📻 رادیو ردپیل
⛓ بخشی از اصول و قواعد بازی: 🔐 قانون اول: اندکی سگمحلی بکنید! هرچه کمتر به زنان اهمیت بدهید میل اجتماعی آنها به اخذ تائید شما بیشتر میشود. اما مراقب باشید که تمام درها را نبندید، برای مثال در یک جمع، بیشترین توجه را به معمولیترین دختری که اصلا قصد ارتباط…
🔐 قوانین بازی: اندکی سگمحلی بکنید!
هرچه کمتر به زنان اهمیت بدهید میل اجتماعی آنها به اخذ تائید شما بیشتر میشود. اما مراقب باشید که تمام درها را نبندید، برای مثال در یک جمع، بیشترین توجه را به معمولیترین دختری که اصلا قصد ارتباط با او را ندارید نشان بدهید. همواره روی حسادت زنانه حساب ویژهای باز بکنید.
🔐 قوانین بازی: یک عوضی بانمک باشید.
دخترها را بخندانید، اما هرگز دلقک جمع نشوید. خنده باعث میشود تنشها کاسته شود و خیلی زودتر به صمیمیت برسید. ضمنا بودن کنار شما را به زمان تفریح و شادی بدل میکند و زن بطور ناخودآگاه میخواهد بیشتر کنارتان وقت بگذراند. بهترین راه اینست که خود دختر را به نحو خفیفی سوژهی خنده بکنید. با اینکار اعتماد بنفس او را اندکی کاهش میدهد و باز در راستای دعوت او به کسب تائید شماست.
🔐 قوانین بازی: هرگز برایشان خرج نکنید.
بازیکنان خبره به خوبی میدانند که هزینه کردن برای زنها به ضرر شما تمام میشود، باعث میشود که روی شما برنامهی دیگری باز بکنند و به نحو دیگری با شما رفتار بکنند. ما میخواهیم «پارتنر جنسی» آنها باشیم نه «همسران وفادارشان».
🔐 قوانین بازی: از آنها «تعریف توأم با تودهنی» بکنید.
مثلا بگویید «موهات خوشگلترین کلاهگیسیه که تاحالا دیدم»، یا «عاشقتم، خیلی کسخلی»، یا «از سایز سینههات معلومه دختر باهوشی هستی» و... با در نظر داشتن یک نکته: اینکه در یک نوبت هرگز بیش از یکی دوبار از آن استفاده نکنید. پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا یکی از تکنیکهای بازی روانیست که زنان را شیفته میکند.
🔐 قوانین بازی: تحت هیچ شرایطی، خودتان را فتحشده نشان ندهید.
بخشی از کاراکتر شما باید همیشه محفوظ و مرموز باقی بماند، همواره چیزی داشته باشید که زن از آن خبر ندارد و بخش مهمی از زندگی شما محسوب میشود. زنها همانطور با شما رفتار میکنند که بهشان اجازه میدهید، و انسانها باید بخشی از حریم خصوصی خود را حفظ بکنند. این تکنیک هم از «خفه شدن» در رابطه جلوگیری میکند، هم وجه رازآمیز و معماگونهی شما را چندین برابر تقویت میکند. ذهن آدمها بطور ناخوداگاه در پی حل کردن معما تلاش میکند و اینگونه سرمایهگذاری روانی دختر روی شما تشدید خواهد شد.
🌉 @HedonMe / #PUA_tricks #Rational_male
هرچه کمتر به زنان اهمیت بدهید میل اجتماعی آنها به اخذ تائید شما بیشتر میشود. اما مراقب باشید که تمام درها را نبندید، برای مثال در یک جمع، بیشترین توجه را به معمولیترین دختری که اصلا قصد ارتباط با او را ندارید نشان بدهید. همواره روی حسادت زنانه حساب ویژهای باز بکنید.
🔐 قوانین بازی: یک عوضی بانمک باشید.
دخترها را بخندانید، اما هرگز دلقک جمع نشوید. خنده باعث میشود تنشها کاسته شود و خیلی زودتر به صمیمیت برسید. ضمنا بودن کنار شما را به زمان تفریح و شادی بدل میکند و زن بطور ناخودآگاه میخواهد بیشتر کنارتان وقت بگذراند. بهترین راه اینست که خود دختر را به نحو خفیفی سوژهی خنده بکنید. با اینکار اعتماد بنفس او را اندکی کاهش میدهد و باز در راستای دعوت او به کسب تائید شماست.
🔐 قوانین بازی: هرگز برایشان خرج نکنید.
بازیکنان خبره به خوبی میدانند که هزینه کردن برای زنها به ضرر شما تمام میشود، باعث میشود که روی شما برنامهی دیگری باز بکنند و به نحو دیگری با شما رفتار بکنند. ما میخواهیم «پارتنر جنسی» آنها باشیم نه «همسران وفادارشان».
🔐 قوانین بازی: از آنها «تعریف توأم با تودهنی» بکنید.
مثلا بگویید «موهات خوشگلترین کلاهگیسیه که تاحالا دیدم»، یا «عاشقتم، خیلی کسخلی»، یا «از سایز سینههات معلومه دختر باهوشی هستی» و... با در نظر داشتن یک نکته: اینکه در یک نوبت هرگز بیش از یکی دوبار از آن استفاده نکنید. پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا یکی از تکنیکهای بازی روانیست که زنان را شیفته میکند.
🔐 قوانین بازی: تحت هیچ شرایطی، خودتان را فتحشده نشان ندهید.
بخشی از کاراکتر شما باید همیشه محفوظ و مرموز باقی بماند، همواره چیزی داشته باشید که زن از آن خبر ندارد و بخش مهمی از زندگی شما محسوب میشود. زنها همانطور با شما رفتار میکنند که بهشان اجازه میدهید، و انسانها باید بخشی از حریم خصوصی خود را حفظ بکنند. این تکنیک هم از «خفه شدن» در رابطه جلوگیری میکند، هم وجه رازآمیز و معماگونهی شما را چندین برابر تقویت میکند. ذهن آدمها بطور ناخوداگاه در پی حل کردن معما تلاش میکند و اینگونه سرمایهگذاری روانی دختر روی شما تشدید خواهد شد.
🌉 @HedonMe / #PUA_tricks #Rational_male
👏65👍8🔥4❤3💊1
📻 رادیو ردپیل
⛓ بخشی از اصول و قواعد بازی: 🔐 قانون اول: اندکی سگمحلی بکنید! هرچه کمتر به زنان اهمیت بدهید میل اجتماعی آنها به اخذ تائید شما بیشتر میشود. اما مراقب باشید که تمام درها را نبندید، برای مثال در یک جمع، بیشترین توجه را به معمولیترین دختری که اصلا قصد ارتباط…
🔐 قانون چهارم: از آنها «تعریف توأم با تودهنی» بکنید.
مثلا بگویید «موهات خوشگلترین کلاهگیسیه که تاحالا دیدم»، یا «عاشقتم، خیلی کسخلی»، یا «از سایز سینههات معلومه دختر باهوشی هستی» و... با در نظر داشتن یک نکته: اینکه در یک نوبت هرگز بیش از یکی دوبار از آن استفاده نکنید. پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا یکی از تکنیکهای بازی روانیست که زنان را شیفته میکند.
🔐 قانون پنجم: تحت هیچ شرایطی، خودتان را فتحشده نشان ندهید.
بخشی از کاراکتر شما باید همیشه محفوظ و مرموز باقی بماند، همواره چیزی داشته باشید که زن از آن خبر ندارد و بخش مهمی از زندگی شما محسوب میشود. زنها همانطور با شما رفتار میکنند که بهشان اجازه میدهید، و انسانها باید بخشی از حریم خصوصی خود را حفظ بکنند. این تکنیک هم از «خفه شدن» در رابطه جلوگیری میکند، هم وجه رازآمیز و معماگونهی شما را چندین برابر تقویت میکند. ذهن آدمها بطور ناخوداگاه در پی حل کردن معما تلاش میکند و اینگونه سرمایهگذاری روانی دختر روی شما تشدید خواهد شد.
🔐 قانون ششم: هر چندوقت یکبار یک بحث جدی براه بیاندازید.
هرچند وقت یکبار یک گفتگوی «شبهجدی» براه بیاندازید و نظر دختر را دربارهی آن جویا شوید! دخترها دوست دارند جدی گرفته بشوند. برای مثال اگر بحثی دربارهی شرایط سیاسی کشور درگرفت، نظر خود را با رعایت اصول «نزاکت سیاسی» بگویید، بعد بلافاصله نظر او را بپرسید و اندکی برای کشیدن جواب از او پافشاری بکنید. به پاسخهای اغلب چرت و پرت او گوش بدهید (میدانم، کار سختیست، باید تمرین بکنید)، و سپس چند سوال مربوط در اینباره از او بپرسید. این نشان میدهد که با بقیهی مردها که فقط به فکر سکس و بدن دختر هستند تفاوت دارید و به «افکار او» هم اهمیت میدهید (lol)، مراقب باشید که هرگز با او مخالفت نکنید، اشتباه بودن مواضع او را نشان ندهید و اگر خیلی استاد هستید و در فن مباحثه مهارت دارید میتوانید مخالفتی جزئی و نامربوط بکنید که اشتباه بودن آن مشهود است، اجازه بدهید او خطا بودن شما را نشان بدهد و سپس وانمود بکنید در بحث شکست خوردهاید.
🔐 قوانین هفتم: خود را آسیبپذیر نشان بدهید.
خودتان را به نحوی بامزه (و نه توأم با خاکبرسری و ناتوانی)، در ارتباط با موضوعات کوچک و کمارزش، بیدست و پا نشان بدهید و هرگز، تحت هیچ شرایطی، ادای آدمهای باتجربهتر را در مواقعی که به سودتان نیست درنیاورید. نشان دادن اینکه یک آلفای بینقص نیستید و بخشی از کاراکتر شما که البته چندان هم مهم نیست حساس و آسیبپذیر است باعث بالا رفتن اعتماد زن به شما میشود و در واقع واپسین مرحله از اغواگریست که شما را «واقعی» جلوه میدهد. خیلی از زنها بطور فرگشتی مردانی که «زیادی خوب هستند که واقعی باشند» (too good to be true) را نمیپسندند و به آنها اعتماد نمیکنند، یک نقطهضعف بسیار کیوت و کوچولموچولوی بامزه برای خودتان انتخاب بکنید، و به نحو هوشمندانهای آنرا به او نشان بدهید. خودتان را فقط برای لحظهای از اینکه آنرا فهمیده خجالتزده و آسیبپذیر نشان بدهید، از میوههای درخت فرگشت که حس «حمایت» از پستانداران بیپناه و کوچولو را در زنان قرار داده لذت ببرید.
🔐 قانون هشتم: زنان را احمق تصور نکنید!
دخترها را احمق تصور نکنید، غریزهی جفتگزینی هوشمندانهترین رانهی زنان است و آنها با دقت و ریزبینی تمام شریک جنسی خود را انتخاب میکنند. پس احمق نباشید و از اشتباهات بچگانه دوری کنید، خودستایی نکنید، «منم منم» کردن شما را یک احمق جلوه میدهد! تلاش نکنید خود را خاص و متفاوت با تمام بشریت نشان بدهید، از روشهای دهه هشتاد استفاده نکنید، مشروب سفارش ندهید به این خیال که زن در مستی گارد خود را پائین میآورد! دختران بالاتر از ۷ تا آن لحظه صدها بار فریب این تکنیک را خوردهاند و به محض اینکه چنین مردی میبینند یا گریزان میشوند، یا از آنهم بدتر، حس انتقامجویی درشان زنده میشود و چندین مشروب گرانقیمت سفارش میدهند و آخر شب بیسر و صدا جیم میشوند.
🔐 قانون نهم: از دخترها اخاذی جنسی و عاطفی نکنید!
زمانیکه پیروز شدید و او را به رختخواب کشاندید، آدم باشید، به مردانِ بعد از خودتان خیانت نکنید و ناگهان تبدیل به جانوری که واقعا هستید نشوید. کار را برای افرادی که بناست پس از شما بیایند سختتر نکنید. رابطه را طوری بهم بزنید که گویی همهاش تقصیر شماست و از بابت آن متاسفید.
🌉 @HedonMe / #PUA_tricks #Rational_male
مثلا بگویید «موهات خوشگلترین کلاهگیسیه که تاحالا دیدم»، یا «عاشقتم، خیلی کسخلی»، یا «از سایز سینههات معلومه دختر باهوشی هستی» و... با در نظر داشتن یک نکته: اینکه در یک نوبت هرگز بیش از یکی دوبار از آن استفاده نکنید. پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا یکی از تکنیکهای بازی روانیست که زنان را شیفته میکند.
🔐 قانون پنجم: تحت هیچ شرایطی، خودتان را فتحشده نشان ندهید.
بخشی از کاراکتر شما باید همیشه محفوظ و مرموز باقی بماند، همواره چیزی داشته باشید که زن از آن خبر ندارد و بخش مهمی از زندگی شما محسوب میشود. زنها همانطور با شما رفتار میکنند که بهشان اجازه میدهید، و انسانها باید بخشی از حریم خصوصی خود را حفظ بکنند. این تکنیک هم از «خفه شدن» در رابطه جلوگیری میکند، هم وجه رازآمیز و معماگونهی شما را چندین برابر تقویت میکند. ذهن آدمها بطور ناخوداگاه در پی حل کردن معما تلاش میکند و اینگونه سرمایهگذاری روانی دختر روی شما تشدید خواهد شد.
🔐 قانون ششم: هر چندوقت یکبار یک بحث جدی براه بیاندازید.
هرچند وقت یکبار یک گفتگوی «شبهجدی» براه بیاندازید و نظر دختر را دربارهی آن جویا شوید! دخترها دوست دارند جدی گرفته بشوند. برای مثال اگر بحثی دربارهی شرایط سیاسی کشور درگرفت، نظر خود را با رعایت اصول «نزاکت سیاسی» بگویید، بعد بلافاصله نظر او را بپرسید و اندکی برای کشیدن جواب از او پافشاری بکنید. به پاسخهای اغلب چرت و پرت او گوش بدهید (میدانم، کار سختیست، باید تمرین بکنید)، و سپس چند سوال مربوط در اینباره از او بپرسید. این نشان میدهد که با بقیهی مردها که فقط به فکر سکس و بدن دختر هستند تفاوت دارید و به «افکار او» هم اهمیت میدهید (lol)، مراقب باشید که هرگز با او مخالفت نکنید، اشتباه بودن مواضع او را نشان ندهید و اگر خیلی استاد هستید و در فن مباحثه مهارت دارید میتوانید مخالفتی جزئی و نامربوط بکنید که اشتباه بودن آن مشهود است، اجازه بدهید او خطا بودن شما را نشان بدهد و سپس وانمود بکنید در بحث شکست خوردهاید.
🔐 قوانین هفتم: خود را آسیبپذیر نشان بدهید.
خودتان را به نحوی بامزه (و نه توأم با خاکبرسری و ناتوانی)، در ارتباط با موضوعات کوچک و کمارزش، بیدست و پا نشان بدهید و هرگز، تحت هیچ شرایطی، ادای آدمهای باتجربهتر را در مواقعی که به سودتان نیست درنیاورید. نشان دادن اینکه یک آلفای بینقص نیستید و بخشی از کاراکتر شما که البته چندان هم مهم نیست حساس و آسیبپذیر است باعث بالا رفتن اعتماد زن به شما میشود و در واقع واپسین مرحله از اغواگریست که شما را «واقعی» جلوه میدهد. خیلی از زنها بطور فرگشتی مردانی که «زیادی خوب هستند که واقعی باشند» (too good to be true) را نمیپسندند و به آنها اعتماد نمیکنند، یک نقطهضعف بسیار کیوت و کوچولموچولوی بامزه برای خودتان انتخاب بکنید، و به نحو هوشمندانهای آنرا به او نشان بدهید. خودتان را فقط برای لحظهای از اینکه آنرا فهمیده خجالتزده و آسیبپذیر نشان بدهید، از میوههای درخت فرگشت که حس «حمایت» از پستانداران بیپناه و کوچولو را در زنان قرار داده لذت ببرید.
🔐 قانون هشتم: زنان را احمق تصور نکنید!
دخترها را احمق تصور نکنید، غریزهی جفتگزینی هوشمندانهترین رانهی زنان است و آنها با دقت و ریزبینی تمام شریک جنسی خود را انتخاب میکنند. پس احمق نباشید و از اشتباهات بچگانه دوری کنید، خودستایی نکنید، «منم منم» کردن شما را یک احمق جلوه میدهد! تلاش نکنید خود را خاص و متفاوت با تمام بشریت نشان بدهید، از روشهای دهه هشتاد استفاده نکنید، مشروب سفارش ندهید به این خیال که زن در مستی گارد خود را پائین میآورد! دختران بالاتر از ۷ تا آن لحظه صدها بار فریب این تکنیک را خوردهاند و به محض اینکه چنین مردی میبینند یا گریزان میشوند، یا از آنهم بدتر، حس انتقامجویی درشان زنده میشود و چندین مشروب گرانقیمت سفارش میدهند و آخر شب بیسر و صدا جیم میشوند.
🔐 قانون نهم: از دخترها اخاذی جنسی و عاطفی نکنید!
زمانیکه پیروز شدید و او را به رختخواب کشاندید، آدم باشید، به مردانِ بعد از خودتان خیانت نکنید و ناگهان تبدیل به جانوری که واقعا هستید نشوید. کار را برای افرادی که بناست پس از شما بیایند سختتر نکنید. رابطه را طوری بهم بزنید که گویی همهاش تقصیر شماست و از بابت آن متاسفید.
🌉 @HedonMe / #PUA_tricks #Rational_male
👏62👍14❤8🔥6🤯1💊1
دستگاه تولید مثلی زنان بسیار ارزشمند است و مردان به دلیل اشتیاق شدید بیولوژیک به تولید مثل نیازمند تایید عاطفی و جنسی از سوی جامعهی زنان هستند. زنان رقبایی که مهبل خود را به مبلغ ناچیزی در اختیار مردان میگذارند را تقبیح میکنند تا از طریق تشدید رقابت جنسی آنان را از میدان بدر کرده و با تمام قدرت از مهبل خود استفادهی حداکثری ببرند. این تحقیق را در نیویورکتایمز بنگرید:
Accordingly, women limit access as a way of maintaining advantage in the negotiation of this resource.
زنان از یکسو خواستار «برابری» هستند، از سوی دیگر از مهبل خود نهایت بهره را برده و مردی که در موقعیت کاملا فراتر و بالاتر از آنها قرار دارد را انتخاب میکنند! برابری معنا ندارد، زنان هرچه «مستقلتر» و «موفقتر» شوند به همان میزان حلقهی مردانی که میپسندند تنگتر میشود! هرنوعی از پیشرفت زنان در جوامع تکنولوژیک به همان میزان رقابت جنسی را تشدید میکند تا سرانجام مرد در موقعیت «بالاتری» از زن قرار بگیرد و گزینش شود. اینست پرترهی هایپرگامی که سر گلهگلهی مردان را بیکلاه میگذارد. آیا برابری در رابطه ممکن است؟
#Red_pill
#Hypergamy
@HedonMe
Accordingly, women limit access as a way of maintaining advantage in the negotiation of this resource.
زنان از یکسو خواستار «برابری» هستند، از سوی دیگر از مهبل خود نهایت بهره را برده و مردی که در موقعیت کاملا فراتر و بالاتر از آنها قرار دارد را انتخاب میکنند! برابری معنا ندارد، زنان هرچه «مستقلتر» و «موفقتر» شوند به همان میزان حلقهی مردانی که میپسندند تنگتر میشود! هرنوعی از پیشرفت زنان در جوامع تکنولوژیک به همان میزان رقابت جنسی را تشدید میکند تا سرانجام مرد در موقعیت «بالاتری» از زن قرار بگیرد و گزینش شود. اینست پرترهی هایپرگامی که سر گلهگلهی مردان را بیکلاه میگذارد. آیا برابری در رابطه ممکن است؟
#Red_pill
#Hypergamy
@HedonMe
🔥38👍9❤6🤯3😱2😢2💊1
💥 علیرغم چیزی که عوام تصور میکنند، نقطهی مقابل عشق «نفرت» نیست! نفرت و عشق هر دو یک رو از یک سکهاند، نقطهی مقابل عشق نه نفرت، که «بیتفاوتیست». اگرنه نفرت نیز به همان اندازهی عشق سرمایهگذاری روحی و عاطفیست. شاید بهترین توصیف برای نفرت «عشق نا امیدشده» باشد.
@HedonMe
@HedonMe
❤20👍3💊1
📻 رادیو ردپیل
Photo
💊 نخست بخوانید: مقالهی قرص تلخ قرمز
🔹پاسخ به پرسشهای شما:
داریوش ولیزاده بر خطاست، من با مطالعهی زندگینامهی الیوت دریافتم که گروهی از مردان در کف جامعه وجود دارند که بازی به تنهایی کمترین کمکی به ایشان نخواهد کرد، زیرا اجرای این تکنیکها نیازمند میزان مشخصی از خودباوریست که در بسیاری از مردان بطور «ذاتی» وجود ندارد بلکه ارتباط مستقیم با دستاوردهایی دارد که در زندگی خود بدست آوردهاند. «اعتماد بنفس» به عنوان سنگ بنای همهی رفتارهای اجتماعی یک مرد موفق، برخلاف آنچه عوام گمان میکنند صرفا یک «احساس» یا «حالت روانی» نیست، بلکه یک موقعیت ذهنیست که از موفقیتهای شما در جهان واقعی منتج میشود.
بر این پایه «اعتماد بنفس» عارضهی دستاورهای عینی شما در زندگیست. این دستاوردها باید دارای ارزش بیرونی باشند، یعنی برای گروه اجتماعی قدرتمند و ذینفوذی مهم باشند، بجز این چیستی آنها هیچ اهمیتی ندارد. از سال ۲۰۱۰ به بعد یک انحرافی در بازی به راه افتاد که آنرا تحت عنوان «بازی درونی» جهت تلقین و خودفریبی امگاوار برای افزایش اعتماد بنفس تبلیغ میکنند. این اشکالی ندارد، به شرط اینکه شما از منظر عینی یک بازندهی تمام عیار نباشید!
بازی نیز به خودی خود یک دستاورد بسیار بزرگ و مهم برای شماست (اینرا بخوانید)، اما مسئله اینست که تنها گروه بسیار کوچکی از مردان قادرند خودباوری کافی برای موفقیت در اجرای آنرا ارائه بدهند. همانطور که در این پست هم توضیح دادم بازی درمانیست برای درد مرد بتا، درد مرد امگا را حتی بدتر هم میکند، چنانکه الیوت خیلی زود به این پی برد و عضو سایت «پییوای هیت» شد، که در واقع مجمع مشتی امگای مفلوک است که گرد هم میآیند و میگویند «زنان فقط پول میخواهند».
برای این مردان باید یک آلترناتیوی بسازیم که آنها را تشویق به موفقیت در زندگی بکند، از خودشیفتگی کلینیکی آنها بکاهد و... این آدم آنقدر خودشیفته بوده که وقتی دختران نمیآمدند به او پیشنهاد دوستی بدهند احساس میکرده که دارند به او «بیمحلی» میکنند، آنوقت ما میرویم به اینها میگوییم که چه؟ نیاز به «اعتماد بنفس» بیشتری دارند؟
@HedonMe
🔹پاسخ به پرسشهای شما:
داریوش ولیزاده بر خطاست، من با مطالعهی زندگینامهی الیوت دریافتم که گروهی از مردان در کف جامعه وجود دارند که بازی به تنهایی کمترین کمکی به ایشان نخواهد کرد، زیرا اجرای این تکنیکها نیازمند میزان مشخصی از خودباوریست که در بسیاری از مردان بطور «ذاتی» وجود ندارد بلکه ارتباط مستقیم با دستاوردهایی دارد که در زندگی خود بدست آوردهاند. «اعتماد بنفس» به عنوان سنگ بنای همهی رفتارهای اجتماعی یک مرد موفق، برخلاف آنچه عوام گمان میکنند صرفا یک «احساس» یا «حالت روانی» نیست، بلکه یک موقعیت ذهنیست که از موفقیتهای شما در جهان واقعی منتج میشود.
بر این پایه «اعتماد بنفس» عارضهی دستاورهای عینی شما در زندگیست. این دستاوردها باید دارای ارزش بیرونی باشند، یعنی برای گروه اجتماعی قدرتمند و ذینفوذی مهم باشند، بجز این چیستی آنها هیچ اهمیتی ندارد. از سال ۲۰۱۰ به بعد یک انحرافی در بازی به راه افتاد که آنرا تحت عنوان «بازی درونی» جهت تلقین و خودفریبی امگاوار برای افزایش اعتماد بنفس تبلیغ میکنند. این اشکالی ندارد، به شرط اینکه شما از منظر عینی یک بازندهی تمام عیار نباشید!
بازی نیز به خودی خود یک دستاورد بسیار بزرگ و مهم برای شماست (اینرا بخوانید)، اما مسئله اینست که تنها گروه بسیار کوچکی از مردان قادرند خودباوری کافی برای موفقیت در اجرای آنرا ارائه بدهند. همانطور که در این پست هم توضیح دادم بازی درمانیست برای درد مرد بتا، درد مرد امگا را حتی بدتر هم میکند، چنانکه الیوت خیلی زود به این پی برد و عضو سایت «پییوای هیت» شد، که در واقع مجمع مشتی امگای مفلوک است که گرد هم میآیند و میگویند «زنان فقط پول میخواهند».
برای این مردان باید یک آلترناتیوی بسازیم که آنها را تشویق به موفقیت در زندگی بکند، از خودشیفتگی کلینیکی آنها بکاهد و... این آدم آنقدر خودشیفته بوده که وقتی دختران نمیآمدند به او پیشنهاد دوستی بدهند احساس میکرده که دارند به او «بیمحلی» میکنند، آنوقت ما میرویم به اینها میگوییم که چه؟ نیاز به «اعتماد بنفس» بیشتری دارند؟
@HedonMe
🔥11❤4👍2👏2💊1
📻 رادیو ردپیل
💊 نخست بخوانید: مقالهی قرص تلخ قرمز 🔹پاسخ به پرسشهای شما: داریوش ولیزاده بر خطاست، من با مطالعهی زندگینامهی الیوت دریافتم که گروهی از مردان در کف جامعه وجود دارند که بازی به تنهایی کمترین کمکی به ایشان نخواهد کرد، زیرا اجرای این تکنیکها نیازمند میزان…
برای مردان بتا اعتماد بنفس چیزیست آموختنی زیرا آنها در ذهن خود تسلیم فضیلت مردانهی «فروتنی» شدهاند، مرد بتا دستاوردهایی عینی برای تواناییهای خود دارد اما بجای مفتخر بودن به این دستاوردها، آنها را با خشوع در پستو پنهان میکند زیرا به او گفتهاند غرور و نخوت در میان بدترین رذایل انسان است. بازی به او میآموزد که افتادگی فضیلتیست مردانه، وانگهی سالهاست که ما دیگر بنا نیست نظر مساعد «پدر دختر» را جلب بکنیم چراکه زنان با معیارهای متفاوتی مردان را غربال میکنند.
@HedonMe
@HedonMe
👍16🔥2👏2👌2
📻 رادیو ردپیل
در باب معرفی اندیشمندانی که به شما کمک میکند تا آن دیوار بزرگ را بشکنید، من «خوان دونوسو کورتز» را به شما معرفی میکنم. او فیلسوف و سیاستمدار اسپانیاییست که ابتدا لیبرال و طرفدار انقلاب فرانسه بود اما بعدتر به یکی از بزرگترین منتقدان آن در تاریخ بدل شد.…
▪️مشروعیت قدرت از کجاست؟
▪️از خداست؟ از متخصصان؟ یا از مردم؟
یک مورد رتوریک از فریب مردم از طریق ارائهی پرسشی که قادر به پاسخ آن نیستید، با ارائهی پاسخهایی از پیشتعیینشده. مرد دموکرات هرگز نمیفهمد که مشروعیت قدرت نه برآمده از منشاء آن، که مرتبط است به نتایج و مقاصد آن، مهم نیست که قدرت از کجا میآید، مهمتر اینست که آن قدرت برای چه منظوری مورد استفاده قرار میگیرد.
افرادی که از سرنوشت شوم و خونبار کمونیسم و فاشیسم برای دفاع از دموکراسی استفاده میکنند مرا به خنده میاندازند. هم فاشیسم و هم کمونیسم در اشکال تاریخی خود عینیترین تجلیهای متصور از ارادهی عمومی مردم آن کشورها بودند! سیستمی که به دانا و نادان، صادق و ریاکار، شریف و رذل و... به یک اندازه حق دخالت و صدایی هماندازه میدهد توصیف تحتالفظی «فساد» است. (بخوانید: «نظریهی سقوط» از دیدگاه کارل اشمیت نظریهپرداز آلمانی)
@HedonMe
▪️از خداست؟ از متخصصان؟ یا از مردم؟
یک مورد رتوریک از فریب مردم از طریق ارائهی پرسشی که قادر به پاسخ آن نیستید، با ارائهی پاسخهایی از پیشتعیینشده. مرد دموکرات هرگز نمیفهمد که مشروعیت قدرت نه برآمده از منشاء آن، که مرتبط است به نتایج و مقاصد آن، مهم نیست که قدرت از کجا میآید، مهمتر اینست که آن قدرت برای چه منظوری مورد استفاده قرار میگیرد.
افرادی که از سرنوشت شوم و خونبار کمونیسم و فاشیسم برای دفاع از دموکراسی استفاده میکنند مرا به خنده میاندازند. هم فاشیسم و هم کمونیسم در اشکال تاریخی خود عینیترین تجلیهای متصور از ارادهی عمومی مردم آن کشورها بودند! سیستمی که به دانا و نادان، صادق و ریاکار، شریف و رذل و... به یک اندازه حق دخالت و صدایی هماندازه میدهد توصیف تحتالفظی «فساد» است. (بخوانید: «نظریهی سقوط» از دیدگاه کارل اشمیت نظریهپرداز آلمانی)
@HedonMe
🔥14❤4👏2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔥38👍4👏2💊2❤1
🔹دوستانی که میخواهند کتاب «مرد منطقی» را بخوانند اما بدلیل گستردگی واژگان تخصصی قادر نیستند آنرا با هوش مصنوعی ترجمه کنند:
رفقا شما نیازی به مطالعهی این کتاب ندارید، هرآنچه که در آن وجود دارد و مهمترین مباحث ردپیل را من بطور چکیده در گنجینهی «کُد جذب» و کانال «رادیو ردپیل» منتشر کردهام. به دوستان تازهوارد اکیدا توصیه میکنم کانال را از ابتدا تا انتها بطور کامل مطالعه کنند، من خلاصهای از مهمترین قوانین بازی، چگونگی کارکرد روان زنان از چشمانداز تکاملی و ژنتیکی، سلسلهمراتب جامعهشناسی و حقایق تلخ و ناگوار ردپیلی را در این کانال قرار دادهام که برخی از آنها هرگز تاکنون به گوشتان هم نخورده است.
حضور شما در این کانال یعنی بدن خود را برای تازیانههای حقیقت آماده کردهاید، و این شایستهی تقدیر است. اما مباحث فراوان دیگری باقی مانده که شوربختانه امکان بازگویی آنها در محیط عمومی وجود ندارد. با اینحال تا جاییکه توانستهام حقایق را به بیرحمانهترین شکل ممکن به قلم آوردهام، به نحوی که اکثر مقالات این کانال را هیچکجا در مدیای فارسی پیدا نخواهید کرد و خواندن آنها جهانبینی شما را به کل دگرگون خواهد کرد.
@HedonMe
رفقا شما نیازی به مطالعهی این کتاب ندارید، هرآنچه که در آن وجود دارد و مهمترین مباحث ردپیل را من بطور چکیده در گنجینهی «کُد جذب» و کانال «رادیو ردپیل» منتشر کردهام. به دوستان تازهوارد اکیدا توصیه میکنم کانال را از ابتدا تا انتها بطور کامل مطالعه کنند، من خلاصهای از مهمترین قوانین بازی، چگونگی کارکرد روان زنان از چشمانداز تکاملی و ژنتیکی، سلسلهمراتب جامعهشناسی و حقایق تلخ و ناگوار ردپیلی را در این کانال قرار دادهام که برخی از آنها هرگز تاکنون به گوشتان هم نخورده است.
حضور شما در این کانال یعنی بدن خود را برای تازیانههای حقیقت آماده کردهاید، و این شایستهی تقدیر است. اما مباحث فراوان دیگری باقی مانده که شوربختانه امکان بازگویی آنها در محیط عمومی وجود ندارد. با اینحال تا جاییکه توانستهام حقایق را به بیرحمانهترین شکل ممکن به قلم آوردهام، به نحوی که اکثر مقالات این کانال را هیچکجا در مدیای فارسی پیدا نخواهید کرد و خواندن آنها جهانبینی شما را به کل دگرگون خواهد کرد.
@HedonMe
🙏62👍16🔥10❤3👏2💊2🥰1
🔷 تراژدی خاموش مردان
🔹 روایت چندلایه از توقع بیپایان زنها
🔖 قسمت اول: از طبیعت تا تختخواب
ریشههای بیولوژیک حرص زنانه
زن به صورت بیولوژیک برای «انتخاب» ساخته شده، نه برای سازندگی و ایثار. در طبیعت همیشه ماده است که انتخاب میکند، و نر است که میرقصد، میدرخشد و میجنگد.
اما آنچه در فرگشت نوع انسان رخ داده اندکی پیچیدهتر است: مادههای انسانی، نه فقط نر را انتخاب میکنند، بلکه تا مغز استخوان او را در معرض آزمون روانی قرار میدهند.
زن همواره شما را زیر ذرهبین ناخودآگاه خود تحلیل و بررسی میکند: «آیا هنوز هم بهترین گزینه هستی؟»، «آیا هنوز هم آنقدر قدرت داری که اطرافیان به من حسادت کنند؟»، «آیا همچنان جذابترین هستی؟» و همین مکانیزم است که شما را محکوم به یک ماراتون بیپایان میکند.
#Red_pill
@HedonMe
🔹 روایت چندلایه از توقع بیپایان زنها
🔖 قسمت اول: از طبیعت تا تختخواب
ریشههای بیولوژیک حرص زنانه
زن به صورت بیولوژیک برای «انتخاب» ساخته شده، نه برای سازندگی و ایثار. در طبیعت همیشه ماده است که انتخاب میکند، و نر است که میرقصد، میدرخشد و میجنگد.
اما آنچه در فرگشت نوع انسان رخ داده اندکی پیچیدهتر است: مادههای انسانی، نه فقط نر را انتخاب میکنند، بلکه تا مغز استخوان او را در معرض آزمون روانی قرار میدهند.
زن همواره شما را زیر ذرهبین ناخودآگاه خود تحلیل و بررسی میکند: «آیا هنوز هم بهترین گزینه هستی؟»، «آیا هنوز هم آنقدر قدرت داری که اطرافیان به من حسادت کنند؟»، «آیا همچنان جذابترین هستی؟» و همین مکانیزم است که شما را محکوم به یک ماراتون بیپایان میکند.
#Red_pill
@HedonMe
💔32👍15🔥5❤1💊1
📻 رادیو ردپیل
🔷 تراژدی خاموش مردان 🔹 روایت چندلایه از توقع بیپایان زنها 🔖 قسمت اول: از طبیعت تا تختخواب ریشههای بیولوژیک حرص زنانه زن به صورت بیولوژیک برای «انتخاب» ساخته شده، نه برای سازندگی و ایثار. در طبیعت همیشه ماده است که انتخاب میکند، و نر است که میرقصد،…
▪️تراژدی خاموش مردان
🎥 قسمت دوم: نئوفمینیسم و استانداردهای هالیوودی، جامعهای که زن را ملکه میکند
در عصر مدرن، توقع زنان دیگر به ژن قوی یا محافظ مقتدر محدود نمیشود. اکنون آنها مردی میخواهد که هم آلفا باشد، هم رمانتیک. هم سرد و مرموز باشد، هم صبور و حمایتگر. هم پولدار باشد، هم وقت آزاد داشته باشد. آنها ترکیب غیرممکن مرد برتر و فیلم عاشقانه را میخواهد. چون فرهنگ عامه، از هالیوود گرفته تا اینستاگرام، به آنان این فانتزی را فروخته که «حق تو بهترین است».
اما مردان در این جامعه نه تنها به عنوان ابزار برآوردهسازی این رویاها دیده میشوند، بلکه باید بخاطر انجام وظیفهشان خوشحال هم باشند.
#Red_pill
@HedonMe
🎥 قسمت دوم: نئوفمینیسم و استانداردهای هالیوودی، جامعهای که زن را ملکه میکند
در عصر مدرن، توقع زنان دیگر به ژن قوی یا محافظ مقتدر محدود نمیشود. اکنون آنها مردی میخواهد که هم آلفا باشد، هم رمانتیک. هم سرد و مرموز باشد، هم صبور و حمایتگر. هم پولدار باشد، هم وقت آزاد داشته باشد. آنها ترکیب غیرممکن مرد برتر و فیلم عاشقانه را میخواهد. چون فرهنگ عامه، از هالیوود گرفته تا اینستاگرام، به آنان این فانتزی را فروخته که «حق تو بهترین است».
اما مردان در این جامعه نه تنها به عنوان ابزار برآوردهسازی این رویاها دیده میشوند، بلکه باید بخاطر انجام وظیفهشان خوشحال هم باشند.
#Red_pill
@HedonMe
❤40👍10💊4👏2
📻 رادیو ردپیل
▪️تراژدی خاموش مردان 🎥 قسمت دوم: نئوفمینیسم و استانداردهای هالیوودی، جامعهای که زن را ملکه میکند در عصر مدرن، توقع زنان دیگر به ژن قوی یا محافظ مقتدر محدود نمیشود. اکنون آنها مردی میخواهد که هم آلفا باشد، هم رمانتیک. هم سرد و مرموز باشد، هم صبور و حمایتگر.…
▪️تراژدی خاموش مردان
▪️قسمت سوم: «قهرمان بازنده»
برگردیم به نیچه. به زعم او بزرگترین دروغ مدرنیته امید است.
امید به دیده شدن، امید به جبران، امید به اینکه «اگر خوب باشم، همهچیز درست میشود.» مرد امروز با همین دروغ زندگی میکند. مثل قهرمانیست که به میدان جنگ فرستاده شده، اما سپر ندارد و اگر شکست خورد، کسی نمیپرسد چه شد. بلکه فقط میگویند: «اون به اندازهی کافی خوب نبود.»
شاید وقت آن رسیده باشد که مردان از خواب امید بیدار شوند. زنها را همانگونه که هستند ببینند: موجوداتی با توقعات فزاینده، با زبان پیچیدهی شهوت و قدرت.
و به جای آنکه از در لطف وارد شوند، از در قدرت وارد شوند. چون در پایان روز زنان عاشق کسی میشوند که «نیاز به عشق ندارد.»
#Red_pill
@HedonMe
▪️قسمت سوم: «قهرمان بازنده»
برگردیم به نیچه. به زعم او بزرگترین دروغ مدرنیته امید است.
امید به دیده شدن، امید به جبران، امید به اینکه «اگر خوب باشم، همهچیز درست میشود.» مرد امروز با همین دروغ زندگی میکند. مثل قهرمانیست که به میدان جنگ فرستاده شده، اما سپر ندارد و اگر شکست خورد، کسی نمیپرسد چه شد. بلکه فقط میگویند: «اون به اندازهی کافی خوب نبود.»
شاید وقت آن رسیده باشد که مردان از خواب امید بیدار شوند. زنها را همانگونه که هستند ببینند: موجوداتی با توقعات فزاینده، با زبان پیچیدهی شهوت و قدرت.
و به جای آنکه از در لطف وارد شوند، از در قدرت وارد شوند. چون در پایان روز زنان عاشق کسی میشوند که «نیاز به عشق ندارد.»
#Red_pill
@HedonMe
❤49👍11💊5
🌠 مرگ رومئوها، تولد بازیکنها
در دوران ما، دیگر عشق همان چیزی نیست که شکسپیر از آن میگفت. رومئو اگر امروز زنده بود، نه میتوانست معشوقهی خود را به چنگ آورد، نه میتوانست خودش را ببخشد. چون او نمیدانست که در جهان مدرن «بازی» آغاز شده، و قوانین بازی دیگر با عشقنامههای قدیمی تطابق ندارد.
در جهان مدرن، زن دیگر در پی مردی نیست که «دوستش دارد»، بلکه در پی مردیست که زنهای دیگر او را دوست دارند. دیگر «احساس» کافی نیست، باید فریم ساخت. دیگر «وفاداری» مهم نیست، باید ارزش نمایشی بالا باشد.
اینستاگرام و تیکتاک و فمینیسم و تیندر، باهم دختر پائینشهری را به معشوقهی مرد ثروتمند بالاشهری تبدیل کردهاند. نتیجه چیست؟ فاجعهای در این مقیاس! مرد متوسط در چرخهای گیر افتاده که یا باید قواعد بازی را یاد بگیرد، یا تماشاگر سوختن خودش باشد.
بازیکن، دشمن عشق نیست. بازیکن نجاتیافتهی قرن بیستویکم است. او از میان خاکستر شکستهای عاطفی برخاسته، با چشمانی که دیگر فریب لبخند و اشک را نمیخورند. مردی که فهمیده عشق در عصر شبکههای اجتماعی تنها پرستیژ و نمایش است، و در این بازی، احساسات سکهایست بیاعتبار.
او دیگر یک قربانی نیست چون از اسطورهی رمانتیک درونش عبور کرده، و حالا میداند جهان میدان جنگیست برای بقا و قدرت. او یاد گرفته است که در نگاه زنان، مهربانی ضعف است و سلطه زبان جذابیت.
بازیکن مردیست که دیگر خود را گول نمیزند و نقش درست را بازی میکند. چون تنها اوست که حقیقت بازی را میداند: در این جنگل یا گرگ میشوید و درنده، یا روباه و فریبنده، یا آهویی میشوید در دهان گرگان.
@HedonMe
در دوران ما، دیگر عشق همان چیزی نیست که شکسپیر از آن میگفت. رومئو اگر امروز زنده بود، نه میتوانست معشوقهی خود را به چنگ آورد، نه میتوانست خودش را ببخشد. چون او نمیدانست که در جهان مدرن «بازی» آغاز شده، و قوانین بازی دیگر با عشقنامههای قدیمی تطابق ندارد.
در جهان مدرن، زن دیگر در پی مردی نیست که «دوستش دارد»، بلکه در پی مردیست که زنهای دیگر او را دوست دارند. دیگر «احساس» کافی نیست، باید فریم ساخت. دیگر «وفاداری» مهم نیست، باید ارزش نمایشی بالا باشد.
اینستاگرام و تیکتاک و فمینیسم و تیندر، باهم دختر پائینشهری را به معشوقهی مرد ثروتمند بالاشهری تبدیل کردهاند. نتیجه چیست؟ فاجعهای در این مقیاس! مرد متوسط در چرخهای گیر افتاده که یا باید قواعد بازی را یاد بگیرد، یا تماشاگر سوختن خودش باشد.
بازیکن، دشمن عشق نیست. بازیکن نجاتیافتهی قرن بیستویکم است. او از میان خاکستر شکستهای عاطفی برخاسته، با چشمانی که دیگر فریب لبخند و اشک را نمیخورند. مردی که فهمیده عشق در عصر شبکههای اجتماعی تنها پرستیژ و نمایش است، و در این بازی، احساسات سکهایست بیاعتبار.
او دیگر یک قربانی نیست چون از اسطورهی رمانتیک درونش عبور کرده، و حالا میداند جهان میدان جنگیست برای بقا و قدرت. او یاد گرفته است که در نگاه زنان، مهربانی ضعف است و سلطه زبان جذابیت.
بازیکن مردیست که دیگر خود را گول نمیزند و نقش درست را بازی میکند. چون تنها اوست که حقیقت بازی را میداند: در این جنگل یا گرگ میشوید و درنده، یا روباه و فریبنده، یا آهویی میشوید در دهان گرگان.
@HedonMe
❤54👍18💊6🔥4👏3
💩 لانا رودز: فاحشهی قدیسه
🚽 قسمت اول
این تصویر را خوب نگاه بکنید. نه صرفا به چهرهاش، بلکه به «روایت» پشت چهره. فریب زرق و برقش را نخورید، این زیبایی، نقاب فاحشهگریست.
این زن، لانا رودز، فقط یک جندهی پورن نیست، او نماد زن مدرن آمریکاییست: زنی که با تنفروشی آغاز کرد، با مادرشدن تطهیر شد، با فمینیسم همدرد شد، و اکنون با تجارت تایید، همچنان مردان را میدوشد.
او آینهی انحطاط زن امروز است. نه چون عریان میشود، که عریانی او حقیقت را پنهان نمیکند، چون ذهنی پوسیده را در قالب بدنی اغواگر به شما قالب میکند.
زنها این تصویر را میبینند، با چشمانی پر از حسادت و ذهنی لبریز از رویا. او میشود الگو، بت بدننمایی، قدیسهی فاحشگی مدرن. هر ژست، هر فیگور، هر کپشن شهوتانگیزش، برای هزاران دختر نا-آگاه نسخهایست برای تقلید. دختر امروز دیگر زن همسایه را الگو نمیگیرد، الگویش همین فاحشهی بینالمللیست.
این زن ناخن مصنوعی خود را هم که تکان بدهد، موجش تا فید اینستاگرام دخترک پانزدهسالهی ایرانی میرسد. و اینگونه است که فاحشهگری دیگر یک شغل نیست، بدل به یک فرهنگ میشود.
@HedonMe
🚽 قسمت اول
این تصویر را خوب نگاه بکنید. نه صرفا به چهرهاش، بلکه به «روایت» پشت چهره. فریب زرق و برقش را نخورید، این زیبایی، نقاب فاحشهگریست.
این زن، لانا رودز، فقط یک جندهی پورن نیست، او نماد زن مدرن آمریکاییست: زنی که با تنفروشی آغاز کرد، با مادرشدن تطهیر شد، با فمینیسم همدرد شد، و اکنون با تجارت تایید، همچنان مردان را میدوشد.
او آینهی انحطاط زن امروز است. نه چون عریان میشود، که عریانی او حقیقت را پنهان نمیکند، چون ذهنی پوسیده را در قالب بدنی اغواگر به شما قالب میکند.
زنها این تصویر را میبینند، با چشمانی پر از حسادت و ذهنی لبریز از رویا. او میشود الگو، بت بدننمایی، قدیسهی فاحشگی مدرن. هر ژست، هر فیگور، هر کپشن شهوتانگیزش، برای هزاران دختر نا-آگاه نسخهایست برای تقلید. دختر امروز دیگر زن همسایه را الگو نمیگیرد، الگویش همین فاحشهی بینالمللیست.
این زن ناخن مصنوعی خود را هم که تکان بدهد، موجش تا فید اینستاگرام دخترک پانزدهسالهی ایرانی میرسد. و اینگونه است که فاحشهگری دیگر یک شغل نیست، بدل به یک فرهنگ میشود.
@HedonMe
❤53👍20🔥9💊1
📻 رادیو ردپیل
💩 لانا رودز: فاحشهی قدیسه 🚽 قسمت اول این تصویر را خوب نگاه بکنید. نه صرفا به چهرهاش، بلکه به «روایت» پشت چهره. فریب زرق و برقش را نخورید، این زیبایی، نقاب فاحشهگریست. این زن، لانا رودز، فقط یک جندهی پورن نیست، او نماد زن مدرن آمریکاییست: زنی که با…
🔷 لانا رودز: فاحشهی قدیسه
🔹 قسمت دوم
زن مدرن دیگر نیاز ندارد همسر داشته باشد، حتی اگر مادر باشد! او به زیبایی هم نیازی ندارد، فقط باید «تصویر درستی» از خودش بسازد. تصویری که همزمان معصوم، اغواگر، قابل لمس و دستنیافتنی باشد. در این بازی، لانا رودز فرمانده است.
دخترکی از ایلینوی با آرکتایپ «دختر همسایه» (girl next door) وارد صنعتی شد که فقط با چهره و بدنش کار ندارد، با روانش کار دارد. او خیلی زود فهمید که تایید مردانه از طریق رابطه نمیآید، از تماشا میآید. هر نگاه، یک لایک پنهانیست. هر کامنت، جرعهای دوپامین.
اما بازی اینجا تمام نمیشود. زن مدرن وقتی به قلهی توجه رسید، یک برگ دیگر هم رو میکند: «پشیمانی». لانا، بعد از میلیاردها کلیک، صدها بار کون دادن، تحقیر شدن، حمام طلایی گرفتن و بارها در گنگبنگها و دهتاییها شرکت کردن، با چهرهای معصوم در مصاحبهها ظاهر شد و گفت: «احساس میکنم از من سوءاستفاده شده...».
او اکنون مادر شده، و میخواهد دنیایی بسازد که دخترش هرگز وارد صنعت پورن نشود. اما عجیب نیست؟ همان زنی که با تصویرش، ذهن میلیونها مرد را تسخیر کرد، حالا میگوید: «من قربانیام». قربانی چه؟ مردانی که به او توجه کردند؟ سیستمی که او را بالا کشید؟ یا شاید روان زنانهای که از تایید، هرگز سیر نمیشود؟
اینجاست که باید ردپیل را قورت بدهید تا بفهمید که تاییدطلبی زن، سوخت ابدی دنیای مدرن است. وقتی زنی مثل لانا، که تمام کارتها را در اختیار دارد، باز هم در «نقش قربانی» فرومیرود، باید بفهمید که بازی چقدر عمیق و ناعادلانه است.
@HedonMe
🔹 قسمت دوم
زن مدرن دیگر نیاز ندارد همسر داشته باشد، حتی اگر مادر باشد! او به زیبایی هم نیازی ندارد، فقط باید «تصویر درستی» از خودش بسازد. تصویری که همزمان معصوم، اغواگر، قابل لمس و دستنیافتنی باشد. در این بازی، لانا رودز فرمانده است.
دخترکی از ایلینوی با آرکتایپ «دختر همسایه» (girl next door) وارد صنعتی شد که فقط با چهره و بدنش کار ندارد، با روانش کار دارد. او خیلی زود فهمید که تایید مردانه از طریق رابطه نمیآید، از تماشا میآید. هر نگاه، یک لایک پنهانیست. هر کامنت، جرعهای دوپامین.
اما بازی اینجا تمام نمیشود. زن مدرن وقتی به قلهی توجه رسید، یک برگ دیگر هم رو میکند: «پشیمانی». لانا، بعد از میلیاردها کلیک، صدها بار کون دادن، تحقیر شدن، حمام طلایی گرفتن و بارها در گنگبنگها و دهتاییها شرکت کردن، با چهرهای معصوم در مصاحبهها ظاهر شد و گفت: «احساس میکنم از من سوءاستفاده شده...».
او اکنون مادر شده، و میخواهد دنیایی بسازد که دخترش هرگز وارد صنعت پورن نشود. اما عجیب نیست؟ همان زنی که با تصویرش، ذهن میلیونها مرد را تسخیر کرد، حالا میگوید: «من قربانیام». قربانی چه؟ مردانی که به او توجه کردند؟ سیستمی که او را بالا کشید؟ یا شاید روان زنانهای که از تایید، هرگز سیر نمیشود؟
اینجاست که باید ردپیل را قورت بدهید تا بفهمید که تاییدطلبی زن، سوخت ابدی دنیای مدرن است. وقتی زنی مثل لانا، که تمام کارتها را در اختیار دارد، باز هم در «نقش قربانی» فرومیرود، باید بفهمید که بازی چقدر عمیق و ناعادلانه است.
@HedonMe
👍50❤12🔥3💊2
📻 رادیو ردپیل
🔷 لانا رودز: فاحشهی قدیسه 🔹 قسمت دوم زن مدرن دیگر نیاز ندارد همسر داشته باشد، حتی اگر مادر باشد! او به زیبایی هم نیازی ندارد، فقط باید «تصویر درستی» از خودش بسازد. تصویری که همزمان معصوم، اغواگر، قابل لمس و دستنیافتنی باشد. در این بازی، لانا رودز فرمانده…
📇 آیا این چهرهی یک قربانیست؟
این عکسیست که لانا رودز در شبکهی اجتماعی خود استوری کرده است: ژستی آگاهانه، پوزیشنی وسوسهانگیز با تاکید اغراقشده بر انحناهای بدن.
🔖 پرسش من ساده است:
آیا این چهرهی یک قربانیست؟ آیا این همان زنیست که چندی پیش در مصاحبهای اشک ریخت و گفت «صنعت پورن مرا نابود کرد»؟ 🥺😂
تناقض آشکاریست. چرا زنی که از مصرف جنسی شدن پشیمان است، هنوز خود را طوری به نمایش میگذارد که عینا همان مصرف را تحریک کند و از آن برق دلار بسازد؟ اینجاست که باید از سطح روایت زنانه عبور کرد و به روانشناسی زن از منظر قدرت وارد شد.
زنان از بدن برهنهی خود به عنوان ابزار «نفوذ و تسلط» استفاده میکنند، شهوت صرفا واسطهایست برای دستکاری ذهن مرد. این همان چیزیست که من آنرا «کیوپد مسلح» مینامم، زنی که وانمود میکند قربانی نگاه مرد است، در حالی که آگاهانه خود را در مرکز آن نگاه قرار داده است.
اینجاست که بازی آغاز میشود. مردی که فریب «اشکهای قربانی» را میخورد، درک نکرده که زن از همان قاب دوربین دارد بازی میکند، حتی اگر گریه کند. اینست که یک بازیکن باید روانشناس زنان باشد، نه شوالیهی نجاتبخش.
@HedonMe
این عکسیست که لانا رودز در شبکهی اجتماعی خود استوری کرده است: ژستی آگاهانه، پوزیشنی وسوسهانگیز با تاکید اغراقشده بر انحناهای بدن.
🔖 پرسش من ساده است:
آیا این چهرهی یک قربانیست؟ آیا این همان زنیست که چندی پیش در مصاحبهای اشک ریخت و گفت «صنعت پورن مرا نابود کرد»؟ 🥺😂
تناقض آشکاریست. چرا زنی که از مصرف جنسی شدن پشیمان است، هنوز خود را طوری به نمایش میگذارد که عینا همان مصرف را تحریک کند و از آن برق دلار بسازد؟ اینجاست که باید از سطح روایت زنانه عبور کرد و به روانشناسی زن از منظر قدرت وارد شد.
زنان از بدن برهنهی خود به عنوان ابزار «نفوذ و تسلط» استفاده میکنند، شهوت صرفا واسطهایست برای دستکاری ذهن مرد. این همان چیزیست که من آنرا «کیوپد مسلح» مینامم، زنی که وانمود میکند قربانی نگاه مرد است، در حالی که آگاهانه خود را در مرکز آن نگاه قرار داده است.
اینجاست که بازی آغاز میشود. مردی که فریب «اشکهای قربانی» را میخورد، درک نکرده که زن از همان قاب دوربین دارد بازی میکند، حتی اگر گریه کند. اینست که یک بازیکن باید روانشناس زنان باشد، نه شوالیهی نجاتبخش.
@HedonMe
👍57🤝7❤5🔥4💊2
📻 رادیو ردپیل
🔷 لانا رودز: فاحشهی قدیسه 🔹 قسمت دوم زن مدرن دیگر نیاز ندارد همسر داشته باشد، حتی اگر مادر باشد! او به زیبایی هم نیازی ندارد، فقط باید «تصویر درستی» از خودش بسازد. تصویری که همزمان معصوم، اغواگر، قابل لمس و دستنیافتنی باشد. در این بازی، لانا رودز فرمانده…
🪞لانا رودز: آینهی تمامنمای زن مدرن (قسمت آخر)
او نماد زنیست که تا قلهی تایید مردانه صعود کرد. بدناش «برند» شد، هویتاش، «مالکیت جمعی فانتزیها»، و ذهن مردان سالهاست که در چنگ تکنیکهای اغواگرانهی او سرگردان است. اما امروز با لحنی مملو از تاسف از «شیء شدن» مینالد، در حالی که همچنان از همان شیء شدن ارتزاق میکند.
لانا رودز، پارادوکس زن مدرن است: زنی که هم قربانی روایت میشود، هم کارگردان روایت. هم معترض است، هم سرمایهدار توجه. لباس مادرانه پوشیده، اما زاویهی دوربین هنوز همان است. دیگر خبری از «صحنه» نیست، اما هنوز از امواج نگاه مردان، برق دلار درمیآید. سلفیها هنوز با همان زاویه، همان نور، همان بدن تربیتشده برای تایید. فقط کپشنها عوض شدهاند: «من اینجام برای پسرم...»
او اثبات میکند که عصر ما، عصر پساتناقض است. زن هم میتواند شیء باشد، هم سوژهی انتقاد از شیء شدن. همزمان لذت ببرد، فریاد بزند، و سود کند. و شما اگر هنوز تصور میکنید اخلاق یا صداقت در این بازی وزنی دارند، باید بگویم که به دنیای پسا-اخلاق خوش آمدید.
@HedonMe
او نماد زنیست که تا قلهی تایید مردانه صعود کرد. بدناش «برند» شد، هویتاش، «مالکیت جمعی فانتزیها»، و ذهن مردان سالهاست که در چنگ تکنیکهای اغواگرانهی او سرگردان است. اما امروز با لحنی مملو از تاسف از «شیء شدن» مینالد، در حالی که همچنان از همان شیء شدن ارتزاق میکند.
لانا رودز، پارادوکس زن مدرن است: زنی که هم قربانی روایت میشود، هم کارگردان روایت. هم معترض است، هم سرمایهدار توجه. لباس مادرانه پوشیده، اما زاویهی دوربین هنوز همان است. دیگر خبری از «صحنه» نیست، اما هنوز از امواج نگاه مردان، برق دلار درمیآید. سلفیها هنوز با همان زاویه، همان نور، همان بدن تربیتشده برای تایید. فقط کپشنها عوض شدهاند: «من اینجام برای پسرم...»
او اثبات میکند که عصر ما، عصر پساتناقض است. زن هم میتواند شیء باشد، هم سوژهی انتقاد از شیء شدن. همزمان لذت ببرد، فریاد بزند، و سود کند. و شما اگر هنوز تصور میکنید اخلاق یا صداقت در این بازی وزنی دارند، باید بگویم که به دنیای پسا-اخلاق خوش آمدید.
@HedonMe
👍60💊8❤7🔥5
📻 رادیو ردپیل
Photo
اینکه شما دانشجوی ارشد روانشناسی هستید و میفرمایید «هرچه بیشتر میخوانیم کمتر میفهمیم»، خود بهترین گواه است که با یک مکتب ایهاممحور و شبهعرفانی مواجهیم، نه یک متود علمی. این دقیقا خاصیت شبهعلم است: توهم معنا در دل کلمات مجعول. شما با افتخار میگویید «هرچه بیشتر این جفنگیات را میبلعم، کمتر میفهمم» (lol) بله دقیقا، چون فروید هم قرار نبود فهمیده شود، قرار بود دیکته شود. شما هنوز در مرحلهای هستید که وقتی فروید میگوید «کودک پنج ساله به مادرش نظر شهوانی دارد»، فکر میکنید این گزاره «عمیق» است، نه «هوسهای ذهنی یک پیرمرد محروم جنسی».
اگر شما نسبت به مادر خود حسی جنسی دارید اینرا نباید با ژستی آکادمیک به جهان تعمیم دهید و نام آنرا «لیبیدوی کودکانه» بگذارید. این کشف روان انسان نیست، این تنها افشای روان نویسندهی آنست. در دنیایی که علم، فیزیولوژی مغز و درمان شناختی-رفتاری را در آزمایشگاه میسنجد، اینکه ما هنوز دور آتش تئوریهای نامفهوم یک یهودی قرن نوزدهمی حلقه بزنیم، فقط یه چیز را نشان میدهد: روانکاوی همچنان شبیه یک فرقه با زبان کدگذاریشده است تا یک متود علمی.
🔹 ادامه در پست بعدی...
@HedonMe
اگر شما نسبت به مادر خود حسی جنسی دارید اینرا نباید با ژستی آکادمیک به جهان تعمیم دهید و نام آنرا «لیبیدوی کودکانه» بگذارید. این کشف روان انسان نیست، این تنها افشای روان نویسندهی آنست. در دنیایی که علم، فیزیولوژی مغز و درمان شناختی-رفتاری را در آزمایشگاه میسنجد، اینکه ما هنوز دور آتش تئوریهای نامفهوم یک یهودی قرن نوزدهمی حلقه بزنیم، فقط یه چیز را نشان میدهد: روانکاوی همچنان شبیه یک فرقه با زبان کدگذاریشده است تا یک متود علمی.
🔹 ادامه در پست بعدی...
@HedonMe
❤48👍5🔥4👌4🤯2💊1
📻 رادیو ردپیل
Photo
▪️تحلیلی نهایی بر آثار فروید
من تمام آثار فروید را خواندهام، سطر به سطر، با همان وسواسی که فیلسوفی به کالبدشناسی جهل مدرن نگاه میکند. از تفسیر خواب و تمدن و ملالش گرفته تا نامهنگاریها و تحلیلهای او از سکس و دین و جامعه، و اگر بخواهم تمام آثار وی را در یک کلمه خلاصه بکنم: کصشعر.
مردی که قرن نوزدهم را به خانهی عنکبوتی نظریههایی بدل کرد که از پستان مادر آغاز میشد و به فالوس پدر ختم. مردی که جهان را با لنز جنسی یک افسرده تحلیل کرد و از دل عقدههایش فلسفهای استخراج کرد که به خیال خودش روانشناسی بود. اما در واقع چیزی نبود جز یک شمایل کصخورده از حقیقت انسان، دروغی خوشساخت با لعاب علم.
فروید معتقد بود مرد از پدرش میترسد چون میترسد کیرش را از دست بدهد. اما هیچگاه درک نکرد که مرد مدرن امروز، نه از کیر پدر، بلکه از کص نرگسی دختر بازار میترسد، از تسلط سرد دختری که با یک تکان ران چپش میتواند صد مرد را به بند بکشد. از شهوتی که زن امروز را به تاجر تن بدل کرده و مرد را به گدای نگاه.
این فروید بود که زن را تعریف میکرد: نه به مثابه فاعل، بلکه به مثابه فاقد. چون زنان کیر نداشتند، پس دچار «حسادت به کیر» بودند! واقعا؟ این همان تحلیل روانکاوانهای است که قرار بود جهان را نجات بدهد؟ یا تنها تراوشات فکری یک ذهن بیمار است که هرگز نفهمید کص واقعی کجاست و چگونه جهان را میچرخاند؟
او میخواست علم باشد، اما متود نداشت. میخواست درمان کند، اما جز حرف مفت و خوابپرانی چیزی در چنته نداشت. همهچیز در جهان فروید استعارهای از یک کیر افلیج بود که در ذهن خود مانده بود و هرگز موفق به دخول در واقعیت نشد. (lol)
زن در روانکاوی فروید چیزی بیش از کص نبود، اما نه کص به معنای ابزار قدرت، که کص به مثابه حفرهای در نبود کیر. این دقیقا جاییست که فروید سقوط میکند: جایی که ناتوانی او از فهم قدرت جنسی زن، او را وامیدارد زن را معلولی از کیر تعریف کند.
فروید، برخلاف تصور عام، نه دانشمند بود، نه حتی درمانگر. او تنها یک مرد سرخوردهی کیرمحور بود که تاریخ، قدرت، جامعه و زن را با زیادهگوییهای فاقد اعتبار علمی تفسیر کرد. جهانبینی او سراسر کصشعر بود، اما چون با صدای جدی و واژههای سنگین ادا میشد، جماعتی گمان میکنند با «فلسفههایی ناب» مواجهاند. روانکاوی فروید نه علم بود، نه درمان، نه فلسفه. یک خودارضایی ذهنی بود برای مردی که هرگز درک نکرد زن، کیر نمیخواهد، قدرت میخواهد، و آنرا از طریق همان کصی میگیرد که فروید نفهمید.
🔖 پینوشت:
اگر در این متن از الفاظ بیپرده استفاده کردهام از روی ابتذال نبود، ادبیات من عین وفاداری به زبان ناخودآگاه فرویدیست. کسی که روان بشر را به مدار آلت تناسلی کودک تقلیل داد، فردی که شخصیت را با فانتزی خوابیدن با مادر تعریف کرد و تمدن را نتیجهی سرکوب میل جنسی دانست، شایستهی نقدیست به همان زبان که خودش با آن نسخه میپیچید. آنچه در این متن خواندید صرفا بازنمایی صادقانهی جهانیست که فروید بنا کرد: جهانی که محورش نه خرد است، نه اخلاق، صرفا «فالوس» است.
@HedonMe
من تمام آثار فروید را خواندهام، سطر به سطر، با همان وسواسی که فیلسوفی به کالبدشناسی جهل مدرن نگاه میکند. از تفسیر خواب و تمدن و ملالش گرفته تا نامهنگاریها و تحلیلهای او از سکس و دین و جامعه، و اگر بخواهم تمام آثار وی را در یک کلمه خلاصه بکنم: کصشعر.
مردی که قرن نوزدهم را به خانهی عنکبوتی نظریههایی بدل کرد که از پستان مادر آغاز میشد و به فالوس پدر ختم. مردی که جهان را با لنز جنسی یک افسرده تحلیل کرد و از دل عقدههایش فلسفهای استخراج کرد که به خیال خودش روانشناسی بود. اما در واقع چیزی نبود جز یک شمایل کصخورده از حقیقت انسان، دروغی خوشساخت با لعاب علم.
فروید معتقد بود مرد از پدرش میترسد چون میترسد کیرش را از دست بدهد. اما هیچگاه درک نکرد که مرد مدرن امروز، نه از کیر پدر، بلکه از کص نرگسی دختر بازار میترسد، از تسلط سرد دختری که با یک تکان ران چپش میتواند صد مرد را به بند بکشد. از شهوتی که زن امروز را به تاجر تن بدل کرده و مرد را به گدای نگاه.
این فروید بود که زن را تعریف میکرد: نه به مثابه فاعل، بلکه به مثابه فاقد. چون زنان کیر نداشتند، پس دچار «حسادت به کیر» بودند! واقعا؟ این همان تحلیل روانکاوانهای است که قرار بود جهان را نجات بدهد؟ یا تنها تراوشات فکری یک ذهن بیمار است که هرگز نفهمید کص واقعی کجاست و چگونه جهان را میچرخاند؟
او میخواست علم باشد، اما متود نداشت. میخواست درمان کند، اما جز حرف مفت و خوابپرانی چیزی در چنته نداشت. همهچیز در جهان فروید استعارهای از یک کیر افلیج بود که در ذهن خود مانده بود و هرگز موفق به دخول در واقعیت نشد. (lol)
زن در روانکاوی فروید چیزی بیش از کص نبود، اما نه کص به معنای ابزار قدرت، که کص به مثابه حفرهای در نبود کیر. این دقیقا جاییست که فروید سقوط میکند: جایی که ناتوانی او از فهم قدرت جنسی زن، او را وامیدارد زن را معلولی از کیر تعریف کند.
فروید، برخلاف تصور عام، نه دانشمند بود، نه حتی درمانگر. او تنها یک مرد سرخوردهی کیرمحور بود که تاریخ، قدرت، جامعه و زن را با زیادهگوییهای فاقد اعتبار علمی تفسیر کرد. جهانبینی او سراسر کصشعر بود، اما چون با صدای جدی و واژههای سنگین ادا میشد، جماعتی گمان میکنند با «فلسفههایی ناب» مواجهاند. روانکاوی فروید نه علم بود، نه درمان، نه فلسفه. یک خودارضایی ذهنی بود برای مردی که هرگز درک نکرد زن، کیر نمیخواهد، قدرت میخواهد، و آنرا از طریق همان کصی میگیرد که فروید نفهمید.
🔖 پینوشت:
اگر در این متن از الفاظ بیپرده استفاده کردهام از روی ابتذال نبود، ادبیات من عین وفاداری به زبان ناخودآگاه فرویدیست. کسی که روان بشر را به مدار آلت تناسلی کودک تقلیل داد، فردی که شخصیت را با فانتزی خوابیدن با مادر تعریف کرد و تمدن را نتیجهی سرکوب میل جنسی دانست، شایستهی نقدیست به همان زبان که خودش با آن نسخه میپیچید. آنچه در این متن خواندید صرفا بازنمایی صادقانهی جهانیست که فروید بنا کرد: جهانی که محورش نه خرد است، نه اخلاق، صرفا «فالوس» است.
@HedonMe
❤62👏15👍11😁6👎1🤯1💊1