This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔴 وزیر بهداشت جمهوری اسلامی میگوید پروکوتل ها را رعایت میکند و سخنگوی قوه قضائیه تزریق را ترزیق میگوید، نه یکبار که سه بار از کلمه ترزیق در یک دقیقه استفاده میکند.
📌نه دوزار سواد دارن نه آبرو ولی تا دلتون بخواد رو دارن!
#نه_به_جمهوی_اسلامی
#اعتراضات_و_اعتصابات_سراسری👊
🔴 وزیر بهداشت جمهوری اسلامی میگوید پروکوتل ها را رعایت میکند و سخنگوی قوه قضائیه تزریق را ترزیق میگوید، نه یکبار که سه بار از کلمه ترزیق در یک دقیقه استفاده میکند.
📌نه دوزار سواد دارن نه آبرو ولی تا دلتون بخواد رو دارن!
#نه_به_جمهوی_اسلامی
#اعتراضات_و_اعتصابات_سراسری👊
.
🔴سطح دغدغه پایوران حکومتی در #جمهوری_اسلامی 😲
📌چیزی نپرسید خون دل میخورم به حال میهنم
#نه_به_جمهوی_اسلامی
#همه_با_هم_بپاخیزیم
#اعتراضات_و_اعتصابات_سراسری👊
🔴سطح دغدغه پایوران حکومتی در #جمهوری_اسلامی 😲
📌چیزی نپرسید خون دل میخورم به حال میهنم
#نه_به_جمهوی_اسلامی
#همه_با_هم_بپاخیزیم
#اعتراضات_و_اعتصابات_سراسری👊
Forwarded from نهاد مردمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴ایران چه خبر 170
📌 جوانی پس از اجرای حکم شلاق جان داد
هادی عطازاده ساکن استان آذربایجان شرقی شهرستان اهر چند ساعت پس از اجرای حکم شلاق از سوی ماموران اجرای احکام دادگستری اهر و انتقال به قرنطینه زندان این شهر، جان خود را از دست داد
هنوز اطلاعاتی از جرم این جوان، تعداد ضربات شلاق وارد شده بر پیکرش و روز جان باختن وی منتشر نشده است
آنگونه که از آگهی ترحیم هادی عطازاده میتوان استنباط کرد، پیکرش روز سهشنبه ۹ شهریورماه در آرامستان «آیتالله برقی» در شهرستان اهر به خاک سپرده شده و او احتمالا روز قبل یعنی ۸ شهریورماه جان سپرده است
#قیام_آبان
#قیام_ایران
#قیام_خوزستان
#قیام_تشنگان
#قیام_سراسری
#خوزستان_تنها_نیست
#خوزستان
#نهادمردمی
#ایران
#نه_به_طالبان
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#فرقه_تبهکار_نابود_باید_گردد
#خامنه_ای_عامل_کرونا
#ایران_چه_خبر
#پیمان_نوین
#نهاد_مردمی
#اعتصاب_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#SOSIRAN
#nahademardomi
https://nahademardomi.com
ایمیل برای فرستادن گزارش های تصویری
iranchekhabar@nahademardomi.com
لینک یوتیوپ:
https://youtu.be/OvL1UzZ0TeI
📌 جوانی پس از اجرای حکم شلاق جان داد
هادی عطازاده ساکن استان آذربایجان شرقی شهرستان اهر چند ساعت پس از اجرای حکم شلاق از سوی ماموران اجرای احکام دادگستری اهر و انتقال به قرنطینه زندان این شهر، جان خود را از دست داد
هنوز اطلاعاتی از جرم این جوان، تعداد ضربات شلاق وارد شده بر پیکرش و روز جان باختن وی منتشر نشده است
آنگونه که از آگهی ترحیم هادی عطازاده میتوان استنباط کرد، پیکرش روز سهشنبه ۹ شهریورماه در آرامستان «آیتالله برقی» در شهرستان اهر به خاک سپرده شده و او احتمالا روز قبل یعنی ۸ شهریورماه جان سپرده است
#قیام_آبان
#قیام_ایران
#قیام_خوزستان
#قیام_تشنگان
#قیام_سراسری
#خوزستان_تنها_نیست
#خوزستان
#نهادمردمی
#ایران
#نه_به_طالبان
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#فرقه_تبهکار_نابود_باید_گردد
#خامنه_ای_عامل_کرونا
#ایران_چه_خبر
#پیمان_نوین
#نهاد_مردمی
#اعتصاب_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#SOSIRAN
#nahademardomi
https://nahademardomi.com
ایمیل برای فرستادن گزارش های تصویری
iranchekhabar@nahademardomi.com
لینک یوتیوپ:
https://youtu.be/OvL1UzZ0TeI
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آیا محاکمه روحانی و جهانگیری و... به جرم خیانت و تاراج منابع کشور در پیش است؟
اظهارات خامنه ای: بی تدبیری ها و توزیع غلط موجب شد ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن ذخیره طلای کشور در بدترین شرایط از از بین برود.
بحث درباره گیرنده ها غلط است، تقصیر عمده از دولتِ حسن روحانی بود که این ها را داد. قوه قضائیه این را تعقیب کند.
💥 پ ن
۱۸ میلیارد دلار واقعا ثروت بسیار بزرگی است و ۶۰ تن طلا هم رقم بسیار بالایی است که می تواند در شرایط تحریم و تورم رکودی، نفس یک ملت را بگیرد و خفه کند و حیف و میل این مقدار ثروت و ریخت و پاشها و فساد و رانت و دزدی و ویژه خواری های فراوان دیگر، نمی تواند واقعا حاصل بی تدبیری و ندانم کاری و ناتوانی و ... باشد و باید دنبال خیانت عمدی و هدفدار و چپاول به قصد ایجاد خسارت و ضربه زدن به کشور و ملت بود، که توسط این عوامل به نفع دشمنان کشور انجام شده و قطعا باید این افراد مجازات شوند.
اظهارات خامنه ای: بی تدبیری ها و توزیع غلط موجب شد ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن ذخیره طلای کشور در بدترین شرایط از از بین برود.
بحث درباره گیرنده ها غلط است، تقصیر عمده از دولتِ حسن روحانی بود که این ها را داد. قوه قضائیه این را تعقیب کند.
💥 پ ن
۱۸ میلیارد دلار واقعا ثروت بسیار بزرگی است و ۶۰ تن طلا هم رقم بسیار بالایی است که می تواند در شرایط تحریم و تورم رکودی، نفس یک ملت را بگیرد و خفه کند و حیف و میل این مقدار ثروت و ریخت و پاشها و فساد و رانت و دزدی و ویژه خواری های فراوان دیگر، نمی تواند واقعا حاصل بی تدبیری و ندانم کاری و ناتوانی و ... باشد و باید دنبال خیانت عمدی و هدفدار و چپاول به قصد ایجاد خسارت و ضربه زدن به کشور و ملت بود، که توسط این عوامل به نفع دشمنان کشور انجام شده و قطعا باید این افراد مجازات شوند.
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴 اعتباری به وفا و قدرشناسی و همیاری انسانی سیاستمداران فاسد و مزدوران سلطه گران جهانگرایی نیست.
🔻سال 2008 جوبایدن سفری به افغانستان داشت که هلیکوپتر حامل او در یک برف سنگین مجبور به فرود اضطراری میشه و تقاضای کمک میکنه،
یک مترجم افغانستانی که مسیر زمینی رو بلد بود، با جیپ ارتش امریکا به کمک بایدن میره و همه همراهان بدون حمله طالبان نجات پیدا میکنن.
اکنون که بایدن بزدلانه از افغانستان فرار کرده و آن کشور را تحویل طالبان داده است، این مترجم در افغانستان گرفتار شده و منتظر مجازات و طناب دار طالبان هست، در حالی که بایدن ادعای اجرای یک عملیات عظیم نجات و انتقال انسانی را داشته و آن را نشان پیروزی خود قلمداد می کند.
🔻سال 2008 جوبایدن سفری به افغانستان داشت که هلیکوپتر حامل او در یک برف سنگین مجبور به فرود اضطراری میشه و تقاضای کمک میکنه،
یک مترجم افغانستانی که مسیر زمینی رو بلد بود، با جیپ ارتش امریکا به کمک بایدن میره و همه همراهان بدون حمله طالبان نجات پیدا میکنن.
اکنون که بایدن بزدلانه از افغانستان فرار کرده و آن کشور را تحویل طالبان داده است، این مترجم در افغانستان گرفتار شده و منتظر مجازات و طناب دار طالبان هست، در حالی که بایدن ادعای اجرای یک عملیات عظیم نجات و انتقال انسانی را داشته و آن را نشان پیروزی خود قلمداد می کند.
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴 صالحی، وزیر پیشین ارشاد: صدای حق را از پنجشیر پشتیبان باشیم
بی شک نیروهای سلطه گر جهانی با همدستی سران کشورهای غربی و آمریکا مجوز کشتار مردم پنجشیر را به طالبان داده و تجهیزات وسیعی هم برای این کشتار جمعی به طالبان اهدا کرده وگوششان به ندای کمک پنجشیر و فریاد حق طلبی آنها کر شده است و مدعیان دمکراسی و حقوق بشر درخواست حکومت فراگیر در افغانستان را نمی شنوند و قطعا برای قتل عام پنجشیر توسط طالبان هم سوگواری نخواهند کرد.
اما نابودی مقاومت پنجشیر یعنی شکل گیری خطرات امنیتی گسترده از افغانستان به کشورهای همسایه، از جمله ایران، و حفظ مقاومت پنجشیر یعنی کاهش احتمال و میزان این تهدیدات امنیتی در آینده.
لذا حمایت ایران از مقاومت پنجشیر حمایت از امنیت ملت ایران در آینده نه چندان دور هست .
بی شک نیروهای سلطه گر جهانی با همدستی سران کشورهای غربی و آمریکا مجوز کشتار مردم پنجشیر را به طالبان داده و تجهیزات وسیعی هم برای این کشتار جمعی به طالبان اهدا کرده وگوششان به ندای کمک پنجشیر و فریاد حق طلبی آنها کر شده است و مدعیان دمکراسی و حقوق بشر درخواست حکومت فراگیر در افغانستان را نمی شنوند و قطعا برای قتل عام پنجشیر توسط طالبان هم سوگواری نخواهند کرد.
اما نابودی مقاومت پنجشیر یعنی شکل گیری خطرات امنیتی گسترده از افغانستان به کشورهای همسایه، از جمله ایران، و حفظ مقاومت پنجشیر یعنی کاهش احتمال و میزان این تهدیدات امنیتی در آینده.
لذا حمایت ایران از مقاومت پنجشیر حمایت از امنیت ملت ایران در آینده نه چندان دور هست .
Forwarded from اتچ بات
🔴 رازهای هولناک هرم قدرت جهانی (فراماسونری) و راه رهایی از این سلطه جهانی
در این کلیپ کلیاتی از اسرار فرقه فراماسونری بیان شده که چطور و با چه ابزارهایی تلاش دارند سلطه خود را بر جهان اعمال کنند.
نکته مهم در این کلیپ این است که در نهایت راه حلی که برای نجات از این چرخه بیان شده این است که :
- شیطان را نپرستیم
- دنبال تحقیق باشیم
- فریب رسانه ها را نخوریم
- با مطالعه و دریافت اطلاعات از منابع بی طرف آرام آرام خود را از این چرخه خارج کرد.
دقت به این راه حلها نشان میدهد که موضوع مقابله با این گروه را به حد رفتار و عکس العمل فردی تقلیل میدهد، و گویا فرد فرد افراد جامعه با نپرسیدن شیطان و تحقیق و مطالعه و گرفتن اطلاعات از منابع بی طرف میتوانند خود را از این چرخه نجات دهند.
اما آیا این سیستم سلطه افراد را بصورت شخصی به بند کشیده، یا آنها را در مجموعه های اجتماعی بصورت گروهی و سازمان یافته به بند کشیده اند؟
قطعا توصیفاتی که از عملکرد این سلطه گران بیان شده، نشان میدهد کنش این جریان سازمان یافته و تشکیلاتی بوده و با جاانداختن یک سیستم سیاسی و نظام مدیریتی مورد نظر خود بر جوامع، اهداف خود را پیگیری میکند، و راه نجات از این چرخه هم صرفا با واکنش های فردی ممکن نیست، بلکه برای نجات از این سلطه، نیاز به یک اقدام جمعی و تغییر سازمان مدیریتی جامعه، به نحوی است که نظام مدیریتی اهداف سازمانی جامعه خودی را پیگیری کرده، و مدیریت اجتماعی و سیاسی در جهت تامین خواسته های آحاد جامعه عمل کند، و ابزارها و سیستم ها را در خدمت رفع نیازهای واقعی اعضای خود جامعه بکار گیرد، و به این ترتیب فرصت داده نشود که خواسته های سلطه گران، نظام مدیریت را در خدمت خود بگیرد.
سوابق مبارزاتی با این جریان سلطه نشان داده است که نیازمند عزم جمعی است و همه آحاد جامعه در یک سازمان مدیریتی منسجم برای مبارزه با این سیستم باید بسیج شده، و راه نفوذ را برای این جریان سلطه گر، که خواسته های خود را توسط سیاستمداران فاسد و نخبگان خائن و رسانه های فیک اجرایی می کند، ببندد.
برای ایجاد چنین سیستمی باید سنتها و سیستم های مدیریتی باستانی و بومی خود را در شکلهای جدید و مدرن سازمان داده و کل جامعه را به یک نظام واحد و یگانه تبدیل کرد؛ بطوری که خودفروختگان و مزدوران سلطه گران نتوانند با نفوذ در سیستم مدیریتی کشور، راه را برای پیشبرد اهداف سلطه گران هموار کنند، و نظام مدیریتی آنچنان قدرتمند باشد که فرصت نفوذ را به خائنان و خودفروشان ندهد، و از طرفی آنچنان پویا باشد و ابزارها و ساختارهای مورد نیاز را داشته باشد که بتواند بتدریج دیگر جوامع را نیز حمایت کرده و در مقابل نظام سلطه و در کنار خود قرار دهد.
تنها در چنین حالتی هست که می توان جوامع بشری را در یک نظام مدیریتی متشکل از انجمن های اقشار و گروه های اجتماعی در کنار هم منسجم و متحد نموده، و ساختارهای اجتماعی مناسبی را ایجاد نمود، که در نهایت اهداف واقعی را پیگیری کرده و اجرای اهداف سلطه گران را ناکام نماید.
در این کلیپ کلیاتی از اسرار فرقه فراماسونری بیان شده که چطور و با چه ابزارهایی تلاش دارند سلطه خود را بر جهان اعمال کنند.
نکته مهم در این کلیپ این است که در نهایت راه حلی که برای نجات از این چرخه بیان شده این است که :
- شیطان را نپرستیم
- دنبال تحقیق باشیم
- فریب رسانه ها را نخوریم
- با مطالعه و دریافت اطلاعات از منابع بی طرف آرام آرام خود را از این چرخه خارج کرد.
دقت به این راه حلها نشان میدهد که موضوع مقابله با این گروه را به حد رفتار و عکس العمل فردی تقلیل میدهد، و گویا فرد فرد افراد جامعه با نپرسیدن شیطان و تحقیق و مطالعه و گرفتن اطلاعات از منابع بی طرف میتوانند خود را از این چرخه نجات دهند.
اما آیا این سیستم سلطه افراد را بصورت شخصی به بند کشیده، یا آنها را در مجموعه های اجتماعی بصورت گروهی و سازمان یافته به بند کشیده اند؟
قطعا توصیفاتی که از عملکرد این سلطه گران بیان شده، نشان میدهد کنش این جریان سازمان یافته و تشکیلاتی بوده و با جاانداختن یک سیستم سیاسی و نظام مدیریتی مورد نظر خود بر جوامع، اهداف خود را پیگیری میکند، و راه نجات از این چرخه هم صرفا با واکنش های فردی ممکن نیست، بلکه برای نجات از این سلطه، نیاز به یک اقدام جمعی و تغییر سازمان مدیریتی جامعه، به نحوی است که نظام مدیریتی اهداف سازمانی جامعه خودی را پیگیری کرده، و مدیریت اجتماعی و سیاسی در جهت تامین خواسته های آحاد جامعه عمل کند، و ابزارها و سیستم ها را در خدمت رفع نیازهای واقعی اعضای خود جامعه بکار گیرد، و به این ترتیب فرصت داده نشود که خواسته های سلطه گران، نظام مدیریت را در خدمت خود بگیرد.
سوابق مبارزاتی با این جریان سلطه نشان داده است که نیازمند عزم جمعی است و همه آحاد جامعه در یک سازمان مدیریتی منسجم برای مبارزه با این سیستم باید بسیج شده، و راه نفوذ را برای این جریان سلطه گر، که خواسته های خود را توسط سیاستمداران فاسد و نخبگان خائن و رسانه های فیک اجرایی می کند، ببندد.
برای ایجاد چنین سیستمی باید سنتها و سیستم های مدیریتی باستانی و بومی خود را در شکلهای جدید و مدرن سازمان داده و کل جامعه را به یک نظام واحد و یگانه تبدیل کرد؛ بطوری که خودفروختگان و مزدوران سلطه گران نتوانند با نفوذ در سیستم مدیریتی کشور، راه را برای پیشبرد اهداف سلطه گران هموار کنند، و نظام مدیریتی آنچنان قدرتمند باشد که فرصت نفوذ را به خائنان و خودفروشان ندهد، و از طرفی آنچنان پویا باشد و ابزارها و ساختارهای مورد نیاز را داشته باشد که بتواند بتدریج دیگر جوامع را نیز حمایت کرده و در مقابل نظام سلطه و در کنار خود قرار دهد.
تنها در چنین حالتی هست که می توان جوامع بشری را در یک نظام مدیریتی متشکل از انجمن های اقشار و گروه های اجتماعی در کنار هم منسجم و متحد نموده، و ساختارهای اجتماعی مناسبی را ایجاد نمود، که در نهایت اهداف واقعی را پیگیری کرده و اجرای اهداف سلطه گران را ناکام نماید.
Telegram
attach 📎
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نمکی وزیری که آماج بیشترین انتقادات مردم بود، اکنون از وجود مافیای عظیم در سازمان غذا و دارو صحبت می کند.
وزیر سابق بهداشت میگوید:
دلم نمیخواست وزیر بهداشت شوم؛ ماهها بود که در سازمان برنامه قسمت عمده بودجه را مدیریت میکردیم تا اینکه کار بالا گرفت و به این ساختمان آمدم.
در سازمان غذا و دارو با یک مافیای شکم گنده و دهن باز روبرو بودیم که برای ما از بین بردن ریشههای آن هزینههای زیادی داشت.
فقط ۹۵۰ میلیارد بیتالمال رفته بود برای داروهایی که تولید کننده داخل داشت، اما با قیمت ۵ تا ۱۰ برابر دوستانی از بیرون وارد کرده بودند!
💥پن
مشخص نیست چرا این حقایق بعد از پایان دوره تصدی گری به مردم بیان میشود و همان موقع جامعه را در جریان این مفاسد عظیم قرار نداد که بدانند چه میگذرد؟
اگر رسانه های آزاد میتوانست پیگیر این قضایا شده و مردم را مطلع کند چنین فضای امنی برای این گروههای فاسد ایجاد نمیشد.
حالا که وزیر پیشین چنین افشاگری بزرگی کرده باید دید وزیر فعلی هم سکوت خواهد کرد تا بعد از پایان دوره تصدی افشاگری کند یا آستین بالا زده و سیستم را تصفیه خواهد کرد و مردم را مطلع خواهد نمود؟
آیا مردم محرم هستند؟
وزیر سابق بهداشت میگوید:
دلم نمیخواست وزیر بهداشت شوم؛ ماهها بود که در سازمان برنامه قسمت عمده بودجه را مدیریت میکردیم تا اینکه کار بالا گرفت و به این ساختمان آمدم.
در سازمان غذا و دارو با یک مافیای شکم گنده و دهن باز روبرو بودیم که برای ما از بین بردن ریشههای آن هزینههای زیادی داشت.
فقط ۹۵۰ میلیارد بیتالمال رفته بود برای داروهایی که تولید کننده داخل داشت، اما با قیمت ۵ تا ۱۰ برابر دوستانی از بیرون وارد کرده بودند!
💥پن
مشخص نیست چرا این حقایق بعد از پایان دوره تصدی گری به مردم بیان میشود و همان موقع جامعه را در جریان این مفاسد عظیم قرار نداد که بدانند چه میگذرد؟
اگر رسانه های آزاد میتوانست پیگیر این قضایا شده و مردم را مطلع کند چنین فضای امنی برای این گروههای فاسد ایجاد نمیشد.
حالا که وزیر پیشین چنین افشاگری بزرگی کرده باید دید وزیر فعلی هم سکوت خواهد کرد تا بعد از پایان دوره تصدی افشاگری کند یا آستین بالا زده و سیستم را تصفیه خواهد کرد و مردم را مطلع خواهد نمود؟
آیا مردم محرم هستند؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔴 #فوری
امرالله صالح، در پنجشیر است و اخبار جنگ را گزارش میدهد.
👈اما خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک به دروغ خبرداده بود، ولایت پنجشیر افغانستان به دست طالبان سقوط کرد
#نه_به_روسیه
#نه_به_جمهوی_اسلامی
#sosafghanistan
🔴 #فوری
امرالله صالح، در پنجشیر است و اخبار جنگ را گزارش میدهد.
👈اما خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک به دروغ خبرداده بود، ولایت پنجشیر افغانستان به دست طالبان سقوط کرد
#نه_به_روسیه
#نه_به_جمهوی_اسلامی
#sosafghanistan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔴نه جانم قبر امامان تازی نیست #قبرستان خصوصی لاکچری در #لواسان است!
قبرستان سوپر لاکچری و مجلل در لواسان تهران که هزینه هر قبر آن ۴ میلیارد و هزینه شارژ ماهیانه آن ۵ میلیون تومان است! این قبرستان های لاکچری به صورت آرامگاههای خانوادگی بزرگ ساخته شده اند و مخصوص سرمایه دارهای بزرگ تهران و لواسان نشینان است
📌وقتی پول یامفت از ایرانیان چپاول کردند باید هم اینطور مورد احترام خانواده هایشان باشند این تازه بدوران رسیده های پنجاه و هفتی!
ای دو صد لعنت بر خودتان و جد و ابادتان که ملتی را بدبخت و فقر کردید
#نه_به_جمهوی_اسلامی
🔴نه جانم قبر امامان تازی نیست #قبرستان خصوصی لاکچری در #لواسان است!
قبرستان سوپر لاکچری و مجلل در لواسان تهران که هزینه هر قبر آن ۴ میلیارد و هزینه شارژ ماهیانه آن ۵ میلیون تومان است! این قبرستان های لاکچری به صورت آرامگاههای خانوادگی بزرگ ساخته شده اند و مخصوص سرمایه دارهای بزرگ تهران و لواسان نشینان است
📌وقتی پول یامفت از ایرانیان چپاول کردند باید هم اینطور مورد احترام خانواده هایشان باشند این تازه بدوران رسیده های پنجاه و هفتی!
ای دو صد لعنت بر خودتان و جد و ابادتان که ملتی را بدبخت و فقر کردید
#نه_به_جمهوی_اسلامی
Forwarded from کانال رسمی بحث آزاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حجتالله رافعی، آموزگار پادشاهیخواه و از فعالان کمپین #نه_به_جمهوری_اسلامی در ایران از سوی بیدادگاه انقلاب اسلامی به شش سال زندان، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، کاشت ۴۰ اصله نهال، و انجام پژوهش درباره دوره #پهلوی محکوم شد.
#بگو_برگرد_شاه
@BAHSEAZAD9
#بگو_برگرد_شاه
@BAHSEAZAD9
Forwarded from اتچ بات
🔴 نقدی بر نظر دکتر امیرطاهری در رابطه با نقش آمریکا در افغانستان
⁉️ آیا حضور ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان، دلیلی برای قدرشناسی و تقدیر جهانیان و افغانستانیها از آن کشور ایجاد کرده است؟
1⃣قسمت اول؛
در تحلیلی از دکتر امیرطاهری در مورد رخدادهای افغانستان، در بخش اول نگاه منتقدانه ای نسبت به رویکرد طرفهای مختلف نسبت به حضور آمریکا در افغانستان، بعد از به قدرت رسیدن طالبان شده، و اظهار میشود "امروزه همه منتقد شیطان بزرگ شده اند" و از حامد کرزای و عبدالله عبدالله نیز به عنوان نمونه هایی یاد میشود - که خود آنها در سایه حضور و اقتدار آمریکا در افغانستان به قدرت رسیده و ۲۰ سال در سایه آمریکا در سپهر سیاسی آن کشور نقش بازی کرده اند- و اکنون حتی آنها هم منتقد عملکرد آمریکا در افغانستان شده اند.
فارغ از شیوه خروج- یا به عبارتی فرار ظاهری- آمریکا از افغانستان، و تحویل آن به طالبان که در لیست تروریستی آن کشور هست، و سپس اظهارات بچه گانه ای از این دست که "سقوط افغانستان و تسلط طالبان بر آن کشور به این سرعت دور از ذهن و پیش بینی آنها بوده!!!" و شاهد آوردن گفتگوی ملاقات نهایی اشرف غنی و بایدن، که در آن نشست هر دو چنان صحبت میکنند که گویی احتمال تسلط طالبان را به این سرعت نمی دهند!!!- که پذیرش و قبول این ادعاها خود ساده لوحی است، و نمیشود فرض نکرد که این افراد همان روز که صحبت میکردند، خود میدانستند چه میگویند و برای استفاده در چه روزی صحبت میکنند و بدنبال فریب مردم بودند، و حوادث آتی را برنامه ریزی کرده و گام بگام اجرایی میکردند، و آن ملاقات و آنگونه صحبت کردن هم بخشی از این توطئه بود تا برای فریب افکار عمومی و بیگناه نشان دادن بایدن و غنی و دولت آمریکا بعد از بروز فاجعه، به همین شکل مورد بهره برداری قرار دهند- باید به عملکرد و رخدادهای ۲۰ سال اخیر توجه نمود، تا مشخص شود آیا حضور آمریکا در افغانستان فرصتی برای مردم آن کشور ایجاد کرد که سبک زندگی دیگرگونه ای را تجربه کنند، و از این بابت باید از امریکا تقدیر کنند، یا حضور آمریکا آنچنان مفید نبوده و یا حتی موجب عقب ماندگی ۲۰ ساله آن کشور نیز شده و باید مورد نقد و اعتراض قرار داده و واقعیتها را افشا نمود؟
اگر منظور از "فرصت لازم برای تجربه سبک زندگی دیگرگون" برای ملت افغانستان این باشد که دولت آمریکا با هژمونی نظامی تحمیلی خود بر آن کشور، برخی از شهرهای بزرگ آن کشور را تحت کنترل قرار داده و یک الگوی حکومتی خاص بنام "جمهوری اسلامی افغانستان" را - که مثلا در عین اسلامی بودن ادعای سکولار و عرفی بودن داشت- راه اندازی کرده، و چند حزب هم برای رقابت تشکیل داده، و تعدادی از بازیگران سیاسی را وارد عرصه سیاست کردند، تا بازیگر این پرده از تئاتر بنام دمکراسی باشند، و ۲۰ سال این صحنه ادامه داشت و نتیجه آن تشکیل دولتهایی فاسد و بی مسئولیت و درگیر رانت و تفرقه و جدالهای بیهوده بود؛ و بموازات این سیستم مصنوعی دمکراسی، تعدادی شبکه تلوزیونی و نشریه و روزنامه و رادیو و ... راه اندازی شد و گروهی هنرمند!!! از بین دختران و پسران آن کشور بعنوان خواننده تربیت شدند که برای مردم آن کشور در تلوزیون ها بخوانند... و همچنین در این شهرهای بزرگ تعدادی از نمادهای سبک زندگی غربی راه اندازی شد، تا ظاهری زیبا نیز ساخته شده و در شهرها نمایش داده شود... در حالی که فقر و فلاکت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در اقصا نقاط کشور مردم را آزار میداد، و گروههای تروریستی تضعیف شده - که میشد با یک اقدام نظامی جدی کلا آنها نابود کرد- در کوهها و شهرهای کوچک و بزرگ حفظ کرده، و دهها گروه شبه نظامی را بر سرنوشت مردمان حاکم کرده، و مانند چماقی بالای سر دولت دمکراتیک دست ساز مرکزی نگهداشته، و در کنار آن چند صد هزار تن را لباس نظامی پوشانیده و چند میلیارد دلار تجهیزات نظامی وارد کشور کرده و انبار نموده، و ادعا کرد که ارتش تشکیل داده، در حالی که همین ارتش پوشالی دست ساز، در کنار ارتش قدرتمند آمریکا و ناتو (در واقع نمایندگان ابرقدرت نظامی جهان) در طول ۲۰ سال نتوانسته پاسخگوی عملیات چند گروه شبه نظامی شود، و ۲۰ سال جنگ و گریز و عملیات انتحاری و کشتار و قتل ادامه داشته و .... نه صنعتی راه اندازی شده، نه کارخانه ای ساخته شده، نه اشتغالی راه افتاده، نه تجارتی شکل گرفته، نه خدمات عمومی توسعه یافته، نه واقعا آموزش عمومی همگانی شده، نه افراد واقعا دانشمند و خلاقی در دانشگاها تربیت شده که جامعه را پیش برده و هدایت کنند...
در واقع هیچگونه سازندگی واقعی و بنیادین در ابعاد مختلف توسط آمریکا و یا دولتهای دست ساز و حبابی آنها انجام نشده، هیچ فرد عاقلی نمی تواند بابت چنین اقداماتی از آمریکا تقدیر کند.
ادامه👇👇
⁉️ آیا حضور ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان، دلیلی برای قدرشناسی و تقدیر جهانیان و افغانستانیها از آن کشور ایجاد کرده است؟
1⃣قسمت اول؛
در تحلیلی از دکتر امیرطاهری در مورد رخدادهای افغانستان، در بخش اول نگاه منتقدانه ای نسبت به رویکرد طرفهای مختلف نسبت به حضور آمریکا در افغانستان، بعد از به قدرت رسیدن طالبان شده، و اظهار میشود "امروزه همه منتقد شیطان بزرگ شده اند" و از حامد کرزای و عبدالله عبدالله نیز به عنوان نمونه هایی یاد میشود - که خود آنها در سایه حضور و اقتدار آمریکا در افغانستان به قدرت رسیده و ۲۰ سال در سایه آمریکا در سپهر سیاسی آن کشور نقش بازی کرده اند- و اکنون حتی آنها هم منتقد عملکرد آمریکا در افغانستان شده اند.
فارغ از شیوه خروج- یا به عبارتی فرار ظاهری- آمریکا از افغانستان، و تحویل آن به طالبان که در لیست تروریستی آن کشور هست، و سپس اظهارات بچه گانه ای از این دست که "سقوط افغانستان و تسلط طالبان بر آن کشور به این سرعت دور از ذهن و پیش بینی آنها بوده!!!" و شاهد آوردن گفتگوی ملاقات نهایی اشرف غنی و بایدن، که در آن نشست هر دو چنان صحبت میکنند که گویی احتمال تسلط طالبان را به این سرعت نمی دهند!!!- که پذیرش و قبول این ادعاها خود ساده لوحی است، و نمیشود فرض نکرد که این افراد همان روز که صحبت میکردند، خود میدانستند چه میگویند و برای استفاده در چه روزی صحبت میکنند و بدنبال فریب مردم بودند، و حوادث آتی را برنامه ریزی کرده و گام بگام اجرایی میکردند، و آن ملاقات و آنگونه صحبت کردن هم بخشی از این توطئه بود تا برای فریب افکار عمومی و بیگناه نشان دادن بایدن و غنی و دولت آمریکا بعد از بروز فاجعه، به همین شکل مورد بهره برداری قرار دهند- باید به عملکرد و رخدادهای ۲۰ سال اخیر توجه نمود، تا مشخص شود آیا حضور آمریکا در افغانستان فرصتی برای مردم آن کشور ایجاد کرد که سبک زندگی دیگرگونه ای را تجربه کنند، و از این بابت باید از امریکا تقدیر کنند، یا حضور آمریکا آنچنان مفید نبوده و یا حتی موجب عقب ماندگی ۲۰ ساله آن کشور نیز شده و باید مورد نقد و اعتراض قرار داده و واقعیتها را افشا نمود؟
اگر منظور از "فرصت لازم برای تجربه سبک زندگی دیگرگون" برای ملت افغانستان این باشد که دولت آمریکا با هژمونی نظامی تحمیلی خود بر آن کشور، برخی از شهرهای بزرگ آن کشور را تحت کنترل قرار داده و یک الگوی حکومتی خاص بنام "جمهوری اسلامی افغانستان" را - که مثلا در عین اسلامی بودن ادعای سکولار و عرفی بودن داشت- راه اندازی کرده، و چند حزب هم برای رقابت تشکیل داده، و تعدادی از بازیگران سیاسی را وارد عرصه سیاست کردند، تا بازیگر این پرده از تئاتر بنام دمکراسی باشند، و ۲۰ سال این صحنه ادامه داشت و نتیجه آن تشکیل دولتهایی فاسد و بی مسئولیت و درگیر رانت و تفرقه و جدالهای بیهوده بود؛ و بموازات این سیستم مصنوعی دمکراسی، تعدادی شبکه تلوزیونی و نشریه و روزنامه و رادیو و ... راه اندازی شد و گروهی هنرمند!!! از بین دختران و پسران آن کشور بعنوان خواننده تربیت شدند که برای مردم آن کشور در تلوزیون ها بخوانند... و همچنین در این شهرهای بزرگ تعدادی از نمادهای سبک زندگی غربی راه اندازی شد، تا ظاهری زیبا نیز ساخته شده و در شهرها نمایش داده شود... در حالی که فقر و فلاکت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در اقصا نقاط کشور مردم را آزار میداد، و گروههای تروریستی تضعیف شده - که میشد با یک اقدام نظامی جدی کلا آنها نابود کرد- در کوهها و شهرهای کوچک و بزرگ حفظ کرده، و دهها گروه شبه نظامی را بر سرنوشت مردمان حاکم کرده، و مانند چماقی بالای سر دولت دمکراتیک دست ساز مرکزی نگهداشته، و در کنار آن چند صد هزار تن را لباس نظامی پوشانیده و چند میلیارد دلار تجهیزات نظامی وارد کشور کرده و انبار نموده، و ادعا کرد که ارتش تشکیل داده، در حالی که همین ارتش پوشالی دست ساز، در کنار ارتش قدرتمند آمریکا و ناتو (در واقع نمایندگان ابرقدرت نظامی جهان) در طول ۲۰ سال نتوانسته پاسخگوی عملیات چند گروه شبه نظامی شود، و ۲۰ سال جنگ و گریز و عملیات انتحاری و کشتار و قتل ادامه داشته و .... نه صنعتی راه اندازی شده، نه کارخانه ای ساخته شده، نه اشتغالی راه افتاده، نه تجارتی شکل گرفته، نه خدمات عمومی توسعه یافته، نه واقعا آموزش عمومی همگانی شده، نه افراد واقعا دانشمند و خلاقی در دانشگاها تربیت شده که جامعه را پیش برده و هدایت کنند...
در واقع هیچگونه سازندگی واقعی و بنیادین در ابعاد مختلف توسط آمریکا و یا دولتهای دست ساز و حبابی آنها انجام نشده، هیچ فرد عاقلی نمی تواند بابت چنین اقداماتی از آمریکا تقدیر کند.
ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴 نقدی بر نظر دکتر امیرطاهری در رابطه با نقش آمریکا در افغانستان
⁉️ آیا حضور ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان، دلیلی برای قدرشناسی و تقدیر جهانیان و افغانستانی ها از آن کشور ایجاد کرده است؟
2⃣قسمت دوم؛
در واقع ساختن مصنوعی یک جامعه حبابی و جا زدن آن به جای جامعه واقعی در یک کشور، و پنهان کردن واقعیتهای تلخ پشت این حباب نمایشی، نه تنها خدمت و ایجاد فرصتی برای تجربه زندگی بهتر نیست، بلکه خیانتی آشکار هست که ۲۰ سال از عمر یک ملت را هدر داده و زندگی و تلاش و آرزوهای چند نسل را تباه نموده، و این واقعیت را امروز حتی اشرف غنی فرصت طلب و کرزای مهره آمریکا و عبدالله عبدالله غربگرا و دیگر بازیگران دمکراسی تصنعی افغانستان می بینند و متوجه هستند که نمی شود این فاجعه را پنهان کرد و چاره ای جز انتقاد و اعتراض به عملکرد آمریکا ندارند؛ هرچند این افراد شاید شش ماه قبل فکر نمی کردند که بایدن و اربابان سلطه گرش در آمریکا چه خوابی برای آنها دیده اند، و سیاستمداران فاسدی مانند زلمای خلیل زاد که به نمایندگی از آمریکا سالهای سال با همه گروه های شبه نظامی حاضر در افعانستان و دیگر مناطق خاورمیانه در مذاکره و گفتگو بوده اند و عامل محوری حفظ حیات و هماهنگی آنها با هم بوده، و این گروه ها را برای اجرای اهداف سلطه گران و پیشبرد طرحهای شوم آنها، با بازی های تروریستی بکار گرفتهاند، با چیدن مقدمات لازم در پشت پرده، قرار است ظرف چند هفته به بازی مسخره دمکراسی در افغانستان پایان داده و پرده دیگری از این تئاتر را با "امارت اسلامی" ادامه دهند.
این افراد مهره های دمکراسی غربی، حالا که می بینند سناریوی تئاتر ارباب تغییر کرده و نقش آنها در پرده جدید این نمایش دیگر حکومت کردن نیست، و بشکل مرموزی از ولی نعمت و عناصر سیاستمدار فاسد او رودست خورده اند، چاره ای جز اطاعت و کنار آمدن با طالبان - که قرار است نقش اصلی نمایش را بازی کنند - ندارند، و طبق سناریوی کدخدا در پرده جدید نمایش قرار است برای مدتی بر افغانستان حکومت کنند، و این افراد شاید فکر میکنند بعد از مدتی رای کدخدا تغییر کرده و و پرده جدیدی در این سناریو باشد که دوباره آنها به بازی جمهوری و دمکراسی برگشته و دوباره بازیگر پرده جدید تئاتر کدخدا باشند، و تا آن موقع باید تابع برادران طالب خود باشند و حتی بظاهر منتقد و معترض آمریکا هم بشوند.
درهرحال هرطور که عملکرد ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان بررسی شود از دید خدمت به آن کشور قابل تقدیر نیست، اما اگر از دید سلطه گران به موضوع نگاه شود، نمایش جالبی اجرا شده و حتی حیثیت و اعتبار کشور و ملت آمریکا هم هزینه شده و با اتکا به جادوی زمان که همه چیزی را به فراموشی می سپارد، حاضر شده اند چنان نشان دهند که آمریکا در افغانستان شکست خورده و فرار کرده، و اعتبار سیاستمداری ۸۰ ساله که عمر سیاسی و بیولوژیکی اش رو به پایان است نیز صرف این نمایش شده، تا این پرده از سناریو هم اجرا شده و جهان را آماده طرحهای دیگر سلطه گران کند، میتوان از نبوغ و استعداد طراحان این توطئه ستایش کرد و پذیرفت که چطور با نمایش ضعف یک عامل قدرتمند، در مقابل یک ضعیف، او را قدرت حاکمیت بخشیده اند تا به خواسته و منویات خود برسند، و از این لحاظ بهترین استفاده را از قدرت کشور آمریکا در جهت منافع خود کرده اند، بطوری که امروز طرح و بیان واقعیت این توطئه، فرد را به تئوری توطئه متهم کرده و آن را غیرقابل باور نشان میدهد .
در واقع نمی شود قدرت آمریکا را دست کم گرفت، اما جریان سلطه گر جهانی که بر آمریکا هم سلطه دارد، را هم نباید دست کم گرفت، که آن نیروی سلطه گر از قربانی کردن اقتدار و اعتبار کشور آمریکا در جهت منافع خود هیچ ابایی ندارد، و از نمایش ضعف آن کشور نیز برای پیشبرد اهدافش سود میبرد، و خشم و ناراحتی که حتی سربازان آمریکایی- که نسبت به آمریکا بعنوان میهن شان تعصب دارند و از نمایش ضعف آن خشمگین هستند- نشان میدهند تائید کننده همین واقعیت است.
👇👇👇
امیر طاهری: شکست یا پیروزی؟
آیا میتوان آمریکا را دستکم گرفت؟
این تصور که خروج از افغانستان نشانه بیقدرتی آمریکاست، کاملا بیجاست. کمدیـتراژدی هفتههای اخیر در کابل ناشی از بیکفایتی و گیجی رهبران جدید آمریکاست که نمیدانند از قدرتی که در اختیارشان است چگونه و در چه مقیاسی استفاده کنند.
نویسنده: امیر طاهری، روزنامه نگار و تحلیلگر ارشد بینالمللی
منبع: ایندپندنت فارسی
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
https://www.youtube.com/watch?v=edTeK8ue56E
⁉️ آیا حضور ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان، دلیلی برای قدرشناسی و تقدیر جهانیان و افغانستانی ها از آن کشور ایجاد کرده است؟
2⃣قسمت دوم؛
در واقع ساختن مصنوعی یک جامعه حبابی و جا زدن آن به جای جامعه واقعی در یک کشور، و پنهان کردن واقعیتهای تلخ پشت این حباب نمایشی، نه تنها خدمت و ایجاد فرصتی برای تجربه زندگی بهتر نیست، بلکه خیانتی آشکار هست که ۲۰ سال از عمر یک ملت را هدر داده و زندگی و تلاش و آرزوهای چند نسل را تباه نموده، و این واقعیت را امروز حتی اشرف غنی فرصت طلب و کرزای مهره آمریکا و عبدالله عبدالله غربگرا و دیگر بازیگران دمکراسی تصنعی افغانستان می بینند و متوجه هستند که نمی شود این فاجعه را پنهان کرد و چاره ای جز انتقاد و اعتراض به عملکرد آمریکا ندارند؛ هرچند این افراد شاید شش ماه قبل فکر نمی کردند که بایدن و اربابان سلطه گرش در آمریکا چه خوابی برای آنها دیده اند، و سیاستمداران فاسدی مانند زلمای خلیل زاد که به نمایندگی از آمریکا سالهای سال با همه گروه های شبه نظامی حاضر در افعانستان و دیگر مناطق خاورمیانه در مذاکره و گفتگو بوده اند و عامل محوری حفظ حیات و هماهنگی آنها با هم بوده، و این گروه ها را برای اجرای اهداف سلطه گران و پیشبرد طرحهای شوم آنها، با بازی های تروریستی بکار گرفتهاند، با چیدن مقدمات لازم در پشت پرده، قرار است ظرف چند هفته به بازی مسخره دمکراسی در افغانستان پایان داده و پرده دیگری از این تئاتر را با "امارت اسلامی" ادامه دهند.
این افراد مهره های دمکراسی غربی، حالا که می بینند سناریوی تئاتر ارباب تغییر کرده و نقش آنها در پرده جدید این نمایش دیگر حکومت کردن نیست، و بشکل مرموزی از ولی نعمت و عناصر سیاستمدار فاسد او رودست خورده اند، چاره ای جز اطاعت و کنار آمدن با طالبان - که قرار است نقش اصلی نمایش را بازی کنند - ندارند، و طبق سناریوی کدخدا در پرده جدید نمایش قرار است برای مدتی بر افغانستان حکومت کنند، و این افراد شاید فکر میکنند بعد از مدتی رای کدخدا تغییر کرده و و پرده جدیدی در این سناریو باشد که دوباره آنها به بازی جمهوری و دمکراسی برگشته و دوباره بازیگر پرده جدید تئاتر کدخدا باشند، و تا آن موقع باید تابع برادران طالب خود باشند و حتی بظاهر منتقد و معترض آمریکا هم بشوند.
درهرحال هرطور که عملکرد ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان بررسی شود از دید خدمت به آن کشور قابل تقدیر نیست، اما اگر از دید سلطه گران به موضوع نگاه شود، نمایش جالبی اجرا شده و حتی حیثیت و اعتبار کشور و ملت آمریکا هم هزینه شده و با اتکا به جادوی زمان که همه چیزی را به فراموشی می سپارد، حاضر شده اند چنان نشان دهند که آمریکا در افغانستان شکست خورده و فرار کرده، و اعتبار سیاستمداری ۸۰ ساله که عمر سیاسی و بیولوژیکی اش رو به پایان است نیز صرف این نمایش شده، تا این پرده از سناریو هم اجرا شده و جهان را آماده طرحهای دیگر سلطه گران کند، میتوان از نبوغ و استعداد طراحان این توطئه ستایش کرد و پذیرفت که چطور با نمایش ضعف یک عامل قدرتمند، در مقابل یک ضعیف، او را قدرت حاکمیت بخشیده اند تا به خواسته و منویات خود برسند، و از این لحاظ بهترین استفاده را از قدرت کشور آمریکا در جهت منافع خود کرده اند، بطوری که امروز طرح و بیان واقعیت این توطئه، فرد را به تئوری توطئه متهم کرده و آن را غیرقابل باور نشان میدهد .
در واقع نمی شود قدرت آمریکا را دست کم گرفت، اما جریان سلطه گر جهانی که بر آمریکا هم سلطه دارد، را هم نباید دست کم گرفت، که آن نیروی سلطه گر از قربانی کردن اقتدار و اعتبار کشور آمریکا در جهت منافع خود هیچ ابایی ندارد، و از نمایش ضعف آن کشور نیز برای پیشبرد اهدافش سود میبرد، و خشم و ناراحتی که حتی سربازان آمریکایی- که نسبت به آمریکا بعنوان میهن شان تعصب دارند و از نمایش ضعف آن خشمگین هستند- نشان میدهند تائید کننده همین واقعیت است.
👇👇👇
امیر طاهری: شکست یا پیروزی؟
آیا میتوان آمریکا را دستکم گرفت؟
این تصور که خروج از افغانستان نشانه بیقدرتی آمریکاست، کاملا بیجاست. کمدیـتراژدی هفتههای اخیر در کابل ناشی از بیکفایتی و گیجی رهبران جدید آمریکاست که نمیدانند از قدرتی که در اختیارشان است چگونه و در چه مقیاسی استفاده کنند.
نویسنده: امیر طاهری، روزنامه نگار و تحلیلگر ارشد بینالمللی
منبع: ایندپندنت فارسی
#امیر_طاهری
#تحلیل_سیاسی
https://www.youtube.com/watch?v=edTeK8ue56E
YouTube
امیر طاهری: شکست یا پیروزی؟ آیا میتوان آمریکا را دستکم گرفت؟
این تصور که خروج از افغانستان نشانه بیقدرتی آمریکاست، کاملا بیجاست. کمدیـتراژدی هفتههای اخیر در کابل ناشی از بیکفایتی و گیجی رهبران جدید آمریکاست که نمیدانند از قدرتی که در اختیارشان است چگونه و در چه مقیاسی استفاده کنند.
نویسنده: امیر طاهری، روزنامه…
نویسنده: امیر طاهری، روزنامه…
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴 تلاش قانونگذاران آمریکایی برای حذف معافیت افغانستان از برخی تحریمهای ایران
🔻 تلاش گروهی از قانونگذاران جمهوریخواه آمریکایی برای حذف معافیت افغانستان از برخی تحریمهای اعمالشده علیه ایران فعلاً به نتیجه نرسیده است.
یک نماینده جمهوریخواه چهارشنبه شب متممی را برای اضافه شدن به لایحه بودجه دفاعی آمریکا ارائه کرد که خواستار حذف معافیت افغانستان از تحریمهای اعمالشده علیه صنایع کشتیرانی، انرژی و کشتیسازی ایران بود.
آمریکا سال ۲۰۱۳ با ادعای کمک به توسعه افغانستان این کشور را از تحریمهای یادشده معاف کرده بود.
لایحه بودجه دفاعی آمریکا بعد از بررسی در «کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان» به کمیته امور خارجی این مجلس ارجاع شده، اما «گرگ میکس»، رئیس این کمیته از اضافه شدن متمم مذکور به لایحه بودجه دفاعی جلوگیری کرده است.
🔻 تلاش گروهی از قانونگذاران جمهوریخواه آمریکایی برای حذف معافیت افغانستان از برخی تحریمهای اعمالشده علیه ایران فعلاً به نتیجه نرسیده است.
یک نماینده جمهوریخواه چهارشنبه شب متممی را برای اضافه شدن به لایحه بودجه دفاعی آمریکا ارائه کرد که خواستار حذف معافیت افغانستان از تحریمهای اعمالشده علیه صنایع کشتیرانی، انرژی و کشتیسازی ایران بود.
آمریکا سال ۲۰۱۳ با ادعای کمک به توسعه افغانستان این کشور را از تحریمهای یادشده معاف کرده بود.
لایحه بودجه دفاعی آمریکا بعد از بررسی در «کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان» به کمیته امور خارجی این مجلس ارجاع شده، اما «گرگ میکس»، رئیس این کمیته از اضافه شدن متمم مذکور به لایحه بودجه دفاعی جلوگیری کرده است.
Forwarded from اتچ بات
🔴 گذر زمان علیه برجام
1⃣ قسمت اول👇
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، بیش از هفتاد روز از آخرین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در وین گذشته است. آخرین دور مذاکرات ایران و کشورهای امضاکننده برجام، از جمله امریکا، سیام خرداد ماه سال جاری در وین برگزار شد که البته به نتیجه نهایی نیز منجر نشد. هرچند بسیاری از مقامات ایران و دیگر کشورها اعلام کرده بودند مذاکرات در مراحل نهایی است و تنها چند گام به احیای برجام باقی مانده است، اما با داغ شدن تنور انتخابات در ایران، این مذاکرات عملا متوقف شد تا سکان امور به دست دولت سیزدهم و سید ابراهیم رییسی سپرده شود.وقفه در مذاکرات هستهای در حالی رخ میدهد که بسیاری از کشورهای امضاکننده برجام و همچنین تحلیلگران بر این عقیدهاند که این وقفه به هیچ عنوان به نفع احیای برجام نیست. اخیرا نیز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه جدید ایران اعلام کرده «درباره موضوع هستهای و مذاکرات وین فکر میکنم اولین اشتباه امریکاییها این است که گاهی در مصاحبهها اعلام میکنند پیشنهادات ما برای همیشه روی میز نخواهد ماند یا اگر ایران در وین مذاکره نکند ما گزینههای دیگر داریم؛ این حرفها تکراری و خستهکننده است که همواره میزنند.»
امیرعبداللهیان اخیرا در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت «من خیلی سفت به طرف مذاکرهکننده اتحادیه اروپا گفتم امریکاییها تا یاد نگیرند مودبانه با ملت بزرگ ایران صحبت کنند از ادبیات تهدید هیچ نتیجهای نخواهند گرفت و اگر بخواهند این ادبیات را ادامه دهند پیام سازندهای برای دولت جدید نیست.»
هرچند امیر عبداللهیان اعلام کرد که «ایران از مذاکرهای که منطق برای آن حاکم باشد استقبال میکند و حتما به دنبال فرار از میز مذاکره نیست.»، اما در عین حال درخصوص وقفه در از سرگیری مذاکرات گفت: «طرف مقابل خودش این درک را دارد که یک پروسه دو تا سه ماهه زمان میبرد که دولت جدید مستقر شود و برنامهریزی برای هرگونه تصمیم داشته باشد.» در آنسو، اما امریکا که در واقع طرف اصلی مذاکرات هستهای محسوب میشود اعلام کرده مذاکرات هستهای در وین نمیتواند به صورت نامحدود ادامه داشته باشد.
علاوه بر این رابرت مالی نماینده دولت جو بایدن در امور ایران با «تحریکآمیز خواندن» گامهای اخیر ایران در مورد برنامه هستهای گفته که این اقدامات نشان میدهد توافق هستهای دیگر معنایی ندارد و فرصتی برای دستیابی به بازگشت به برجام وجود نخواهد داشت. اشاره رابرت مالی به گام ایران در آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی، افزایش ذخایر اورانیوم غنیسازی و اعمال محدودیت بر بازرسی بازرسان آژانس است.
به نظر میرسد که یکی از گرههای اصلی مذاکرات در وین مساله تضمین دادن امریکا به ایران برای عدم خروج از برجام در دولتهای آینده است؛ مسالهای که امریکاییها اعلام کردهاند قادر به انجامش نیستند.
مساله دیگر تحریمهای جدیدی است که فراتر از برجام توسط دولت ترامپ علیه ایران اعمال شده و ایران معتقد است که این تحریمها نیز با هدف تاثیرگذاری بر برجام و تضعیف این توافق انجام شده و آنها نیز باید برداشته شوند، اما امریکاییها بر این عقیدهاند که این تحریمها ربطی به مفاد برجام ندارد. برای مثال ایران خواستار لغو کلیه تحریمهای اعمال شده از سوی امریکا از جمله تحریمها علیه سپاه و گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران در منطقه و تحریمهای اعمال شده علیه برنامه موشکی شده است.
به اعتقاد تحلیلگران این خواستهای است که قطعا امریکا با آن موافقت نمیکند، چراکه واشنگتن معتقد است بخشی از این تحریمها مربوط به دولت امریکا نیست بلکه در ارتباط با کنگره امریکاست.
با توجه به اینکه در کنگره امریکا مخالفت زیادی در مورد مساله ایران و برجام وجود دارد به نظر میرسد دولت بایدن حاضر به امتیاز دادن بیش از اندازه به ایران نخواهد بود، چراکه دولت بایدن نمیخواهد خود را در معرض انتقاد سیاسی از سوی همحزبیهایش و جمهوریخواهان در قبال هرگونه شکست در نوع مواجهه با ایران قرار دهد.
در چنین شرایطی نوع رویکرد دولت ابراهیم رییسی در قبال مذاکرات برجام از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اما نگاهی به دولت رییسی و کابینهاش نشان میدهد که اساسا از میان مسوولان این دولت، فردی را نمیتوان یافت که نسبت به اصل برجام و در قدم بعد، نسبت به احیای آن نظر مساعد و شفافی داشته باشد.
ادامه👇👇
1⃣ قسمت اول👇
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، بیش از هفتاد روز از آخرین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در وین گذشته است. آخرین دور مذاکرات ایران و کشورهای امضاکننده برجام، از جمله امریکا، سیام خرداد ماه سال جاری در وین برگزار شد که البته به نتیجه نهایی نیز منجر نشد. هرچند بسیاری از مقامات ایران و دیگر کشورها اعلام کرده بودند مذاکرات در مراحل نهایی است و تنها چند گام به احیای برجام باقی مانده است، اما با داغ شدن تنور انتخابات در ایران، این مذاکرات عملا متوقف شد تا سکان امور به دست دولت سیزدهم و سید ابراهیم رییسی سپرده شود.وقفه در مذاکرات هستهای در حالی رخ میدهد که بسیاری از کشورهای امضاکننده برجام و همچنین تحلیلگران بر این عقیدهاند که این وقفه به هیچ عنوان به نفع احیای برجام نیست. اخیرا نیز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه جدید ایران اعلام کرده «درباره موضوع هستهای و مذاکرات وین فکر میکنم اولین اشتباه امریکاییها این است که گاهی در مصاحبهها اعلام میکنند پیشنهادات ما برای همیشه روی میز نخواهد ماند یا اگر ایران در وین مذاکره نکند ما گزینههای دیگر داریم؛ این حرفها تکراری و خستهکننده است که همواره میزنند.»
امیرعبداللهیان اخیرا در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت «من خیلی سفت به طرف مذاکرهکننده اتحادیه اروپا گفتم امریکاییها تا یاد نگیرند مودبانه با ملت بزرگ ایران صحبت کنند از ادبیات تهدید هیچ نتیجهای نخواهند گرفت و اگر بخواهند این ادبیات را ادامه دهند پیام سازندهای برای دولت جدید نیست.»
هرچند امیر عبداللهیان اعلام کرد که «ایران از مذاکرهای که منطق برای آن حاکم باشد استقبال میکند و حتما به دنبال فرار از میز مذاکره نیست.»، اما در عین حال درخصوص وقفه در از سرگیری مذاکرات گفت: «طرف مقابل خودش این درک را دارد که یک پروسه دو تا سه ماهه زمان میبرد که دولت جدید مستقر شود و برنامهریزی برای هرگونه تصمیم داشته باشد.» در آنسو، اما امریکا که در واقع طرف اصلی مذاکرات هستهای محسوب میشود اعلام کرده مذاکرات هستهای در وین نمیتواند به صورت نامحدود ادامه داشته باشد.
علاوه بر این رابرت مالی نماینده دولت جو بایدن در امور ایران با «تحریکآمیز خواندن» گامهای اخیر ایران در مورد برنامه هستهای گفته که این اقدامات نشان میدهد توافق هستهای دیگر معنایی ندارد و فرصتی برای دستیابی به بازگشت به برجام وجود نخواهد داشت. اشاره رابرت مالی به گام ایران در آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی، افزایش ذخایر اورانیوم غنیسازی و اعمال محدودیت بر بازرسی بازرسان آژانس است.
به نظر میرسد که یکی از گرههای اصلی مذاکرات در وین مساله تضمین دادن امریکا به ایران برای عدم خروج از برجام در دولتهای آینده است؛ مسالهای که امریکاییها اعلام کردهاند قادر به انجامش نیستند.
مساله دیگر تحریمهای جدیدی است که فراتر از برجام توسط دولت ترامپ علیه ایران اعمال شده و ایران معتقد است که این تحریمها نیز با هدف تاثیرگذاری بر برجام و تضعیف این توافق انجام شده و آنها نیز باید برداشته شوند، اما امریکاییها بر این عقیدهاند که این تحریمها ربطی به مفاد برجام ندارد. برای مثال ایران خواستار لغو کلیه تحریمهای اعمال شده از سوی امریکا از جمله تحریمها علیه سپاه و گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران در منطقه و تحریمهای اعمال شده علیه برنامه موشکی شده است.
به اعتقاد تحلیلگران این خواستهای است که قطعا امریکا با آن موافقت نمیکند، چراکه واشنگتن معتقد است بخشی از این تحریمها مربوط به دولت امریکا نیست بلکه در ارتباط با کنگره امریکاست.
با توجه به اینکه در کنگره امریکا مخالفت زیادی در مورد مساله ایران و برجام وجود دارد به نظر میرسد دولت بایدن حاضر به امتیاز دادن بیش از اندازه به ایران نخواهد بود، چراکه دولت بایدن نمیخواهد خود را در معرض انتقاد سیاسی از سوی همحزبیهایش و جمهوریخواهان در قبال هرگونه شکست در نوع مواجهه با ایران قرار دهد.
در چنین شرایطی نوع رویکرد دولت ابراهیم رییسی در قبال مذاکرات برجام از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اما نگاهی به دولت رییسی و کابینهاش نشان میدهد که اساسا از میان مسوولان این دولت، فردی را نمیتوان یافت که نسبت به اصل برجام و در قدم بعد، نسبت به احیای آن نظر مساعد و شفافی داشته باشد.
ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 گذر زمان علیه برجام
2⃣ قسمت دوم👇
اگرچه در حال حاضر پرونده مذاکره برجام از سوی وزارت خارجه دنبال میشود، اما زمزمههایی در این خصوص که قرار است این پرونده بار دیگر به شورای عالی امنیت ملی سپرده شود، به گوش میرسد. علاوه بر این، انتصابهای رییسی در وزارت امورخارجه و سازمان انرژی هستهای نیز نشان میدهد که ابراهیم رییسی در این انتصابها فاکتور پیشبرد مذاکرات برجام را لحاظ نکرده است.
امیرعبداللهیان وزیر خارجه دولت رییسی مشهور است که در امور منطقهای تخصص دارد و سالها معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه بوده است. از سوی دیگر انتصاب اسلامی به سمت ریاست سازمان انرژی اتمی نیز نشان از این دارد که رییسی نسبت به دریافت ابتکارات تاکتیکی و فنی از سوی سازمان انرژی اتمی درخصوص پرونده برجام تمایلی از خود نشان نداده است.
اسلامی در دولت حسن روحانی وزیر راه، مسکن و شهرسازی بود و تخصص او عمران است. این در حالی است که در دولت روحانی، علیاصغر صالحی از دیپلماتهای باسابقه و خوشنام که در بحث هستهای صاحب تخصص عالی دانشگاهی بود، سکان امور را در دست داشت.
صالحی حتی در دوران مذاکرات برجام در دولت نخست روحانی مباحث فنی را در مذاکرات پیش برده بود. بهطور کلی میتوان گفت که رویه و رویکرد دولت ابراهیم رییسی برمبنای احیای برجام قرار نگرفته است و اساسا برجام اولویت دولت رییسی نیست. از این جهت است که طی یک ماهی که از تشکیل دولت رییسی میگذرد کمتر موضع «فعالی» از سوی این دولت درخصوص برجام و مذاکرات هستهای اعلام شده است و نوعی سکوت در این حوزه بر دولت حاکم است.
این در حالی است که در آنسو مذاکرات و رایزنیهای علنی و پشت پردهای میان کشورهای امضاکننده برجام در جریان است. در آخرین نمونه این تحرکات میتوان به دیدار نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و جو بایدن رییسجمهوری امریکا اشاره کرد.
به گزارش آکسیوس در این دیدار طرفین درباره پرونده هستهای ایران به رایزنی پرداختند. هرچند نفتالی بنت در این دیدار عنوان کرد که دولتش به صورت آشکار با توافق هستهای مقابله نخواهد کرد، اما تاکید کرد کشورش با بازگشت واشنگتن به توافق هستهای با ایران مخالف است.
دو منبع آگاه مطلع از جزییات این دیدار به آکسیوس گفتهاند که بنت در جریان دیدارهای خود با وزیر امورخارجه و مشاور امنیت ملی امریکا نیز این پیام خود را منتقل کرده و گفته است که باور دارد گفتگو میان واشنگتن و تلآویو نتایج بهتری حاصل خواهد کرد.
ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا درخصوص تاخیر در از سرگیری مذاکرات هستهای گفته است: «میدانم که دولت جدید در تهران هنوز در حال شکلگیری است. آنها باید درباره موضعگیریشان تصمیمگیری کنند، نهتنها موضعگیری در قبال جامعه جهانی، بلکه به ویژه در قبال دیپلماسی لازم برای آزمودن طرحی که میتوانیم براساس آن یک بازگشت دوجانبه به توافق را رقم بزنیم. بنابراین، به خود ایرانیها واگذار میکنم که بگویند در این باره چه موضعی دارند. شرکا و متحدان ما در گروه ۱+۵ هم آن را به وضوح گفتهاند.»
در این میان روسیه نیز از ایران خواسته هرچه سریعتر به مذاکرات برجام بازگردد. سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه در گفتوگوی تلفنی با امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران خواستار بازگشت ایران به میز مذاکره در وین شده است. وزیر خارجه روسیه در گفتوگویی با امیرعبداللهیان خواستار بازگشت ایران به میز مذاکره در وین جهت احیای برجام شد. بعد از این تماس تلفنی وزارت خارجه روسیه بیانیهای درباره این گفتگو صادر کرده و اعلام کرد «طرف ایرانی این پیام را با جدیت دریافت کرد.»
در گفتوگوی تلفنی اخیر امانوئل ماکرون و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور فرانسه و روسیه نیز درباره برجام رایزنی شد. کاخ کرملین با صدور بیانیهای درخصوص این گفتگو اعلام کرد: «روسای جمهور به گفتگو درخصوص شرایط پیرامون توافق هستهای ایران پرداختند. آنها در خصوص تداوم گفتگوها جهت بازگشت به پایبندی به برنامه جامع اقدام مشترک که عاملی حیاتی در مسیر عدم اشاعه هستهای محسوب میشود، صحبت کردند.»
اتحادیه اروپا از ایران خواسته هر چه زودتر به میز مذاکرات وین بازگردد. جوزپ بورل در تماس تلفنی با حسین امیرعبداللهیان اعزام نماینده از سوی اتحادیه اروپا به مراسم تحلیف ابراهیم رییسی را نشاندهنده عزم اتحادیه برای گسترش همکاری با ایران عنوان کرده و گفته است که اتحادیه اروپا امیدوار است تهران هرچه زودتر تاریخ مورد نظر برای نشست بعدی وین را تعیین کند.
اگر مجموعه اخباری که در بالا ذکر شد را کنار هم بگذارید به وضوح قابل مشاهده است که ایران تحت یک فشار دیپلماتیک از سوی طرفهای امضاکننده برجام قرار گرفته است.
ادامه👇👇👇
2⃣ قسمت دوم👇
اگرچه در حال حاضر پرونده مذاکره برجام از سوی وزارت خارجه دنبال میشود، اما زمزمههایی در این خصوص که قرار است این پرونده بار دیگر به شورای عالی امنیت ملی سپرده شود، به گوش میرسد. علاوه بر این، انتصابهای رییسی در وزارت امورخارجه و سازمان انرژی هستهای نیز نشان میدهد که ابراهیم رییسی در این انتصابها فاکتور پیشبرد مذاکرات برجام را لحاظ نکرده است.
امیرعبداللهیان وزیر خارجه دولت رییسی مشهور است که در امور منطقهای تخصص دارد و سالها معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه بوده است. از سوی دیگر انتصاب اسلامی به سمت ریاست سازمان انرژی اتمی نیز نشان از این دارد که رییسی نسبت به دریافت ابتکارات تاکتیکی و فنی از سوی سازمان انرژی اتمی درخصوص پرونده برجام تمایلی از خود نشان نداده است.
اسلامی در دولت حسن روحانی وزیر راه، مسکن و شهرسازی بود و تخصص او عمران است. این در حالی است که در دولت روحانی، علیاصغر صالحی از دیپلماتهای باسابقه و خوشنام که در بحث هستهای صاحب تخصص عالی دانشگاهی بود، سکان امور را در دست داشت.
صالحی حتی در دوران مذاکرات برجام در دولت نخست روحانی مباحث فنی را در مذاکرات پیش برده بود. بهطور کلی میتوان گفت که رویه و رویکرد دولت ابراهیم رییسی برمبنای احیای برجام قرار نگرفته است و اساسا برجام اولویت دولت رییسی نیست. از این جهت است که طی یک ماهی که از تشکیل دولت رییسی میگذرد کمتر موضع «فعالی» از سوی این دولت درخصوص برجام و مذاکرات هستهای اعلام شده است و نوعی سکوت در این حوزه بر دولت حاکم است.
این در حالی است که در آنسو مذاکرات و رایزنیهای علنی و پشت پردهای میان کشورهای امضاکننده برجام در جریان است. در آخرین نمونه این تحرکات میتوان به دیدار نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و جو بایدن رییسجمهوری امریکا اشاره کرد.
به گزارش آکسیوس در این دیدار طرفین درباره پرونده هستهای ایران به رایزنی پرداختند. هرچند نفتالی بنت در این دیدار عنوان کرد که دولتش به صورت آشکار با توافق هستهای مقابله نخواهد کرد، اما تاکید کرد کشورش با بازگشت واشنگتن به توافق هستهای با ایران مخالف است.
دو منبع آگاه مطلع از جزییات این دیدار به آکسیوس گفتهاند که بنت در جریان دیدارهای خود با وزیر امورخارجه و مشاور امنیت ملی امریکا نیز این پیام خود را منتقل کرده و گفته است که باور دارد گفتگو میان واشنگتن و تلآویو نتایج بهتری حاصل خواهد کرد.
ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا درخصوص تاخیر در از سرگیری مذاکرات هستهای گفته است: «میدانم که دولت جدید در تهران هنوز در حال شکلگیری است. آنها باید درباره موضعگیریشان تصمیمگیری کنند، نهتنها موضعگیری در قبال جامعه جهانی، بلکه به ویژه در قبال دیپلماسی لازم برای آزمودن طرحی که میتوانیم براساس آن یک بازگشت دوجانبه به توافق را رقم بزنیم. بنابراین، به خود ایرانیها واگذار میکنم که بگویند در این باره چه موضعی دارند. شرکا و متحدان ما در گروه ۱+۵ هم آن را به وضوح گفتهاند.»
در این میان روسیه نیز از ایران خواسته هرچه سریعتر به مذاکرات برجام بازگردد. سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه در گفتوگوی تلفنی با امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران خواستار بازگشت ایران به میز مذاکره در وین شده است. وزیر خارجه روسیه در گفتوگویی با امیرعبداللهیان خواستار بازگشت ایران به میز مذاکره در وین جهت احیای برجام شد. بعد از این تماس تلفنی وزارت خارجه روسیه بیانیهای درباره این گفتگو صادر کرده و اعلام کرد «طرف ایرانی این پیام را با جدیت دریافت کرد.»
در گفتوگوی تلفنی اخیر امانوئل ماکرون و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور فرانسه و روسیه نیز درباره برجام رایزنی شد. کاخ کرملین با صدور بیانیهای درخصوص این گفتگو اعلام کرد: «روسای جمهور به گفتگو درخصوص شرایط پیرامون توافق هستهای ایران پرداختند. آنها در خصوص تداوم گفتگوها جهت بازگشت به پایبندی به برنامه جامع اقدام مشترک که عاملی حیاتی در مسیر عدم اشاعه هستهای محسوب میشود، صحبت کردند.»
اتحادیه اروپا از ایران خواسته هر چه زودتر به میز مذاکرات وین بازگردد. جوزپ بورل در تماس تلفنی با حسین امیرعبداللهیان اعزام نماینده از سوی اتحادیه اروپا به مراسم تحلیف ابراهیم رییسی را نشاندهنده عزم اتحادیه برای گسترش همکاری با ایران عنوان کرده و گفته است که اتحادیه اروپا امیدوار است تهران هرچه زودتر تاریخ مورد نظر برای نشست بعدی وین را تعیین کند.
اگر مجموعه اخباری که در بالا ذکر شد را کنار هم بگذارید به وضوح قابل مشاهده است که ایران تحت یک فشار دیپلماتیک از سوی طرفهای امضاکننده برجام قرار گرفته است.
ادامه👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 گذر زمان علیه برجام
قسمت سوم
اگر این فشار دیپلماتیک را در کنار مسکوت ماندن بازگشت به مذاکرات از سوی ایران و همچنین اقدامات پیشرونده ایران در برنامه هستهای نظیر آغاز غنیسازی ۶۰٪ بگذارید، میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که روند احیای برجام در حال ورود به پیچ و خمهای دیپلماتیک است.
البته ایران اعلام کرده خواستههایش در دورههای قبلی مذاکرات عملی نشده، بنابراین با اعتماد بهنفس گامهای پیشرونده دیگری در برنامه هستهای خود برداشته تا به طرف مقابل فشار وارد کند. اما باید بخاطر داشت که اعتمادبهنفس به تنهایی حلال مشکلات نیست.
مذاکرات برجام چیزی شبیه یک معامله است که هر یک از طرفین در مقابل چیزی که عرضه میکنند چیزی به دست میآورند. اما باید توجه داشت که قدم نخست، برخورداری از درکی صحیح از این مساله است که راهحل پیشنهاد شده از سوی ایران چطور میتواند نیازهای توافق را برآورده کند. بدون برخورداری از این درک درست مواضع طرفین هرگز به یکدیگر نزدیک نخواهد شد.
به نظر میرسد دولت رییسی به تاثیر منفی گذر زمان بر برجام اعتقادی ندارد بلکه برعکس معتقد است که گذر زمان دست ایران را در مذاکرات قویتر میکند.
گویی دولت رئیسی نیز به تاکتیک جلیلی در دوران مذاکرات هستهای در دولت احمدینژاد بازگشته. در آن زمان ایران با آغاز غنیسازی ۲۰٪ بر این عقیده بود که اهرم فشاری در مذاکره دراختیار خواهد داشت، اما واقعیت اینست که این اهرم فشار هرگز در آن دوران بر سر میز مذاکرات به نفع ایران نقد نشد.
حالا هم بنظر میرسد دولت رئیسی قصد دارد با افزایش ذخایر اورانیوم ۲۰٪ و ۶۰٪ و همچنین محدودیت در بازرسی بازرسان آژانس بر امریکا فشار وارد کند. اما باید مراقب بود، چراکه این رویکرد میتواند به صورت یک شمشیر دولبه نیز عمل کند؛ به اینترتیب که امریکا این فرصت را به دست خواهد آورد که با متحدان اروپایی خود هماهنگتر شده و فشار هماهنگتری به ایران وارد کند.
در این میان اصرار ایران به بازنگشتن به میز مذاکره و ادامه غنیسازی ۲۰٪ و ۶۰٪ و افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده، جایگاه روسیه را نیز دچار تغییر کرده و موجب خواهد شد مواضع روسیه نیز در مذاکرات به مواضع غرب نزدیکتر شود. چه اینکه در سخنان اخیر لاوروف نشانههایی از این موضوع به وضوح دیده میشود. علاوه بر این کنگره امریکا نیز در اینمیان فرصت و بهانه کافی را بدست خواهد آورد تا قوانین محدودکننده و مصوبات تحریمی بیشتر علیه ایران بتصویب رساند و باین ترتیب مصوبه هستهای مجلس را به چالش بکشد.
چنانچه این اتفاقات آنگونه که مطرح شد یکی پس از دیگری رخ دهند، زمینه برای صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس فراهم شده و بار دیگر این امکان وجود دارد که پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود و این آغاز دوباره ماجرای چالشهای ایران و غرب بر سر پرونده هستهای است.
بنابراین به نظر میرسد بازگشت هرچه سریعتر ایران به میز مذاکرات یک اولویت اساسی برای دولت رئیسی باشد. تنها به این ترتیب است که بهانه از دست امریکا گرفته میشود. در مرحله بعدی ایران باید با دستورکار مشخصی مبتنی بر منافع ملی و برداشته شدن تحریمهای ضدایرانی، با ابتکارات و راهحلهای شدنی و عملی پشت میز مذاکرات بنشیند. در غیر اینصورت دست امریکا در ائتلافسازی علیه ایران باز خواهد شد و پرونده هستهای با پیچیدگیهای زیادی روبهرو خواهد شد.
در این میان نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است این است که سیاست توازن منطقهای ایران و بهبود روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس به لحاظ سیاسی و اقتصادی کاملا با سرنوشت برجام درهم آمیخته است. برنامه هستهای ایران در هر صورت پروندهای است که به مدت بیش از ۱۵سال یکی از مهمترین دستور کارهای سیاست خارجی ایران بوده است. این پرونده در بسیاری حوزههای سیاسی و اقتصادی سیاست خارجی اثرگذار بوده است.
این پرونده بهانهای برای امنیتیسازی ایران در منطقه و جهان شد. چنانچه این پرونده به هر ترتیبی حل و فصل نشود و اگر امریکا بتواند با ائتلافسازی بار دیگر ایران را در دام امنیتیسازی گرفتار کند آنوقت اولویتهای سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی در بهبود روابط سیاسی اقتصادی با کشورهای منطقه نیز آسیب خواهد دید.
واقعیت این است که برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس و منطقه در روابطشان با ایران عموما به دنبال بهانه هستند و چنانچه شرایط بینالمللی به سمت مهیا شدن زمینه اعمال فشار بر ایران پیش برود، این کشورها نیز با این جریان همراه خواهند شد. بنابراین به نظر میرسد دولت رئیسی باید سیاست بهبود روابط با همسایگان را به موازات پیگیریها برای احیای برجام پیش ببرد. همان کاری که اواخر دولت روحانی آغاز شد و حالا با وقفهای ۲ماهه روبهرو شده است./فرارو
قسمت سوم
اگر این فشار دیپلماتیک را در کنار مسکوت ماندن بازگشت به مذاکرات از سوی ایران و همچنین اقدامات پیشرونده ایران در برنامه هستهای نظیر آغاز غنیسازی ۶۰٪ بگذارید، میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که روند احیای برجام در حال ورود به پیچ و خمهای دیپلماتیک است.
البته ایران اعلام کرده خواستههایش در دورههای قبلی مذاکرات عملی نشده، بنابراین با اعتماد بهنفس گامهای پیشرونده دیگری در برنامه هستهای خود برداشته تا به طرف مقابل فشار وارد کند. اما باید بخاطر داشت که اعتمادبهنفس به تنهایی حلال مشکلات نیست.
مذاکرات برجام چیزی شبیه یک معامله است که هر یک از طرفین در مقابل چیزی که عرضه میکنند چیزی به دست میآورند. اما باید توجه داشت که قدم نخست، برخورداری از درکی صحیح از این مساله است که راهحل پیشنهاد شده از سوی ایران چطور میتواند نیازهای توافق را برآورده کند. بدون برخورداری از این درک درست مواضع طرفین هرگز به یکدیگر نزدیک نخواهد شد.
به نظر میرسد دولت رییسی به تاثیر منفی گذر زمان بر برجام اعتقادی ندارد بلکه برعکس معتقد است که گذر زمان دست ایران را در مذاکرات قویتر میکند.
گویی دولت رئیسی نیز به تاکتیک جلیلی در دوران مذاکرات هستهای در دولت احمدینژاد بازگشته. در آن زمان ایران با آغاز غنیسازی ۲۰٪ بر این عقیده بود که اهرم فشاری در مذاکره دراختیار خواهد داشت، اما واقعیت اینست که این اهرم فشار هرگز در آن دوران بر سر میز مذاکرات به نفع ایران نقد نشد.
حالا هم بنظر میرسد دولت رئیسی قصد دارد با افزایش ذخایر اورانیوم ۲۰٪ و ۶۰٪ و همچنین محدودیت در بازرسی بازرسان آژانس بر امریکا فشار وارد کند. اما باید مراقب بود، چراکه این رویکرد میتواند به صورت یک شمشیر دولبه نیز عمل کند؛ به اینترتیب که امریکا این فرصت را به دست خواهد آورد که با متحدان اروپایی خود هماهنگتر شده و فشار هماهنگتری به ایران وارد کند.
در این میان اصرار ایران به بازنگشتن به میز مذاکره و ادامه غنیسازی ۲۰٪ و ۶۰٪ و افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده، جایگاه روسیه را نیز دچار تغییر کرده و موجب خواهد شد مواضع روسیه نیز در مذاکرات به مواضع غرب نزدیکتر شود. چه اینکه در سخنان اخیر لاوروف نشانههایی از این موضوع به وضوح دیده میشود. علاوه بر این کنگره امریکا نیز در اینمیان فرصت و بهانه کافی را بدست خواهد آورد تا قوانین محدودکننده و مصوبات تحریمی بیشتر علیه ایران بتصویب رساند و باین ترتیب مصوبه هستهای مجلس را به چالش بکشد.
چنانچه این اتفاقات آنگونه که مطرح شد یکی پس از دیگری رخ دهند، زمینه برای صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس فراهم شده و بار دیگر این امکان وجود دارد که پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود و این آغاز دوباره ماجرای چالشهای ایران و غرب بر سر پرونده هستهای است.
بنابراین به نظر میرسد بازگشت هرچه سریعتر ایران به میز مذاکرات یک اولویت اساسی برای دولت رئیسی باشد. تنها به این ترتیب است که بهانه از دست امریکا گرفته میشود. در مرحله بعدی ایران باید با دستورکار مشخصی مبتنی بر منافع ملی و برداشته شدن تحریمهای ضدایرانی، با ابتکارات و راهحلهای شدنی و عملی پشت میز مذاکرات بنشیند. در غیر اینصورت دست امریکا در ائتلافسازی علیه ایران باز خواهد شد و پرونده هستهای با پیچیدگیهای زیادی روبهرو خواهد شد.
در این میان نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است این است که سیاست توازن منطقهای ایران و بهبود روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس به لحاظ سیاسی و اقتصادی کاملا با سرنوشت برجام درهم آمیخته است. برنامه هستهای ایران در هر صورت پروندهای است که به مدت بیش از ۱۵سال یکی از مهمترین دستور کارهای سیاست خارجی ایران بوده است. این پرونده در بسیاری حوزههای سیاسی و اقتصادی سیاست خارجی اثرگذار بوده است.
این پرونده بهانهای برای امنیتیسازی ایران در منطقه و جهان شد. چنانچه این پرونده به هر ترتیبی حل و فصل نشود و اگر امریکا بتواند با ائتلافسازی بار دیگر ایران را در دام امنیتیسازی گرفتار کند آنوقت اولویتهای سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی در بهبود روابط سیاسی اقتصادی با کشورهای منطقه نیز آسیب خواهد دید.
واقعیت این است که برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس و منطقه در روابطشان با ایران عموما به دنبال بهانه هستند و چنانچه شرایط بینالمللی به سمت مهیا شدن زمینه اعمال فشار بر ایران پیش برود، این کشورها نیز با این جریان همراه خواهند شد. بنابراین به نظر میرسد دولت رئیسی باید سیاست بهبود روابط با همسایگان را به موازات پیگیریها برای احیای برجام پیش ببرد. همان کاری که اواخر دولت روحانی آغاز شد و حالا با وقفهای ۲ماهه روبهرو شده است./فرارو
Telegram
attach 📎
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 با وجود درگیری های سنگین و برخلاف خبر خبرگزاری اسپوتنیک تا کنون پنجشیر مقاومت کرده است.
خبرنگار خبرگزاری صداوسیما زیر آتش گلوله گزارش داد:
💥 پنجشیر سقوط نکرده است
برخی خبرگزاریها به نقل از اسپوتنیک مدعی شده بودند که ولایت پنجشیر افغانستان به تصرف کامل نیروهای طالبان درآمد است، این در حالی است که جبهه مقاومت افغانستان همچنان در حال مبارزه و پایداری است.
#پنجشیر_را_حفظ_کنید
خبرنگار خبرگزاری صداوسیما زیر آتش گلوله گزارش داد:
💥 پنجشیر سقوط نکرده است
برخی خبرگزاریها به نقل از اسپوتنیک مدعی شده بودند که ولایت پنجشیر افغانستان به تصرف کامل نیروهای طالبان درآمد است، این در حالی است که جبهه مقاومت افغانستان همچنان در حال مبارزه و پایداری است.
#پنجشیر_را_حفظ_کنید
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴 طالبان همچنان سعی دارد با جنگ روانی در رسانه ها، جنگ پنجشیر را مدیریت کند .
احمد مسعود فرمانده جبهه مقاومت افغانستان خبر سقوط پنج شیر و فرار خود را که توسط رسانه های طالبان اشتراک میشود تکذیب کرد.
✍ وی در توئیتی نوشت:
خبر فتوحات پنجشیر در رسانه های پاکستانی در حال پخش است. این دروغ است. فتح کردن پنجشیر آخرین روز من در پنجشیر خواهد بود
احمد مسعود فرمانده جبهه مقاومت افغانستان خبر سقوط پنج شیر و فرار خود را که توسط رسانه های طالبان اشتراک میشود تکذیب کرد.
✍ وی در توئیتی نوشت:
خبر فتوحات پنجشیر در رسانه های پاکستانی در حال پخش است. این دروغ است. فتح کردن پنجشیر آخرین روز من در پنجشیر خواهد بود