از چه می‌گوید و به چه اعتراض دارد. رزا با همان فهم کودکانه‌اش و بدون لکنت آنچه از حرف‌های پدر برداشت کرده است را فریاد می‌زند. حرف‌هایی که مستقیما مربوط به زندگی او و دوستانش است و پرسش‌هایی واقعی در ذهن او ساخته است؛ «چرا ما باید در آخرین نقطه حاشیه نایسر زندگی کنیم؟ چرا باید من و رفیق‌هایم در بدترین مدرسه‌ها درس بخونیم؟» او حتی درخواستی از کسی ندارد و مستقیماً مسئولان جمهوری اسلامی را خطاب قرار می‌دهد که «شما بگید چرا بابای من و رفیق‌هایش را زندانی کردید؟»
فریادهای رزا، فریادهای فرزند تمام کارگران، معلمان و دیگر مزدبگیران حق‌طلبی است که جمهوری سرکوب آنان را ربوده است. رزا و امثال رزا درس مبارزه برای برابری را نه از کتاب و نوشته و جزوه، بلکه از زخم‌های زیست روزمره‌ی خود یاد گرفتند و ازبر کردند.
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 اعتصاب کارگران پروژه‌ای شرکت ماشین‌سازی اراک
شنبه ۱۶ بهمن، کارگران پروژه‌ای شرکت ماشین‌سازی اراک شاغل در پتروشیمی کیان در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه‌ی خود دست به اعتصاب زدند. شرکت ماشین‌سازی اراک مدت‌هاست که درگیر اعتراض است. حدود سه ماه پیش کارگران این کارخانه با خواست‌های افزایش دستمزد، ادغام کارگران شرکتی و تبدیل وضعیت آنان، بازگشت به کار کارگران اخراجی و تغییر مدیریت کارخانه دست به اعتصابی یک هفته‌ای زدند. با شروع اعتراضات به دستور مدیران شرکت، ۷ نفر از کارگران معترض اخراج شدند و در نهایت مسئولین استانی با برگزاری جلسه‌ای میان کارگران و هیات مدیره تلاش کردند که به اعتراضات پایان دهند. اما در آن جلسه نیز چیزی عاید کارگران نشد و در نهایت تنها روزی ۱۰ هزار تومان به پایه حقوق اضافه شد. این در صورتی است که دریافتی کارگران کارخانه ماشین‌سازی تنها شامل دو درصد از سود سالانه‌ی حدود ۳۰۰ میلیارد این کارخانه محسوب می‌شود. یکی از کارگران حاضر در جلسه‌ی مذکور از هیات مدیره نقل می‌کند که در پاسخ به درخواست افزایش حقوق «گفتند نمی‌دهیم. نه این که نمی‌توانیم بلکه گفته‌اند ما خصوصی هستیم و تصمیم‌گیر خودمان هستیم». حالا باز هم مدیران حتی از پرداخت همان دستمزد ناچیز نیز امتناع می‌کنند. کارخانه‌ی ماشین‌سازی اراک، مشتی از خوار کارخانه‌های عظیمی است که کارگران آن از ترس اخراج تحت عنوان تعدیل نیرو مجبورند حتی بدون اطمینانی از دریافت حقوق نسبت به روز گذشته بیشتر کار کنند، اما سفره‌هایشان هر دم کوچک‌تر می‌شود تا صاحبان سرمایه فربه‌تر شوند.
#ماشین‌سازی_اراک
#جمهوری_استثمار
@sarkhatism
شنبه ۱۶ بهمن، کارگران پروژه‌ای شرکت ماشین‌سازی اراک شاغل در پتروشیمی کیان در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه‌ی خود دست به اعتصاب زدند. شرکت ماشین‌سازی اراک مدت‌هاست که درگیر اعتراض است. حدود سه ماه پیش کارگران این کارخانه با خواست‌های افزایش دستمزد، ادغام کارگران شرکتی و تبدیل وضعیت آنان، بازگشت به کار کارگران اخراجی و تغییر مدیریت کارخانه دست به اعتصابی یک هفته‌ای زدند. با شروع اعتراضات به دستور مدیران شرکت، ۷ نفر از کارگران معترض اخراج شدند و در نهایت مسئولین استانی با برگزاری جلسه‌ای میان کارگران و هیات مدیره تلاش کردند که به اعتراضات پایان دهند. اما در آن جلسه نیز چیزی عاید کارگران نشد و در نهایت تنها روزی ۱۰ هزار تومان به پایه حقوق اضافه شد. این در صورتی است که دریافتی کارگران کارخانه ماشین‌سازی تنها شامل دو درصد از سود سالانه‌ی حدود ۳۰۰ میلیارد این کارخانه محسوب می‌شود. یکی از کارگران حاضر در جلسه‌ی مذکور از هیات مدیره نقل می‌کند که در پاسخ به درخواست افزایش حقوق «گفتند نمی‌دهیم. نه این که نمی‌توانیم بلکه گفته‌اند ما خصوصی هستیم و تصمیم‌گیر خودمان هستیم». حالا باز هم مدیران حتی از پرداخت همان دستمزد ناچیز نیز امتناع می‌کنند. کارخانه‌ی ماشین‌سازی اراک، مشتی از خوار کارخانه‌های عظیمی است که کارگران آن از ترس اخراج تحت عنوان تعدیل نیرو مجبورند حتی بدون اطمینانی از دریافت حقوق نسبت به روز گذشته بیشتر کار کنند، اما سفره‌هایشان هر دم کوچک‌تر می‌شود تا صاحبان سرمایه فربه‌تر شوند.
#ماشین‌سازی_اراک
#جمهوری_استثمار
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 چماقدار «سرخ‌نمای» حاج قاسم
از چند هفته پیش، اکانتی با مشخصات فوق که هویت او برای ما ناشناخته بود وارد صفحه‌ی ما شد و تقربیا زیر تمامی پست‌ها با سخیف‌ترین شیوه‌ها با دیگران بحث کرد. البته در این میان «سرخط» را نیز بی‌نصیب نگذاشت و ما را به صفاتی که از منظر او ناسزا محسوب می‌شدند مانند «لزبین»، «فمینیست»، «تروتسکیست»، «آنارشیست»، «مکتب فرانکفورتی» و مانند آن متصف کرد. تصور ما این بود که با موجود نادان و بی‌کاری روبه‌روییم که محض تفنن و با ناآگاهی مطلق در بحث‌های کامنتی وقت می‌گذراند. کسی که ضمن این‌که ادعا می‌کند یک «کمونیست واقعی» است متوجه نیست که یک کمونیست که هیچ، یک چپ هم نه، حتی برای انسانی مترقی استفاده از «دهاتی»، «گره‌گوری»، «لبوفروش» و انواع دیگر فحاشی‌های او تنها باید مایه‌ی شرم و خجالت باشد. تا این‌که سرانجام در کامنتی که تصویر آن را مشاهده می‌کنید ماهیت واقعی خودش را آشکار کرد.
ما بارها و به طور دائم مورد حمله‌ی هواداران سلطنت، مدافعان سرمایه‌داری، نولیبرال‌ها، کارمند-اکتیویست‌های صنعت حقوق بشر و مانند آن قرار می‌گیریم و اتفاقا این به ما نشان می‌دهد که خشم آنها را برانگیخته‌ایم. حضور این جماعت که گله‌ای به صفحه‌ی ما هجوم می‌آورند، پست‌های ما را ریپورت می‌کنند، هر کدامشان ده‌ها کامنت می‌گذارد، زیر پست‌های ما در حالی که خودشان را مدافع «دموکراسی» و «حقوق بشر» نشان می‌دهند برای اعدام کمونیست‌ها هورا می‌کشند و از این‌که جلادان ساواک به اندازه‌ی مورد انتظار اینان آدم نکشته‌اند احساس تاسف می‌کنند، نه تنها مایه‌ی ناراحتی نیست بلکه مسروریم که با داشتن ده‌ها تریبون، صدها صفحه‌ی زرد اینستاگرامی، پشتیبانی از سوی تمام رسانه‌های جریان اصلی اپوزیسیون برانداز خارج از کشور که برخی از آنها از عربستان سعودی تامین میشوند و برخی از وزارت خارجه‌ی ایالات متحده، همچنان تحمل یک صفحه‌ی کوچک اینستاگرامی را هم ندارند و همین عیار قابل ملاحظه‌ای است برای سنجش میزان پایبندی اینان به ادعاهایی که می‌کنند. ما شک نداریم که زیر این پست‌ها در بسیاری موارد با شکنجه‌گرها و تیرخلاص‌زن‌ها و خبرچین‌های آینده روبه‌روییم و به همین دلیل با عزمی جدی‌تر هم‌زمان با جمهوری اسلامی علیه این جریانات ارتجاعی نیز موضع می‌گیریم و می‌نویسیم.
عناصری مانند کاربری که در تصویر می‌بینید نیز برای ما از این دار و دسته‌های ارتجاعی جدا نیستند. آنها به وجود همدیگر نیاز دارند. تصویر ارتجاعی‌ای که امثال این مدافع «سرخ‌نمای» قاسم سلیمانی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی از کمونیسم ارائه می‌دهند بزرگترین خدمت به دشمنان کمونیسم است. بنابراین مانند برخی موارد بسیار نادر دیگر تصمیم گرفتیم امکان دسترسی به این صفحه را از ایشان بگیریم و امیدواریم در پایگاه‌های بسیج مقاومت وین و حومه در راستای سیاست خارجی جمهوری اسلامی و البته بسیار دورتر از مصائبی که مردم در داخل ایران تحمل می‌کنند، به مبارزه‌ی قهرمانانه‌ی خودشان ادامه بدهند. از دیگر کسانی که ممکن است از این سنخ «کمونیست‌های واقعی» باشند هم می‌خواهیم این مثل قدیمی را که می‌گوید «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان» آویزه‌ی گوش کنند و به امورات خودشان بپردازند. ارتجاع با هر رنگ و نشان و ادعایی، چه سبز حزب‌اللهی، چه آبی فیروزه‌ای سلطنتی، چه قهوه‌ای فاشیستی و چه قرمز چپ‌نما دشمن ماست و ما سر دشمنی با همه‌ی آنها را داریم.
@sarkhatism
از چند هفته پیش، اکانتی با مشخصات فوق که هویت او برای ما ناشناخته بود وارد صفحه‌ی ما شد و تقربیا زیر تمامی پست‌ها با سخیف‌ترین شیوه‌ها با دیگران بحث کرد. البته در این میان «سرخط» را نیز بی‌نصیب نگذاشت و ما را به صفاتی که از منظر او ناسزا محسوب می‌شدند مانند «لزبین»، «فمینیست»، «تروتسکیست»، «آنارشیست»، «مکتب فرانکفورتی» و مانند آن متصف کرد. تصور ما این بود که با موجود نادان و بی‌کاری روبه‌روییم که محض تفنن و با ناآگاهی مطلق در بحث‌های کامنتی وقت می‌گذراند. کسی که ضمن این‌که ادعا می‌کند یک «کمونیست واقعی» است متوجه نیست که یک کمونیست که هیچ، یک چپ هم نه، حتی برای انسانی مترقی استفاده از «دهاتی»، «گره‌گوری»، «لبوفروش» و انواع دیگر فحاشی‌های او تنها باید مایه‌ی شرم و خجالت باشد. تا این‌که سرانجام در کامنتی که تصویر آن را مشاهده می‌کنید ماهیت واقعی خودش را آشکار کرد.
ما بارها و به طور دائم مورد حمله‌ی هواداران سلطنت، مدافعان سرمایه‌داری، نولیبرال‌ها، کارمند-اکتیویست‌های صنعت حقوق بشر و مانند آن قرار می‌گیریم و اتفاقا این به ما نشان می‌دهد که خشم آنها را برانگیخته‌ایم. حضور این جماعت که گله‌ای به صفحه‌ی ما هجوم می‌آورند، پست‌های ما را ریپورت می‌کنند، هر کدامشان ده‌ها کامنت می‌گذارد، زیر پست‌های ما در حالی که خودشان را مدافع «دموکراسی» و «حقوق بشر» نشان می‌دهند برای اعدام کمونیست‌ها هورا می‌کشند و از این‌که جلادان ساواک به اندازه‌ی مورد انتظار اینان آدم نکشته‌اند احساس تاسف می‌کنند، نه تنها مایه‌ی ناراحتی نیست بلکه مسروریم که با داشتن ده‌ها تریبون، صدها صفحه‌ی زرد اینستاگرامی، پشتیبانی از سوی تمام رسانه‌های جریان اصلی اپوزیسیون برانداز خارج از کشور که برخی از آنها از عربستان سعودی تامین میشوند و برخی از وزارت خارجه‌ی ایالات متحده، همچنان تحمل یک صفحه‌ی کوچک اینستاگرامی را هم ندارند و همین عیار قابل ملاحظه‌ای است برای سنجش میزان پایبندی اینان به ادعاهایی که می‌کنند. ما شک نداریم که زیر این پست‌ها در بسیاری موارد با شکنجه‌گرها و تیرخلاص‌زن‌ها و خبرچین‌های آینده روبه‌روییم و به همین دلیل با عزمی جدی‌تر هم‌زمان با جمهوری اسلامی علیه این جریانات ارتجاعی نیز موضع می‌گیریم و می‌نویسیم.
عناصری مانند کاربری که در تصویر می‌بینید نیز برای ما از این دار و دسته‌های ارتجاعی جدا نیستند. آنها به وجود همدیگر نیاز دارند. تصویر ارتجاعی‌ای که امثال این مدافع «سرخ‌نمای» قاسم سلیمانی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی از کمونیسم ارائه می‌دهند بزرگترین خدمت به دشمنان کمونیسم است. بنابراین مانند برخی موارد بسیار نادر دیگر تصمیم گرفتیم امکان دسترسی به این صفحه را از ایشان بگیریم و امیدواریم در پایگاه‌های بسیج مقاومت وین و حومه در راستای سیاست خارجی جمهوری اسلامی و البته بسیار دورتر از مصائبی که مردم در داخل ایران تحمل می‌کنند، به مبارزه‌ی قهرمانانه‌ی خودشان ادامه بدهند. از دیگر کسانی که ممکن است از این سنخ «کمونیست‌های واقعی» باشند هم می‌خواهیم این مثل قدیمی را که می‌گوید «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان» آویزه‌ی گوش کنند و به امورات خودشان بپردازند. ارتجاع با هر رنگ و نشان و ادعایی، چه سبز حزب‌اللهی، چه آبی فیروزه‌ای سلطنتی، چه قهوه‌ای فاشیستی و چه قرمز چپ‌نما دشمن ماست و ما سر دشمنی با همه‌ی آنها را داریم.
@sarkhatism
🔴 #منوفارسی چه کسانی را می‌ترساند؟
🖊 گروه نویسندگان #سرخط
از متن:
طی چند روز گذشته کاربران غیرفارس توییتر فارسی از تجربه مواجهه‌ی خود با زبان فارسی روایت کردند. کسانی که در مدرسه بخاطر ندانستن زبان فارسی تحقیر شدند، از درس بازماندند، گاهی تلاش کردند تحقیر خود را با کنار گذاشتن زبان مادری‌شان جبران کنند، از دانستن زبان مادری محروم شدند چون والدینشان نمی‌خواستند طرد و تحقیر شامل حالشان بشود؛ در محیط کار یا جمع دوستان تمسخر یا طرد شدند، حتی از مدارج عالی تحصیل بازماندند و .... برای آنان که نه به جرم هیچ چیز، جز داشتن زبان و هویتی متفاوت مورد طرد و سرکوب قرار گرفتند و حقوق طبیعی‌شان در اجتماع بعضا از آنها سلب شده، طبیعتا فارسی به شکل زبان سرکوب پدیدار می‌شود. عمده‌ی راویان نه زبان فارسی را رد و طرد کردند، نه این زبان را تحقیر کردند. بلکه روایت‌ها در کنار هم سرکوب سیستماتیکی را نمایش داد که یک زبان و هویت را مسلط می‌سازد و نابرابری اجتماعی به وجود می‌آورد. روایت‌ها جز بازگویه‌ی وجهی از وجوه ستم ملی در ساخت سیاسی/اجتماعی ایران نیست.
اما این روایتگری‌ها که منطقا باید کنشگران حوزه‌های مختلف را به فکر وادارد تا با واقعیت طرد و دیگری‌سازی مواجه شوند، تا اگر نه هیچ‌چیز لااقل رنجی را که اکثریتی محروم و مطرود طی سالیان تجربه کرده‌اند بشنوند و به ریشه‌ها بيانديشند و بيانديشند که چگونه می‌توان با چنین طرد و تبعیض و ستمی مقابله کرد به یکباره با واکنش‌هایی از جانب کنشگران مختلف مرکزگرا مواجه شد که اگرنه حیرت‌آور اما به‌شدت تند و غیرهمدلانه بودند و بازتولید همان ستم تبعیض را در بیان نمایندگی می‌کردند.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3J62Hdf
@sarkhatism
🖊 گروه نویسندگان #سرخط
از متن:
طی چند روز گذشته کاربران غیرفارس توییتر فارسی از تجربه مواجهه‌ی خود با زبان فارسی روایت کردند. کسانی که در مدرسه بخاطر ندانستن زبان فارسی تحقیر شدند، از درس بازماندند، گاهی تلاش کردند تحقیر خود را با کنار گذاشتن زبان مادری‌شان جبران کنند، از دانستن زبان مادری محروم شدند چون والدینشان نمی‌خواستند طرد و تحقیر شامل حالشان بشود؛ در محیط کار یا جمع دوستان تمسخر یا طرد شدند، حتی از مدارج عالی تحصیل بازماندند و .... برای آنان که نه به جرم هیچ چیز، جز داشتن زبان و هویتی متفاوت مورد طرد و سرکوب قرار گرفتند و حقوق طبیعی‌شان در اجتماع بعضا از آنها سلب شده، طبیعتا فارسی به شکل زبان سرکوب پدیدار می‌شود. عمده‌ی راویان نه زبان فارسی را رد و طرد کردند، نه این زبان را تحقیر کردند. بلکه روایت‌ها در کنار هم سرکوب سیستماتیکی را نمایش داد که یک زبان و هویت را مسلط می‌سازد و نابرابری اجتماعی به وجود می‌آورد. روایت‌ها جز بازگویه‌ی وجهی از وجوه ستم ملی در ساخت سیاسی/اجتماعی ایران نیست.
اما این روایتگری‌ها که منطقا باید کنشگران حوزه‌های مختلف را به فکر وادارد تا با واقعیت طرد و دیگری‌سازی مواجه شوند، تا اگر نه هیچ‌چیز لااقل رنجی را که اکثریتی محروم و مطرود طی سالیان تجربه کرده‌اند بشنوند و به ریشه‌ها بيانديشند و بيانديشند که چگونه می‌توان با چنین طرد و تبعیض و ستمی مقابله کرد به یکباره با واکنش‌هایی از جانب کنشگران مختلف مرکزگرا مواجه شد که اگرنه حیرت‌آور اما به‌شدت تند و غیرهمدلانه بودند و بازتولید همان ستم تبعیض را در بیان نمایندگی می‌کردند.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3J62Hdf
@sarkhatism
Telegraph
🔴 #منوفارسی چه کسانی را می‌ترساند؟
طی چند روز گذشته کاربران غیرفارس توییتر فارسی از تجربه مواجهه‌ی خود با زبان فارسی روایت کردند. کسانی که در مدرسه بخاطر ندانستن زبان فارسی تحقیر شدند، از درس بازماندند، گاهی تلاش کردند تحقیر خود را با کنار گذاشتن زبان مادری‌شان جبران کنند، از دانستن زبان مادری…
🔴معلمان مریوان در حمایت از همکارشان دست به تجمع اعتراضی زدند!
🔸صبح امروز ۱۴۰۰/۱۱/۱۷ معلمان مریوانی در اعتراض به بازداشت #شعبان_محمدی_و_همه_معلمان_زندانی روبه روی فرمانداری این شهرستان اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند.
🔺بنا بر اطلاعیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان هنوز اطلاعات دقیقی از مکان و علت دستگیری #شعبان_محمدی عضو هیأت مدیره انجمن صنفی معلمان مریوان در دست نیست.
▫️شعبان محمدی روز دهم بهمن‌ماه پیش از تجمع سراسری فرهنگیان بازداشت گردید. وی همچنین دچار ناراحتی معده و زخم روده است و نیاز به دسترسی فوری و صحیح به درمان نگرانی‌های فعالین صنفی را دوچندان کرده است.
▪️شعبان محمدی همان کسی‌ست که شبکه من و تو با حذف بخشی از تصویر پلاکارد او، وی را مدافع خصوصی‌سازی نشان داد!
#مریوان
#شعبان_محمدی
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#حق_اعتراض
#اعتراضات_سراسری_معلمان
@kashowra
@sarkhatism
🔸صبح امروز ۱۴۰۰/۱۱/۱۷ معلمان مریوانی در اعتراض به بازداشت #شعبان_محمدی_و_همه_معلمان_زندانی روبه روی فرمانداری این شهرستان اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند.
🔺بنا بر اطلاعیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان هنوز اطلاعات دقیقی از مکان و علت دستگیری #شعبان_محمدی عضو هیأت مدیره انجمن صنفی معلمان مریوان در دست نیست.
▫️شعبان محمدی روز دهم بهمن‌ماه پیش از تجمع سراسری فرهنگیان بازداشت گردید. وی همچنین دچار ناراحتی معده و زخم روده است و نیاز به دسترسی فوری و صحیح به درمان نگرانی‌های فعالین صنفی را دوچندان کرده است.
▪️شعبان محمدی همان کسی‌ست که شبکه من و تو با حذف بخشی از تصویر پلاکارد او، وی را مدافع خصوصی‌سازی نشان داد!
#مریوان
#شعبان_محمدی
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#حق_اعتراض
#اعتراضات_سراسری_معلمان
@kashowra
@sarkhatism
Forwarded from فراسوی کندوکاو
🔴 دوستان و همراهان عزیز
🔹 مخاطبان #فراسوی_کندوکاو
در طول تاریخ معاصر ایران معلمان همواره بخشی از حرکت تحول‌خواهانه ایران بودند از شکل‌گیری آموزش نوین و نقش معلمان در آگاه‌سازی جامعه تا حضور در احزاب و جریانات سیاسی نقش معلمان برجسته است. در تحولاتی مانند ملی شدن صنعت نفت و مبارزه با امپریالیسم و استعمار معلمان چپگرا و ملی موثر بودند. حتی معلمان در جنبش چریکی و انقلاب ۵۷ نقش قابل توجهی داشتند.
بعد از تحولات سیاسی و قبضه کردن قدرت توسط اسلام‌گرایان و طرفداران خمینی، معلمان منتقد از مدارس تصفیه شدند و حتی تعداد زیادی از آنان محاکمه ، اخراج ، زندانی و اعدام شدند. دهه ۶۰ عرصه تاخت و تاز جریانی از معلمان بود که در پاکسازی‌ها نقش اساسی داشتند آنها بودند که به کمک مدرسه پایه‌های ایدئولوژیک حاکمیت را محکم کردند این نقش سرکوبگرانه را انجمن اسلامی معلمان بر عهده داشت.
با پیشروی و مقاومت مردم بعد از جنگ، حاکمیت مدعی شد که تن به یک سری اصلاحات از بالا به پایین خواهد داد در این میان تشکل‌های صنفی معلمان از دل تضاد باندهای قدرت شکل گرفتند و در مسیر استقلال و مطالبه‌گری قدم برداشتند.
حال دو دهه از عمر کانون‌ها و انجمن‌های صنفی و حرکات اعتراضی معلمان می‌گذرد و امروز می‌توان گفت جنبش معلمان ایران با عقبه تاریخی مشخص و پایگاه اجتماعی یک جنبش موثر اجتماعی است که فراز و فرودهای فراوانی پشت سر گذاشته و پیش رو دارد. این جنبش از دل شرایط عینی و ملموس و شکاف طبقاتی زاده شده و اینک حامل شعار آزادی و برابری است.
ما در شماره بعدی فراسوی کندوکاو به جنبش معلمان ایران و مختصات آن خواهیم پرداخت و این پرسش را به پیش می‌کشیم که
مختصات جنبشی اعتراضات معلمان چیست؟
شما می‌توانید در مورد یکی از محورهای زیر برای ما مطلب ارسال کنید یا از زاویه دید خود به این پرسش پاسخ دهید :
- حق آموزش رایگان و جایگاه دانش‌آموزان در جنبش معلمان
- جنبش معلمان و آینده‌ی رفاه نیروی کار آموزش و پرورش
- حق آموزش به زبان مادری و مسأله‌ی ستم ملی
- دهه‌ي ۱۳۹۰: پیوند جریان‌های صنفی، از معلمان تا دانشجویان و از کارگران تا بازنشستگان
- پیشگامی زنان در جنبش معلمان
- جنبش معلمان و تاب‌آوری سرکوب
- جنبش معلمان و نیروی کار غیررسمی
- خاستگاه طبقاتی جنبش معلمان
_ جنبش معلمان و نیروی کار غیررسمی
- افق پیش روی جنبش معلمان
لطفا مقالات خود را به صورت تایپ شده و ویرایش شده در فرمت وورد برای ما به آدرس ایمیل زیر ارسال نمایید :
🔹آدرس ایمیل جهت ارسال یادداشت :
farasookandokav@gmail.com
🔻🔻🔻
فراسوی کندوکاو
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://t.me/farasookandokav
🔹 مخاطبان #فراسوی_کندوکاو
در طول تاریخ معاصر ایران معلمان همواره بخشی از حرکت تحول‌خواهانه ایران بودند از شکل‌گیری آموزش نوین و نقش معلمان در آگاه‌سازی جامعه تا حضور در احزاب و جریانات سیاسی نقش معلمان برجسته است. در تحولاتی مانند ملی شدن صنعت نفت و مبارزه با امپریالیسم و استعمار معلمان چپگرا و ملی موثر بودند. حتی معلمان در جنبش چریکی و انقلاب ۵۷ نقش قابل توجهی داشتند.
بعد از تحولات سیاسی و قبضه کردن قدرت توسط اسلام‌گرایان و طرفداران خمینی، معلمان منتقد از مدارس تصفیه شدند و حتی تعداد زیادی از آنان محاکمه ، اخراج ، زندانی و اعدام شدند. دهه ۶۰ عرصه تاخت و تاز جریانی از معلمان بود که در پاکسازی‌ها نقش اساسی داشتند آنها بودند که به کمک مدرسه پایه‌های ایدئولوژیک حاکمیت را محکم کردند این نقش سرکوبگرانه را انجمن اسلامی معلمان بر عهده داشت.
با پیشروی و مقاومت مردم بعد از جنگ، حاکمیت مدعی شد که تن به یک سری اصلاحات از بالا به پایین خواهد داد در این میان تشکل‌های صنفی معلمان از دل تضاد باندهای قدرت شکل گرفتند و در مسیر استقلال و مطالبه‌گری قدم برداشتند.
حال دو دهه از عمر کانون‌ها و انجمن‌های صنفی و حرکات اعتراضی معلمان می‌گذرد و امروز می‌توان گفت جنبش معلمان ایران با عقبه تاریخی مشخص و پایگاه اجتماعی یک جنبش موثر اجتماعی است که فراز و فرودهای فراوانی پشت سر گذاشته و پیش رو دارد. این جنبش از دل شرایط عینی و ملموس و شکاف طبقاتی زاده شده و اینک حامل شعار آزادی و برابری است.
ما در شماره بعدی فراسوی کندوکاو به جنبش معلمان ایران و مختصات آن خواهیم پرداخت و این پرسش را به پیش می‌کشیم که
مختصات جنبشی اعتراضات معلمان چیست؟
شما می‌توانید در مورد یکی از محورهای زیر برای ما مطلب ارسال کنید یا از زاویه دید خود به این پرسش پاسخ دهید :
- حق آموزش رایگان و جایگاه دانش‌آموزان در جنبش معلمان
- جنبش معلمان و آینده‌ی رفاه نیروی کار آموزش و پرورش
- حق آموزش به زبان مادری و مسأله‌ی ستم ملی
- دهه‌ي ۱۳۹۰: پیوند جریان‌های صنفی، از معلمان تا دانشجویان و از کارگران تا بازنشستگان
- پیشگامی زنان در جنبش معلمان
- جنبش معلمان و تاب‌آوری سرکوب
- جنبش معلمان و نیروی کار غیررسمی
- خاستگاه طبقاتی جنبش معلمان
_ جنبش معلمان و نیروی کار غیررسمی
- افق پیش روی جنبش معلمان
لطفا مقالات خود را به صورت تایپ شده و ویرایش شده در فرمت وورد برای ما به آدرس ایمیل زیر ارسال نمایید :
🔹آدرس ایمیل جهت ارسال یادداشت :
farasookandokav@gmail.com
🔻🔻🔻
فراسوی کندوکاو
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://t.me/farasookandokav
Telegram
فراسوی کندوکاو
آدرس اینستاگرام:
Farasookandokav
ایمیل:
farasookandokav@gmail.com
Farasookandokav
ایمیل:
farasookandokav@gmail.com
سرخط
Photo
🔴▪️به ترویج مردانگی(نرینه محوری) و عورت‌پرستی و غیرت‌پراکنی و ناموس‌بازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی و سریال‌های تلویزیون خانگی و مدرسه و دانشگاه و کتابخانه و ورزشگاه و وزارتخانه و دادگاه نگاه کنید تا جنایتکار اصلی را پیدا کنید!
🚫 اگر هنوز ویدئو مرتبط با #زن_کشی دیروز در اهواز را ندیده‌اید، لطفاً پس از خواندن این چند خط هم برای دیدنش ترغیب نشوید. یا لااقل فقط بخش پنهان شده را بخوانید:
🔺نرینه ای قمه به دست، سری در دست دارد. سرِ همسرش را! و در حالی که خون از قمه اش میچکد، خنده‌کنان، طول خیابان را می پیماید و با فخری (احتمالا هیستیریک و اگزجره) از جلو دوربین عبور می کند! بعدتر مشخص شد، حتی خود قتل نیز در ملأعام صورت گرفته است!
🔺ماجرا هم از این قرار بوده که دختر ۱۷ ساله (مقتول) که به ازدواج فامیلی (با قاتل، پسرعمویش) مجبور شده است به ترکیه فرار کرده است اما در سایه قوانین دو مملکت اسلامی توسط پدر و شوهر به ایران بازگردانده می‌شود و نهایتا این قتل توسط شوهر و برادرشوهر و این ویدئو چندثانیه ای....
🔹اما آیا می توانیم به بهت و غم و حسرتی گذرا اکتفا نکنیم؟ آیا آنقدر قوی هستیم که مواجهه‌ای فراتر از خشم و نفرتی آنی نسبت به سوژه‌ی مرتکب جنایت داشته باشیم یا که هرچقدر هم خود را مترقی و روشنفکر می‌دانیم، اعدام فوری قاتل به نظرمان کار درست و لازم است؟!
🔸بیایید چند نمونه مشابه را فقط در سالی که گذشت به یاد بیاوریم، وقت‌هایی که روح جمعی‌مان شکست و خیلی زود بدل به خبر شد و فراموش شد:
سر رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش بریده شد، قتل ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله کرمانی به دست پدرش با «میله آهنی»، کشته شدن فاطمه فرحی در آبادان از سوی همسرش که پسرعموی او نیز پسرعمو(ازدواج فامیلی) بود، قتل شکیبا بختیار دختر ۱۶ ساله کرمانشاهی با ضربات چاقوی پدرش، قتل مبینا سوری، کودک-همسر ۱۶ ساله توسط شوهر روحانی و اعضای خانواده‌اش در لرستان و به رگبار بستن دو دختر نوجوان سیستان و بلوچستانی از سوی خانواده آنها و ...
♦️عقل سلیم حکم می‌کند که در این مملکت متبرکه اسلامی چیزی فراتر از یک مشت جانی و روانی و فلان فلان شده، جنایت اصلی را مرتکب می‌شود:
▪️فقط به صدها قانون وضع شده بر اساس سنت‌های مذهبی که پدیده ای به نام اذن پدر و شوهر را با موجودیت «زن بوده‌گی» عجین کرده است نگاه کنید. در همین مثال اراده‌ی پدر یا شوهر برای بازگرداندن دختر به زندانی که از آن فرار کرده است کافی بوده.
▪️به ترویج مردانگی(نرینه محوری) و عورت‌پرستی و غیرت‌پراکنی و ناموس‌بازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی و سریال‌های تلویزیون خانگی و مدرسه و دانشگاه و کتابخانه و ورزشگاه و وزارتخانه و دادگاه نگاه کنید تا جنایتکار اصلی را پیدا کنید!
❌همه چیز این جنایت سراسر سیاه است اما به گفته‌های دادستان اهواز نیز پس از جنابت نگاه کنید:
«قطعاً به شدت با متهمان برخورد خواهد شد؛ چراکه علاوه بر بحث قتلی که اتفاق افتاده، گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.» [!!]
جمله‌ی آخر را دوباره بخوانید: «گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.»
🔺چه جنایاتی که همین الان پشت درب های بسته‌ی آپارتمان‌ها، علیه زنان در جریان است و هیچوقت به لنز دوربین‌ها نمی‌رسد. چه جنایاتی که هیچوقت حتی به دادگاه‌های نظام اسلامی نمی‌رسد و چه جنایاتی که قاتل و جانی و متهمش با پشتوانه‌ی قوانین مردانه بی‌دادگاه‌های جمهوری اسلامی به روال معمول بازمی‌گردند. از نظر نظام قضایی این کشور حتی دخترکشی و همسرکشی یک قتل کامل و تمیز محسوب نمی‌شود!
◾️حسینی(دادستان) ادامه می دهد: «اگر ثابت شود افرادی به صورت عمدی اقدام به انتشار این فیلم‌ها کرده‌اند بازداشت خواهند شد.»
🔴 مسئله‌ی دادستان یک چیز است، یک واژه‌ی فقهی حقوقی: «ملأعام». نارضایتی عمومی. چیزی که توجیه و تداوم وجود قوانین شرع و نظامِ قضایی جمهوری ولایی اسلامی را تهدید می‌کند.
🟠پرسش این است: آیا از جنایتکار بزرگ می‌خواهیم قاتلی که تربیت کرده را بالای دار بکشد یا می توانیم با انواع سازوکارهای دفاعیِ ذهن، خود را فریب ندهیم و یک اَبَرنظامِ قاتل‌ساز را ببینیم؟
#قاتل_بزرگ
@sarkhatism
🚫 اگر هنوز ویدئو مرتبط با #زن_کشی دیروز در اهواز را ندیده‌اید، لطفاً پس از خواندن این چند خط هم برای دیدنش ترغیب نشوید. یا لااقل فقط بخش پنهان شده را بخوانید:
🔺نرینه ای قمه به دست، سری در دست دارد. سرِ همسرش را! و در حالی که خون از قمه اش میچکد، خنده‌کنان، طول خیابان را می پیماید و با فخری (احتمالا هیستیریک و اگزجره) از جلو دوربین عبور می کند! بعدتر مشخص شد، حتی خود قتل نیز در ملأعام صورت گرفته است!
🔺ماجرا هم از این قرار بوده که دختر ۱۷ ساله (مقتول) که به ازدواج فامیلی (با قاتل، پسرعمویش) مجبور شده است به ترکیه فرار کرده است اما در سایه قوانین دو مملکت اسلامی توسط پدر و شوهر به ایران بازگردانده می‌شود و نهایتا این قتل توسط شوهر و برادرشوهر و این ویدئو چندثانیه ای....
🔹اما آیا می توانیم به بهت و غم و حسرتی گذرا اکتفا نکنیم؟ آیا آنقدر قوی هستیم که مواجهه‌ای فراتر از خشم و نفرتی آنی نسبت به سوژه‌ی مرتکب جنایت داشته باشیم یا که هرچقدر هم خود را مترقی و روشنفکر می‌دانیم، اعدام فوری قاتل به نظرمان کار درست و لازم است؟!
🔸بیایید چند نمونه مشابه را فقط در سالی که گذشت به یاد بیاوریم، وقت‌هایی که روح جمعی‌مان شکست و خیلی زود بدل به خبر شد و فراموش شد:
سر رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش بریده شد، قتل ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله کرمانی به دست پدرش با «میله آهنی»، کشته شدن فاطمه فرحی در آبادان از سوی همسرش که پسرعموی او نیز پسرعمو(ازدواج فامیلی) بود، قتل شکیبا بختیار دختر ۱۶ ساله کرمانشاهی با ضربات چاقوی پدرش، قتل مبینا سوری، کودک-همسر ۱۶ ساله توسط شوهر روحانی و اعضای خانواده‌اش در لرستان و به رگبار بستن دو دختر نوجوان سیستان و بلوچستانی از سوی خانواده آنها و ...
♦️عقل سلیم حکم می‌کند که در این مملکت متبرکه اسلامی چیزی فراتر از یک مشت جانی و روانی و فلان فلان شده، جنایت اصلی را مرتکب می‌شود:
▪️فقط به صدها قانون وضع شده بر اساس سنت‌های مذهبی که پدیده ای به نام اذن پدر و شوهر را با موجودیت «زن بوده‌گی» عجین کرده است نگاه کنید. در همین مثال اراده‌ی پدر یا شوهر برای بازگرداندن دختر به زندانی که از آن فرار کرده است کافی بوده.
▪️به ترویج مردانگی(نرینه محوری) و عورت‌پرستی و غیرت‌پراکنی و ناموس‌بازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی و سریال‌های تلویزیون خانگی و مدرسه و دانشگاه و کتابخانه و ورزشگاه و وزارتخانه و دادگاه نگاه کنید تا جنایتکار اصلی را پیدا کنید!
❌همه چیز این جنایت سراسر سیاه است اما به گفته‌های دادستان اهواز نیز پس از جنابت نگاه کنید:
«قطعاً به شدت با متهمان برخورد خواهد شد؛ چراکه علاوه بر بحث قتلی که اتفاق افتاده، گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.» [!!]
جمله‌ی آخر را دوباره بخوانید: «گردن زدن این خانم در ملأعام نیز جرم است.»
🔺چه جنایاتی که همین الان پشت درب های بسته‌ی آپارتمان‌ها، علیه زنان در جریان است و هیچوقت به لنز دوربین‌ها نمی‌رسد. چه جنایاتی که هیچوقت حتی به دادگاه‌های نظام اسلامی نمی‌رسد و چه جنایاتی که قاتل و جانی و متهمش با پشتوانه‌ی قوانین مردانه بی‌دادگاه‌های جمهوری اسلامی به روال معمول بازمی‌گردند. از نظر نظام قضایی این کشور حتی دخترکشی و همسرکشی یک قتل کامل و تمیز محسوب نمی‌شود!
◾️حسینی(دادستان) ادامه می دهد: «اگر ثابت شود افرادی به صورت عمدی اقدام به انتشار این فیلم‌ها کرده‌اند بازداشت خواهند شد.»
🔴 مسئله‌ی دادستان یک چیز است، یک واژه‌ی فقهی حقوقی: «ملأعام». نارضایتی عمومی. چیزی که توجیه و تداوم وجود قوانین شرع و نظامِ قضایی جمهوری ولایی اسلامی را تهدید می‌کند.
🟠پرسش این است: آیا از جنایتکار بزرگ می‌خواهیم قاتلی که تربیت کرده را بالای دار بکشد یا می توانیم با انواع سازوکارهای دفاعیِ ذهن، خود را فریب ندهیم و یک اَبَرنظامِ قاتل‌ساز را ببینیم؟
#قاتل_بزرگ
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 نوآوری دیگری در صنعت تولید خزعبل
🔺چند روز پیش پستی را در مورد صنعت تولید خزعبل در صفحه‌های زرد اینستاگرامی منتشر کردیم و توضیح دادیم که «هزاران پیج اینستاگرامی روزانه مشغول تولید دروغند و با استفاده از فن زیبای دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش ساده‌تر خواهد بود، صاف توی چشم مخاطبی زل می‌زنند که ذهنش را قبلا تونل زمان و مستندهای تاریخی من و تو و کارشناسان ایران اینترنشنال آماده کرده‌اند تا چنین خزعبلاتی را هم بپذیرد.» تنها با یک گشت ساده در این صفحات زرد به سادگی می‌بینیم که با یک خط تولید خزعبل روبه‌روییم که حتی در همین تولید خزعبل هم هیچ نوآوری و خلاقیتی ندارند بلکه یک مشت مزخرف را از روی دست هم کپی می‌کنند و اسلایدهایشان معمولا به این ختم می‌شود که «چند تا لایک داره؟» یا «حالا که تا اینجا اومدی لایک کن.»
🔸مسئولیت جمهوری اسلامی را در این عقبگرد فرهنگی حتما باید در نظر گرفت. جمهوری اسلامی از سویی با ستمکاری بی حد و حصر در تمام حوزه‌ها و از سوی دیگر با شیطان‌سازی مداوم از نیروهای مبارز و مترقی، با نمایش تصویر پلید از روشنفکران و کسانی که کتاب می‌خوانند انبوهی از کسانی را تولید کرده است که همین حرف‌ها را تکرار می‌کنند. کافی است کامنت‌های آنها را در همین «سرخط» دنبال کنید تا ببینید چیزی غیر از تولیدات بنجل همین صنعت خزعبل‌سازی برای گفتن ندارند و مانند یک نوار تکراری چند جمله را تکرار می‌کنند. تلاش طاقت‌فرسایی برای نفهمیدن.
🔻در این اسلاید توضیح داده شده که بعد از سال ۱۳۵۳ نود و هشت درصد مردهای ایرانی دارای شغل اجتماع‌پسند و بادرآمد برای یک زندگی معمولی و شاد بوده‌اند. حتما ساکنان کپرنشین‌ها و حلبی‌آبادها و شورآبادها و آبشوران‌ها جزو این نود و هشت درصد نبوده‌اند یا زاده‌ی تخیلات «کمونیست»ها بوده‌اند.
🔹البته این به خودی خود مهم نیست اما وقتی بدانیم برنامه‌های اقتصادی رضا پهلوی و هوادارانش حفظ سلطه‌ی سرمایه در تمام شئون زندگی است معنای رویای جعلی‌ای که در همین اسلایدهای پیش‌پاافتاده ترویج میشوند را خواهیم دانست. اینها آماده میشوند که تسمه از گرده‌ی کارگران و فرودستان بکشند، چنان‌که در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی کشیدند. اینها هم مانند برادران حزب‌اللهی‌شان وعده‌ی بهشت می‌دهند و احمقانه و مضحک این‌که بهشت آنها نه در آینده، بلکه در گذشته است. بهشتی دروغین که مسیر جهنم آینده را فرش می‌کند.
#نه_شاه_می_خوایم_نه_ملا
@sarkhatism
🔺چند روز پیش پستی را در مورد صنعت تولید خزعبل در صفحه‌های زرد اینستاگرامی منتشر کردیم و توضیح دادیم که «هزاران پیج اینستاگرامی روزانه مشغول تولید دروغند و با استفاده از فن زیبای دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش ساده‌تر خواهد بود، صاف توی چشم مخاطبی زل می‌زنند که ذهنش را قبلا تونل زمان و مستندهای تاریخی من و تو و کارشناسان ایران اینترنشنال آماده کرده‌اند تا چنین خزعبلاتی را هم بپذیرد.» تنها با یک گشت ساده در این صفحات زرد به سادگی می‌بینیم که با یک خط تولید خزعبل روبه‌روییم که حتی در همین تولید خزعبل هم هیچ نوآوری و خلاقیتی ندارند بلکه یک مشت مزخرف را از روی دست هم کپی می‌کنند و اسلایدهایشان معمولا به این ختم می‌شود که «چند تا لایک داره؟» یا «حالا که تا اینجا اومدی لایک کن.»
🔸مسئولیت جمهوری اسلامی را در این عقبگرد فرهنگی حتما باید در نظر گرفت. جمهوری اسلامی از سویی با ستمکاری بی حد و حصر در تمام حوزه‌ها و از سوی دیگر با شیطان‌سازی مداوم از نیروهای مبارز و مترقی، با نمایش تصویر پلید از روشنفکران و کسانی که کتاب می‌خوانند انبوهی از کسانی را تولید کرده است که همین حرف‌ها را تکرار می‌کنند. کافی است کامنت‌های آنها را در همین «سرخط» دنبال کنید تا ببینید چیزی غیر از تولیدات بنجل همین صنعت خزعبل‌سازی برای گفتن ندارند و مانند یک نوار تکراری چند جمله را تکرار می‌کنند. تلاش طاقت‌فرسایی برای نفهمیدن.
🔻در این اسلاید توضیح داده شده که بعد از سال ۱۳۵۳ نود و هشت درصد مردهای ایرانی دارای شغل اجتماع‌پسند و بادرآمد برای یک زندگی معمولی و شاد بوده‌اند. حتما ساکنان کپرنشین‌ها و حلبی‌آبادها و شورآبادها و آبشوران‌ها جزو این نود و هشت درصد نبوده‌اند یا زاده‌ی تخیلات «کمونیست»ها بوده‌اند.
🔹البته این به خودی خود مهم نیست اما وقتی بدانیم برنامه‌های اقتصادی رضا پهلوی و هوادارانش حفظ سلطه‌ی سرمایه در تمام شئون زندگی است معنای رویای جعلی‌ای که در همین اسلایدهای پیش‌پاافتاده ترویج میشوند را خواهیم دانست. اینها آماده میشوند که تسمه از گرده‌ی کارگران و فرودستان بکشند، چنان‌که در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی کشیدند. اینها هم مانند برادران حزب‌اللهی‌شان وعده‌ی بهشت می‌دهند و احمقانه و مضحک این‌که بهشت آنها نه در آینده، بلکه در گذشته است. بهشتی دروغین که مسیر جهنم آینده را فرش می‌کند.
#نه_شاه_می_خوایم_نه_ملا
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نیروهای شرکت توزیع برق قم دست از کار کشیدند!
🔺صبح امروز یکشنبه ۱۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۰، نیروهای شرکت توزیع برق قم که نسبت به قراردادها، #پیمانی_سازی_شغلی و تبدیل وضعیت معترض هستند دست از کار کشیدند و راهپیمایی و تجمع اعتراضی برگزار کردند!
#پیمان_کاری_حق_خوری
#جمهوری_دزدان
@sarkhatism
🔺صبح امروز یکشنبه ۱۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۰، نیروهای شرکت توزیع برق قم که نسبت به قراردادها، #پیمانی_سازی_شغلی و تبدیل وضعیت معترض هستند دست از کار کشیدند و راهپیمایی و تجمع اعتراضی برگزار کردند!
#پیمان_کاری_حق_خوری
#جمهوری_دزدان
@sarkhatism
🔴 امام جمعه که بیمه نمی‌خواهد.
ماشین را به پسر ۱۱ ساله اش سپرده! ۳ نفر را کشته. خودشان سالم هستند. ماشین هیچ بیمه ای ندارد، احتمالا به جز بیمه حضرت ابوالفضل!
@sarkhatism
ماشین را به پسر ۱۱ ساله اش سپرده! ۳ نفر را کشته. خودشان سالم هستند. ماشین هیچ بیمه ای ندارد، احتمالا به جز بیمه حضرت ابوالفضل!
@sarkhatism
🔴عالیه اقدام دوست بازداشت شد
عالیه اقدام دوست، فعال کارگری امروز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ بوسیله‌ی پلیس امنیت فومن به اتهام تبلیغ علیه نظام در خانه‌ی خودش بازداشت شد.
این فعال صنفی که پیشتر ۹ سال در زندان به سر برده هم اکنون در سن ۶۹ سالگی با حکم شعبه‌ی ۲ دادسرای فومن به نیابت از دادسرای مقدس اوین بازداشت شده است.
@sarkhatism
عالیه اقدام دوست، فعال کارگری امروز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ بوسیله‌ی پلیس امنیت فومن به اتهام تبلیغ علیه نظام در خانه‌ی خودش بازداشت شد.
این فعال صنفی که پیشتر ۹ سال در زندان به سر برده هم اکنون در سن ۶۹ سالگی با حکم شعبه‌ی ۲ دادسرای فومن به نیابت از دادسرای مقدس اوین بازداشت شده است.
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #منوفارسی؛ چتری برای اتحاد ملل تحت ستم
با وجود گذشت یک هفته از آغاز فراگیری #منوفارسی، همچنان بر تعداد روایت‌های سرکوب و ستم زبانی افزوده می‌شود. هشتگی که در عین تاکید بر هم‌سرنوشتی مردمان غیرفارس تحت ستم این سرزمین، نشان می‌دهد که حاکمان فعلی و اپوزیسیون جریان اصلیِ در سودای حکومت، چگونه از این اتحاد به هراس افتادند و موضع‌گیری‌های یکدیگر را با لغاتی متفاوت تکرار می‌کنند. اما این مردمانی که آغاز به بازگویی ستمی که بر آن رفته است کرده‌اند، دیگر با این انگ‌زنی‌ها مرعوب نخواهند شد و بیش از پیش در راه مستحکم کردن اتحاد با همسنگرانشان گام خواهند گذاشت.
ویدئو ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
با وجود گذشت یک هفته از آغاز فراگیری #منوفارسی، همچنان بر تعداد روایت‌های سرکوب و ستم زبانی افزوده می‌شود. هشتگی که در عین تاکید بر هم‌سرنوشتی مردمان غیرفارس تحت ستم این سرزمین، نشان می‌دهد که حاکمان فعلی و اپوزیسیون جریان اصلیِ در سودای حکومت، چگونه از این اتحاد به هراس افتادند و موضع‌گیری‌های یکدیگر را با لغاتی متفاوت تکرار می‌کنند. اما این مردمانی که آغاز به بازگویی ستمی که بر آن رفته است کرده‌اند، دیگر با این انگ‌زنی‌ها مرعوب نخواهند شد و بیش از پیش در راه مستحکم کردن اتحاد با همسنگرانشان گام خواهند گذاشت.
ویدئو ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
سرخط
Video
پیام کارگران گروه ملی فولاد:
با آغاز دور جدید اعتراضات کارگران فولاد بار دیگر شاهد اجتماع خودجوش اعتراضی آنان هستیم که علی‌رغم همه‌ی تهدیدها و زندان‌ها دنبال مطالبات صنفی به‌حق خویش‌اند.
فولاد بار دیگر بپا خواسته است. صدای کارگران باشیم و از مطالبات‌شان دفاع کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام وخسته نباشی خدمت همه همکاران بزرگوار
ضمن تشکر و قدرانی از تمام همکارانی که احساس مسئولیت کرده و در جمع مطالبه گرانه همکاران خود حاضر شدند باید به عرض برخی دوستان برسانیم که تصمیماتی که در طی این جلسات گرفته شده و می شود همه بر اساس تصمیم جمعی بوده و هیچکس حق نداشته و ندارد بصورت شخصی برای جمع تصمیم گیری نموده و نظر خودش را بعنوان نظر جمع اعلام کند.
جمع امروز جمعی است که هدفش حفظ شریان حیات یک شرکت و یک استان است .چند ماه بدنبال حل قضیه از طرق قانونی از جمله مراجعه به دفتر نماینده ولی فقیه،فرماندار و حتی بدنبال ملاقات با استاندار بودیم ولی متاسفانه یا مشغله این ارگانها آنقدر زیاد است که وقت برای گروه ملی نداشتند یا آن را جز مسائل مهم اجتماعی نمیدانستند که وقتی برای رسیدگی بدان معین نمیکردند ،ولی امروز پیام کارگر گروه ملی بصورت مستقیم به سمع و نظر مسئولین و شورای تامین استان رسید. گفته ها را گفتیم و حجت را بر مسئولین تمام کردیم.
مسئولین در ظاهر صدای ما را شنیدند و فقط ایام معدودی زمان درخواست کردند تا تمام مشکلات و مطالبات مورد درخواست پرسنل شریف گروه ملی فولاد اهواز حل و فصل شود. امیدواریم این وعده ها همراه با عمل باشد چرا که آنچه امروز کارگر گروه ملی را به سطوح آورده و فریادش را برآورده وعده های چند ساله مسئولینی است که مسئولیت وضعیت امروز گروه ملی بر گردن آنهاست.این مسئولین بدانند که دردی که امروز کارگر با آن دست به گریبان است دردیست که با وعده تسکین خواهد شد و اگر عمل در کار نباشد فریادهایمان گوش این شهر را کر خواهد کرد و زمین اهواز یکبار دیگر زیر قدمهای استوارمان خواهد لرزید.
فرماندار اهواز بعنوان شخصی که در طلیعه جمع امروز حاضر در شرکت بود مسئول تمام وعده های داده شده و مسئول پیامدهای خلف وعده هایی است که اجرا نشود.
کلام آخر ،
به ارگان های امنیتی که با تماس هاس تلفنی سعی در ترساندن کارگر و ممانعت از حضور وی در خیابانها میشوند میگوییم که ظاهرا درست شماره گیری نکرده و آنکه باید مورد تهدید قرار گیرد غاصب حق کارگر مظلوم است نه مطالبه گر آن.
اگر طرف ما هستید غاصبین را مجازات کنید و اگر طرف غاصبین و نا حق هستید ، بندها و زندانهایتان را آماده کنید که ما با سینه های سپر شده به استقبال تیرهایتان خواهیم آمد.
ومن یتوکل علی الله فهو حسبه
#اعتراض_کارگران
#گروه_ملی_فولاد
#طبقه‌بندی_مشاغل
@sarkhatism
Kargaran_insig
https://t.me/joinchat/AAAAAEs-wUf_ZdXwvn27IA
با آغاز دور جدید اعتراضات کارگران فولاد بار دیگر شاهد اجتماع خودجوش اعتراضی آنان هستیم که علی‌رغم همه‌ی تهدیدها و زندان‌ها دنبال مطالبات صنفی به‌حق خویش‌اند.
فولاد بار دیگر بپا خواسته است. صدای کارگران باشیم و از مطالبات‌شان دفاع کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام وخسته نباشی خدمت همه همکاران بزرگوار
ضمن تشکر و قدرانی از تمام همکارانی که احساس مسئولیت کرده و در جمع مطالبه گرانه همکاران خود حاضر شدند باید به عرض برخی دوستان برسانیم که تصمیماتی که در طی این جلسات گرفته شده و می شود همه بر اساس تصمیم جمعی بوده و هیچکس حق نداشته و ندارد بصورت شخصی برای جمع تصمیم گیری نموده و نظر خودش را بعنوان نظر جمع اعلام کند.
جمع امروز جمعی است که هدفش حفظ شریان حیات یک شرکت و یک استان است .چند ماه بدنبال حل قضیه از طرق قانونی از جمله مراجعه به دفتر نماینده ولی فقیه،فرماندار و حتی بدنبال ملاقات با استاندار بودیم ولی متاسفانه یا مشغله این ارگانها آنقدر زیاد است که وقت برای گروه ملی نداشتند یا آن را جز مسائل مهم اجتماعی نمیدانستند که وقتی برای رسیدگی بدان معین نمیکردند ،ولی امروز پیام کارگر گروه ملی بصورت مستقیم به سمع و نظر مسئولین و شورای تامین استان رسید. گفته ها را گفتیم و حجت را بر مسئولین تمام کردیم.
مسئولین در ظاهر صدای ما را شنیدند و فقط ایام معدودی زمان درخواست کردند تا تمام مشکلات و مطالبات مورد درخواست پرسنل شریف گروه ملی فولاد اهواز حل و فصل شود. امیدواریم این وعده ها همراه با عمل باشد چرا که آنچه امروز کارگر گروه ملی را به سطوح آورده و فریادش را برآورده وعده های چند ساله مسئولینی است که مسئولیت وضعیت امروز گروه ملی بر گردن آنهاست.این مسئولین بدانند که دردی که امروز کارگر با آن دست به گریبان است دردیست که با وعده تسکین خواهد شد و اگر عمل در کار نباشد فریادهایمان گوش این شهر را کر خواهد کرد و زمین اهواز یکبار دیگر زیر قدمهای استوارمان خواهد لرزید.
فرماندار اهواز بعنوان شخصی که در طلیعه جمع امروز حاضر در شرکت بود مسئول تمام وعده های داده شده و مسئول پیامدهای خلف وعده هایی است که اجرا نشود.
کلام آخر ،
به ارگان های امنیتی که با تماس هاس تلفنی سعی در ترساندن کارگر و ممانعت از حضور وی در خیابانها میشوند میگوییم که ظاهرا درست شماره گیری نکرده و آنکه باید مورد تهدید قرار گیرد غاصب حق کارگر مظلوم است نه مطالبه گر آن.
اگر طرف ما هستید غاصبین را مجازات کنید و اگر طرف غاصبین و نا حق هستید ، بندها و زندانهایتان را آماده کنید که ما با سینه های سپر شده به استقبال تیرهایتان خواهیم آمد.
ومن یتوکل علی الله فهو حسبه
#اعتراض_کارگران
#گروه_ملی_فولاد
#طبقه‌بندی_مشاغل
@sarkhatism
Kargaran_insig
https://t.me/joinchat/AAAAAEs-wUf_ZdXwvn27IA
Telegram
Kargarangorohmelifolad
kargarangorohmelifolad