Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴پیام خاتمی
قسمت سوم👇👇👇👇
۴- اگر یکی از بنیادی ترین شرطها و لازمههای دموکراسی و نظام حکمرانی خوب مسؤولیتپذیریِ قدرت است و قدرت اگر به خود رها شود طبیعتاً به خودکامگی خواهد گرایید، وقتی حاکمیت یا بخشهایی از آن احساس نیازی به اصلاحطلبان و غیراصلاحطلبان مستقل و خردورز و در واقع مردم نمی کند و آنان را نمی پذیرد، چه رسد به این که حاضر به گفت و گو با آنها شود، اگر همهٔ کسانی که خیرخواه کشور و ملتاند در کنار هم باشند و به درک متقابل برسند، قادر خواهند بود که حاکمیت را قانع و حتی وادار به گفت و گو کنند و در نتیجه زمینه مسؤولیتپذیری و اصلاح آن را فراهم آورند.
۵- و علاوه بر گفت و گو: اینک که کشور با مشکلات و خطرات فراوان روبرو است اصلاحطلبان (و حتی غیراصلاحطلبان) در ضمن حفظ موضع انتقادی (و نه تخریبی) خود باید بدانند و بگویند که راه حل برونرفت از مشکلات چیست؟ و بر فرض که کار به دست آنان بدهند راهکارهای عملی، واقعگرا و مفید برای حل مشکلات دارند و آنها را هم به مردم و به حاکمیت عرضه کنند.
مطالبِ فراوانِ دیگری نیز هست که بیان آنها را به مجال دیگری موکول می کنم.
برای حزب اتحاد ملت ایران و همهٔ خیرخواهان میهن و ملت آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم و امیدوارم که نشست سراسری عزیزان منشاء خیر و صلاح برای حزب و برای جامعه باشد و امیدوارم حاصل نشستِ سراسری این حزب مفید فایدهٔ فراوان برای خود حزب و کشور باشد.
💥 پ.ن:
محمدخاتمی شخصی است که از اولین دوره حکومتس موجب نفاق و تفرقه شد و با ایجاد دو دستگی مصنوعی بنام اصلاح طلب و اصولگرا، مردم را فریب داده و در جهت اهداف ایرانستیز خود استفاده کرد.
خاتمی کسی است که موج عظیم اعتراضی جامعه ایران را با فریب اصطلاح مبهم و گنگ اصلاحات مصادره کرد، و لگام این جریان را بدست گرفت و مانع حرکت طبیعی جامعه ایران برای اصلاح واقعی سپهر سیاسی کشور شد، و خواست اعتراضی مردم را ملات ایجاد فساد و دزدی و اختلاس و رانتخواری کرد تا جامعه از اعتراض سرخورده شده و چنین بفهمد که حتی اکر اعتراض بکند به جای بهبود، شرایط بدتری از آن حاصل خواهد شد، و این بزرگترین خیانت وی به جامعه سیاسی و توده ملت ایران بود.
خاتمی کسی بود که یک چریان بی پرنسیپ و اصول را در کشور ایجاد کرد و با فرصت سازی به گروه های مختلف از جمله قومگریان تفکرات تجزیه طلبی را در چارچوب بحثهای مختلف مانند فدرالیسم راه انداخت و با این کار هم تمامیت ارضی کشور را به خطر خیانت انداخت و هم جریان اعتراضی ملی را آلوده نمود.
همچنین با راه انداختن جریان التقاطی نواندیش دینی، مردم را با مفاهیم کلی و بی اساس فریب داده و مانع درگ و شناخت درست مسائل توسط مردم شد.
خاتمی در دوره ریاست جمهوری اش، که کشور آماده توسعه فراگیر بود، درگیر مسائل حاشیه ای بیهوده کرد و مانع طرح مسائل جدی توسعه ای شد.
عمده طرح های ضد محیط زیستی در دوره خاتمی بنیان گداری شد، و امر نامدیریتی آب توسط اصلاح طلبان رانتخوار شکل گرفت، و مساله چند روز اخیر اختلاف آب اصفهان هم ریشه در عملکرد خاتمی داشت گه کارخانه های فولادسازی و کاشی و سرامیک را به رانتخواران یزدی واگذار کرد و لوله های سرقت آب زاینده رود را ایجاد کرد، که نتیجه عملکرد خیانت بار ایشان در حوزه آب، امروز موجب نابودی اقلیم ایران شده است، که زمینه مهاجرتهای گسترده شده و این سیاستها دقیقا همسو با اهداف سلطه گران ایرانستیز جهانی مانند جورج سورس بوده و حضور ایشان و تعدادی از هنفکران او در نشستهای فراماسونها و ابرسرمایه داران جهانی و همچنین تحت پوشش گرفتن جریانهای چپ در داخل سازمان اصلاح طلبی همه نشان آشکاری از مزدوری ایشان به جریان جهانگرایی میباشد.
حال با کلی گویی های و تکرار برخی مفاهیم بدیهی، از گفتگو و دمکراسی دممیزند، اما آنچه آشکار هست و گذشته ایشان نشان میدهد، ایشان از شکافها و تفرقه ها استفاده می کند؛ و اکنون که جامعه از خیانتهای این گروه آگاه شده و دیگر رغبتی نشان نمیدهد و کاملا توسط مردم پس زده شده، و مردم در حال جستن راهی برای اتحاد و همسویی جهت نجات میهن و حل مشکلات خود هستند، ایشان تصور میکند میتواند مجددا وارد این شکاف شده و برای خود فضایی فراهم کند.
اما آنچه امروز بر جامعه ایران حاکم است، تقابل دو گفتمان براندازی و انقلابیون جمهوری اسلامی است. در این فضا هم نیروهای وفادار رژیم و هم نیروهای برانداز به خیانت این جریان فاسد آگاه شده و برای کنار زدن آن تلاش کرده، و مردم نیز از سال ۹۶ شعار #اصلاح_طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا سرداده و دیگر جایی برای زنده کردن این جسد متعفن در سپهر سیاسی ایران وجود ندارد؛ و قطعا گذاری که انجام خواهد شد جایی برای ورود آین افراد مزدور و فاسد وجود ندارد.
قسمت سوم👇👇👇👇
۴- اگر یکی از بنیادی ترین شرطها و لازمههای دموکراسی و نظام حکمرانی خوب مسؤولیتپذیریِ قدرت است و قدرت اگر به خود رها شود طبیعتاً به خودکامگی خواهد گرایید، وقتی حاکمیت یا بخشهایی از آن احساس نیازی به اصلاحطلبان و غیراصلاحطلبان مستقل و خردورز و در واقع مردم نمی کند و آنان را نمی پذیرد، چه رسد به این که حاضر به گفت و گو با آنها شود، اگر همهٔ کسانی که خیرخواه کشور و ملتاند در کنار هم باشند و به درک متقابل برسند، قادر خواهند بود که حاکمیت را قانع و حتی وادار به گفت و گو کنند و در نتیجه زمینه مسؤولیتپذیری و اصلاح آن را فراهم آورند.
۵- و علاوه بر گفت و گو: اینک که کشور با مشکلات و خطرات فراوان روبرو است اصلاحطلبان (و حتی غیراصلاحطلبان) در ضمن حفظ موضع انتقادی (و نه تخریبی) خود باید بدانند و بگویند که راه حل برونرفت از مشکلات چیست؟ و بر فرض که کار به دست آنان بدهند راهکارهای عملی، واقعگرا و مفید برای حل مشکلات دارند و آنها را هم به مردم و به حاکمیت عرضه کنند.
مطالبِ فراوانِ دیگری نیز هست که بیان آنها را به مجال دیگری موکول می کنم.
برای حزب اتحاد ملت ایران و همهٔ خیرخواهان میهن و ملت آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم و امیدوارم که نشست سراسری عزیزان منشاء خیر و صلاح برای حزب و برای جامعه باشد و امیدوارم حاصل نشستِ سراسری این حزب مفید فایدهٔ فراوان برای خود حزب و کشور باشد.
💥 پ.ن:
محمدخاتمی شخصی است که از اولین دوره حکومتس موجب نفاق و تفرقه شد و با ایجاد دو دستگی مصنوعی بنام اصلاح طلب و اصولگرا، مردم را فریب داده و در جهت اهداف ایرانستیز خود استفاده کرد.
خاتمی کسی است که موج عظیم اعتراضی جامعه ایران را با فریب اصطلاح مبهم و گنگ اصلاحات مصادره کرد، و لگام این جریان را بدست گرفت و مانع حرکت طبیعی جامعه ایران برای اصلاح واقعی سپهر سیاسی کشور شد، و خواست اعتراضی مردم را ملات ایجاد فساد و دزدی و اختلاس و رانتخواری کرد تا جامعه از اعتراض سرخورده شده و چنین بفهمد که حتی اکر اعتراض بکند به جای بهبود، شرایط بدتری از آن حاصل خواهد شد، و این بزرگترین خیانت وی به جامعه سیاسی و توده ملت ایران بود.
خاتمی کسی بود که یک چریان بی پرنسیپ و اصول را در کشور ایجاد کرد و با فرصت سازی به گروه های مختلف از جمله قومگریان تفکرات تجزیه طلبی را در چارچوب بحثهای مختلف مانند فدرالیسم راه انداخت و با این کار هم تمامیت ارضی کشور را به خطر خیانت انداخت و هم جریان اعتراضی ملی را آلوده نمود.
همچنین با راه انداختن جریان التقاطی نواندیش دینی، مردم را با مفاهیم کلی و بی اساس فریب داده و مانع درگ و شناخت درست مسائل توسط مردم شد.
خاتمی در دوره ریاست جمهوری اش، که کشور آماده توسعه فراگیر بود، درگیر مسائل حاشیه ای بیهوده کرد و مانع طرح مسائل جدی توسعه ای شد.
عمده طرح های ضد محیط زیستی در دوره خاتمی بنیان گداری شد، و امر نامدیریتی آب توسط اصلاح طلبان رانتخوار شکل گرفت، و مساله چند روز اخیر اختلاف آب اصفهان هم ریشه در عملکرد خاتمی داشت گه کارخانه های فولادسازی و کاشی و سرامیک را به رانتخواران یزدی واگذار کرد و لوله های سرقت آب زاینده رود را ایجاد کرد، که نتیجه عملکرد خیانت بار ایشان در حوزه آب، امروز موجب نابودی اقلیم ایران شده است، که زمینه مهاجرتهای گسترده شده و این سیاستها دقیقا همسو با اهداف سلطه گران ایرانستیز جهانی مانند جورج سورس بوده و حضور ایشان و تعدادی از هنفکران او در نشستهای فراماسونها و ابرسرمایه داران جهانی و همچنین تحت پوشش گرفتن جریانهای چپ در داخل سازمان اصلاح طلبی همه نشان آشکاری از مزدوری ایشان به جریان جهانگرایی میباشد.
حال با کلی گویی های و تکرار برخی مفاهیم بدیهی، از گفتگو و دمکراسی دممیزند، اما آنچه آشکار هست و گذشته ایشان نشان میدهد، ایشان از شکافها و تفرقه ها استفاده می کند؛ و اکنون که جامعه از خیانتهای این گروه آگاه شده و دیگر رغبتی نشان نمیدهد و کاملا توسط مردم پس زده شده، و مردم در حال جستن راهی برای اتحاد و همسویی جهت نجات میهن و حل مشکلات خود هستند، ایشان تصور میکند میتواند مجددا وارد این شکاف شده و برای خود فضایی فراهم کند.
اما آنچه امروز بر جامعه ایران حاکم است، تقابل دو گفتمان براندازی و انقلابیون جمهوری اسلامی است. در این فضا هم نیروهای وفادار رژیم و هم نیروهای برانداز به خیانت این جریان فاسد آگاه شده و برای کنار زدن آن تلاش کرده، و مردم نیز از سال ۹۶ شعار #اصلاح_طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا سرداده و دیگر جایی برای زنده کردن این جسد متعفن در سپهر سیاسی ایران وجود ندارد؛ و قطعا گذاری که انجام خواهد شد جایی برای ورود آین افراد مزدور و فاسد وجود ندارد.