⏰ پرسش:
«سلام. من با دختری دوستم که خیلی ازم سرتره، حس میکنم لیاقتشو ندارم. انقدر خوشگله که ناخوداگاه جلوش مطیع میشم. اینجوری ممکنه بپره؟»

پاسخ: ذهنیت شما مشکل دارد و یک باور عمیق در آن وجود دارد که تصور می‌کنید لیاقت این زن را ندارید! او خیلی زیباست، آه نمی‌توانم، آه دلم نمی‌آید و... با همین فرمان پیش بروید با کله به دیوار فرندزون برخورد می‌کنید! زیبایی زن هیچ اهمیتی ندارد، راز موفقیت خیلی ساده است و یک‌جورهایی همه‌ی بازیکنان آن را می‌دانند: با زن زیبا همچون زن زشت رفتار کنید! این ذهنیت اشتباهتان است که گمان می‌کنید «این دختر خیلی زیباست»، «وای چقدر مظلوم است» و «آه لیاقتش را ندارم»! این «گل زیبای ظریف» دیدنِ زنان در واقع همان توهم مردان بتاست که حتی مشاهده‌ی فضاحتی که زنان مدرن بار آورده‌اند نتوانسته آن را در ذهنشان نابود بکند. یکی از دلایل اصلی این دیدگاه کمبود تستوسترون است!

بله، واقعیت اینست که شما تا هفته‌ای سه یا چهار روز وزنه نزنید تستوسترون کافی برای شیء جنسی دیدن زنان را ندارید. احساسات ما در طول روز تحت تاثیر هورمون‌های ما قرار دارد. شش ماه ورزش، تغذیه و خواب منظم باعث می‌شود آن «گل زیبای ظریف» را در همان قرار اول به خانه ببرید و چنان به زیر خایه‌های خود کبودش بکنید که آبی‌رنگ شود و بعد زوزه بکشد برای بیشتر! زنان را از این جایگاه والا و مقدسی که قرارشان داده‌اید پائین بکشید و میوه‌ها را بچینید.

@Redpill_Matrix

🗺 نقشه‌ی راه دقیق و اصولی جذب زنان:

در این پست بر آنم که آثار چندین بازیکن بزرگ را به شما معرفی کنم که بررسی و مطالعه‌ی آنها سالیان سال شما را جلو میاندازد، اما مهم‌تر از هر کتابی اجرای آنچه خوانده‌اید است! پس بجای دوره‌های فارسی که اغلب ترجمه‌ی ویدئوها و مقالات میستری است و هزاران بار در تمام دوره‌ها تکرار شده، بروید سراغ آثار متفکرانی که در پائین قرار می‌دهم و سپس اصول و قواعد آنها را به بوته‌ی آزمایش بگذارید، یقینا شما را بدل به انسان دیگری خواهد کرد:

۱. نیک سووی (Nick Savoy): یک روش بسیار اصولی و مبتنی بر مفاهیم کلاسیک بازی اما در عین حال با دینامیک بالا و قابل اجرا برای اکثریت را توضیح می‌دهد. مجیک بولتس‌های او را اینجا آپلود کرده‌ام. اگر به آرشیو لاو سیستم دسترسی دارید آنرا برای من ارسال کنید تا در اختیار دوستان قرار بدهم.

۲. روش‌وی (Roosh V): اگر دو کتاب اصلی این بازیکن را در دوران خرفتی و نوجوانی که بتای درونتان بتازگی شکوفا شده بخوانید یک دهه شما را از مردان دیگر جلو می‌اندازد، آموزش‌های او بسیار ساده و سر راست است و از همه‌ بیشتر برای ایران مناسب‌تر و نتیجه‌بخش‌تر است. برای آدم‌های بی‌حوصله روش او بسیار مناسب است. یکی از مهم‌ترین آثار او را اینجا آپلود کرده‌ام.

۳. رلو توماسی (Rollo Tomassi): او شخصی برجسته و متفکر است. دو کتاب اصلی او از اهم واجبات است، اولی «مرد منطقی» که به بررسی دینامیک جنسیتی میان زن و مرد می‌پردازد و نوعی مانیفست ردپیل محسوب می‌شود، دیگری «کتابچه‌ی راهنمای بازیکنان: راهنمای قرص قرمز برای بازی» که در آن به قوانین بنیادین بازی می‌پردازد و ساختمان اصلی آنرا تشریح می‌کند. این کتاب به مثابه فلش‌کارتهای قوانین بازی برای بازیکنان سراسر دنیاست. اثر اول را اینجا و رساله‌ی دوم را اینجا قرار داده‌ام.

۴. نیک کراوزر (KrauserPUA): این یکی جانوری‌ست بی‌همتا، روش او چیزی‌ست مابین سووی و roosh، اما ممکن است در ایران و کشورهای دیگری که عادت هم‌صحبتی با غریبه‌ها وجود ندارد بازی او بسادگی جواب ندهد، بنابراین نیاز به بومی‌سازی دارد. ده سال پیش زمانی که او را مطالعه می‌کردم کتاب اول او بطور آنلاین موجود بود اما کتاب دوم فقط بطور فیزیکی قابل خریداری‌ بود و حدود ۱۰۰ دلار قیمت داشت، اکنون گمان می‌کنم تمام آثار او بطور آنلاین موجود باشند. هر دو اثر قدیمی و اصلی او فوق‌العاده ارزشمند هستند و زندگی شما را بدون شک منقلب خواهد کرد. چندین آثار بزرگ او را در این پست آپلود کرده‌ام.

🔹نکته‌ی مهم:

دوستان من تقریبا تمامی آثار مهم و جهانی را در این زمینه‌ مطالعه کرده‌ام و به شما می‌گویم که بیش از اندازه نیاز به کار تئوریک ندارید، باقی ماندن در این فضاها اغلب روشی‌ست برای شانه خالی کردن از بار گران آنچه آموخته‌اید و نوعی خودفریبی ویرانگر است. مهم‌ترین اصل بازی اجرای آنست. اجرای کور و بدون تحلیل یک سری تکنیک ساده و ابتدایی بهتر است از تحلیل و مطالعه‌ی مداوم بدون عمل کردن به آن. بهترین روش اجرای توأم با اندیشه و رفلکشن است و تقویت آنچه برای شما جواب داده و حذف آنچه نداده، اما اهمیت عمل، عمل و باز هم عمل را نمی‌توان مبالغه کرد. بجای تسلیم شدن در برابر حقیقت تلخ، حرکت کنید و واقعیت را به سود خود دگرگون کنید.

@HedonMe

من دارم کتاب "صفر" به قلم استاد مسعود ناصری رو میخونم. این کتاب فوق العادس درک مارو از دنیا بیشتر میکنه. ایشون نوشته بعد از قوانین نیوتون انقدر علم گسترده شد که لاپلاس میگفت جهان دترمینیستیه. یعنی الان یه توپی در حال حرکته اگه جرم توپ و میزان ضربه ای که بهش وارد شده رو بدونیم با قوانین نیوتون میتونیم مسیر حرکت توپو دقیقا پیش بینی کنیم و اینو بسطش داد به جهان. یعنی ما همه چیزو همه رفتارای ادمارو میتونیم پیش بینی کنیم‌.
حالا عدم قطعیت کوانتوم که اومد اینو نقض کرد گفت توی ذرات کوانتومی عدم قطعیت حاکمه و ما نمیتونیم رفتارشونو پیش بینی کنیم. متاسفانه ایشون توضیح بیشتری ندادن. ولی این یعنی ما اراده آزاد داریم؟ پس جبر لاپلاسی اشتباه بود؟ خیلی گنگ بود این قسمت ممنون میشم یه توضیحی بدین

همانطور که می‌دانید، ریاضی‌دانی به نام لاپلاس معتقد بود كه جهان «دترمینیتسی» است، یعنی چرخ‌دنده‌های جهان از قبل کوک شده‌‌اند و با نظم و قانون مشخصی کنار یکدیگر در چرخش هستند، لاپلاس بر این باور بود که اگر ما پارامترهای اولیه‌ی یک پدیده را بدانیم، می‌توانیم با در اختیار داشتن قانون حركت و یا «قوانین فرمانروا» بر آن پدیده، پیش‌بینی كنیم كه در زمان ایكس، وضعیت آن پدیده چگونه خواهد بود. همانطور که مسیر حرکت سیارات و خورشیدگرفتی و بسیاری از پدیده‌های کیهانی را از همین راه پیش‌بینی می‌کنیم.

اما پس از پیدایش دانش كوانتومی و اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، عده‌ای با در نظر گرفتن اینكه ما نمی‌توانیم بطور ۱۰۰٪ مکان و یا سرعت یک ذره را اندازه‌گیری کنیم دترمینیسم لاپلاسی را مردود دانستند. برخی از فلاسفه هم از این رد دترمینیسم توسط فیزیک كوانتوم، چنین برداشت کردند كه می‌توان اراده‌ی انسان را هم آزاد دانست، چون یک بازه‌ای از «عدم قطعیت» در مغز انسان نیز وجود دارد. اینجا چندین مفهوم فلسفی با یکدیگر درهم آمیخته شده‌اند که باعث بدفهمی می‌شود: ۱. پیش‌بینی‌پذیری ۲. جبر (دترمینیسم) و ۳. قانون‌مندی مادی.

🔹یک نكته‌ی مهم در این میان نفهته است:

اگر اندکی تأمل کنیم، متوجه می‌شویم سخن لاپلاس همچنان صادق و درست است، چرا؟
چون او گفته بود «اگر» همه‌ی پارامترهای اولیه را بدانیم می‌توانیم با چرخ دنده‌ی «قانون» پدیده‌های مختلف را پیش‌بینی کنیم. مشکل انسان‌ها در فهم و دانستن پارامترهای اولیه (Initial condition) است و نه در قانونمندی مادی.

محدودیت ما در دانستن پارامترها هم از این واقعیت نشأت می‌گیرد كه آگاه شدن از چیزی، تنها از راه آگاهی‌رسانی مادی ممکن است.

🔹 برای درک بهتر اصل عدم قطعیت را به زبان بسیار ساده تعریف می‌کنم:

ما می‌خواهیم مسیر حرکت توپی را پیش‌بینی كنیم، نخست باید بدانیم كه این توپ در كجا قرار دارد و با چه سرعتی در حال حرکت است. اکنون فرض كنیم این توپ در تاریكی حرکت می‌کند. برای دانستن مکان و سرعت آن ما باید در ابتدا توپ را «مشاهده کنیم» و برای مشاهده کردن باید مثلاً لامپ را روشن كنیم، یا به زبان دیگر انبوهی از فوتون‌ها را به سوی توپ بفرستیم که پس از برخورد با توپ به سمت چشم ما برگشته و مکان آن را به ما نشان می‌دهند. اما خود همین فرستادن فوتون‌ها و برخورد آن‌ها با توپ، مکان و سرعت توپ را (هر چند مختصر) دگرگون می‌كند. در این مثال بدلیل جرم بالای توپ این تغییر وضعیت به قدری ناچیز است که می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد اما در ذرات کوانتومی اینگونه نیست، با ارسال هر فوتون وضعیت هر ذره هم تغییر می‌کند.

اگر فوتون قوی‌تر با طول موج کوتاه‌تری ارسال کنیم مکان ذره را دقیق‌تر بدست میاوریم اما سرعت ذره بیشتر دگرگون می‌شود و با دقت کمتری بدست میاید، اگر فوتون ضعیف‌تری با طول موج بلندتری ارسال کنیم بروی سرعت ذره کمتر اثر می‌گذارد، پس سرعت آن دقیق‌تر بدست میاید اما باز هم مکان آن را نمی‌توانیم با دقت پیدا کنیم.

اصل عدم قطعیت نیز همین را می‌گوید، ما نمی‌توانیم همزمان سرعت و مکان یک ذره‌ی کوانتومی را با دقت ۱۰۰٪ بدست بیاوریم زیرا همین عمل «مشاهده کردن» وضعیت ذره را دگرگون می‌كند، اینست كه ما قادر نیستیم شرایط و پارامترهای اولیه‌ی پدیده‌های کوانتومی را بدانیم تا بطور دقیق آن‌ها را پیش‌بینی كنیم.

اما همچنان كه گفتم، عدم قطعیت هیچ ارتباطی به قانونمندی مادی كه حلقه‌ی ارتباط میان «دانستن پارامترها» و «پیش‌بینی» است ندارد و عدم قطعیت هم قانونمندی مادی را زیر سوال نمی‌برد، بلكه تنها محدودیتی كه طبیعت در امكان «دانستن» به ما تحمیل میكند را نشان می‌دهد و از این رو به علم «احتمالات» روی میاورد.

@HedonMe

تنهایی، چنانکه مردان آنرا تجربه می‌کنند...

دوستان سلامت روان خود را بسیار جدی بگیرید، سقوط کردن در دره‌ی افسردگی ممکن است کاملا ناگهانی و در یک آن انجام شود، اما بیرون آمدن از آن ماه‌ها و سالها طول می‌کشد. افسردگی یک بیماری فوق‌العاده عمیق و قدرتمند است، اگر دچار آن بشوید ممکن هست تا پایان عمر تنها سقوط را تجربه کنید. اگر دچار افسردگی و افکار پوچ‌گرایانه شده‌اید حتما به یک متخصص یا مشاوری که به وی اعتماد کامل دارید مراجعه کنید.

@HedonMe

🎵 آهنگساز: مکس ریشتر

در این قطعه‌ی امبینت و مینیمالیستی، مکس ریشتر زه ویولن را گویی روی قلب و رگ و پی بدن انسان می‌کشد و رها می‌کند.

@HedonMe

دوستانی که برای بوت‌کمپ تهران ثبت نام کرده‌اند (و طی چند روز اخیر به آن‌ها پیام نداده‌ام) به من پیام بدهند.

استاد تو کانال قرص قرمز سوالای فلسفی و بیولوژی رو جواب میدید میدونم حجم سوالا زیاده لطفا وقت کردید اینم جواب بدید که ریشه خندیدن تو تکامل انسان از کجا میاد و چرا ما انسانا میخندیم ولی بقیه حیوونا چیزی به اسم خنده ندارن.

درود بر شما، بله حجم سوالها بسیار بالاست و من هم نمی‌توانم تک‌تک پاسخ بدهم. مخصوصا اینکه دوستان بطرز عجیبی سوالات سنگین و تخصصی می‌پرسند که باید ساعتها درباره‌ی آن‌ به گفتگو نشست.

یکی از تئوری‌هایی که برای خندیدن مطرح شده تشخیص طنز به عنوان عنصری برای «اعمال سلطه بر دیگران» طی فرایندی زبانی‌ست که شما را در مقام مرد آلفا قرار می‌دهد. این تز به توضیح مکانیسم تمسخر کمک شایانی می‌کند. هنگامی که ما کسی را تمسخر می‌کنیم نسبت به او یک احساس برتری عینی پیدا می‌کنیم، و این به احتمال بالا در انتخاب جنسی انسان نیز نقش مستقیمی داشته، چنانکه با پیدایش زبان و رقابت کلامی به عنوان سلاحی برای برتری در جامعه‌ی بدوی انسان، و ارتقای جایگاه زبان به عنوان یکی از مهم‌ترین راه‌های حل اختلاف و پاسخ به نیازهای بشریت، راه تثبیت آلفا بودن و برتری نیز از دعوای جنگلی و زور بازو تا حد بسیار زیادی به برخورداری از مهارت‌های کلامی دگرگون شده. من با ریشخند و تمسخر دیگران، آن‌ها را به نحوی دوستانه‌تر از «دعوای جنگلی» تحقیر کرده و خود را در مقام بالاتری نسبت به ایشان قرار می‌دهم. به عنوان مثال کسی که زمین می‌خورد و تعادل خود را از دست می‌دهد از آنجا برایمان مضحک است که بطور علنی ما را بدون اینکه کار خاصی انجام بدهیم در مقام بالاتری نسبت به خودش قرار می‌دهد. به عبارت ساده، خنده روشی‌ست برای تبادل قدرت از فردی به فرد دیگر طی پروسه‌ای کلامی.

اما روی‌هم‌رفته پیرامون چگونگی ساز و کار خنده در گونه‌ی انسان‌ها هنوز هیچ تئوری علمی و معتبری جای‌ پای محکمی ندارد، نخستین پرسشی که درباره‌ی خنده به ذهن می‌رسد اینست که «چه چیزی می‌تواند یک موضوع خنده‌دار را واقعا خنده‌دار جلوه دهد؟». یکی دیگر از تئوری‌هایی که برای پاسخ به این سوال مطرح شده سیستم پاداش‌دهی ذهنی به ناسازگاری محیط با پیشبینی وقایع در مغز انسان است.

یکی از دلایلی که محققان برای توضیح این نظریه مطرح می‌کنند دوپامینی‌ست که پس از آدرنالین ناشی از «غافلگیری» ترشح می‌شود و احساس آسودگی و خوشی برایتان به همراه می‌آورد. بطور مثال هنگامیکه شخصی شما را می‌ترساند و از پشت دیوار بیرون می‌پرد، مغز حیوانی شما بلافاصله آدرنالین تولید کرده و او را به عنوان مهاجمی می‌شناسد که قصد آسیب رساندن به شما را دارد، اما زمانی که می‌فهمید در واقع اینگونه نیست و آن فرد دوست شماست که قصد شوخی با شما را داشته، احساس خوشی و آسودگی به شما دست می‌دهد. این تز به درک طنز شوک‌آمیز کمک فراوانی می‌کند، و اینکه چرا انسان‌ها طنز توهین‌آمیز و هنجارشکن را که توام با غافلگیری باشد خنده‌دار می‌یابند.

دیگر تزهایی که مطرح شده، چگونگی طنز در مقام عنصری برای تخلیه‌ی روانی‌ست. طبق این تئوری در واقع طنز روشی برای تخلیه‌ی عواطفی‌ست که شدیدا در تضاد با یکدیگر قرار می‌گیرند، یعنی هنگامی که یک فرد توانایی آنالیز لحظه‌ای احساسات خود را ندارد با خندیدن آن‌ها را «ساده‌سازی» می‌کند. این توضیح برآمده از نظریه‌ها و تئوری‌های فرویدی‌ست، و من هم طبق علاقه‌ای به صحبت پیرامون نظریه‌های فروید ندارم. اما به نظر می‌رسد این نظریه خنده را رفلکسی به احساسات شدیدا پیچیده می‌داند.

بطور کلی همانطور که می‌دانید خندیدن واکنشی شدیدا وابسته به وضعیت‌های اجتماعی می‌باشد، چنانکه احتمال خندیدن شما در یک گروه و جمع اجتماعی بسیار بیشتر از تنهایی‌ست. اگر تجربه‌ی تماشا کردن یک کمدی در سینما و در تنهایی را داشته باشید با این موضوع مواجه شده‌‌اید که خنده‌ی دیگران محرک خنده‌ی شما هم هست. خندیدن هم صرفا مختص به انسان نیست و جالب است بدانید دیگر نخستی‌ها نیز واکنشی مشابه به محرک‌های خنده‌دار نشان می‌دهند.

@HedonMe

🔸 چگونه لبخند بزنیم؟ (زبان بدن کاریزماتیک)

شاید برایتان عجیب به نظر برسد که لبخند زدن بدترین عمل متصور است زیرا همیشه به شما گفته‌اند هنگام دختربازی همواره لبخندی گرم و صمیمانه به لب داشته باشید. اما من پیکاپ آرتیستی هستم که بر مبنای متودولوژی علمی، یافته‌های آنتروپولوژی و اطلاعات دقیق و اصولی پیش می‌روم و با چرت و پرت‌هایی نظیر «همواره لبخند بزنید» نصیحت مخرب تحویل کسی نمی‌دهم.

زنها پیرامون علاقه نسبت به یک چیزی شبیه به لبخند دروغ نمی‌گویند. اما مثل همیشه اشاره‌ای مبهم به آنچه می‌خواهند می‌کنند و انتظار دارند که مرد باقی را خودش بفهمد. آنچه زنها جذاب می‌یابند نه «لبخند»، که یک «پوزخند» تمسخرآمیز است، تفاوت میان این دو زمین است تا آسمان.

هم‌اکنون در ایران بهترین استراتژی برای ژست صورت همین پوزخند است، چون باقی مردان یا مدام لبخندی ابلهانه به صورت آنها آویزان است، یا همگی استراتژی اخم مطلق اتخاذ کرده‌اند، و شما اگر می‌خواهید متفاوت و جذاب باشید، صورتی ریلکس و پوزخندی تمسخرآمیز چنانکه گویی لطیفه‌ای قدیمی را به خاطر آورده‌اید بهترین روش است.

🔹لبخند بتا: 😁
🔹لبخند امگا: 😊
🔹پوزخند آلفا: 😏

#PUA_tricks
@HedonMe

ارزش انسان بسیار بیشتر از آنست که برده‌ی یک مواد مخدر باشد و نتواند چنانکه می‌خواهد رفتار کند... دوستانی که دچار اعتیاد به مواد مخدره شده‌اید از این بابت شرمسار نباشید. چیزی که مایه‌ی شرم انسان می‌شود ماندن در باتلاق اعتیاد است نه تلاش برای رهایی و فرار از آن. من هم یک زمانی با مصرف شدید اوپیوئید خودویرانگری می‌کردم اما اکنون به رهایی از آن افتخار می‌کنم و به خود می‌بالم.

فراموش نکنید که مواد مخدر بسیار قدرتمند است. تجربه‌ی صد ساله‌ی سازمان‌های مردم‌نهاد و انجمن‌های ترک اعتیاد نشان می‌دهد فردی که در باتلاق اعتیاد گیر کرده است، هرچقدر به تنهایی در آن دست و پا بزند بیشتر فرومی‌رود و برای بیرون آمدن از آن باید از دیگری کمک بگیرد. فلسفه‌ی تمام گروه‌درمانی‌ها (NGOs) و علت اصلی گیر کردن انسان‌ها در باتلاق اعتیاد نیز همین است، سالیان سال است که با انواع روش‌های درمانی برای نجات دست و پا می‌زنند اما به تنهایی قادر به رهایی نمی‌باشند.

@HedonMe

دوستان طبق معمول پست‌هایی که از چنل the Game حذف می‌شوند را در اینجا منتشر می‌کنیم.

شما گفتی انتخاب جنسی دست زناست اینم پستش: https://t.me/HedonMe/77
بعد اومدی گفتی انتخاب جنسی دست بتاهاست 😂 تکلیفتو مشخص کن. تناقض گویی داری بعد میگی اشتباهات رایجه😂

پیشتر توضیح داده‌ام، در سیستم همسرگزینی کلاسیک سرمایه‌گذاری مردها بالا می‌رود و رقابت جنسی میان زنان تشدید می‌شود، برای اطلاعات بیشتر این کتاب را مطالعه کنید:

Female Competition: Causes, Constraints, Content, and Contexts
Anne Campbell
The Journal of Sex Research

مخصوصا اگر شرایط زیستی وجود پدر را برای بقای اصلح مادر و فرزند ضروری بکند. محیطی که من از آن صحبت کردم برای نیاکان ما بسیار سخت بوده و آمار مرگ و میر مردان در شکار و نبرد و... بیش از مرگ و میر زنان بر سر زایمان بوده، از همین رو تعداد مردان بالغ بسیار کمتر از زنان بالغ بوده و مردان می‌توانستند اقدام به انتخاب مستقیم بکنند (همانطور امروزه آلفاها می‌توانند مستقیما دست به انتخاب زنان بزنند). این آمار با کشف کشاورزی و فراوانی غذا و پایین‌تر آمدن مرگ و میر مردان متوقف شده، اما امروز مدارک آنتروپولوژی متعددی پیدا کرده‌ایم که نشان می‌دهد در آن زمان تعداد بسیار زیادی از زنان حتی تا پایان عمر باکره می‌مانده‌اند و به خدمت «خدایان» فرستاده می‌شده‌اند و... فرهنگ راهبگان باکره نیز از همین زنان مازادی که انتخاب نشده‌اند پدید آمده. نمونه‌های امروزی هم از زندگی مشابه آن دوران داریم (یکی از همان کتبی که معرفی کردم).

بنابراین انتخاب جنسی مردان در برهه‌ای از تاریخ فرگشت انسان، مثل پنجاه هزار سال گذشته به اوج خود می‌رسد زیرا مرگ و میر بالاتر میان مردان و منابع محدود، رقابت جنسی میان زنان برای بدست آوردن بهترین بتایان و تامین‌کنندگان را تشدید می‌کرد و مردان مستقیما حق انتخاب و امکان نادیده گرفتن زنان نامطلوب را پیدا می‌کردند، عبارت female female competition را جست‌وجو بکنید:

Modern humans have been shaped by the cumulative action of natural selection, non-adaptive random change, and sexual selection. The last of these is not universal and has prevailed in one of two circumstances: (1) A surplus of females due to high male mortality, combined with ecological constraints on female participation in food procurement which discourage males from taking second wives; (2) A surplus of single males due to generalized polygyny with relatively low male mortality


@HedonMe

🔷 چگونگی تشخیص ترنس‌ها 🔷

چندین سال پیش در وبسایت بازگشت پادشاهان مقاله‌ای منتشر کرده بودم که چگونه مردان ترنس را شناسایی کنید، شوربختانه این وبسایت بدلیل هجمه‌ی فمنیستی و برچسب متجاوز زدن به کاربران آن توسط دولت آمریکا از دامنه خارج شد، و خود مقاله در دست نیست. نه تنها مقالات من بلکه بیش از هزاران پست بی‌نظیر داریوش ولی‌زاده هم در آن وبسایت دود شد و رفت هوا‌. وانگهی برای هر بازیکنی توانایی تشخیص مردانی که تصمیم گرفته‌اند برای دسترسی به مزایای بی‌شمار زنی و خلاصی از بدبختی‌های نامتناهی مردی ترنس بشوند، در میان مهم‌ترین قابلیت‌هاست. برخلاف چیزی که فکر می‌کنید، تشخیص ترنس‌ها به هیچ عنوان کار آسانی نیست و تعدادشان در ایران بسیار بسیار بیشتر از چیزی‌ست که گمان می‌کنید. دشواری ما ایرانیان صدچندان هم هست چون «داف» و «دوجنسه» هر دو می‌روند پیش جراح پلاستیک و قیافه‌هایشان به یک اندازه مصنوعی و تقلبی و تخمی‌ست. در پست بعدی به دو راه رایج و عمومی تشخیص ترنس‌ها از زن واقعی می‌پردازم.

@HedonMe

🔷 دو راه عمومی تشخیص ترنس‌ها

🔹ترنس‌ها، برخلاف زنان واقعی، زیادی خوش‌رفتار هستند: دوستان همیشه این را بدانید که یک دختر عملی، پلاستیکی و لاشی در جهان واقعی، اخته‌سازی مردان را به مرحله‌ی نهایی می‌رساند و از آن یک سبک هنری جدید اختراع می‌کند! در شرایط عادی او شما را به صلیب می‌کشد، آهن داغ می‌گذارد و قبل از اینکه بند کرست را بگشاید و خود را وا بدهد، حداقل دوجین عن‌تست خانمان‌سوز بر سر و روی شما خواهد رید! پس اگر این داف پلاستیکی و لاشی بجای تحقیر، تمسخر، توهین و تودهنی زدن آن سوی میز همچون ماری آنتوانت آرام و محجوب نشسته و به شما لبخند می‌زند، بدانید یک جای کار می‌لنگد. با احتیاط تردد بکنید که میدان مین است!

🔹بازی به روی ترنس‌ها پاسخ مثبت نمی‌دهد، اما یک ورژنی از ضدبازی روی آن‌ها کارگر است: این افراد هرچند با هورمن‌درمانی و جراحی‌های پلاستیک صدهامیلیون تومانی ساختار بیولوژیک خود را تغییر داده‌اند و در ظاهر زن‌نما شده‌اند (که اشتباهاً به آن‌ها می‌گویند دوجنسه)، اما هنوز در اعماق وجودشان همان مردان امگا و رمانتیکی هستند که به تمام اوهام خود درباره‌ی رمنس و عشق پایبند مانده‌اند. تصور بکنید سر قرار با دختری ۹ از ۱۰ نشسته‌اید که هرچه بیشتر بازی حرفه‌ای خود را رو می‌کنید او بیشتر در خود فرو می‌رود، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ و از کجا می‌توان متوجه شد که آیا بازی شما مشکل دارد یا او «زن» نیست؟

📛 یک راه ساده: بتابازی و امگابازی در بیاورید، اگر «دختر» هرچه بیشتر در خود فرورفت، یعنی بازی شما اشتباه بوده! اما اگر در پاسخ به بتابازی شما نیش خود را هرچه‌بیشتر باز کرده و بیشتر به شما متمایل می‌شود، یعنی با یک فقره دوجنسه‌ی فرد اعلی روبرو شده‌اید، عذر مستراح رفتن بطلبید و دعا بکنید که توالت پنجره داشته باشد.

@HedonMe

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سوالی که برام پیش اومده اینه که فکر میکنید ریشه فتیش جنسی افراد چی هست ؟

نظرتون درباره گنگ بنگ و تریسام چیه؟

روانشناسی بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی‌ست که تصور می‌کنید و ما هنوز از پیش‌بینی رفتار یک کودک دو ساله هم عاجزیم. پس قطعا نمی‌دانیم انواع امراض جنسی از کجا می‌آیند، عده‌ای از روانشناسان بر اساس نظریات اریک برن بر این باورند که انواع فتیش‌ها ریشه در کودکی انسان‌ها دارد، اما من توضیح دیگری برای پدیده‌ی فتیش پیدا کرده‌ام و آن را با چند روانشناس تکاملی و آنتروپولوژیست هم درمیان گذاشته‌ام و آن‌ها برای این تئوری اعتبار قائل شده‌اند. بر مبنای نظریه‌ی من، فتیش‌ها و علایق جنسی زنان تنها معطوف به نمودهای قدرت در مردان است (مثل دست رگ‌دار) اما انحرافات جنسی پدیده‌ای‌ست در ذات خود مردانه، و برآمده از نیاز بشر به بهره‌برداری از تمام رحم‌های موجود در یک جمعیت.

چنانکه در جامعه‌ی آماری هم می‌بینیم، انحرافات جنسی به نحوی گسترده کاملا مردانه هستند، چراکه مردان در تاریخ فرگشت خود هرگز توان نادیده گذاشتن یک رحم را نداشته‌اند، ولو آنکه می‌خواهد در بدن زنی چاق، لاغر، کوتاه، بلند و... قرار گرفته باشد. به سود ژن‌های مرد است که بتواند از همه‌ی رحم‌های موجود در یک جمعیت بهره‌برداری بکند، و مردی که نمی‌تواند (به هر دلیلی) بهترین گزینه‌ی ممکن میان زنان را انتخاب بکند، ناگزیر است به همان که گیرش می‌آید رضا بدهد و اینجاست که «فتیش‌ها» وارد میدان می‌شوند و بطور مثال عده‌ای انحراف زنان چاق و دمبه‌ی آویزان را پیدا می‌کنند که برای مردان عادی یا سطح بالا چندش‌آور هستند.

برای هر مدل زنی که در این جهان وجود دارد یک انحرافی هم هست، زن دارای پشم و پیل‌، زن چاق و دمبه‌ی چربی، زن حامله، زن دارای انگشت اضافه، زن دارای زخم جراحی، زن کچل، زنی با هیکل و عضلات مردانه، زنی که پاهای بزرگی دارد و... بجز «زن بسیار زشت» برای هر مدل زنی یک فتیش و انحراف وجود دارد، اما درباره‌ی مردان این گونه نیست. یعنی هیچ زنی را پیدا نمی‌کنید که بطور فعال و خودانگیخته برود دنبال مردی که دمبه‌ی آویزان چربی باشد.

@HedonMe

▪️تریسام، دو دختر و یک مرد:
▫️حد تعالی و نهایت آلفا بودن مرد.

▪️تریسام، دو مرد و یک دختر:
▫️سرنوشت غم‌انگیز مرد بتا و آرزوی مرد امگا!

در کل از نظر من شریک شدن زن با مردان دیگر حد غایت متصور امگابودن و بازندگی یک مرد است، و اگر کسی از آن لذت می‌برد و «فتیش» آن را دارد بهتر است هرچه زودتر چند متر طناب مرغوب تهیه نموده و خود را از ارتفاع متناسب حلق‌آویز بکند.

@HedonMe

سلام استاد. من تازه وارد کانالتون شدم. انقدر پرمحتواس که از اولین پستو خوندم تا اخر. مثل یه کتاب داستان میمونه از اول تکامل انسان شروع کردید تا وضع فعلی‌. خیلی دیدگاهمو به زندگی عوض کردید و بینهایت ممنونم.

من ۳۲ سالمه. تهران زندگی میکنم. پنج ماهه با خانومی آشنا شدم و قصد دارم باهاش ازدواج کنم. دختره فوق لیسانس داره و شاغله و تحصیل کردس از همه نظر عالیه. خاستگاریش رفتم و جواب مثبتو خانوادش داد، ولی این خانوم بهم گفت که باکره نیس و قبلا سه تا رابطه جدی داشته یعنی قبل از خاستگاری باهاش دوست بودم و این موضوع رو میدونستم که با سه نفر سکس کرده. ولی این خانوم از همه نظر کیس ایده آله هم خانواده داره هم اصیله هم نجیبه. میخواستم بدونم اگه با این خانوم ازدواج کنم بعدا به مشکل میخوریم یا. من خودم فک میکنم گذشته آدما مهم نیس مهم زمان حاله.

درود بر شما، خوش آمدید.

به دوستان تازه‌وارد پیشنهاد می‌کنم فهرست «راهنمای کانال» که در بالای صفحه پین شده را مطالعه بفرمایند، چراکه مطالب و آموزش‌های کنونی در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر می‌باشند.

در پاسخ به پرسش شما، اگر پیش از خواستگاری سراغ من می‌آمدید به شما توصیه می‌کردم اکیداً قید آن دختر کذایی را بزنید، زیرا باکرگی یکی از مهم‌ترین نشانه‌های ارزشمندی زنان و اصالت خانوادگی آن‌هاست. این ویروس روشنفکری مبنی بر اینکه «باکرگی برای من مهم نیست» که از لیبرال‌دموکرات‌های غربی به ایران نیز سرایت کرده همانند کشورهای لیبرال تنها بنیان خانواده را سست می‌کند. شما به عنوان مردی که دنبال رابطه‌ی سالم و ازدواج هستید باید اولین و مهم‌ترین معیار خود را پس از زیبایی زن، باکرگی او قرار بدهید. با اطمینان کامل به شما می‌گویم باکرگی تنها فاکتوری‌ست که می‌تواند سلامت ازدواج شما را گارانتی کند. دختری که در جامعه‌ی مدرن با انواع هجمه‌های پورن و فمنیسم و هرزه‌گری و... همچنان باکره می‌ماند یعنی برای شخصیت و بدن خود ارزشی دوچندان قائل است و این ارزشمندی می‌تواند سلامت خانواده و ازدواج شما را در درازمدت تضمین کند.

بر این پایه زنانی که بادی‌کانت بالایی دارند (بادی‌کانت به تعداد سکس‌های یک زن در گذشته با افراد مختلف می‌گویند) هرگز گزینه‌ی مناسبی برای ازدواج نیستند، این زنان وجودشان انباشته از کثافت و عقده‌ و اختلال‌های مختلف است. این نظر من نیست، بلکه مطالعات علمی‌ست، زنانی که هنگام ازدواج باکره باشند احتمال بسیار بالایی وجود دارد که در زندگی زناشویی نیز به همسر خود متعهد و وفادار بمانند، بنگرید به این تحقیق علمی که در ژورنال دانشگاه کمبریج و مؤسسه‌ی مطالعات خانوادگی ویرجینیا (IFS) منتشر شده است:

American sexual behavior is much different than it used to be. Today, most Americans think premarital sex is okay, and will have three or more sexual partners before marrying. What, if anything, does premarital sex have to do with marital stability? Premarital sex with one partner substantially increases the odds of divorce.

اما زنانی که پیش از ازدواج تجربه‌ی روابط جنسی متعدد داشته باشند احتمال بالایی وجود دارد که در زندگی زناشویی و ازدواج آینده‌شان نیز خیانتکار شوند. این هم یک پژوهش علمی دیگر که در اینباره تحقیق کرده و به بررسی ارتباط خیانت و تعداد شرکای جنسی زنان پرداخته است.

اینکه چرا چنین زنانی در زندگی زناشویی خیانت می‌کنند ریشه‌ی تکاملی دارد و فعلا به آن نمی‌پردازم، وانگهی هرگز زبان علم و جامعه‌ی آماری را دستکم نگیرید، اگرنه زندگی‌تان را به فاحشه‌ای می‌بازید که بطور رایگان زیر آلت دیگران خوابیده اما در ازای سکس با شما تمام درامد و زندگی‌تان را بالا می‌کشد. یک سری بزنید به بی‌شمار مردی که از خروس‌خوان تا بوق سگ کار می‌کنند تا هرماه سکه‌های مهریه را تقدیم به فاحشه‌ای تحت عنوان «همسر سابق» کنند.

#PUA_Sociology
@HedonMe