🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️

‌📌تبهکاران رفتنی اند!

بر دگرگونی های رهایی بخش آغوش بگشاییم.
اگر رستمید، رخش ، آماده ی میدان است!

روزهای تابناک زندگی ایرانیان در راهند. پس از گذشت چهل سال تیرگی و تباهی،مردمان رنجدیده ی میهن، به نابه کاری های سران رژیم دینفروشان آگاه شده و خواهان گذر از این تنگنای دَم بُر(نفس گیر) تاریخی اند.
پرسشِ به جای مردم هشیار و به جان آمده ی ما ، راهِ برافکندن این دیوسالاری نابخردانه از ایرانزمین گرامی است.
پاسخ این پرسش، برپایی سازمانی است که برآمده از واپسین دانش های روز، ما را دلآسوده و استوار، همراه کند تا در کارزاری همگروه، میهن را به دارندگانش که همانا یکایکِ ایرانیانند، بازگردانیم.
این سازمان باید دربرگیرنده ی بایسته ترین خواست های بیشینه ی زنان و مردان ایرانی باشد که نگران زندگی شادمانه ای پایدار، برای خویش و آیندگانند، خواست هایی از این دست:

۱- پاسداری از ایرانزمین که گرامی ترین و گرانبهاترین دارایی یکایک ماست.
چو ایران نباشد، تن ما مباد، بدین بوم و بر، زنده یکتا مباد.
۲- آزادی در گزینش دین و آیین و باورهای دلخواهی که ناگزیرباید از سررشته داری کشور دور بمانند.
۳- پذیرش منشور جهانی حقوق بشر و پیمان ها وپیوست های آن که دربرگیرنده ی آزادی های یکایک و همگروه آدمیانند.
۴- پذیرش شهریاری یکایک ایرانیان(حاکمیت ملی،مردمسالاری،دمکراسی) درگرامی میهن خویش و گرداندن کارها در روستا و شهر و استانشان.
۵- آزادی در سازماندهی گروه ها و دسته بندی های سیاسی و داشتن رسانه ها .
۶- گزینش آزادانه ی رژیم کشور از سوی مردم.

با رویکردی به فرهنگ دیرین سالمان ، آرایشی چنین نیرومند، با توانمندی های درونی و برونی برای پیشبرد این کارزار سترگ، رخشی را مانند است که رستم، جهان پهلوان یکتای روزگاران، بر گرده ی نیرومندش، پاسدارِ هماره ی ایران بود:

در این رزم ها، یار من رخش بود، همان تیغ تیزم، جهانبخش بود.

برآنم که برابرنهادِ این رخش، سازمانی است که اینک به نام "کنگره رهایی ایران" به میهن پرستان مردمی، از میانه و چپ و راست و به تاریخ ما پیشکش شده است. فراخورِ آوردگاهی است فراگیر و در بر گیرنده ی همه ی کسانی که آماده ی پیکار سرنوشت ساز تاریخ و زندگی خود هستند.
رخشی است که بر پشت استوار و نیرومندش جای بسیچ همگان هست!

و اینک رازگشایی کوتاهی از افسانه واستوره ی رخش:
چنین گفت رستم به دستان سام ، که من نیستم مردِ آرام و جام،
چنین یال و این چنگ های دراز، نه والا بود، پروریدن به ناز.
یکی باره باید، چو کوه بلند، چنان چون من آرم به خم کمند.

هر اسبی که رستم کشیدیش پیش ، به پشتش بیفشاردی دست خویش،
ز نیروی او پشت کردی به خم، نهادی به روی زمین بر شکم.

رستم از میان هزاران اسبی که از برابرش گذراندند، شایسته ترین را برگزید:

تنش پرنگار از کران تا کران ، چو داغ‌ِ گلِ سرخ بر زافران (زعفران).
به دل گفت کاین برنشست من است، کنون کار کردن به دست من است.
ز چوپان بپرسید کاین اژدها ، کِرا هست و این را چه باشد بها؟
چنین داد پاسخ که گر رستمی، "بر او راست کن روی ایران زمی"
مر این را بر و بوم ایران بهاست، بر او بر توانی جهان کرد راست!

آری اکنون رخش زمانه ی ما آماده ی میدان و چشم به راه شهسواران خویش است!
اگر جنگ جویی، گشاده ست راه ……………

نشانی "کنگره رهایی ایران" آوردگاهِ فراگیرِ براندازان اینجاست:
www.iranliberationcongress.org
پرویز ظفری

#کنگره_رهایی_ایران
تارنما:
www.iranliberationcongress.org
https://xn-----ctdba9cbd6pidc28jpcxwac.com/
https://xn-----ctdba9cbd6pidc28jpcxwac.net/
ایمیل:
info@iranliberationcongress.org
تلفن:
+1-202-558-4424

آدرس یوتیوب:

https://www.youtube.com/channel/UCtoDjSG1NLQCQ6K0nHJD9LQ

کانال تگرام:
https://t.me/iranliberationcongress
توییتر:
https://twitter.com/CongressIran?s=09
اینستاگرام:
https://instagram.com/iranliberationcongress

فیسبوک:
https://facebook.com/IranLiberationCongress

📎

2 views00:04