Reza Nassaji
2.63K subscribers
155 photos
8 videos
70 files
1.02K links
پارگفتارهایی از جامعه، تاریخ و ادبیات
رضا نساجی: دانش آموخته فیزیک و علوم اجتماعی
داستان نویس (سال سی ام: آرما،1396)
پژوهشگر انسان شناسی فرهنگی و تاریخ شفاهی علوم انسانی ایران

مطالب کانال صرفاً برای شبکه های اجتماعی است

ارتباط:
Reza.Nassaji@gmail.com
Download Telegram
Hengameh Akhavan - Dar Molke Iran
Hengameh Akhavan :
روز جهانی زن بر زنان ایران که از جهل و ظلم نهراسیدند، مبارک باد!


تصنیف «در ملک ایران»
شعر: امیر جاهد
آهنگ: علی‌اکبرخان شهنازی
آواز: هنگامه اخوان
دستگاه: دشتی


در ملک ایران، وین مهد شیران
تا چند و تا کی، افتان و خیزان

داد از جهالت خدا، که قدر خود ندانیم
در زندگانی چرا، شبیه مردگانیم
با چشم بینا، به کوره‌ره روانیم
ز معرفت دوریم، به جهلُ مستوریم
به مجمع جهانیان، چو عضوِ رنجوریم

ایرانی، بد از اول جهانگیر
نِی، در، کشمکش، تسلیم تقدیر
حرف حسابی، زده از نوک شمشیر

کجا شد آن ندای عیش دیروز
که در شما خموش گشته امروز

ز علم تدبیر شما، نظام شمشیر شما
فتاده بد کار جهان، به دست تقدیر شما
به دست تقدیر شما، به دست تقدیر شما

عصری که دنیا، در انقلاب است
با نور دانش، در پیچ‌و‌تاب است
در مهد سیروس، این خواب سنگین
بس ناصواب است، بس ناصواب است

بیدار باید دمی، شدن از خواب غفلت
تا دور گردد همی، ز ما ادبار ذلت
تو ای بیچاره ملت، غریق جهل و غفلت

ز جای خود خیزید، به هم بیامیزید
به‌جای اشک تمساح آ، آستین گهر ریزید

غم تا چند، فغان و ناله تا کی
با ذلت، کنی عمر گران طی ...

@RezaNassaji
علیه تقلیل و تقلیب جنبش زنان
یا چگونه زنان را بازیچۀ مشارکت و مصالحه با حاکمیت نکنیم

صفر. درس‌های فردای شکست
چند روز پیش از انتخابات، محمد فاضلی در مناظره با احمد بخارایی دربارۀ مشارکت و تحریم شبه‌انتخابات در ایران گفته بود: «باید کار منسجم سیاسی کرد تا حاکمیت مجبور به توافق با مخالفان شود. عدم مشارکت منفعلانه‌ترین و کم‌هزینه‌ترین کار است. عده‌ای با تحریم انتخابات می‌خواهند به حاکمیت پیام خاصی برسانند، اما حکومت از این پیام مطلع است و نیازی به عدم مشارکت نیست. اگر مثلاً ۲۸۰ نمایندۀ زن به مجلس فرستاده شوند، هزینۀ بیشتری برای اقتدارگرایی دارد.»
این متن پاسخی است به پیشنهادات او و مانند او. اما چند روز پس از شبه‌انتخابات که نتیجۀ عملی پیشنهادات آقای فاضلی (در واقع، بیهودگی آن پیشنهادات) مشخص شده است، و درست در روز جهانی زن.

یک. تو استراتژیست نیستی
جامعه‌شناس باید تصمیم بگیرد در کدام موقعیت دانشگاهی، اجتماعی و سیاسی فعالیت خواهد کرد؛ برای مثال، مطابق تقسیم‌بندی چهارگانۀ مایکل بوراوی بر اساس تفکیک نوع دانش (تأملی و ابزاری) و مخاطب (دانشگاهی و غیردانشگاهی) که به چهار کارکرد جامعه‌شناسی حرفه‌ای، سیاست‌گذار، انتقادی و مردم‌مدار می‌انجامد.
اگر فاضلی بخواهد به‌عنوان جامعه‌شناس، بخشی از مردم را به‌نحوی در انتخابات بسیج کند که پیامی به حاکمیت بدهد، مخاطب غیردانشگاهی را با دانش ابزاری هدف گرفته است. او می‌خواهد نقش استراتژیست سیاسی را بازی کند؛ کاری که کسانی چون سعید حجاریان با دانش خود در علوم سیاسی پیش گرفته بودند. اما تفاوت اینجاست که سعید حجاریان امروز در موضع پیام دادن به حاکمیت نتیست، بلکه پیام مردم به حاکمیت را فهمیده و نقش واسطه و دلال در رابطه با حاکمیت را بازی نمی‌کند.

دو. عمر مردم را با کار تکراری هدر نکن
فاضلی در توصیفی از آرایش سیاسی موجود و تجویزی برای بر هم زدن وضع موجود، کار سیاست را از جایی آغاز می‌کند که انگار نقطۀ صفر است، حال آنکه صفر آغازین او، حاصل چرخش‌های 360 درجه به دور خود است.
پروژۀ فرستادن زنان به مجلس، مثل پروژۀ مکرر اصلاحطلبان برای فرستادن نیرو به مجلس در ادوار گذشته است. حاصل آن، اتلاف و تحقیر نیروهای اجتماعی (یا چنانکه مرسوم شده، با کاربست عوامانه از مفهوم بوردیو، «سرمایۀ اجتماعی») بوده است: نیرویی که حتی اگر اکثریت مجلس را به دست گیرد، با ناکام ماندن در تحقق حداقلی مطالباتش در مجلس آلت دست آبروی خودش را خواهد برد.
نمی‌توان الگویی شکست‌خورده را ده بار تکرار کرد و تمام نیروهای جامعه را یک‌به‌یک به نبرد از پیش باخته فرستاد. فارغ از اینکه اساسا هیچ‌کس نمی‌تواند زنان را برای چنین کنشی بسیج کند.
نباید فراموش کرد که اصلاحطلبان در اقدامی رادیکال، چند جوان دانشجو را هم به مجلس ششم فرستادند و آن جوانان رادیکال هنوز چهار سال مجلس تمام نشده، چنان خرد شدند که برخیشان ناچار به خروج از کشور شدند. (موسوی خوئینی‌ها، حقیقت‌جو و...)
فراموش نمی‌کنیم که اصلاحطلبان در اقدامی منفعلانه، افرادی را که مدعی نمایندگی نهادهای کارگری بودند (علیرضا محبوب و الهه راستگو) به مجلس و شورای تهران فرستادند و آنان نه فقط تشکل‌های فاقد اعتبار کارگری حکومتی را بی‌اعتبارتر که نیروی طبقۀ کارگر را تلف کردند.
اما گروهی از اصلاحطلبان هر بار فراموش می‌کند که نظام مقدس چقدر بسط ید دارد: می‌تواند مینو خالقی، منتخب اصفهان، را بعد از رای آوردن بابت عکس بی‌حجاب رد صلاحیت کند؛ سپنتا نیکنام، منتخب زرتشتی شورای شهر یزد، را بابت زرتشتی بودن، بعد از رای آوردن ردصلاحیت کند؛ الهه راستگو، منتخب اصلاحطلب شورای شهر تهران، در اولین رای‌گیری درون شورای شهر، اصلاحطلبان را به اصولگرایان فروخت، چون قالیباف به او امتیاز داد؛ قاطبۀ منتخبین لیست هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان به ریاست جنتی رای می‌دهند که به‌عنوان نفر آخر به زور به خبرگان راه یافته بود؛ و... .
@RezaNassaji
سه. پیش‌انتخابات از خود انتخابات مهم‌تر است
در اینجا یک پیش‌انتخابات یا مرحلۀ مقدماتی رخ داد: هم حاکمیت و هم اصلاحطلبان (که البته عمدۀ آنها هم بخشی از حاکمیت هستند) باید ابتدا مردم را راضی به حضور در انتخابات می‌کردند، بعد راضی به رای دادن به لیست مد نظرشان. هر دوی آنان اگر در مرحلۀ اول ناکام مانده‌اند، باید مسئولیت کارشان را بپذیرند، نه آنکه گردن رقیب بیندازند.
اما اگر از کلیشۀ انتخابات بیرون بیاییم، می‌بینیم که حاکمیت فراتر از انتخابات، در کشاندن مردم به حضور در عرضه‌های دیگری ناکام است و آن عرصه‌ها باخت بزرگ‌تری برای حکومت است. عدم شرکت در تظاهرات حکومتی ضربۀ موثرتری است. همچنانکه بایکوت تیم‌های ملی ورزشی، شادی مردم از باخت‌ها و عدم حضور مردم در شادی‌های خیابانی نشان قوی‌تری از قدرت مردم بوده‌اند؛ تا جایی که حاکمیت مجبور شده نیروهای مسلحش را با لباس نظامی به خیابان بفرستد تا شادی فوتبالی کنند.

چهار. اخلاق بردگان را بنه
ایدۀ فاضلی حتی اگر خوب باشد، به کلی غیرعملی است. پیامش این است که هر چقدر ما نوکران را تحقیر کنی، باز ما نوکر خانه‌زاد هستیم: اخلاق بردگان.
وقتی منازعۀ اصلی دعوای جانشینی رهبر بین جناح‌های خود نظام است (که محل واقعی منازعه در شبه‌انتخابات خبرگان است و عوارض آن، ردصلاحیت گسترده)، درگیر شدن به عملیات‌های ایذایی مثل شبه‌انتخابات مجلس، اشتباه که هیچ، بلاهت است. دعوا بین خودشان است؛ ما باید بیرون بایستیم و در عین حفظ حداقلی آرایش تخاصمی فعالانه (یا دستکم قهر منفعلانه)، در خفا برای سازماندهی تازه‌ای اقدام کنیم.

پنج. پیامی که فرستاده شد
تنها کاری که برای تحقق کنش جمعی و فرستادن پیام می‌توان کرد، این است که گروه‌ها و چهره‌ها با این روزنه‌گشایی‌های کودکانه در «نه»ی قاطع ملت به حاکمیت خلل وارد نکنند و بازی را بر هم نزنند. کار امثال روزنه‌گشایان در ادبیات چپ، موسوم به «اعتصاب‌شکنی» است و اعتصاب‌شکن مصداق نوکرمنشی و اخلاق بردگان.
البته این نه به انتخابات، اثر ایجابی و حداکثری ندارد، سلبی و حداقلی است. اعتصاب و بایکوت ملایم است و قرار نیست مثل دعوت رهبران هند در جنبش استقلال‌‌طلبی یا اعتصاب کارگران صنعت نفت در انقلاب 57، به تحریم کالاهای خارجی اثر فوری بگذارد؛ صرفاً نشان می‌دهد که آرایش اجتماعی و سیاسی در کشور چگونه است.
این آرایش تخاصمی نشان می‌دهد این ملت شاید در خیابان سرکوب شده باشد، اما تسلیم نشده است. شبیه سیاست «صبر و انتظار» جبهۀ ملی در دهۀ چهل و پنجاه است.
ما تمام تیرهای مشارکت‌مان را شلیک کرده‌ایم؛ باید بایستیم تا آن‌ها هم تمام تیرهای نمایش انتخاباتیشان را شلیک کنند. (که کردند.) حالا هفت‌تیر هر دو خالی است و فیلم وسترن به فیلم هنگ‌کنگی تبدیل می‌شود: باید با مشت دعوا کنیم. (البته که مشت غول حاکمیت سنگین‌تر است، اما میدان نبرد دیگر دوئل بر سر صندوق نیست.)
بدین معنا که عدم مشارکت در 1402 جدی‌تر خواهد بود (هرچند به شفافیت آمارهای رسمی باور نمی‌توان داشت) و 1404 ریزش آرای عوام مذهبی طرفدار حکومت و آرزومند ظهور منجی (سیدِ روحانیِ خراسانی ولایتمدار) را خواهیم دید. آخرین تیر ترکش حکومت با ساختن بدلی معمم-سید از احمدی‌نژاد رنگ می‌بازد و دیگر هیچ.
@RezaNassaji
شش. رفتن به مجلسی که هیچ ارزشی ندارد
فرستادن ۲۸۰ زن به مجلس، نه فقط بازی کردن در زمین حاکمیت است که زنان را به‌عنوان رانۀ اصلی اعتراضات سال‌های اخیر را در معرض کنشی فرسایشی و از پیش باخته قرار می‌دهد که عملاً بازی در زمین حاکمیت است.
اما نظام «دوشواری» ندارد و هر پیامی را در نطفه خفه می‌کند و راه تکرارش را می‌بندد. در نتیجه، مثل محمدرضاشاه زمانی «پیام انقلاب شما» را می‌شنود که دیگر بسیار دیر است.
باید دقت داشت که ترکیب مجلس که هر چه باشد، دیگر مجلس به‌عنوان تنها نهاد قانون‌گذاری اقتداری ندارد؛ زیرا در شرایط کنونی که افزون بر دخالت شورای نگهبان (که نه فقط شرع و قانون اساسی، که موظف شده منویات معظم‌له را هم در بررسی مصوبات مجلسی در نظر داشته باشد)، مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مدعی قانونگذاری هستند و نهاد نوظهوری چون شورای سران قوا عملاً فراتر از همه برای مصالح کشور تصمیم می‌گیرد. وقتی مجلس اصلاً اختیاری ندارد، چه فرقی می‌کند ترکیب آن که باشد؟

هفت. پیام زنان را بشنوید و بنویسید
به‌جای توهم فرستادن چند زن (امثال دختر صفدر حسینی که معلوم نیست مثل خرگوش از کلاه کدام ابلهی بیرون می‌آید) برای تحقق خواست‌های حداقلی اصلاحطلبان برای فرستادن چند زن به مجلس (از میان همان زنانی که از فرط خودی و بیخودی بودن تأیید صلاحیت شده‌اند)، باید ببینیم خواست حداکثری و انقلابی زنان چیست.
دو راه‌حل سازماندهی و آگاهی‌بخشی اینجا اهمیت می‌یابند: مردان اصلاحطلب باید از موضع رهبری جریانات اجتماعی و مصرف آنان برای رسیدن به اهداف پوچ، پایین بیایند و بیاموزند که اینک وقت بازخوانی در تاریخ جنبش زنان ایران است. حقوقدانان، جامعه‌شناسان و... باید گرد هم آیند و به‌جای مصاحبه و میزگردهای پوچ، دربارۀ هر عقبگردی که در انقلاب ۵۷ در قبال زنان شد، بیندیشند و راه‌حل جایگزین بدهند. با یادآوری نخستین عقبگرد در انقلاب ۵۷ که لغو قانون حمایت از خانواده با فتوای رهبر مذهبی در ۶ اسفند ۱۳۵۷ بود و سپس با تحمیل حجاب اجباری به زنان ادامه یافت، لازم است که لوایح قانونی برای آینده نوشت که افزون بر حقوق فردی و اجتماعی زنان برای ازدواج، طلاق، حضانت، پوشش و... دربارۀ نقش زنان در سیاست همچون حق انتخاب شدن به‌عنوان رئیس‌جمهور هم چشم‌اندازی پیش روی ما بگذارد. چشم‌اندازی که منتظر پیروزی انقلاب اجتماعی یا اعطای اصلاحات دولتی نمی‌ماند و لازم است چونان وظیفه‌ای اجتماعی در جامعه، یکایک ما بدان معترف شویم و عمل کنیم.
به خاطر بیاورید که در زمان درگذشت استاد محمدرضا شجریان، ادعایی از جانب عباس میلانی مطرح شد، مبنی بر اینکه متن قانون اساسی بدیلی برای آیندۀ ایران با ابتکار استاد نوشته شده و به امانت به میلانی داده شده است. اما در کشوری که زنانش - خاصه فعالان حقوق بشر و حقوقدانانی که دو جایزۀ صلح نوبل نه لطف غرب که اعتراف جهانی به مبارزات الهام‌بخش آنان بود - سال‌ها برای حقوق زنان و حقوق بشر جنگیده‌اند، نیازی به چنین ادعاهای دروغینی برای وجود قانون اساسی بدیل برای نجات ایران نیست. همچنانکه رضا پهلوی نمی‌تواند قانون اساسی مشروطه‌ای را که پدر و پدربزرگش نقض و بی‌اعتبار کرده‌اند، بار دیگر به ما تحمیل کند یا پروژه‌بگیران خارج‌نشین منشورهایشان را برای ما عرضه کنند که اندک فعالان مستقل و هزینه‌داده هم در اثر انفعال داخلی و خارجی ناگزیر از تن دادن به آن متن‌ها و ائتلاف‌ها شوند.
@RezaNassaji
دوربین‌ها علیه زنان‌اند


دو ماه پیش که با مشاهده‌ی فیلمبرداری جوانکی با گوشی موبایل از زنان در ایستگاه مترو، به او معترض و با حامیانش درگیر شدم، تا مدتی با مشاهده‌ی افرادی که مشغول کار با موبایل در مترو بودند، دچار هراس می‌شدم که شاید مشغول فیلمبرداری از من باشد. این تجربه‌ی کوتاه و البته خفیف مرا متوجه اندکی از تنش روزمره‌ی زنان این جامعه با دوربین‌هایی کرد که علیه آنان بسیج شده‌اند. وقتی تمام محیط و بسیاری از افراد آن بدل به «چشم سراسربین» به تعبیر فوکویی و ساختاری شبیه زندان طراحی جرمی بنتام می‌شود، زن چاره‌ای ندارد جز تسلیم به هراس همیشگی یا آمادگی برای مبارزه‌ی روزمره. تصاویر منتشر شده‌ی امروز از درگیری زنی جوان با آخوندی گستاخ که از او در حین در آغوش گرفتن و شیر دادن به فرزند در درمانگاهی در قم فیلم گرفته بود، نمونه‌ای از این مبارزه‌ی روزمره است.
@RezaNassaji
دوربین، برنامه و اراده‌ی مردم


طبیعی است که تا ساعاتی دیگر شایعه‌ی بازداشت زن و مدیران درمانگاه به واقعیت بدل می‌شود و زن مجبور است همچون سپیده رشنو با صورت کبود ناشی از شکنجه در تلویزیون حاضر شود و از آن آخوند و نظام مقدس پوزش بخواهد. اما آنچه عجیب می‌نماید، انتشار فیلم میکس‌شده‌ی دوربین مداربسته از زاویه‌ی دو دوربین است که بعید است خواست مدیران درمانگاه، آن هم در قم، باشد. در کشوری که تمام دوربین‌ها علیه زنان بسیج می‌شوند، انتشار این فیلم‌ها بخشی از برنامه‌‌ای حساب‌شده از موضعی درون خود حاکمیت به نظر می‌رسد؛ اقدامی در ادامه‌ی دعواهای درونی جناح‌های تندروی درگیر در انتصابات مجلس، با هدف تحت فشار گذاشتن جناحی خاص در صف‌آرایی تعیین هیئت رئیسه‌ی مجلس. و فراتر از آن، در آرایش مجلس خبرگان و معطوف به انتخاب جانشین.

فراموش نکنید که بازداشت و قتل حکومتی مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، درست چند روز بعد از برگزاری نشست مجلس خبرگان بود که در ۱۵ شهریور آغاز شد و فردای آن به پایان رسید. نشستی که اختتامیه‌ی آن به‌سرعت و بدون دیدار مرسوم با معظم‌له برگزار شد؛ بدون اینکه پاسخی برای این اتفاق وجود داشته باشد. اما شایعات از طرح پیشنهاد جانشینی آقازاده در جلسه‌ی خبرگان حکایت می‌کرد که با بایکوت گروهی از اعضا و عدم حضور در جلسه به بن‌بست رسید. شایعاتی که از آبستراکسیون ۷۰ نفر برای از حد نصاب انداختن جلسه حکایت داشت، در جریان ردصلاحیت گسترده‌ی شبه‌انتخابات مجلس خبرگان ۱۴۰۲ تقویت شدند. همچنان که شایعات عکس آن در ردصلاحیت‌های گسترده‌ی مجلس شورا و ائتلاف‌های متکی به همدستی سران سابق و لاحق نهادی امنیتی-نظامی برای رسیدن به دست بالا در مجلس مطرح شده‌اند.

بحث درباره‌ی شایعات در کشوری که سیاست غیردموکراتیک در محافل امنیتی شکل می‌گیرد، بهره‌ی چندانی از واقعیت‌های پشت پرده نخواهد داشت، اما می‌توان این هشیاری را به ما بدهد که هر تنشی در جامعه ممکن است به تحریک محافل سیاسی با منافع متعارض اما ایدئولوژی واحد باشد که هیچ نسبتی با مردم و مطالبات آنان ندارند. تحریکاتی برای برانگیختن توده‌های خشمگین که البته هر بار خیلی زود اختیار کار از دستشان خارج می‌شود و تنها با سرکوب خونین مجدداً و موقتاً بر اوضاع مسلط می‌شوند. البته گاهی نیز سرکوب‌های خشن بخشی از برنامه‌ی تحریک میانه‌روهاست تا به‌سادگی حذف شوند. (نظیر اقدام بیت آیت‌الله خمینی با انتشار اخبار کشتار تابستان ۶۷ جهت تحریک آیت‌الله منتظری و حذف او از عنوان قائم‌مقام رهبری)

این تحریکات می‌تواند اقدام امام‌جمعه تندروی مشهد برای تحریک مردم این شهر مذهبی علیه دولت محافظه‌کار باشد؛ می‌تواند اقدام دولت محافظه‌کار در افزایش ناگهانی قیمت بنزین باشد تا با برانگیختن مردم فرودست علیه حاکمیت، جناح مخالف و تندرو زیر بار پذیرش مصالحات خارجی (نظیر برجام جدید و اف‌ای‌تی‌اف) برود؛ ممکن است اقدام جناح رقیب حاکمیت برای تخریب دولت و بت‌ساختن از رقیب آن باشد که با قطع برق در گرم‌ترین تابستان این سال‌ها و در محروم‌ترین و گرم‌ترین مناطق کشور صورت می‌گیرد؛ ممکن است موضوع حجاب زنان باشد که جناح‌های اصولگرا در رقابت جانشینی از آن استفاده می‌کنند؛ و...

البته همچنان‌که گفته شد، این تحریکات هر بار به شورشی اجتماعی می‌انجامد که اختیار آن از دست محرکان خارج می‌شود؛ و این نافی عاملیت اجتماعی نیست. خاصه زنان و فرودستان که چون رانه‌ی انقلابی از تحولات ۱۳۹۶ تاکنون عمل کرده‌اند و در نهایت می‌توانند با استفاده از تعارضات درونی حاکمیت و خلأ جانشینی حرف خود را به کرسی بنشانند.
@RezaNassaji
جنبش هواداران تا دوزخ
از عوام طرفدار نظام چه می‌دانیم؟


سال ۸۸ در خوابگاه دانشجویی شاهد جوانانی بودم که با خشم به محوطۀ خوابگاه می‌آمدند و رو به خیابان علیه احمدی‌نژاد شعار می‌دادند تا شاید مردم را برانگیزانند؛ زیرا روز یا ساعت قبل با خانوادۀ خود تلفنی صحبت کرده و نتوانسته بودند آنان را به رأی ندادن به احمدی‌نژاد ترغیب کنند.
آن‌زمان، تنش میان تودۀ مذهبی (اعم از پیر و جوان) با نسل جوان نوگرا و مخالف در بالاترین سطح بود و نه فقط در خیابان که در خانه‌ها جنگی روزانه جاری بود. پیروزی در خیابان و سطح کلان قدرت البته با مذهبی‌ها و حکومت مورد تأییدشان بود؛ و آنان که سوگند خورده‌اند با نظام تا بهشت خواهند رفت (اتصال نظام جمهوری اسلامی به دولت امام زمان) با احمدی‌نژاد و رهبر نزدیک‌النظر به او به پیش رفتند. احمدی‌نژاد را هم از قطار پیاده کردند، اما قطار ابدی به سوی بهشت همچنان تاخت.

دربارۀ این تودۀ مذهبی موافق نظام چه می‌دانیم؟ آیا تنها باید به عوام کم‌سواد و بی‌سواد فروکاسته شوند؟ به تودۀ مذهبی شیعه؟ مردمان سنتی با خاستگاه روستایی و شهرستانی مخالف نوگرایی؟ فرد ذره‌ای شدۀ مجذوب ایدئولوژی فاشیسم؟ طوطی‌هایی که ایدئولوژی رسانه‌های رسمی رژیم را تکرار می‌کنند؟ یا مزدوران رسمی و نان‌خورهای غیرمستقیم حکومت؟
این افراد کیستند که در سال ۴۵م انقلاب هم در مسخره‌ترین انتخابات مجلس، پای صندوق می‌آیند و به لیست‌های اصولگرایان رأی می‌دهند؟ آیا باید به دیدگاه کسانی که انتخابات را تحریم کردند یا کسانی که رأی باطله به صندوق انداختند، توجه کنیم، و رأی طرفداران را فاقد ارزش تحلیلی بدانیم؟
آیا باید برای اقناع و تغییر ذهن چنین افرادی تلاش کنیم یا کار بیهوده ای است؟ آیا باید دربارۀ شرکت یا تحریم انتخابات با آنان بحث کنیم؟ باید دربارۀ مبانی اعتقادی بحث کنیم، یا مفاهیم مدرن سیاسی، یا مسائل عینی اقتصادی؟ بحث باید برهانی باشد، یا خطابی یا جدلی؟ یا اساساً بحث را رها کنیم؟

من گزاره‌هایی کلی را در تحلیل ذهنیت عوام مذهبی مطرح می‌کنم که از دل گفت‌وگو‌های غیرحرفه‌ای، مشاهدات میدانی و تجارب زیسته با این گونه افراد شکل گرفته‌اند، اما به‌جای تمسخر آنان (که البته می‌تواند بخشی از یک برنامۀ پروپاگاندا باشد) می‌کوشم آنان را منسجم و منقح کنم. (که می‌تواند بخشی از یک طرح پژوهشی باشد.) گزاره‌هایی کلی و فرضی که می‌توانند در قالب طرح پژوهشی، مبنایی برای ساعت‌ها مصاحبه و تحلیل، پس از نمونه‌گیری کافی و دقیق باشد؛ البته مصاحبۀ عمیق و نیمه‌عمیق (و نه پرسشنامۀ پیمایش صرف).

۱. آنها بقایای جنبشی اجتماعی هستند، نه تابع صرف جنبشی سیاسی
نباید آنان را به‌واسطۀ وابستگی محض به نظام یا ضعف نسبی (یا مطلق کنونی) در مقابل تودۀ مخالف، منفعل دانست. آنان همچنان فعال هستند و فراتر از وابستگی به حاکمیت، می‌توان آنان را بقایای «جنبش» اجتماعی دانست. جنبشی که نه فقط تا بهشت با نظام خواهد رفت، که حاضر است تا قعر دوزخ برود و دیگران را با خود بکشاند. جنبشی که تابع محض نیست و خواست‌هایش را به کرسی می‌شناسد؛ هرچند خواستش تقریباً با خواست نظام منطبق است.

۲. آنها چند نسل هستند در برابر چند نسل
جنگ نسل‌های قدیمی‌تر تودۀ مذهبی با نسل‌های جوان‌تر و مدرن‌تر تا به امروز در خانه و خیابان ادامه داشته است، اما تودۀ مذهبی از اکثریت دهۀ شصت، و با گذر از توازن نسبی قوا در سال‌های۸۴ تا ۹۶، به‌سرعت به اقلیت محض تبدیل می‌شود. ولی جنگ همچنان به قوت باقی است: جنگ دختران (و پسران) با پدران (و مادران).
جنگ نسل‌هایی که آرزوهای زندگی و امیدهای مادیشان به دست افکار اسلامی و آرزوهای سعادت آن‌جهانی والدینشان کشته و تلف شده. نسل‌هایی که سبک زندگی متفاوتی را می‌خواهند، اما در قلمروی پدرسالاری سرکوب شده‌اند. جنگی که برای یک دهه یا بیشتر در خانه‌ها جریان داشته، اما به نتیجه‌ای نرسیده.
جنگ تک‌تک دختر و پسرهایی که برای پوشش متفاوت؛ داشتن دوستان و شرکای متفاوت؛ جنسیت متفاوت و گرایش جنسی متفاوت؛ زندگی مستقل در تجرد یا همباشی؛ و در یک کلام، داشتن عقاید متفاوت و سبک زندگی متفاوت، از پدر و مادر خود هم - مانند معلم و مدیر، مانند مردان خیابان، گشت ارشاد و... - کتک خورده‌اند، ناسزا شنیده‌اند، تهدید شده‌اند یا حتی طرد شده‌اند.

۳. آنها کار را می‌ستایند تا نسل‌های بی‌سرمایه را تحقیر کنند
اینان اگر بر «کار» و «سرمایه» تأکید می‌کنند، منظورشان بازتولید مناسبات کارگر-کارفرما (و البته مناسبات پدرسالارانه در خانواده و...) است که در آن، شخص فاقد سرمایۀ اقتصادی خود را در خدمت نسل قدیم قرار دهد و استثمار شود، بدون اینکه سیستم کهنه توان استفادۀ مناسب از توانایی‌هایشان را برای خود داشته باشد یا فرصتی برای رشد و کمال فردی در اختیارشان بگذارد.
تنش میان نسل‌های قدیم و جدید در باب «کار» و «موفقیت» ادامه می‌یابد و به سیاست نیز بسط خواهد یافت.
@RezaNassaji
۴. آنها از سواد و تخصص نفرت دارند
در جامعه‌ای که جمعیت بیسواد مطلق (۸.۸ میلیون نفر، مطابق آمار "سواد" در نتایج کلی سرشماری ۱۳۹۵) و افراد دارای تحصیلات ابتدایی (حدود ۱۰ میلیون نفر، طبق آمار "آموزش عمومی" همان منبع) می‌تواند توده‌ای بیسواد و کمسواد فراهم آورد، باید اعتراف کرد که بیسوادی فضیلت است.
در چنین جامعه‌ای، به تبع حاکمیتِ جاهل‌ترین اقشار جامعه (روحانی و سپاهی)، تحصیلات نه افتخار که مایۀ ننگ تلقی می‌شود - تا آنجا که در افواه عامه گزارۀ «فلانی درس نخوند، رفت دنبال کار و موفق شد» پربسامد شود - «انسان تراز جمهوری اسلامی» را می‌توان چنین تصور کرد که تجسم عملی آن، رئیس‌جمهوری معمم با شش کلاس سواد ابتدایی، به دست تودۀ همانند خودش برکشیده می‌شود.

۵. آنها خود را در ایتا محدود و از جهان جدا کرده‌اند
در حالی که گروه بزرگی از جامعه نگران تضعیف روزافزون اینترنت، افزایش فیلترینک و خطر قطع ارتباطات جهانی در قالب «اینترنت ملی» است، گروهی دیگر با خیال آسوده خود را از فیلترینگ و فیلترشکن برای اتصال به تلگرام و واتس‌آپ رها کرده‌اند. (به‌ویزه پس از فیلترینگ واتس‌آپ، هرچند هنوز به اینستاگرام دلبستگی دارند.) اینان با اکتفا به پیام‌رسان‌های داخلی نظیر ایتا، روبیکا، بله، شاد و... و شبکه‌های اجتماعی چون ویراستی دایرۀ روابط و منابع خود را بدان‌ها محدود کرده‌اند. رواج پیام‌رسان‌هایی چون ایتا محدود به کارمندان دولت و نیز مردم شهرهای مذهبی مثل قم نمی‌شود، بلکه تمام کسانی را در بر می‌گیرد که سواد و هوش لازم برای یادگیری کار با نزم‌افزارهایی چون پراکسی را ندارند؛ گروه وسیعی از افراد کم‌سواد و بیسواد، روستایی و شهرستانی، پیر و کم‌هوش.
تودۀ عوام هوادار نظام بدین صورت ساخته می‌شود که اطلاعات او از طریق منابع حکومتی سانسور شده و سانسورکننده به دست می‌آید و به‌کلی از وقایع ایران و جهان بی‌‌اطلاع می‌ماند.

۶. آنها در توهمات عظمت‌طلبانه هستند
در کشوری که بار عقده‌های تاریخی شکست‌های متعدد دوران تجدد را بر دوش می‌کشد و گرفتار دولتی بی‌کفایت و سراسر شکست و فضاحت در داخل و خارج است، می‌خواهد عقده‌هایش را فرافکنی کند و به خودش احساس عظمت دوباره بدهد.
اینجاست که حکومت از راه می‌رسد و خودش را قهرمان مقاومت فلسطین و لبنان علیه اسرائیل؛ منازعۀ تاریخی با آمریکا؛ جدال عراق و سوریه با داعش و مانندهایش؛ جنگ شیعیان زیدی یمن با عربستان و متحدانش؛ و... نشان می‌دهد. ملت به وجد می‌آید. تودۀ عوام خود را پیروز جنگ با قدرت‌های جهان و قاسم سلیمانی را قهرمان این جنگ‌ها تصور می‌کنند. بدین معنا، تودۀ کم‌سواد مصرف‌کنندگان پروپاگاندای عظمت‌طلبانه و حمقای باسواد بازتولیدکنندگان این ایدئولوژی‌‌های عظمت‌طلبانه‌اند که بابت القای این توهمات و ارضای خود با آن، حاضرند هر نوع فلاکت در زندگی واقعی را تحمل کنند، از جمله نابودی اقتصاد کشور و زندگی شخصی خودشان.

۷. واقعیت مادی باید آنها را خرد کند
این توهمات هم روزی تکان خواهد خورد؛ البته با تحمیل معادلات واقعی اقتصادی و اجتماعی، نه با تحلیل سیاسی فرزندان و یا رسانه‌های منتقد.
آنها به خواسته‌شان - برکشیدن رئیس‌جمهور آخوند شش‌کلاسه همسطح خودشان - رسیده‌اند و باید با نتایج عملی انتخابشان روبه‌رو شوند. اما هیچ احساس حقارت ندارند؛ حس پیروزی بر دشمنان داخلی (که شامل فرزندان پرمدعای خودشان هم می‌شود) و البته دشمنان خارجی. اما با تشدید مشکلات اقتصادی و روشن شدن ناتوانی رئیس‌جمهور و رهبرشان در حل مشکلات، بخش‌هایی از این تودۀ عامه که زیر متوسط هستند و مستقیم و غیرمستقیم از نظام نفعی نمی‌برند، از توهمات خود دست برخواهد داشت و اگر به مخالف تبدیل نشود، دستکم بی‌طرف و منفعل خواهد شد.

۸. با آنها گفت‌وگو نمی‌توان کرد
با پذیرش این نکته که تودۀ عامۀ مذهبی در ایران برای تحصیلکرده و متخصص کمترین ارزشی قائل نیست، باید دقت کرد که چنین کسی حتی از فرزند باسواد خودش نه تنها نظر نمی‌خواهد، که پشیزی او را قبول ندارد و حتی دوست‌تر می‌دارد که او را تحقیر کند.
به همین دلیل، هیچ جوان تحصیلکرده‌ای نباید وقتش را برای توجیه کردن عوام مذهبی نسل قبل تلف کند؛ خصوصاً به‌جای گفت‌وگو و ارائۀ برهان برای والدین و دیگر وابستگان، باید روی جدل و تحقیر آنان با واقعیت‌های روزمرۀ اقتصادی تمرکز کند.
برای چنین مقابله‌ای، فراتر از پژوهش علمی دربارۀ ذهنیت و عمل تودۀ عوام مذهبی طرفدار حکومت، دستور کار پروپاگاندا در هر خانه لازم است؛ تا چه رسد به خیابان و دیگر عرصه‌ها. زیرا جنگ ادامه دارد و پایان آن نزدیک نمی‌نماید.
@RezaNassaji
دستور کار طرح پژوهشی برای سنجش افکار قشر مذهبی طرفدار نظام

مقدمه
پژوهش‌های بزرگ‌دامنه‌ای چون پیمایش «سنجش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» (موج اول، 1379؛ موج دوم، 1382؛ موج سوم، 1394؛ و موج چهارم، 1402) که با مدیریت وزارت ارشاد برگزار شده‌اند (و برخلاف سه گزارش اول، گزارش موج چهارم به‌رغم رونمایی رسمی در جمعی کوچک، قرار نیست منتشر شود) گواهی از تغییرات ارزشی در جامعۀ ایران پس از انقلاب هستند که می‌توان آنان را چونان مطالعات طولی در نظر گرفت. گزارش‌هایی که نشان می‌دهند در طول زمان باورهای جامعه دچار تحول شده است و طرفداران ارزش‌های نظام از اکثریت به اقلیت بدل شده‌اند.

اما پژوهشی نیاز است که اقشار مذهبی هوادار نظام را که در طول این زمان بر مواضع خود همچنان پای می‌فشارند، به‌عنوان پدیدۀ منفرد و موضوع در مطالعه‌ای موردی بررسی کند، نه در مقایسه با دیگر اقشار جامعه. پژوهشی از جنس پیمایش اجتماعی که پرسش‌های پرسشنامه در طیفی وسیع شامل باورهای موافقین و مخالفین، که صرفاً در طیفی از پاسخ‌های مطروحه برای موافقین نظام را در برمی‌گیرد. پژوهشی نه در مقام ارزش‌یابی کمّی تنوع باورها و تغییر باورها در جامعه، که با هدف نمایش کیفی پاسخی از پیش معلوم از گروهی که آنها را کمابیش می‌شناسیم.

بنابراین، این طرحی پژوهشی است برای ارزشیابی طرز فکر گروهی که نمی‌خواهند طرز فکرهای بدیل را بپذیرند یا تحمل کنند. کسانی که از ایشان خشمگین‌ایم و آنان نیز از ما خشمگین‌اند؛ در نتیجه، امکان گفت‌وگو نیست.

این طرح پژوهشی می‌کوشد با طرح پرسش‌هایی معلوم کند که این اقشار چقدر سواد دارند و نگاهشان دربارۀ افراد باسواد چیست؛ از چه منابعی خط می‌گیرند و خود را با چه منابعی محدود کرده‌اند؛ با چه سازوکاری فکر می‌کنند، تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند؛ نگاهشان به فرهنگ و جامعه چیست؛ از مناسبات مدرن اقتصاد و سیاست چه می‌فهمند؛ و...

بسیاری از موضوعاتی که برای نسل جوان و تحصیلکرده بدیهی است (از جمله برای نسل جوان مذهبی و طرفدار نظام که می‌داند اما عامدانه تجاهل می‌کند) برای تودۀ عامه فهم نشده و حتی طرح نشده است. برای مثال، او فرق رعیت و شهروند را نمی‌داند؛ خود را موظف به خدمت به رهبر می‌داند نه رهبر را؛ وظیفۀ مسئولین را خدمت به نظام و پاسخگویی به رهبر می‌داند نه خدمت و پاسخ به مردم؛ از بسیاری رخدادهای علنی در اخبار و مناسبات نیمه‌پنهان قدرت بی‌اطلاع است و یا با ساده‌اندیشی بدان می‌نگرد؛ و...

این پرسش‌ها در چند موضوع دسته‌بندی شده‌اند که به سنجش دو موضوع کلی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... می‌پردازند:
الف. سنجش سواد عمومی
ب. سنجش نگرش‌ها

پژوهشی جدی در این زمینه باید کل پرسش‌ها را با پرسش‌های اولیه (جنسیت، سن، تحصیلات، محل سکونت، قومیت، شغل و...) در اختیار پرسش‌شونده بگذارد تا امکان مقایسه‌ی پاسخ‌ها و البته برهم‌کنش پرسش‌ها با هم را داشته باشد. اما در این کانال ما هر بار دو یا چند پرسش مطرح را ذیل یک عنوان منتشر می‌کنیم.
@SocioSearch
تذکرات و ملاحظات روش‌شناختی پرسشنامه


1. مخاطب این پرسش‌ها افراد مذهبی طرفدار نظام هستند. فقط باید از آنها پرسید. (می‌توانید با اکانت‌های مختلف از چند نفر بپرسید و رأی بدهید. اما لطفاً رأی تکراری ندهید.)

2. لازم است این پرسش‌ها را افراد تحصیلکرده و مدرن از افراد مذهبی پیرامون خود بپرسند و هر مقدار توضیح برای توجیه آنان لازم بود، ارائه کنند.

3. مراقب باشید که نباید آنان را برانگیزید. در نتیجه، اگر تنشی بین شما و آنها بر سر این مسائل بوده، ابتدا تنش‌زدایی کنید یا از فرد دیگری به‌عنوان واسطۀ پرسیدن استفاده کنید.

4. هیچ نفع مادی و غیرمادی در این نظرسنجی نیست و جای رقابت، لجبازی و... ندارد. بنابراین، افرادی که در شمول «طرفدار نظام» نیستند، پاسخ ندهند.

5. هدف اصلی این پرسش‌ها، دادن اعداد و ارقام، از جمله درصد، نیست. می‌خواهیم طرز فکر گروهی از افراد جامعه را در قالب چند پرسش و طیفی از پاسخ‌ها بسنجیم. این کار ذهن ما را نسبت به برداشت‌های کلی که از آنان سراغ داریم، روشن‌تر می‌کند.

6. با مخاطبانی سر و کار داریم که ممکن است حتی در حد یکی از این شش پاسخ موجود هم به پرسش مورد نطر فکر نکرده‌ باشند. در نتیجه، این پرسش و پاسخ‌ها می‌تواند به ذهن آنها تلنگری وارد کند. البته در این باره هم توقع چندانی نداریم. فروتنانه و حتی نومیدانه باید پیش رفت.

7. بسیار محتمل است استقبالی از این پرسش‌ها نشود، اما حتی اگر به‌عنوان تمرینی شخصی برای سنجش آرا و معیاری برای فهم «دیگریِ» طرفدار نظام در پیرامون خودتان نظر بگیرید، حرکتی به پیش است. پاسخ به این پرسش که چرا میان شما و آنان، حتی در محیط خانواده، امکان گفت‌وگو نیست و چرا در مسائل مختلف فهم مشترکی شکل نمی‌گیرد.

از همکاری شما سپاسگزارم.
@SocioSearch
نظرسنجی افکار اقشار مذهبی طرفدار نظام
بخش نخست: افکارسنجی اجتماعی

هر روز دو یا چند پرسش مرتبط با هم در نظرسنجی را منتشر خواهم کرد. این پرسش‌ها اینجا منظم و فهرست می‌شوند، اما برای شرکت در نظرسنجی لازم است روی پرسش کلیک کنید تا به کانال «سنجش جامعه» بروید.
تأکید می‌کنم مخاطب این پرسش‌ها افراد مذهبی طرفدار نظام هستند و فقط باید از آنها پرسید. توضیحات بیشتر در باب ملاحظات روش‌شناسی را در این کانال بخوانید.

الف. فهم اجتماعی: امر به معروف و حجاب رسمی
1. اگر زنی بی‌حجاب در خیابان یا دیگر اماکن ببینید، چه خواهید کرد؟
2. اگر زنی بی‌حجاب در خیابان یا دیگر اماکن ببینید که مردی از او فیلم می‌گیرد، چه نظری دارید؟
3. اگر زنی بی‌حجاب در خیابان یا دیگر اماکن ببینید که از آمر یا مأمور مرد کتک می‌خورد، چه واکنشی دارید؟
4. اگر فیلمی را ببینید که مأمور مرد بدن زنی بی‌حجاب را در هنگام بازداشت لمس می‌کند، نظر شما چیست؟
5. اگر کسی در جریان بازداشت یا امر به معروف کشته شود، نظر شما دربارۀ آن چیست؟
6. نظام اسلامی باید جان چه کسانی را محترم بدارد؟

ب. فهم اجتماعی: تبعیض
7. دختر شما قصد ازدواج دارد. اما برای عقد نیاز به اجازۀ پدر یا پدربزرگ هست و نظر مادر شرط نیست. نظر شما دربارۀ این مسأله چیست؟
8. فرزند شما بیمار است و نیاز به جراحی فوری دارد. اما بیمارستان فقط اجازۀ پدر را می‌پذیرد نه مادر. پدر او نمی‌تواند بیاید و خطر مرگ جدی است. شما چه می‌کنید؟
9. دوست شما در خانواده و منطقه‌ای غیرفارسی‌زبان به دنیا آمده است که تا زمان ورود به مدرسه فارسی نمی‌آموزد. اما در کلاس اول باید به زبان فارسی درس بخواند، درحالی‌که طبق قانون باید برای او و بقیه، دورۀ پیش‌دبستانی رایگان برگزار می‌شد. در نتیجه، او به‌سختی درس می‌خواند، از مدرسه و معلم فارسی‌زبان متنفر می‌شود و زود ترک تحصیل می‌کند. نظر شما چیست؟
10. به‌نظر شما فرزندان مقامات هم مثل فرزندان مردم عادی خدمت سربازی می‌روند؟
11. نظر شما دربارۀ خودکشی یا ارتکاب قتل سربازان حین خدمت چیست؟
12. «برخی خانواده‌ها در ایران چند ماه است که گوشت نخورده‌اند» نظر شما دربارۀ این خبر چیست؟
13. «خوزستان و بسیاری از مناطق جنوب ایران در بیشتر ساعات شبانه‌روز آب ندارند و آب لوله‌کشی هم آشامیدنی نیست» نظر شما دربارۀ این ادعا چیست؟
14. «ارزش دلاری حقوق کارگران ایران در سال ۱۳۸۹ معادل ۳۱۰ دلار بوده، اما سال ۱۴۰۲ به ۱۰۵ دلار رسیده است.» نظر شما دربارۀ این ادعا چیست؟

ج. فهم اجتماعی: مدارا و همزیستی

15. نظر شما دربارۀ مردم کرد چیست؟
16. نظر شما دربارۀ مردم بلوچ چیست؟
17. اگر فرزند شما با خانواده‌ای از اهل سنت وصلت کند، نظر شما چیست؟
18. نظر شما دربارۀ بهایی‌ها چیست؟
19. اگر بدانید فرزند یا یکی از نزدیکانتان علیه نظام فعالیت دارد و مسئولان از شما بخواهند مثل درگیری با مجاهدین خلق در دهۀ شصت آنها را لو دهید، چه می‌کنید؟
20. در دهه‌ی شصت، بین اقوام و آشنایان شما کسی به‌عنوان عضو یا سمپات گروه‌های سیاسی اعدام، کشته یا زندانی شده است؟
21. در اعتراضات سال 88 تاکنون، بین اقوام و آشنایان شما کسی کشته یا زندانی شده است؟
22. پس از زندانی‌شدن یا کشته‌شدن کسی از اقوام و آشنایان، احساس شما به خانواده‌ی او چگونه بود؟
23. اگر یکی از اعضای خانواده‌ی شما توسط نیروهای نظامی، امنیتی و قضایی بازداشت، زندانی، مجروح یا نقص عضو شود، چه می‌کنید؟
24. نظرتان راجع به شلیک به هواپیمای اوکراینی چیست؟
25. آیا تابه‌حال تصور کرده‌اید که یکی از عزیزان خودتان در حادثه‌ای مانند هواپیمای اوکراینی یا اعتراضات خیابانی کشته شود؟ در این صورت موضع شما دربارۀ نظام چگونه خواهد بود؟
26. چرا نسل جوان در اعتراضات خیابانی شرکت می‌کنند؟
27. دلیل اصلی مخالفت نسل جوان با نظام چیست؟
28. اگر در ماه رمضان کسانی را در حال خوردن، آشامیدن و سیگار ببینید، نظرتان چیست؟

د. فهم اجتماعی: خانواده
29. دلیل بی‌پولی فرزندتان چیست؟
30. دلیل فقر خانواده چیست؟
31. دلیل بی‌کاری فرزندتان (یا جوان دیگری در نزدیکی‌تان) چیست؟
32. دلیل ازدواج‌نکردن فرزندتان (یا جوان دیگری در نزدیکی‌تان) چیست؟
33. نظر شما دربارۀ ازدواج دختران زیر 18 سال به خواست والدین چیست؟
34. به نظر شما آیا دختران زیر 18 سال آمادۀ ازدواج هستند؟
35. نظرتان راجع به تبلیغات فرزندآوری چیست؟
36. در چه صورت بیش از دو فرزند خواهید داشت؟
37. اگر درآمد شما در طول 5 سال اول ازدواج به نسبت افزایش قیمت‌ها کاهش پیدا کند، فرزند خواهید آورد؟
@SocioSearch
این پرسشنامه شامل حدود 100 پرسش خواهد بود؛ هر روز چند پرسش مرتبط را در کانال «سنجش جامعه» منتشر می‌کنم و هر روز فهرست آنها را در این لینک در کانال خودم منظم و تکمیل خواهم کرد.

محافل ماه رمضان و دیدوبازدید تعطیلات نوروزی فرصت مناسبی است برای طرح این پرسش‌ها با خانواده و آشنایان طرفدار نظام.

با ذکر این نکته که دیگر با آنان بحث بیهوده نکنید و نظر خود را به ایشان ارائه یا تحمیل نکنید؛ تنها از آنان بپرسید و چیزی را که در ذهنشان هست (یا حتی نیست و کورکورانه عمل کرده‌اند)، اما بدان فکر نکرده‌اند (یا فکر کرده‌اند، بدون آنکه بدیل آن را در نظر بگیرند)، در قالب چند گزینه پیش رویشان بگذارید.

بدین ترتیب در مواجهه با کسانی که «ارزشی»، «عوام»، «مذهبی»، «حکومتی»، «بیسواد» و... تلقی می‌کردید اما جز دینداری و طرفداری از حکومت، توصیفی از فکر و عمل آنان نداشتید، درک بهتری خواهید داشت. هم ذهن آنان نسبت به خود و دیگری روشن می‌شود، هم ذهن شما نسبت به آنان.

به یک معنا، کار «علمی» همین است: روشن کردن موضوع در قالب دسته‌بندی، مفاهیم و...
@RezaNassaji
Reza Nassaji pinned «نظرسنجی افکار اقشار مذهبی طرفدار نظام بخش نخست: افکارسنجی اجتماعی هر روز دو یا چند پرسش مرتبط با هم در نظرسنجی را منتشر خواهم کرد. این پرسش‌ها اینجا منظم و فهرست می‌شوند، اما برای شرکت در نظرسنجی لازم است روی پرسش کلیک کنید تا به کانال «سنجش جامعه» بروید.…»
پاسخ به نکاتی که برخی مخاطبان نظرسنجی با من در میان گذاشته‌اند:

1. برخی پرسش‌ها استاندارد نیستند. گزینه‌های مد نظر افراد مخالف نظام در بسیاری پرسش‌ها نیست، به چند دلیل:
- افراد مخالف نظام هدف این نظرسنجی نیستند و قرار نیست حتی نتیجۀ فوری پاسخ‌ها را ببینند.
- طیف پاسخ‌ها متناسب با سلایق طرفداران نظام طراحی شده؛ البته گاهی راه خروج از دایرۀ ذهنیت بسته-پروپاگاندای تحمیلی هم پیش رویشان گذاشته شده، ولی طراحی به نحوی است که هرچند دربارۀ «دیگری» از آنان پرسیده می‌شود، اما خودشان را در مقام رقابت با «دیگریِ دارای نظر» نبینند؛ درون فرقۀ «شیعه» و «ولایی» احساس امنیت کنند و ذهنیت واقعی خودشان را بروز دهند.
- تعداد گزینه‌ها باید محدود باشد تا پاسخ‌دهنده خسته نشود.

2. دقت کنید که این طرح آزمایشی (پایلوت) است و بعد از سنجش اولیه، برخی گزینه‌ها ادغام یا حذف خواهند شد تا طیف پاسخ‌ها استانداردتر شود. در نهایت تمام پرسش‌ها در یک فرم می‌آیند و قابل استفادۀ حرفه‌ای‌تر خواهند بود.

3. این کار علاوه بر طرح پژوهشی (که هدف من اجرای آن با کمترین سوگیری بوده است)، ناخواسته جنبۀ نرماتیو (هنجاری) و پروپاگاندا هم دارد. بدین معنا که چون در موارد بسیاری با مخاطب کمسواد و بیسواد سر و کار داریم، برخی پاسخ‌هایی که به ذهن و زبان الکن مخاطبان نمی‌رسد، در دهانشان گذاشته می‌شود. هر چند شاید در کلیت باورشان تغییر چندانی ایجاد نمی‌کند و آنان به مقاومت خود در مقابل این القاها و اغواها هم ادامه خواهند داد. در واقع، بسیاری از طرفداران نظام نسبت به این مسائل سوگیری دارند، اما نمی‌دانند چرا. چون گاهی نه خودشان درکی درستی دارند، نه نظام مقدسشان می‌تواند موضوع را توجیه کند. این قبیل نظرسنجی‌ها شاید نخستین چالش جدی آنان با مسائل باشد.

4. برخی پرسش‌ها در فرم کوئیز اجرا شده بودند که امکان برگرداندن رأی وجود نداشت. این اشکال در پرسش‌های بعدی برطرف شده است.

5. پس از انتشار تمام پرسش‌ها، محدودیت زمانی‌ای برای پاسخ تعیین خواهم کرد. و سپس، به‌نحوی نتایج را برای اطلاع عموم مخاطبان منتشر می‌کنم.
در حال حاضر، حتی خودم هم از نتیجه بی‌اطلاعم!
@SocioSearch
همان‌طور که بارها نوشتم، این نظرسنجی برای مخالفان نظام نیست؛ و صد البته طرفداران نظام هم در کانال من نیستند. در نتیجه، توقع اینکه بخواهید نظر طرفداران نظام را مستقیماً در این نظرسنجی تلگرامی ببینید، پوچ است.
هیچ لقمه‌ی آماده‌ای وجود ندارد؛ باید خودتان یک نفر طرفدار نظام را در اطرافتان بیابید و با صبر و حوصله این پرسش‌ها را از او بپرسید. همان‌طور که من از دو هفته قبل، تمام وقتم را صرف آن کرده‌ام و دستکم تا یک هفته‌ی دیگر هم درگیر آن خواهم بود.
@RezaNassaji
Forwarded from Reza Nassaji
نظرسنجی افکار اقشار مذهبی طرفدار نظام

هر روز دو یا چند پرسش مرتبط با هم در نظرسنجی را منتشر خواهم کرد. این پرسش‌ها اینجا منظم و فهرست می‌شوند، اما برای شرکت در نظرسنجی لازم است روی پرسش کلیک کنید تا به کانال «سنجش جامعه» بروید.
تأکید می‌کنم مخاطب این پرسش‌ها افراد مذهبی طرفدار نظام هستند و فقط باید از آنها پرسید. توضیحات بیشتر در باب ملاحظات روش‌شناسی را در این کانال بخوانید.

الف. فهم اجتماعی: امر به معروف و حجاب رسمی
1. اگر زنی بی‌حجاب در خیابان یا دیگر اماکن ببینید، چه خواهید کرد؟
2. اگر زنی بی‌حجاب در خیابان یا دیگر اماکن ببینید که مردی از او فیلم می‌گیرد، چه نظری دارید؟
3. اگر زنی بی‌حجاب در خیابان یا دیگر اماکن ببینید که از آمر یا مأمور مرد کتک می‌خورد، چه واکنشی دارید؟
4. اگر فیلمی را ببینید که مأمور مرد بدن زنی بی‌حجاب را در هنگام بازداشت لمس می‌کند، نظر شما چیست؟
5. اگر کسی در جریان بازداشت یا امر به معروف کشته شود، نظر شما دربارۀ آن چیست؟
6. نظام اسلامی باید جان چه کسانی را محترم بدارد؟

ب. فهم اجتماعی: تبعیض
7. دختر شما قصد ازدواج دارد. اما برای عقد نیاز به اجازۀ پدر یا پدربزرگ هست و نظر مادر شرط نیست. نظر شما دربارۀ این مسأله چیست؟
8. فرزند شما بیمار است و نیاز به جراحی فوری دارد. اما بیمارستان فقط اجازۀ پدر را می‌پذیرد نه مادر. پدر او نمی‌تواند بیاید و خطر مرگ جدی است. شما چه می‌کنید؟
9. دوست شما در خانواده و منطقه‌ای غیرفارسی‌زبان به دنیا آمده است که تا زمان ورود به مدرسه فارسی نمی‌آموزد. اما در کلاس اول باید به زبان فارسی درس بخواند، درحالی‌که طبق قانون باید برای او و بقیه، دورۀ پیش‌دبستانی رایگان برگزار می‌شد. در نتیجه، او به‌سختی درس می‌خواند، از مدرسه و معلم فارسی‌زبان متنفر می‌شود و زود ترک تحصیل می‌کند. نظر شما چیست؟
10. به‌نظر شما فرزندان مقامات هم مثل فرزندان مردم عادی خدمت سربازی می‌روند؟
11. نظر شما دربارۀ خودکشی یا ارتکاب قتل سربازان حین خدمت چیست؟
12. «برخی خانواده‌ها در ایران چند ماه است که گوشت نخورده‌اند» نظر شما دربارۀ این خبر چیست؟
13. «خوزستان و بسیاری از مناطق جنوب ایران در بیشتر ساعات شبانه‌روز آب ندارند و آب لوله‌کشی هم آشامیدنی نیست» نظر شما دربارۀ این ادعا چیست؟
14. «ارزش دلاری حقوق کارگران ایران در سال ۱۳۸۹ معادل ۳۱۰ دلار بوده، اما سال ۱۴۰۲ به ۱۰۵ دلار رسیده است.» نظر شما دربارۀ این ادعا چیست؟

ج. فهم اجتماعی: مدارا و همزیستی

15. نظر شما دربارۀ مردم کرد چیست؟
16. نظر شما دربارۀ مردم بلوچ چیست؟
17. اگر فرزند شما با خانواده‌ای از اهل سنت وصلت کند، نظر شما چیست؟
18. نظر شما دربارۀ بهایی‌ها چیست؟
19. اگر بدانید فرزند یا یکی از نزدیکانتان علیه نظام فعالیت دارد و مسئولان از شما بخواهند مثل درگیری با مجاهدین خلق در دهۀ شصت آنها را لو دهید، چه می‌کنید؟
20. در دهه‌ی شصت، بین اقوام و آشنایان شما کسی به‌عنوان عضو یا سمپات گروه‌های سیاسی اعدام، کشته یا زندانی شده است؟
21. در اعتراضات سال 88 تاکنون، بین اقوام و آشنایان شما کسی کشته یا زندانی شده است؟
22. پس از زندانی‌شدن یا کشته‌شدن کسی از اقوام و آشنایان، احساس شما به خانواده‌ی او چگونه بود؟
23. اگر یکی از اعضای خانواده‌ی شما توسط نیروهای نظامی، امنیتی و قضایی بازداشت، زندانی، مجروح یا نقص عضو شود، چه می‌کنید؟
24. نظرتان راجع به شلیک به هواپیمای اوکراینی چیست؟
25. آیا تابه‌حال تصور کرده‌اید که یکی از عزیزان خودتان در حادثه‌ای مانند هواپیمای اوکراینی یا اعتراضات خیابانی کشته شود؟ در این صورت موضع شما دربارۀ نظام چگونه خواهد بود؟
26. چرا نسل جوان در اعتراضات خیابانی شرکت می‌کنند؟
27. دلیل اصلی مخالفت نسل جوان با نظام چیست؟
28. اگر در ماه رمضان کسانی را در حال خوردن، آشامیدن و سیگار ببینید، نظرتان چیست؟

د. فهم اجتماعی: خانواده
29. دلیل بی‌پولی فرزندتان چیست؟
30. دلیل فقر خانواده چیست؟
31. دلیل بی‌کاری فرزندتان (یا جوان دیگری در نزدیکی‌تان) چیست؟
32. دلیل ازدواج‌نکردن فرزندتان (یا جوان دیگری در نزدیکی‌تان) چیست؟
33. نظر شما دربارۀ ازدواج دختران زیر 18 سال به خواست والدین چیست؟
34. به نظر شما آیا دختران زیر 18 سال آمادۀ ازدواج هستند؟
35. نظرتان راجع به تبلیغات فرزندآوری چیست؟
36. در چه صورت بیش از دو فرزند خواهید داشت؟
37. اگر درآمد شما در طول 5 سال اول ازدواج به نسبت افزایش قیمت‌ها کاهش پیدا کند، فرزند خواهید آورد؟
@SocioSearch
نظرسنجی افکار اقشار مذهبی طرفدار نظام
بخش دوم: افکارسنجی سیاسی


س. فهم سیاسی: انتخابات و نخبگان
38. نظر شما دربارۀ رئیس‌جمهور زن چیست؟
39. چرا فیلم‌های جلسات مجلس شورا پر از اتفاقات خنده‌دار و گاهی تأسف‌بار است؟
40. نمایندۀ خوب مجلس از نظر شما چه کار می‌کند؟
41. وظیفۀ نمایندگان مجلس خبرگان چیست؟
42. کدام ویژگی در یک کاندیدای ریاست‌جمهوری شما را بیشتر جلب می‌کند؟
43. کدام سوابق و مشاغل برای رئیس‌جمهور و رئیس مجلس مفیدتر است؟
44. اصلح بودن در انتخابات از نظر شما بیشتر چه معنایی دارد؟
45. با چه انگیزه‌ای رأی می‌دهید؟
46. در چه صورت در انتخابات مجلس شرکت نخواهید کرد؟
47. در انتخابات شهرهای بزرگ کاندیداهای اصلح را بیشتر چگونه می‌شناسید؟
48. آیا بر اساس لیست‌ها یا یک لیست خاص اصولگرایان رأی می‌دهید، چگونه؟
49. وقتی از مسئول «عدالتخواه» و «انقلابی» صحبت می‌شود، یاد چه کسی می‌افتید؟
50. نظرتان راجع به احمدی‌نژاد چیست؟
51. نظرتان راجع به ابراهیم رئیسی چیست؟
52. آیا تا به حال با شنیدن اخبار یا دیدن مسائلی، از اصلاح امور ناامید شده‌اید؟ در این صورت، آخرین امیدتان به چه بود؟
53. دربارۀ دوران نخست‌وزیری میرحسین موسوی نظری دارید؟
54. دربارۀ بازگشت میرحسین موسوی به سیاست در سال 88 چه نظری دارید؟

ع. فهم سیاسی: درک از عدالت
55. معیار سنجش عدالت‌خواهی چیست؟
56. چه کسی می‌تواند تعریف دقیقی از عدالت بدهد؟
57. از نظر شما چه نوع رفتاری نشان‌دهندۀ عدالتخواهی است؟
58. نظر شما دربارۀ معترضان و کشته‌شدگان اعتراضات آبان 1398 چیست؟
59. نظرتان دربارۀ کولبران کرد و سوخت‌بران بلوچ چیست؟
60. گاندو و هوتک برای شما چه معنایی دارد؟
61. نظر شما دربارۀ تجمعات معلمان و بازنشستگان برای مطالبات معوقه و دیگر مسائل صنفی چیست؟
62. نظر شما دربارۀ اعتراضات و مطالبات کارگران نیشکر هفت‌تپه چیست؟
63. «طی ۹ ماه نخست سال 1402، در ایران، ۱۲۵۹ کارگر جانشان را بر اثر حوادث ناشی از کار از دست دادند.» نظرتان راجع به این خبر چیست؟
64. نظر شما دربارۀ اخراج گستردۀ کارگران از کارخانه‌ها چیست؟

غ. فهم سیاسی: تفسیر وقایع سیاسی روز
65. مشارکت پایین در انتخابات و آرای باطلۀ زیاد برای شما چه معنایی دارد؟
66. در چه صورت، دیگر طرفدار نظام نخواهید بود؟
67. نظرتان دربارۀ کشتار مردم در نیزار ماهشهر با شلیک رگبار دوشکا در آبان 98 چیست؟
68. تصور کنید مثل اعتراضات مردم در آبان 98 به مدت ده روز اینترنت قطع باشد و در خیابان‌ها صدای شلیک بیاید. شما از پنجره صدای اعتراض جمعیت و نالۀ زخمیان را می‌شنوید، اما جرأت نگاه کردن از پنجره را ندارید، چون این بار هم به پنجره‌ها شلیک می‌کنند. چه خواهید کرد؟
69. تصور کنید مثل آبان 98 و اعتراضات ژینا، معترضان در خیابان ضرب‌وشتم، بازداشت و کشتار شوند یا در بازداشتگاه به آنها تعرض و تجاوز جنسی شود. چه اتفاقی باید بیفتد تا شما از طرفداری نظام دست بردارید؟
70. غارت و آتش زدن ساختمان‌هایی مثل بانک‌ها در اعتراضات 1396، 97، 98 و 1400 کار چه کسی بود؟
71. راجع به کشته شدن روح‌الله عجمیان در درگیری با جمعیت معترض در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج چه می‌دانید؟
72. نظرتان راجع به دختران بی‌حجاب چیست؟

ف. فهم سیاسی: فرهنگ سیاسی
73. کمونیست به چه معناست؟
74. لیبرالیسم یعنی چه؟
75. فمینیست به چه کسی گفته می‌شود؟
76. وضع ما ایرانیان مسلمان را در مقایسه با غرب چگونه می‌بینید؟
77. نظر شما دربارۀ سند 2030 چیست؟
78. مهمترین متفکر نظام، غیر از رهبری، کیست؟
79. علت اصلی مشکلات کشور چیست؟
80. مسئولیت رهبری در مشکلات کشور را چگونه تحلیل می‌کنید؟

ق. فهم سیاسی: درک از قانون، قدرت و امنیت
81. نظرتان راجع به مجازات اعدام در قانون مجازات اسلامی چیست؟
82. نظرتان راجع به گزارش زنان از اجرای حکم 74 ضربۀ شلاق بابت بی‌حجابی چیست؟
83. نظرتان راجع به قطع انگشت متهمان سرقت چیست؟
84. در مورد تقسیم قدرت و تفکیک قوا چه نظری دارید؟
85. نظر شما دربارۀ دخالت نیروهای نظامی در سیاست چیست؟
86. در حال حاضر، مهم‌ترین وظیفۀ نیروی انتظامی چیست؟
87. مهم‌ترین دلیل شما برای دفاع از جمهوری اسلامی چیست؟
88. چه نوع اعتراض عمومی در جمهوری اسلامی بدون مشکل است؟
89. اگر روزی جمهوری اسلامی از بین برود، چه اتفاقی می‌افتد؟
90. از نظر شما، مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی چیست؟
91. اگر معترضان پیروز شوند، از چه کسی بیشتر انتقام خواهند گرفت؟
@SocioSearch
ملی شدن نفت


«همچنان که گفتم این تفکر ملی شدن با شعار «به دست ایران، با فکر ایرانی و برای ایرانی» از درون حزب ایران آمد و نزد دکتر مصدق کریستالیزه و متبلور شد. بعد به این نتیجه رسیدند که باید از صنعت نفت شروع کنند. حتی خاطرم هست در جریان خلع ید انگلیسی‌ها از نفت - که من هم به‌واسطه‌ی ارتباطات پدرم به اتفاق مهندس حسیبی به آبادان رفتم - به کارگران نفت نمی‌‌گفتند که منظورشان از «ملی شدن» چیست، تکلیف کارگران چه‌ می‌شود، برای چه کسی باید کار کنند و حقوقشان را چه کسی‌ می‌دهد. معلوم نبود که «ملی شدن» به معنای «دولتی شدن» - مثل وضعیت امروز نفت ایران - است، یا واگذاری این صنعت به بخش خصوصی داخلی. مثل امریکا که الآن پادشاهان نفتی، صنعت نفت را در اختیار دارند و نه دولت امریکا. پدر من از سرمایه‌داران بزرگ ایرانی مثل ]حبیب‌الله[ مفید - که بیمارستان مفید را ساخته - و برخی دیگر که آشنایی با خانواده پدرم داشتند، تعریف‌ می‌کرد که از خوشحالی در پوست خود نمی‌‌گنجند. تصور‌ می‌کردند که وقتی شرکت نفت را از انگلیسی‌ها بگیرند، به این‌ها واگذار‌ می‌کنند. بخش‌هایی از سرمایه‌داری خصوصی ایران خود را آماده کرده بود تا وارد گود شود و نقشی مشابه کمپانی‌های نفتی خارجی و پادشاهان نفتی را ایفا کند. حتی وقتی از آبادان برگشتیم و حتی وقتی آن حوادث در مجلس شورای ملی رخ داد - دعواهای مختلف میان رهبران و از جمله انحلال مجلس که کتب و جراید بسیار درباره آن نوشته‌اند و نیازی به تکرار نیست - تا پایان کار مصدق، این فکر باز نشده و معلوم نبود «ملی شدن» به چه معنا مد نظرشان است.»

پرسیدن و جنگیدن: گفت‌وگو با دکتر منوچهر آشتیانی درباره تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران
نشر نی، چاپ دوم: ۱۳۹۷، ص. ۱۴۴.
@DrMAschtiani
ایدۀ ملی‌شدن، راست یا چپ؟


«ملی شدن» نفت ایران با رهبری محمد مصدق، الگویی بود برای حرکت‌های ضداستعماری مشابه، نظیر ملی شدن کانال سوئز به رهبری جمال عبد الناصر. مصدق چنان مقامی در جنبش‌های استقلال‌طلبانه یافت که در پی پیروزی انقلاب الجزایر شخص رئیس‌جمهور بن‌بلا دانشجویان ایرانی عضو «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی»-«جبهۀ ملی اروپا» را پذیرفت تا در انجام انقلاب یاریشان دهد. (نک گفت‌وگوی خسرو شاکری با پروژه تاریخ شفاهی ایران) همچنان که دکتر فریدون کشاورز که با مأموریت خدمت در الجزایر انقلابی از آلمان شرقی خارج شده بود، به‌عنوان وزیر کابینۀ مصدق تکریم می‌شد، حال آنکه او یکی از وزرای توده‌ای در کابینۀ ائتلافی قوام بود. (نک گفت‌وگوی مهدی خانبابا تهرانی با حمید شوکت)
اما آیا ایده و عمل ملی‌شدن نفت حرکتی چپ بود؟

در نگاه نخست، به‌عنوان مبارزه‌ای ضداستعماری پاسخ مثبت است، اما اگر از منظر طبقاتی نیک بنگریم که چه کسانی از این حرکت متنفع می‌شدند، خواهیم دید که برای کارگر ایرانی تفاوت مستقیمی در کارفرمای خارجی و داخلی (اعم از دولت یا کمپانی‌های خصوصی) نبود و نیست؛ تا زمانی که بنا بر استثمار باشد و آنان حق تشکل‌یابی و اعتصاب نداشته باشند. (دربارۀ استثمار کارگران ایرانی در دوران حاکمیت شرکت نفت انگلیس تا زمان تمدید قرارداد دارسی در 1933، و اولین اعتصاب بزرگ کارگران نفت آبادان در همان زمان، نک خاطرات یوسف افتخاری در گفت‌وگو با مجید تفرشی و کاوه بیات)

اما کارفرمای ایرانی چطور؟ سرمایۀ اندک کارفرمایان خصوصی و دانش فنی ناچیز ایرانیان در رقابت با رقبای اروپایی و آمریکایی معادله‌ای نابرابر را می‌ساخت که در بیان صریح اما موهن و نه‌چندان صحیح رزم‌آرا چنین آمد: «ملتی كه لیاقت لولهنگ‌سازی ندارد چگونه می‌تواند صنعت نفت را اداره كند.» چنین کارفرمایی تنها زمانی می‌توانست شکل بگیرد و دوام بیاورد که دولت امتیازاتی در اختیار او بگذارد: نظیر ملی‌سازی صنایع و معادن؛ اعطای اعتبارات، یارانه‌ها، تخفیف‌های مالیاتی، مشوق‌های صادراتی و معافیت‌های گمرکی برای واردات ماشین‌آلات و مواد خام؛ و نیز محدودیت‌های گمرکی برای واردات محصولات مشابه.

برای توجیه چنین خدماتی به کارفرمای وطنی (با اغماض در دقت مفاهیم تاریخی و بنا به اصطلاح رایج، «بورژوازی ملی») ایدئولوژِی خاصی غیر از لیبرالیسم (به‌عنوان ایدئولوژیِ مولد یا ملازم کاپیتالیسم اروپایی-آمریکایی) لازم می‌شد که همان ایدئولوژی ناسیونالیسم بود. «جبهۀ ملی» و به‌طور مشخص، «حزب ایران» با شعار «به دست ایرانی، با فکر ایرانی و برای ایرانی» اینچنین به ملی‌شدن نفت رسید؛ ورنه جبهه ملی نه به معنای واقعی کلمه نماد لیبرالیسم بود (بازاریان مذهبی هوادار جبهه ملی همچون دستمالچی و مانیان را نمی‌شد بورژوازی مالی-تجاری نامید، همچنان که صنعتگرانی چون عالی‌نسب را بورژوازی صنعتی خواند) و نه سوسیالیسم.

یک دهه بعد از کودتا علیه دولت ملی مصدق، شخص شاه نیز تلفیقی از ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان‌گرا را با اقداماتی چپ‌گرایانه آمیخت تا فراتر از اصلاحات ارضی علیه اربابان بزرگ، به اهداف «انقلاب شاه و مردم» (سفید) دست پیدا کند. همچنانکه در برنامۀ توسعۀ صنعتی خود از صنایع مادر بلوک شرق استقبال کرد: روس‌ها علاوه بر ذوب‌آهن اصفهان، صنایع مکمل ماشین‌سازی اراک را ساختند؛ چکسلواکی ماشین‌سازی تبریز را ساخت (که البته به نام توکلی، مالک کارخانۀ ماشین‌سازی و کبریت‌سازی، شناخته می‌شود)؛ تکنولوژی رومانی در تراکتورسازی تبریز به کار گرفته شد؛ و...

در بازگشت به موضوع درهم‌تنیدگی چپ‌گرایی و ملی‌گرایی در ایران، این پرسش همچنان باقی می‌ماند که ایده‌هایی چون ملی‌سازی، ملی‌گرایی، استعمارستیزی و... محصول طبقۀ کارگر ایران بود یا طبقاتی که می‌خواستند کارفرمایان آتی اقتصاد نوپای ایران باشد؟ آیا بدون چنین ایده‌هایی کارفرمایان ایرانی امکان عرض اندام را داشتند؟
در این صورت، نقش طبقۀ بازاری مذهبی در تحولات سیاسی دهۀ چهل و پنجاه را که به انقلاب اسلامی انجامید، چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا جنبشی سیاسی برای ظهور و بروز اقتصادی بازاریان مذهبی در رقابت با رقبای دیگرشان چون اقلیت‌های مذهبی نبود؟ (اعدام حبیب‌الله القانیان، تاجر و سیاستمدار کلیمی، و نیز کارفرمایان بهایی در نخستین ماه‌های انقلاب را به‌ خاطر بیاورید) و آیا ملی‌سازی کارخانه‌ها (همچون بانک‌ها و بیمه‌ها)ی خصوصی با تصویب «قانون حفاظت و توسعۀ صنایع ایران» در دولت موقت بازرگان، افزون بر مصادرۀ کارخانه‌هایی که مالکان آنان اعدام یا فراری شده بودند، با هدف جلوگیری از مدیریت شورایی کارخانه‌ها به دست کارگران و با حمایت گروه‌های چپ، در خدمت این هدف نبود؟

پرسش‌های بسیاری مطرح است که برای پاسخ بدان باید از دگم چپ‌ستیزی بیرون آمد، همچنان که چپ‌ستایی بدون توجه به علت‌های پنهان و کارکردهای پنهان هم کاری است نادرست. ‌
@RezaNassaji
دعوت به همفکری در نظرسنجی «فردای انقلاب»

«نظرسنجی افکار اقشار مذهبی طرفدار نظام» (بخش اول، بخش دوم، بخش سوم) در چند روز آینده به پایان می‌رسد.
پس از آن «نظرسنجی فردای انقلاب» را درباره‌ی تصور آینده‌ای پس از جمهوری اسلامی، خطاب به تمام مخاطبان (اعم از موافق و مخالف نظام) منتشر خواهم کرد که هم‌اکنون در دست تدوین است.
لطفاً پیشنهادات خود را در قالب کامنت‌های این پست در کانال «سنجش جامعه» یا به‌صورت خصوصی در ایمیل دریغ نفرمایید.
- به نظر شما چه موضوعاتی مهم‌ترند؟
- چه پرسش‌هایی ضرورت یا عمومیت دارند؟
- چه اشکالاتی در نظرسنجی فعلی هست که در کار بعدی باید از آن پرهیز کرد؟
و...
Reza.Nassaji@gmail.com