پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.61K subscribers
2.02K photos
173 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#نفوذ_شیطان_به_پیامبر

🤔#پرسش

آیا حقیقت دارد که فرشتگان دردوران کودکی پیامبر و پس از آن آمدند سینه پیامبر را #شکافتند و گناهان و شیطان را از قلب او دور کردند و قلب او را تطهیر کردند ❗️آیا این عقیده با #عصمت پیامبر منافات ندارد


💠#پاسخ💠

👌جریانی است که مورد نقل اکثر علمای اهل سنت قرار گرفته است که مضمون آن چنین است .

« ابو هريره از رسول خدا پرسيد اولين چيزى كه از امر نبوت ديدى چه بود؟ رسول خدا خود را جمع و جور كرد و نشست، و فرمود: اى ابو هريره (خوب) سؤالى كردى، من در صحرا بودم در حالى كه بيست سال و چند ماه از عمرم گذشته بود، ناگهان از بالاى سرم سخنى شنيدم، به بالا نظر كردم مردى را ديدم كه از مردى ديگر مى ‏پرسيد، آيا اين همان است؟ آن گاه هر دو به طرفم آمدند، با چهره‏ هايى كه نظير آن را هرگز در خلق نديده بودم، و ارواحى كه در خلق هيچ چنين چيزهايى نديده بودم، و نيز جامه‏ هايى كه در خلق بر تن احدى نديده بودم، آن دو نفر نزديك من مى ‏آمدند، و آن قدر جلو آمدند كه هر كدام يك بازوى مرا گرفت، ولى من احساس تماس دست آنها با بازويم را نمى ‏كردم.

در اين حال يكى به ديگرى گفت بخوابانش و او بدون فشار و يا كشيدن مرا خوابانيد، پس يكى به ديگرى گفت: سينه ‏اش را بشكاف، پس آن ديگرى سينه ‏ام را گرفت آن را #شكافت، و تا آنجا كه خودم مى‏ ديدم خونى و دردى مشاهده نكردم، پس آن ديگرى به وى گفت كينه و حسد را در آور، و او چيزى بشكل لخته خون در آورده بيرون انداخت، باز آن ديگرى گفت رافت و رحمت را در جاى آن بگذار، و او چيزى به شكل نقره در همانجاى دلم گذاشت، آن گاه انگشت ابهام دست راستم را تكان داد و گفت برو به سلامت. من برگشتم در حالى كه احساس كردم كه نسبت به اطفال رقت، و نسبت به بزرگسالان رحمت داشتم »

📚الدر المنثور ج6 ص363

👌در نقل دیگری آمده است ؛

« جبرئیل قلب مرا گرفتند و علقه ای از آن خارج کرد و گفت این بهره #شیطان از تو بود »

📚صحیح مسلم ج1 ص147

📚مسند احمد ج19 ص489

در نقل های دیگری آمده است که این جریان و پاکسازی در شب #معراج هم صورت گرفت ؛

📚صحیح بخاری ج1 ص245

👌این روایات و اعتقاد به آن از نظر ما باطل و بی اساس است ، زیرا چگونه ممکن است شیطان و رذائل اخلاقی در وجود پیامبر گرامی باشد در حالی که #علی علیه السلام می فرماید ؛

«خداوند از آن زمان که رسول خدا از #شیر باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.»

📚نهج البلاغه خطبه 192

پیامبر گرامی قبل از آن که به رسالت مبعوث شوند ، نبی و برگزیده الهی بودند و امکان ندارد تحت نفوذ #شیطان قرار گرفته باشند چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛

« پیامبر اسلام اسباب نبوت را مشاهده می کرد تا آنکه جبرئیل حکم #رسالت را برای او آورد »

📚الکافی ج1 ص176

از پیامبر گرامی نیز نقل شده است که فرمود ؛

« من نبی بودم حتی آن زمانی که آدم میان #روح و جسد بود »

📚مستدرک الصحیحین ج2 ص609

📚بحار الانوار ج18 ص278

👌آیات قرآن هم تصریح دارد که شیطان را به برگزیدگان الهی راه و نفوذی نیست ؛ « تو هرگز سلطه ‏اى بر #بندگان من پيدا نخواهى كرد» ( اسراء 65)

و از زبان شیطان نقل می کند ؛

«به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان #مخلصت را گمراه خواهم كرد» (سوره ص آیه 83).

اساسا جای این سوال است که تطهیر و پاکسازی روح و جان از نفوذ شیطان و رذائل اخلاقی چه ارتباطی با قلب #مادی دارد که فرشتگان بیایند سینه پیامبر را بشکافند و قلب مادی او را شستشو و تطهیر کنند ❗️

👌مرحوم طبرسی می نویسد ؛

« آنچه در مورد شکافته شدن سینه پیامبر و شستشوی قلب ایشان آمده است قابل پذیرش نیست زیرا پیامبر طاهر و مطهر از هر بدی و عیبی بوده است ، بنابراین چگونه فرض شستشوی قلب او قابل پذیرش است »

📚به نقل از بحار الانوار ج18 ص283



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#وعده_پیامبر_به_فتوحات_خلفا

🤔#پرسش

پیامبر گرامی اسلام بارها به اصحاب خود وعده فتح ایران و روم و ... را داد اهل سنت می گویند این وعده با فتوحات خلفا #محقق شد یعنی پیامبر وعده به آمدن خلفا و فتوحات آنها داد ❗️حال شما چگونه با این فتوحات مخالفید و عمل خلفا را نکوهش میکنید


💠#پاسخ💠

👌جریان پیشگویی پیامبر گرامی در مورد نفوذ اسلام به مناطق جهان از جمله ایران و روم ، از جریانات #مشهور تاریخی است که در کتب حدیثی و تاریخی شیعه واهل سنت نقل شده است .

شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛

« هنگامى كه پيامبر خدا ( در جنگ احزاب ) خندق را مى‏ كَنْد، مسلمانان به مانعى برخوردند. پيامبر خدا، كلنگ را از دست اميرمؤمنان يا سلمان گرفت و ضربه ‏اى بر آن فرود آورد كه سه تكّه شد. در اين هنگام، پيامبر خدا فرمود: «خداوند با اين ضربه من، گنج‏هاى كسرا و #قيصر را برايم گشود».

يكى از افراد ( منافق ) به رفيقش گفت: وعده گنج‏هاى كسرا و قيصر را به ما مى ‏دهد، در حالى كه هيچ يك از ما [از بيم دشمن‏] قادر نيست براى قضاى حاجت، بيرون رود »

📚الکافی ج 8 ص 216

متقی هندی از علمای اهل سنت ، از بَراء بن عازِب نقل می کند ؛

« هنگامى كه پيامبر خدا به ما دستور حفر خندق را داد، در قسمتى از خندق به سنگ بسيار بزرگ و سختى برخورديم كه تيشه ‏ها در آن، كارگر نبود. به پيامبر خدا اطّلاع داديم و ايشان آمد. چون پيامبر سنگ را ديد، لباسش را كَنْد و كلنگ را گرفت و گفت: «به نام خدا!». آن گاه، ضربه ‏اى زد كه يكْ سومِ تخته سنگ شكست. سپس گفت: «اللَّه اكبر! كليدهاى #شام به من داده شد. به خدا سوگند كه هم‏ اينك، كاخ‏هاى سرخ آن را مى‏ بينم!».

👌سپس ضربه دوم را زد و يكْ سومِ ديگر تخته سنگ شكسته شد. آن گاه گفت: «اللَّه اكبر! كليدهاى ايران به من داده شد. به خدا سوگند كه كاخ‏هاى سفيد مدائن را مى ‏بينم!». آن گاه، ضربه سوم را فرود آورد و گفت: «به نام خدا!».
در اين هنگام، باقى‏ مانده سنگ شكست. سپس گفت: «اللَّه اكبر! كليدهاى يمن به من داده شد، به خدا سوگند، هم اينك از همين جا دروازه ‏هاى صنعا را مى‏بينم».


📚کنزالعمال ج 10 ص 443

این جریان مورد نقل دیگر #مورخان و #محدثان نیز قرار گرفته است ؛

📚تاریخ طبری ج 2 ص 235 _ فتح الباری ج 7 ص 350 _ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 179_ بحار الانوار ج 20 ص 253 _ تاریخ الخمیس ج 1 ص 482 و ...


🔰پیامبر گرامی در این نقل شریف ، سخن از رسیدن اسلام به ایران و روم و ... به میان می آورد که این مناطق روزی تحت تصرف اسلام و ایمان قرار می گیرد و خداوند این دین را تایید و#یاری می کند .

البته منظور از سخن فوق ، رسیدن و تصرف اسلام به مناطق مختلف جهان با جنگ و لشکر کشی نمی باشد ، بلکه اسلام با کارکرد فرهنگی و بهره گرفتن از معارف عالی ، به تمام جهان #نفوذ می کند و همه جا را تحت قدرت و سیطره خود قرار می گیرد چنان که خداوند می فرماید ؛

« او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر تمام اديان پيروز و #غالب گرداند، هر چند مشركان را خوشايند نباشد » ( توبه 33)

منظور از هدايت ، دلائل روشن و براهين آشكارى است كه در آئين اسلام وجود دارد و منظور از دين حق همين آئينى است كه اصولش حق و فروعش نيز حق و بالآخره تاريخ و مدارك و اسناد و نتيجه و برداشت آن نيز حق است و بدون شك آئينى كه هم محتواى آن حق باشد و هم دلائل و مدارك و تاريخ آن روشن، بايد سرانجام بر همه #آئينها پيروز گردد.

با گذشت زمان، و پيشرفت علم و دانش، و سهولت ارتباطات، واقعيتها چهره خود را از پشت پرده ‏هاى تبليغات #مسموم به در خواهد آورد و موانعى را كه مخالفان حق بر سر راه آن قرار مى‏ دهند در هم كوبيده خواهد شد، و به اين ترتيب آئين حق همه جا را فرا خواهد گرفت هر چند دشمنان حق نخواهند و از هيچگونه كار شكنى مضايقه نكنند، زيرا حركت آنها #حركتى است بر خلاف مسير تاريخ و بر ضد سنن آفرينش .

📚تفسیر نمونه ج 7 ص 370

👌بنابراین وعده پیامبر به فتح روم و ایران و ... برگرفته از همان وعده خداوند به فراگیری اسلام در تمام جهان با #منطق و استدلال است ، و به هیچ عنوان این پیشگویی ، بر فتوحات ننگین خلفا که زنده کننده یاد چنگیزها و خونریزان تاریخ است ، منطبق نمی شود به گونه ای که اهل بیت علیهم السلام شدیدترین مخالفتها را با آن #فتوحات داشتند که جهت آگاهی پاسخ های گذشته ما را در این رابطه مطالعه فرمایید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7250

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3773

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3347

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/624





#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA

#ایتا

http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185

#در_سروش

https://sapp.ir/poorseman
🔸#ادامه 👇

👌مبناى تفكر احسايى و روش اصلى او در بيان عقايد، اين است كه تنها راه كشف معارف، توسل به معصومان و مراجعه به آثار آنان است و آدمى به استقلال قادر به درك هيچ‌يك از علوم نيست.به‌طور كلى احسايى برخلاف #فلاسفه شيعى، كه پايبند به موازين عقلى و فلسفى و توجه به روايات اهل‌بيت - عليهم السلام - همراه با تأمل و تلاش براى دست‌يابى به مفهوم روايات از منظر عقل بوده‌اند، از منظر نقل به عقل نگاه مى‌كند و تا آنجا كه مى‌تواند عقل را در استخدام نقل درآورده است. به عبارت ديگر در انديشۀ احسايى عقل به صورت مستقل قادر به درك حقايق نيست؛ بلكه تنها با استمداد از انوار اهل‌بيت و مدد رساندن به حقايق و علوم، حتى در مسائلى چون #صنايع و زراعت، دست مى‌يابد .احسايى معصومان - عليهم السلام - را واسطۀ فيض خدا مى‌داند به اين معنا كه پس از آنكه خداوند معصومان را خلق كرد، آنان به اذن و مشيت الهى موجودات ديگر را آفريدند.

📚آشنایی با فرق تشیع ، فرمانیان ، ص 178

👌شيخيه مخالفان شيعى خود را بالا سريه گويند؛ يعنى آنان بالاى سر امام نماز مى خوانند و شيخيه اين عمل را جايز نمى داند. شيخيه اصول دين را در چهار اصل خلاصه مى كند: 1- توحيد.2- نبوت . 3- امامت . 4- ركن رابع .

(ركن رابع ) دين همان (شيعه كامل ) است كه مبلغ و ناطق اول باشد و احكام را بدون واسطه از (امام ) مى گيرد و به ديگران مى رساند . (عدل ) جزء صفات ذات و در (توحيد) است . پس اعتقاد به (توحيد)، عدل را نيز شامل مى شود. معاد نيز از همين قبيل است . برخى از فرق #شيخيه به ركن رابع اعتقاد ندارند. گويند اين (ركن رابع ) ساخته محمد كريم خان كرمانى است . شيخيه (معاد) را قبول ندارد. شيخيه آدمى را در دو جسم مى داند: جسم حقيقى و جسم مثالى .
زندگى دنيوى در جسم مثالى است . ثواب و عقاب نيز متوجه همين جسم مثالى مى باشد. آنان معراج جسمانى پيامبر اسلام را قبول ندارند و معتقدند كه معراج رسول خدا روحانى بوده است .

مشرب شيخيه ، مشرب اخباريگرى است و لذا با هر گونه اجتهاد و استنباط مخالف اند. آنان به اخبار آحاد و ضعيف و ظواهر كتاب بسنده مى كنند. علماء اماميه از همان آغاز به تكفير سران شيخيه پرداختند. اين تكفير از دو سو متوجه شيخيه بود: يكى اختلاف در اصول عقيدتى و ديگرى مشرب اخباريگرى . علت سياسى - اقتصادى ديگرى وجود داشت و آن #نفوذ غير قابل تصور شيخيه در دستگاه سلطنت ايران و گرايش سلاطين قاجاريه به مسلك شيخيه بود و ضربه اقتصادى حاصله از اين نفوذ به علماء اماميه .

👌تعاليم شيخ احمد احسائى بر ركن رابع نيز متمركز بود. اين ركع رابع بايد يكى از برجستگان شيعه اماميه باشد كه واسطه بين امام غايب و مردم است . شيخ احمد در ميان پيروانش ركن رابع بود. اين مقام پس از او به سيد كاظم رشتى رسيد.
شيخ احمد احسائى در تاويل آيات و روايات يد طولانى داشت . وارثان او نيز شيوه تاويل و مهارت استاد و مرشدان را ادامه دادند: هر چيزى دو جنبه دارد؛ ظاهر و باطن . مانند تاويل پل #صراط كه در ظاهر يعنى پل جسمانى ولى در باطن يعنى ولايت .

🔸در تاويل آيات و روايات معاد آمده است كه : حقيقت انسان همان روح است . معاد روحانى خواهد بود. روح نوعى جسم لطيف است (: هور قليائى ). اين جسد، جاويدان و فناناپذير است . اين جسد مركب از روح است . در قبر مرده باقى است . روح در قيامت با همين هور #قليائى باز خواهد گشت و حساب پس خواهد داد و داخل بهشت يا دوزخ خواهد بود.

برخى معتقدند كه اين اصطلاح (: هور قليائى ) از مذهب صابئى گرفته شده است و علت آن را آميزش شيخ احمد احسائى با صبائيان عراق مى دانند. در رابطه با اصل عدل وى نيز معتقد بود كه عدالت جزء صفات بارى تعالى است و لذا اصل مستقلى نيست . زيرا اگر عدل را از صفات ذات جدا بدانيم و اصل قرار دهيم ، بايد ديگر صفات ذات را جدا كرده و اصل نمائيم .

🔸#ادامه 👇