🔴 باطل شد
رسولی، رییس کلانتری بخش خنافره از توابع فلاحیه (شادگان) که در جریان قیام تشنگان زخمی شده بود امروز جان داد. او مسئولیت سنگینی در سرکوب تظاهراتکنندگان و شلیک گلوله به سمت آنان داشت.
عکس و خبر ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
رسولی، رییس کلانتری بخش خنافره از توابع فلاحیه (شادگان) که در جریان قیام تشنگان زخمی شده بود امروز جان داد. او مسئولیت سنگینی در سرکوب تظاهراتکنندگان و شلیک گلوله به سمت آنان داشت.
عکس و خبر ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
🔴 وزیر اصلاحات و مالهکش طالبان
وزیر لندننشین اصلاحات دیری است که به زائدهی امنیتی نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است. حجم کثافت موجود در توئیت مالهکشی برای طالبان اما چنان است که زبان از شرح آن قاصر میماند. کمتر کسی در یک توئیت میتوانست این حجم از زباله تولید کند که هم معاملهی انتقال قدرت به طالبان را با پیروزی مقاومت ضدامپریالیستی خلق ویتنام یکی کند، هم کشتگان طالبان را «شهید» بنامد و هم معامله با آنها را نشانهی شکست «قویترین ارتش دنیا» بداند. مغز اصلاحطلب مهاجرانی در نبود پدر معنویاش هاشمی رفسنجانی با پهن ترکیب شده و چنین موجود عجیبی خلق کرده است. انبانی از وقاحت و دروغ.
@sarkhatism
وزیر لندننشین اصلاحات دیری است که به زائدهی امنیتی نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است. حجم کثافت موجود در توئیت مالهکشی برای طالبان اما چنان است که زبان از شرح آن قاصر میماند. کمتر کسی در یک توئیت میتوانست این حجم از زباله تولید کند که هم معاملهی انتقال قدرت به طالبان را با پیروزی مقاومت ضدامپریالیستی خلق ویتنام یکی کند، هم کشتگان طالبان را «شهید» بنامد و هم معامله با آنها را نشانهی شکست «قویترین ارتش دنیا» بداند. مغز اصلاحطلب مهاجرانی در نبود پدر معنویاش هاشمی رفسنجانی با پهن ترکیب شده و چنین موجود عجیبی خلق کرده است. انبانی از وقاحت و دروغ.
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 تبریک حماس به طالبان و باقی قضایا
دستگاه ارتجاعی طالبان، چنان نظم و خصلتی دارد که «آمريکا» هر لحظه در آن در حال احضار است. این نظم برخلاف آنچه میگویند هرگز نیاز ندارد تا خود را با سطوحی از لیبرالیسم فرهنگی هماهنگ کند یا به سطحی از صنعتی شدن برسد تا «آمریکایی» قلمداد شود. بلکه باید آن را در ساختار اقتصادی مبتنی بر فروش منابع زیرزمینی، مواد مخدر و بهرهکشی تا حد بردهداری از نیروی کار افغانستانی و سرکوبهای سیاسی و اجتماعی برآمده از اینها دید تا بتوان درون نظم جهانی که آمریکا معرف آن است، جایی ویژه برایش در نظر گرفت. کافیست طالبان ضمانتهای لازم برای همه اینها را به جامعه جهانی بدهد تا به معنای واقعی کلمه به رسمیت شمرده شود. در این معنا سخن گفتن از شکست یا رفتن آمریکا از افغانستان بیمعناست. آمریکا و ارتجاع حاکم در افغانستان برادران یک عشرت بیپایاناند.
این وسط تبریک حماس به طالبان بابت شکست آمریکا، از جنس «مبارزه»ی خود حماس با اسرائیل است. چرا با وجود موی دماغ شدن حماس برای این حکومت اشغالگر، هرگز حماس نمیتواند تقابلی رادیکال را با آن رقم بزند و دستکم در افق سیاسی خود را به عنوان یک نظم آلترناتیوِ خواهان برابری و آزادی معرفی کند و این گروه نیز مانند طالبان، در مناسبات ضد آزادی و ضد برابری خود با مردم غزه، هر لحظه در حال احضار اسرائیل است؟ به چه دلیل در مبارزه با اسرائیل، هرگز حماس یک نیروی مترقی نیست؟ به این دلیل که مانند طالبان، حماس نیز واجد نظمی بنیادین است که در نهایت و به شرط تبدیل شدن آن به یک نیروی به رسمیت شناخته شده (امری که درخصوص طالبان صورت گرفته است)، دارای جایگاهی رسمی در مدار جهانی سرمایه خواهد شد. با وجود طالبان و حماس، آمریکا و اسرائیل هر لحظه در حال مراجعتاند. طنز تلخ تاریخ نیز اینکه هم طالبان، ساخته آمریکاست و هم اسرائیل حماس را به عنوان جایگزین گروههای مترقی در مبارزه علیه خود تشکیل داده است.
در پایان باید تاکید موکد کرد که اساسا چه شکستی؟ آمریکا منطبق با منافع بلندمدت خودش، و با توافق از جمله با طالبان، افغانستان را به طالب واگذار کرد. و پنهان کردن این موضوع، پوشاندن خباثت و برنامههای آمريکاست. البته در این میان اوضاع برای آن نیروی چپنمای محور مقاومتیای وخیم خواهد شد که با فرو کاستن مقاومت خلق فلسطین علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی به سازمان ارتجاعی حماس، حالا مجبور است دایرهی «محور مقاومت» را تا طالبان هم گشاد کند.
@sarkhatism
دستگاه ارتجاعی طالبان، چنان نظم و خصلتی دارد که «آمريکا» هر لحظه در آن در حال احضار است. این نظم برخلاف آنچه میگویند هرگز نیاز ندارد تا خود را با سطوحی از لیبرالیسم فرهنگی هماهنگ کند یا به سطحی از صنعتی شدن برسد تا «آمریکایی» قلمداد شود. بلکه باید آن را در ساختار اقتصادی مبتنی بر فروش منابع زیرزمینی، مواد مخدر و بهرهکشی تا حد بردهداری از نیروی کار افغانستانی و سرکوبهای سیاسی و اجتماعی برآمده از اینها دید تا بتوان درون نظم جهانی که آمریکا معرف آن است، جایی ویژه برایش در نظر گرفت. کافیست طالبان ضمانتهای لازم برای همه اینها را به جامعه جهانی بدهد تا به معنای واقعی کلمه به رسمیت شمرده شود. در این معنا سخن گفتن از شکست یا رفتن آمریکا از افغانستان بیمعناست. آمریکا و ارتجاع حاکم در افغانستان برادران یک عشرت بیپایاناند.
این وسط تبریک حماس به طالبان بابت شکست آمریکا، از جنس «مبارزه»ی خود حماس با اسرائیل است. چرا با وجود موی دماغ شدن حماس برای این حکومت اشغالگر، هرگز حماس نمیتواند تقابلی رادیکال را با آن رقم بزند و دستکم در افق سیاسی خود را به عنوان یک نظم آلترناتیوِ خواهان برابری و آزادی معرفی کند و این گروه نیز مانند طالبان، در مناسبات ضد آزادی و ضد برابری خود با مردم غزه، هر لحظه در حال احضار اسرائیل است؟ به چه دلیل در مبارزه با اسرائیل، هرگز حماس یک نیروی مترقی نیست؟ به این دلیل که مانند طالبان، حماس نیز واجد نظمی بنیادین است که در نهایت و به شرط تبدیل شدن آن به یک نیروی به رسمیت شناخته شده (امری که درخصوص طالبان صورت گرفته است)، دارای جایگاهی رسمی در مدار جهانی سرمایه خواهد شد. با وجود طالبان و حماس، آمریکا و اسرائیل هر لحظه در حال مراجعتاند. طنز تلخ تاریخ نیز اینکه هم طالبان، ساخته آمریکاست و هم اسرائیل حماس را به عنوان جایگزین گروههای مترقی در مبارزه علیه خود تشکیل داده است.
در پایان باید تاکید موکد کرد که اساسا چه شکستی؟ آمریکا منطبق با منافع بلندمدت خودش، و با توافق از جمله با طالبان، افغانستان را به طالب واگذار کرد. و پنهان کردن این موضوع، پوشاندن خباثت و برنامههای آمريکاست. البته در این میان اوضاع برای آن نیروی چپنمای محور مقاومتیای وخیم خواهد شد که با فرو کاستن مقاومت خلق فلسطین علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی به سازمان ارتجاعی حماس، حالا مجبور است دایرهی «محور مقاومت» را تا طالبان هم گشاد کند.
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 جانهای حراجشده
در حالی که انواع روسای دولتهای غربی بر سر چگونگی و تعداد افغانستانیهایی که نجات خواهند داد تبلیغات پر سر و صدای رسانهای راه انداختهاند و مدال افتخار به سینه میزنند آنچه که در جهان واقع در حال روی دادن است، روایت متفاوتی است.
مسعود حسنزاده، هنرمند مبارز افغانستانی در مورد شرایط واقعی تبلیغات «نجات» مینویسد: «آقایان سازمانها و کشورهایی که میگویید جان کسانی که در خطر هستند را نجات میدهیم!
طی چهار روز گذشته صدها نفر به دهها آدرس و ایمیلهایی که فرستادید ثبتنام کردهاند، در وحشت و دلهره منتظر جواباند، حتا در شرایطی که این شایعه هم وجود دارد که شماری از این آدرس ایمیلها توسط پاکستان و طالبان ساخته شده، برای به دام انداختن افراد، چرا جواب نمیدهید؟ چرا هیچکس را نجات نمیدهید؟ چرا دروغ میگویید؟
دهها ال جی بی تی، زن اکتیویست و خبرنگار، فعال سیاسی و کارگری و هنرمند و روشنفکر که گردنشأن زیر تیغ است، در پستویی خزیده و منتظر این آخرین امید جهانی هستند که افغانستان را به طالبان سپرد و فقط تماشا کرد. کجایید؟ کی جواب میدهید؟ چه زمانی لیست اجنتهای خودتان و بگیلهای استخباراتیتان تمام میشود تا به اینها هم رسیده گی کنید؟»
باید تاکید کرد این سازمانها و دولتهای جهانی برخلاف مردم افغانستان که ناگهان صبحشان را با طالبان آغاز کردند لااقل از هفتهها پیش در جریان بودند که معاملهی بزرگ پشت پردهها انجام شده است.
@sarkhatism
در حالی که انواع روسای دولتهای غربی بر سر چگونگی و تعداد افغانستانیهایی که نجات خواهند داد تبلیغات پر سر و صدای رسانهای راه انداختهاند و مدال افتخار به سینه میزنند آنچه که در جهان واقع در حال روی دادن است، روایت متفاوتی است.
مسعود حسنزاده، هنرمند مبارز افغانستانی در مورد شرایط واقعی تبلیغات «نجات» مینویسد: «آقایان سازمانها و کشورهایی که میگویید جان کسانی که در خطر هستند را نجات میدهیم!
طی چهار روز گذشته صدها نفر به دهها آدرس و ایمیلهایی که فرستادید ثبتنام کردهاند، در وحشت و دلهره منتظر جواباند، حتا در شرایطی که این شایعه هم وجود دارد که شماری از این آدرس ایمیلها توسط پاکستان و طالبان ساخته شده، برای به دام انداختن افراد، چرا جواب نمیدهید؟ چرا هیچکس را نجات نمیدهید؟ چرا دروغ میگویید؟
دهها ال جی بی تی، زن اکتیویست و خبرنگار، فعال سیاسی و کارگری و هنرمند و روشنفکر که گردنشأن زیر تیغ است، در پستویی خزیده و منتظر این آخرین امید جهانی هستند که افغانستان را به طالبان سپرد و فقط تماشا کرد. کجایید؟ کی جواب میدهید؟ چه زمانی لیست اجنتهای خودتان و بگیلهای استخباراتیتان تمام میشود تا به اینها هم رسیده گی کنید؟»
باید تاکید کرد این سازمانها و دولتهای جهانی برخلاف مردم افغانستان که ناگهان صبحشان را با طالبان آغاز کردند لااقل از هفتهها پیش در جریان بودند که معاملهی بزرگ پشت پردهها انجام شده است.
@sarkhatism
🔴 کارگران اعتصابی عسلویه واکسن کرونا را به دست آوردند
در حالی که شرکتها، کارخانهها، مراکز تولیدی و خدماتی مختلف از اقدام جهت واکسیناسیون کارگران خود سر باز میزنند کارگران پروژهای ٢٢ شرکت عسلویه با دو روز اعتصاب واکسن کرونا را به دست آوردند.
روز گذشته کارگران در مقابل کانکس مدیرت تجمع کردند و بلافاصله مدیریت پتروشیمیها وارد مذاکره با کارگران شدند. امروز کارگران ده شرکت دوز اول واکسن را دریافت کردند و فردا کارگران ده شرکت دیگر دوز اول واکسن را دریافت خواهند کرد. در حالی که کارفرما اعلام کرده بود که در وهلهی اول کارگران ٦٠ سال به بالا واکسن میگیرند، اعتراض کارگران موجب شده کارگران بالای ٤٠ سال واکسن را دریافت کنند. این قدرت کارگرانی است که تا همین حالا هم با به دست آوردن افزایش دو برابری مزد، بیست روز کار و ده روز مرخصی و برخی بهبودها در اقامتگاههای کارگری به سر کار بازگشتهاند اما همچنان به مبارزات خود برای به دست آوردن بقیهی مطالبات ادامه میدهند.
*عکس تزئینی است
@sarkhatism
در حالی که شرکتها، کارخانهها، مراکز تولیدی و خدماتی مختلف از اقدام جهت واکسیناسیون کارگران خود سر باز میزنند کارگران پروژهای ٢٢ شرکت عسلویه با دو روز اعتصاب واکسن کرونا را به دست آوردند.
روز گذشته کارگران در مقابل کانکس مدیرت تجمع کردند و بلافاصله مدیریت پتروشیمیها وارد مذاکره با کارگران شدند. امروز کارگران ده شرکت دوز اول واکسن را دریافت کردند و فردا کارگران ده شرکت دیگر دوز اول واکسن را دریافت خواهند کرد. در حالی که کارفرما اعلام کرده بود که در وهلهی اول کارگران ٦٠ سال به بالا واکسن میگیرند، اعتراض کارگران موجب شده کارگران بالای ٤٠ سال واکسن را دریافت کنند. این قدرت کارگرانی است که تا همین حالا هم با به دست آوردن افزایش دو برابری مزد، بیست روز کار و ده روز مرخصی و برخی بهبودها در اقامتگاههای کارگری به سر کار بازگشتهاند اما همچنان به مبارزات خود برای به دست آوردن بقیهی مطالبات ادامه میدهند.
*عکس تزئینی است
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بدنهای باقیمانده از قیام
هشدار: ویدئو حاوی صحنههای دلخراش است
قیام را سرکوب کردهاند اما بدنهای زخمی باقیمانده از قیام تا مدتها قیام را یادآوری خواهند کرد. مجروحان انتفاضهی خوزستان با ساچمههای باقیمانده در اندامشان نشانههای قیامی هستند که سپری نمیشود. در خاطرهی جمعی مردم باقی میماند و دوباره زبانه میکشد. این بدنهای زخمی، انبوه بازداشتشدگان و یاد شهدا در ذهن مردمی خواهد ماند که به خوبی میدانند غیر از کندن ریشهی ستم هیچ امکانی برای تداوم حیات ندارند. این بدنها، با ساچمههای سربیشان بیرق قیام خواهند بود.
#النتفاضه_تموز_مستمره
ویدئوی ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
هشدار: ویدئو حاوی صحنههای دلخراش است
قیام را سرکوب کردهاند اما بدنهای زخمی باقیمانده از قیام تا مدتها قیام را یادآوری خواهند کرد. مجروحان انتفاضهی خوزستان با ساچمههای باقیمانده در اندامشان نشانههای قیامی هستند که سپری نمیشود. در خاطرهی جمعی مردم باقی میماند و دوباره زبانه میکشد. این بدنهای زخمی، انبوه بازداشتشدگان و یاد شهدا در ذهن مردمی خواهد ماند که به خوبی میدانند غیر از کندن ریشهی ستم هیچ امکانی برای تداوم حیات ندارند. این بدنها، با ساچمههای سربیشان بیرق قیام خواهند بود.
#النتفاضه_تموز_مستمره
ویدئوی ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بهشت زهرا، قتلگاهی برای کارگران
ساعت حوالی ۹ صبح است، از بزرگراه آزادگان وارد جاده بهشت زهرا میشویم، به ماشینها و سرنشینانشان خیره میشوم، محرم است و نمیدانم سیاهپوشان این مسیر رخت عزای حسین بن علی را بر تن دارند یا داغدار عزیزانی هستند که به دستور یزید زمانه از واکسیناسیون محروم شدهاند!
ساعت نزدیک به ۱۰ است، مسیر مملو از ماشینها و جمعیتی است که نشانی از مرگ و عزا را با خود حمل میکنند؛ گویی بازماندگان عملیات جنگی که از پاتک دشمن در امان نبوده، برای دفن وابستگانشان آمدهاند. به محل تطهیر میرسم، هر از چندی، صدایی شمارهای میخواند و گروهی از سیاهپوشان مویهکنان به سوی درها میروند و جسم بی جانی را بر دوش میگیرند و با ذکر "لااله الی الله" و نفسهایی بند آماده از اندوه و رنج، از صحنه خارج میشوند. زمان از دستم در می رود؛ نمیدانم چند دقیقه است که در محوطه محل تطهیر ایستادهام اما بیشمار تصویر را که مزین به روبانی سیاه شدهاند و بیشمار چشمی را که در خون و اشک غرقهاند در حافظهام جا دادهام.
اینجا هیچ چیز عادی نیست! نه تعداد عکسهایی که گواه دفن شدگان امروزاند، نه تعداد شمارههایی که در محوطه تطهیر به گوش میرسد و نه حتی حال و ظاهر و آنهایی که اینجا مجری کفن و دفن مرگاناند.
مردی میانسال با جثه ای نسبتا ریز را میبینم که لباسی سبز رنگ با لوگوی شهرداری به تن دارد، کلاهی آفتاب گیر بر سرش، ماسک نازک و مستعملی از گوش راستش آویزان است و بیلی با دسته ای بلندتر از حد معمول در دست دارد. سلام میدهم و با صدایی نامفهوم اما همراه با حرکت سر جوابم را می دهد. با لهجه ای که به دری می ماند میپرسد ساعت چند است؟ پاسخ میدهم و خسته نباشید میگویم تا شاید باب درددلش باز شود؛ ادامه میدهد «خسته که والله مردیم! همینجور جنازه میارند، از سحر این بیل دست منه... این خاک از ما خسته شد اینقدر کندیم و ریخیتم سرجایش. عزاداری؟ قبرتان کجاست؟»
از او نامش میپرسم و پاسخ میدهد فتح الله.
این روزها چند ساعت کار میکنی؟
_ نمیدونم ۱۰ساعت شاید هم ۱۲ ساعت...
چرا ماسکت را نمیزنی؟ نمیترسی بین این جمعیت کرونا بگیری؟
_ میزنم اما نفسم میگیره! هوا هم گرمه، عرقم میره پی دهانم... سینهام میسوزه.
چرا لباس مخصوص نداری؟
_ این لباس کارمه.
لباسی که محافظ داشته باشد تا کرونا نگرید! گوشی را دست میگیرم و تصویری از تدفین کشته شدگان کرونا را نشانش میدهم،
لبخند میزند و میگوید: از اینها نداریم... به ما ندادند! اوایل بود اما همه نداشتند...
اگر مریض شوید چه؟ مگر این مرده ها بیمار و عفونی نیستند!
_ انشاالله نمیشویم... مرگ هم خبر آدم نمیده! یه ساله اینجاییم هنوز زنده ایم.
تا بحال کرونا گرفتی؟
_ هااا مریض بودم اما نه اینطور که بمیرم ... تب کردم، لرزم داشتم اما زنده ماندم!
شهرداری و بهشت زهرا هزینه درمانت را دادند؟ اصلا بیمارستان و درمانگاه رفتی؟
_ نه... خانه ماندم! اینجا گفتند نیا، باید قرنطینه بمانی. آزمایش دادم، خوب بود... آمدم دوباره.
اینجا بیمه دارید؟
_ نه.
ماسک و وسایل بهداشتیتان را چه کسی میخرد؟ هر روز به شما ماسک نو می دهند؟
_ ماسک اینجا هست اما نه... هر وقت باشه برمیداریم حالا یا از خودمان یا از اینجا...
واکسن زدی؟
_ نه!
چرا مگر نیروی شهرداری نیستد؟
_ اینجا صاحبکار داریم، گفتند نوبتتان بشه میگیم ... یه سری اینجا زدند اما ما نزدیم.
چند نفر اینجا نزدند؟ چند نفر را میشناسی که واکسن کرونا نزدند اما اینجا کار میکنند با جنازه های مبتلا به کرونا سر و کار دارند؟
_ همه را که نمیشناسم اما اونهایی که صاحبکارشان با ما یکی است، همه نزدند.
بیمه تامین اجتماعی یا سلامت داری؟
_ نه هیچی ندارم!
به نظر میآید از صحبت هم به اندازه کار میان اجساد کرونا زده به تنگ آمده! مکالمه را با خداحافظی و مراقب خودت باش، خاتمه میدهم...
میان قطعههای مملو از قبرهای خالی و پر طی میکنم، هر جا سر میچرخانی آدمی با شمایل فتح الله مییابی، پیر و جوان و کودک و نوجوان، زندگانی که چشم ها و دست هایشان گواهی میدهد مردگی را زیست میکنند. بچههایی که قطعهها و بقعه های بهشت زهرا همزمان حکم خانه، مدرسه، شهربازی و محل کارشان را دارد! میخندند و بازی میکنند بی آنکه بدانند مرگ با آن ردای شومش نیز پی آنها می آید!
ساعت از ۱۲ظهر گذشته است، جاده بهشت زهرا را به سمت مرکز تهران طی میکنم. نفسم را در سینه حبس کردهام، مبادا خاک آلوده بهشت زهرا به ریههایم نفوذ کند که یادم میآید کارگران بهشت زهرا هم میتوانند نفسشان را حبس کنند؟ آنهایی که بی هیچ بیمه، حق سختی کار، مراقبت بهداشتی و حتی لباس و ماسک ایمن بیش از هشت ساعت در روز آنجا کار میکنند.
به راستی این بهشت، قتلگاه زنان، مردان و کودکانی است که زیستشان با مرگ گره خوده است.
#بهشت_زهرا
#کرونا
@sarkhatism
ساعت حوالی ۹ صبح است، از بزرگراه آزادگان وارد جاده بهشت زهرا میشویم، به ماشینها و سرنشینانشان خیره میشوم، محرم است و نمیدانم سیاهپوشان این مسیر رخت عزای حسین بن علی را بر تن دارند یا داغدار عزیزانی هستند که به دستور یزید زمانه از واکسیناسیون محروم شدهاند!
ساعت نزدیک به ۱۰ است، مسیر مملو از ماشینها و جمعیتی است که نشانی از مرگ و عزا را با خود حمل میکنند؛ گویی بازماندگان عملیات جنگی که از پاتک دشمن در امان نبوده، برای دفن وابستگانشان آمدهاند. به محل تطهیر میرسم، هر از چندی، صدایی شمارهای میخواند و گروهی از سیاهپوشان مویهکنان به سوی درها میروند و جسم بی جانی را بر دوش میگیرند و با ذکر "لااله الی الله" و نفسهایی بند آماده از اندوه و رنج، از صحنه خارج میشوند. زمان از دستم در می رود؛ نمیدانم چند دقیقه است که در محوطه محل تطهیر ایستادهام اما بیشمار تصویر را که مزین به روبانی سیاه شدهاند و بیشمار چشمی را که در خون و اشک غرقهاند در حافظهام جا دادهام.
اینجا هیچ چیز عادی نیست! نه تعداد عکسهایی که گواه دفن شدگان امروزاند، نه تعداد شمارههایی که در محوطه تطهیر به گوش میرسد و نه حتی حال و ظاهر و آنهایی که اینجا مجری کفن و دفن مرگاناند.
مردی میانسال با جثه ای نسبتا ریز را میبینم که لباسی سبز رنگ با لوگوی شهرداری به تن دارد، کلاهی آفتاب گیر بر سرش، ماسک نازک و مستعملی از گوش راستش آویزان است و بیلی با دسته ای بلندتر از حد معمول در دست دارد. سلام میدهم و با صدایی نامفهوم اما همراه با حرکت سر جوابم را می دهد. با لهجه ای که به دری می ماند میپرسد ساعت چند است؟ پاسخ میدهم و خسته نباشید میگویم تا شاید باب درددلش باز شود؛ ادامه میدهد «خسته که والله مردیم! همینجور جنازه میارند، از سحر این بیل دست منه... این خاک از ما خسته شد اینقدر کندیم و ریخیتم سرجایش. عزاداری؟ قبرتان کجاست؟»
از او نامش میپرسم و پاسخ میدهد فتح الله.
این روزها چند ساعت کار میکنی؟
_ نمیدونم ۱۰ساعت شاید هم ۱۲ ساعت...
چرا ماسکت را نمیزنی؟ نمیترسی بین این جمعیت کرونا بگیری؟
_ میزنم اما نفسم میگیره! هوا هم گرمه، عرقم میره پی دهانم... سینهام میسوزه.
چرا لباس مخصوص نداری؟
_ این لباس کارمه.
لباسی که محافظ داشته باشد تا کرونا نگرید! گوشی را دست میگیرم و تصویری از تدفین کشته شدگان کرونا را نشانش میدهم،
لبخند میزند و میگوید: از اینها نداریم... به ما ندادند! اوایل بود اما همه نداشتند...
اگر مریض شوید چه؟ مگر این مرده ها بیمار و عفونی نیستند!
_ انشاالله نمیشویم... مرگ هم خبر آدم نمیده! یه ساله اینجاییم هنوز زنده ایم.
تا بحال کرونا گرفتی؟
_ هااا مریض بودم اما نه اینطور که بمیرم ... تب کردم، لرزم داشتم اما زنده ماندم!
شهرداری و بهشت زهرا هزینه درمانت را دادند؟ اصلا بیمارستان و درمانگاه رفتی؟
_ نه... خانه ماندم! اینجا گفتند نیا، باید قرنطینه بمانی. آزمایش دادم، خوب بود... آمدم دوباره.
اینجا بیمه دارید؟
_ نه.
ماسک و وسایل بهداشتیتان را چه کسی میخرد؟ هر روز به شما ماسک نو می دهند؟
_ ماسک اینجا هست اما نه... هر وقت باشه برمیداریم حالا یا از خودمان یا از اینجا...
واکسن زدی؟
_ نه!
چرا مگر نیروی شهرداری نیستد؟
_ اینجا صاحبکار داریم، گفتند نوبتتان بشه میگیم ... یه سری اینجا زدند اما ما نزدیم.
چند نفر اینجا نزدند؟ چند نفر را میشناسی که واکسن کرونا نزدند اما اینجا کار میکنند با جنازه های مبتلا به کرونا سر و کار دارند؟
_ همه را که نمیشناسم اما اونهایی که صاحبکارشان با ما یکی است، همه نزدند.
بیمه تامین اجتماعی یا سلامت داری؟
_ نه هیچی ندارم!
به نظر میآید از صحبت هم به اندازه کار میان اجساد کرونا زده به تنگ آمده! مکالمه را با خداحافظی و مراقب خودت باش، خاتمه میدهم...
میان قطعههای مملو از قبرهای خالی و پر طی میکنم، هر جا سر میچرخانی آدمی با شمایل فتح الله مییابی، پیر و جوان و کودک و نوجوان، زندگانی که چشم ها و دست هایشان گواهی میدهد مردگی را زیست میکنند. بچههایی که قطعهها و بقعه های بهشت زهرا همزمان حکم خانه، مدرسه، شهربازی و محل کارشان را دارد! میخندند و بازی میکنند بی آنکه بدانند مرگ با آن ردای شومش نیز پی آنها می آید!
ساعت از ۱۲ظهر گذشته است، جاده بهشت زهرا را به سمت مرکز تهران طی میکنم. نفسم را در سینه حبس کردهام، مبادا خاک آلوده بهشت زهرا به ریههایم نفوذ کند که یادم میآید کارگران بهشت زهرا هم میتوانند نفسشان را حبس کنند؟ آنهایی که بی هیچ بیمه، حق سختی کار، مراقبت بهداشتی و حتی لباس و ماسک ایمن بیش از هشت ساعت در روز آنجا کار میکنند.
به راستی این بهشت، قتلگاه زنان، مردان و کودکانی است که زیستشان با مرگ گره خوده است.
#بهشت_زهرا
#کرونا
@sarkhatism
🔴 گسست از فرهنگ عاشورایی گسست از جمهوری اسلامی
متن از «گروه نویسندگان #همراه_سرخط»
از متن:
🔺برای دورهای خوانش غربیای که از مناسک عاشورا و نسبتش با فرهنگ سیاسی شد این بود که عاشورا نمادینسازی مقابله با ستم در فرهنگ شیعه است. مبتنی بر همین خوانش تحلیلگران اروپایی از پتانسیل واقعی و عینی گره زدن عاشورا به مبارزه با ستم بود که گروهی از روشنفکران ایرانی در تاریخ مدرن بر این وجه سیاسی از عاشورا تاکید کردند. این تحلیل البته پربیراه نبود، لااقل در سراسر تاریخ مدرن ایران شاهدیم که چگونه بارها و بارها، فرهنگ عاشورایی و مستقیما مناسک عاشورا و مراسم سوگواری محرم، میانجیای برای مبارزه مردم با ستم مستقر و حتی سازماندهی عملی تظاهرات علیه سیستم سیاسی شده است. بنابراین این تحلیل درست، اما ناقص و درنتیجه خطرناک است!
🔺عاشورا فقط نمادینسازی فرهنگ مبارزه با ظلم نظم مستقر نیست، بلکه همزمان مبارزهی گروهی اقلیتی با ستم را نمادین میکند که در مبارزهی خود شکست میخورند، کشته میشوند و تنها رستگاری تاریخیشان، پاکبازی در ایستادگی تا پای جان است. عاشورا اسطورهپردازی تاریخ شکست در مقابله با ستم است، تقدیس مبارزهی باخته در سوگواری است. عاشورا سوگ ناتوانی از براندازی ستم با وجود بالاترین رشادتهاست.
🔺چه تصویری از آبان میبینیم؟ تمرکز صرف و بدون استراتژی بر کشتهشدهها، تاکید صرف بر کشتار و جنایتگری حکومت که اظهر من الشمس است، سوگواری برای شهیدان آبان و از این طریق زنده نگه داشتن آبان، همهی اینها در نهایت در یک شعار کلیدی نمادین میشود که بر در و دیوار شهر هم نگاشته شده: #محرم_ما_آبان_است. این رویکرد خطر پذیرش ستم، تقلیل مبارزه به سوگ و اعتراض و خطر منحل شدن در فرهنگ عاشورایی دارد.
🔺آیا به جای اینها بهتر نیست با عبور از فرهنگ عاشورایی بر تعرضات خود تاکید کنیم و بیاموزیم، بجای سوگ به جنگ ادامه دهیم، بهجای انتظار، به فکر استراتژی برای فتح باشیم و بجای #محرم_ما_آبان_است خواب و خوراک را با تاکید این واقعیت از ستمگران بگیریم که: #آبان_ادامه_دارد؟
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3iVJSPQ
متن از «گروه نویسندگان #همراه_سرخط»
از متن:
🔺برای دورهای خوانش غربیای که از مناسک عاشورا و نسبتش با فرهنگ سیاسی شد این بود که عاشورا نمادینسازی مقابله با ستم در فرهنگ شیعه است. مبتنی بر همین خوانش تحلیلگران اروپایی از پتانسیل واقعی و عینی گره زدن عاشورا به مبارزه با ستم بود که گروهی از روشنفکران ایرانی در تاریخ مدرن بر این وجه سیاسی از عاشورا تاکید کردند. این تحلیل البته پربیراه نبود، لااقل در سراسر تاریخ مدرن ایران شاهدیم که چگونه بارها و بارها، فرهنگ عاشورایی و مستقیما مناسک عاشورا و مراسم سوگواری محرم، میانجیای برای مبارزه مردم با ستم مستقر و حتی سازماندهی عملی تظاهرات علیه سیستم سیاسی شده است. بنابراین این تحلیل درست، اما ناقص و درنتیجه خطرناک است!
🔺عاشورا فقط نمادینسازی فرهنگ مبارزه با ظلم نظم مستقر نیست، بلکه همزمان مبارزهی گروهی اقلیتی با ستم را نمادین میکند که در مبارزهی خود شکست میخورند، کشته میشوند و تنها رستگاری تاریخیشان، پاکبازی در ایستادگی تا پای جان است. عاشورا اسطورهپردازی تاریخ شکست در مقابله با ستم است، تقدیس مبارزهی باخته در سوگواری است. عاشورا سوگ ناتوانی از براندازی ستم با وجود بالاترین رشادتهاست.
🔺چه تصویری از آبان میبینیم؟ تمرکز صرف و بدون استراتژی بر کشتهشدهها، تاکید صرف بر کشتار و جنایتگری حکومت که اظهر من الشمس است، سوگواری برای شهیدان آبان و از این طریق زنده نگه داشتن آبان، همهی اینها در نهایت در یک شعار کلیدی نمادین میشود که بر در و دیوار شهر هم نگاشته شده: #محرم_ما_آبان_است. این رویکرد خطر پذیرش ستم، تقلیل مبارزه به سوگ و اعتراض و خطر منحل شدن در فرهنگ عاشورایی دارد.
🔺آیا به جای اینها بهتر نیست با عبور از فرهنگ عاشورایی بر تعرضات خود تاکید کنیم و بیاموزیم، بجای سوگ به جنگ ادامه دهیم، بهجای انتظار، به فکر استراتژی برای فتح باشیم و بجای #محرم_ما_آبان_است خواب و خوراک را با تاکید این واقعیت از ستمگران بگیریم که: #آبان_ادامه_دارد؟
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3iVJSPQ
Telegraph
گسست از فرهنگ عاشورایی گسست از جمهوری اسلامی
عاشورا را اگر بهعنوان پدیدهای فرهنگی/سیاسی ببینیم، برای تاریخ مردم ستمدیده و استبدادزدهی این جغرافیا واجد معنایی پراهمیت است. اهمیتی ندارد تا چه حد مذهبی و معتقد باشید یا نباشید، عاشورا گویی نمادین شدنِ تاریخ سوگوار و شکستخوردهی مبارزه با ظلم و ستم در…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تظاهرات روز استقلال مردم افغانستان در کابل
امروز مردم افغانستان به خیابان آمدند و شعار زنده باد افغانستان سر دادند.
#مرگ_بر_طالبان
@sarkhatism
امروز مردم افغانستان به خیابان آمدند و شعار زنده باد افغانستان سر دادند.
#مرگ_بر_طالبان
@sarkhatism
Forwarded from کلکتیو ۹۸
۲۸ مرداد ۱۳۵۸ و فرمان جهاد آیت الله خمینی علیه کردستان
۲۸ مرداد ۱۳۵۸ یادرآور روزی است که آیت الله خمینی در حکمی که به فرمان «جهاد» مشهور شد از همه نیروهای مسلح خواست به بهانه حفظ امنیت و مقابله با «اشرار» به کردستان حمله کنند. نیروهای ارتش، سپاه و بسیج از هر سوی به این فرمان لبیک گفتند. در این فرمان آمده است: «به رییس کل ستاد ارتش و رییس کل ژاندارمری اسلامی و رییس پاسداران اکیدا دستور میدهم که به نیروهای اعزامی به منطقه کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند، تعقیب نمایند و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم و تمام مرزهای منطقه را سریعتر ببندید که اشرار به خارج نگریزند و اکیدا دستور میدهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد مواخذه شدید خواهد شد.»
اما چنین فرمانی در کدام بستر سیاسی و اجتماعی آن دوره صادر شد؟
تلاش کردیم در سالگرد 28 مرداد به چنین پرسشی پاسخ دهیم و دربارۀ اهمیت و فعلیت این واقعه برای اکنون تاریخی تأمل کنیم، گیریم هرچند کوتاه و مختصر.
https://bit.ly/37Q8cME
collective98@riseup.net
@collective98
۲۸ مرداد ۱۳۵۸ یادرآور روزی است که آیت الله خمینی در حکمی که به فرمان «جهاد» مشهور شد از همه نیروهای مسلح خواست به بهانه حفظ امنیت و مقابله با «اشرار» به کردستان حمله کنند. نیروهای ارتش، سپاه و بسیج از هر سوی به این فرمان لبیک گفتند. در این فرمان آمده است: «به رییس کل ستاد ارتش و رییس کل ژاندارمری اسلامی و رییس پاسداران اکیدا دستور میدهم که به نیروهای اعزامی به منطقه کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند، تعقیب نمایند و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم و تمام مرزهای منطقه را سریعتر ببندید که اشرار به خارج نگریزند و اکیدا دستور میدهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد مواخذه شدید خواهد شد.»
اما چنین فرمانی در کدام بستر سیاسی و اجتماعی آن دوره صادر شد؟
تلاش کردیم در سالگرد 28 مرداد به چنین پرسشی پاسخ دهیم و دربارۀ اهمیت و فعلیت این واقعه برای اکنون تاریخی تأمل کنیم، گیریم هرچند کوتاه و مختصر.
https://bit.ly/37Q8cME
collective98@riseup.net
@collective98
Telegraph
۲۸ مرداد ۱۳۵۸ و فرمان جهاد آیت الله خمینی علیه کردستان
Collective98 ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ یادرآور روزی است که آیت الله خمینی در حکمی که به فرمان «جهاد» مشهور شد از همه نیروهای مسلح خواست به بهانه حفظ امنیت و مقابله با «اشرار» به کردستان حمله کنند. نیروهای ارتش، سپاه و بسیج از هر سوی به این فرمان لبیک گفتند. در این فرمان…
Forwarded from منجنیق
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 «پریود»
گزارشی از مشکلات زنان عشایر و روستایی و شهری لُر
📍در این فیلم کوتاه که توسط «گروهی از فعالین زن لُر زاگرسْنشین» تهیه شده است، به مواجههی زنان عشایر و روستایی و شهری لُر، با مشکلات و باورهای غلطی که در ارتباط با پریود زنان وجود دارد پرداخته شده است.
از کانال وانو
@vaanou
@sarkhatism
گزارشی از مشکلات زنان عشایر و روستایی و شهری لُر
📍در این فیلم کوتاه که توسط «گروهی از فعالین زن لُر زاگرسْنشین» تهیه شده است، به مواجههی زنان عشایر و روستایی و شهری لُر، با مشکلات و باورهای غلطی که در ارتباط با پریود زنان وجود دارد پرداخته شده است.
از کانال وانو
@vaanou
@sarkhatism
طالبان و استفاده از «زور مشروع»
🔴 گزارشهای رسیده از افغانستان حاکی از آن است که نه تنها طالبان برخلاف تبلیغات جمهوری اسلامی و سایر شرکا تغییر نکرده بلکه کماکان در قامت یک نیروی ارتجاعی در حال «حکمرانی»ست. با عروج گروه طالبان در قامت یک دولت، باید از این به بعد منتظر ترهاتی نظیر این باشیم که این نیرو «قدرت انحصاری استفاده از زور مشروع» را دارد.
این دستگاهِ اعمال زور مشروع امروز اعلام کرده است که دست چند سارق را قطع خواهد کرد.
@sarkhatism
🔴 گزارشهای رسیده از افغانستان حاکی از آن است که نه تنها طالبان برخلاف تبلیغات جمهوری اسلامی و سایر شرکا تغییر نکرده بلکه کماکان در قامت یک نیروی ارتجاعی در حال «حکمرانی»ست. با عروج گروه طالبان در قامت یک دولت، باید از این به بعد منتظر ترهاتی نظیر این باشیم که این نیرو «قدرت انحصاری استفاده از زور مشروع» را دارد.
این دستگاهِ اعمال زور مشروع امروز اعلام کرده است که دست چند سارق را قطع خواهد کرد.
@sarkhatism
🔴 اصولا شیفتگی به هر پدیدهای با نابالغی و زوال شعور رابطه مستقیم دارد. در حوزه سیاسی مصداقهای چنین فقدان بلوغ و زوالی را میتوان در شیفتگان سلطنت که در عین حال سینهچاک آمریکایند سراغ گرفت. در فرودگاه کابل در آن روز اندوهبار اگر هواپیمایی از عربستان و جمهوری اسلامی و تایلند هم از زمین برمیخواست، مردم به دنبالش میدویدند و عدهای به همان شکل فاجعهبار از آن آویزان میشدند. با این منطق باید آنها را عاشقان عربستان و جمهوری اسلامی و تایلند مینامیدیم.
مسئله اما فقط کوررنگی درخصوص ارتباط بین حضور نظامی آمریکا در منطقه و رشد اسلامگرایی و انواع مداخلات سیاسی و کمکهای تسلیحاتی غرب برای شکلگیری جنبشهای بنیادگرای مذهبی نیست، بلکه مسئله اصلی این است که هر مداخله و اشغال نظامی نیاز به گفتارهای مشروعیتبخش در سطوح مختلف دارد و چنین وظيفهای در فضای مجازی بر عهده پادوهای سایبری سلطنتطلب و مزدوران دستراستیِ طرفدار آمریکا افتاده است.
@sarkhatism
مسئله اما فقط کوررنگی درخصوص ارتباط بین حضور نظامی آمریکا در منطقه و رشد اسلامگرایی و انواع مداخلات سیاسی و کمکهای تسلیحاتی غرب برای شکلگیری جنبشهای بنیادگرای مذهبی نیست، بلکه مسئله اصلی این است که هر مداخله و اشغال نظامی نیاز به گفتارهای مشروعیتبخش در سطوح مختلف دارد و چنین وظيفهای در فضای مجازی بر عهده پادوهای سایبری سلطنتطلب و مزدوران دستراستیِ طرفدار آمریکا افتاده است.
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❌مدیران هفت تپه خیّر و نیکوکار میشوند!
🔹بیش از ۷۰۰۰کارگر از کار بیکار شدهاند. سطح دستمزد پرداختیشان کمتر از خط فقر مطلق است. ماههاست همین حقوقهای ناچیز کارگران را هم پرداخت نکردهاند. بیثباتسازی شغلی را با انواع قراردادهای موقت و بیاعتبار تشدید کردهاند و در یک کلام: از کار کارگر فربه شدهاند و به پشتوانههای قانونی استثمار نیروی کار را حق خود کردهاند اما به یاد مولایشان، پلاستیک خیرات پر میکنند و فیلم میگیرند و با افتخار خود را مدیران هفتتپه معرفی میکنند.
ننگ بر شما کثافتهای خیّر
#هفت_تپه
@sarkhatism
🔹بیش از ۷۰۰۰کارگر از کار بیکار شدهاند. سطح دستمزد پرداختیشان کمتر از خط فقر مطلق است. ماههاست همین حقوقهای ناچیز کارگران را هم پرداخت نکردهاند. بیثباتسازی شغلی را با انواع قراردادهای موقت و بیاعتبار تشدید کردهاند و در یک کلام: از کار کارگر فربه شدهاند و به پشتوانههای قانونی استثمار نیروی کار را حق خود کردهاند اما به یاد مولایشان، پلاستیک خیرات پر میکنند و فیلم میگیرند و با افتخار خود را مدیران هفتتپه معرفی میکنند.
ننگ بر شما کثافتهای خیّر
#هفت_تپه
@sarkhatism