🎬 فیلم #شش_روز بر اساس عملیات نمرود
صبح بهاری و دلنشین دهم اردیبهشت آبستن رگباری بیامان بود؛ رگباری سربی با طعم باروت و خون...
شش مرد نقابزده و مسلح ساعت یازده و سی دقیقه به سفارت ایران در #لندن یورش بردند. با لهجۀ عربی فریاد میزدند و معلوم بود هر مقاومتی را با ضربۀ قنداق و گلوله پاسخ خواهند داد. ۲۶ نفر را گروگان گرفتند که بیشترشان کارمندان سفارت بودند، به همراه چند نفر مراجعهکننده و یک نیروی پلیس که نگهبان سفارت بود.
و اینچنین دهم اردیبهشت ۱۳۵۹ به روزی خاص در تاریخ ایران بدل شد و نظارهگران بدبین و تیزهوش احتمالاً میفهمیدند این رخداد کوچک از مصیبتی بس مهیبتر در آیندهای نزدیک خبر میدهد: جنگ هشتسالۀ ایران و عراق.
گروگانگیران خود را اعضای جنبش جداییطلبی #خوزستان معرفی میکردند و شرطشان برای آزاد کردن گروگانها این بود که ۹۱ نفر از زندانیان همفکرشان در ایران آزاد شوند و دولت بریتانیا نیز به آنها اجازه دهد بدون مزاحمت خاک این کشور را ترک کنند. دولت بریتانیا بیدرنگ با درخواست آنها برای خروج از این کشور مخالفت کرد. فضای اطراف سفارت تخلیه شد و ساختمان محاصره شد. اما در ازای آزادی پنج گروگان چند امتیاز به گروگانگیران داده شد، از جمله اینکه این رخداد به طور زنده از دو شبکۀ تلویزیونی بیبیسی و آیتیوی انگلستان پخش شد.
گروگانگیران در بیانیهای که از بیبیسی پخش شد تهدید کردند اگر مطالباتشان محقق نشود گروگانها را میکشند. گفتند ایران باید ظرف ۲۴ ساعت زندانیان همفکرشان در ایران را آزاد کند و به بریتانیا بفرستد تا از آنجا به همراه گروگانها به کشوری ثالث در خاورمیانه پرواز کنند و اگر به مقصد رسیدند گروگانها را آزاد میکنند. طبعاً کسی در ایران و بریتانیا زیر بار این مطالبات نمیرفت.
شماری از ایرانیان انقلابی در این اثنا در محوطۀ بیرون سفارت و پشت محدودۀ حفاظتشده تظاهرات میکردند و میگفتند حاضرند جایگزین گروگانها شوند. شش گروگانگیر ده روز پیش از حمله به سفارت با گذرنامۀ عراقی از بغداد به لندن رفته بودند. دو نفر اصلی آنها در دانشگاه تهران تحصیل کرده بودند و گویا زمان شاه نیز بازداشت شده بودند. اسلحههای آنها که ساخت روسیه بود احتمالاً در بستهای متعلق به سفارت عراق به لندن قاچاق شده بود.
زمان میگذشت و گروگانگیران رفتهرفته به پایان ماجراجویی خود نزدیک میشدند. نیروهای ویژۀ انگلیسی، موسوم به سرویس هوایی ویژه یا اسایاس (SAS) همهجا موضع گرفته بودند. یکی از گروگانها، عباس لواسانی، که رایزن مطبوعاتی سفارت بود و شهامت جروبحث کردن با گروگانگیران را داشت، نخستین قربانی بود. گروگانگیران عصر روز ششم او را به گلوله بستند و پیکرش را از سفارت بیرون انداختند. بیست دقیقه پس از این قتل، عملیات نیروهای ویژه، موسوم به #عملیات_نمرود با دستور مستقیم #مارگارت_تاچر، نخستوزیر بریتانیا، آغاز شد...
همهچیز فقط ۱۵ دقیقه طول کشید. نیروهای اسایاس گروگانگیران را غافلگیر کردند و از پنجرهها وارد شدند. گروگانگیران که دستپاچه بودند تصمیم گرفتند گروگانها را بکشند. چند نفر را به گلوله بستند که از میانشان علی صمدزاده جان باخت. نیروهای اسایاس گروگانگیران را شناسایی کردند و پنج نفرشان را کشتند. بعدها تصور میشد نیروهای اسایاس دو تن از گروگانگیران را پس از آنکه تسلیم شده بودند، کشتند (در تحقیقات بعدی این ادعا اثبات نشد). وقتی گروگانها آزاد شدند و به بیرون از ساختمان هدایت میشدند، آخرین گروگانگیر به نام فوزی بداوی نژاد که خود را میان گروگانها جا زده بود شناسایی و دستگیر شد. او تنها کسی بود که محاکمه و به حبس ابد محکوم شد. فوزی بداوی پس از ۲۷ سال حبس در سال ۲۰۰۸ آزاد شد.
این گروگانگیری زمانی رخ داد که ماهها بود اعضای سفارت آمریکا در ایران بازداشت بودند و پنج ماه بعد هم عراق به ایران حمله کرد. دست حکومت عراق را نیز در پس این ماجرا میشد دید، گرچه در آن سالها برای کنشگران سیاسی افراطگرا گروگانگیری اقدامی مشروع و دمدست بود.
سال ۲۰۱۷ فیلمی دربارۀ حادثۀ گروگانگیری سفارت ایران در لندن ساخته شد با عنوان «شش روز». در پیوست میتوانید این فیلم را با زیرنویس فارسی ببینید. این فیلم را #توآ_فریزر (Toa Fraser) کارگردان نیوزیلندی، ساخته است.
#فیلم_سینمایی #مستند #تاریخ
@Roshanfkrane
صبح بهاری و دلنشین دهم اردیبهشت آبستن رگباری بیامان بود؛ رگباری سربی با طعم باروت و خون...
شش مرد نقابزده و مسلح ساعت یازده و سی دقیقه به سفارت ایران در #لندن یورش بردند. با لهجۀ عربی فریاد میزدند و معلوم بود هر مقاومتی را با ضربۀ قنداق و گلوله پاسخ خواهند داد. ۲۶ نفر را گروگان گرفتند که بیشترشان کارمندان سفارت بودند، به همراه چند نفر مراجعهکننده و یک نیروی پلیس که نگهبان سفارت بود.
و اینچنین دهم اردیبهشت ۱۳۵۹ به روزی خاص در تاریخ ایران بدل شد و نظارهگران بدبین و تیزهوش احتمالاً میفهمیدند این رخداد کوچک از مصیبتی بس مهیبتر در آیندهای نزدیک خبر میدهد: جنگ هشتسالۀ ایران و عراق.
گروگانگیران خود را اعضای جنبش جداییطلبی #خوزستان معرفی میکردند و شرطشان برای آزاد کردن گروگانها این بود که ۹۱ نفر از زندانیان همفکرشان در ایران آزاد شوند و دولت بریتانیا نیز به آنها اجازه دهد بدون مزاحمت خاک این کشور را ترک کنند. دولت بریتانیا بیدرنگ با درخواست آنها برای خروج از این کشور مخالفت کرد. فضای اطراف سفارت تخلیه شد و ساختمان محاصره شد. اما در ازای آزادی پنج گروگان چند امتیاز به گروگانگیران داده شد، از جمله اینکه این رخداد به طور زنده از دو شبکۀ تلویزیونی بیبیسی و آیتیوی انگلستان پخش شد.
گروگانگیران در بیانیهای که از بیبیسی پخش شد تهدید کردند اگر مطالباتشان محقق نشود گروگانها را میکشند. گفتند ایران باید ظرف ۲۴ ساعت زندانیان همفکرشان در ایران را آزاد کند و به بریتانیا بفرستد تا از آنجا به همراه گروگانها به کشوری ثالث در خاورمیانه پرواز کنند و اگر به مقصد رسیدند گروگانها را آزاد میکنند. طبعاً کسی در ایران و بریتانیا زیر بار این مطالبات نمیرفت.
شماری از ایرانیان انقلابی در این اثنا در محوطۀ بیرون سفارت و پشت محدودۀ حفاظتشده تظاهرات میکردند و میگفتند حاضرند جایگزین گروگانها شوند. شش گروگانگیر ده روز پیش از حمله به سفارت با گذرنامۀ عراقی از بغداد به لندن رفته بودند. دو نفر اصلی آنها در دانشگاه تهران تحصیل کرده بودند و گویا زمان شاه نیز بازداشت شده بودند. اسلحههای آنها که ساخت روسیه بود احتمالاً در بستهای متعلق به سفارت عراق به لندن قاچاق شده بود.
زمان میگذشت و گروگانگیران رفتهرفته به پایان ماجراجویی خود نزدیک میشدند. نیروهای ویژۀ انگلیسی، موسوم به سرویس هوایی ویژه یا اسایاس (SAS) همهجا موضع گرفته بودند. یکی از گروگانها، عباس لواسانی، که رایزن مطبوعاتی سفارت بود و شهامت جروبحث کردن با گروگانگیران را داشت، نخستین قربانی بود. گروگانگیران عصر روز ششم او را به گلوله بستند و پیکرش را از سفارت بیرون انداختند. بیست دقیقه پس از این قتل، عملیات نیروهای ویژه، موسوم به #عملیات_نمرود با دستور مستقیم #مارگارت_تاچر، نخستوزیر بریتانیا، آغاز شد...
همهچیز فقط ۱۵ دقیقه طول کشید. نیروهای اسایاس گروگانگیران را غافلگیر کردند و از پنجرهها وارد شدند. گروگانگیران که دستپاچه بودند تصمیم گرفتند گروگانها را بکشند. چند نفر را به گلوله بستند که از میانشان علی صمدزاده جان باخت. نیروهای اسایاس گروگانگیران را شناسایی کردند و پنج نفرشان را کشتند. بعدها تصور میشد نیروهای اسایاس دو تن از گروگانگیران را پس از آنکه تسلیم شده بودند، کشتند (در تحقیقات بعدی این ادعا اثبات نشد). وقتی گروگانها آزاد شدند و به بیرون از ساختمان هدایت میشدند، آخرین گروگانگیر به نام فوزی بداوی نژاد که خود را میان گروگانها جا زده بود شناسایی و دستگیر شد. او تنها کسی بود که محاکمه و به حبس ابد محکوم شد. فوزی بداوی پس از ۲۷ سال حبس در سال ۲۰۰۸ آزاد شد.
این گروگانگیری زمانی رخ داد که ماهها بود اعضای سفارت آمریکا در ایران بازداشت بودند و پنج ماه بعد هم عراق به ایران حمله کرد. دست حکومت عراق را نیز در پس این ماجرا میشد دید، گرچه در آن سالها برای کنشگران سیاسی افراطگرا گروگانگیری اقدامی مشروع و دمدست بود.
سال ۲۰۱۷ فیلمی دربارۀ حادثۀ گروگانگیری سفارت ایران در لندن ساخته شد با عنوان «شش روز». در پیوست میتوانید این فیلم را با زیرنویس فارسی ببینید. این فیلم را #توآ_فریزر (Toa Fraser) کارگردان نیوزیلندی، ساخته است.
#فیلم_سینمایی #مستند #تاریخ
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کپشن این پست هر چی بنویسید دردش بیشتره❗️
پس در سکوت ببینید.
#تاچر
#مارگارت_تاچر
#حکمرانی_غلط
@Roshanfkrane
پس در سکوت ببینید.
#تاچر
#مارگارت_تاچر
#حکمرانی_غلط
@Roshanfkrane