روشنفکران
69.8K subscribers
49.4K photos
41.2K videos
2.39K files
6.78K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
‍ رمز ماندگاری خرافات در تاريخ

خرافات خلاف واقع هستند، اما چرا ماندگار شده اند؟ چون آثار و نتايج مثبت داشته اند. مثلا فرض كنيد فرزند من درعنفوان جواني از دنيا مي رود و من و همسرم از شدت مصيبت در حال متلاشي شدن هستيم . فردي به من مي گويد:« بچه اي كه در عنفوان جواني از دنيا برود، دمِ در بهشت منتظر مي ماند و مي گويد تا پدر و مادرم نيايند من وارد بهشت نمي شوم». فرض مي كنيم اين حرف خرافه باشد . حتي در اين صورت علي رغم خرافه بودن، كاملا براي من تسلي بخش است و همين تسلي بخشي باعث ماندگاري خرافه مفروض مي شود. يعني اين خرافه آثار و نتايج مثبت عملي داشته، اگرچه مطابق با واقع نبوده است . من در يكي از مقالات كتاب راهي به رهايي استدلال كرده ام كه اتفاقًا در بسياري از موارد ، حقايق آثار و نتايج منفي عملي دارند، يعني اگرچه حقيقت هستند و مطابق با واقع اند اما آثار و نتايج منفي عملي دارند . خرافه ها و توهمات از مواردي هستند كه آثار و نتايج مثبت عملي دارند، اگرچه با واقع مطابقت ندارند.

حقايق هم به همين دليل كه آثار و نتايج منفي عملي دارند، در بعضي از موارد پايدار نمي مانند.

پاسخ : بله ! همين طور است . يعني به خاطر اينكه خاصيت دردانگيزي دارند، نمي مانند؛ مثل مادري كه فرزندش به جبهه رفته است ، ده پيغام و خبر و پيك و ... از جاهاي مختلف مي رسد دال بر اينكه فرزندش شهيد شده است، اما مادر براي هر يك از منابع خبر توجيهي پيدا مي كند تا حقيقت شهادت فرزندش را نپذيرد . زيرا اين حقيقت او را متلاشي مي كند و به همين دليل خود را با توهمات تسلي مي دهد. در حالي كه اگر همين اخبار را، راجع به پسر همسايه به گوشش مي رساندند، به راحتي قانع مي شد كه پسر همسايه شهيد شده است، اما در مورد پسر خودش چنين چيزي را نمي پذيرد. زيرا مكانيسم رواني - دفاعي انسان، مكانيسم حفظ وضع رواني انسان است، ولو به قيمت توهم زدگي يا خرافه زدگي.

#مصطفی_ملکیان
روش شناسی مطالعات مقایسه ای عرفان
صفحات 300 و 301

#افسانه #اجتماعی

@Roshanfkrane
قفل فروشی میگفت :
یه روز جوان روستایی ظاهرالصلاح با ریش آنکارد و تسبیح و یقه آخوندی اومد و 60 تا قفل کوچک که اصولا فروش خوبی هم نداره در رنگها و سایز مختلف خرید .
🌹🤲🌹🤲🌹
منم خوشحال .
هفته بعد اومد و 120 تا خرید .
هفته بعد 200 تا
هفته بعد 360 تا .
🌹🤲🌹🤲🌹
بنده هم خوشحال و هم حیرتزده .
هرچی هم می پرسیدم : اینا برا چیه ؟ چیزی نمی گفت .
پرسیدم : اینا رو میفروشی ؟ جواب نمیداد
کم کم رسیدیم به 500 عدد
معامله خوبی بود و هر دو طرف راضی .
یه روز گفتم : اگه ماجرای این قفل های کوچک رو بهم بگی 60 تاش میدم برا خودت .
🌹🤲🌹🤲🌹
زبانش باز شد و تعربف کرد.
اهل و ساکن یکی از روستاها بود . پدر و عمویش دعانویس بودند .
میگفت : از همه روستاها و شهر خودمون و شهرهای اطراف و راههای دور و نزدیک میان پیش پدر و عمو ، واسه دعا .
زنها بیشتر میان . مرد هم میاد . اکثرا با خانواده و روزی بین 50 الی 100 دعا نوشته میشه .
واسه هر دعا ، یه قفل استفاده میشه و بخت دشمن رو قفل میکنن و فلان و بهمان
هر قفل رو همراه با دعا ، بین 100 الی 200 هزار تومن پول میگیریم
( سال 92 بود )
🌹🤲🌹🤲🌹
واماندم .
طبق قرار قبلی ، 60 عدد قفل زرد نمره 32 را با احترام بهش دادم و گفتم : بارکلا . ایوالله . تو دیگه کی هستی؟ باید اسم بازاری رو از روی ما بردارن و بزارن رو شما .
ما رو هر قفل 50-100 تومن استفاده میکنیم . ولی شما از روی هر قفل 100 هزار تومن .
اونم قفل ضعیف و ارزون قیمت ساخت چین کافر ! برای دعای مسلمین مومن
🌹🤲🌹🤲🌹
گفتمش ! بخدا تو شایسته احترامی . تو خودت یه پا بیل گیتس هستی .
مدتی بعد خانمم در حالی که دعا میخواند دستمالی را با احترام بسیار باز کرد و یک قفل زرد نمره ۳۲ را به من نشان داد و گفت آن را به مبلغ یک میلیون تومان برای باز شدن بخت دخترم‌خریده است ، هیچ نگفتم و سکوت کردم ،
بعد از مدتی آن جوان دو باره برای خریدن قفل به مغازه من آمد و با گله ماجرا را برای او بازگو کردم ، خندید و گفت : ما چه کنیم ؟ وقتی مردم خودشون میان و صف می بندند و با التماس از ما دعا میخواهند ، چکار باید بکنیم ،
🌹🤲🌹🤲🌹
سکوت کردم و متحیر از جهل و نادانی
خود و همنوعانم شدم‌ که پایان‌ ندارد.

#اندیشه #اجتماعی #مذهبی

#افسانه

@Roshanfkrane