به نظر شما غوک در این شعر نماد چه کسانی است؟
#غوکنامه
ای غوکها که موج، برآشفته خوابتان
وافکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان
خوش یافتید این خزهٔ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان
دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجنکدهست همه نان و آبتان
بیشرمتر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان
کوتاهبین و تنگنظر، گرچه چشمها
از کاسهخانه جَسته برون چون حبابتان
در خاک، رنگ خاکی و در سبزه، سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مَآبتان
از بیخ گوش نعرهزنانید و گوش خلق
کر شد ازین مُکابرهٔ بیحسابتان
یک شب نشد کز این همه بیداد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چُگور و رَبابتان
تسبیح ایزد است به پندار عامیان
آن شومْشیونِ چو نَعیب غُرابتان
هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعیای که نعره زند در جوابتان
داند جهان که در همهٔ عمر بوده است
روزی، ز بال پشّه و خون ذُبابتان
جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان
تکرار یک ترانه و یک شومْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان
چون است و چون که از دل گندابهٔ قرون
ناگه گرفته است تب انقلابتان؟
وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمع تمامْکاستهٔ نیمتابتان
مانا گمان برید که ایزد به فضل خویش
کرده ست بهر فتح جهان انتخابتان
یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملهٔ ممالک مالکْرِقابتان
گر جمع «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکردهایم خطا در خطابتان
نی اصلتان بهقاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلهٔ انتسابتان
جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان
پروردتان به نمنم بارانِ خویشتن
تا برگذشت حد نصیب از نصابتان
این آبگیر گند که آبشخور شماست
وین سان بوَد به کام ایاب و ذهابتان
سیلی دمنده بود ز کهسار خشم خلق
کاینگونه گشته بسترِ آرام و خوابتان
تسبیحتان دعای بقای لجنکدهست
بادا که این دعا نشود مستجابتان
ای مشت چَنگلوک زمینگیرِ پشّهخوار
شرمآور است دعوی اوج عقابتان
گاهی درون خشکی و گاهی درون آب
تا چند ازین دوزیستنِ کامیابتان؟
چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان
چندان که آفتاب تموزی شود پدید
این جلبکان سبز نگردد حجابتان
این آبگیر، عرصهٔ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان
و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان
وز یال دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خُرد و خرابتان
وین غوكجامههای چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان
وآن مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگیطلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان
وز چشم مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان
نک خوابتان به پهنهٔ مرداب نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان
با این همه گزند که دیدیم، دلخوشیم
تا بو که خلق درنگرد بینقابتان.
از دفترِ « زیر همین آسمان و روی همین خاک»
مجموعهٔ شعر «طفلی به نام شادی» | ۱۳۹۹
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#شعر #اجتماعی
@Roshanfkrane
#غوکنامه
ای غوکها که موج، برآشفته خوابتان
وافکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان
خوش یافتید این خزهٔ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان
دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجنکدهست همه نان و آبتان
بیشرمتر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان
کوتاهبین و تنگنظر، گرچه چشمها
از کاسهخانه جَسته برون چون حبابتان
در خاک، رنگ خاکی و در سبزه، سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مَآبتان
از بیخ گوش نعرهزنانید و گوش خلق
کر شد ازین مُکابرهٔ بیحسابتان
یک شب نشد کز این همه بیداد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چُگور و رَبابتان
تسبیح ایزد است به پندار عامیان
آن شومْشیونِ چو نَعیب غُرابتان
هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعیای که نعره زند در جوابتان
داند جهان که در همهٔ عمر بوده است
روزی، ز بال پشّه و خون ذُبابتان
جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان
تکرار یک ترانه و یک شومْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان
چون است و چون که از دل گندابهٔ قرون
ناگه گرفته است تب انقلابتان؟
وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمع تمامْکاستهٔ نیمتابتان
مانا گمان برید که ایزد به فضل خویش
کرده ست بهر فتح جهان انتخابتان
یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملهٔ ممالک مالکْرِقابتان
گر جمع «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکردهایم خطا در خطابتان
نی اصلتان بهقاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلهٔ انتسابتان
جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان
پروردتان به نمنم بارانِ خویشتن
تا برگذشت حد نصیب از نصابتان
این آبگیر گند که آبشخور شماست
وین سان بوَد به کام ایاب و ذهابتان
سیلی دمنده بود ز کهسار خشم خلق
کاینگونه گشته بسترِ آرام و خوابتان
تسبیحتان دعای بقای لجنکدهست
بادا که این دعا نشود مستجابتان
ای مشت چَنگلوک زمینگیرِ پشّهخوار
شرمآور است دعوی اوج عقابتان
گاهی درون خشکی و گاهی درون آب
تا چند ازین دوزیستنِ کامیابتان؟
چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان
چندان که آفتاب تموزی شود پدید
این جلبکان سبز نگردد حجابتان
این آبگیر، عرصهٔ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان
و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان
وز یال دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خُرد و خرابتان
وین غوكجامههای چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان
وآن مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگیطلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان
وز چشم مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان
نک خوابتان به پهنهٔ مرداب نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان
با این همه گزند که دیدیم، دلخوشیم
تا بو که خلق درنگرد بینقابتان.
از دفترِ « زیر همین آسمان و روی همین خاک»
مجموعهٔ شعر «طفلی به نام شادی» | ۱۳۹۹
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#شعر #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلایههای دو جنگلبان که با ماهی یک میلیون تومان، پنج شبانه روز است که در جنگلهای کازرون در حال خاموش کردن آتش افتاده به جان جنگلهای زاگرس هستند:
"هر مسئولی که میتونه زندگی رو با ماهی یک میلیون بچرخونه(۵_۶ ماهی یکبار پرداخت میشود)؛ علی یارش؛ بیاد اینجا جای ما بشینه"
@Roshanfkrane
"هر مسئولی که میتونه زندگی رو با ماهی یک میلیون بچرخونه(۵_۶ ماهی یکبار پرداخت میشود)؛ علی یارش؛ بیاد اینجا جای ما بشینه"
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 فیلم سینمایی "خانه پدری"
کارگردان : #کیانوش_عیاری
این فیلم که مهدی هاشمی، شهاب حسینی، مهران رجبی، ناصر هاشمی،نازنین فراهانی، معصومه بافنده و مینا ساداتی از جمله بازیگران آن هستند، داستان چند نسل از خانوادهای را از حدود نود سال پیش تا سال ۱۳۷۹ در یک خانه قدیمی در تهران روایت میکند.
در این فیلمِ چند اپیزودی، عمدتا به مشکلات زنان طی هفتاد سال گذشته و موضوع تعصب و خشونت علیه آنها در طی دهههای گذشته پرداخته میشود. این فیلم متاسفانه از پرده سینما کنار رفت و ممنوع الاکران شد.(به اتهام سیاه نمایی!)
پس از دخترکشی،خواهرکشی و همسرکشی هایی که اخیرا در کشور اتفاق افتاد و نام "قتلهای ناموسی" به آنها میدهند، دوباره این فیلم سینمایی انتقادی مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت...
کیفیت : 360p
سال تولید: 1389
سال انتشار(نسخه لو رفته): 1398
#فیلم_سینمایی #اجتماعی
@Roshanfkrane
کارگردان : #کیانوش_عیاری
این فیلم که مهدی هاشمی، شهاب حسینی، مهران رجبی، ناصر هاشمی،نازنین فراهانی، معصومه بافنده و مینا ساداتی از جمله بازیگران آن هستند، داستان چند نسل از خانوادهای را از حدود نود سال پیش تا سال ۱۳۷۹ در یک خانه قدیمی در تهران روایت میکند.
در این فیلمِ چند اپیزودی، عمدتا به مشکلات زنان طی هفتاد سال گذشته و موضوع تعصب و خشونت علیه آنها در طی دهههای گذشته پرداخته میشود. این فیلم متاسفانه از پرده سینما کنار رفت و ممنوع الاکران شد.(به اتهام سیاه نمایی!)
پس از دخترکشی،خواهرکشی و همسرکشی هایی که اخیرا در کشور اتفاق افتاد و نام "قتلهای ناموسی" به آنها میدهند، دوباره این فیلم سینمایی انتقادی مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت...
کیفیت : 360p
سال تولید: 1389
سال انتشار(نسخه لو رفته): 1398
#فیلم_سینمایی #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️توافق ۲۵ ساله با چین| توییتر صادق زیباکلام ۲۰ تیر ۹۹
🔺برخلاف بسیاری از مسئولینمان که مرید و علاقمند روسها و چینیها شدهاند، ایرانیان تحصیلکرده نه اعتمادی به مسکو دارند و نه ارادت خاصی به پکن.
“کمترین دلیلشان نقض دمکراسی در هر دو کشور هست.”
قدیمی ها ضرب المثلی داشتند که میگفتند "نه به داره نه به باره اسمش خاله موندگاره" کنایه ازموضوعی بود که درهمان ابتداء کار یک دنیا حرف وحدیث بوجود آورده بود. "قراردادهمکاری ۲۵ ساله ایران و چین"حکایت آن ضرب المثل را پیدا کرده. فعلا در حد یکسری کلیات است که درهیات دولت بتصویب رسیده وتقدیم مجلس خواهد شد تاپس از تصویب و تایید شورای نگهبان باجرا درآید.بنابراین این پرسش مطرح میشود که پس چرا اینقدر حساسیت پیرامون آن بوجودآمده؟چندین دلیل برای حساسیتها وجود دارند.
🔹اولین و مهمترین آنها بی اعتمادی به مسئولین میباشد. آنقدرسطح اعتماد عمومی نسبت به مسئولین درجامعه ما سقوط کرده که اگر مسئولین وسط روزبگویند روزاست بسیاری حتی آن را هم باورنخواهندکرد.
🔹دلیل دوم دفاع مسئولین ازلایحه است. خلاصه دفاع آقای سیدعباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه آن بود که "چون واشنگتن با آن مخالفت کرده، پس حتما توافق با چین بنفع ایران است". ازاین استدلال ضعیف ترو بی پایه و اساس تر واقعا نمیتوان سراغ گرفت. آقای موسوی ظاهراً هنوز درفضایِ سالهایِ نخست انقلاب هستند که بسیاری ازایرانیان آمریکا را دشمن قسم خورده ایران تصورمیکردند بنابراین مخالفت آن کشور را حجتی بردرستی و حقانیت هر سیاستی میگرفتند. به بسیاری ازدولتمردانمان از جمله آقای عباسی میبایستی گفت که جامعه ایران مدتهاست ازاین باورکه آمریکا لزوما دشمن ایران است عبور کرده است. اگرتوافق با چین بنفع ایران است، مسئولین میبایستی آن را نشان دهند وصرف استنادکردن باینکه "چون آمریکا مخالفت کرده پس بنفع ایران است" کافی نیست.
🔹دلیل سوم بازمیگردد به بی اعتمادی به چین و روسیه بعنوان متحدین استراتژیک ایران. برخلاف بسیاری ازمسئولین ایران که سرسپرده و مرید پکن و مسکو شده اند، بسیاری از اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه ایران هیچ حسنظنی نسبت به آنان نداشته و برعکس مسئولینمان به هردو آنان بی اعتماد هم هستند. حمایت زبانی از ایران بکنار، هردو قدرت در مواردی که آمریکا دراخذ تصمیمی علیه ایران جدی بوده، بی سرو صدا با واشنگتن همراهی کردهاند. صد البته که این طبیعی است که مسکو و پکن میبایستی به دنبال منافع ملی خودشان باشند و نه حمایت ازایران به هرقیمتی. اما مسئولین ما این استدلال ساده را در مورد اروپایی ها نمیپذیرند و از آنان برخلاف روسیه و چین توقع دارند منافع ملی شان را قربانی حمایت ازایران نمایند.
#صادق_زیباکلام
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔺برخلاف بسیاری از مسئولینمان که مرید و علاقمند روسها و چینیها شدهاند، ایرانیان تحصیلکرده نه اعتمادی به مسکو دارند و نه ارادت خاصی به پکن.
“کمترین دلیلشان نقض دمکراسی در هر دو کشور هست.”
قدیمی ها ضرب المثلی داشتند که میگفتند "نه به داره نه به باره اسمش خاله موندگاره" کنایه ازموضوعی بود که درهمان ابتداء کار یک دنیا حرف وحدیث بوجود آورده بود. "قراردادهمکاری ۲۵ ساله ایران و چین"حکایت آن ضرب المثل را پیدا کرده. فعلا در حد یکسری کلیات است که درهیات دولت بتصویب رسیده وتقدیم مجلس خواهد شد تاپس از تصویب و تایید شورای نگهبان باجرا درآید.بنابراین این پرسش مطرح میشود که پس چرا اینقدر حساسیت پیرامون آن بوجودآمده؟چندین دلیل برای حساسیتها وجود دارند.
🔹اولین و مهمترین آنها بی اعتمادی به مسئولین میباشد. آنقدرسطح اعتماد عمومی نسبت به مسئولین درجامعه ما سقوط کرده که اگر مسئولین وسط روزبگویند روزاست بسیاری حتی آن را هم باورنخواهندکرد.
🔹دلیل دوم دفاع مسئولین ازلایحه است. خلاصه دفاع آقای سیدعباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه آن بود که "چون واشنگتن با آن مخالفت کرده، پس حتما توافق با چین بنفع ایران است". ازاین استدلال ضعیف ترو بی پایه و اساس تر واقعا نمیتوان سراغ گرفت. آقای موسوی ظاهراً هنوز درفضایِ سالهایِ نخست انقلاب هستند که بسیاری ازایرانیان آمریکا را دشمن قسم خورده ایران تصورمیکردند بنابراین مخالفت آن کشور را حجتی بردرستی و حقانیت هر سیاستی میگرفتند. به بسیاری ازدولتمردانمان از جمله آقای عباسی میبایستی گفت که جامعه ایران مدتهاست ازاین باورکه آمریکا لزوما دشمن ایران است عبور کرده است. اگرتوافق با چین بنفع ایران است، مسئولین میبایستی آن را نشان دهند وصرف استنادکردن باینکه "چون آمریکا مخالفت کرده پس بنفع ایران است" کافی نیست.
🔹دلیل سوم بازمیگردد به بی اعتمادی به چین و روسیه بعنوان متحدین استراتژیک ایران. برخلاف بسیاری ازمسئولین ایران که سرسپرده و مرید پکن و مسکو شده اند، بسیاری از اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه ایران هیچ حسنظنی نسبت به آنان نداشته و برعکس مسئولینمان به هردو آنان بی اعتماد هم هستند. حمایت زبانی از ایران بکنار، هردو قدرت در مواردی که آمریکا دراخذ تصمیمی علیه ایران جدی بوده، بی سرو صدا با واشنگتن همراهی کردهاند. صد البته که این طبیعی است که مسکو و پکن میبایستی به دنبال منافع ملی خودشان باشند و نه حمایت ازایران به هرقیمتی. اما مسئولین ما این استدلال ساده را در مورد اروپایی ها نمیپذیرند و از آنان برخلاف روسیه و چین توقع دارند منافع ملی شان را قربانی حمایت ازایران نمایند.
#صادق_زیباکلام
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
آنکه همه ی هستی را درون خویش و خود را درون همه ی چیزهای هستی ببیند؛ از هیچ چیز هراس نخواهد داشت....
#اوپانیشادها
@Roshanfkrane
#اوپانیشادها
@Roshanfkrane
فرهنگ نه چیزی را نجات می دهد و نه کسی را؛ چیزی را توجیه نمی کند، اما محصول بشر است، آدمی خود را در آن فرافکنی می کند، خود را در آن باز می شناسد، فقط این آينهٔ نقادانه تصویرش را به او عرضه می دارد.
#ژان_پل_سارتر
@Roshanfkrane
#ژان_پل_سارتر
@Roshanfkrane
Sonor con Usted
Mark Baldwin
پروازِ من
برفرازِ ثانیههاست
جنگِ من با انتظار
از بهر رسیدنِ شب است
دیدنِ رویایت،
گلیست ناشکفته
که اتاقِ شب و روزم
بدان معطر شده.
#موسیقی
@Roshanfkrane
برفرازِ ثانیههاست
جنگِ من با انتظار
از بهر رسیدنِ شب است
دیدنِ رویایت،
گلیست ناشکفته
که اتاقِ شب و روزم
بدان معطر شده.
#موسیقی
@Roshanfkrane
🔴 هشدار تلويحي نخست وزیر #عراق به ج.اسلامی :
انتقام خون الهاشمی را از قاتلان «غیرعراقی» او خواهیم گرفت...
مصطفی #الکاظمی، نخست وزیر عراق به خانوادۀ هشام الهاشمی(پژوهشگر عراقی ترور شده و منتقد نفوذ رژیم ایران در این کشور) قول داد که انتقام وی را از قاتلان غیرعراقی او خواهد گرفت.
نخست وزیر عراق، مصطفی الکاظمی، جمعه ۲۰ تیرماه ۱۳۹۹ در ملاقات با همسر و فرزندان هشام الهاشمی پژوهشگر به قتل رسیدۀ عراقی، از او به عنوان قهرمان، دوست شخصی و از چهره های مهم جامعۀ مدنی عراق یاد کرد و قاتلان وی را «افرادی بزدل خواند که از کلمات میترسند.»
نخست وزیر عراق سپس افزود که «هشام تنها می خواست به یاری کلام به هم میهنانش کمک کند.»
الکاظمی سپس تاکید کرد که «این ترور، کار یک عراقی نیست. عراقی ها هم وطن خود را به قتل نمی رسانند. انتقام خون هشام را خواهم گرفت و قاتلان او آزاد زندگی نخواهند کرد.»
هشام الهاشمی، پژوهشگر چهل و هفت سالۀ عراقی، دوشنبۀ گذشته در مقابل خانه اش توسط موتورسواران مسلح به قتل رسید. فرزندان وی اولین کسانی بودند که جسد پدر خود را در مقابل منزل کشف کردند.
این در حالی است که بسیاری در عراق اعلام کرده اند که شبه نظامیان وابسته به رژیم ایران، هشام الهاشمی را ترور کرده اند.
#خبر #سیاسی
@Roshanfkrane
انتقام خون الهاشمی را از قاتلان «غیرعراقی» او خواهیم گرفت...
مصطفی #الکاظمی، نخست وزیر عراق به خانوادۀ هشام الهاشمی(پژوهشگر عراقی ترور شده و منتقد نفوذ رژیم ایران در این کشور) قول داد که انتقام وی را از قاتلان غیرعراقی او خواهد گرفت.
نخست وزیر عراق، مصطفی الکاظمی، جمعه ۲۰ تیرماه ۱۳۹۹ در ملاقات با همسر و فرزندان هشام الهاشمی پژوهشگر به قتل رسیدۀ عراقی، از او به عنوان قهرمان، دوست شخصی و از چهره های مهم جامعۀ مدنی عراق یاد کرد و قاتلان وی را «افرادی بزدل خواند که از کلمات میترسند.»
نخست وزیر عراق سپس افزود که «هشام تنها می خواست به یاری کلام به هم میهنانش کمک کند.»
الکاظمی سپس تاکید کرد که «این ترور، کار یک عراقی نیست. عراقی ها هم وطن خود را به قتل نمی رسانند. انتقام خون هشام را خواهم گرفت و قاتلان او آزاد زندگی نخواهند کرد.»
هشام الهاشمی، پژوهشگر چهل و هفت سالۀ عراقی، دوشنبۀ گذشته در مقابل خانه اش توسط موتورسواران مسلح به قتل رسید. فرزندان وی اولین کسانی بودند که جسد پدر خود را در مقابل منزل کشف کردند.
این در حالی است که بسیاری در عراق اعلام کرده اند که شبه نظامیان وابسته به رژیم ایران، هشام الهاشمی را ترور کرده اند.
#خبر #سیاسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 فراموش نمیکنیم: پاسخ خانه شجریان به ادعاهای احمدینژاد(در مصاحبه با بهمن بابازاده خبرنگار حوزه ی موسیقی)
#تاریخ
@Roshanfkrane
#تاریخ
@Roshanfkrane
در بدترین ما آنقدر خوبی هست
و در بهترین ما آنقدر بدی،
که هیچ یک از ما را شایسته نیست
از دیگری عیب جویی کنیم
ویلیام شکسپیر
@Roshanfkrane
و در بهترین ما آنقدر بدی،
که هیچ یک از ما را شایسته نیست
از دیگری عیب جویی کنیم
ویلیام شکسپیر
@Roshanfkrane
#قصه ی من دیگه خجالت نمی کشم...
احسان کوچولو بعضی روزها با مامانش می رفت پارک اما وقتی می رسیدن اونجا از کنار مامانش تکون نمی خورد و نمی رفت با بچه ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می گفت پسرم برو با بچه ها بازی بکن فایده ای نداشت. احسان کوچولو روی یکی از دست هاش یه لک قهوه ای بزرگ بود، اون همیشه فکر می کرد که اگه بقیه بچه ها دستش رو ببینن مسخره اش می کنن بخاطر همین همیشه خجالت می کشید و دوست نداشت که با هم سن و سال های خودش بازی کنه.
یه روز احسان به مامانش گفت: من دیگه پارک نمیام. مامان احسان گفت: چرا پسرم؟ احسان گفت: من خجالت می کشم با بچه ها بازی کنم آخه اگه برم پیششون اون ها من رو بخاطر لکی که روی دستم هست مسخره می کنن. مامان احسان گفت: تو از کجا میدونی که بچه ها مسخره ات می کنن؟ مگه تا حالا رفتی با بچه ها بازی کنی؟ احسان جواب داد: نه.
مامان احسان کوچولو اون رو بغل کرد و گفت: حالا فردا که رفتیم پارک با هم می ریم پیش بچه ها تا ببینی اون ها تو رو مسخره نمی کنن ودوست دارن که باهات بازی کنن.
روز بعد وقتی احسان و مامانش رسیدن به پارک باهم رفتن پیش بچه ها. مامان احسان به بچه هایی که داشتن با هم بازی می کردن سلام کرد وگفت: بچه ها این آقا احسان پسر من و اومده که با شما بازی کنه. یکی ازبچه ها که از بقیه بزرگ تر بود جلو اومد و رو به احسان کوچولو گفت: سلام اسم من نیماست، هر روز تو رو می دیدم که با مامانت میای پارک اما هیچ وقت ندیدم که بیای با ما بازی کنی حالا اگه دوست داری بیا تا با بقیه بچه ها آشنا بشی. احسان کوچولو به مامانش نگاهی کرد و رفت. بعد از مدتی مامان احسان رفت دنبالش تا با هم برگردن خونه. وقتی احسان کوچولو مامانش رو دید با خوشحالی دوید سمت مامانش و گفت: مامان من با بچه ها بازی کردم و خیلی خوش گذشت تازه هیچ کس هم من رو مسخره نکرد. مامان احسان لبخندی زد وگفت: دیدی پسرم تو هم می تونی با بچه ها بازی کنی و هیچ کس مسخره ات نمیکنه. همه بچه ها با هم فرق هایی دارن اما این باعث نمیشه که نتونن با هم باشن و با هم دیگه بازی کنن.از اون روز به بعد احسان کوچولو دوست های تازه ای پیدا کرده بود که در کنار اون ها بهش خوش می گذشت و در کنار هم خوشحال بودن.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه #کودک
@Roshanfkrane
احسان کوچولو بعضی روزها با مامانش می رفت پارک اما وقتی می رسیدن اونجا از کنار مامانش تکون نمی خورد و نمی رفت با بچه ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می گفت پسرم برو با بچه ها بازی بکن فایده ای نداشت. احسان کوچولو روی یکی از دست هاش یه لک قهوه ای بزرگ بود، اون همیشه فکر می کرد که اگه بقیه بچه ها دستش رو ببینن مسخره اش می کنن بخاطر همین همیشه خجالت می کشید و دوست نداشت که با هم سن و سال های خودش بازی کنه.
یه روز احسان به مامانش گفت: من دیگه پارک نمیام. مامان احسان گفت: چرا پسرم؟ احسان گفت: من خجالت می کشم با بچه ها بازی کنم آخه اگه برم پیششون اون ها من رو بخاطر لکی که روی دستم هست مسخره می کنن. مامان احسان گفت: تو از کجا میدونی که بچه ها مسخره ات می کنن؟ مگه تا حالا رفتی با بچه ها بازی کنی؟ احسان جواب داد: نه.
مامان احسان کوچولو اون رو بغل کرد و گفت: حالا فردا که رفتیم پارک با هم می ریم پیش بچه ها تا ببینی اون ها تو رو مسخره نمی کنن ودوست دارن که باهات بازی کنن.
روز بعد وقتی احسان و مامانش رسیدن به پارک باهم رفتن پیش بچه ها. مامان احسان به بچه هایی که داشتن با هم بازی می کردن سلام کرد وگفت: بچه ها این آقا احسان پسر من و اومده که با شما بازی کنه. یکی ازبچه ها که از بقیه بزرگ تر بود جلو اومد و رو به احسان کوچولو گفت: سلام اسم من نیماست، هر روز تو رو می دیدم که با مامانت میای پارک اما هیچ وقت ندیدم که بیای با ما بازی کنی حالا اگه دوست داری بیا تا با بقیه بچه ها آشنا بشی. احسان کوچولو به مامانش نگاهی کرد و رفت. بعد از مدتی مامان احسان رفت دنبالش تا با هم برگردن خونه. وقتی احسان کوچولو مامانش رو دید با خوشحالی دوید سمت مامانش و گفت: مامان من با بچه ها بازی کردم و خیلی خوش گذشت تازه هیچ کس هم من رو مسخره نکرد. مامان احسان لبخندی زد وگفت: دیدی پسرم تو هم می تونی با بچه ها بازی کنی و هیچ کس مسخره ات نمیکنه. همه بچه ها با هم فرق هایی دارن اما این باعث نمیشه که نتونن با هم باشن و با هم دیگه بازی کنن.از اون روز به بعد احسان کوچولو دوست های تازه ای پیدا کرده بود که در کنار اون ها بهش خوش می گذشت و در کنار هم خوشحال بودن.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه #کودک
@Roshanfkrane
☕️ قطعهای از کتاب
رفتن به جایی را كه با رفتن به آن نمی رسیم باید ترک كنیم و بحث درباره ی موضوع هایی كه با بحث كردن فیصله نمی یابند را باید كنار بگذاریم و اندیشیدن درباره ی مسایلی كه با اندیشیدن حل نمی شوند را باید از سر دور كنیم...!
مواظب باشید كه بنده ی ایده آل ها نشوید وگرنه به زودی نوكر موعظه گران خواهید شد.
📕 #اندیشه_های_متی
✍ #برتولت_برشت
@Roshanfkrane
رفتن به جایی را كه با رفتن به آن نمی رسیم باید ترک كنیم و بحث درباره ی موضوع هایی كه با بحث كردن فیصله نمی یابند را باید كنار بگذاریم و اندیشیدن درباره ی مسایلی كه با اندیشیدن حل نمی شوند را باید از سر دور كنیم...!
مواظب باشید كه بنده ی ایده آل ها نشوید وگرنه به زودی نوكر موعظه گران خواهید شد.
📕 #اندیشه_های_متی
✍ #برتولت_برشت
@Roshanfkrane
زندگی برای من قشنگه !
خیلی چیزای دیگه توش هست که من دلم میخواد ببینم ...
میخوام بمونم ببینم ظلم تا چه حد پیش میره !
میخوام بمونم و ببینم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشیدن داره ؟
میخوام بمونم و تموم رنگهای رنگین کمون دروغ رو ببینم !
میخوام بمونم و بنویسم ...
میخوام مردمو بشناسم ...
تو خیال میکنی شناختن آدمای خوب و بد خودش کم کیف داره ؟
گمون میکنی دیدن طبیعت و لذت بردن از طبیعت تموم شدنیه ؟
📕 شبگرد
✍ #صادق_چوبک
@Roshanfkrane
خیلی چیزای دیگه توش هست که من دلم میخواد ببینم ...
میخوام بمونم ببینم ظلم تا چه حد پیش میره !
میخوام بمونم و ببینم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشیدن داره ؟
میخوام بمونم و تموم رنگهای رنگین کمون دروغ رو ببینم !
میخوام بمونم و بنویسم ...
میخوام مردمو بشناسم ...
تو خیال میکنی شناختن آدمای خوب و بد خودش کم کیف داره ؟
گمون میکنی دیدن طبیعت و لذت بردن از طبیعت تموم شدنیه ؟
📕 شبگرد
✍ #صادق_چوبک
@Roshanfkrane
جمعهها خوش میگذره. چرا؟ چون برای یک شبانهروز بالا رفتن لحظهای قیمت دلار و بیارزش شدن پول و کوچک شدن سفرهها رو فراموش میکنیم.
هرچند متاسفانه تو همین جمعهها هم یکی پیدا میشه که بیاد در قالب یک متن اینا رو یادمون بندازه!
✍حسین وحدانی
@Roshanfkrane
هرچند متاسفانه تو همین جمعهها هم یکی پیدا میشه که بیاد در قالب یک متن اینا رو یادمون بندازه!
✍حسین وحدانی
@Roshanfkrane
04انسان خداگونه (تاریخ مختصر آینده),نویسنده یووال نوح هراری,مترجم…
@behtarinhayesoti
🎤📚 #انسان_خداگونه
( تاریخ مختصر آینده)/بخش ۴
نویسنده : #یووال_نوح_هراری
مترجم : #زهرا_عالی
راوی: افسانه
این کتاب صوتی در دوازده فایل تقدیم میشود.
#کتاب_صوتی
@Roshanfkrane
( تاریخ مختصر آینده)/بخش ۴
نویسنده : #یووال_نوح_هراری
مترجم : #زهرا_عالی
راوی: افسانه
این کتاب صوتی در دوازده فایل تقدیم میشود.
#کتاب_صوتی
@Roshanfkrane