Forwarded from شورای صنفی دانشجویان علوم پزشکی تبریز
دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز با مطالبهی ادارهی شورایی دانشگاه در مقابل معاونت آموزشی علوم پزشکی تبریز واقع در محوطهی دانشگاه تبریز گرد هم آمدند.
در تجمع اعتراضی روز دوشنبه مورخه ۹۹/۱۰/۱، ابتدا دانشجویان جهت همفکری، در محل دانشکدهی پزشکی گرد هم جمع شدند و ساعت ۱۰ به محوطهی ساختمان معاونت آموزشی دانشگاه رفتند. در محوطهی ساختمان معاونت آموزشی و تا زمان شروع جلسهی شورای آموزشی، دانشجویان مختلف انتقادات خود به روند ادارهی دانشگاه را با جمعیت حاضرین درمیان گذاشتند و سپس در موعد شروع جلسهی شورای آموزشی دانشگاه، نمایندگان خود را انتخاب و برای مذاکره با شورای آموزشی به داخل فرستادند؛ اما با مخالفت شورای آموزشی و دست رد آنان به نمایندگان برای شرکت در شورای آموزشی مواجه شدند. اعضای شورای آموزشی حتی حاضر به گفتوگو با نمایندههای دانشجویان نشدند. پس از این بی احترامی و نادیده انگاشتن حضور جمعی، دانشجویان تصمیم گرفتند همگی وارد ساختمان معاونت شوند و شورای آموزشی را به پاسخگویی وادار کنند. دانشجویان با رعایت فاصله اجتماعی وارد ساختمان معاونت شدند ولی متاسفانه معاون آموزشی و همراهان تا ساعت ۱۲:۳۰ حاضر به پاسخگویی به دانشجویان نشد که به هر ترتیب با مقاومت دانشجویان روبهرو شده و حوالی ساعت ۱۲:۳۰ مجبور به قبول ۴ نفر از نمایندگان جمع برای گفتوگو شد؛ گفتوگوی یکساعتهای که حاصلی نداشت و ایشان نه تنها با اضافه شدن عضو دانشجو به شورای آموزشی دانشگاه (که در تجمعات و جلسات قبلی، مسئولین معاونت آموزشی با آن موافقت کرده بودند) ، که حتی با خواست دانشجویان برای امکان بازگشت به عقب در سوالات به صورت سابق نیز مخالفت نمود و تنها پذیرفت که بازگشت به عقب برای ۲۰ درصد از سوالات فعال باشد. پس از خروج نمایندگان از جلسه و اعلام بینتیجه ماندن آن، دانشجویان به صورت جمعی به طرف دفتر معاون آموزشی دانشگاه رفتند و از وی خواستند در میان جمع نظراتش را مطرح کند. این درخواست دانشجویان نیز با مقاومت بسیار آقای معاون روبهرو شد اما سرانجام و پس از اعتراضات فراوان، وی در سالن کنفرانس دفتر خود به گفتوگو با دانشجویان نشست و فیالواقع صحبت جدیدی هم مطرح نکرد و در عین حال که خود را از دانشجویان میدانست (!) ، پیشنهادها، استدلالها و درخواستهای متعدد دانشجویان را به طرق مختلف رد کرد. وی علیرغم اعلام مخالفت خود با اضافه شدن نمایندگانی از دانشجویان به شورای آموزشی، وقتی با مقاومت و اصرار جمعی دانشجویان روبهرو شد، یک هفته وقت خواست تا آییننامهای که طی چند ماه و با زحمت بسیار دانشجویان، برای نحوه اضافه شدن نمایاندگان گروههای مختلف دانشجویی به شورای آموزشی نگاشته شده است را مطالعه کند و نظر نهایی خود را اعلام کند. از صمیم قلب امیدواریم که نظر نهایی آقای معاون برخلاف نظر اولیهش باشد و ایشان به شورای واقعی و خواست جمعی دانشجویان پشت نکند.
پیگیریهای دانشجویان برای مطالبات خود به اینجا ختم نخواهد شد و باید دانشجویان به دنبال راهی باشند که نگذارند عدهای بیش از این از فضای آکادمیک حذفشان کنند. اگرچه نگاه مسئولین این است که نباید مطالبات دانشجویان به سرانجام برسد، اما بزرگترین دستاورد حرکات اینچنینی، اتحاد و همدلی دانشجویان و اعلام حضور آنهاست. ما زیر بار حذف کردنتان نخواهیم رفت!
@senfi_tbzmed
@tbzmed_anjoman
در تجمع اعتراضی روز دوشنبه مورخه ۹۹/۱۰/۱، ابتدا دانشجویان جهت همفکری، در محل دانشکدهی پزشکی گرد هم جمع شدند و ساعت ۱۰ به محوطهی ساختمان معاونت آموزشی دانشگاه رفتند. در محوطهی ساختمان معاونت آموزشی و تا زمان شروع جلسهی شورای آموزشی، دانشجویان مختلف انتقادات خود به روند ادارهی دانشگاه را با جمعیت حاضرین درمیان گذاشتند و سپس در موعد شروع جلسهی شورای آموزشی دانشگاه، نمایندگان خود را انتخاب و برای مذاکره با شورای آموزشی به داخل فرستادند؛ اما با مخالفت شورای آموزشی و دست رد آنان به نمایندگان برای شرکت در شورای آموزشی مواجه شدند. اعضای شورای آموزشی حتی حاضر به گفتوگو با نمایندههای دانشجویان نشدند. پس از این بی احترامی و نادیده انگاشتن حضور جمعی، دانشجویان تصمیم گرفتند همگی وارد ساختمان معاونت شوند و شورای آموزشی را به پاسخگویی وادار کنند. دانشجویان با رعایت فاصله اجتماعی وارد ساختمان معاونت شدند ولی متاسفانه معاون آموزشی و همراهان تا ساعت ۱۲:۳۰ حاضر به پاسخگویی به دانشجویان نشد که به هر ترتیب با مقاومت دانشجویان روبهرو شده و حوالی ساعت ۱۲:۳۰ مجبور به قبول ۴ نفر از نمایندگان جمع برای گفتوگو شد؛ گفتوگوی یکساعتهای که حاصلی نداشت و ایشان نه تنها با اضافه شدن عضو دانشجو به شورای آموزشی دانشگاه (که در تجمعات و جلسات قبلی، مسئولین معاونت آموزشی با آن موافقت کرده بودند) ، که حتی با خواست دانشجویان برای امکان بازگشت به عقب در سوالات به صورت سابق نیز مخالفت نمود و تنها پذیرفت که بازگشت به عقب برای ۲۰ درصد از سوالات فعال باشد. پس از خروج نمایندگان از جلسه و اعلام بینتیجه ماندن آن، دانشجویان به صورت جمعی به طرف دفتر معاون آموزشی دانشگاه رفتند و از وی خواستند در میان جمع نظراتش را مطرح کند. این درخواست دانشجویان نیز با مقاومت بسیار آقای معاون روبهرو شد اما سرانجام و پس از اعتراضات فراوان، وی در سالن کنفرانس دفتر خود به گفتوگو با دانشجویان نشست و فیالواقع صحبت جدیدی هم مطرح نکرد و در عین حال که خود را از دانشجویان میدانست (!) ، پیشنهادها، استدلالها و درخواستهای متعدد دانشجویان را به طرق مختلف رد کرد. وی علیرغم اعلام مخالفت خود با اضافه شدن نمایندگانی از دانشجویان به شورای آموزشی، وقتی با مقاومت و اصرار جمعی دانشجویان روبهرو شد، یک هفته وقت خواست تا آییننامهای که طی چند ماه و با زحمت بسیار دانشجویان، برای نحوه اضافه شدن نمایاندگان گروههای مختلف دانشجویی به شورای آموزشی نگاشته شده است را مطالعه کند و نظر نهایی خود را اعلام کند. از صمیم قلب امیدواریم که نظر نهایی آقای معاون برخلاف نظر اولیهش باشد و ایشان به شورای واقعی و خواست جمعی دانشجویان پشت نکند.
پیگیریهای دانشجویان برای مطالبات خود به اینجا ختم نخواهد شد و باید دانشجویان به دنبال راهی باشند که نگذارند عدهای بیش از این از فضای آکادمیک حذفشان کنند. اگرچه نگاه مسئولین این است که نباید مطالبات دانشجویان به سرانجام برسد، اما بزرگترین دستاورد حرکات اینچنینی، اتحاد و همدلی دانشجویان و اعلام حضور آنهاست. ما زیر بار حذف کردنتان نخواهیم رفت!
@senfi_tbzmed
@tbzmed_anjoman
🔴 زن عرب خوزستانی در کشاکش سلطه و ستم
از متن:
این زنان از سویی به خاطر زن بودنشان مورد تبعیض واقع میشوند که این درد مشترکشان با سایر زنان از جمله فمنیستهای مناطق مرکزی یا فارس در ایران است. ولی از سوی دیگر، این زنان مورد تبعیض لایهای دیگر از ستم نیز قرار دارند و آن هم به خاطر ملیت آنان است و از این رو با تبعیض مضاعفی مواجهاند. به عنوان مثال در مقام مقایسه، اگر زنی از مناطق مرکزی ایران، پایتخت و شهرهای بزرگ بازداشت شود، میبینیم که فشار رسانهای و فشار مدنی و حتی فشار از خارج از کشور بر جمهوری اسلامی برای پاسخگویی بسیار بیشتر است. در مقابل اگر زنی از منطقهای حاشیهای یا از استانی به مهمی اقلیم اهواز و یا زنی از اقلیتها بازداشت و زندانی شود، فشارهای به جمهوری اسلامی به همان میزان نیست. زیرا نظام جمهوری اسلامی میتواند بهراحتی به آنها تهمتهایی بزند که افکار عمومی و مردم را قانع کند که بازداشت و زندان سزاوار آنهاست. تهمتهایی نظیر تجزیهطلبی، وهابیت و ارتباط با نیروهای مخالف در خارج از کشور. از این رو زنان عرب فعال هم با مردسالاری جامعه خود و سنتهای ارتجاعی و هم با قانون مردسالارانه دولت جمهوری اسلامی و همچنین متأسفانه احساسات نژادپرستانهای که بر برخی فعالان مدنی و رسانهای حاکم است، باید بجنگند.
https://www.radiozamaneh.com/562289?fbclid=IwAR3GikOxjADpvkfjrTVcPwGHS0XpOORYjFO4c5kaO4CYD4sGL67rz5pHksc
@sarkhatism
از متن:
این زنان از سویی به خاطر زن بودنشان مورد تبعیض واقع میشوند که این درد مشترکشان با سایر زنان از جمله فمنیستهای مناطق مرکزی یا فارس در ایران است. ولی از سوی دیگر، این زنان مورد تبعیض لایهای دیگر از ستم نیز قرار دارند و آن هم به خاطر ملیت آنان است و از این رو با تبعیض مضاعفی مواجهاند. به عنوان مثال در مقام مقایسه، اگر زنی از مناطق مرکزی ایران، پایتخت و شهرهای بزرگ بازداشت شود، میبینیم که فشار رسانهای و فشار مدنی و حتی فشار از خارج از کشور بر جمهوری اسلامی برای پاسخگویی بسیار بیشتر است. در مقابل اگر زنی از منطقهای حاشیهای یا از استانی به مهمی اقلیم اهواز و یا زنی از اقلیتها بازداشت و زندانی شود، فشارهای به جمهوری اسلامی به همان میزان نیست. زیرا نظام جمهوری اسلامی میتواند بهراحتی به آنها تهمتهایی بزند که افکار عمومی و مردم را قانع کند که بازداشت و زندان سزاوار آنهاست. تهمتهایی نظیر تجزیهطلبی، وهابیت و ارتباط با نیروهای مخالف در خارج از کشور. از این رو زنان عرب فعال هم با مردسالاری جامعه خود و سنتهای ارتجاعی و هم با قانون مردسالارانه دولت جمهوری اسلامی و همچنین متأسفانه احساسات نژادپرستانهای که بر برخی فعالان مدنی و رسانهای حاکم است، باید بجنگند.
https://www.radiozamaneh.com/562289?fbclid=IwAR3GikOxjADpvkfjrTVcPwGHS0XpOORYjFO4c5kaO4CYD4sGL67rz5pHksc
@sarkhatism
Radiozamaneh
زن عرب خوزستانی در کشاکش سلطه و ستم
موقعیت کنونی زنان عرب، درهمتنیدگی ستمهای طبقاتی، جنسیتی و ملی را رو در روی ما قرار میدهد. برای بررسی بیشتر وضعیت زنان عرب با منا سیلاوی، فعال حقوق زنان و از مؤسسان «سازمان صدای زنان اهوازی» گفتوگویی کردیم.
Forwarded from منجنیق
فلاخن شمارهی صد و هفتاد و چهارم. شورا میتوانست زندگی کارگران را تغییر دهد
گفتوگو با یک کارگر کارخانههای برنز و سایپا
از مجموعهی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
در صد و هفتاد و چهارمین فلاخن گفتوگویی را خواهید خواند با یک کارگر کارخانههای برنز و سایپا در سالهای ابتدایی پس از سرنگونی پهلوی و پیش از استیلای جمهوری اسلامی، اولی کارگاهی کوچک با شورایی کمتوان و دومی کارخانهیی بزرگ با شورایی قدرتمند. از اینکه شورا در این دو مرکز تولیدی چگونه تشکیل شد، چه کارهای انجام داد، مرتکب چه اشتباهاتی شد و سرانجام چگونه از بین رفت. در بخش اشارهی این گفتوگو میخوانیم: «در بخش نکتههای منجنیقیِ جلد اول کتاب "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" نوشته بودیم: "آگاهیم که میشد دهها مصاحبهی دیگر را به این مجموعه افزود. وسوسهیی که موجب شد حتا تا آخرین لحظات اتمام صفحهبندی، مصاحبهها ادامه داشته باشند. با اینحال در لحظهیی باید تصمیم میگرفتیم که [کتاب] را منتشر کنیم وگرنه چندین ماه دیگر میرفت و ما هنوز درگیر مصاحبه کردن میماندیم." اکنون به شکل کاملن معکوسی، حجم زیاد کارهای در دست انجام و وظایف و مسئولیتهای بر زمینمانده چنان است که اگر بخواهیم منتظر شویم شمار مصاحبهها به تعداد مناسب برای انتشار جلد دوم این کتاب برسد، ممکن است ماهها به طول بینجامد و در نهایت زمانی کتاب آمادهی انتشار شود که دیر شده باشد یا اساسن از دستور کار خارج شده باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم مصاحبههای انجامشده را به ترتیب منتشر کنیم و در حین انتشارِ آنها، مصاحبههای دیگر و بیشتری نیز انجام دهیم. از شرایط اضطراریای سخن میگوییم که در مقدمهی همان کتاب در مورد آن نوشته بودیم: "به بحث گذاشتن تجربهیی سرکوبشده و البته شکستخورده در گذشته، در روزهای بعد از خیزش دیماه به معنای به بحث گذاشتن روزهای آینده است. بحثی که نیازمندیم از همین امروز و همین حالا آن را آغاز کنیم، آن را ترویج کنیم و آن را سازماندهی کنیم." بنابراین در انتظار روزهای آینده ماندن برای ارائهی اثری بینقص کاری عبث و بیهوده است، انتظار روزهای آینده را باید با امیدی ایجابی و فعال درهم آمیخت که "نومید مردم را معادی مقدر نیست" و البته چنانکه تاکید کرده بودیم "مبارزه چک تضمینی نیست. مبارزه نبردی واقعی با نیروهایی واقعی است و سرنوشت آن را ابتکار عملها و خلاقیتهایی تعیین خواهد کرد که در میدان نبرد شکل خواهند گرفت و آزموده خواهند شد." این مصاحبهها را باید در امتداد جلد اول کتاب "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" خواند و البته در خلال انتشار آنها یا بعد از به حد نصاب رسیدن آنها، جمعبندی دیگری نیز بر جمعبندی پیشین افزوده خواهد شد. لازم به تاکید و یادآوری است که در نکتههای منجنیقی نوشته بودیم: "آگاهانه بخشهایی از مصاحبهها که به تحلیلهای سیاسی روز مربوط میشد، از درون مصاحبهها حذف شده است." و همچنین "زندگی گذشته و آیندهی مصاحبهشونده و نیز موضع سیاسی او در لحظهی وقوع، درست در لحظهی مصاحبه برای ما فاقد اهمیت بوده است" چرا که اصلیترین دلیل انجام این مصاحبهها نه موضع سیاسی مصاحبهشونده بلکه "حضور او در محل وقوع" بوده است. بعد از انتشار جلد اول کتابِ "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" از جانب برخی از رفقا به دلیل انجام برخی از مصاحبهها یا عدم انجام مصاحبههای دیگری مورد انتقاد قرار گرفتیم، صمیمانه امیدواریم اینبار رفقا ما را یاری دهند تا بتوانیم با کسان دیگری نیز که تجربهی مستقیمی از شوراها و کمیتههای کارخانهها، دانشگاهها، مدارس، ادارات، پادگانها، روستاها، محلات، مناطق خارج از محدوده و هر جای دیگری که شوراها و کمیتهها از درون انقلاب روییدند، دارند مصاحبه کنیم و تجارب بیشتری را در اختیار عموم بگذاریم.» در فلاخن صد و هفتاد و چهارم به گذشته میرویم تا از آنجا به آینده نظر کنیم، از گذشتهیی رستگارنشده به آیندهیی که میآید و در آن یا پیروز خواهیم شد یا دشمن به استخوانهای مردگانمان نیز رحم نخواهد کرد.
#آلترناتیو_ما_شوراست #منجنیق #فلاخن #تاریخ_مفقود_شوراهای_۵۷
فلاخن صد و هفتاد و چهارم را بخوانید:
گفتوگو با یک کارگر کارخانههای برنز و سایپا
از مجموعهی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
در صد و هفتاد و چهارمین فلاخن گفتوگویی را خواهید خواند با یک کارگر کارخانههای برنز و سایپا در سالهای ابتدایی پس از سرنگونی پهلوی و پیش از استیلای جمهوری اسلامی، اولی کارگاهی کوچک با شورایی کمتوان و دومی کارخانهیی بزرگ با شورایی قدرتمند. از اینکه شورا در این دو مرکز تولیدی چگونه تشکیل شد، چه کارهای انجام داد، مرتکب چه اشتباهاتی شد و سرانجام چگونه از بین رفت. در بخش اشارهی این گفتوگو میخوانیم: «در بخش نکتههای منجنیقیِ جلد اول کتاب "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" نوشته بودیم: "آگاهیم که میشد دهها مصاحبهی دیگر را به این مجموعه افزود. وسوسهیی که موجب شد حتا تا آخرین لحظات اتمام صفحهبندی، مصاحبهها ادامه داشته باشند. با اینحال در لحظهیی باید تصمیم میگرفتیم که [کتاب] را منتشر کنیم وگرنه چندین ماه دیگر میرفت و ما هنوز درگیر مصاحبه کردن میماندیم." اکنون به شکل کاملن معکوسی، حجم زیاد کارهای در دست انجام و وظایف و مسئولیتهای بر زمینمانده چنان است که اگر بخواهیم منتظر شویم شمار مصاحبهها به تعداد مناسب برای انتشار جلد دوم این کتاب برسد، ممکن است ماهها به طول بینجامد و در نهایت زمانی کتاب آمادهی انتشار شود که دیر شده باشد یا اساسن از دستور کار خارج شده باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم مصاحبههای انجامشده را به ترتیب منتشر کنیم و در حین انتشارِ آنها، مصاحبههای دیگر و بیشتری نیز انجام دهیم. از شرایط اضطراریای سخن میگوییم که در مقدمهی همان کتاب در مورد آن نوشته بودیم: "به بحث گذاشتن تجربهیی سرکوبشده و البته شکستخورده در گذشته، در روزهای بعد از خیزش دیماه به معنای به بحث گذاشتن روزهای آینده است. بحثی که نیازمندیم از همین امروز و همین حالا آن را آغاز کنیم، آن را ترویج کنیم و آن را سازماندهی کنیم." بنابراین در انتظار روزهای آینده ماندن برای ارائهی اثری بینقص کاری عبث و بیهوده است، انتظار روزهای آینده را باید با امیدی ایجابی و فعال درهم آمیخت که "نومید مردم را معادی مقدر نیست" و البته چنانکه تاکید کرده بودیم "مبارزه چک تضمینی نیست. مبارزه نبردی واقعی با نیروهایی واقعی است و سرنوشت آن را ابتکار عملها و خلاقیتهایی تعیین خواهد کرد که در میدان نبرد شکل خواهند گرفت و آزموده خواهند شد." این مصاحبهها را باید در امتداد جلد اول کتاب "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" خواند و البته در خلال انتشار آنها یا بعد از به حد نصاب رسیدن آنها، جمعبندی دیگری نیز بر جمعبندی پیشین افزوده خواهد شد. لازم به تاکید و یادآوری است که در نکتههای منجنیقی نوشته بودیم: "آگاهانه بخشهایی از مصاحبهها که به تحلیلهای سیاسی روز مربوط میشد، از درون مصاحبهها حذف شده است." و همچنین "زندگی گذشته و آیندهی مصاحبهشونده و نیز موضع سیاسی او در لحظهی وقوع، درست در لحظهی مصاحبه برای ما فاقد اهمیت بوده است" چرا که اصلیترین دلیل انجام این مصاحبهها نه موضع سیاسی مصاحبهشونده بلکه "حضور او در محل وقوع" بوده است. بعد از انتشار جلد اول کتابِ "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" از جانب برخی از رفقا به دلیل انجام برخی از مصاحبهها یا عدم انجام مصاحبههای دیگری مورد انتقاد قرار گرفتیم، صمیمانه امیدواریم اینبار رفقا ما را یاری دهند تا بتوانیم با کسان دیگری نیز که تجربهی مستقیمی از شوراها و کمیتههای کارخانهها، دانشگاهها، مدارس، ادارات، پادگانها، روستاها، محلات، مناطق خارج از محدوده و هر جای دیگری که شوراها و کمیتهها از درون انقلاب روییدند، دارند مصاحبه کنیم و تجارب بیشتری را در اختیار عموم بگذاریم.» در فلاخن صد و هفتاد و چهارم به گذشته میرویم تا از آنجا به آینده نظر کنیم، از گذشتهیی رستگارنشده به آیندهیی که میآید و در آن یا پیروز خواهیم شد یا دشمن به استخوانهای مردگانمان نیز رحم نخواهد کرد.
#آلترناتیو_ما_شوراست #منجنیق #فلاخن #تاریخ_مفقود_شوراهای_۵۷
فلاخن صد و هفتاد و چهارم را بخوانید:
Forwarded from منجنیق
falakhan174.pdf
831.1 KB
@ManjanighCollective
شورا میتوانست زندگی کارگران را تغییر دهد
گفتوگو با یک کارگر کارخانههای برنز و سایپا
از مجموعهی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
شورا میتوانست زندگی کارگران را تغییر دهد
گفتوگو با یک کارگر کارخانههای برنز و سایپا
از مجموعهی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
Forwarded from رگبار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴دانشآموزان شهر ایذه استان خوزستان، در پی یک فراخوان مجازی، در ادارهی آموزش و پرورش تجمع کردند.
آنها شعار «ما امتحان نمیدیم» سرمیدهند و با اشاره به مجازی بودن کلاسها، معتقدند که امتحانات نوبت اول نباید حضوری برگزار شوند.
با توجه به محرومیت شدید و عدم توانایی برای پرداخت هزینههای اینترنت و خرید لوازم الکترونیکی، واضح است که آموزش مجازی برای دانشآموزان این استان کم برخوردار، بسیار بیکیفیت بوده است.
@ragbaarchannel 🚩
آنها شعار «ما امتحان نمیدیم» سرمیدهند و با اشاره به مجازی بودن کلاسها، معتقدند که امتحانات نوبت اول نباید حضوری برگزار شوند.
با توجه به محرومیت شدید و عدم توانایی برای پرداخت هزینههای اینترنت و خرید لوازم الکترونیکی، واضح است که آموزش مجازی برای دانشآموزان این استان کم برخوردار، بسیار بیکیفیت بوده است.
@ragbaarchannel 🚩
🔴 #سرخط : شامگاه ۲۴ آذرماه "مکیه نیسی" زندانی عرب محبوس در بند زنان زندان سپیدار اهواز که در قرنطینه بهسر میبرد، در اثر بیتوجهی مسئولان جان خود را از دست داد.
@sarkhatism
@sarkhatism
🔴 روزگار کودکانِ تهیدست در ایران:
ویدئوی اول: اهواز، کوت عبدالله
ویدئوی دوم: لرستان، کوهدشت
@sarkhatism
ویدئوی اول: اهواز، کوت عبدالله
ویدئوی دوم: لرستان، کوهدشت
@sarkhatism
🔴 فرشته کوهستانی، فعال حقوق زنان افغانستان ترور شد
فرشته کوهستانی، فعال حقوق زنان همراه با برادرش در تیراندازی مردان مسلح ناشناس کشته شد.
وزارت کشور افغانستان ترور فرشته کوهستانی را تایید کرده است اما میگوید که برادر او در تیراندازی مهاجمان زخمی شده است.
@sarkhatism
فرشته کوهستانی، فعال حقوق زنان همراه با برادرش در تیراندازی مردان مسلح ناشناس کشته شد.
وزارت کشور افغانستان ترور فرشته کوهستانی را تایید کرده است اما میگوید که برادر او در تیراندازی مهاجمان زخمی شده است.
@sarkhatism
🔴 #علیه_فراموشی
سعید رضایی، ۲۶ساله، کشتیگیر و کارگر از #جان_فشانان اعتراضات #آبان۹۸
#آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #به_یاد_آر #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@sarkhatism
سعید رضایی، ۲۶ساله، کشتیگیر و کارگر از #جان_فشانان اعتراضات #آبان۹۸
#آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #به_یاد_آر #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@sarkhatism
🔴 #علیه_فراموشی
حسین غزلاوی، ۲۸ ساله، کارگر ساختمانی، از #جان_فشانان اعتراضات #آبان۹۸
#آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #به_یاد_آر #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@sarkhatism
حسین غزلاوی، ۲۸ ساله، کارگر ساختمانی، از #جان_فشانان اعتراضات #آبان۹۸
#آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #به_یاد_آر #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@sarkhatism
Forwarded from دستفروشان
🔴سهم بچههای دستفروش از آموزش عمومی بیگاریه!
دور و بر ما پر از بچههاییه که به جای نشستن سر کلاس درس، دارن داد میزنن آدامس و فال و جوراب و شال بفروشند.
بچههایی که دفترهایی رو میفروشند که خودشون هرگز داخلش نمینویسند، جامدادیهایی رو میفروشن که برای خودشون هرگز بوی مدرسه نمیگیره.
🔺این بچه ها ساعتهای طولانی کار میکنند، مورد خشونت قرار میگیرند، دستمالی میشن و تمام توانشون رو میذارن که از دست پلیس و اورژانس اجتماعی در برن، چون جز تحقیر و کتک و نهایتا زندان بهزیستی هیچی عایدشون نمیشه.
هیچ کدوم از مسولین از خودشون نمیپرسن این بچه ها چرا باید کار بکنند، هیچ کدوم نمیپرسن چرا حق #آموزش_عمومی رایگان از اینها دریغ شده؟
🔺با بحران #کرونا هر روز دانشآموزای بیشتری به خاطر نداشتن موبایل ترک تحصیل میکنند، هر روز دانشآموزای بیشتری بهخاطر جمع کردن پول موبایل مجبور به #دستفروشی میشن و ما تا بحال ندیدیم هیچ مسئولی، فکری به حال اینها بکنه، تا بحال پلیس و #اورژانس_اجتماعی برخوردی جز تحقیر و کتک با اینها داشته باشند!
بیجا کردن که #حق_تحصیل_رایگان رو از این بچهها گرفتن، غلط کردن که خانوادهها رو به این فقر و فلاکت انداختن که بچه هاشون به جای تحصیل باید کار کنند.
#کودکان_کار
@Dastforoushaan
دور و بر ما پر از بچههاییه که به جای نشستن سر کلاس درس، دارن داد میزنن آدامس و فال و جوراب و شال بفروشند.
بچههایی که دفترهایی رو میفروشند که خودشون هرگز داخلش نمینویسند، جامدادیهایی رو میفروشن که برای خودشون هرگز بوی مدرسه نمیگیره.
🔺این بچه ها ساعتهای طولانی کار میکنند، مورد خشونت قرار میگیرند، دستمالی میشن و تمام توانشون رو میذارن که از دست پلیس و اورژانس اجتماعی در برن، چون جز تحقیر و کتک و نهایتا زندان بهزیستی هیچی عایدشون نمیشه.
هیچ کدوم از مسولین از خودشون نمیپرسن این بچه ها چرا باید کار بکنند، هیچ کدوم نمیپرسن چرا حق #آموزش_عمومی رایگان از اینها دریغ شده؟
🔺با بحران #کرونا هر روز دانشآموزای بیشتری به خاطر نداشتن موبایل ترک تحصیل میکنند، هر روز دانشآموزای بیشتری بهخاطر جمع کردن پول موبایل مجبور به #دستفروشی میشن و ما تا بحال ندیدیم هیچ مسئولی، فکری به حال اینها بکنه، تا بحال پلیس و #اورژانس_اجتماعی برخوردی جز تحقیر و کتک با اینها داشته باشند!
بیجا کردن که #حق_تحصیل_رایگان رو از این بچهها گرفتن، غلط کردن که خانوادهها رو به این فقر و فلاکت انداختن که بچه هاشون به جای تحصیل باید کار کنند.
#کودکان_کار
@Dastforoushaan
سرخط
Video
🔴 #سرخط : مشاور وزیر بهداشت کشور که خودش میگوید کلی بروبیای علمی در دنیا دارد، معتقد است زنان باید سعی کنند تا زیر ۲۰ سالگی حامله شوند و در راستای هدف سیاسی اجتماعی دولت هر کدام ۴ بچه بزایند و نرخ رشد جمعیت را بالا ببرند.
او که صریحا از آمار دقیق سن فعال شدن و غیرفعال شدن تخمدانهای زنان (با اشارهای بر شکم خودش!) صحبت میکند، حمایت از کودکهمسری یا بقول خودش «کودکآوری و از این مزخرفات» را کتمان میکند. اکبری با افتخار میگوید با اینکه تخمدان خیلی از دختربچهها از سن ۱۰ سالگی فعال و آماده باروری میشود و سن مکلف شدن دختران و روزهداری ۹ سالگی است، ایران سن ۱۳ سالگی را مبنای قانونی ازدواج و تولید مثل زنان میداند.
ترویج و حمایت از ازدواج زودهنگام کودکان و به دنبال آن بارداریهایی که میتواند با خطر مرگ کودکان همراه باشد، به این صراحت در رسانه ملی اگرچه بیسابقه نیست اما کمسابقه و بسیار وقیحانه است.
در کشوری که زنها ماشین جوجهکشی سیاستمدارانی هستند که به کمتر از تولید ۴ بچه رضایت نمیدهند باید هم فرانسویها و کاناداییها و انگلیسیها و ژاپنیها و آمریکاییها الگوی افزایش جمعیت باشند. جمعیتی که هوای سالمی برای تنفس ندارد و تا چندی دیگر در معرض بحران بسیار جدی آب قرار خواهد گرفت، جمعیتی که نه تنها از حق اولیه آموزش رایگان برخوردار نخواهد شد، بلکه در معرض کولبری و کار کودک و ... قرار خواهد گرفت تا اگر ناچار به خودکشی نشد، بتواند درس بخواند تا تبدیل به نیروی کار ارزان شود و اگر کار نبود به صف طویل ارتش ذخیره کار بپیوندد. جمعیتی که اگر دختر به دنیا آمد با کمک چتر حمایتی قانون و شرع و انواع و اقسام تبعیضهای جنسیتی مورد خشونت قرار بگیرد یا به قتل برسد. جمعیتی که اگر حرفی مغایر با نظام سلطه اسلامی بزند به اخلال در امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی متهم شود. و جمعیتی که حکومت وقتش حتی قادر به تهیه و عرضه عادلانه پوشک و شیرخشکاش نیست...
@sarkhatism
او که صریحا از آمار دقیق سن فعال شدن و غیرفعال شدن تخمدانهای زنان (با اشارهای بر شکم خودش!) صحبت میکند، حمایت از کودکهمسری یا بقول خودش «کودکآوری و از این مزخرفات» را کتمان میکند. اکبری با افتخار میگوید با اینکه تخمدان خیلی از دختربچهها از سن ۱۰ سالگی فعال و آماده باروری میشود و سن مکلف شدن دختران و روزهداری ۹ سالگی است، ایران سن ۱۳ سالگی را مبنای قانونی ازدواج و تولید مثل زنان میداند.
ترویج و حمایت از ازدواج زودهنگام کودکان و به دنبال آن بارداریهایی که میتواند با خطر مرگ کودکان همراه باشد، به این صراحت در رسانه ملی اگرچه بیسابقه نیست اما کمسابقه و بسیار وقیحانه است.
در کشوری که زنها ماشین جوجهکشی سیاستمدارانی هستند که به کمتر از تولید ۴ بچه رضایت نمیدهند باید هم فرانسویها و کاناداییها و انگلیسیها و ژاپنیها و آمریکاییها الگوی افزایش جمعیت باشند. جمعیتی که هوای سالمی برای تنفس ندارد و تا چندی دیگر در معرض بحران بسیار جدی آب قرار خواهد گرفت، جمعیتی که نه تنها از حق اولیه آموزش رایگان برخوردار نخواهد شد، بلکه در معرض کولبری و کار کودک و ... قرار خواهد گرفت تا اگر ناچار به خودکشی نشد، بتواند درس بخواند تا تبدیل به نیروی کار ارزان شود و اگر کار نبود به صف طویل ارتش ذخیره کار بپیوندد. جمعیتی که اگر دختر به دنیا آمد با کمک چتر حمایتی قانون و شرع و انواع و اقسام تبعیضهای جنسیتی مورد خشونت قرار بگیرد یا به قتل برسد. جمعیتی که اگر حرفی مغایر با نظام سلطه اسلامی بزند به اخلال در امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی متهم شود. و جمعیتی که حکومت وقتش حتی قادر به تهیه و عرضه عادلانه پوشک و شیرخشکاش نیست...
@sarkhatism