Forwarded from اتچ بات
پزشکی که اوایل شیوع #کرونا در مورد این ویروس افشاگری و آگاهسازی کرده و توسط دولت چین بازداشت شده بود بخاطر ابتلا به کرونا فوت کرد!
lantenl
در گزارشهایی که بیبیسی و سیانان نیز آن را منتشر کرده بودند، گفته شده بود که در اواخر دسامبر یا اوایل ژانویه، پزشکی به نام لی ون لیانگ که در بیمارستان مرکزی ووهان خدمت میکرد با معاینه موارد ابتلای به نوعی بیماری شبیه سارس و انجام آزمایشهای مربوطه، شیوع نوع جدیدی ویروس را به اطلاع همکارانش رساند.
... پلیس چین به دکتر لی هشدار داده بود که از انتشار چنین اخباری خودداری کند و در غیر اینصورت به تشویش اذهان عمومی متهم خواهد شد و تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.
دکتر لی، که ۳۴ سال داشت، به شبکه سیانان آمریکا گفته بود تایید شدi که خود او نیز به این بیماری مبتلا شده است.
lantenl
در گزارشهایی که بیبیسی و سیانان نیز آن را منتشر کرده بودند، گفته شده بود که در اواخر دسامبر یا اوایل ژانویه، پزشکی به نام لی ون لیانگ که در بیمارستان مرکزی ووهان خدمت میکرد با معاینه موارد ابتلای به نوعی بیماری شبیه سارس و انجام آزمایشهای مربوطه، شیوع نوع جدیدی ویروس را به اطلاع همکارانش رساند.
... پلیس چین به دکتر لی هشدار داده بود که از انتشار چنین اخباری خودداری کند و در غیر اینصورت به تشویش اذهان عمومی متهم خواهد شد و تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.
دکتر لی، که ۳۴ سال داشت، به شبکه سیانان آمریکا گفته بود تایید شدi که خود او نیز به این بیماری مبتلا شده است.
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
ارسالي از گرامي آذر،
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
دست قاسم به بازار آمد
طرح لبنانی های جیره خوار خامنه ای...
دست قاسم روی نقشه ایران، احتمالا هدفش نشان دادن چپاول کل ایران توسط سپاه تروریستی پاسداران و حاج قاسم است برای مزدوران جمهوری اسلامی...
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
آري، كنون اين لجنمغز مزدوران جنايتكار رژيم جمهوري اشغالگر اسلامي اهريمني، از مرده حرامزاده تازي، ضد ايران و ايراني، جنايتكار قاسم سليماني، قاتل هزاران هزار جوانان بيگناه ايراني ، عراقي ، لبناني و مردم سوري، استفاده كرده جهت سود شخصي‼️👹
و اما از آنجائيكه بهشت و دوزخ در همين گيتي ميباشد و دست عدالت ⚖️طبيعت هم بلند، در حاليكه هيچكس فكرش را هم نميكرد، او را آنگونه كه سزاوارش بود، بسزاي خيانت و جناياتش رساند و به درك واصل كرد👹☠️
پس دگر تازي لجنمغز مزدوران #نعلين_ليس، هم بزودي نوبتشان خواهد رسيد🙏👹☠️
كه گويم:
ريشه اسلام خونين كنده بايد گردد از ايرانزمين⛏☠️⚰️
تا بگردد پاك و گلهاي اهورائي برويد از زمين🌹
اهورا همواره نگهدار ميهن و ميهنگرايان باد🙏🔥🌹💝
پاينده🌹 ايران❤️ اهورائي🔥 پادشاهي👑
برافراشته و همواره در اهتزاز باد يگانه پرچم قانوني ميهن، پرچم سه رنگ شيروخورشيد نشان🌹
Simin Bahrainipur🌷
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
دست قاسم به بازار آمد
طرح لبنانی های جیره خوار خامنه ای...
دست قاسم روی نقشه ایران، احتمالا هدفش نشان دادن چپاول کل ایران توسط سپاه تروریستی پاسداران و حاج قاسم است برای مزدوران جمهوری اسلامی...
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
آري، كنون اين لجنمغز مزدوران جنايتكار رژيم جمهوري اشغالگر اسلامي اهريمني، از مرده حرامزاده تازي، ضد ايران و ايراني، جنايتكار قاسم سليماني، قاتل هزاران هزار جوانان بيگناه ايراني ، عراقي ، لبناني و مردم سوري، استفاده كرده جهت سود شخصي‼️👹
و اما از آنجائيكه بهشت و دوزخ در همين گيتي ميباشد و دست عدالت ⚖️طبيعت هم بلند، در حاليكه هيچكس فكرش را هم نميكرد، او را آنگونه كه سزاوارش بود، بسزاي خيانت و جناياتش رساند و به درك واصل كرد👹☠️
پس دگر تازي لجنمغز مزدوران #نعلين_ليس، هم بزودي نوبتشان خواهد رسيد🙏👹☠️
كه گويم:
ريشه اسلام خونين كنده بايد گردد از ايرانزمين⛏☠️⚰️
تا بگردد پاك و گلهاي اهورائي برويد از زمين🌹
اهورا همواره نگهدار ميهن و ميهنگرايان باد🙏🔥🌹💝
پاينده🌹 ايران❤️ اهورائي🔥 پادشاهي👑
برافراشته و همواره در اهتزاز باد يگانه پرچم قانوني ميهن، پرچم سه رنگ شيروخورشيد نشان🌹
Simin Bahrainipur🌷
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
هشدار عشایر ذیقار در جنوب عراق به مقتدا صدر
[مزدور جمهوری کثیف و لاشخور اسلامی در عراق]
عشایر ذیقار به صدر؛
طرفی نباش که خون فرزندانمان را بر زمین میریزد
کارهای [ جنایات ] این روحانیون سیاسی نه برای اسلام است و نه خدا و ....
اینها دین را ابزار سواری گرفتن از مردم قرار دادن
هرگاه مردم به بزرگراه آزادی نزدیک میشوند
آخوندها با زدن راه های انحرافی بنام میانبری برای رسیدن به راه راست و خدا و دین... آنها را به بیراهه میبرن
[مزدور جمهوری کثیف و لاشخور اسلامی در عراق]
عشایر ذیقار به صدر؛
طرفی نباش که خون فرزندانمان را بر زمین میریزد
کارهای [ جنایات ] این روحانیون سیاسی نه برای اسلام است و نه خدا و ....
اینها دین را ابزار سواری گرفتن از مردم قرار دادن
هرگاه مردم به بزرگراه آزادی نزدیک میشوند
آخوندها با زدن راه های انحرافی بنام میانبری برای رسیدن به راه راست و خدا و دین... آنها را به بیراهه میبرن
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
نیکی هیلی: فشارها بر رژیم ایران جواب داشته ...شاخص آن هم گردو خاک تهدید کردنهای آنهاست
نیکی هیلی سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد در یک توییت نوشت: یک علامت روشن که فشار بر رژیم ایران جواب داشته این است که آنها با تهدیدات به تاخت و تاز پرداخته اند.
اشتباه نکنید سران آنها (رژیم) مسئول تروریسم هستند
نیکی هیلی سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد در یک توییت نوشت: یک علامت روشن که فشار بر رژیم ایران جواب داشته این است که آنها با تهدیدات به تاخت و تاز پرداخته اند.
اشتباه نکنید سران آنها (رژیم) مسئول تروریسم هستند
Telegram
attach 📎
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
از شنیدن خبر درگذشت تیمسار دریادار ناصر جهانبانی بسیار متأثر شدم. شادروان جهانبانی مصدر خدمات ارزندهای در پیشرفت نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی میهنمان بود، تا اینکه به اجبار ترک خدمت و جلای وطن کرد. او اما تا آخر عمر، همچون بسیاری از همقطاران تبعیدیاش، در راه آزادی میهن از هیچ کوششی دریغ نکرد.
من از صمیم قلب فقدان تیمسار جهانبانی را به خانواده عزیز و همکارانش تسلیت میگویم و یاد و نام نیک او را همیشه گرامی میدارم.
@OfficialRezaPahlavi
من از صمیم قلب فقدان تیمسار جهانبانی را به خانواده عزیز و همکارانش تسلیت میگویم و یاد و نام نیک او را همیشه گرامی میدارم.
@OfficialRezaPahlavi
Forwarded from اتچ بات
اهدای نشان عضویت آکادمی هنرهای زیبای فرانسه توسط شهبانو فرح پهلوی به فردیک میتران! اعتبار و افتخار ایران هستید ملکه دوست داشتی ما ❤️❤️
#جاوید_شاه
#جاوید_شاه
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
📌علاوی: اگر وضع اینگونه پیش برود، من نمیتوانم ادامه دهم
محمد توفیق علاوی، نخستوزیر تازهتعیین شده عراق، با اشاره به حملات چهارشنبهشب هواداران مقتدا صدر به معترضان ضددولتی عراق در شهر نجف، تهدید کرد که اگر وضع اینگونه پیش برود، او نخواهد توانست به کارش به عنوان نخستوزیر ادامه دهد.
علاوی که با تلویزیون دولتی عراق گفتوگو میکرد، افزود: «در دو روز گذشته حوادث غمانگیزی در بغداد، نجف و بابل رخ داده است. کشتن معترضان در دو روز اخیر نشاندهنده یک حرکت خطرناک است و اگر شرایط به همین ترتیب ادامه یابد، من نمیتوانم به مسئولیت خود ادامه دهم.»
علاوی وعده داد: «ما کسانی را که دستشان به خون مردم آلوده است بدون استثنا مجازات خواهیم کرد.»
شب گذشته در اثر حمله هواداران مقتدا صدر به چادرهای معترضان ضدولتی در نجف هفت معترض جان خود را از دست دادند. برخی منابع تعداد کشتهشدگان این حملات را ۱۱ نفر اعلام کردهاند.
محمد توفیق علاوی، نخستوزیر تازهتعیین شده عراق، با اشاره به حملات چهارشنبهشب هواداران مقتدا صدر به معترضان ضددولتی عراق در شهر نجف، تهدید کرد که اگر وضع اینگونه پیش برود، او نخواهد توانست به کارش به عنوان نخستوزیر ادامه دهد.
علاوی که با تلویزیون دولتی عراق گفتوگو میکرد، افزود: «در دو روز گذشته حوادث غمانگیزی در بغداد، نجف و بابل رخ داده است. کشتن معترضان در دو روز اخیر نشاندهنده یک حرکت خطرناک است و اگر شرایط به همین ترتیب ادامه یابد، من نمیتوانم به مسئولیت خود ادامه دهم.»
علاوی وعده داد: «ما کسانی را که دستشان به خون مردم آلوده است بدون استثنا مجازات خواهیم کرد.»
شب گذشته در اثر حمله هواداران مقتدا صدر به چادرهای معترضان ضدولتی در نجف هفت معترض جان خود را از دست دادند. برخی منابع تعداد کشتهشدگان این حملات را ۱۱ نفر اعلام کردهاند.
Telegram
attach 📎
Forwarded from Radio Narmak
رنجنامه خسرو بشارت زندانی عقیدتی ـ سیاسی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج بعد از تایید حکم اعدامش توسط دیوان عالی کشور
بیش از ده سال متمادی از بهترین سالیان عمر و جوانیم را محروم از تمام لذتها و نعمتها و به دور از همه عزیزان و کسانی که خیلی دوستشان دارم و با محرومیت کامل از حق مسلم و مادر زادیم که آزادیست ، در داخل زندان و در پشت دیوارهای بلند و اتاقهای کوچک که در بین من و دنیای بیرون و آزادی فاصله انداخته است را سپری کردم.
زندگی که فقط به صورت اسمی میتوان آن را زندگی نامید وگرنه مرگ تدریجی و یا به تعبیری مرده متحرک بودم.
روزها و ماهها و سالهای حبسم آنقدربه درازا کشید که یادم رفته است دنیای دیگر خیلی از این دنیای کوچک زندان وجود دارد.
زیرا بی عدالتی وظلم و استبداد سایه یأس وناامیدی را بر تمام وجود و پیکرم گسترانده، انگار دیگر باید فراموش کنم دنیایی دیگر وجود دارد و داشتن چنین زندگی بیشتر به یکرؤیا وخواب برایم تبدیل شده تا به یک واقعیت،
به سان آدم زنده به گوری میمانم که هر چقدر فریاد میزنم کسی صدایم را نمی شنود تا به فریادم بشتابد.
این کلمات زاده تخیلات و توهمات نیست بلکه تمام حرفهای آن سخن از درد و رنج و تنهایی ده ساله ام میزند.
شاید کسی که چنین وضعیتی را ندیده وتجربه نکرده درک چنین زندگی برایش خیلی سخت باشد اما بدانید که ماهم جزو واقعیت موجود دنیای شما میباشیم.
میخواهم برایتان مقداری از درد و رنج چندین ساله ام بگویم.
در اوج جوانیم که خیلی آرزوها در دل داشتم و مثل هر شهروند عادی دنبال زندگی و تحقق آرزوهای جوانیم بودم مثل یککابوسی که برای هر کسی اتفاق می افته و خیلی عذاب آوره اما با بیداری از خواب این کابوس به پایان میرسه منتها با این تفاوت که این کابوس من واقعیست وانگار دیگر بیدار شدنی در کار نیست و ده سال عمرمرا در این کابوس تلخ دارم دست و پا میزنم.
در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ بود که توسط اطلاعات شهرستان مهاباد دستگیر شدم و بلافاصه من را به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه انتقال دادند. مدت یکماه کامل در سلول انفرادی انواع شکنجه های مختلف را روی من پیاده کردند.
خیلی مواقع از ۱۲ شب به بعد تا صبح با ایجاد صداهای وحشتناک و صدای ناله و فریاد کسی که دارد شکنجه میشود ترس و لرز را به تمام بدنم وارد میکردند و تا صبح از ترس نمی توانستم بخوابم و با اینکار بشدت من را آزار و شکنجه روحی می دادند
برای مدتهای طولانی از پشت دستهایم را با دست بند می بستن طوریکه از درد دستهایم به خود مینالیدم.
بارها من را ساعتها با دست بند به سقف آویزان می کردن و بارها من را به تختی بسته و با کابلهای برق فشار قوی دورشته و سه رشته محکم به کف پاهایم ضربه می زدند طوریکه نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت می ترکید.
این شکنجه ها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانواده ام تهدید می کردند و در آن هنگام زیر این شکنجه ها و تهدیدات ، بازجوی پرونده اتهامات دیکته شده به من را خودش می نوشت و از من به زور پای همان برگه امضا و اثر انگشت می گرفت در حالیکه درآن حال اصلا انگار رو دنیا نبودم و نمی دانستم چی را دارم امضا میکنم.
یکماه بعد از دستگیریم در همان بازداشتگاه مخوف اطلاعات، بازپرس پرونده پیشم آمد در حالیکه خود را معرفی نکرد که بازپرس پرونده است بلکه به عنوان یکبازجو داشت از من بازجویی میکرد و به من گفتن که این کارشناس پرونده ات است که از تهران آمده و از من بازجویی میکرد.
بعد از گذشت دوهفته برای بار دوم که پیشم آمد فهمیدم که این شخص بازپرس پرونده است و تمام موارد اتهامی که به من وارد کرده بودند را انکار کردم و آن را قبول نکردم بعد از گذشت دوماه از بازداشتم در بازداشتگاه اطلاعات من را به زندانمهاباد انتقال دادن فهمیدم که این بازپرس که اسمش ظاهری بود اتهاماتی از جمله عضویت در گروههای تروریستی مثل القاعده و افساد فی الارض و بغی را به من وارد نموده است.
یادمه برای بار اول که بازپرس پیشم آمد من را دست بند و پابند زده بودند و چشمایم را هم محکم بسته بودند و در این حالت بودکه پای این ورقه های که حتی نمیدانستم چی در آن نوشته شده است از من امضا و اثر انگشت گرفتند.
در هنگام بازجویی ها به من دیکته می کردن که عضویت در القاعده و مشارکت در قتل یک سرباز که نگهبانیکبانکبوده و با ماشیناورا به قتل رسیده است را بر عهده بگیرم. بعد از گذشت هفت ماه در زندان مهاباد بدون اینکه آخرین بازپرسی صورت بگیرد و از من آخرین دفاعیه را بگیرند در مهرماه ۸۹ من را به زندان مرکزی ارومیه انتقال دادند.
بمدت دو ماه در بند ۱۲ زندان ارومیه که محل نگهداری زندانیان سیاسی بود من را نگه داشتن و در آذر ماه سال ۸۹ من را به زنداناوین ، بند۳۵۰ انتقال داده و بعد ازگذشت ۶ ماه از بودنم در بند ۳۵۰ ، در تیرماه سال ۱۳۹۰ من را
بیش از ده سال متمادی از بهترین سالیان عمر و جوانیم را محروم از تمام لذتها و نعمتها و به دور از همه عزیزان و کسانی که خیلی دوستشان دارم و با محرومیت کامل از حق مسلم و مادر زادیم که آزادیست ، در داخل زندان و در پشت دیوارهای بلند و اتاقهای کوچک که در بین من و دنیای بیرون و آزادی فاصله انداخته است را سپری کردم.
زندگی که فقط به صورت اسمی میتوان آن را زندگی نامید وگرنه مرگ تدریجی و یا به تعبیری مرده متحرک بودم.
روزها و ماهها و سالهای حبسم آنقدربه درازا کشید که یادم رفته است دنیای دیگر خیلی از این دنیای کوچک زندان وجود دارد.
زیرا بی عدالتی وظلم و استبداد سایه یأس وناامیدی را بر تمام وجود و پیکرم گسترانده، انگار دیگر باید فراموش کنم دنیایی دیگر وجود دارد و داشتن چنین زندگی بیشتر به یکرؤیا وخواب برایم تبدیل شده تا به یک واقعیت،
به سان آدم زنده به گوری میمانم که هر چقدر فریاد میزنم کسی صدایم را نمی شنود تا به فریادم بشتابد.
این کلمات زاده تخیلات و توهمات نیست بلکه تمام حرفهای آن سخن از درد و رنج و تنهایی ده ساله ام میزند.
شاید کسی که چنین وضعیتی را ندیده وتجربه نکرده درک چنین زندگی برایش خیلی سخت باشد اما بدانید که ماهم جزو واقعیت موجود دنیای شما میباشیم.
میخواهم برایتان مقداری از درد و رنج چندین ساله ام بگویم.
در اوج جوانیم که خیلی آرزوها در دل داشتم و مثل هر شهروند عادی دنبال زندگی و تحقق آرزوهای جوانیم بودم مثل یککابوسی که برای هر کسی اتفاق می افته و خیلی عذاب آوره اما با بیداری از خواب این کابوس به پایان میرسه منتها با این تفاوت که این کابوس من واقعیست وانگار دیگر بیدار شدنی در کار نیست و ده سال عمرمرا در این کابوس تلخ دارم دست و پا میزنم.
در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ بود که توسط اطلاعات شهرستان مهاباد دستگیر شدم و بلافاصه من را به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه انتقال دادند. مدت یکماه کامل در سلول انفرادی انواع شکنجه های مختلف را روی من پیاده کردند.
خیلی مواقع از ۱۲ شب به بعد تا صبح با ایجاد صداهای وحشتناک و صدای ناله و فریاد کسی که دارد شکنجه میشود ترس و لرز را به تمام بدنم وارد میکردند و تا صبح از ترس نمی توانستم بخوابم و با اینکار بشدت من را آزار و شکنجه روحی می دادند
برای مدتهای طولانی از پشت دستهایم را با دست بند می بستن طوریکه از درد دستهایم به خود مینالیدم.
بارها من را ساعتها با دست بند به سقف آویزان می کردن و بارها من را به تختی بسته و با کابلهای برق فشار قوی دورشته و سه رشته محکم به کف پاهایم ضربه می زدند طوریکه نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت می ترکید.
این شکنجه ها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانواده ام تهدید می کردند و در آن هنگام زیر این شکنجه ها و تهدیدات ، بازجوی پرونده اتهامات دیکته شده به من را خودش می نوشت و از من به زور پای همان برگه امضا و اثر انگشت می گرفت در حالیکه درآن حال اصلا انگار رو دنیا نبودم و نمی دانستم چی را دارم امضا میکنم.
یکماه بعد از دستگیریم در همان بازداشتگاه مخوف اطلاعات، بازپرس پرونده پیشم آمد در حالیکه خود را معرفی نکرد که بازپرس پرونده است بلکه به عنوان یکبازجو داشت از من بازجویی میکرد و به من گفتن که این کارشناس پرونده ات است که از تهران آمده و از من بازجویی میکرد.
بعد از گذشت دوهفته برای بار دوم که پیشم آمد فهمیدم که این شخص بازپرس پرونده است و تمام موارد اتهامی که به من وارد کرده بودند را انکار کردم و آن را قبول نکردم بعد از گذشت دوماه از بازداشتم در بازداشتگاه اطلاعات من را به زندانمهاباد انتقال دادن فهمیدم که این بازپرس که اسمش ظاهری بود اتهاماتی از جمله عضویت در گروههای تروریستی مثل القاعده و افساد فی الارض و بغی را به من وارد نموده است.
یادمه برای بار اول که بازپرس پیشم آمد من را دست بند و پابند زده بودند و چشمایم را هم محکم بسته بودند و در این حالت بودکه پای این ورقه های که حتی نمیدانستم چی در آن نوشته شده است از من امضا و اثر انگشت گرفتند.
در هنگام بازجویی ها به من دیکته می کردن که عضویت در القاعده و مشارکت در قتل یک سرباز که نگهبانیکبانکبوده و با ماشیناورا به قتل رسیده است را بر عهده بگیرم. بعد از گذشت هفت ماه در زندان مهاباد بدون اینکه آخرین بازپرسی صورت بگیرد و از من آخرین دفاعیه را بگیرند در مهرماه ۸۹ من را به زندان مرکزی ارومیه انتقال دادند.
بمدت دو ماه در بند ۱۲ زندان ارومیه که محل نگهداری زندانیان سیاسی بود من را نگه داشتن و در آذر ماه سال ۸۹ من را به زنداناوین ، بند۳۵۰ انتقال داده و بعد ازگذشت ۶ ماه از بودنم در بند ۳۵۰ ، در تیرماه سال ۱۳۹۰ من را
Forwarded from Radio Narmak
به زندان رجایی شهر کرجانتقال دادن که از همان بدو ورود به مدت ۵۰ روز بدون داشتن کمترین امکاناتی در یک حسینه که پر از ساس بود زندگی میکردم.
هنگامی که در بند ۳۵۰ اوین بودم من را به شعبه ۳ بازپرسی دادگاه کارکنان دولت برده و توسط شخصی به اسم بیگی بازپرسی شدم تمام اتهامات را برایمخواند و گفت این اتهامات را قبول داری منهم مثل آخرین بازپرسیم در مهاباد تماماتهامات را شدیدا انکار نمودم اما شوربختانه بدون کوچکترین توجه و اعتنایی به دفاعیاتو اظهاراتم به جای تجدید نظر در بازجویی و تکمیل مرحله کشف جرم پرونده را جهت دادگاهی برای صدود کیفرخواست به دادگاه ارسال نمود
بعد از گذشت سه سال وسپری شدن وتلف شدن روزها و سالهای طلایی عمرم درزندان رجایی شهر ، شخصی از مهاباد به اسم محمدی که قاضی بود و منتها خود را در پوشش بازپرس جا زده بود به داخل زندان رجایی شهر آمد و سه جلسه در داخل زندان ما رابه نوعی دادگاهی کرد و من هم کما فی السابق همه اتهامات وارده را انکار نمودم.
بعد از گذشت ۶ ماه از ایناتفاق به شعبه ۶ بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس به ریاست امین ناصری احضار شدم و در آنجا خانواده آن سربازی که قتل او را به گردن ما انداخته بودند (به اسم ابراهیمشکاکی) به همراه سه شاهد حضور داشتن و این شهود در آن جلسه که خود بازپرس بیگی هم حضور داشت به نفع ما شهادت دادن و گفتن که ما ازنزدیک آن کسانی که با ماشین به آن سرباز زده اند را دیده ایم مسلما این افراد که اینجا به عنوان متهم حضور دارند به هیچ شیوه ای آن کسانی نیستن که با چشم خود دیده ایم.
بعد ازاین جلسه آقای امین ناصری نظر خود را در مورد نتیجه این بازپرسی به دادگاه مهاباد ارسال کرد و از آن شگفت انگیزتر و جالبتر این است که همزمان در مهاباد دو شخص به اسامی ولی مصطفی خانی و شاهو گشواره به اتهام قتل آن سرباز دستگیر شده بودند و این اشخاص توسط شعبه ۱۲ تجدید نظر استان دادگاهی و ولید مصطفی خانی به قصاص و شاهو گوشواره به عنوان مشارکت در قتل به ده سال حبس محکوم شده بودند و حتی ماشینشان که آثار خون آن سرباز رویش بوده هنوز همتوقیف است در حالیکه در نقطه مقابل کوچکترین اثری یا قرینه ای که ثابتبکند این قتل کار ما هست، علیه ما تو پرونده وجود ندارد.
حتی چهارنفر از آنشش نفری که اتهام هم گروه بودن با آنها و همکاری با هم را به ما داده اند را من در داخل زندان دیدها م و آشنا شدهام و اصلا با آنها سابقه آشنایی قبلی نداشته ام.
با وجود شهادت این شهود به نفع ما واینکه این دو شخص دستگیر شده در مهاباد همانهایی هستن که در هنگام قتل سرباز دیده شدند، آن دو را آزاد کرده و شاهدها را تهدید کردن که دیگر حق ندارن هیچ جایی این شهادت را بدهند.
بعد از گذشت دوسال از این اتفاق در اواخر سال ۱۳۹۵ توسط محمد مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاهی انقلاب به همراه هم پرونده هایم دادگاهی شدم که بعد از قرائت اتهامات وارده من آن را انکار کرده و برای اثبات برائت خود به شهادت آنشهود در شعبه ۶ بازپرسی به ریاست امین ناصری استدلال کردم که از اساس محمد مقیسه وقوع چنیناتفاقی را انکار کرد وبه ما گفت به هیچ شیوه ای همچین چیزی واقعیت ندارد
بعد از این دادگاهی توسط محمد مقیسه من وهم پرونده هایم همگی به اعدام محکومشدیمکه پس از اعتراض به رأی صادره، پرونده برای بررسی به شعبه ۴۱ دیوانعالی کشور به ریاست قاضی رازینی ارسال شد و قاضی رازینی با اشاره به اینکه هیچکدام از موارد اتهامی محرز نمی باشد وتنها استدلال آقای مقیسه برای صدور چنین حکمی اقرار متهمین در دادگاه است در حالیکه کوچکترین اقراری از آنها در هیچکدام از مراحل دادرسی وجود ندارد از اساس این حکم را نقض و پرونده را جهت بررسی مجدد به شعبه هم عرض یعنی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی ارسال کرد.
بعد از مدتی پرونده قتل سرباز که در آن متهم بودم را از پرونده امنیتی تفکیک و جدا نموده و برای بررسی به دادگاه کیفری ارومیه واگذار کردن
در آذر ماه سال ۱۳۹۶ من به همراه دوتن از دوستانم کامران شیخه وانور خضری که باهم درپرونده قتل سرباز متهمبودیم برای دادگاهی به زندان ارومیه انتقال دادن و حدود یکسال را در زندان ارومیه بودیم
در شانزدهم تیرماه ۱۳۹۷ توسط شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان توسط قاضی عرب باغی به اتهام مشارکت و معاونت در قتل سرباز دادگاهی شدیمکه منبه ۱۰ سال حبس وکامران شیخه به قصاص و ده سال حبس و انور خضری به ده سال حبس محکوم شدیم که بعد ازاعتراض به این حکمجهت بررسی به دیوان عالی کشور رفت.
بعد از این دادگاهی در پاییز سال ۱۳۹۷ ما را به زندان رجایی شهر عودت دادن. بعد ازتغییر بازپرس اول پرونده ظاهری و آمدن شخص دیگری به جای او در بازپرسی شعبه ۳ مهاباد مطابق اظهار نظر سابق بازپرس شعبه ۶ دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس آقای امینناصری ، بنده از اتهام عضویت و بغی و افساد فی الارض و مشارکت
هنگامی که در بند ۳۵۰ اوین بودم من را به شعبه ۳ بازپرسی دادگاه کارکنان دولت برده و توسط شخصی به اسم بیگی بازپرسی شدم تمام اتهامات را برایمخواند و گفت این اتهامات را قبول داری منهم مثل آخرین بازپرسیم در مهاباد تماماتهامات را شدیدا انکار نمودم اما شوربختانه بدون کوچکترین توجه و اعتنایی به دفاعیاتو اظهاراتم به جای تجدید نظر در بازجویی و تکمیل مرحله کشف جرم پرونده را جهت دادگاهی برای صدود کیفرخواست به دادگاه ارسال نمود
بعد از گذشت سه سال وسپری شدن وتلف شدن روزها و سالهای طلایی عمرم درزندان رجایی شهر ، شخصی از مهاباد به اسم محمدی که قاضی بود و منتها خود را در پوشش بازپرس جا زده بود به داخل زندان رجایی شهر آمد و سه جلسه در داخل زندان ما رابه نوعی دادگاهی کرد و من هم کما فی السابق همه اتهامات وارده را انکار نمودم.
بعد از گذشت ۶ ماه از ایناتفاق به شعبه ۶ بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس به ریاست امین ناصری احضار شدم و در آنجا خانواده آن سربازی که قتل او را به گردن ما انداخته بودند (به اسم ابراهیمشکاکی) به همراه سه شاهد حضور داشتن و این شهود در آن جلسه که خود بازپرس بیگی هم حضور داشت به نفع ما شهادت دادن و گفتن که ما ازنزدیک آن کسانی که با ماشین به آن سرباز زده اند را دیده ایم مسلما این افراد که اینجا به عنوان متهم حضور دارند به هیچ شیوه ای آن کسانی نیستن که با چشم خود دیده ایم.
بعد ازاین جلسه آقای امین ناصری نظر خود را در مورد نتیجه این بازپرسی به دادگاه مهاباد ارسال کرد و از آن شگفت انگیزتر و جالبتر این است که همزمان در مهاباد دو شخص به اسامی ولی مصطفی خانی و شاهو گشواره به اتهام قتل آن سرباز دستگیر شده بودند و این اشخاص توسط شعبه ۱۲ تجدید نظر استان دادگاهی و ولید مصطفی خانی به قصاص و شاهو گوشواره به عنوان مشارکت در قتل به ده سال حبس محکوم شده بودند و حتی ماشینشان که آثار خون آن سرباز رویش بوده هنوز همتوقیف است در حالیکه در نقطه مقابل کوچکترین اثری یا قرینه ای که ثابتبکند این قتل کار ما هست، علیه ما تو پرونده وجود ندارد.
حتی چهارنفر از آنشش نفری که اتهام هم گروه بودن با آنها و همکاری با هم را به ما داده اند را من در داخل زندان دیدها م و آشنا شدهام و اصلا با آنها سابقه آشنایی قبلی نداشته ام.
با وجود شهادت این شهود به نفع ما واینکه این دو شخص دستگیر شده در مهاباد همانهایی هستن که در هنگام قتل سرباز دیده شدند، آن دو را آزاد کرده و شاهدها را تهدید کردن که دیگر حق ندارن هیچ جایی این شهادت را بدهند.
بعد از گذشت دوسال از این اتفاق در اواخر سال ۱۳۹۵ توسط محمد مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاهی انقلاب به همراه هم پرونده هایم دادگاهی شدم که بعد از قرائت اتهامات وارده من آن را انکار کرده و برای اثبات برائت خود به شهادت آنشهود در شعبه ۶ بازپرسی به ریاست امین ناصری استدلال کردم که از اساس محمد مقیسه وقوع چنیناتفاقی را انکار کرد وبه ما گفت به هیچ شیوه ای همچین چیزی واقعیت ندارد
بعد از این دادگاهی توسط محمد مقیسه من وهم پرونده هایم همگی به اعدام محکومشدیمکه پس از اعتراض به رأی صادره، پرونده برای بررسی به شعبه ۴۱ دیوانعالی کشور به ریاست قاضی رازینی ارسال شد و قاضی رازینی با اشاره به اینکه هیچکدام از موارد اتهامی محرز نمی باشد وتنها استدلال آقای مقیسه برای صدور چنین حکمی اقرار متهمین در دادگاه است در حالیکه کوچکترین اقراری از آنها در هیچکدام از مراحل دادرسی وجود ندارد از اساس این حکم را نقض و پرونده را جهت بررسی مجدد به شعبه هم عرض یعنی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی ارسال کرد.
بعد از مدتی پرونده قتل سرباز که در آن متهم بودم را از پرونده امنیتی تفکیک و جدا نموده و برای بررسی به دادگاه کیفری ارومیه واگذار کردن
در آذر ماه سال ۱۳۹۶ من به همراه دوتن از دوستانم کامران شیخه وانور خضری که باهم درپرونده قتل سرباز متهمبودیم برای دادگاهی به زندان ارومیه انتقال دادن و حدود یکسال را در زندان ارومیه بودیم
در شانزدهم تیرماه ۱۳۹۷ توسط شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان توسط قاضی عرب باغی به اتهام مشارکت و معاونت در قتل سرباز دادگاهی شدیمکه منبه ۱۰ سال حبس وکامران شیخه به قصاص و ده سال حبس و انور خضری به ده سال حبس محکوم شدیم که بعد ازاعتراض به این حکمجهت بررسی به دیوان عالی کشور رفت.
بعد از این دادگاهی در پاییز سال ۱۳۹۷ ما را به زندان رجایی شهر عودت دادن. بعد ازتغییر بازپرس اول پرونده ظاهری و آمدن شخص دیگری به جای او در بازپرسی شعبه ۳ مهاباد مطابق اظهار نظر سابق بازپرس شعبه ۶ دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس آقای امینناصری ، بنده از اتهام عضویت و بغی و افساد فی الارض و مشارکت
Forwarded from Radio Narmak
و معاونت در قتل کاملا تبرئه شده و برایم منع تعقیب صادر شده بود ودر داخل زندان توسط اجرای احکام زندان به من ابلاغ شد و آن را امضا کردم
امابا وجود همه ی این اتفاقات باز من به عنوان متهم به این موارد اتهامی باید در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب دادگاهی میشدم. مدتی توسط قاضی شعبه صلواتی تحت فشار بودیم که باید وکیلمان آقای علیزاده طباطبائی را عزل کنیم و گفته بود تا زمانی که او وکیل شماست پرونده شما را رسیدگی نخواهم کرد.
اما بعد از مدتی که در مقابل این خواسته تسلیم نشدیم و بر ابقای ایشان بر وکالت خود اصرار ورزیدیم در خرداد ۱۳۹۸ توسط آقای صلواتی دادگاهی شدیم منتها چنان به وکیل ما فشار آورده بودن و یا حتی تهدید کرده بودن که اجازه نداشت درجلسه دادگاه نزدیک ما بشود و با ما حرف بزند و یا حتی دفاع کند و تنها به گرفتن لایحه دفاعیه از او بسنده کرده بودند که متاسفانه بعد از برگزاری این دادگاه فرمایشی و فورمالیته وبا حضورکارشناس وزارت اطلاعات در آن جلسه و تهدید ما از طرف وی ، مجددا حکم اعدام را برای ما صادر و برای بار دومجهت بررسی پرونده به همان شعبه سابق دیوان یعنی شعبه ۴۱ به ریاست قاضی رازینی ارسال شد.
وکیلبنده در این مدت طی چندین دیدار با قاضی دیوان ،به ایشان قول مساعد داده شده بود که اینبار هممسلما حکم اعدامشان شکستهخواهد شد وشاید دیوان برایشان حکم حبس ۱۲ الی ۱۵ سال صادر کند
منتها در کمال ناباوری در روز دوشنبه چهاردهم بهمن ماه وکیل ما به خانواده هایمان اعلام کرده بود که متاسفانه حکم اعدام هر هفت نفر توسط دیوان عالی تایید شده است خبری که حتی وکیل ما رو هم شوکه کرده بود.
وکیل ما در جواب چرایی و چگونگی تایید چنین حکمی برای چنین پرونده ای که حتی نمی توان اتهام عضویت را در آن ثابت کرد که چرا حکم اعدامشانتایید شده است؟! به خانواده هایمان گفته بود که با اعمال نفوذ وزارت و تحت فشار قراد دادن دیوان که حتما باید این حکم تایید بشود اتفاق افتاده است.
اکنون اینجانب خسرو بشارت زندانی سیاسی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که قربانی اینتوطئه کثیف و سناریوی اطلاعات مهاباد و ارومیه شده ام از تمامی آزادیخواهان ، فعالین حقوق بشری ، فعالینسیاسی ، روزنامه نگاران، فرهیختگانواساتید دانشگاه، اصحاب رسانه، تمام نهادهای حقوق بشری و به ویژه دیدبانحقوق بشر ، عفو بین الملل ، کمیساریای عالی حقوق بشر خانممیشل باشله و گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران آقای جاوید رحمان میخواهم که فریاد مظلومیت من را بشنوید و نگذارید قربانی توطئه ها وسیاستهای این مستبدان و ظالمانبشوم و برای دفاع از حقوق پایمال شده ام وارد شوید و از حکومتایران و مسولین آن بخواهید که پاسخگو باشند
امابا وجود همه ی این اتفاقات باز من به عنوان متهم به این موارد اتهامی باید در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب دادگاهی میشدم. مدتی توسط قاضی شعبه صلواتی تحت فشار بودیم که باید وکیلمان آقای علیزاده طباطبائی را عزل کنیم و گفته بود تا زمانی که او وکیل شماست پرونده شما را رسیدگی نخواهم کرد.
اما بعد از مدتی که در مقابل این خواسته تسلیم نشدیم و بر ابقای ایشان بر وکالت خود اصرار ورزیدیم در خرداد ۱۳۹۸ توسط آقای صلواتی دادگاهی شدیم منتها چنان به وکیل ما فشار آورده بودن و یا حتی تهدید کرده بودن که اجازه نداشت درجلسه دادگاه نزدیک ما بشود و با ما حرف بزند و یا حتی دفاع کند و تنها به گرفتن لایحه دفاعیه از او بسنده کرده بودند که متاسفانه بعد از برگزاری این دادگاه فرمایشی و فورمالیته وبا حضورکارشناس وزارت اطلاعات در آن جلسه و تهدید ما از طرف وی ، مجددا حکم اعدام را برای ما صادر و برای بار دومجهت بررسی پرونده به همان شعبه سابق دیوان یعنی شعبه ۴۱ به ریاست قاضی رازینی ارسال شد.
وکیلبنده در این مدت طی چندین دیدار با قاضی دیوان ،به ایشان قول مساعد داده شده بود که اینبار هممسلما حکم اعدامشان شکستهخواهد شد وشاید دیوان برایشان حکم حبس ۱۲ الی ۱۵ سال صادر کند
منتها در کمال ناباوری در روز دوشنبه چهاردهم بهمن ماه وکیل ما به خانواده هایمان اعلام کرده بود که متاسفانه حکم اعدام هر هفت نفر توسط دیوان عالی تایید شده است خبری که حتی وکیل ما رو هم شوکه کرده بود.
وکیل ما در جواب چرایی و چگونگی تایید چنین حکمی برای چنین پرونده ای که حتی نمی توان اتهام عضویت را در آن ثابت کرد که چرا حکم اعدامشانتایید شده است؟! به خانواده هایمان گفته بود که با اعمال نفوذ وزارت و تحت فشار قراد دادن دیوان که حتما باید این حکم تایید بشود اتفاق افتاده است.
اکنون اینجانب خسرو بشارت زندانی سیاسی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که قربانی اینتوطئه کثیف و سناریوی اطلاعات مهاباد و ارومیه شده ام از تمامی آزادیخواهان ، فعالین حقوق بشری ، فعالینسیاسی ، روزنامه نگاران، فرهیختگانواساتید دانشگاه، اصحاب رسانه، تمام نهادهای حقوق بشری و به ویژه دیدبانحقوق بشر ، عفو بین الملل ، کمیساریای عالی حقوق بشر خانممیشل باشله و گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران آقای جاوید رحمان میخواهم که فریاد مظلومیت من را بشنوید و نگذارید قربانی توطئه ها وسیاستهای این مستبدان و ظالمانبشوم و برای دفاع از حقوق پایمال شده ام وارد شوید و از حکومتایران و مسولین آن بخواهید که پاسخگو باشند
Forwarded from اتچ بات
فایل کم حجم برنامه ویژه شمارش معکوس با همکاری ستاد نافرمانیهای مدنی ایرانیان 6 فوریه و لینک مستقیم
https://drive.google.com/open?id=1CT9Wvu-M0iRe0hRW733nFE7OlYRPXjRs
🔵 آدرس پی پل برای کمک به مبارزان از سوی هم میهنان برونمرز 🔵
👇
Paypal.me/radionarmak
🔷 پخش مستقیم رادیو نارمک:
http://streaming.live365.com/a99375
🔴 ایمیل جهت ارسال مطلب و خبر:
tamas@radionarmak.com
🔷 ارتباط با ادمین جهت ارسال مطلب و خبر:
@contactradionarmak
@radio_narmak
https://drive.google.com/open?id=1CT9Wvu-M0iRe0hRW733nFE7OlYRPXjRs
🔵 آدرس پی پل برای کمک به مبارزان از سوی هم میهنان برونمرز 🔵
👇
Paypal.me/radionarmak
🔷 پخش مستقیم رادیو نارمک:
http://streaming.live365.com/a99375
🔴 ایمیل جهت ارسال مطلب و خبر:
tamas@radionarmak.com
🔷 ارتباط با ادمین جهت ارسال مطلب و خبر:
@contactradionarmak
@radio_narmak
Telegram
attach 📎
Forwarded from Radio Narmak
💢 به مناسبت دهه نکبت زجر نظر شما را به ۴۰ مورد از دستاوردهای رژیم آخوندی بی ناموس در سطح "جهانی" جلب مینماییم
رتبه اول تصادفات جاده ای
رتبه اول مصرف مواد مخدر
رتبه اول عصبی ترین مردم
رتبه اول بیشترین تعداد اعدام
رتبه اول در سرعت ابتلا به سرطان
رتبه اول در حمایت از تروریسم
رتبه اول ابطال مقالات علمی
رتبه اول بیشترین تعرفه های گمرکی
رتبه اول پولشویی
رتبه اول در نابودی سرمایه ملی
رتبه اول در اتلاف آب
رتبه اول جنگل زدایی
رتبه اول فرسایش خاک
رتبه اول بیشترین میزان
فرونشست زمین
رتبه اول بی ارزشترین پول
رتبه اول فرار مغزها
رتبه اول بیشترین میزان افسردگی
رتبه اول خشونت اجتماعی
رتبه اول وقت کشی در ترافیک
رتبه اول مرگ و میر ناشی از سکته
رتبه اول بی توجه ترین دولت نسبت به وضعیت معیشت مردم کشور خود
رتبه اول کمترین میزان دستمزد
رتبه دوم غمگین ترین کشور
رتبه سوم بیشترین تورم
رتبه سوم خودکشی زنان
رتبه سوم در شاخص شکاف جنسیتی
رتبه سوم در حرکت به سمت پیر شدن جمعیت
رتبه سوم مرگ و میر ناشی از تصادف جاده ای
رتبه سوم در مهاجرت
رتبه سوم در مصرف ماده مخدر شیشه
رتبه چهارم در میزان طلاق
رتبه چهارم در شاخص احساس فساد
رتبه پنجم عدم وجود آزادی های انسانی
رتبه پنجم در استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی
رتبه ششم در میزان بیکاری
رتبه هشتم بیشترین تعداد زندانیان
رتبه هشتم در سوانح هوایی
رتبه هشتم بی ارزش ترین پاسپورت
رتبه نهم در شاخص فلاکت
رتبه دهم غیردموکراتیک ترین کشور
دوستان راهپیمایی و انتخابات فراموش نشه
رتبه اول تصادفات جاده ای
رتبه اول مصرف مواد مخدر
رتبه اول عصبی ترین مردم
رتبه اول بیشترین تعداد اعدام
رتبه اول در سرعت ابتلا به سرطان
رتبه اول در حمایت از تروریسم
رتبه اول ابطال مقالات علمی
رتبه اول بیشترین تعرفه های گمرکی
رتبه اول پولشویی
رتبه اول در نابودی سرمایه ملی
رتبه اول در اتلاف آب
رتبه اول جنگل زدایی
رتبه اول فرسایش خاک
رتبه اول بیشترین میزان
فرونشست زمین
رتبه اول بی ارزشترین پول
رتبه اول فرار مغزها
رتبه اول بیشترین میزان افسردگی
رتبه اول خشونت اجتماعی
رتبه اول وقت کشی در ترافیک
رتبه اول مرگ و میر ناشی از سکته
رتبه اول بی توجه ترین دولت نسبت به وضعیت معیشت مردم کشور خود
رتبه اول کمترین میزان دستمزد
رتبه دوم غمگین ترین کشور
رتبه سوم بیشترین تورم
رتبه سوم خودکشی زنان
رتبه سوم در شاخص شکاف جنسیتی
رتبه سوم در حرکت به سمت پیر شدن جمعیت
رتبه سوم مرگ و میر ناشی از تصادف جاده ای
رتبه سوم در مهاجرت
رتبه سوم در مصرف ماده مخدر شیشه
رتبه چهارم در میزان طلاق
رتبه چهارم در شاخص احساس فساد
رتبه پنجم عدم وجود آزادی های انسانی
رتبه پنجم در استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی
رتبه ششم در میزان بیکاری
رتبه هشتم بیشترین تعداد زندانیان
رتبه هشتم در سوانح هوایی
رتبه هشتم بی ارزش ترین پاسپورت
رتبه نهم در شاخص فلاکت
رتبه دهم غیردموکراتیک ترین کشور
دوستان راهپیمایی و انتخابات فراموش نشه
Forwarded from اتچ بات
📌این بیلبورد در این زمان یک گاف خوب است.
آیا این ابراز همدردی شهرداری منطقه چهار تهران با شهدای راه آزادی آبان ماە است؟
تف به شرفتون
آیا این ابراز همدردی شهرداری منطقه چهار تهران با شهدای راه آزادی آبان ماە است؟
تف به شرفتون
Telegram
attach 📎
Forwarded from Radio Narmak
#یک_ایران_اعتصاب
#یک_ایران_فریاد
#یک_ایران_خیزش
🔴 آدرس ما در اینستاگرام:
https://instagram.com/radionarmak
🔵 آدرس پی پل برای کمک به مبارزان از سوی هم میهنان برونمرز 🔵
👇
Paypal.me/radionarmak
🔷 پخش مستقیم رادیو نارمک:
http://streaming.live365.com/a99375
🔴 لینک جدید و ساده برای داخل ایران:
http://streema.com/radios/play/Radio_Narmak
🔴 ایمیل جهت ارسال مطلب و خبر:
tamas@radionarmak.com
🔷 ارتباط با ادمین جهت ارسال مطلب و خبر:
@contactradionarmak
@radio_narmak
#یک_ایران_فریاد
#یک_ایران_خیزش
🔴 آدرس ما در اینستاگرام:
https://instagram.com/radionarmak
🔵 آدرس پی پل برای کمک به مبارزان از سوی هم میهنان برونمرز 🔵
👇
Paypal.me/radionarmak
🔷 پخش مستقیم رادیو نارمک:
http://streaming.live365.com/a99375
🔴 لینک جدید و ساده برای داخل ایران:
http://streema.com/radios/play/Radio_Narmak
🔴 ایمیل جهت ارسال مطلب و خبر:
tamas@radionarmak.com
🔷 ارتباط با ادمین جهت ارسال مطلب و خبر:
@contactradionarmak
@radio_narmak
Forwarded from اتچ بات
خشنودی ترامپ از شکست استیضاح با نشان دادن تیتر روزنامهها
روز چهارشنبه ۱۶ بهمن و در آخرین روز بررسی استیضاح پرزیدنت ترامپ، سنا رای به پیروزی پرزیدنت ترامپ داد و پرزیدنت ترامپ از هر دو مورد #استیضاح تبرئه شد.
روز چهارشنبه ۱۶ بهمن و در آخرین روز بررسی استیضاح پرزیدنت ترامپ، سنا رای به پیروزی پرزیدنت ترامپ داد و پرزیدنت ترامپ از هر دو مورد #استیضاح تبرئه شد.
Telegram
attach 📎
Forwarded from Radio Narmak
Forwarded from اتچ بات
📌 واکنش ویروس کرونا بعد از اومدن به ایران!
🔹جالبه بدونید میانگین کشته شدههای تصادفات جاده ای در ایران، روزی ۵۰ نفره! یعنی از روزی که کرونا شناسایی شده تا حالا فقط حدود ۲۰۰۰ نفر تو ایران در اثر تصادف کشته شدن، در صورتی که تعداد کل کشته شده های کرونا در کل دنیا ۴۹۰ نفره !
🔹جالبه بدونید میانگین کشته شدههای تصادفات جاده ای در ایران، روزی ۵۰ نفره! یعنی از روزی که کرونا شناسایی شده تا حالا فقط حدود ۲۰۰۰ نفر تو ایران در اثر تصادف کشته شدن، در صورتی که تعداد کل کشته شده های کرونا در کل دنیا ۴۹۰ نفره !
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 نظر سنحی کانال شبکه خبر در رابطه با میزان مشارکت در انتخابات
1⃣ قسمت اول ⏬
🔻 پرسش نامه ها عموما ابزاری هستند که بواسطه آنها تلاش می شود رابطه بین متغیرها تعیبن و از آن طریق فرضیه های موجود در زمینه واقعیتی مشخص مطالعه و بررسی شود . پرسش نامه های پژوهشی که توسط پژوهشگران ارائه می شود دارای شرایط ویژه ای هستند که بتواند پاسخ های درستی برای تجزیه تحلبل فراهم کنند. گاهی پرسش نامه ها برای پیش بینی رفتار گروه هدف اجتماعی انجام می شود و یا می خواهد نظر آنها را در مورد موضوعی خاص بلحاظ آماری مشخص کند.
بهرحال نحوه شکل بندی و محتوای پرسشها می تواند اعتبار پرسشنامه ها را مشخص کرده و صحت و سقم نتایج آنها را تعیین کند.
پرسش نامه های پژوهشی عموما به دو صورت تهیه می شود.
- نوع اول پرسش نامه "استاندارد" است که این نوع پرسش نامه قبلا توسط محققان تهیه شده و به گونه ای استاندارد در دسترس محقق قرار دارد.
- نوع دوم از پرسشنامه ها، پرسش نامه های "خود ساخته" است. در این نوع پرسش نامه، خود پزوهشگر می تواند بدون در نظر گرفتن روایی و پایایی یک تحقیق اقدام به پرسش کند.
در طراحی پرسشنامه ها نکاتی باید در نظر گرفته شود از جمله اینکه:
- پرسش ها حتی المقدور باید خلاصه و مفید و.ساده، روشن و دقیق و غیرتکراری باشد.
- تعدادی پرسش ها نباید به گونه ای باشد که مخاطبین شانسی جواب آن را بدهند و بهتر است به حداقل ممکن برسد.
- پرسش ها باید طوری باشند. که یک موضوع پشت سرهم و ترتیبی پرسیده شوند.
- برای سؤالهای حساس، چارچوب مناسبی فراهم شود.
گاهی اوقات پرسشهایی مطرح میشوند که ممکن است مغایر عقیده، باور، نگرش یا مکاتب فکری پاسخ دهنده باشند.
طرح اینگونه سؤالها، بدون مقدمه و توضیح مناسب، میتواند مخالفت پاسخدهندگان را برانگیزد. در چنین شرایطی پژوهشگر باید مسائل و مشکلات احتمالی را پیشبینی کند و به حل آنها بپردازد.
وقتی سؤال را در چارچوب مناسب آن طرح شود، برای همه قابل قبول خواهد بود.
- سؤالهای پرسشنامه باید یکی از جنبه های هدف یا فرضیۀ صورت بندی شده را اندازه گیری قرار دهد .
- سؤالها باید به شیوه ای تهیه و تنظیم شوند که به کمک آنها بتوان اطلاعات لازم را برای پاسخ دادن به سؤالهای تحقیقی یا آزمون فرضیه های صورتبندی شده، جمع آوری کرد.
- پرسشهای نباید نارسا و با توضیحات گمراه کننده باشد.
این مقدمه را مطرح کردیم تا بر اساس آن، نظرسنجی که کانال شبکه خبر در رابطه با مشارکت و عدم مشارکت مخاطبان در انتخابات ارائه کرد و بعد از ارائه نظر بیش از یکصدهزار تن با ٨٣% عدم مشارکت، آن را حذف و با گزینه های حدیدی تکرار کرد را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم .
ما به فرضیه های احتمالی و نتایح آن و متغیرهایی که می تواند در آن دخیل باشد، و شکل و محتوای پرسشها می پردازیم تا متوجه شویم این کانال که مربوط به یک رسانه حکومتی است، چرا نظرسنجی خود را تغییر داده است.
نظرسنجی اول با شکل و محتوای زیر ارائه شده بود :
⭕️ نظر سنجی بزرگ کشوری
شما ملت شریف ایران در انتخابات مجلس به کدام حزب یا گروه رای خواهید داد؟( به گروه ها و دوستان خود ارسال کتید تا نظر سنجی دقیق شکل گیرد )
گزینه ها :
☆ اصولگرایان
☆اصلاح طلبان
☆مستقلان
☆ رای نخواهم داد.
نکته اول که در این نظرسنجی بعنوان نظر سنحی بزرگ کشوری مطرح شده بود، به این معنا که جامعه هدف آن همه ملت بوده و در سطح ملی انجام می شود، این است که این نظر سنحی در یک کانال حکومتی ارسال شده بود که اعضا و مخاطبان آن یا هوادار رژیم هستند و یا جزو طبقه خاکستری می باشند و تنها بخش کوچکی از مخالفان در آن حضور دارند و وقتی کانال می خواهد نظر سنحی اش اشتراک شود، اطمینان دارد که در گروه ها و کانالهای خودی بیشتر و سریع تر و زودتر و گسترده تر اشتراک خواهد شد و قطعا مخالفان در مرحله بعد از این نظر سنحی مطلع شده و اخیانا واکنش نشان خواهند داد.
پرسش مطرح شده در نطرسنحی این است که به کدام حزب و گروه رای خواهید دادید.
در واقع فرضیه نطرسنحی بر رای دادن استوار است و آرای ماخوذه را هم بین سه گروه اصلاح طلب و اسولگرا و مستقلین پخش کرده و نظرات را در سه گزینه اول با اولویت اصولگرایان و سپس اصلاح طلبان و آخر سر مستقلین را تقسیم میکند .
اما یک گزینه در آخر بعنوان "رای نمی دهم" قرار می دهد که کل نظرسنجی و پیش فرض های ان را مخدوش و اعتبار سوالات اول را از بین برده و در مقابل خود قرار می دهد.
ادامه👇👇
1⃣ قسمت اول ⏬
🔻 پرسش نامه ها عموما ابزاری هستند که بواسطه آنها تلاش می شود رابطه بین متغیرها تعیبن و از آن طریق فرضیه های موجود در زمینه واقعیتی مشخص مطالعه و بررسی شود . پرسش نامه های پژوهشی که توسط پژوهشگران ارائه می شود دارای شرایط ویژه ای هستند که بتواند پاسخ های درستی برای تجزیه تحلبل فراهم کنند. گاهی پرسش نامه ها برای پیش بینی رفتار گروه هدف اجتماعی انجام می شود و یا می خواهد نظر آنها را در مورد موضوعی خاص بلحاظ آماری مشخص کند.
بهرحال نحوه شکل بندی و محتوای پرسشها می تواند اعتبار پرسشنامه ها را مشخص کرده و صحت و سقم نتایج آنها را تعیین کند.
پرسش نامه های پژوهشی عموما به دو صورت تهیه می شود.
- نوع اول پرسش نامه "استاندارد" است که این نوع پرسش نامه قبلا توسط محققان تهیه شده و به گونه ای استاندارد در دسترس محقق قرار دارد.
- نوع دوم از پرسشنامه ها، پرسش نامه های "خود ساخته" است. در این نوع پرسش نامه، خود پزوهشگر می تواند بدون در نظر گرفتن روایی و پایایی یک تحقیق اقدام به پرسش کند.
در طراحی پرسشنامه ها نکاتی باید در نظر گرفته شود از جمله اینکه:
- پرسش ها حتی المقدور باید خلاصه و مفید و.ساده، روشن و دقیق و غیرتکراری باشد.
- تعدادی پرسش ها نباید به گونه ای باشد که مخاطبین شانسی جواب آن را بدهند و بهتر است به حداقل ممکن برسد.
- پرسش ها باید طوری باشند. که یک موضوع پشت سرهم و ترتیبی پرسیده شوند.
- برای سؤالهای حساس، چارچوب مناسبی فراهم شود.
گاهی اوقات پرسشهایی مطرح میشوند که ممکن است مغایر عقیده، باور، نگرش یا مکاتب فکری پاسخ دهنده باشند.
طرح اینگونه سؤالها، بدون مقدمه و توضیح مناسب، میتواند مخالفت پاسخدهندگان را برانگیزد. در چنین شرایطی پژوهشگر باید مسائل و مشکلات احتمالی را پیشبینی کند و به حل آنها بپردازد.
وقتی سؤال را در چارچوب مناسب آن طرح شود، برای همه قابل قبول خواهد بود.
- سؤالهای پرسشنامه باید یکی از جنبه های هدف یا فرضیۀ صورت بندی شده را اندازه گیری قرار دهد .
- سؤالها باید به شیوه ای تهیه و تنظیم شوند که به کمک آنها بتوان اطلاعات لازم را برای پاسخ دادن به سؤالهای تحقیقی یا آزمون فرضیه های صورتبندی شده، جمع آوری کرد.
- پرسشهای نباید نارسا و با توضیحات گمراه کننده باشد.
این مقدمه را مطرح کردیم تا بر اساس آن، نظرسنجی که کانال شبکه خبر در رابطه با مشارکت و عدم مشارکت مخاطبان در انتخابات ارائه کرد و بعد از ارائه نظر بیش از یکصدهزار تن با ٨٣% عدم مشارکت، آن را حذف و با گزینه های حدیدی تکرار کرد را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم .
ما به فرضیه های احتمالی و نتایح آن و متغیرهایی که می تواند در آن دخیل باشد، و شکل و محتوای پرسشها می پردازیم تا متوجه شویم این کانال که مربوط به یک رسانه حکومتی است، چرا نظرسنجی خود را تغییر داده است.
نظرسنجی اول با شکل و محتوای زیر ارائه شده بود :
⭕️ نظر سنجی بزرگ کشوری
شما ملت شریف ایران در انتخابات مجلس به کدام حزب یا گروه رای خواهید داد؟( به گروه ها و دوستان خود ارسال کتید تا نظر سنجی دقیق شکل گیرد )
گزینه ها :
☆ اصولگرایان
☆اصلاح طلبان
☆مستقلان
☆ رای نخواهم داد.
نکته اول که در این نظرسنجی بعنوان نظر سنحی بزرگ کشوری مطرح شده بود، به این معنا که جامعه هدف آن همه ملت بوده و در سطح ملی انجام می شود، این است که این نظر سنحی در یک کانال حکومتی ارسال شده بود که اعضا و مخاطبان آن یا هوادار رژیم هستند و یا جزو طبقه خاکستری می باشند و تنها بخش کوچکی از مخالفان در آن حضور دارند و وقتی کانال می خواهد نظر سنحی اش اشتراک شود، اطمینان دارد که در گروه ها و کانالهای خودی بیشتر و سریع تر و زودتر و گسترده تر اشتراک خواهد شد و قطعا مخالفان در مرحله بعد از این نظر سنحی مطلع شده و اخیانا واکنش نشان خواهند داد.
پرسش مطرح شده در نطرسنحی این است که به کدام حزب و گروه رای خواهید دادید.
در واقع فرضیه نطرسنحی بر رای دادن استوار است و آرای ماخوذه را هم بین سه گروه اصلاح طلب و اسولگرا و مستقلین پخش کرده و نظرات را در سه گزینه اول با اولویت اصولگرایان و سپس اصلاح طلبان و آخر سر مستقلین را تقسیم میکند .
اما یک گزینه در آخر بعنوان "رای نمی دهم" قرار می دهد که کل نظرسنجی و پیش فرض های ان را مخدوش و اعتبار سوالات اول را از بین برده و در مقابل خود قرار می دهد.
ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 نظر سنحی کانال شبکه خبر در رابطه با میزان مشارکت در انتخابات
2⃣ قسمت دوم ⏬
طراح این نظرسنحی هدفش این بود که با سه پرسش اول پاسخی به پرسش چهارم داده و با کسب مجموعه ای از اراء سه گزینه اول نشان دهد آمار رای دهندگان بیشتر از تحریمیها هست و با قرار دادن اصولگرایان در گزینه اول حساسیت رقابتی ایجاد کند تا شرکت کنندگان به یکی از سه گزینه اول رای دهند.
اما نتیجه ایی که حاصل میشود همه روانشناسی و ترفندهای طراح را بهم زده و با رای ٨٣% به گزینه چهارم نشان میدهد که مردم توجهی به سه گزینه اول نداشته و تحت تاثیر آنها دست به رقابت نزده و رای نمیدهند.
پذیرش این نتیجه برای طراح بشدت سخت هست و با اینکه آمار تقریبا درستی کسب کرده، اما حاضر نیست صحت آن را تایید کند. لذا بهانه میگیرد که مخالفان کمپین کرده و نظرسنجی را مخدوش کرده اند.
البته که این ادعا از اساس باطل است. زیرا اولا این نظرسنحی در کانال خودشان ارائه شده و طبعا خودشان فرصت بیشتری برای رای دادن داشتند و بعد از افزایش آمار و مطرح شدن آن، مخالفان به ان ورود میکنند و احتمالا به کانالها و گروههای خود ارسال میکنند. پس عمده رای دهندگان این نظرسنحی اعضای کانالها و گروههای نزدیک به رژیم و سپس گروههای عمومی است و در نهایت بخشی از گروههای مخالف نظر خود را داده اند.
نکته دیگر اینکه در این نظرسنجی هر اکانتی فقط یک رای میتواند بدهد و همه آنها که رای داده اند اعضای این جامعه هستند. پس بحث کمپین کردن توسط مخالفان بهانه قابل قبولی نیست. از ظرفی همه میدانند رژیم حجم بالایی از اکانتهای فیک و رباتها را دارد که در این موارد بکار میگیرد، اما فاصله تحریمیها با موافقان آنچنان فاحش هست که با هیچ دلیلی توجیح نمیشود.
همین شکست سنگین که میتواند صدمات روانی وارد کند، ادمین کانال را وادار می کند تا نظرسنجی اولیه را حذف و نظرسنحی جدیدی ارائه کند.
اما نظر سنجی جدید جه برتری میتواند داشته باشد که کمکی برای هضم این شکست بکند؟
ساختار نظر سنجی جدید هیچ تفاوتی نکرده اما دو گزیته به آن اضافه شده است؛ به این شکل که در گزینه اول این گزینه را قرار میدهد:
☆طبق معیارهایی که رهبری فرمود رای میدهم.
این گزینه چند خصوصیت دارد. اول اینکه حالت تحکمی و القایی دارد و فرد در برخورد با واژگانی مانند "رهبری" و "فرموده" تحریک میشود که آن را انتخاب کند. دوم اینکه سعی میشود با هزینه کردن شخصیت رهبر یک عده از ریزشی را دوباره جذب و نظر آنها را تغییر دهد و عده ای از خودیها که در نظرسنحی قبلی شرکت نکرده بودند دست به کار شوند تا فاصله با گزینه آخر کاهش یابد.
اما در گزینه چهارم و قبل از رسیدن به گزینه "من رای نمیدهم" یک گزینه دیکر هم مقابل فرد قرار میدهد که:
"رای سفید می دهم"
حال وقتی اشخاصی از همه این کمندها خلاص شوند، گزینه آخر را انتخاب کرده و اختلاف اندکی تعدیل میشود.
در واقع دو گزینه اضافه شده جزئی از متغیرهای واقعی نظر سنحی نیست. یعتی سوال اصلی این است که اصلا شخصی مشارکت میکند یا نه؟ و امروز اشخاص به این.پرسش پاسخ میدهند .
آنها که رای خواهند داد، اینکه بدانند به چه کسی رای خواهند داد، حداقل بعد از مشخص شدن کاندیدها این پرسش را پاسخ میدهند؛ مگر آنکه فرض این باشد که شخصیت کاندیدها تاثیری در نظر افراد ندارد. این امر نشان دهنده مافیایی بودن جریان انتخابات در ذهن طراح هست.
نکته دیگر اینکه سوال اول تکراریست. چون کسی که رای میدهد در واقع طبق معیارهایی رهبر عمل میکند و تکرار این گزینه اساسا صحت این نظرسنجی را مخدوش میکند.
با تمام این تفاسیر میبینیم فاصله فاحشی بین آمار گزینه "رای نخواهم داد" و بقیه گزینه ها وحود دارد و تفاوت نسبی اماری ایجاد شده اولا بخاطر افزایش گزینه های بیهوده هست که فکر نظر دهندگان را مخدوش کرده دوم بخاطر تلاش هنه جانبه ایی است که نیروهای حاکمیت بکار میگیرند تا آبروی از دست رفته را اعاده کنند.
◀️ اما اگر بخواهند پاسخ درستی به این نظرسنجی بگیرند با این گزینه ها میشود واقعیت اجتماعی را حاصل کرد.
☆در انتخابات شرکت میکنم و به کاندید خود رای میدهم.
☆در انتخابات رای سفید میدهم.
☆ در انتخابات شرکت نمیکنم
اگر چنین نظرسنحی انجام گیرد آمار گزینه سوم قطعا بالای 90% خواهد بود. اما به جای پذیرش واقعیت هر دو نظرسنحی را حذف و ارتباط کانال را با ارگانهای رژیم انکار و دم از دژمن می زنند که این هم نشانه ضعف و زبونی شان هست و مشخص می شود سیلی سختی از مردم خورده اند.
2⃣ قسمت دوم ⏬
طراح این نظرسنحی هدفش این بود که با سه پرسش اول پاسخی به پرسش چهارم داده و با کسب مجموعه ای از اراء سه گزینه اول نشان دهد آمار رای دهندگان بیشتر از تحریمیها هست و با قرار دادن اصولگرایان در گزینه اول حساسیت رقابتی ایجاد کند تا شرکت کنندگان به یکی از سه گزینه اول رای دهند.
اما نتیجه ایی که حاصل میشود همه روانشناسی و ترفندهای طراح را بهم زده و با رای ٨٣% به گزینه چهارم نشان میدهد که مردم توجهی به سه گزینه اول نداشته و تحت تاثیر آنها دست به رقابت نزده و رای نمیدهند.
پذیرش این نتیجه برای طراح بشدت سخت هست و با اینکه آمار تقریبا درستی کسب کرده، اما حاضر نیست صحت آن را تایید کند. لذا بهانه میگیرد که مخالفان کمپین کرده و نظرسنجی را مخدوش کرده اند.
البته که این ادعا از اساس باطل است. زیرا اولا این نظرسنحی در کانال خودشان ارائه شده و طبعا خودشان فرصت بیشتری برای رای دادن داشتند و بعد از افزایش آمار و مطرح شدن آن، مخالفان به ان ورود میکنند و احتمالا به کانالها و گروههای خود ارسال میکنند. پس عمده رای دهندگان این نظرسنحی اعضای کانالها و گروههای نزدیک به رژیم و سپس گروههای عمومی است و در نهایت بخشی از گروههای مخالف نظر خود را داده اند.
نکته دیگر اینکه در این نظرسنجی هر اکانتی فقط یک رای میتواند بدهد و همه آنها که رای داده اند اعضای این جامعه هستند. پس بحث کمپین کردن توسط مخالفان بهانه قابل قبولی نیست. از ظرفی همه میدانند رژیم حجم بالایی از اکانتهای فیک و رباتها را دارد که در این موارد بکار میگیرد، اما فاصله تحریمیها با موافقان آنچنان فاحش هست که با هیچ دلیلی توجیح نمیشود.
همین شکست سنگین که میتواند صدمات روانی وارد کند، ادمین کانال را وادار می کند تا نظرسنجی اولیه را حذف و نظرسنحی جدیدی ارائه کند.
اما نظر سنجی جدید جه برتری میتواند داشته باشد که کمکی برای هضم این شکست بکند؟
ساختار نظر سنجی جدید هیچ تفاوتی نکرده اما دو گزیته به آن اضافه شده است؛ به این شکل که در گزینه اول این گزینه را قرار میدهد:
☆طبق معیارهایی که رهبری فرمود رای میدهم.
این گزینه چند خصوصیت دارد. اول اینکه حالت تحکمی و القایی دارد و فرد در برخورد با واژگانی مانند "رهبری" و "فرموده" تحریک میشود که آن را انتخاب کند. دوم اینکه سعی میشود با هزینه کردن شخصیت رهبر یک عده از ریزشی را دوباره جذب و نظر آنها را تغییر دهد و عده ای از خودیها که در نظرسنحی قبلی شرکت نکرده بودند دست به کار شوند تا فاصله با گزینه آخر کاهش یابد.
اما در گزینه چهارم و قبل از رسیدن به گزینه "من رای نمیدهم" یک گزینه دیکر هم مقابل فرد قرار میدهد که:
"رای سفید می دهم"
حال وقتی اشخاصی از همه این کمندها خلاص شوند، گزینه آخر را انتخاب کرده و اختلاف اندکی تعدیل میشود.
در واقع دو گزینه اضافه شده جزئی از متغیرهای واقعی نظر سنحی نیست. یعتی سوال اصلی این است که اصلا شخصی مشارکت میکند یا نه؟ و امروز اشخاص به این.پرسش پاسخ میدهند .
آنها که رای خواهند داد، اینکه بدانند به چه کسی رای خواهند داد، حداقل بعد از مشخص شدن کاندیدها این پرسش را پاسخ میدهند؛ مگر آنکه فرض این باشد که شخصیت کاندیدها تاثیری در نظر افراد ندارد. این امر نشان دهنده مافیایی بودن جریان انتخابات در ذهن طراح هست.
نکته دیگر اینکه سوال اول تکراریست. چون کسی که رای میدهد در واقع طبق معیارهایی رهبر عمل میکند و تکرار این گزینه اساسا صحت این نظرسنجی را مخدوش میکند.
با تمام این تفاسیر میبینیم فاصله فاحشی بین آمار گزینه "رای نخواهم داد" و بقیه گزینه ها وحود دارد و تفاوت نسبی اماری ایجاد شده اولا بخاطر افزایش گزینه های بیهوده هست که فکر نظر دهندگان را مخدوش کرده دوم بخاطر تلاش هنه جانبه ایی است که نیروهای حاکمیت بکار میگیرند تا آبروی از دست رفته را اعاده کنند.
◀️ اما اگر بخواهند پاسخ درستی به این نظرسنجی بگیرند با این گزینه ها میشود واقعیت اجتماعی را حاصل کرد.
☆در انتخابات شرکت میکنم و به کاندید خود رای میدهم.
☆در انتخابات رای سفید میدهم.
☆ در انتخابات شرکت نمیکنم
اگر چنین نظرسنحی انجام گیرد آمار گزینه سوم قطعا بالای 90% خواهد بود. اما به جای پذیرش واقعیت هر دو نظرسنحی را حذف و ارتباط کانال را با ارگانهای رژیم انکار و دم از دژمن می زنند که این هم نشانه ضعف و زبونی شان هست و مشخص می شود سیلی سختی از مردم خورده اند.
Telegram
attach 📎