سلام به پروانه‌های توی گلوش

‏کاش بغل یه وسیله شخصی بود، میرفتی سراغ کمد و بازش میکردی و بغلت رو از توش برمیداشتی و آروم میگرفتی.

میو

من نوتیفیکیشن نمی‌خوام، من قرار قهوه و بغل می‌خوام.

کنکور

It was for all the wrong reasons.

سوپرپاورم، بردن مکالمات به سمت پایانه؛ هر مکالمه‌ای، با هرکس!

لطفا یک عکس که رنگ آبی دارد بفرستید 🥺

یک عکس که سبز

یک عکس که قرمز

یک عکس که غذا سوژهٔ اصلی است 🥺

بعدش بیاید ماچتون کنم :**

پشیمون نیستم ولی در رنجم. همواره.

کاش آدما مجبورمون نکنن از رنج بودن رنج‌هامون دفاع کنیم.

برای چیزهای اشتباهی نگران هستی.

یک آرزوی راحت اینجا بنویسید، شاید براورده شد.

امروز از اون روزهاست که هرچی بیشتر امروز میشه، بیشتر کاش بیدار نشده بودم.

حالا دو دقیقه هم محصولات مرتبط با هوشنگ ابتهاجتون رو پروموت نکنید، بخدا بیزنس شما قبل از این پروموشن هم محکوم به شکست بوده.

کاش زمستان بود. می‌پیچیدم توی ملافه و چای مزه‌ی بهتری می‌داد. پنکه‌ی سقفی سکوت می‌کرد و نیاز نبود روزی دو بار دوش بگیرم. کاش زمستان بود. شب طول می‌کشید و طول می‌کشید و طول می‌کشید. لباس‌های کلفت و پشمی آدم‌ها را زیباتر نشان می‌داد و ماه نیازی نداشت برای خودنمایی، هر غروب با خورشید بجنگد. کاش زمستان بود. بخاری را زیاد می‌کردم تا کبوتری که توی لوله‌اش زندگی می‌کند حالِ بهتری داشته باشد. کاش برف می‌بارید. و گلدان‌ها زود به زود خشک نمی‌شدند. و ماشین‌ها با سرعتِ زیاد از چهارراه‌ها نمی‌گذشتند. کاش زمستان بود و آه کشیدنم شبیه به بخاری که هوا را در آغوش می‌گیرد، دیده می‌شد.