Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
پيام شاهزاده #رضا_پهلوی به مناسبت آغاز سال تحصيلی در #ايران
هم ميهنان عزیزم،
هر سال در اولين روز ماه مهر، در پرتو مهر مهرگانی فرهنگ پر بار ايران زمين، با برانگيخته شدن انگيزه آموختن وكسب دانش، ميليونها #دانش_آموز و #دانشجو، راهی #مدارس و #دانشگاهها می شوند، تا با بهره‌گيری از دانش آموزگاران واساتيد، دانش اندوزی كنند و با فروزان كردن مشعل دانش و خرد و با تكيه بر استعداد و خلاقيت خويش، با اميد به فردايی بهتر، راه رسيدن به سازندگی و آبادانی را در بهروزی و رستگاری جامعه هموار سازند و با نيروی دانش و خردمندی، چرخهای توسعه سرزمينمان را در همه شئون به حركت در آورند، تا در پرتو دانش وآگاهی، نقش انسانی خود را در جهان امروز ايفا نمايند.
در اين ميان شوق رفتن به مدرسه و مراكز آموزشی، در ارتباط معنوی دانش آموز و استاد، در پيوند با فرهنگ ما ايرانيان، همواره از ويژه‌گی خاصی بر خوردار بوده و هست، به گونه‌ای كه معلم ضمن آموزش، در پرورش افكار دانش آموزان تأثير گذار بوده است. به همين دليل جايگاه ويژه مقام والای معلم و استاد، تا پايان عمر همه ما را مديون معلم و مربی خويش نموده است.
هم ميهنانم،
اكنون با فرا رسيدن اول ماه مهر، سال تحصيلی ديگری آغاز می شود، آغازی در تحول زندگانی فردی و اجتماعی و آغازی در ساختن فردا ...، در شرايط كنونی مملكت همه ما بايد به نكات حساس ومهمی توجه كنيم و بدانيم كه متأسفانه با حضور يك حكومت فرقه گرای تبهكار، همه معيارهای فلسفه خردگرائی و دانش آموزی و شوق به آموختن و آموزاندن، در اهداف و انديشه‌های ويرانگر حاكمان مزدور استعمار، دگرگون شده است و با گذشت نزديك به چهل سال، در يافته‌ايم كه اين ويرانگران نا بخرد، همه توان خود را بكار گرفته‌اند تا استعداد و خلاقيت فرزندان ايران زمين را در آموزش خرافات وموهومات و فرقه گرائی و دشمنی و كينه توزی و پرورش روحيه ضد ايرانی و ضد انسانی شكل دهند، تا به گفته خودشان، سربازان انقلابی با روحيه شهادت طلبی تربيت نمايند.
اين ويرانگران از خدا بی خبر با حذف مفاد علمی وانسانی وحقايق تاريخی از كتابهای درسی و رشته‌های فلسفی و انسانی در مقاطع مختلف آموزشی به اين اهداف نا مقدس اهتمام ورزيده‌اند.
به كوشش آنان ديگر در سرزمين ما، اولويت با دانش امروزی نيست و شاهد هستيم كه اين رژيم ايران سوز و ايرانی ستيز، می كوشد كه مدارس و مراكز آموزشی مدرنی را كه با خون دل پدر بزرگم با تأسيس مدارس مدرن و دانشگاه، و تلاش همه جانبه پدرم در تحصيل رايگان واجباری در سراسر كشور، حتی در ميان عشاير كوچ رو، در ريشه كن ساختن بيسوادی بوجود آمد، دگرگون سازد و مدرسه و دانشگاه را به مسجد مدرسه و حوزه و دانشگاه يعنی همان مكتب خانه‌های عصر حجری تبديل كند. تا به اين ترتيب نه برای ايران، بلكه در راستای اهداف شوم فرقه‌ای خود، به شستشوی مغزی آينده سازان ايران زمين بپردازد و در يك جامعه بی سواد بهتر بتواند به توسعه طلبی فرقه‌ای و ويران كردن بيش از پيش سرزمينمان مبادرت ورزد.
هم ميهنانم،
امروزه شاهديم كه بر اثر فقر و سختی معيشت، ميليونها كودك و نوجوان از تحصيل وا مانده‌اند و به كودكان كار و خيابانی تبديل شده‌اند و به جای آموختن دانش در معرض آسيب‌های اجتماعی گوناگون قرار گرفته‌اند.
امروزه شاهديم كه معلمان و استادان سرزمينمان از سختی معيشت وفقر رنج می برند، اما با فداكاری وگاه بدون حقوق كار می كنند و دردناكتر اين كه در پی درخواست مطالبات صنفی و به حق خود، برای انجام خدمت موثر و ارتقاء فرهنگ جامعه به بند كشيده می شوند و به جای مدرسه ودانشگاه و كلاس درس، پشت ميله‌های زندان جای گرفته‌اند و رژيم حاكم تبهكار از سفره ملت ايران با سخاوت هزينه تحصيل رايگان و رفاه معلمان كشورهای ديگر را تأمين می كند.
هم ميهنانم،
عليرغم اين فجايع ويرانگر رژيم تبهكار حاكم بر ايران، نبايد نا اميد و دلسرد شد. اگر اين ويرانگران تيشه بر ريشه فرهنگ وخرد و دانش ايرانی می زنند و می كوشند كه همه را به اطاعت كور كورانه وادارند، ذات بالقوه ايرانی كه همواره بر خرد و انديشه نيك و پاك استوار بوده وهست، می تواند با كوشش همه جانبه اين نابخرادان ضد ايرانی مقابله نمايد.
در اين راستا، اكنون كه بار ديگر زنگ مدرسه‌ها به صدا در می آيد، راهكار ما اين است كه با انديشه دگرگون ساختن ساختار سياسی و اجتماعی سرزمينمان، بار ديگر اولويت را بر سواد آموزی مدرن و رايگان و آسايش وآرامش معلمان و استادان سرزمينمان متمركز سازيم و برای رسيدن به اين هدف والاست كه نقش معلمان، دانش آموزان و خانواده‌ها برجسته می شود، معلمان بايد در تقويت روحيه اميد به فردا و گسترش خرد و پژوهش و روحيه جستجو گری دانش آموزان، در پرورش فرهنگ پرسشگری ودر يافتن حقايق زندگی انسانی راه گشا باشند، چرا كه دانش آموزان بايد بياموزند كه حقشان بعنوان يك شهروند در جامعه چيست؟ و چگونه آنرا
هم ميهنان عزیزم،
هر سال در اولين روز ماه مهر، در پرتو مهر مهرگانی فرهنگ پر بار ايران زمين، با برانگيخته شدن انگيزه آموختن وكسب دانش، ميليونها #دانش_آموز و #دانشجو، راهی #مدارس و #دانشگاهها می شوند، تا با بهره‌گيری از دانش آموزگاران واساتيد، دانش اندوزی كنند و با فروزان كردن مشعل دانش و خرد و با تكيه بر استعداد و خلاقيت خويش، با اميد به فردايی بهتر، راه رسيدن به سازندگی و آبادانی را در بهروزی و رستگاری جامعه هموار سازند و با نيروی دانش و خردمندی، چرخهای توسعه سرزمينمان را در همه شئون به حركت در آورند، تا در پرتو دانش وآگاهی، نقش انسانی خود را در جهان امروز ايفا نمايند.
در اين ميان شوق رفتن به مدرسه و مراكز آموزشی، در ارتباط معنوی دانش آموز و استاد، در پيوند با فرهنگ ما ايرانيان، همواره از ويژه‌گی خاصی بر خوردار بوده و هست، به گونه‌ای كه معلم ضمن آموزش، در پرورش افكار دانش آموزان تأثير گذار بوده است. به همين دليل جايگاه ويژه مقام والای معلم و استاد، تا پايان عمر همه ما را مديون معلم و مربی خويش نموده است.
هم ميهنانم،
اكنون با فرا رسيدن اول ماه مهر، سال تحصيلی ديگری آغاز می شود، آغازی در تحول زندگانی فردی و اجتماعی و آغازی در ساختن فردا ...، در شرايط كنونی مملكت همه ما بايد به نكات حساس ومهمی توجه كنيم و بدانيم كه متأسفانه با حضور يك حكومت فرقه گرای تبهكار، همه معيارهای فلسفه خردگرائی و دانش آموزی و شوق به آموختن و آموزاندن، در اهداف و انديشه‌های ويرانگر حاكمان مزدور استعمار، دگرگون شده است و با گذشت نزديك به چهل سال، در يافته‌ايم كه اين ويرانگران نا بخرد، همه توان خود را بكار گرفته‌اند تا استعداد و خلاقيت فرزندان ايران زمين را در آموزش خرافات وموهومات و فرقه گرائی و دشمنی و كينه توزی و پرورش روحيه ضد ايرانی و ضد انسانی شكل دهند، تا به گفته خودشان، سربازان انقلابی با روحيه شهادت طلبی تربيت نمايند.
اين ويرانگران از خدا بی خبر با حذف مفاد علمی وانسانی وحقايق تاريخی از كتابهای درسی و رشته‌های فلسفی و انسانی در مقاطع مختلف آموزشی به اين اهداف نا مقدس اهتمام ورزيده‌اند.
به كوشش آنان ديگر در سرزمين ما، اولويت با دانش امروزی نيست و شاهد هستيم كه اين رژيم ايران سوز و ايرانی ستيز، می كوشد كه مدارس و مراكز آموزشی مدرنی را كه با خون دل پدر بزرگم با تأسيس مدارس مدرن و دانشگاه، و تلاش همه جانبه پدرم در تحصيل رايگان واجباری در سراسر كشور، حتی در ميان عشاير كوچ رو، در ريشه كن ساختن بيسوادی بوجود آمد، دگرگون سازد و مدرسه و دانشگاه را به مسجد مدرسه و حوزه و دانشگاه يعنی همان مكتب خانه‌های عصر حجری تبديل كند. تا به اين ترتيب نه برای ايران، بلكه در راستای اهداف شوم فرقه‌ای خود، به شستشوی مغزی آينده سازان ايران زمين بپردازد و در يك جامعه بی سواد بهتر بتواند به توسعه طلبی فرقه‌ای و ويران كردن بيش از پيش سرزمينمان مبادرت ورزد.
هم ميهنانم،
امروزه شاهديم كه بر اثر فقر و سختی معيشت، ميليونها كودك و نوجوان از تحصيل وا مانده‌اند و به كودكان كار و خيابانی تبديل شده‌اند و به جای آموختن دانش در معرض آسيب‌های اجتماعی گوناگون قرار گرفته‌اند.
امروزه شاهديم كه معلمان و استادان سرزمينمان از سختی معيشت وفقر رنج می برند، اما با فداكاری وگاه بدون حقوق كار می كنند و دردناكتر اين كه در پی درخواست مطالبات صنفی و به حق خود، برای انجام خدمت موثر و ارتقاء فرهنگ جامعه به بند كشيده می شوند و به جای مدرسه ودانشگاه و كلاس درس، پشت ميله‌های زندان جای گرفته‌اند و رژيم حاكم تبهكار از سفره ملت ايران با سخاوت هزينه تحصيل رايگان و رفاه معلمان كشورهای ديگر را تأمين می كند.
هم ميهنانم،
عليرغم اين فجايع ويرانگر رژيم تبهكار حاكم بر ايران، نبايد نا اميد و دلسرد شد. اگر اين ويرانگران تيشه بر ريشه فرهنگ وخرد و دانش ايرانی می زنند و می كوشند كه همه را به اطاعت كور كورانه وادارند، ذات بالقوه ايرانی كه همواره بر خرد و انديشه نيك و پاك استوار بوده وهست، می تواند با كوشش همه جانبه اين نابخرادان ضد ايرانی مقابله نمايد.
در اين راستا، اكنون كه بار ديگر زنگ مدرسه‌ها به صدا در می آيد، راهكار ما اين است كه با انديشه دگرگون ساختن ساختار سياسی و اجتماعی سرزمينمان، بار ديگر اولويت را بر سواد آموزی مدرن و رايگان و آسايش وآرامش معلمان و استادان سرزمينمان متمركز سازيم و برای رسيدن به اين هدف والاست كه نقش معلمان، دانش آموزان و خانواده‌ها برجسته می شود، معلمان بايد در تقويت روحيه اميد به فردا و گسترش خرد و پژوهش و روحيه جستجو گری دانش آموزان، در پرورش فرهنگ پرسشگری ودر يافتن حقايق زندگی انسانی راه گشا باشند، چرا كه دانش آموزان بايد بياموزند كه حقشان بعنوان يك شهروند در جامعه چيست؟ و چگونه آنرا