الاغ گفت :
رنگ علف قرمز است!!!
گرگ گفت :
نه سبز است!!!

باهم رفتند پیش سلطان جنگل(شیر) و ماجرای اختلاف را گفتند....

شیر گفت: گرگ را زندانی کنید!!!

گرگ گفت :
ای سلطان، مگر علف سبز نیست...

شیر گفت: سبز است، ولی دلیل زندانی کردن تو ، بحث کردنت با "الاغ" است...

@RoshanFekran100

مادرهای ما ...

از نسل مادرهایی هستند که تخت دونفره نداشتن اما شب سرشون رو با شریک زندگیشون ،روی یک متکا میذاشتن....عاشقانه هاشون رو جااااار نمیزدن .....مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند  که به قناعت وقانع بودن افتخار میکردند .......مادرهای ما یک میز پر از عطر ولاک و سرخاب وماتیک نداشتن اما بعد از حمام لپهاشون گل می انداخت و لباسهاشون بوی عطرِحنا و گلاب میداد ...........مادرهای ما با کم وزیادِ زندگی ساختن و دَم نزدن ...صبور بودن...
کیک تولدو کادو ولنتاین وسالگرد ازدواج نداشتن اما خنده هاشون عمیق واز ته دل بود .......

مادرهای ما هود و ماکروفرو ظرفشویی نداشتن اما خونه هاشون همیشه بوی تمیزی میداد .....عطر ِغذاشون تا سر کوچه میومد .....سبزی و نون تازشون همیشه تو سفره بود .....شیشه های ترشیشون روی طاقچه چیده بود ....

نگران مانیکور پدیکور ناخنهاشون نبودند با دستهاشون کتلت درست میکردند اونقدر خوشمزه که انگشتامون رو هم باهاش میخوردیم ......
مادرهای ما واقعی بودند .....

زنده هاشون موندگار و رفته هاشون بهشتی

@RoshanFekran100

ادب مدرک نیست
ادب لباس گران پوشیدن نیست
ادب بالای شهر زندگی کردن نیست
ادب ماشین خوب داشتن نیست
ثروت و مدرک ادب نمی آورد
ادب در ذات آدمهاست که با تربیت
و آموزش صحیح به بار مینشیند
ادب یعنی به همسرت امنیت
به فرزندت محبت
به پدر و مادرت خدمت
و به دوستانت شادی را هدیه کنی
ادب یعنی با هر مدرک و مقامی
که باشی معنای آدمیت را درک کرده
و نام نیک ازخود به جا گذاشتن است

@RoshanFekran100

ای جوان!
بر قامت خم گشته ی پیران نگر

رفته رفته
زندگی بار گرانی می‌شود !

#واثق_نیشابوری

@RoshanFekran100

ﭘﯿﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻤﻌﯽ ﺳﺨﻦ ﻣﯿﺮﺍﻧﺪ،
ﻟﻄﯿﻔﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻀﺎﺭ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ،
ﻫﻤﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.....

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﻄﯿﻔﻪ
ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺍﺯ ﺣﻀﺎﺭ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ....
ﺍﻭ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﻟﻄﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻟﻄﯿﻔﻪ ﻧﺨﻨﺪﯾﺪ.

ﺍﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﻟﻄﯿﻔﻪ ﺍﯼ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ،
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ
ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ
ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ؟

@RoshanFekran100

یادمان باشد که:
"حق الناس "
همیشه پول نیست!

گاهی
"دل" است...

دلی که: باید بدست می آوردیم
و نیاوردیم!
دلی که: باید می دادیم و ندادیم!
دلی که: شکستیم و رهاکردیم!
دلهای غمگینی که:
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم!

@RoshanFekran100

سکالا
@RoshanFekran100

به‌ نام خداوند بخشنده و مهربان

امروز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳

همراهان همیشگی کانال به رو روناکی سلام علیکم

@RoshanFekran100

هر روز یک صفحه از قرآن کریم

صفحه ⇔ 270

@RoshanFekran100

#بایزیدبسطامی

🌱سخنانی گرانبها از حضرت بایزید بسطامی (قدس سره):

➖اگر كسي براي ريا عبادت كرد آنقدر بلا و آفت در آن وجود دارد كه ديگر نيازي به گناه كردن ندارد.

🌱يكبار كسي از ايشان مي‌خواهد تكه پارچه‌اي را به عنوان تبرك به او بدهد،
اما ايشان فرمودند:

➖اگر پارچه‌اي از پوست خودم را هم به تو بدهم هيچ بركتي به تو نخواهد رسيد
📌مگر اينكه اعمال تو مانند اعمال بايزيد باشد.

🌱رفاقت انسانهاي خوب از كار خوب هم خوبتر است و
🌱رفاقت انسانهاي بد هم، از كار بد، بدتر است.
@RoshanFekran100

#خبر
به گزارش یورونیوز، روز جمعه (10 – 05 – 2024 مصادف با 21 – 02 - 1403) صدها زنبور سرخ به سربازان اسرائیلی در جنوب غزه حمله‌ور و موجب بستری شدن شماری از آنان در بیمارستان شده است. آوی ایرونی، رئیس مرکز اورژانس مرکز درمانی شیبا گفت:
«برخی از سربازان توسط صدها زنبور و دیگران توسط تعداد کمتری گزیده شدند. برخی از آن‌ها واکنش گسترده‌ی آلرژیک نشان دادند... من هرگز مورد مشابهی ندیده‌ام که صدها زنبور به یک نفر حمله کنند.»
🌐 bit.ly/3QKyeaX

به گزارش نشریه‌ی الکترونیکی TimesofIsrael این تعداد سربازان بستری شده توسط زنبورهای سرخ 12 نفر بوده و یک نفر از آن‌ها در بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) بستری شده است.
🌐 bit.ly/3ypeGm3

آری، سربازان خداوند در آسمان و زمین لازم باشد به کمک بندگان مخلصش خواهند آمد.
▪️{وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ} (فتح:7)
▫️«و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست.»
▪️{وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ}(مدثر:31)
▫️«و [شماره‌] سپاهیان پروردگارت را جز او نمی‌داند.»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین

@RoshanFekran100

#متن_تایپ_شده_شماره20

❗️به نقل از مرحوم جنت مکان ماموستا ملا احمد امام (رحمة الله)

🍃 حضرت ضیاءالدین قدس الله در سفری به منطقه‌ی موکریان تشریف می‌بردند.

➖شبی که ایشان در یکی از روستا های منطقه‌ی مهاباد مهمان بوده‌اند، چند نفر از اهالی منطقه، شخصی را به خدمت ایشان می‌آورند.

🍃که در اصل، اهل آن روستا نبوده، ولی چند سال پیش به آن روستا آمده اما کسی از وطن و هویت او خبر نداشته و در آن روستا منزلی را اجاره کرده و ساکن شده بود.

➖آن شخص قرآن را بسیار نیکو تلاوت نموده و عرض شیخ می کنند، که این شخص قرائتی بسیار مُجَوَ٘د و نیکو و لحنی بسیار عالی دارد؛ آیا حضرت شیخ اجازه می‌فرمایند تا آیاتی را تلاوت کنند.

🍃حضرت شیخ ضیاءالدین قدس الله نیز می‌فرماید: چه چیزی بهتر و با برکت تر از شنیدن قرآن است! آن شخص شروع به تلاوت قرآن می‌کند و پس از پایان تلاوت از طرف حاضرین بسیار مورد تشویق و ترغیب واقع می‌شود اما حضرت ضیاءالدین قدس الله چیزی نمی‌فرماید.

➖حاضرین عرض ایشان می‌کنند: قربان تلاوتش چگونه بود؟

🍃حضرت ایشان ضمن تاملی می‌فرماید: خوب بود، اما حیف گوهری بود که از زبان ناپاکی بیرون آمد.

➖حاضرین همه بسیار تعجب نموده و این رفتار و گفتار حضرت شیخ ضیاءالدین قدس الله را ناخوش داشته و قلبا و حتی به صورت زبانی هم اعتراض و انکار می‌کنند.

🍃سپس حضرت ضیاءالدین قدس الله میفرماید: تعجب نکنید؛ از خود این شخص بپرسید؟

➖این شخص مسلمان نیست، بلکه مسیحی است ولی قرآن را بهتر از شما تلاوت می کند؛ چند لحظه‌ی سکوت بر مجلس حکم فرما شده و آن مرد خود لب به سخن باز کرده و می گوید: این شیخ حق را گفت، من مسیحی هستم و آن را از مردم پوشیده نگه میداشتم.

🍃اما حالا نور ایمان و قرآنی که از شما بهتر می‌خواندم به برکت حضور این شخص در دلم رفته و در همان جلسه شهادتین گفته و توسط شیخ ضیاءالدین قدس الله مسلمان می‌شود.

📚#منبع: کتاب بریسکه‌ی یاقووت (سراج منیر) ماموستا عبدالله کاتب (فنایی) رحمة الله
@RoshanFekran100