【 REDNIGHT 】
#Redwords Quotes from ’Baljós óra: kisregények - Gabriel García Márquez
در پروژهی جدید کتابخوانی، به سراغ ادبیات آمریکای لاتین و رئالیسم جادویی رفتم و رسیدم به گابریل گارسیا مارکزی که قبلا کتاب صدسالتنهایی رو ازش خوانده بودم. این پروژه، جذاب و تازهاس؛ حرفهای نویی داره و میتونه تکرارنشدنی باشه. کتاب ساعت شوم، با روایتی دلنشین، گزینهی خوب دیگری از این نویسنده به شمار میاد.
«میتوانم شرورتر باشم
یک قشون گرچه یک نفر باشم
رو به صد نیزه، بیسپر باشم
تو اگر کوهِ پشت سر باشی»
یک قشون گرچه یک نفر باشم
رو به صد نیزه، بیسپر باشم
تو اگر کوهِ پشت سر باشی»
【 REDNIGHT 】
«میتوانم شرورتر باشم یک قشون گرچه یک نفر باشم رو به صد نیزه، بیسپر باشم تو اگر کوهِ پشت سر باشی»
که مهم نیست لشکر آوردهاند…
【 REDNIGHT 】
Photo
این فیلم داستان علمی-درام و جالبی داره. در ابتدا و اولین صحنه، با جملهای رو صفحه نمایش مواجه میشیم که در سال ۱۹۵۲ یک پیشرفت پزشکی به انسان اجازه میده که بیشتر از ۱۰۰ سال عمر کنه! اما چطور؟
قصه دربارهی یک مدرسهی مرموز شبانه روزیه و کودکان داخل فیلم بر اثر ژن همسانسازی به وجود اومدن و هدفی در پی این پیداش هست که در مسیر فیلم، متوجهش میشیم. تا حدودی میتونه شبیه به انیمهی «ناکجا آباد موعود» باشه!
در نهایت ممنون از پرواز که این اثر رو در کانالش معرفی کرد برای روزهای پاییزی.
قصه دربارهی یک مدرسهی مرموز شبانه روزیه و کودکان داخل فیلم بر اثر ژن همسانسازی به وجود اومدن و هدفی در پی این پیداش هست که در مسیر فیلم، متوجهش میشیم. تا حدودی میتونه شبیه به انیمهی «ناکجا آباد موعود» باشه!
در نهایت ممنون از پرواز که این اثر رو در کانالش معرفی کرد برای روزهای پاییزی.
【 REDNIGHT 】
#Redwords Quotes from ’Baljós óra: kisregények - Gabriel García Márquez
#Redwords
Quotes from ’Clandestine in Chile - Gabriel García Márquez
Quotes from ’Clandestine in Chile - Gabriel García Márquez
ای قهرمان، -به او چنین گفتم- هیچکس بر فراز خاک میدانچهای عمومی، تندیس الهامبخش تو را علم نخواهد کرد؛ هیچکس. به جای آن در میان درختان غار، با تشریفاتی رسمی و دلگیر، مجسمه مردی سبیلو در لباس فراک یا که با شمشیر نصب خواهد شد؛ مردی که درگیر و دار جنگ، زن دهقانی را کشت. مردی که با خمپارهای خونبار، مدرسه دختران کوچک را ویران کرد.
ناخدای شوربخت مغلوب در سرزمین من، شاید که بالهای غرور تو هنوز پروازی بلند گیرند بر فراز واپسین خیزاب، فراز خیزاب مرگ.
آنچه که ما نگرانش هستیم، سرپناه یا چیزی برای خوردن نیست؛ بگذارید شأن و منزلت ما را به ما بازگردانند.
【 REDNIGHT 】
#Redwords Quotes from ’Clandestine in Chile - Gabriel García Márquez
این یکی کتاب از گابریل گارسیا مارکز؟
کتاب تراز!🤌🏾
اینقدر تراز که فاصلهی بین خواندن کتاب جدید و اون قبلیه (ساعت شوم) کلا چهار روز هم نشد. بسیار کشش داشت. به چشمهام لطف کردم با این اثر
کتاب تراز!🤌🏾
اینقدر تراز که فاصلهی بین خواندن کتاب جدید و اون قبلیه (ساعت شوم) کلا چهار روز هم نشد. بسیار کشش داشت. به چشمهام لطف کردم با این اثر
Forwarded from Hidden Chat
یک متن رندوم ب بنده میگید بابا جان؟
میخوام ب عنوان یادگاری توی دفتر یادداشت کنم
میخوام ب عنوان یادگاری توی دفتر یادداشت کنم
【 REDNIGHT 】
یک متن رندوم ب بنده میگید بابا جان؟ میخوام ب عنوان یادگاری توی دفتر یادداشت کنم
«آیا تا کنون، غمِ عزیزِ کسی بودهای؟»
من آدمِ سود و نفعام، من آدمِ تن دادن به خلسه، به تجربههای شناورِ بیمکان، آدم ِتجربههای معلقم اصلاً. و این موسیقیست که مرا میکشاند به لامکان، به فضاهای لمس نکرده و نرفته.
و در این میان کسی کاش باشد، که به زمان، موسیقی را قطع کند و دستم را بگیرد بِکِشانَدم بیرون، بَرَم گردانَد روی زمین.
و در این میان کسی کاش باشد، که به زمان، موسیقی را قطع کند و دستم را بگیرد بِکِشانَدم بیرون، بَرَم گردانَد روی زمین.
【 REDNIGHT 】
Ramin Djawadi – Goodbye Brother
«حالم که بهتر شد؛ تصمیم گرفتم که بروم.»
•صادق هدایت
•صادق هدایت
【 REDNIGHT 】
The Goo Goo Dolls – Iris
When everything feels like the movies And you bleed just to know you’re alive And I don’t want the world to see me; ‘Cause I don’t think that they’d understand.