🖌خواری از اغیار بهر یار می باید کشید
ناز خورشید از در و دیوار می باید کشید
نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازین
از نسیم صبح بوی یار می باید کشید
#صائب_تبریزی
ناز خورشید از در و دیوار می باید کشید
نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازین
از نسیم صبح بوی یار می باید کشید
#صائب_تبریزی
🖌در اوج سکون خود پریشان هستم
درگیر هزار خواب و هذیان هستم
من ساعت خوابماندهای خاموشم
در روز فقط دوبار میزان هستیم
#محمد امین _اکبری
درگیر هزار خواب و هذیان هستم
من ساعت خوابماندهای خاموشم
در روز فقط دوبار میزان هستیم
#محمد امین _اکبری
🖌بعدتو هرشب به حافظ من تفال میزنم
"یوسف گمگشته..."درفالم نمایان میشود
یوسف گمگشته هم آمد به کنعان حافظا...
پس بگو ایام هجران کی به پایان میشود
#مسعود_محمدپور
"یوسف گمگشته..."درفالم نمایان میشود
یوسف گمگشته هم آمد به کنعان حافظا...
پس بگو ایام هجران کی به پایان میشود
#مسعود_محمدپور
🖌یک شبی مهمان قلبم باش تا در بسترم
با شرابِ بوسه هایِ ممتدم مستت کنم
یک شبی با من بمان تا در میانِ بزمِ عشق
ماه را بردارم و چون حلقهای دستت کنم
#مجتبی_خوش_زبان
با شرابِ بوسه هایِ ممتدم مستت کنم
یک شبی با من بمان تا در میانِ بزمِ عشق
ماه را بردارم و چون حلقهای دستت کنم
#مجتبی_خوش_زبان
🖌گویند: بگو به گاهِ دیدار سلام...
بر جملهی غایب و پدیدار سلام
با هرکه دلی ز عشق روشن دارد
صد بار درود باد و صد بار سلام
#عباس_خوش_عمل_کاشانی
بر جملهی غایب و پدیدار سلام
با هرکه دلی ز عشق روشن دارد
صد بار درود باد و صد بار سلام
#عباس_خوش_عمل_کاشانی
🖌یک نفرآمدشبم راغرق رویاکرد ورفت
دفتر ما را پر از مشق تمنا کرد و رفت
یک نفر آمد ولی گویی که دارد میرود
رفت و آمد تا مرا از جمع منها کرد و رفت
#کیوان_محب_خسروی
دفتر ما را پر از مشق تمنا کرد و رفت
یک نفر آمد ولی گویی که دارد میرود
رفت و آمد تا مرا از جمع منها کرد و رفت
#کیوان_محب_خسروی
🖌ای دلبرخوش چهره ازتو چه نهان باشد
من عـاشق روی تو ، تا روح و روان باشد.
آن زلف سیاه توآن روی چو ماه تو
جانم به فدای تو، تا جان و جهان باشد.
#مجید_سروری
من عـاشق روی تو ، تا روح و روان باشد.
آن زلف سیاه توآن روی چو ماه تو
جانم به فدای تو، تا جان و جهان باشد.
#مجید_سروری
🖌در رگم نبض تپشهای تو جریان دارد
عشـق با هر نفست در تن من جان دارد
سحر و افسون شده از جام نگاهت دل من
و به جادوگری چشم تو ایمان دارد
#روژان
عشـق با هر نفست در تن من جان دارد
سحر و افسون شده از جام نگاهت دل من
و به جادوگری چشم تو ایمان دارد
#روژان
🖌صبح است و دلم یادِ وفاداریات افتاد
احساسِ تو ای عشق غمم را به فنا داد
هر صبح به تکرار بگویم غزل از تو...
با خندهی مستانهی تو شادم و آزاد!
#پدیده_احمدی
احساسِ تو ای عشق غمم را به فنا داد
هر صبح به تکرار بگویم غزل از تو...
با خندهی مستانهی تو شادم و آزاد!
#پدیده_احمدی
🖌روزگارم بعد تو غمگین و سرد و تار شد
خاطراتت همچو دردی در دلم انبار شد
رنگ دنیایم عوض شد از غم هجران تو
عاقبت قلبم شکست و درد او طومار شد
#برانوش
خاطراتت همچو دردی در دلم انبار شد
رنگ دنیایم عوض شد از غم هجران تو
عاقبت قلبم شکست و درد او طومار شد
#برانوش
🖌خود ندانم چه خطایی ڪــردم،
ڪــه ز من رشتهٔ الفت بگسست..
در دلـش جـایـی اگـر بـود مــرا
پـس چـرا دیـده ز دیـدارم بسـت
#فروغ_فرخزاد
ڪــه ز من رشتهٔ الفت بگسست..
در دلـش جـایـی اگـر بـود مــرا
پـس چـرا دیـده ز دیـدارم بسـت
#فروغ_فرخزاد
🖌روی پلکم بنویسید خطا ممنوع است
دیدن جز مه رویت بخدا ممنوع است.
حرف عقل و دل من اول و آخر،بانو
تا ابد عشـق بجزعشـق شما ممنوع است
#منصور_شهسوار
دیدن جز مه رویت بخدا ممنوع است.
حرف عقل و دل من اول و آخر،بانو
تا ابد عشـق بجزعشـق شما ممنوع است
#منصور_شهسوار
🖌از خواب سحردل بکنی صبح بخیر است
لبخند به عشقت بزنی صبح بخیر است
برخیز و غبار از تن آیینه بدر کن
چون لایق زیبا شدنی صبح بخیر است
#ایمان_جلیلی
لبخند به عشقت بزنی صبح بخیر است
برخیز و غبار از تن آیینه بدر کن
چون لایق زیبا شدنی صبح بخیر است
#ایمان_جلیلی
🖌ترک یاران کرده ای ای بی وفایار این کند
دل ز پیمان برگرفتی ، هیچ دلدار این کند ؟
ترک ما کردی و کردی دشمنی با دوستان
شرم بادت زین عملها ، یار با یار این کند ؟
#صائب_تبریزی
دل ز پیمان برگرفتی ، هیچ دلدار این کند ؟
ترک ما کردی و کردی دشمنی با دوستان
شرم بادت زین عملها ، یار با یار این کند ؟
#صائب_تبریزی
🖌آه مرگ استکه درپنجهیِ غم جا بشوی
در دلِ خاطرهها، بـی کـس و تنها بشوی
آه،، مرگ است کـه از شدتِ تنـها شـدنت
سردیِ دستِ دلت را تو خودت "ها" بشوی
#مجتبی_خوش_زبان
در دلِ خاطرهها، بـی کـس و تنها بشوی
آه،، مرگ است کـه از شدتِ تنـها شـدنت
سردیِ دستِ دلت را تو خودت "ها" بشوی
#مجتبی_خوش_زبان
🖌باز کن خرمن گیسوی و کنارم بنشین
تا بگویم غم تنهایی و دلتنگی را
خیره شو در نگهم لب به لبانم بسپار
ترسم این بغض کُشد این بدن سنگی را
#کمال_قربانی
تا بگویم غم تنهایی و دلتنگی را
خیره شو در نگهم لب به لبانم بسپار
ترسم این بغض کُشد این بدن سنگی را
#کمال_قربانی
🖌اشک وآهم میدهد ازهجر یاران آگهی
می گدازد سینهام را داغ آن سرو سهی
باغ ویران است و مرغان بی نوا ایوان تهی
ای بنان آخر کجائی تا نوائی سر دهی
#فریدون مشیری
می گدازد سینهام را داغ آن سرو سهی
باغ ویران است و مرغان بی نوا ایوان تهی
ای بنان آخر کجائی تا نوائی سر دهی
#فریدون مشیری