شیعه ای که حسین(ع) را در عزاداری خلاصه کرده است!
✍ #غفور_مددی "مدرس دانشگاه"
امام حسین بیشتر از آنکه تشنه آب باشد، تشنه لبیک بود. حال شیعه ای که حسین راهش را با خونش رنگین کرد، فقط در ناله و ماتم حسین تعریف شده است.
در زمانی گفتند روسها در تبریز عده ای آزادیخواه را به دار آویختند، دستجات حسینی فقط عزاداری کردند و به راحتی از کنار آنها رد می شدند.
این فرهنگ نازل اینک به جای تمسک به راه زیربار ظلم نرفتن، شیعه را به آرامش و عزاداری در کنار جائر تبدیل کرده است در زمان ناصرالدین شاه تکایای دولتی بر پا می شد و همچنان این رسم پا برجاست.
چرا اینگونه شد؟
نعوذبالله وقتی شیعه ای که حسین ع را طبیب دردهای خود ببینند، یعنی در جایگاه خداوند،که هیچ امامی توصیه نکرده دست بر روی دست بگذارید و فقط کارتان دعا و التماس و خواستن از ما باشد، در واقع آنها راه سعادت را برای ما نشان داده اند و اینک آنها را یک پله از جایگاه بت پرستی پایین تر در کنار خداوند می پرستیم و گاها آنها را دکانداری می پنداریم که در کنار خدا به رقابت نشسته اند.
آری وقتی جامعه مداحین میدان دار می شوند و شور می دهند، شعور به کناری می نهیم تا زندگی خود را با آنها تنظیم کنیم. همین مداحینی که علما از دست موهوم هایشان به ستوه آمده اند و داد فغان بر می آورند و داستانهای رویایی و سلیقه ای به داستان کربلا اضافه می کنند و حرکت رهروان به جای واقعیت دنیا و الگو برداری برای راه سعادت دنیا تبدیل به ساختن ستایشگاهها خواهد شد، به جای دارو و درمان دنبال شفا و به جای ساختن راه سعادت دنیا و آخرت در غم و اندوه در پی سعادت اخروی خواهند بود.
چه کسی گفته ائمه می گویند علم و دانش و تجربیات را کنار بگذارید، ما شما را شفا می دهیم؟
چه کسی گفته امام حسین شهید شد تا پیروان به جای راهش آنقدر از او دور شوند و لاجرم در کنار یزیدیان زمان خود بر حسین ع بگیریند؟
آیا این زیر سوال بردن نفس وجودی در پیروی پیروان آن حضرت نیست؟
حق الناسی که سیدالشهدا بدان اشاره کرده است در کجای زندگی ما و حکومت قرار دارد؟
امر به معروف و نهی از منکر چرا به جای غرش بر ظلم و بی عدالتی به دو تار مو خلاصه شده است و حق الناس در این حکومت در کجاست با اینهمه فساد، اختلاس، رانت و ...؟
مادامی که فرهنگ مداحی همه جا را احاطه کند باید چنین وضع و اوضاعی را هم پیدا کنیم. وقتی حضرت علی می فرمایید خاک بر صورتشان بپاشید، به خاطر همین روزگاری است که اینک دچار آن شده ایم. ظلم ها فراموش می شود و ظالمین هم مدعی بر پا داشتن عزای حسینی می شوند، چون پیروان در عین ساده انگاری صرفا وجود شیون و زاری را برای پاداشت راه امام حسین می دانند.
در واقع شیعیان مدعی پیروی از امام حسین آنقدر شاخ و برگ به افسانه وار بودن زندگی ده روز محرم داده اند که نفس وجودی واقعه کربلا را به حاشیه کشانده اند.
#مذهبی #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍ #غفور_مددی "مدرس دانشگاه"
امام حسین بیشتر از آنکه تشنه آب باشد، تشنه لبیک بود. حال شیعه ای که حسین راهش را با خونش رنگین کرد، فقط در ناله و ماتم حسین تعریف شده است.
در زمانی گفتند روسها در تبریز عده ای آزادیخواه را به دار آویختند، دستجات حسینی فقط عزاداری کردند و به راحتی از کنار آنها رد می شدند.
این فرهنگ نازل اینک به جای تمسک به راه زیربار ظلم نرفتن، شیعه را به آرامش و عزاداری در کنار جائر تبدیل کرده است در زمان ناصرالدین شاه تکایای دولتی بر پا می شد و همچنان این رسم پا برجاست.
چرا اینگونه شد؟
نعوذبالله وقتی شیعه ای که حسین ع را طبیب دردهای خود ببینند، یعنی در جایگاه خداوند،که هیچ امامی توصیه نکرده دست بر روی دست بگذارید و فقط کارتان دعا و التماس و خواستن از ما باشد، در واقع آنها راه سعادت را برای ما نشان داده اند و اینک آنها را یک پله از جایگاه بت پرستی پایین تر در کنار خداوند می پرستیم و گاها آنها را دکانداری می پنداریم که در کنار خدا به رقابت نشسته اند.
آری وقتی جامعه مداحین میدان دار می شوند و شور می دهند، شعور به کناری می نهیم تا زندگی خود را با آنها تنظیم کنیم. همین مداحینی که علما از دست موهوم هایشان به ستوه آمده اند و داد فغان بر می آورند و داستانهای رویایی و سلیقه ای به داستان کربلا اضافه می کنند و حرکت رهروان به جای واقعیت دنیا و الگو برداری برای راه سعادت دنیا تبدیل به ساختن ستایشگاهها خواهد شد، به جای دارو و درمان دنبال شفا و به جای ساختن راه سعادت دنیا و آخرت در غم و اندوه در پی سعادت اخروی خواهند بود.
چه کسی گفته ائمه می گویند علم و دانش و تجربیات را کنار بگذارید، ما شما را شفا می دهیم؟
چه کسی گفته امام حسین شهید شد تا پیروان به جای راهش آنقدر از او دور شوند و لاجرم در کنار یزیدیان زمان خود بر حسین ع بگیریند؟
آیا این زیر سوال بردن نفس وجودی در پیروی پیروان آن حضرت نیست؟
حق الناسی که سیدالشهدا بدان اشاره کرده است در کجای زندگی ما و حکومت قرار دارد؟
امر به معروف و نهی از منکر چرا به جای غرش بر ظلم و بی عدالتی به دو تار مو خلاصه شده است و حق الناس در این حکومت در کجاست با اینهمه فساد، اختلاس، رانت و ...؟
مادامی که فرهنگ مداحی همه جا را احاطه کند باید چنین وضع و اوضاعی را هم پیدا کنیم. وقتی حضرت علی می فرمایید خاک بر صورتشان بپاشید، به خاطر همین روزگاری است که اینک دچار آن شده ایم. ظلم ها فراموش می شود و ظالمین هم مدعی بر پا داشتن عزای حسینی می شوند، چون پیروان در عین ساده انگاری صرفا وجود شیون و زاری را برای پاداشت راه امام حسین می دانند.
در واقع شیعیان مدعی پیروی از امام حسین آنقدر شاخ و برگ به افسانه وار بودن زندگی ده روز محرم داده اند که نفس وجودی واقعه کربلا را به حاشیه کشانده اند.
#مذهبی #اجتماعی
@Roshanfkrane
رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در واکنش به طرح انسداد کلیه شبکههای اجتماعی خارجی در توئیتر خود نوشت:
دغدغه اصلي انقلابیون، معیشت مردم است!
شما هم باور کنید!!
#سیاسی
@Roshanfkrane
دغدغه اصلي انقلابیون، معیشت مردم است!
شما هم باور کنید!!
#سیاسی
@Roshanfkrane
🔴فوت ۱۲۵ بیمار کووید-۱۹ در شبانه روز گذشته
🔸مبتلایان جدید: ۲،۲۱۳ نفر
🔹قربانیان جدید: ۱۲۵ نفر
🔸کل مبتلایان: ۳۶۳،۳۶۳ نفر
🔹کل قربانیان: ۲۰،۹۰۱ نفر
🔸بهبودیافتگان: ۳۱۳،۰۵۸ نفر
🔹بیماران بدحال: ۳،۸۳۹ نفر
#خبرکرونا
@Roshanfkrane
🔸مبتلایان جدید: ۲،۲۱۳ نفر
🔹قربانیان جدید: ۱۲۵ نفر
🔸کل مبتلایان: ۳۶۳،۳۶۳ نفر
🔹کل قربانیان: ۲۰،۹۰۱ نفر
🔸بهبودیافتگان: ۳۱۳،۰۵۸ نفر
🔹بیماران بدحال: ۳،۸۳۹ نفر
#خبرکرونا
@Roshanfkrane
کدام کشورها در اولویت واکسن کرونا هستند؟
🔹سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که ۱۷۲ کشور در برنامه تولید و تهیه واکسن کووید -۱۹ ثبتنام کردهاند که توزیع منصفانه واکسن را تضمین میکند.
🔹مدیرکل سازمان جهانی بهداشت در یک نشست مطبوعاتی درمورد این برنامه تحت عنوان «کوواکس» گفت: زمانی که محدودیت هایی در عرضه واکسن کووید–۱۹ وجود دارد، مهم است که واکسن در اختیار کشورهایی قرار گیرد که در بالاترین میزان خطر هستند./ یورونیوز
@Roshanfkrane
🔹سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که ۱۷۲ کشور در برنامه تولید و تهیه واکسن کووید -۱۹ ثبتنام کردهاند که توزیع منصفانه واکسن را تضمین میکند.
🔹مدیرکل سازمان جهانی بهداشت در یک نشست مطبوعاتی درمورد این برنامه تحت عنوان «کوواکس» گفت: زمانی که محدودیت هایی در عرضه واکسن کووید–۱۹ وجود دارد، مهم است که واکسن در اختیار کشورهایی قرار گیرد که در بالاترین میزان خطر هستند./ یورونیوز
@Roshanfkrane
هر کسی بر اساس حق طبیعی اش مجاز است از عقل خود استفاده کند تا به گونه ای نحوه ی زیستنش را تعریف کند که این نحوه زندگی به او اجازه نمایان شدن بدهد.
- باروخ اسپینوزا
@Roshanfkrane
- باروخ اسپینوزا
@Roshanfkrane
قاعده ای وجود ندارد که به کار همه بخورد؛ هر کس باید خود راهی بیابد که او را نجات دهد.
- زیگموند فروید
@Roshanfkeane
- زیگموند فروید
@Roshanfkeane
اگر روزی خواستی گریه کنی
مرا صدا بزن
قول نمی دهم بتوانم بخندانمت
ولی می توانم با تو بگریم
اگر روزی برآن شدی که بگریزی
در این که مرا صدا بزنی
هیچ درنگ مکن
قول نمی دهم از تو بخواهم که بمانی
ولی می توانم با تو بگریزم
اگر روزی نمی خواستی با کسی سخنی بگویی مرا صدا بزن
تا با هم سکوت کنیم.
ولی اگر روزی مرا صدا زدی
و من پاسخت ندادم
به نزد من بشتاب
زیرا قطعاً من به تو نیاز خواهم داشت...
#گابریل_گارسیا_مارکز
💟@Roshanfkrane
مرا صدا بزن
قول نمی دهم بتوانم بخندانمت
ولی می توانم با تو بگریم
اگر روزی برآن شدی که بگریزی
در این که مرا صدا بزنی
هیچ درنگ مکن
قول نمی دهم از تو بخواهم که بمانی
ولی می توانم با تو بگریزم
اگر روزی نمی خواستی با کسی سخنی بگویی مرا صدا بزن
تا با هم سکوت کنیم.
ولی اگر روزی مرا صدا زدی
و من پاسخت ندادم
به نزد من بشتاب
زیرا قطعاً من به تو نیاز خواهم داشت...
#گابریل_گارسیا_مارکز
💟@Roshanfkrane
هامون
خسرو شکیبایی
انسان از آن چیزی که بسیار دوست می دارد خود را جدا می سازد.
در اوج خواستن نمی خواهد...در اوج تمنا نمی خواهد.
دوست می دارد اما در عین حال می خواهد که متنفر باشد.
امیدوار است اما امیدواراست امیدوار نباشد.
همواره بیاد می آورد اما می خواهد که فراموش کند.
📼 هامون
🎬داریوش مهرجویی
@Roshanfkrane
در اوج خواستن نمی خواهد...در اوج تمنا نمی خواهد.
دوست می دارد اما در عین حال می خواهد که متنفر باشد.
امیدوار است اما امیدواراست امیدوار نباشد.
همواره بیاد می آورد اما می خواهد که فراموش کند.
📼 هامون
🎬داریوش مهرجویی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 واقعا دیگر به هیچکسی نمیشود، #اعتماد کرد...
#وکیل_قلابی نداشتیم، که اون هم رسید!!
#هشدار #اجتماعی
@Roshanfkrane
#وکیل_قلابی نداشتیم، که اون هم رسید!!
#هشدار #اجتماعی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
حجت اشرف زاده
#Hojat_Ashrafzadeh
تــو پــیــگــیر دلــشــوره هــاے مــنے
پــریــشــونــے شــب هــاے مــنــے
ســکــوتــم ســکــوتــے پــر از عطر سیب
تـو جــغــرافــیــاے صداے منے
#موسیقی
@Roshanfkrane
تــو پــیــگــیر دلــشــوره هــاے مــنے
پــریــشــونــے شــب هــاے مــنــے
ســکــوتــم ســکــوتــے پــر از عطر سیب
تـو جــغــرافــیــاے صداے منے
#موسیقی
@Roshanfkrane
✅ موتلفه با کدام انگیزه خروج از NPT را توصیه می کند؟
📌امتداد- گروه سیاسی: دبیرکل حزب موتلفه که گویی تازه با مقولهای با عنوان برجام به عنوان یک سند مهم بینالمللی روبه رو شده، از شکست آمریکا در شورای امنیت و استحکام برجام اینگونه حرف میزند: «آمریکا در پیشنهاد طرح تداوم تحریم تسلیحاتی در شورای امنیت سازمان ملل شکست سختی خورد و حالا که از لحاظ دیپلماتیک زخمی است. تمام دنیا می فهمند دولتی که یک قرارداد بین المللی را زیر پا گذاشته و آن را پاره کرده است نمیتواند به مفادی از آن قرارداد استناد کند.»
📌اما عجیبتر اینکه در ادامه توصیه میکند: «معقولترین واکنش ایران به موضوع فعال شدن مکانیسم ماشه، خروج ایران از برجام و حتی خروج از ان پی تی است. هزینه این خروج به گردن آمریکا و اروپاست.»
📌سوالی که از دبیرکل و اعضای حزب پرسابقه موتلفه وجود دارد این است که ایران از برجام و NPT خارج شود که چه کار کند؟
چه نتیجهای میخواهید از خروج از NPT به دست بیاورید؟
میدانیم که NPT «پیمان منع گسترش جنگافزارهای هستهای» است. ما با خروج از این پیمان نامه چه پیامی را می خواهیم به دنیا مخابره کنیم؟ درحالی که سالها تلاش کردیم تا به دنیا اثبات کنیم برنامه هستهای ایران برخلاف ادعای اسرائیل و آمریکا صلح آمیز است، چرا باید ایران از این پیمان نامه خارج شود تا زمینه مناسب را به دست اسرائیلیها بدهد؟ اساسا به فرض که از NPT خارج شدیم، میخواهیم غرب و دنیا را از اینکه به سمت بمب هسته ای میرویم بترسانیم؟ نتیجه این ترساندن آیا وضعیتی بهتر از شرایط امروز برای مردم ایران رقم میزند، یا اوضاع را وخیمتر میکند؟
📌اگر ایران قصد و برنامه حرکت به سمت بمب اتمی داشت، شاید چنین توصیههایی در آن چارچوب قابل فهم بود. اما وقتی ایران مکررا اعلام کرده و براساس نظر و فتوای رهبری که بارها بر آن اصرار کردند، حتی دستیابی به سلاح اتمی را هم حرام میدانند، چنین توصیههایی با کدام انگیزه صورت میگیرد؟
📌از فعالان حزبی با چنان سابقهای چنین اظهارنظرهایی عجیب به نظر میرسد. آنها فعالیت حزبی و سیاسی را تازه آغاز نکردند که در قالب شعار بخواهند سیاستورزی کنند. لذا این سئوال به طور جدی پیش میآید که با کدام انگیزه ایران را به سمت خروج از برجام و خروج از NPT سوق میدهند؟ منافع خروج ایران از این معاهده برای ایران چیست و مهمتر از آن اسرائیل چه منافعی به دست میآورد؟
#سیاسی
@Roshanfkrane
📌امتداد- گروه سیاسی: دبیرکل حزب موتلفه که گویی تازه با مقولهای با عنوان برجام به عنوان یک سند مهم بینالمللی روبه رو شده، از شکست آمریکا در شورای امنیت و استحکام برجام اینگونه حرف میزند: «آمریکا در پیشنهاد طرح تداوم تحریم تسلیحاتی در شورای امنیت سازمان ملل شکست سختی خورد و حالا که از لحاظ دیپلماتیک زخمی است. تمام دنیا می فهمند دولتی که یک قرارداد بین المللی را زیر پا گذاشته و آن را پاره کرده است نمیتواند به مفادی از آن قرارداد استناد کند.»
📌اما عجیبتر اینکه در ادامه توصیه میکند: «معقولترین واکنش ایران به موضوع فعال شدن مکانیسم ماشه، خروج ایران از برجام و حتی خروج از ان پی تی است. هزینه این خروج به گردن آمریکا و اروپاست.»
📌سوالی که از دبیرکل و اعضای حزب پرسابقه موتلفه وجود دارد این است که ایران از برجام و NPT خارج شود که چه کار کند؟
چه نتیجهای میخواهید از خروج از NPT به دست بیاورید؟
میدانیم که NPT «پیمان منع گسترش جنگافزارهای هستهای» است. ما با خروج از این پیمان نامه چه پیامی را می خواهیم به دنیا مخابره کنیم؟ درحالی که سالها تلاش کردیم تا به دنیا اثبات کنیم برنامه هستهای ایران برخلاف ادعای اسرائیل و آمریکا صلح آمیز است، چرا باید ایران از این پیمان نامه خارج شود تا زمینه مناسب را به دست اسرائیلیها بدهد؟ اساسا به فرض که از NPT خارج شدیم، میخواهیم غرب و دنیا را از اینکه به سمت بمب هسته ای میرویم بترسانیم؟ نتیجه این ترساندن آیا وضعیتی بهتر از شرایط امروز برای مردم ایران رقم میزند، یا اوضاع را وخیمتر میکند؟
📌اگر ایران قصد و برنامه حرکت به سمت بمب اتمی داشت، شاید چنین توصیههایی در آن چارچوب قابل فهم بود. اما وقتی ایران مکررا اعلام کرده و براساس نظر و فتوای رهبری که بارها بر آن اصرار کردند، حتی دستیابی به سلاح اتمی را هم حرام میدانند، چنین توصیههایی با کدام انگیزه صورت میگیرد؟
📌از فعالان حزبی با چنان سابقهای چنین اظهارنظرهایی عجیب به نظر میرسد. آنها فعالیت حزبی و سیاسی را تازه آغاز نکردند که در قالب شعار بخواهند سیاستورزی کنند. لذا این سئوال به طور جدی پیش میآید که با کدام انگیزه ایران را به سمت خروج از برجام و خروج از NPT سوق میدهند؟ منافع خروج ایران از این معاهده برای ایران چیست و مهمتر از آن اسرائیل چه منافعی به دست میآورد؟
#سیاسی
@Roshanfkrane
Be Nam E Man
Dariush
🎼 به نام من 🎼
🎤 #داریوش
ای دل؛
نگفتمت
که مرو در کمندِ عشق!
آخر بهقصد خویش چرا میکنی شتاب؟!...
#موسیقی
💟@Roshanfkrarane
🎤 #داریوش
ای دل؛
نگفتمت
که مرو در کمندِ عشق!
آخر بهقصد خویش چرا میکنی شتاب؟!...
#موسیقی
💟@Roshanfkrarane
#داستان_کودکانه
کفشهای نو
مدرسه فریبا کوچولو به خانهشان خیلی نزدیک بود,
و او هرروز خودش صبحها میرفت و ظهرها هم برمیگشت.
البته مادرش جلوی در میایستاد و مواظب او بود.
کنار مدرسه یک مغازه کفشفروشی بود که فریبا وقتی تعطیل میشد، چند لحظهای میایستاد و از پشت شیشه کفشها را نگاه میکرد،
چون کفشهای بچگانه خوشگل و رنگارنگی داشت.
این کار برایش بسیار لذتبخش بود و حتی گاهی وقتها دلش میخواست همه کفشهای مغازه مال او بودند!
دیدن مغازه کار هر روز فریبا شده بود و مادرش هم که از دور همه چیز را میدید از او سوال میکرد که آنجا چه خبر است که مدام نگاه میکنی و فریبا هم در جواب میگفت که کفشها را دوست دارم.
یکی از روزهایی که طبق معمول جلوی مغازه آمد دید که یک جفت کفش کتانی سفید و صورتی خیلی قشنگ داخل ویترین گذاشته شده است.
خیلی از آنها خوشش آمد و با خودش فکر کرد که اگر می”‹توانست این کتانیها را بخرد چقدر خوب میشد.
برای همین وقتی به خانه رسید بدون معطلی موضوع کفشها را به مادرش گفت و از او خواست که کفشها را برایش بخرد.
اما مادرش یادآوری کرد که کفشهای خودش را یکی دو ماه قبل خریدهاند و هنوز برای خرید کفش نو زود است،
اما فریبا اینقدر اصرار کرد که مادر گفت باید صبر کند تا موضوع را با پدرش در میان بگذارد.
فردای آن روز وقتی فریبا به خانه آمد اولین چیزی که از مادرش پرسید این بود که نظر بابا در مورد خرید کفش چه بوده است و مامان هم جواب داد که او گفته فعلا نمیشود و اصرار فریبا هم هیچ فایدهای نداشت و با این که ناراحت شده بود اما دیگر در موردش حرفی نزد.
روزها یکی پس از دیگری گذشتند و او سعی میکرد از مدرسه که تعطیل میشود به سرعت به خانه بیاید و اصلا به مغازه نگاه نکند تا بتواند ماجرا را فراموش کند. اما یک روز وقتی از جلوی مغازه میگذشت یواشکی یک نگاه کوچولو به ویترین آن انداخت و با تعجب متوجه شد که کفشها نیستند خیلی ناراحت شد اما کاری نمیتوانست انجام دهد
و با همان حال به خانه آمد و به هیچ کس هم چیزی نگفت.
بعد از ظهر همان روز وقتی بابا به خانه آمد فریبا از او خواست که با هم بروند و برایش یک دفتر بخرند و بابا هم قبول کرد و گفت که اتفاقا من هم یک کاری دارم که باید بیرون بروم.
چند دقیقه بعد دو نفری برای خرید از خانه خارج شدند و کارهایشان را که انجام دادند موقع برگشت به مغازه کفشفروشی که رسیدند بابا از فریبا خواست که با هم داخل مغازه بروند که آنجا هم یک کار کوچکی دارد.
وارد مغازه که شدند اول سلام کردند و بعد بابا گفت: حسن آقا ببخشید میشه اون امانتی من رو بدید.
حسن آقا هم با لبخند و البته با نگاهی به فریبا گفت: بله، حتما.
و بعد یک جعبه کفش را به دست بابا داد و او هم جعبه را به طرف فریبا گرفت و گفت: فریبا جون این مال شماست.
دختر کوچولو که از کارهای بابا و آقای مغازه دار تعجب کرده بود، گفت: مال من !؟
- بله.
- چیه باباجون ؟
- بازش کن خودت میفهمی.
فریبا جعبه را از بابا گرفت و درآن را باز کرد و از دیدن کفشهای داخل آن بسیار خوشحال شد و با هیجان زیادی گفت: بابا جون؛ بابا جون.
چند لحظهای ساکت شد و به کفشها نگاه کرد و دوباره گفت: من ظهر دیدم کفشها نیستن؛ پس کار شما بوده.
و بعدش دست بابا را محکم در دستش گرفت و گفت: ممنونم بابا جون، خیلی خوشحالم؛ حالا بیا بریم به مامانم همه چی رو بگیم.
و هردو خوشحال و خندان از مغازه بیرون آمدند و به سمت خانه رفتند.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
کفشهای نو
مدرسه فریبا کوچولو به خانهشان خیلی نزدیک بود,
و او هرروز خودش صبحها میرفت و ظهرها هم برمیگشت.
البته مادرش جلوی در میایستاد و مواظب او بود.
کنار مدرسه یک مغازه کفشفروشی بود که فریبا وقتی تعطیل میشد، چند لحظهای میایستاد و از پشت شیشه کفشها را نگاه میکرد،
چون کفشهای بچگانه خوشگل و رنگارنگی داشت.
این کار برایش بسیار لذتبخش بود و حتی گاهی وقتها دلش میخواست همه کفشهای مغازه مال او بودند!
دیدن مغازه کار هر روز فریبا شده بود و مادرش هم که از دور همه چیز را میدید از او سوال میکرد که آنجا چه خبر است که مدام نگاه میکنی و فریبا هم در جواب میگفت که کفشها را دوست دارم.
یکی از روزهایی که طبق معمول جلوی مغازه آمد دید که یک جفت کفش کتانی سفید و صورتی خیلی قشنگ داخل ویترین گذاشته شده است.
خیلی از آنها خوشش آمد و با خودش فکر کرد که اگر می”‹توانست این کتانیها را بخرد چقدر خوب میشد.
برای همین وقتی به خانه رسید بدون معطلی موضوع کفشها را به مادرش گفت و از او خواست که کفشها را برایش بخرد.
اما مادرش یادآوری کرد که کفشهای خودش را یکی دو ماه قبل خریدهاند و هنوز برای خرید کفش نو زود است،
اما فریبا اینقدر اصرار کرد که مادر گفت باید صبر کند تا موضوع را با پدرش در میان بگذارد.
فردای آن روز وقتی فریبا به خانه آمد اولین چیزی که از مادرش پرسید این بود که نظر بابا در مورد خرید کفش چه بوده است و مامان هم جواب داد که او گفته فعلا نمیشود و اصرار فریبا هم هیچ فایدهای نداشت و با این که ناراحت شده بود اما دیگر در موردش حرفی نزد.
روزها یکی پس از دیگری گذشتند و او سعی میکرد از مدرسه که تعطیل میشود به سرعت به خانه بیاید و اصلا به مغازه نگاه نکند تا بتواند ماجرا را فراموش کند. اما یک روز وقتی از جلوی مغازه میگذشت یواشکی یک نگاه کوچولو به ویترین آن انداخت و با تعجب متوجه شد که کفشها نیستند خیلی ناراحت شد اما کاری نمیتوانست انجام دهد
و با همان حال به خانه آمد و به هیچ کس هم چیزی نگفت.
بعد از ظهر همان روز وقتی بابا به خانه آمد فریبا از او خواست که با هم بروند و برایش یک دفتر بخرند و بابا هم قبول کرد و گفت که اتفاقا من هم یک کاری دارم که باید بیرون بروم.
چند دقیقه بعد دو نفری برای خرید از خانه خارج شدند و کارهایشان را که انجام دادند موقع برگشت به مغازه کفشفروشی که رسیدند بابا از فریبا خواست که با هم داخل مغازه بروند که آنجا هم یک کار کوچکی دارد.
وارد مغازه که شدند اول سلام کردند و بعد بابا گفت: حسن آقا ببخشید میشه اون امانتی من رو بدید.
حسن آقا هم با لبخند و البته با نگاهی به فریبا گفت: بله، حتما.
و بعد یک جعبه کفش را به دست بابا داد و او هم جعبه را به طرف فریبا گرفت و گفت: فریبا جون این مال شماست.
دختر کوچولو که از کارهای بابا و آقای مغازه دار تعجب کرده بود، گفت: مال من !؟
- بله.
- چیه باباجون ؟
- بازش کن خودت میفهمی.
فریبا جعبه را از بابا گرفت و درآن را باز کرد و از دیدن کفشهای داخل آن بسیار خوشحال شد و با هیجان زیادی گفت: بابا جون؛ بابا جون.
چند لحظهای ساکت شد و به کفشها نگاه کرد و دوباره گفت: من ظهر دیدم کفشها نیستن؛ پس کار شما بوده.
و بعدش دست بابا را محکم در دستش گرفت و گفت: ممنونم بابا جون، خیلی خوشحالم؛ حالا بیا بریم به مامانم همه چی رو بگیم.
و هردو خوشحال و خندان از مغازه بیرون آمدند و به سمت خانه رفتند.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
Audio
قصه ی امشب🌠🌌🌃
قصه شب داستان پاشو پاشو خورشید را نگاه کن😍😍😍
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
قصه شب داستان پاشو پاشو خورشید را نگاه کن😍😍😍
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
📣 با میخ روی دیوار قلعه تاریخی مهرجرد میبد یزد، پارچه سیاه عزاداری محرم زدهاند و با اسپری روی آن شعار نوشتهاند! /عکس از وبسایت اسکاننیوز
👈این قلعه تاریخی، از میراث فرهنگی عصر پادشاهی زند و افشار است.
@Roshanfkrane
👈این قلعه تاریخی، از میراث فرهنگی عصر پادشاهی زند و افشار است.
@Roshanfkrane
🔴 جادههای شمال در تعطیلات یکطرفه شدند.
▪️پلیس راه، در روزهای تعطیل حرکت در جادههای هراز و کندوان را از تهران بهسوی مازندران ممنوع کرده و این جادهها از شمال به تهران یکطرفهاند.
#خبرجاده
@Roshanfkrane
▪️پلیس راه، در روزهای تعطیل حرکت در جادههای هراز و کندوان را از تهران بهسوی مازندران ممنوع کرده و این جادهها از شمال به تهران یکطرفهاند.
#خبرجاده
@Roshanfkrane