پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
👌پاسخ این شبهه معاند را در زیر بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7991
👌پاسخ این شبهه معاند را نیز در زیر بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9097
#برداشتن_ابرو_نزد_اهل_سنت

🤔#پرسش

آیا حقیقت دارد که اهل سنت معتقدند زنان نباید ابروهای خود را باریک کنند و بردارند ❗️براستی چنین فتاوی در #کتب آنها آمده یا آنچه شنیده شده شایعه است ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌علمای معاصر اهل سنت معتقدند که اصلاح و باریک کردن ابرو برای بانوان جایز نیست زیرا این عمل نوعی تصرف در #خلقت خداوند است که بر اساس آیه قرآن حرام است .

چنین فتوا میدهند ؛

« کندن موهای صورت و #باریک نمودن ابرو و چیدن آن را علماء حرام قرار داده اند زیرا این نوع تغییری است در خلقت خداوند و به نص قرآن حرام است »

📚محمود الفتاوی ، فتاوای دار العلوم زاهدان ، زیر نظر مولوی عبدالحمید ،ج 4 ص 209

اینان با استدلال به آیه 134 سوره نساء انجام اموری از قبیل اصلاح کردن و برداشتن ابرو و ... را حرام می دانند .

🔸در آیه مذکور خداوند از زبان شیطان نقل می کند که پس از رانده شدن از درگاه الهی می گفت ؛

« لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّه‏ » « ( بندگانت )را امر می کنم تا #آفرینش خدا را تغییر دهند »

👌استدلال می کنند که تغییر در آفرینش اولیه الهی و انجام جراحی های زیبایی و مثلا باریک کردن ابرو و ... از وسوسه ها و نفوذات شیطان محسوب می شود و تغییر خلقت خداوند بوده و حرام است .


اما ما می گوییم در اين صورت از خيلى از كارها بايد #جلوگيرى كنيد مانند جرّاحى براى جداسازى انگشت ششم و يا جدا كردن دوقلوهاى به هم چسبيده و يا تركيب انواع گياهان با هم و توليد گياهان جديد یا حتی کوتاه کردن موهای بدن ، کشیدن دندان و ... كه اينها همه تصرّف در #خلق اللَّه است و بايد بگوئيد همه حرام است، در حالى كه هيچ كدام حرام نيست.

👌آیه مذکور اشاره به آن دارد كه خداوند در نهاد اولى انسان توحيد و يكتاپرستى و هر گونه #صفت و خوى پسنديده ‏اى را قرار داده است ولى وسوسه‏ هاى شيطانى و هوى و هوسها، انسان را از اين مسير صحيح منحرف ميسازد و به بيراهه‏ ها مى ‏كشاند و خلقت اولیه انسانی را تغییر می دهد ، شاهد اين سخن آيه 30 سوره روم است.

«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ‏ « روى خود را متوجه آئين خالص توحيد كن همان سرشتى كه خداوند از آغاز، مردم را بر آن قرار داده و اين آفرينشى است كه نبايد تبديل گردد اين است دين صاف و مستقيم »

👌از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نيز نقل شده كه منظور از آن تغيير #فطرت توحيد و فرمان خدا است .

📚تفسیر تبیان ج3 ص334

👌بنابراین آیه فوق اشاره به فطرت اللَّه است، يعنى من اينها را وسوسه مى‏ كنم تا فطرت اللَّه را تبديل به كفر كنم‏ ، . پس آيه مربوط به توحيد و شرك است و ربطى به جرّاحى و #شبيه‏ سازى و ( اصلاح ابرو و صورت و...) ندارد.

📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ج2 ص133


اساسا اصلاح و باریک کردن ابرو برای بانوان از جمله اموری است که به عنوان زینت و زیبایی زن شمرده می شود که در روایات متعددی توصیه شده است که زنان باید خود را برای همسران خود زینت و #زیبا کنند .

📚وسائل الشیعه ج 20 ص 246 باب 141

👌این گونه فتاوی از کسانی صادر می شود که نزد اهل سنت جایگاه دارند که به خاطر انحراف از مکتب اهل بیت علیهم السلام چنین فتواهایی را صادر می کنند ، عوام و خواص اهل سنت باید با تدبر در این فتاوی متوجه طریقه غیر صحیح علمایشان شوند و سعی کنند مسیر خود را به جانب اهل بیت علیهم السلام تغییر دهند .




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#زیارت_عاشوراء_کلام_معصوم_حدیث_قدسی

🤔#پرسش

زيارت عاشورا؛ کلام امام يا شيعه ‌اي پيرو؟

❗️درباره‌ ي زيارت عاشورا ادّعا مي‌شود که آن، سخن امام باقر و يا بنا به نقلي سخن امام صادق است و حتّي آن را حديث #قدسي دانسته و به رسول ‌الله و خدا مي‌رسانند برخلاف اين تصوّر رايج، خودِ متن زيارت عاشورا، بي‌نياز از بررسي سندي و اعتباري، در موارد بسياري، از دور داد مي‌زند که نمي‌تواند سخن امام و يا حديث قدسي باشد بلکه به‌ روشني دلالت بر نطق يک پيرو و شيعه دارد
تأکيد مي‌کنم: اين زيارت با وجود شهرت بسيار، زمزمه‌ ي يک «پيرو» و يک شيعه است و نه زيارتِ يک امام نسبت به امام قبلي، بخش‌هايي از اين زيارت که واقعيت يادشده (آمال و زمزمه‌ هاي يک شيعه) را نشان مي‌دهد
و گوياي تفاوت صاحب متن با امامِ شيعيان است که صاحب متن، خود را متفاوت از اهل‌ بيت مي‌داند.

از جمله:
1- صاحبِ اين زيارت، انگار که خود #جزو اهل ‌بيت نيست:
چناکه مي گويد:
فَأَسْالُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَ مَقَامَكَ وَ أَكْرَمَنِي بِكَ، أَنْ‏ يَرْزُقَنِي‏ طَلَبَ‏ ثَارِكَ‏ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
ترجمه:
از آن خدايى كه گرامى داشت‏ #مقام تو را و گرامى داشت مرا به خاطر تو
از او درخواست مي کم كه روزيم گرداند خونخواهى تو را در ركاب آن امام منصور (يارى‏ شده) از خاندان‏ محمّد- كه درود خدا بر او و خاندان پاكش باد-
يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي‏ أَتَقَرَّبُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَيْكَ بِمُوَالاتِكَ
ترجمه:
اي ابا عبداللّه من بواسطه تو تقرّب مي جويم به درگاه (پيشگاه) خدا و به درگاه‏ رسولش و اميرمؤمنان و فاطمه و حسن و به درگاه شما بوسيله دوست داشتن و محبتم به شما

اين بند به‌ روشني گواهِ #صدور از سوي يک پيرو است و نه امام.
اللَّهُمَ‏ اجْعَلْ‏ مَحْيَايَ‏ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
خداوندا زيستن من را همچون زيستن محمّد و آل محمّد و مردنم را مانند مردن محمّد و آل محمّد قرار بده ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌زیارت عاشوراء به چند طریق از امام باقر و امام صادق علیه السلام با اسناد #معتبر رسیده است و تشکیک در صحت سند آن به معصوم علیه السلام به هیچ عنوان روا نیست ؛

📚کامل الزیارات ص176 _ مصباح المتهجد ج2 ص773 _ المزار الکبیر ص480 _ المصباح کفعمی ص482 _ بحار الانوار ج98 ص291 _ زاد المعاد ص234

🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
🔸#ادامه 👇

👌طبق برخی سند ها این زیارت پر محتوا حدیث #قدسی محسوب می شود که از جانب خداوند به ما رسیده است .

صفوان می گوید ، امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اين زيارت را به ياد بسپار و آن را بخوان و با آن، [امام حسين عليه السلام را] زيارت كن كه من از جانب خداى متعال، ضامن هستم كه هر كس با اين زيارت‏نامه، زيارت كند و اين دعا را بخواند، از نزديك يا دور، زيارتش پذيرفته مى‏ گردد، كوشش وى سپاس‏گزارى مى‏ شود، #سلامش در پسِ پرده نمى ‏ماند و مى ‏رسد، و حاجتش هر چه باشد، از سوى خدا بر آورده مى‏ شود و نااميد، باز نمى‏ گردد.

🔸اى صفوان! اين زيارت را با همين ضمانت از پدرم يافتم و پدرم از پدرش على بن الحسين عليه السلام با همين ضمانت از حسين عليه السلام، و حسين عليه السلام با همين ضمانت از برادرش حسن عليه السلام، و حسن عليه السلام با همين ضمانت از پدرش امير مؤمنان عليه السلام، و امير مؤمنان با همين ضمانت از پيامبر خدا ، و پيامبر خدا با همين #ضمانت از جبرئيل عليه السلام، و جبرئيل با همين ضمانت از خداى.

👌بى ترديد، خداوند، به خود اين گونه سوگند ياد كرده است:" هر كس حسين را
از نزديك يا دور، با اين زيارت‏نامه زيارت كند و اين دعا را بخواند، زيارتش را مى ‏پذيرم و او را شفيعِ درخواستش مى‏ كنم تا به هر كجا كه برسد، و خواسته‏ اش را به او عطا مى ‏كنم و از نزد من، ناكام باز نمى‏ گردد؛ بلكه او را شادمان و با روشنىِ چشمش به رواشدن حاجتش و #دستيابى به بهشت و آزادى، از آتش، باز مى‏ گردانم و شفاعت او را در باره هر كس، جز دشمن اهل بيت، مى‏ پذيرم".
خداى متعال، بر اين مطلب در برابر خود، سوگند ياد كرده و ما را گواه گرفته است بر آنچه فرشتگان ملكوتش بر آن گواه بودند ... سپس صفوان گفت: امام صادق عليه السلام به من فرمود: «اى صفوان! هنگامى كه نيازى به خدا پيدا مى ‏كنى، در هر جا كه هستى، اين زيارت را بخوان و اين دعا را بكن و حاجتت را از خدايت بخواه كه از سوى خدا، بر آورده مى‏ شود، و خدا به خاطر لطف و عنايتى كه نسبت به پيامبرش دارد، با وى خُلف وعده نمى‏ كند؛ و البته ستايش، ويژه خداست».

📚مصباح المتهجّد ص 773 _ 782، مصباح الزائر: ص 268 _ 277، المصباح للكفعمي ص 640، البلد الأمين: ص 269، المزار للشهيد الأوّل: ص 178 _ بحار الأنوار: ج 101 ص 293 ح 2 وص 296 ح 3.

عَلقَمة بن محمّد حَضرَمى می گوید به امام باقر عليه السلام گفتم دعايى به من آموزش بده كه در روز عاشورا، #هنگامى كه خواستم او را از نزديك زيارت كنم، آن را بخوانم و دعايى هم براى هنگامى كه او را از نزديك، زيارت نمى‏ كنم؛ بلكه از دور و از خانه ‏ام سلامى به او مى ‏دهم... امام علیه السلام زیارت عاشوراء را به او آموزش داد ...»

📚همان منابع

👌چنان که در نقل های بالا آمد ، این زیارت #شریف از جانب خداوند و توسط اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است تا شیعیان با آن امامشان را زیارت کنند . بنابراین مخاطب این زیارت شریف عموم شیعیان هستند و زیارت برای آنها ایراد شده است نه برای امامان علیهم السلام تا اشکالات آمده در پرسش مطرح شود ، چنان که در مورد سوره #حمد گفتیم که اين سوره كلام خداى سبحان است، اما به نيابت از طرف بنده ‏اش، و زبان حال بنده ‏اش در مقام عبادت، و اظهار عبوديت است، كه چگونه خدا را ثناء گويد، و چگونه اظهار بندگى كند ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/8503

👌و چنان که در گذشته بیان شده است که زیارات و ادعیه ای چون زیارت آل یاسین ، دعای ندبه و ... از جانب امامان #معصوم علیهم السلام برای شیعیان صادر شده است و مخاطب آن عموم شیعیان هستند که اگر به این نکته توجه نشود ، اشکالات فوق در #رابطه با آنها هم مطرح می شود ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4558
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6511




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#مختار_مذهب_کیسانیه

🤔#پرسش

آیا حقیقت دارد که مختار ثقفی #قائل به امامت محمد حنفیه بوده است و موسس فرقه کیسانیه در امامت محمد حنفیه تلقی می شده است ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌یکی از نسبت های خلافی که به «#مختار» زده اند، این است که می‌گویند
او بنیانگذار مسلک #کیسانیه است. «مختار» که در سال ۶۶ در کوفه قیام کرد، پیرو «محمد بن حنفیه» بود و مردم را به امامت «محمد حنفیه» فرا خواند و ادعا کرد که از ناحیه او نمایندگی دارد و به امامت او از مردم بیعت گرفت. «ابن حنفیه» را به لقب «مهدی» خوانده پس از آن، نام «ابن حنفیه» با فرقه «کیسانیه» پیوند خورد.


بررسی دقیق #منابع تاریخی نشان می‌دهد که این نسبت‌ها هیچ کدام درست نبوده است. نه مختار مردم را به امامت «محمد حنفیه» فرا می‌خواند و نه به امامت او از کسی بیعت می‌گرفت و نه بنیان گذار مسلک کیسانیه بوده است، تنها چیزی که در این مورد به چشم می‌خورد، این است که از «محمد حنفیه» خواست تا او را تأیید کرده و مورد حمایت خود قرار دهد. «محمد حنفیه» هم به درخواست او پاسخ مثبت داد و از آن پس مختار گفت از طرف «محمد حنفیه» به این قیام مأموریت دارد و پیداست که این #موضوع هیچ گونه دلیلی بر امامت او نیست.

🔸مرحوم مجلسی از ابن نما نقل می‌کند که انقلابیون کوفه به نزد «محمد بن حنفیه» آمدند و گفتند: مختار قیام کرده و ما را نیز فراخوانده است ما نمی دانیم مورد تأیید اهل بیت علیه السّلام هست یا نه؟ «محمد بن حنفیه» گفت ؛
اما خونخواهی خانواده ما را اگر می‌خواهید #برخیزید به نزد امامم و امامتان امام سجاد علیه السّلام برویم. وقتی وارد بر امام علیه السّلام شدند «محمد بن حنفیه» خبری را که برای آن آمده بودند، به امام سجادعلیه السّلام عرض کرد. امام علیه السّلام فرمودند: ای عمو! اگر غلام سیاه پوستی، به خونخواهی ما، مردم را دعوت به قیام کند، بر همه مردم واجب است که او را یاری دهند و من تو را در این کار نماینده خود قرار دادم. هر کاری صلاح می‌دانی انجام بده. پس آن‌ها خارج شدند در حالی که سخنان امام علیه السّلام را شنیده بودند و این چنین می‌گفتند: امام سجاد علیه السّلام و محمد بن حنفیه به ما اجازه قیام داده اند.

📚بحار الانوار، مجلسی، ج 45، ص 365 به نقل از ذوب النضار، ابن نما.

👌در آن زمان امام سجادعلیه السّلام در #شرایطی بود که نمی توانست نهضت شیعیان را مستقیماً مورد تأیید قرار دهد؛ زیرا در آن صورت از خطرهای احتمالی دشمنان در امان نبود. «محمد بن حنفیه» که پسر بزرگ امیرمؤمنان علی علیه السّلام در آن زمان بود و موقعیت مذهبی و سیاسی خاصی داشت - برای این که امام سجاد علیه السّلام را از خطر دور نگه دارد، رهبر نهضت شیعیان
عراق را مورد تأیید قرار داد. از این رو «مختار» خود را وابسته به «محمد حنفیه» قلمداد کرد و این طور وانمود کرد که از او برای #انتقام از قاتلان حادثه کربلا آمده است ولی هرگز او را امام نمی دانست و امامت او را ترویج نمی کرد و «محمد بن حنفیه» نیز چنین ادعایی نداشت.

🔸ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
🔸#ادامه 👇

👌مختار در مسجد به منبر رفت و حمد خدای گفت و ثنای وی کرد و گفت:
حمد خدائی را که به دوست خویش نوید پیروزی داد و به دشمن خویش وعده خذلان و خسارت. تا پایان روزگار جریان این چنین است وعده ای انجام شدنی و حکمی حتمی است، و هر که دروغ گفت، #نومید شد. ای مردم پرچمی برای ما افراشته شده و هدفی برای ما معین گشته است و ما را گفته اند پرچم را برافرازید و آن را زمین نگذارید و به سوی آن هدف بشتابید و از آن نگذرید. ما ندای دعوت کننده را شنیدیم و گفتار گوینده را گوش کردیم و چه اندازه زن و مرد از خبر مرگ و کشتن من گوش‌ها را پر کردند دور باد آن که طغیان کند و بر ستیزه برخیزد و خلاف فرمان کند و دروغ گوید و روی بگرداند. ای #مردم: در آیید و بیعت هدایت کنید که قسم به خدایی که آسمان را مانند سقف بلند برافراشت و زمین را دره‌ها و راه‌ها ساخت، پس از بیعت علی بن ابیطالب و خاندان وی، بیعتی هدایت آمیزتر و صواب تر از این بیعت نکرده اند». آنگاه مختار از منبر پایین آمد و بر روی سکو نشست. بزرگان قوم نیز آمدند دست پیش آوردند و مردم پیش رفتند و با وی بیعت کردند و او گفت: « با من بر اساس کتاب خدای و سنت پیامبر و خونخواهی اهل بیت علیه السّلام و نبرد منحرفان و دفاع از #ضعیفان و نبرد کسی که با ما صلح کند، بیعت می‌کنید، بیعت شما را فسخ نمی کنیم و فسخ آن را از شما نمی خواهیم». و هر کس قبول می‌کرد با او بیعت می‌نمود.

📚بحار الانوار ج 45 ص 369

👌همان طور که مورخان نوشته اند، بیعتی که «مختار» از مردم گرفت، بر اساس پیروی از قرآن و سنت پیامبر و برای انتقام خون #شهدای کربلا و دفاع از ستمدیدگان استوار بود.

چنا نکه ملاحظه می‌کنید، در این بیعت هیچ گونه مسأله خلافت و امامت کسی مطرح نشده است، نه خلافت و امامت «محمد حنفیه» و نه کس دیگری بلکه از مفاد اساس پیداست که هدف او تنها انتقام خون شهدای کربلا بوده است و از سوی دیگر طبق #منابع شیعه، «محمد بن حنفیه» از اصول اعتقادی شیعه انحراف نداشت و خود به امامت «علی بن الحسین علیه السّلام» قائل بود ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7469

👌بنابراین «مختار» مردم را به امامت و اطاعت «محمد حنفیه» دعوت نمی کرد؛ زیرا آن‌ها مسأله انتقام و دفاع از حق مظلومان را عنوان نمودند و می‌خواستند در این باره نظر او را بدانند. هم چنین #طبق خبر «ابن نما» وقتی که «محمد حنفیه» به هیأت اعزامی فرمود: برخیزید با هم خدمت اماممان، امام «زین العابدین علیه السّلام» برویم، آن‌ها با خوشحالی پذیرفتند و اگر آن‌ها «محمد» را امام خود می‌دانستند، حتماً اعتراض می‌کردند و اگر «مختار» آن‌ها را به امامت «محمد حنفیه» فرا می‌خواند، آن‌ها هنگامی که به کوفه برمی گشتند، بدون تردید مختار را سرزنش می‌کردند که چرا ما را به امامت محمد فرا می‌خوانی در حالی که او خود حضرت سجاد علیه السّلام را امام می‌داند ولی در #تاریخ چنین چیزی نیست.

👌همچنین مختار چنان که بعضی ادعا کرده اند مؤسس مذهب کیسانیه نبوده است و این ادعا کاملاً باطل است؛ زیرا «محمد بن حنفیه» ادعای امامت نکرده تا «مختار» مردم را به امامت او دعوت کند و می‌دانیم «مختار» وقتی به قتل رسید که محمد بن حنفیه در قید حیات بود و مذهب #کیسانیه هم بعد از درگذشت «محمد حنفیه» به وجود آمده است.

📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج 18، ص 116.

پیداست که این تهمت را برای بد نام و بی اعتبار نمودن مختار پس از مرگش به او زده اند و در حال حیات او از این مذهب #خبری نبوده است.

👌اساسا برخی با بررسی های مفصلی که انجام داده اند معتقدند که مذهب کیسانیه از جانب دشمنان شیعه و محمد حنفیه با هدف تشویش اذهان شیعه و بدنام کردن مختار ثقفی ایجاد شده است در حالی که نه محمد حنفیه ادعای امامت داشت و نه #مختار دعوت به امامت او می کرد .

📚الملل و النحل ، سبحانی ، ج 7 ص 40



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه معاندان را در دو نمایه زیر ببینید ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/8875
🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/5369
👌پاسخ این شبهه معاندان را در زیر بخوانید که در گذشته ذیل یک شبهه طولانی به آن پرداخته ایم ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/3076
#دست_بستن_در_نماز_بدعت_خلیفه_دوم

🤔#پرسش

اهل سنت چرا دست بسته نماز میخونن؟ این کار از زمان چه خلیفه ای باب شد و دلیلش چه بود ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌گرفتن دست چپ با دست راست، چيزى است كه استحباب آن ميان فقهاى اهل سنت مشهور است.

حنفیه و شافعیه و حنابله بستن دست ها را در نماز مستحب و مالکیه باز بودن دست ها را مستحب می دانند


📚الفقه علی المذاهب الخمسه ص 110

با آنكه غير از مالكيه، مذاهب ديگر خيلى بالا و پايين رفته‏ اند، ولى هيچ دليلى قانع كننده بر جواز آن در نماز ندارند، تا چه رسد به اينكه #مستحب باشد. بلكه مى ‏توان گفت دليل بر خلاف آنان است و رواياتى كه چگونگى نماز پيامبر را تبيين مى‏ كند چه از شيعه چه از اهل سنت، از اين نكته خالى است و ممكن نيست پيامبر خدا در طول زندگى يا اغلب دوران عمر، انجام اين مستحب را ترك كرده باشد .

🔸« حافظ ابوعبداللَّه نقل كرده كه ابوحميد ساعدى گفت: آيا شما را از كيفيت نماز پيامبر آگاه كنم؟ گفتند: براى چه؟ تو كه بيش از ما و پيش از ما از آن حضرت تبعيت و همراهى نداشته ‏اى؟! گفت: آرى. گفتند: پس بيان كن. گفت:
وقتى رسول خدا به نماز مى ‏ايستاد، #دست‏ها را تا برابر دوش خود بالا مى‏ آورد، سپس تكبير مى‏ گفت تا همه اعضايش قرار و آرام مى ‏گرفت، قرائت حمد مى‏كرد. تكبير مى‏ گفت و دست‏ها را تا برابر دوش‏ها بالا مى‏ آورد، سپس به ركوع مى ‏رفت، كف دست‏ها را بر زانوها مى‏ گذاشت و سرش را متعادل نگه مى ‏داشت، سر بلند مى‏كرد و مى‏ گفت: سَمِعَ اللَّه لِمَن حَمِده، دست‏ها را تا محاذى دوش‏ها بالا مى‏آورد و كاملًا مى‏ايستاد. اللَّه اكبر مى‏گفت و به سجود مى‏رفت، دست‏ها را از پهلوهايش فاصله مى‏داد، سر از سجده بلند مى‏كرد، متمايل به روى پاى چپ مى‏نشست و هنگام سجود انگشتان پاها را از هم باز مى‏كرد، دوباره به سجده مى‏رفت و از سجده بر مى‏خاست و اللَّه اكبر مى‏گفت، باز هم #متمايل به روى پاى چپ قرار مى‏گرفت، ركعت ديگر هم همين گونه عمل مى‏كرد. پس از دو ركعت، تكبير مى‏گفت و دست‏ها را تا برابر دوش‏ها بالا مى‏آورد مثل آنگونه كه در آغاز نماز داشت، بقيه نماز را نيز همين گونه انجام مى‏داد، در سجده آخر كه سلام در آن است، پاى چپ را عقب مى‏كشيد و خميده به روى پاى چپ مى‏نشست. همه گفتند: راست مى‏گويد، پيامبر خدا اينگونه نماز مى‏ خواند.

📚سنن بيهقى: ج 2، ص 72، 73، 101، 102؛ سنن ابى‏ داود: ج 1، ص 194؛ سنن ترمذى: ج 2، ص 98؛ مسند احمد: ج 5، ص 424

بزرگان صحابه كه ابوحميد را تصديق كردند، نشانه قوت حديث و ترجيح آن بر دليل‏هاى ديگر است. ابوحمید واجبات و مستحبات و #سنن را ذكر كرده و سخنى از دست روى دست گذاشتن نگفته است و به او اعتراض هم نكرده ‏اند، در حالى كه مايل بوده‏ اند خلاف آن را بيان كنند چون در اول كار، قبول نداشتند كه او نسبت به كيفيت نماز پيامبر از آنان داناتر باشد، بلكه گفتند: راست مى‏ گويى پيامبر چنين نماز مى ‏خواند، و خيلى بعيد است كه آنان با آنكه زياد بودند و در مقام بحث بودند فراموش كرده باشند.

🔸در روایات ما از این عمل به عنوان یکی از اعمال #مجوسیان یاد شده است .

امام باقر علیه السلام فرمود ؛

«دست هایت را در نماز نبند زیرا این عمل مجوسیان است»

📚الکافی ج3 ص299

🔶حضرت علی علیه السلام فرمود:

«مسلمان دست هایش را در نماز نمی بندد و خودش را به اهل کفر شبیه نمی سازد»

📚وسائل الشیعه ج7 ص267

👌کسی که این بدعت را وارد اسلام کرد خلیفه دوم بود ، زمانی که ایران را فتح کرد دید که #مجوسیان با بستن دستها به سینه حکام خود را احترام می کنند ، او هم گفت که از این پس ما هم باید با این عمل خدا را عبادت و احترام کنیم ، لذا تکتف و دست بستن را در نماز وارد کرد .

🔸صاحب جواهر نقل می کند ؛

« حکایت شده است که زمانی که اسرای ایرانی را به نزد خلیفه دوم بردند ، آنان به نشانه احترام دستان خود را به سینه بستند ، عمر از حکمت این کار سوال کرد ، آنان گفتند ما این عمل را به عنوان خضوع و #تواضع در برابر پادشاهان خود انجام می دهیم ، عمر هم گفت چه کار خوبی است ما هم از این پس در برابر خداوند در نماز چنین می کنیم »

📚جواهر الکلام ج 11 ص 19

👌روشن شد که عمل تکتف و دست بستن در نماز #بدعت خلیفه دوم بوده و از سنت های پیامبر محسوب نمی شود و چه زیبا نقل کرده اند علمای اهل سنت از پیامبر گرامی که فرمود ؛

« بدترین امور ، امور نو و تازه و بدعت است ( که در دین وارد شود ) و هر بدعتی ضلالت است و هر #ضلالتی هم در آتش است »

📚سنن نسائی ج 3 ص 450




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه کانال معاند را در زیر بخوانید ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/9020
#دفاع_از_مختار_ثقفی_رضی_الله_عنه

🤔#پرسش

چگونه می گویید مختار شخصیت موجهی بوده است در حالی که روایات متعددی در #مذمت او وارد شده است ❗️کانال ملحد با آوردن آن روایت به مطالب شما پاسخ داده است ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌این که مختار و قیام او مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، جای انکار و تردید در آن نیست و روایات فراوانی بر این مطلب گواهی می دهد .

🔸امام علی علیه السّلام فرمود ؛

«به زودی فرزندم حسین علیه السّلام کشته خواهد شد، اما اندکی پس از آن جوانی از قبیله «ثقیف» به پا می‌خیزد و انتقام او را از این #ستمکاران می‌گیرد و سیصد و هشتاد هزار نفر از آنان را می‌کشد. »

📚حدیقه الشیعه ص 504

🔸امام حسین علیه السّلام در #خطبه ای برای لشکر کوفه و شام فرمود ؛

«خداوند، بر اینان آن جوان ثقفی را مسلط گرداند تا ننگ مرگ و ذلت را در کام شان فرو ریزد و از قاتلان ما کسی را نبخشد و به جای هر کشته ای از ما بکشد و در برابر هر ضربتی که به ما وارد نموده اند، ضربتی وارد نماید و انتقام مرا و اصحاب و خاندان و پیروانم را از اینان بگیرد. »

📚بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰ و ۳۸۶.


«هنگامی که سر بریدة «عبیدالله بن زیاد» و «عمربن سعد» را خدمت امام زین العابدین علیه السّلام آوردند فوراً به سجده افتاد و گفت حمد و سپاس خدای را که انتقام خون، را از دشمنانم گرفت و خداوند به #مختار جزای خیر دهد. »

📚معجم الرجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹ قاموس الرجال، ج۸، ص۴۴۵. اختیار معرفة الرجال، طوسی، جزء ثانی، ص۱۲۷.

👌عمر بن علی علیه السّلام می‌گوید ؛

«مختار بیست هزار دینار #خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و حضرت آن را پذیرفت و با آن خانه عقیل و سایر بنی هاشم را تعمیر کرد...»

📚مروج الذهب ج 3 ص 83

امام باقرعلیه السّلام فرمود ؛

«از مختار بدگویی نکنید زیرا او انتقام ما را از قاتلان ما گرفت و آنان را کیفر رسانیده و بیوه‌های ما را شوهر داد و در زمان #تنگدستی به ما کمک کرد. »

📚اختیار معرفة الرجال، طوسی، ص۱۲۵، تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص۲۰۳.

👌عبدالله بن شریک می‌گوید: روز عید قربان خدمت امام محمد باقرعلیه السّلام رسیدم. حضرت به چیزی تکیه داده بود و پیشکار خود را پیش سلمانی فرستاده بود. من روبروی آن حضرت نشستم، ناگهان پیرمردی که اهل #کوفه بود، وارد شد و خواست دست آن حضرت را ببوسد، امام دست خود را کشید و نگذاشت بوسه زند. سپس فرمود: تو کیستی؟ گفت: من پسر «مختار ثقفی» هستم و «ابومحمد حکم» نام دارم.امام همین که او را شناخت یک مرتبه دست او را گرفت و به سوی خود کشید و نزدیک خود آورد؛ به گونه ای که گویا می‌خواست او را در آغوش بگیرد و پهلوی خود نشاند، با اینکه قبلاً حاضر نشده بود که او دست مبارکش را بوسه زند. پسر مختار چون این لطف و محبت را از آن حضرت به خاطر نام پدرش احساس کرد، گفت: مردم دربارۀ پدر من سخنها می‌گویند و نسبت‌هایی به او می‌دهند ولی به خدا حرف حق همان است که شما بفرمایید.

🔸امام فرمود: مردم چه می‌گویند؟
گفت: می‌گویند، او دروغگو بوده است ولی شما هرچه بفرمائید، قبول می‌کنم.
حضرت فرمود: «سبحان الله! پدرم به من فرمود: به خدا قسم که مهریه مادرم را از اموالی که مختار فرستاده بود، پرداخته است مگر نه این است که خانه‌های ما را بنا کرد و قاتلان ما را کشت و انتقام ما را از دشمنان ما گرفت، خدا او را رحمت کند».

« به خدا قسم از پدرم شنیدم که فرمود: مختار #پیوسته شبها پیش «فاطمه بنت علی علیه السّلام می‌رفت و برای آن حضرت خدمت میکرد و از فاطمه حدیث یاد می‌گرفت، خدا رحمت کند پدر تو را حق ما را از همه کس گرفت و انتقام ما را از دشمنان ما کشید و قاتلان ما را از دم تیغ گذراند.»

📚 رجال کشی، ص۶، ۱۱؛ قاموس الرجال، ج۸، ص۵، ۴۴۴، معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۰۹؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، جزء ثانی، ص۶، ۱۲۵.

«امام صادق علیه السّلام فرمود: پس از شهادت حضرت حسین علیه السّلام زنان بنی هاشم نه شانه به سر زدند و نه خضاب کردند تا اینکه مختار سرهای قاتلان امام #حسین علیه السّلام را برای ما فرستاد».

📚 رجال کشی ص 116_ بحار الانوار ج 45 ص 386

👌«مرزبانی» از امام صادق علیه السّلام چنین نقل میکند ؛

«پس از شهادت سید الشهداء هیچ زنی از بنی هاشم سرمه به چشم نکشید و خضاب به مو نبست و از خانههای ما تا پنج سال #دودی برنخاست و غذای گرمی پخته نشد، تا اینکه عبید الله بن زیاد کشته شد. »

📚معجم الرجال خویی ج 18 ص 95_ بحار ج 45 ص 386

👌از فاطمه بنت علی علیه السّلام روایت شده است ؛

«پس از مصیبت کربلا هیچ زنی از ما به خود حنا نبست و میل سرمه ای به چشم نکشید و موهای خود را شانه نزد تا زمانی که #مختار سر بریده عبید الله بن زیاد را فرستاد »

📚معجم رجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج ۱۸، ص ۹۴؛ بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۳۸۶.
🔸#ادامه 👇

👌روایاتی که در مذمت مختار وارد شده است عموما از راویان ضیف و روایات مرسل و بدون سند بوده و بنابر فرض صحت بر پایه #تقیه صادر شده است .

یکی از این روایات این نقل است ؛

« مختار نامه ای به امام زین العابدین علیه السّلام نوشت و با هدایایی از عراق به خدمت آن حضرت فرستاد. هنگامی که فرستادگان مختار به درب خانه امام رسیدند. کسی را پیش امام فرستاد و اجازة ورود خواستند. فرستاده حضرت بیرون آمد و گفت: حضرت می‌فرماید از خانة من دور شوید من هدایای دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هایشان را نمی خوانم. آنها عنوان نامه را محو کردند و نام محمد بن علی #حنفیه را روی آن نوشتند. سپس در ادامه روایت از امام باقرعلیه السّلام نقل شده است که:
به خدا در نامه مختار عبارت مناسبی به امام ننوشته بود، بلکه نوشته بود «یابن خیر من مشی و طشی» ای پسر بهترین کسی که بر زمین راه رفت و زندگی کرد. »

در سند این روایت «عبیدی» ذکر شده است که سید بن طاووس و ابن بابویه در نوادر الحکمه او را #ضعیف می‌دانند و شیخ طوسی او را از غلات ذکر کرده است.

👌در نقل دیگری آمده است ؛

مختار نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام نوشت و می‌خواست با او بیعت کند و قائل به امامت او شود و آن وقت دعوت خود را به نام او ظاهر سازد و اموال زیادی به خدمت آن حضرت فرستاد. حضرت سجادعلیه السّلام هدایای او را نپذیرفت و جواب نامه را نیز ننوشت و در مسجد پیامبر پیش مردم او را سبّ کرد و نسبت دروغ و #فسق و فجور به او داد.»

📚مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۸۳، مسعودی این روایت را بدون سند ذکر کرده است ولی رجال کشی آن را با ذکر سند از امام باقرعلیه السّلام نقل کرده است.

اولاً: این دو روایت با روایات «مدح» معارض هستند؛ زیرا در آن روایت تصریح شده است که امام هدایای مختار را پذیرفت و خانه‌های ویران شده «بنی هاشم» را تعمیر کرد و زنان و مردان تهی دست بنی هاشم به وسیله همان #اموال ازدواج کردند.

👌از نظر سند هم این روایتات ضعیف و مرسل هستند و از نظر استحکام به پایة آن روایات نمی رسند.

🔸ثانیاً: اگر ما این دو روایت را بپذیریم باز نمی توان به آنها استناد کرد؛ زیرا از روی قرائن و شواهدی که #تاریخ نشان می‌دهد به دست می‌آید که این موضوع موقعی اتفاق افتاده است که «عبدالملک بن مروان» مأموران خود را به مدینه فرستاده بود تااوضاع مدینه به خصوص بنی هاشم را زیر نظر داشته باشد و به وی گزارش دهند و آن حضرت به خاطر تقیه و برای این که به دست امویان بهانه ای نیفتد، هدایای مختار را نپذیرفت و او را در ملاء عام سب و لعن نمود و چون آن حضرت میدانست که سرانجام مختار شکست خواهد خورد و عبدالملک مروان بیرحمانه به شهرهای اسلامی تسلط خواهد یافت، به همین دلیل از روی تقیه و حفظ جان خاندان بنی هاشم هدایای مختار را رد کرد و برای اینکه نسبت به نهضت او خود را بی طرف جلوه دهد، در ملاء عام از او تبری کرد. آنچه در اینجا لازم به یادآوری است، این است که به دلایل مختلفی نمی توان باور کرد که امام سجادعلیه السّلام دربارة مختار فرموده باشد: «یکذب علی الله و علی رسوله» به ویژه این که وقتی مختار سرعبیدالله را - بنا به #نقلی - برای آن حضرت فرستاد، فرمود: «جزی الله المختار خیراً» خداوند مختار را جزای خیر دهد.

📚رجال کشی، ص۱۳۷.

روایت سوم که آن هم از روی تقیه صادر شده است این نقل است که ؛

« مختار یکصد هزار درهم یا دینار خدمت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد آن حضرت نمی خواست بپذیرد و رد آن صلاح نمی دید. از این رو پیش خود نگه داشت پس از قتل مختار نامه ای به عبدالملک نوشت که مختار یکصد هزار پول برای من فرستاده بود من نمی خواستم بپذیرم ولی #برگرداندن آن هم صلاح نبود، اکنون این پول پیش من است کسی را بفرست تا این پول را دریافت کند.
«عبدالملک» در پاسخ آن به آن حضرت نوشت که من آنها را به شما بخشیدم. »

📚بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر، ۴۵، ص۳۴۶.

👌این روایت به صراحت می‌رساند که نپذیرفتن هدایای مختار ونوشتن نامه به
عبدالملک هم به خاطر تقیه بوده است؛ زیرا اگر امام علیه السّلام هدایای مختار را حرام می‌دانست و آنها را نمی پذیرفت برگرداندن آنها به عبدالملک چه معنی دارد؟ چگونه با مبانی مذهب شیعه وفق می‌دهد؟ گذشته از این مگر مال حرام با اجازه عبدالملک حلال میشود پس ناگزیر باید گفت چون آن حضرت می‌دانست که اگر هدایای مختار را بپذیرد، جاسوسان #عبدالملک آن را به او گزارش می‌دهند و موجب مزاحمت و ناراحتی امام علیه السّلام و بنی هاشم می‌شود.

از این روایات استفاده می‌شود که مختار به طور مکرر برای امام هدایایی فرستاده و هر زمان محذوری در کار نبود، امام هدایای او را می‌پذیرفت ولی اگر محذوری در کار بود، از پذیرفتن هدایای #مختار امتناع می‌ورزید ظاهراً خود مختار هم به این مسأله توجه داشت.

🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇

👌روایات ذم به طور کامل علاوه بر اینکه از نظر سند ضعیف هستند، درست در قطب مخالف آنها، روایات مدح قرار دارند. بنابراین بر فرض صحت هم
نمی توان به این روایات استناد کرد و بدین دلیل بزرگان اهل فن این روایات را حمل بر تقیه کرده اند، مثل روایاتی که در ذم امثال زراره و محمد بن مسلم و یزید و... صادر شده است.

📚معجم رجال، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج۱۸، ص۱۱

👌 ائمه علیه السّلام برخی از بزرگان اصحاب خود را از روی تقیه ذم کرده اند تا از شر سلاطین جور در امان باشند و مختار را به این خاطر نکوهش کرده و از او تبری جسته اند تا خود از شر اشرار در امان باشند.

🔸کشی در رجال خود از مردی به نام حبیب خثعمی از امام صادق علیه السّلام روایت می‌کند که فرمود:
«کان المختار، یکذّب علی علی بن الحسین علیه السّلام» مختار بر امام سجاد علیه السّلام دروغ می‌بست. »

📚رجال کشی ص 125

🔸آیت الله خویی (ره) می‌نویسد ؛ «این روایت از نظر سند به شدت ضعیف است؛ زیرا حبیب - راوی این حدیث - مجهول الحال است. »

📚معجم الرجال ج 18 ص 96

👌اما اگر بخواهیم روایت را مورد بررسی و ارزیابی دقیق تری قرار دهیم ابتدا قول بلاذری را ذکر نموده سپس به نقد آن می‌پردازیم.

وی می‌گوید: مختار - در هنگام قیام خود در کوفه - نامه ای خدمت امام سجادعلیه السّلام فرستاد و مایل بود که با حضرتش بیعت کند و مردم را به بیعت با امام دعوت کند و اموالی را نیز برای امام علیه السّلام هدیه فرستاد اما امام قبول نکرد و جواب نامه اش را نداد و به مسجد آمد و به مختار بدگویی کرد و فرمود: او دروغگوست؛ مختار چون چنین دید نامه ای به محمد حنفیه نوشت و خواست با او به عنوان امام بیعت کند. امام سجادعلیه السّلام از قضیه باخبر شد، به نزد محمد حنفیه آمد و به او اشاره کرد که هدایای مختار را قبول نکند و جواب نامه اش را ندهد و به او دستور داد تا به مسجد برود و از مختار تبری بجوید و او را به بدی یاد کند اما ابن عباس محمد حنفیه را از این کار منع کرد و به او گفت: صلاح نیست که بر ضد مختار چیزی بگویی؛ زیرا وضع حکومت عبدالله بن زبیر معلوم نیست و محمد سخن ابن عباس را قبول کرد و از تبری جستن علنی و عیبگویی مختار منصرف شد. »

📚 انساب الاشراف ج 5 ص 272

🔸در پاسخ باید گفت ؛

🔹اولاً: این روایت از نظر سند، ضعیف و مرسله است.

🔹ثانیاً: بر فرض صحت آن، با توجه به موقعیت امام سجادعلیه السّلام در مدینه و تسلط ابن زبیر بر حجاز و نیز وجود حکومت اموی در شام، حمل بر تقیه می‌شود و امام با این شیوه می‌خواست دشمنان را منحرف سازد تا به ارتباط او و مختار پی نبرند.

🔸ثالثاً: این روایت معارض با روایاتی است که در بحارالانوار آمده است و علمای شیعه آن را قبول کرده اند که امام سجادعلیه السّلام هدایای مختار را می‌پذیرفت و خود بلاذری می‌گوید: «محمد حنفیه هدایای مختار را می پذیرفت».

📚همان مدرک

🔸رابعاً: اشاره امام سجادعلیه السّلام به محمد حنفیه برای تبری جستن از مختار حمل بر تقیه می‌شود.

🔸خامساً: با توجه به خضوع و اطاعت محمد حنفیه از فرزند برادرش امام سجاد علیه السّلام، آیا معقول است که وی به توصیه امام سجاد عمل نکند ولی به تذکر ابن عباس ترتیب اثر دهد؟

علامه امینی می نویسد ؛

«هرکه با دیدة بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، در می‌یابد که مختار، از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت به وسیلة ریشه کن کردن ملحدان و ظلم اموی‌ها بود. به درستی که ساحت مختار از مذهب کیسانی به دور بود و نسبتها و تهمت‌های ناجوانمردانه ای که به او نسبت داده اند، حقیقت ندارد و بی جهت نیست که ائمه هدی علیه السّلام و سروران ما، مانند امام سجاد و امام باقر و امام صادق (صلوات الله علیهم) بر او رحمت فرستاده اند، مخصوصاً امام باقرعلیه السّلام به گونه ای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار داده است و همیشه خدمات او در نزد اهلبیت علیه السّلام مورد تقدیر و تشکر بوده است.»

📚الغدیر، علامه امینی، عبد الحسین، ج۲، ص۳۴۳.

مقدس اردبیلی نیز می نویسد ؛

« «در حُسن عقیدة مختار سخنی نیست و علامه حلّی& او را مقبول شمرده و امام باقرعلیه السّلام جمعی را که مختار را به بدی یاد میکردند، از این کار منع فرمود و امام صادق علیه السّلام بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین علیه السّلام وی را به دعای خیر یاد کرده است. مختار و امثال او به یقین درجات رفیعه و مراتب عالیه خواهندداشت.»

📚حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، ص۵۰۶-۵۰۵.



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
👌 نه نامم علی پازوکی است و نه ادعای 18 سال تدریس درحوزه را داشته ام . چقدر شما دروغگو و وقیح و جاعل هستید . از جیره خوارانی چون شما که صبح تا شب نشر اکاذیب می کنند بیش از این هم انتظار نیست .
#دفاع_از_مختار_پاسخ_به_کانال_ملحد

🤔#پرسش

شبهه دیگر آنان این است که چگونه می گویید مختار معتقد به امامت محمد حنفیه نبوده است در حالی که به مختار کیسان میگویند و به پیروان محمد حنفیه هم کیسانیه چون منسوب به مختارند و همه معتقد به امامت محمد حنفیه بوده اند ❗️


💠#پاسخ💠

👌از جمله القاب مختار «#کیسان» بوده است .

📚رجال کشی ص 128

👌کیسان به معنای زیرک و تیز #هوش است.

🔸جوهری در صحاح مینویسد ؛

« کیسان لقب مختار است. او از کیس (بر وزن قیس) اشتقاق یافته وبه معنای ظریف و زیرک آمده است. »

📚صحاح جواهری ج 2 ص 970

👌این لقب هیچ ربطی به فرقه کیسانیه ندارد، بلکه لقب اعطایی امیر مؤمنان علی علیه السّلام به وی و دلیلی برای #خبر دادن از حوادث آینده، از قهرمانی و عملکرد درست و خردمندانه مختار است .

شاید تنها چیزی که در دوران امام علی علیه السّلام دربارة مختار یافت می‌شود روایتی است که برخی از مورخان نقل کرده اند که پدرش او را در حالی که کودک بود نزد امیرمومنان علیه السّلام آورد و آن حضرت او را در دامان خود جای داد و دست بر سرش می‌کشید و می‌فرمود: «یا کیس یا کیس».

🔸اصبغ بن نباته از اصحاب #وفادار و از شاگردان برجستة علی علیه السّلام است. وی می‌گوید ؛

«روزی امیرمؤمنان علیه السّلام را دیدم که مختار را - که طفل کوچکی بود - روی زانوی خود نشاند و با نوازش و محبت دست بر سر او می‌کشید ومی فرمود: «یا کیّس یا کیّس»

📚بحار الانوار ج 45 ص 344 _ رجال کشی ص 127

👌برخی از پژوهشگران از این واژه نتیجه گرفته اند که علی علیه السّلام به این وسیله از حوادث آینده، و از قهرمانی و آزمودگی سیاسی و آرا و اقدام‌های درست و خردمندانه او خبر داده است چه این که به خونخواهی اهلبیت علیه السّلام اقدام کرد و با غاصبان حقوق و میراث آنها به #مخالفت برخاست. از این رو بعید نیست که امیرمؤمنان علیه السّلام او را به این صفت خوانده باشد.

📚جنبش های شیعی در تاریخ اسلام ، ص 549

از کلام و سخنان بزرگان و فقهای بزرگ شیعه علامه ابن نما و آیت الله خویی رحمه الله نیز برمی آید که به خاطر همین سخن امام علی علیه السّلام است که مختار به این لقب «#کیسان» معروف شد.

📚معجم رجال الحدیث ج 18 ص 102

👌دسته دیگری از علما از سخنان حضرت علی علیه السّلام اینگونه برداشت کرده اند که این واژه اشاره به فرقه کیسانیه دارد و به همین دلیل برخی را به غلط و اشتباه و یا برداشت خیانت سیاسی انداخته است و گفته اند که این واژه اشاره به فرقه کیسانیه دارد که بر حسب ادعای #غلط آنها مختار بنیانگذار آن بوده است؛ زیرا بسیار بدیهی و روشن است که کلام امام امیر مؤمنان صریح و نص در «زیرکی و هوشیاری» مختار است.

در حالی که شخصیت مختار از انتساب به این فرقه به دور است و او به امامت ائمه #معصومین علیه السّلام اقرار داشت .


🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
🔸#ادامه 👇


👌در گذشته ثابت کردیم که فرقه کیسانیه یک فرقه جعلی است که توسط دشمن ایجاد شده تا مختار و قیام او را زیر سوال ببرند ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/9328

این گروه برای این هدف از لقب اعطایی امیر مومنان به مختار سوء استفاده کرده و آن را بر فرقه جعلی خود تحت عنوان «کیسانیه » گذاشته اند تا بیان کنند که موسس مذهب ما مختار است ، لذا برخی از علما وقتی سخن از کیسان و کیسانیه به میان آورده اند ، ذکر کرده اند که این گروه منسوب به مختارند که خود را ( به دروغ )وابسته به مختار می دانند .

👌مختار هدف خود را #گرفتن انتقام از قاتلان امام حسین علیه السّلام می‌دانست، به همین دلیل بنی امیّه نسبت به او کینه داشتند و دشمنان برای خراب کردن و ایجاد تزلزل در ارکان شخصیت او از هر راهی وارد می‌شوند تا شخصیت او را لکّه دار و او را مردی فاسد العقیده نشان دهند و اعلام کنند که مختار در نهضت و قیام خود جز ترقی و پیشرفت هدف دیگری نداشته است. اخباری در ذم مختار ساخته اند تاشخصیت #مختار را در هم بکوبند و او را مردی فاسد جلوه دهند.

اساسا میتوان مخالفان نهضت مختار را تحت عناوین ذیل تقسیم کرد ؛

🔸امویان و پیروان آن ها؛ _ خویشان و نزدیکان قاتلان شهدای کربلا و طرفداران آن‌ها که خیلی زیاد بودند؛ _ زبیری‌ها و هواداران آن‌ها که قاتل «مختار» هستند؛ _ اشراف و سادات عرب که قیام «مختار» را برضد خود و به نفع موالی می‌دانستند؛ _ کسانی از مدعیان محبت اهل بیت که نهضت مختار خوشایند آنان نبود؛

👌آری! از پنج سو مختار زیر #بمباران بی امان تبلیغات مسموم قرار داشت و به نظر می‌رسد نه تنها مأخذ غیر شیعی تحت تأثیر این نوع تبلیغات ضد مختار قرار گرفته بودند بلکه برخی از منابع شیعی نیز بی تأثیر نبوده اند. برخی از محدثین و رجالیین شیعی تحت تاثیر تبلیغات مسموم دشمنان مختار قرار گرفته و گمان می کردند که مختار ابتدای امر معتقد به امامت محمد حنفیه بوده و به خاطر همین لقب کیسانیه را برای خود برگزیده اند .

📚رجال کشی ص 128

👌این مطلب و مساله خطا و سهوی از جانب این بزرگواران بوده است و الا دامان مختار از این نسبت ها بری است .




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#محمد_حنفیه_منازعه_با_امام_سجاد_علیه_السلام

🤔#پرسش

با توجه به ادعای شما که محمد حنفیه ادعای امامت را نداشته است ، پاسخ روایتی را که در #کافی آمده چه می دهید که محمد حنفیه با امام سجاد بر سر مساله امامت منازعه می کرده است ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى‏ خواستند او را بفروشند، على علیه السلام او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على علیه السلام به ارث برده بود و مى‏ گويند گاهى زره ‏هاى محكم را با دست پاره مى ‏كرد و به همين دليل امام در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ #سپاه على علیه السلام به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود.

📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77

بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى‏ كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى ‏گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود #فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده‏ اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده ‏اند ».

📚الفصول المختاره ص 300

👌انچه مورد اشکال واقع شده است نقل زیر است که در کافی شریف و کتب دیگری از امام #باقر علیه السلام نقل شده است ؛

« از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛

«پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در #خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، مي‌داني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و مي‌داني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشه‌ام و زاده علي مي‌باشم. من با اين سن و #سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.»

امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه مي‌کنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از #شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که مي‌ترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.» آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:

«اگر مي‌خواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.»

💠 امام باقر مي‌فرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به #حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. علي‌بن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را مي‌داد.» محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه. «علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو مي‌خواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا #وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.»

📚الکافی ج1 ص348 _ دلائل الامامه ص207 مناقب آل ابی طالب ج4 ص147 _ الاحتجاج ج2 ص316 _بحار الانوار ج46 ص112


#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
#ادامه 👇


🔸پس از شهادت امام حسین علیه السلام برای برخی از شیعیان ساده اندیش این شبهه ایجاد شده بود که امام حسین برای پس از خود امامی را #معرفی نکرده است و چون محمد حنفیه از امام سجاد علیه السلام بزرگتر است پس او شایسته به امامت است . محمد حنفیه برای دفع این شبهه و اشکال آنان خود به نزد امام سجاد علیه السلام رفت و ادعای آنان را به عنوان ادعای خود مطرح کرد و با آنان همصدا شد ، تا با پاسخ امام سجاد علیه السلام آنان #متنبه شوند ، لذا در پایان روایت تصریح دارد که محمد حنفیه #سریعا پس از معجزه امام ، تصریح به امامت امام سجاد علیه السلام کرد و هیچگاه بر ادعای امامت خود #پافشاری نکرد و دست به ایجاد مکتب جدیدی نزد .این قرینه روشنی بر تفسیر فوق است که محمد حنفیه هیچگاه ادعای امامت نداشت و الا چنین راحت از این ادعا عقب نشینی نمی کرد .

👌این داستان همانند داستان حضرت ابراهیم علیه السلام است که برای بطلان #عقیده خورشید پرستان و ماه پرستان ،نخست با آنان همصدا شد و گفت خورشید و ماه خدای من هستند تا با افول کردن آن دو ، مردمان را متوجه نقص و نیازمندیشان به خالق یکتا کند که شرح آن در گذشته بیان شده است ؛

🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7459

علامه #مجلسی می نویسد ؛

« جلالت مقام محمد حنفیه نزد امامیه مشهور است ، او علم به امامت امام سجاد علیه السلام داشته است و بسیار از پدر و دو برادرش ( امام حسن و امام حسین ) تصریح و نصوص #دوازده امام را شنیده بوده است ، اساسا او هنگام وصیت امیر مومنان علیه السلام بر بالین ایشان حاضر بود که علی علیه السلام تصریح بر امامت امام سجاد ( به عنوان امام چهارم ) کردند ، تاویل و تفسیر جریان فوق این است که ادعای امامت از ناحیه محمد حنفیه به خاطر #مصلحت بوده است تا برخی از شیعیان ضعیف الایمان گمان نکنند که چون محمد حنفیه از امام سجاد بزرگتر است ، پس او شایسته تر به امامت است »

📚مراه العقول ج 4 ص 86

👌شیخ عباس #قمی می نویسد ؛

« محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام #مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت #منازعه ای نداشت و #مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود »

📚منتهی الامال ج2 ص1138





#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#بار_سفر_بستن_برای_زیارت

🤔#پرسش

پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى‏ بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این #روایات برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى‏ كنند ولى هرگز #مسافرت براى زيارت قبور را جائز نمى‏ دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى ‏نويسد ؛

«زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. »

🔸دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، #حديث زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى ‏گويد پيامبر فرمود ؛

«بار سفر بسته نمى‏ شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى »

📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده ‏اند.

👌در اين كه حديث در #كتابهاى صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى ‏كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است.

فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به #قرائن، مى ‏توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛
1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ...
2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ...

🔸براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم.
هرگاه مفاد حديث، #فرض اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى‏ شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى‏ شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ #مكانى، و لو مسجد نباشد جايز نيست.

هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسان‏هاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول #نهى حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى‏ باشد.

👌هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه #ممنوع خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر.

🔸ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، #همان اولى است.

💠اولا: مستثنى، مساجد سه‏ گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان .

💠ثانيا: هرگاه هدف #ممنوع ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى‏ بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا #سفر به اين نقاط سه ‏گانه جائز شده است.

💠ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله #مسافرت‏هائى است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى‏ فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله‏ اى گروهى كوچ نمى‏ كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. »


🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht