پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.56K subscribers
2.04K photos
196 videos
66 files
5.82K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
پرسش

آخوندهای ایران معتقدند : حضرت علی علیه السلام علم غیب داشت اما در مورد خوابیدن حضرت علی علیه السلام در رختخواب پیامبر خدا در شب هجرت پیامبر با آشفتگی نظری کاملا متضاد با عقیده خود ارایه می دهند و مدعی هستند در آن شب علم غیب حضرت علی علیه السلام متوقف گردید.❗️

💠پاسخ💠

❗️این شبهه ناظر به این است که شیعه در مورد علم غیب حضرت علی و خوابیدن در بستر پیامبر دچار آشفتگی شده است .اگر علی علم غیب دارد و می داند که آسیب نمی بیند دیگر خوابیدن در بستر پیامبر برایش فضیلتی نیست و اگر بگوییم علم غیب ندارد با عقیده شیعه متضاد است.برای پاسخ توجه به نکات زیر لازم است؛

1⃣خداوند می فرماید:

« بعضی از مردم ( علی علیه السلام) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند و خدا نسبت به بندگان مهربان است»

🌀بقره 207

منابع فراوانی از کتب شیعه وسنی تصریح کرده اند که آیه در شان حضرت علی ودر جریان لیله المبیت نازل شده است که حضرت علی در شب هجرت با خوابیدن در بستر پیامبر گرامی جان خود را به خطر انداخت تا جان پیامبر حفظ شود.این شان نزول را بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده اند؛

📚کفایه الطالب،ص 114

📚 الفصول المهمه،ص33

📚تذکره الخواص،ص21

📚نور الابصار،ص82

📚شواهد التنزیل،ج1 ص196

📚مستدرک علی الصحیحین،ج3 ص4

📚مسند احمد، ج1 ص348

📚جامع البیان،ج9 ص140

📚 تفسیر کبیر،ج5 ص223

📚 اسد الغابه،ج4 ص25

📚 الجامع لاحکام القرآن،ج3 ص1936

👌جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب احقاق الحق،ج3 ص23-45- ج6 ص479- 481- ج8 ص335 -348- ج14 ص116-130 والغدیر،ج2 ص49 به بعد

👌علمای شیعه نیز مفصلا این شان نزول را نقل کرده اند که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار که جامع روایات شیعه است جلد 36 ص41 باب 32


2⃣علم غیب امامان شانی است یعنی آنها به همه امور اگاهی دارند اما «بالقوه» نه «بالفعل» یعنى هر گاه بخواهند و اراده کنند چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب با خبر مى شوند.

❗️امام صادق فرمود:

«امام زمانی که بخواهد به چیزی آگاهی پیدا کند خداوند آگاهش می کند»

📚الکافی ج1 ص641

📚الاختصاص ص285

📚بحار الانوار ج26 ص57


❗️با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت:

🔶 اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى یا مقامات آنها ذکر شده باشد، و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد.
او اگر بخواهد از این حقائق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن در نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.»

👌مطابق این بیان:

🗯علوم ائمه نسبت به غیب و آینده علوم ارادی بوده است یعنی هر چه را اراده می کردند می دانستند و آنچه را اراده نمی کردند نمی دانستند.

❗️ممکن است در حادثه لیله المبیت حضرت علی اراده ای برای دانستن عاقبت کار نداشته است بدین جهت احتمال خطر در ذهن حضرت بوده و در عین حال حاضر به این فداکاری و ایثار بزرگ شده است .بنا براین حادثه فوق افتخاری بس بزرگ برای آن حضرت بوده و منافاتی با علم غیب ائمه ندارد.

📚آیات ولایت،مکارم ایت الله شیرازی،ص283


3⃣خداوند در آیه فوق از کار علی به عنوان یک کار با عظمت و معامله با خداوند تعبیر می کند در صورتی که اگر علی آگاهی به عدم آسیب رسیدن داشت کارش عظمتی نداشت و یک امر عادی تلقی می شد .بنابراین هرگونه سخن و روایتی که بگوید علی آگاهی به عدم آسیب دیدن داشت و در بستر پیامبر خوابید چون مخالف قرآن است قابل پذیرش نیست.

👌پرسش و پاسخ مرتبط:

1⃣آیات قرآن تصریح می کند که حتی پیامبر هم علم غیب نداشته است چگونه می گوییم امامان علم غیب داشتند

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3748


👌پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

با توجه به اینکه این روزها همزمان است با هجرت تاریخی پیامبر از مکه به مدینه اهل سنت استدلال می کنند که یکی از فضائل ابوبکر همراهی و مصاحبت او با پیامبر بوده و خداوند آیه 40 توبه را در این رابطه نازل کرد.آیا براستی همراهی ابوبکر در غار با پیامبر افتخاری بوده و خداوند از این کار او تمجید کرده است و آیه در شان او نازل کرده است


💠پاسخ💠

❗️خداوند می فرماید:

«اگر او را یاری نکنید خداوند او را یاری خواهد کرد ( همانگونه که در مشکل ترین لحظات او را تنها نگذارد) آن هنگام که کافران او را بیرون کردند در حالی که دومین نفر بود .در آن هنگام آن دو به غار رسیدند و او به همسفر خود گفت غم مخور خدا با ماست در این موقع خداوند سکینه و آرامش خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را تقویت نمود و گفتار و هدف کافران را پایین قرار داد »

🔰توبه 40

اهل سنت می گویند در این آیه خداوند از ابوبکر که همراه پیامبر بوده است مدح و تمجید کرده است به وجوهی؛

1⃣خداوند از او به عنوان مصاحب و همراه پیامبر تعبیر کرده است و این افتخاری بس بزرگ برای او است.

2⃣پیامبر به او گفت غمگین نباش که خدا با ماست .چه افتخاری از این بالاتر که خداوند با ابوبکر است.


👌اما پاسخ از دو وجه مذکور:

1⃣این که قرآن از ابوبکر تعبیر به « صاحب » می کند برای او فصیلتی نمی باشد زیرا از نظر لغت صاحب به معنی همنشین و همسفر به طور مطلق است اعم از اینکه همنشین و همسفر شخص خوبی باشد یا بد چنان که در آیه 37 کهف در داستان آن دو نفر که یکی با ایمان و خداپرست و دیگری بی ایمان و مشرک بود می خوانیم :

❗️« رفیق و مصاحبش به او گفت آیا به خدایی که تو را از خاک آفریده کافر شدی»

👌همین طور قرآن کریم حضرت یوسف را صاحب دو نفر از بت پرستان معرفی می کند که در زندان با آنان همنشین بوده است‌.

🔷یوسف 39

👌بنابراین صرف مصاحب و همنشین بودن با پیامبر دلیل فضیلت نیست .

📚تفسیر نمونه ج7 ص421

2⃣این که پیامبر به ابوبکر می گوید « خدا با ماست» نیز فضیلتی برای ابوبکر محسوب نمیشود.

❗️جمله ان الله معنا در این معنی نیز استعمال شده است که خدا ناظر و شاهد بر احوال ما است چنان که در سوره مجادله می فرماید:

«اینان هر کجا باشند خدا با آنهاست آنگاه در قیامت آنان را از آنچه انجام داده اند با خبر می سازد»

🔷مجادله7

❗️ومی فرماید:

«او با شما است هر کجا که باشید»

🔷حدید4

👌شاهد این تفسیر آن است که خداوند در ادامه آیات تصریح می کند که سکینه و آرامش خود را تنها بر پیامبر نازل کرد:

« در این موقع سکینه و آرامش خود را بر او نازل کرد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را یاری کرد»

اگر بودن خداوند با ابوبکر به معنای نصرت و یاری او از ناحیه خداوند است چرا خداوند بر او سکینه و آرامشش را نازل کرد تا از این طریق او را یاری کند در حالی که در آیات دیگر خبر می دهد که خداوند آرامش و سکینه خود را بر مومنان نازل می کند چنان که می فرماید:

« خداوند سکینه و آرامش خود را بر پیامبر و مومنان نازل فرمود»

💠توبه 26

💠فتح26

👌علامه مجلسی روایت می کند که فردی آمد به نزد امام باقر و با تمسک به آیه غار بر فضیلت ابوبکر استدلال نمود .

❗️امام چنین پاسخ داد:

🗯« اما این که گفتی ابوبکر صاحب پیامبر در غار بوده نه تنها برای او فضیلتی نیست بلکه به عکس سبب مذمت او می باشد به چند وجه؛

🔴1- خداوند در آیات متعددی از قرآن بیان کرده است که گاهی انسان کافری نیز با انسان مومن مصاحب و همنشین می شود پس صرف مصاحبت سبب فضیلت نیست.

🔴2- این که پیامبر به او می گوید غمگین مباش دلالت می کند بر کمی صبر او و ترسش بر جانش و عدم اعتماد به وعده خداوند و رسول که آنان سلامت خواهند ماند.

از تو سوال می کنم که آیا حزن ابوبکر در جهت رضایت الهی بوده است یا در جهت خشم الهی

اگر بگویی در جهت رضایت الهی بوده است اشتباه کرده ای زیرا پیامبر از چیزی که سبب رضایت الهی باشد نهی نمی کند.

اگر بگویی در جهت خشم الهی بوده است که پیامبر او را منع کرده پس چنین فردی که پیامبر او را منع کرده است چه فضیلت و برتری دارد

🔴3- این که پیامبر به او گفت خدا با ماست نیز برای او فضیلت نیست زیرا پیامبر این جمله را جهت تسلی خاطر او از مرگ گفته است.گذشته از آنکه خداوند با تمام بندگانش است زیرا انان را خلق کرده و روزی می دهد و از احوال انان اطلاع دارد و این امر اختصاص به ابوبکر ندارد. ( چنان که ایاتش گذشت)

🔴4- چرا خداوند سکینه خود را بر ابوبکر نازل نکرد.اگر او استحقاق دریافت سکینه را داشت حتما خداوند بر او نازل می کرد چنان که در آیات قرآن تصریح می کند که سکینه اش را بر مومنین نازل می کند.

📚بحار الانوار ج27 ص322


پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

چرا عبدالمطلب نذر کرد یکی از پسرانش را قربانی کند مگر چنین نذری صحیح بوده ؟مگر قتل عمد گناه بزرگ نبوده؟


👌پاسخ:

❗️می نویسند:

«عبدالمطلب در موقع حفر زمزم احساس کرد که بر اثر نداشتن فرزند بیشتر در میان قریش ضعیف و ناتوان است .از این رو نذر کرد که هر موقع شماره فرزندان او به ده رسید یکی را در پیشگاه خداوند در کعبه قربانی کند .قرعه به نام عبدالله پدر پیامبر در آمد و قرار بر ذبح او در کنار کعبه شد.

❗️عبدالمطلب چون برایش ذبح عبدالله دشوار بود بنا به مشورت سران قریش مساله را به نزد یکی از کاهنان و دانایان عرب برد تا او تصمیم گیری کند.

👌او گفت حال که خون بهای یک انسان در نزد شما برابر با ده شتر است شما باید بین ده شتر و کسی که برای قربانی انتخاب کرده اید قرعه بزنید .اگر قرعه به نام آن شخص در آمد شماره شتران را به دو برابر افزایش دهید و به همین ترتیب ادامه دهید تا قرعه به نام شتران در آید.نهایتا انان چنین کردند تا زمانی که شماره شتران به‍ صد عدد رسیده بود قرعه به نام شتران در آمد و عبدالمطلب با ذبح شتران از ذبح عبدالله منصرف شد»

📚سیره ابن هشام ج1 ص153

🗯این جریان نزد ما مردود است به چند وجه؛

1⃣علامه مجلسی می گوید:

❗️« امامیه اجماع دارند که پدر و مادر پیامبر خدا از موحدان و تسلیم شدگان الهی بوده اند بلکه تمام اجداد پیامبر گرامی تا حضرت آدم از صدیقین بوده اند .یا از پیامبران بوده اند و یا از جانشینان پیامبران »

📚بحار الانوار ج15 ص117

👌روی این جهت حضرت عبدالمطلب جزو اوصیای حضرت عیسی بوده است.

چگونه ممکن است ایشان چنین نذری کند که خلاف عقل و فطرت انسانی است و مستلزم قتل نفس محترمه ای می باشد

چگونه ممکن است ایشان جهت حل مشکل به کاهن رجوع کنند در حالی که خودشان از جمله اوصیای بوده است

👌باید توجه کرد که اگر حضرت ابراهیم مامور شد تا اسماعیل را ذبح کند تنها از این جهت بود که ابراهیم امتحان شود و الا خداوند هیچ گاه امر به ذبح کردن انسان بی گناهی نمی کند بنا براین نمیتوان این جریان را با جریان عبدالمطلب مقایسه کرد.

2⃣امام صادق فرمود:

«عبدالمطلب در روز قیامت به صورت یک امت واحده مبعوث می شود و در حالی وارد عرصه قیامت میشود که هیبت پادشاهان و سیمای انبیا را داراست»

📚الکافی ج1 ص447

❗️نقل می کنند :

«عبدالمطلب از طواف برهنه کردن نهی می کرد و به قیامت ایمان داشت و زنا و خمر و نکاح محارم را حرام می دانست و فرزندان خود را امر می کرد به ترک بغی و ظلم بر دیگران و آنان را به اخلاق حسنه تشویق می کرد و از امورات پست بر حذر می داشت و مستجاب الدعوه بوده است»

📚السیره الحلبیه ج1 ص4

📚السیره النبویه ج1 ص21

👌روشن میشود که عبدالمطلب شخصیت خردمند و غیر خرافی بوده است و از شان او به دور است که چنین نذرهایی را بکند که خلاف عقل و فطرت است و یا به فرد کاهن رجوع کند و آن فرد کاهن از او خردمند تر باشد.

3⃣ابن هشام در سیره این داستان را بدون سند ذکر کرده است که حجت نمی باشد.

4⃣ابن شهر آشوب این جریان را در مناقب و علامه مجلسی این جریان را در بحار الانوار به نقل از مناقب ذکر می کند

📚مناقب ابن شهر آشوب ج1 ص20

📚بحار الانوار ج15 ص111

👌اما روایت ابن شهر آشوب مرسل و بدون سند است که قابل استدلال نیست.

4⃣شیخ صدوق نیز در الفقیه و خصال جریان را نقل می کند اما در آن خبری از رجوع به کاهن نیست اما روایت مرسل بوده و قابل استدلال نیست .

📚الفقیه ج3 ص89

📚خصال ج1 ص156

5⃣همین مضمون را نیز باز شیخ صدوق در عیون الاخبار نقل می کند که در آن پیامبر فرموده است من فرزند دو نفری هستم که تا مرز ذبح شدن رفتند اما ذبح نشدند یعنی اسماعیل و عبدالله

📚عیون الاخبار ج1 ص210

❗️اما در سند این روایت هم احمد بن حسن قطان وجود دارد که مجهول است و قابل استدلال نیست.و اگر این سخن پیامبر در کتب دیگر هم آمده است

📚البرهان ج4 ص618 و...

👌با سند مرسل و ضعیف نقل شده است که قابل استدلال نیست.

❗️در گذشته ما آوردیم که بیشتر روایاتی که در کتب معتبر ما آمده است صحیح بوده است مگر روایاتی که خلاف عقل و فطرت و مخالف روایات قطعی می باشد که در این صورت حجت نمی باشد. جهت اگاهی می توانید به نمایه زیر رجوع کنید؛

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5043

👌پرسش و پاسخ مرتبط؛

1⃣آیا پدران انبیا می توانند بت پرست باشند

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4711


👌پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

با توجه به سوره فیل و منابع تاریخی گفته شده است که کشوری که ابرهه از آن آمده حبشه(یمن)بوده است لشکر فیل سوار و چنین موجودات عظیمی چگونه از صحرای بزرگ میان این دو کشور عبور کرده اند؟این شبهه را بسیار پرسیده اند و بنده از پاسخ به آن ناتوان بوده ام


💠پاسخ💠

❗️خلاصه داستان؛

👌نوشته اند که ابرهه پادشاه یمن که رهبری لشکر هفتاد هزار نفری را بر عهده داشت برای خوش خدمتی به پادشاهان مسیحی خود کلیسای بسیار زیبا و مهمی را بنا کرد که مانند آن در آن زمان در کره زمین وجود نداشت و به دنبال آن تصمیم گرفت مردم جزیره عربستان را به جای کعبه به سوی آن فراخواند و آنجا را کانون عرب کرده و مرکزیت مهم مکه را به آنجا منتقل کند.

❗️پس از مقاومت مردم در برابر این خواست ابرهه، او تصمیم گرفت کعبه را نابود کند و همگان را متوجه کلیسای تازه تاسیس خود کند.

👌او با لشکر عظیم خود روانه کعبه شد و در بین راه هر کجا می رسیدند اموال و شتران مردم را غارت کرده تا به کعبه رسیدند و نهایتا با تدبیر الهی تحت حمله پرندگان ابابیل واقع شده و از بین رفتند.

❗️لشکر ابرهه معروف و مشهور شده است به « اصحاب الفیل»« لشکر فیل»

📚سیره ابن هشام ج1 ص43

📚الکامل ج1 ص260

📚بحار الانوار ج15 ص130

👌خداوند نیز از این جریان در سوره فیل یاد می کند.


❗️حال چندین سوال مطرح است؛

چگونه این لشکر عظیم با تعداد بی شماری از فیل ها این فاصله را از یمن تا مکه طی کردند آیا هدایت این همه فیل کار آسانی است

فیل ها موجودات سنگین وزنی هستند که نیاز به آب و غذای فراوان دارند.در آن صحرای عربستان چگونه آب و غذای این همه فیل را فراهم می کردند

👌پاسخ ؛

🔶این اشکالات از این جا ناشی شده است که گمان شده است که به تعداد لشکریان فیل بوده است یعنی حدود چندین هزار فیل با لشکر عظیم ابرهه بوده است اما این فرض صحیح نمی باشد.

❗️مورخان و مفسران می نویسند که تعداد فیل های همراه آنان یا یک عدد بوده و یا هشت عدد و یا ده عدد و یا دوازده عدد بوده است.

📚منابع پیشین

📚تفسیر نمونه ج27 ص334

❗️بی شک انان که برای لشکر هفتاد هزار نفری خود آب و آذوقه فراهم می کردند برایشان مشکلی نبوده است که برای چند عدد فیل نیز آب و آذوقه لازم را فراهم کنند گذشته از آنکه آنان به هر جا وارد میشدند اموال و حیوانات مردمان را به عنوان غنیمت به تصرف خود در می آوردند و شبه جزیره عربستان آن قدر بی آب و غذا نیست که نتواند پاسخگوی نیاز چندین فیل باشد و الا باید مردم آنجا از گرسنگی و تشنگی هلاک می شدند.

❗️این که به آنها « اصحاب الفیل» می گفتند به خاطر همان چند فیلی است که آنها با خود از یمن آورده بودند تا مخالفان خود را مرعوب ساخته و شترها و اسب ها از مشاهده آنها رم کنند و در میدان جنگ نمانند

📚تفسیر نمونه ج27 ص336

❗️البته آنچه از روایات ما استفاده می شود آن است که آنان تنها یک فیل داشتند به نام «محمود» که ابرهه سوار بر او بود .

👌شیخ کلینی روایت می کند که وقتی عبدالمطلب از دیدار ابرهه بازگشت خطاب به فیل اوعرضه داشت:

«ای محمود .فیل سرش را تکان داد.

❗️از او سوال کرد ایا می دانی که چرا این لشکر همراه تو به این جا آمده اند

👌فیل با اشاره سرش فهماند خیر

👌عبدالمطلب گفت تو را آورده اند تا با کمک تو خانه پرودگارت را خراب کنند آیا تو چنین می کنی

❗️با سرش اشاره کرد خیر

📚الکافی ج1 ص372

❗️نقل می کنند که ابرهه می خواست فیل را به سوی کعبه حرکت دهد اما او حرکت نمی کرد اما هنگامی که سر او را به سوی یمن باز می گرداندند به سرعت حرکت می کرد

📚تفسیر نمونه ج27 ص334

👌شیخ مفید نقل می کند:

«آنان فیلی داشتند به نام« محمود »که او را زینت به جواهرات کرده بودند و ابرهه به وسیله آن فیل به تمام پادشاهان جهان فخر می فروخت و آن فیل در برابر عبدالمطلب خضوع کرد»

📚امالی ج1 ص78

👌از این روایات استفاده می شود که تنها فیلی که با آنها بوده است همان فیل معروف به نام « محمود» بوده که تحت تصرف پادشاه و رهبرشان بوده است و بدین جهت به انان اصحاب فیل می گفتند.

❗️با توجه به آنچه گذشت روشن است که حرکت دادن یک فیل و تهیه آب و غذا برای او کار زیاد مشکلی برای آن لشکر عظیم نمی باشد.

🔷بنا براین چه بگوییم تعداد فیل ها یک عدد بوده و چه بگوییم دوازده عدد بود هیچ اشکالی بر داستان واقع نمی شود.

🗯پرسش و پاسخ مرتبط؛

1⃣کعبه بارها با هجوم ظالمان خراب شده است .چرا خدا همانند جریان اصحاب الفیل از کعبه محافظت نکرد

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3620


👌پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

ما می گوییم که آیه تطهیر تنها شامل پنج تن آل عبا میشود و وقتی آیه نازل شد پیامبر امام علی و زهرا و حسنین را به عنوان اهل بیت معصوم معرفی کرد.با این وجود ما با آیه تطهیر تنها عصمت پنج تن را ثابت می کنیم بقیه امامان چی مگه اونا معصوم نیستند .عصمت اونا که با آیه تطهیر ثابت نمیشود

👌پاسخ:

❗️از این سوال به دو وجه می توان پاسخ داد؛

1⃣آنها که در آن زمان در حیات بودند همان پنج نفر بودند و بقیه بعدا به وجود آمدند و همان صفات از جمله عصمت را از پیامبر و پدران خود به ارث برده اند.

👌پیامبر گرامی فرمود:

«تمام امامان در فضل و منزلت نزد خداوند یکسان هستند»

📚اثباه الهداه ج2 ص237

📚بحار الانوار ج25 ص356


👌امام صادق فرمود:

«فضل و صفات اولین ما به آخرین ما منتقل می شود »

📚بحار الانوار ج25 ص363

👌در روایات متعددی نیز وارد شده است که تمام امامان از نور و طینت واحدی تشکیل یافته اند و در صفات برابر هستند.

📚بحار الانوار ج25 ص1 باب1 « باب در این که امامان از نور و طینت واحده ای تشکیل یافته اند»


2⃣کسانی که عصمت آنان به مقتضای آیه تطهیر ثابت شده است تصریح به عصمت سایر امامان کرده اند.

👌پیامبر گرامی فرمود:

«من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین مطهر و معصوم هستیم»

📚کمال الدین ج1 ص28

👌وفرمود:

«هرکس می خواهد رستگار شود به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و خطایی معصوم هستند»

📚عیون الاخبار ج2 ص57

📚امالی صدوق ص583

❗️امام علی فرمود:

«خداوند امر به اطاعت اولی الامر « امامان» کرده است زیرا انان معصوم و مطهر هستند و امر به معصیت نمی کند»

📚علل الشرایع صدوق ج1 ص123

👌پیامبر گرامی فرمود:

«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم»

📚سنن ترمذی ج5 ص329

📚مسند احمد ج5 ص182

📚مستدرک حاکم ج3 ص148

❗️در این حدیث شریف پیامبر تصریح می کند که هرکس دست به دامان امامان اهل بیت بزند هیچگاه گمراه نمی شود و این یعنی آنان معصوم هستند و شما را هیچ گاه از باب هدایت خارج نمی کند.

❗️و فرمود:

«مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود»

📚مستدرک حاکم ج2 ص343

📚مجمع الزوائد ج9 ص168

📚کنزالعمال ج6 ص216


👌این حدیث شریف نیز نشان می دهد که هرکس از هدایت امامان اهل بیت پذیرا گردد هیچگاه گمراه و هلاک نمیشود که دلالت بر عصمت امامان می کند.

❗️بنا براین پیامبر گرامی و حضرت علی که عصمتشان به مقتضای آیه تطهیر ثابت است تصریح به عصمت سایر امامان نیز کرده اند.


👌پرسش و پاسخ مرتبط؛

1⃣چرا در آیه تطهیر خدا می گوید شما اهل بیت را پاک کردم مگر قبل از آن ناپاک بودند

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/2112

2⃣چرا آیه تطهیر در بین آیات مربوط به همسران پیامبر واقع شده است

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3714


✏️پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

آیا کشتار یهودیان بنی قریظه توسط مسلمین صحت دارد که حدود 600 یا هفتصد نفر از مردان آنان را سر بریدندآیا این حکم عادلانه بود که پیامبر اجرا کرد


👌پاسخ:

❗️توجه به نکاتی چند لازم است:

1⃣نخستین سالی که پیامبر گرامی وارد شهر مدینه شد برای پایان دادن به تمام دسته بندی ها و اختلافات داخلی پیمانی را منعقد ساخت که براساس آن یهودیان مدینه متعهد شده بودند هرگز بر علیه مسلمین و پیامبر اقدامی نکنند و به آنان صدمه ای وارد نکنند و اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان قرار ندهند که اگر بر خلاف آن عمل کنند پیامبر با آنان همانند دشمن رفتار خواهد کرد ودر ریختن خون آنها و ضبط اموال و اسیر کردن زنان و فرزندان آن ها دستش باز باشد.

📚بحار الانوار ج19 ص110

2⃣تمام طوایف سه گانه یهود با عناوین مختلف پیمان را نقض کرده و آن را نادیده گرفتند.بنی قینقاع مسلمانی را کشتند و بنی النضیر نقشه کشتن پیامبر را طرح کردند.پیامبر نیز آنان را از محیط مدینه بیرون کرد.

❗️یهود بنی قریظه نیز در جریان جنگ احزاب شهر مدینه را دچار ناامنی کردند و برای ترساندن مسلمانان به خانه های آنان ریختند و اگر مراقبت پیامبر نبود چه بسا شهر به دست انان سقوط می کرد و مجاهدان مسلمان کشته و اموالشان اسیر و زنان و اولاد آنان اسیر می شدند.

3⃣بنی قریظه راضی شد که سعد معاذ برای انان حکم دهد.سعد حکم داد که مردان آنان که در توطئه شرکت داشته کشته شده و زنان و کودکان آنها اسیر شوند و اموالشان در اختیار مسلمین قرار گیرد.

4⃣سعد معاذ این حکم را به دلائل زیر صادر کرد؛

🔷1-یهودیان بنی قریظه، چندی پیش با پیامبر پیمان بسته بودند که اگر بر ضد مصالح اسلام و مسلمانان قیام کنند، و دشمنان آئین یکتاپرستی را یاری نمایند، و فتنه و آشوبی برپا کنند، و بر ضد مسلمانان تحریکاتی بنمایند، مسلمانان در کشتن آنها آزاد باشند. او با خود فکر می کرد که اگر من آنها را طبق این پیمان موأخذه کنم، نظری بر خلاف عدالت نداده ام.

🔶2 -گروه پیمان شکن، در سایه سرنیزه های نیروهای عرب مدتی شهر مدینه را دچار ناامنی کرده، و برای ارعاب مسلمانان به خانه های آنها ریختند، و اگر مراقبت پیامبر نبود، و گروهی را برای استقرار امنیت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمی کرد، چه بسا نقشه های بنی قریظه عملی می شد، و آنان در این صورت مردان جنگنده مسلمانان را اعدام می کردند، و اموال آنها را ضبط و زنان و اولاد آنها را به اسارت درمی آوردند، سعدمعاذ با خود فکر کرد که اگر من در حق آنها چنین داوری کنم، سخنی بر خلاف حق و عدالت نگفته ام .

🔶 3-سعد معاذ، رئیس قبیله اوسیان با بنی قریظه هم پیمان بود و دوستی نزدیکی با هم داشتند .احتمال دارد که او از قوانین جزائی یهود اطلاع داشته است.متن تورات یهود اینست که: «هنگامی که به قصد نبرد آهنگ شهری نمودی، نخست آنها را به صلح دعوت نما، و اگر آنها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن و همینکه بر شهر مسلط گشتی همه مردان را از دم تیغ بگذران ولی زنها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را برای خود به عنوان غنیمت بردار» .

📚تورات سفر تثنیه فصل20

❗️شاید سعاد معاذ تصور کرد من که قاضی انتخابی طرفین هستم، اگر متجاوزان را با قوانین مذهبی خود آنها مجازات نمایم، کاری جز عدالت و انصاف انجام نداده ام.

🔷4 -ما تصور می کنیم که بزرگترین علت این رأی، این بود که سعد معاذ با دیدگان خود مشاهده کرده بود که رسول خدا بنا به درخواست خزرجیان، از تقصیر طائفه بنی قین قاع گذشت، و فقط اکتفاء کرد که از محیط مدینه بیرون روند.این گروه هنوز خاک اسلام را درست تخلیه نکرده بودند، که کعب اشرف، راه مکه را پیش گرفت و بر کشتگان «بدر» اشکهای تمساحانه ریخت و از پای ننشست تا قریش را برای جنگ مصمم ساخت.در نتیجه، جنگ احد پیش آمد و هفتاد تن از فرزندان اسلام در این راه شربت شهادت نوشیدند.

👌و همچنین بنی النضیر، مورد عفو و بخشودگی پیامبر قرار گرفتند، ولی در برابر آن، با تشکیل یک اتحادیه نظامی، جنگ احزاب را به وجود آوردند، که اگر کاردانی پیامبر اسلام، و نقشه خندق نبود، در همان روزهای نخست، تار و پود اسلام را به باد می دادند، و بعدها نامی از اسلام باقی نمی ماند و هزاران نفر کشته می شدند.

🗯❗️ادامه پاسخ👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇

🗯سعد معاذ این مراتب را از نظر خود می گذراند.تجربه های گذشته، اجازه نمی داد که او تسلیم عواطف گردد، و مصالح هزاران تن را فدای دوستی و مصالح یک اقلیت نماید.زیرا به طور مسلم، این گروه در آینده این بار با تشکیل یک اتحادیه وسیع تر، نیروهای عرب را بر ضد اسلام شورانیده و با نقشه های دیگر هسته مرکزی اسلام را به خطر می افکندند.روی این جهت، موجودیت این گروه را صد در صد به ضرر اجتماع مسلمانان تشخیص داد، و یقین داشت که اگر این دسته از تیررس مسلمانان بیرون روند، لحظه ای آرام نخواهند گرفت، و مسلمانان را با خطرات بزرگی روبرو خواهند ساخت.

❗️اگر این جهات نبود، ارضاء افکار عمومی برای سعد معاذ فوق العاده ارزنده بود و رئیس یک ملت «اوس» پیش از هر چیز به پشتیبانی مردمش نیازمند است، و آزردن آنها و رد سفارشهای آنان، بزرگترین لطمه ایست که به رئیس یک جمعیت متوجه می گردد.ولی او تمام این درخواستها را بر خلاف مصالح هزاران مسلمان تشخیص داد، از اینرو، نارضایتی عموم را برای خود خرید، و از حکم خرد و منطق سربرنتافت.

📚فروغ ابدیت ص643

5⃣گزارش هایی که درباره تعداد کشته شدگان خبر می دهد متفاوت است.

❗️قرآن می گوید:

«گروهی از آنان را به قتل می رساندید و گروهی را اسیر کردید »

🔷احزاب26

👌آیه اشاره دارد که گروهی از بنی قریظه کشته شدند نه تمام آنها . تنها همان ها کشته شدند که بر علیه اسلام و مسلمین توطئه کردند چنان که ابن جوزی می نویسد:

«سعد حکم کرد هرکس که بر علیه مسلمین توطئه کرده است کشته شود»

📚الوفا ص695

👌قرآن نیز می گوید:

« هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد»

🔷فاطر 18

❗️اگر عده ای از مردان آنان بر علیه اسلام توطئه کردند باید همان سران فتنه مجازات شوند و دلیلی برای مجازات سایرین نمی باشد.

6⃣علامه سید جعفر عاملی می نویسد:

«اقوال در تعداد کشته شدگان آنان مختلف است و از 300 نفر تا 1000 نفر نوشته اند.و در این باره دوازده قول نقل شده است و این کثرت قول نشان دهنده این است که تعداد کشته شدگان دقیقا روشن نیست .از سوی دیگر اهداف سیاسی و تعصبات دینی برای نشان دادن دشمنی اسلام با یهود موثر در ورود تحریف به این قضیه است.

❗️آنچه از مستندات به دست می آید آن است که مقتولین تنها توطئه گران بوده اند و نهایتا عدد آنها بین صد تا دویست نفر بوده اند

📚الصحیح من سیره النبی ج12 ص148

❗️با توجه به این نکات شبهات وارده حول این جریان و واقعه رفع می شود.


https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

حکم شرع درمورد کسانی که در گرفتاری ها و مشکلات از اولیا کمک می خواهند و آنان را به فریاد می خوانند

جواب: هر شخصی که از اولیاء بعد از مرگشان، یا در حال غیبتشان از آنان کمک بخواهد، مرتکب شرک اکبر شده است وباید توبه کند. الله تعالی می فرماید: « وَلا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَنْفَعُكَ وَلا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ (١٠٦)وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (١٠٧) » [یونس:106-107]

( و به جای الله کسی یا چیزی را پرستش مکن و به فریاد مخوان که به تو نه سودی می رساند ونه زیانی. اگر چنین کنی از ستم کاران ومشرکان خواهی شد. اگر الله تعالی به تو زیانی برساند، هیچ کس جز او نمی تواند فضل و لطف او را از تو برگرداند. الله تعالی فضل و لطف خود را شامل هر کس از بندگانش که بخواهد می کند و او دارای مغفرت و مهر فراوان است).

🔷پاسخ🔷

👌این گونه آیات که از خواندن غیر خدا نهی می کند اشاره است به موردی که انسان غیر خدا را بخواند با این اعتقاد که او اله و رب است و اورا پرستش کند به این بیان؛

❗️شکی نیست که لفظ « دعا» در لغت عرب به معنای « ندا و خواستن» و واژه « عبادت» به معنای « پرستش» است و هرگز نمی توان این دو لفظ را با هم مترادف و هم معنا شمرد یعنی نمی توان گفت هر ندا و درخواستی از غیر خدا عبادت و پرستش است زیرا؛

1⃣در قرآن مجید لفظ دعوت در مواردی به کار رفته است که هرگز نمی توان گفت مقصود از آن عبادت است مانند:

«قال رب انی دعوت قومی لیلا و نهارا»

«گفت پرودگارا من شب و روز قوم خود را ( به سوی تو) دعوت کردم»

آیا می توان گفت مقصود حضرت نوح این است که من قوم خود را شب و روز عبادت کردم

❗️« ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی»

«(شیطان می گوید) من بر شما تسلطی نداشتم جز این که شما را ( به کارهای زشت) دعوت کردم شما نیز اجابت کردید»

🔷ابراهیم22

آیا کسی احتمال می دهد که مقصود از این که شیطان آنان را دعوت کرد این است که شیطان پیروان خود را پرستید

👌از این جهت نمی توان گفت که دعوت و عبادت مترادف است و اگر کسی از پیامبر و یا مرد صالحی استمداد کرد و انان را خواند در این صورت آنها را عبادت کرده است.

2⃣مقصود از « دعا» در آیاتی که از خواندن غیر خدا نهی می کند دعوت خاصی است که با لفظ پرستش مترادف است زیرا مجموع این آیات درباره بت پرستانی وارده شده است که بت های خود را خدایان کوچکی می پنداشتند که برخی از شوون الهی به آنها سپرده شده و در کار خود نوعی استقلال دارند و آنان را متصرف در امور مربوط به دنیا و آخرت می شناختند.

❗️روشن ترین گواه براین که دعوت و خواندن آنان همراه با اعتقاد به اولوهیت آنان بوده است آیه زیر است:

«خدایانی را که جز خدا می پرستیدند آنان را بی نیاز نساخت»

🔷هود101

👌بنابراین آیات ممنوعه از خواندن غیر خدا ارتباطی به بحث ما ندارد .موضوع بحث ما درخواست بنده ای از بنده دیگر است که نه او را اله و رب می داند و نه مالک و متصرف تام الاختیار در امور مربوط به دنیا و آخرت بلکه او را بنده عزیز و گرامی می شناسد که او را به مقام رسالت و امامت برگزیده و وعده داده است که دعای اورا درباره بندگان خود بپذیرد

🔷نسائ64

3⃣خود آیه مورد استدلال گواه روشن است که مقصود از دعوت و خواندن غیر خدا دعوت عبادتی و پرستشی است زیرا قبل از آیه مورد استدلال می آورد:

«بگو ای مردم اگر در عقیده من شک دارید من کسانی را که جز خدا می پرستید نمی پرستم .تنها خداوندی را پرستش می کنم که شما را می میراند و من مامورم که از مومنان باشم»

🔷یونس105

❗️ودر ادامه می فرماید:

«وجز خدا چیزی را که نه سودی به تو می رساند و نه زیانی مخوان ( و پرستش نکن) که اگر چنین کنی از زیانکاران هستی»

🔷یونس106

👌همانطور که می بینید قبل از این آیه لفظ عبادت و پرستش به کار رفته است و این گواه بر این است که مقصود از نهی خواندن غیر خدا خواندنی است که همراه با اعتقاد به اولوهیت و به مقصود پرستش صورت گیرد می باشد.

📚تفسیر نمونه ج8 ص395

📚آیین وهابیت ص322

اگر شما معتقدید که خواندن غیر خدا شرک است چرا این خواندن را اختصاص می دهید به توسل به مردگان و غایبان در حالی که اگر خواندن غیر خدا شرک است فرقی بین مرده و زنده و حاضر و غایب نیست زیرا ملاک خواندن غیر خدا است که در همه صور وجود دارد

👌بنا براین به عقیده شما عالمیان مشرک هستند زیرا از یکدیگر کمک می خواهند و شما نیز گرفتار شرک هستید زیرا در زندگی روز مره از یکدیگر کمک می خواهید


✏️پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🔱پرسش و پاسخ مرتبط کانال در مورد توسل:

1⃣قرآن می گوید که تنها از خدا کمک بخواهیم " ایاک نستعین" چرا ما از اهل بیت کمک می خواهیم

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4219


2⃣مگر خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر نیست و صدای ما را نمی شنود چرا از غیر او کمک بخواهیم

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4974

3⃣برخی از روایات مشروعیت توسل از کتب اهل سنت

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3159

4⃣برخی از روایات شیعه در مورد مشروعیت توسل

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/665

5⃣قرآن می گوید آنان که در قبور هستند صدای شما را نمی شنوند.چگونه امامان صدای ما را می شنوند تا به انان توسل کنیم

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4104
پرسش

چرا در اسلام کشتن سگ سفارش شده است .مگر این موجود بی زبان چه گناهی دارد که اسلام این طور با او برخورد می کند


👌پاسخ:

🗯اسلام به هیچ عنوان سفارش به کشتن سگ ها نمی کند بلکه آزار و اذیت حیوانات را امری مذموم شمرده که مستوجب عذاب جهنم می باشد. وبه عکس سفارش به خوشرفتاری با سگان را کرده است.

👌پیامبر گرامی فرمود:

«خداوند مردی را به خاطر اینکه سگی را سیراب می کرد وارد بهشت کرد»

📚بحار الانوار ج62 ص65

❗️نجیح می گوید:

«حسن بن علی را می دیدم که غذا می خورد و پیش روی او سگی نیز بود.هر لقمه ای که می خورد لقمه ای را نیز به سگ می داد و می گفت حیا می کنم که من غذا بخورم و موجود زنده ای به من نگاه کند و او را اطعام نکنم»

📚مستدرک الوسائل ج8 ص295

👌امام صادق فرمود:

«هر زمان چیزی می خورید و سگی نیز پیش روی شما است سگ را نیز اطعام کنید...»

📚الکافی ج6 ص553

🔶وفرمود:

«هر چیزی حرمتی دارد و حرمت حیوانات به این است که حق زدن به صورت آنها را ندارید»

📚وسائل الشیعه ج11 ص482

❗️پیامبر گرامی فرمود:

«حیوانات را نزنید زیرا آنان روح دارند و تسبیح خدا را می کنند»

📚المحاسن ص633

👌حضرت علی فرمود:

«در سگ شکاری و سگ همراه گله برکت است»

📚الکافی ج6 ص552

👌بله در روایات تنها جواز قتل سگ های وحشی داده شده است .سگ هایی که به افراد حمله کرده و مورد آسیب قرار می دهند. در این صورت انسان برای حفظ جانش می تواند سگ را بکشد

📚وسائل الشیعه ج11 ص533

📚مستدرک الوسائل ج8 ص296

❗️ البته این گونه سگ ها باید در محیطی قرار گیرند که نتوانند به کسی آسیب برسانند و اگر شرایط طوری فراهم شد که نتوان از آزار و آسیب آنان در امان ماند کشتن آنان برای حفظ جان خود اشکالی ندارد.


👌پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

آیا در روایات معتبری آمده است که امام عسکری فرزندش حجه بن الحسن را به عنوان امام معرفی کرده باشد

💠پاسخ💠

👌در این باره روایات متعددی نقل شده است؛

1⃣شیخ کلینی روایت می کند که علی بن بلال می گوید:

«دو سال قبل از شهادت امام عسکری به من از ناحیه ایشان خبری رسید که تصریح کردند به جانشین پس از خودشان سپس سه روز قبل از شهادتشان نیز تصریح به جانشینی فرزندش کردند»

📚الکافی ج1 ص328

📚کمال الدین ج2 ص499

2⃣عمرو اهوازی می گوید:

«امام عسکری فرزندش را به من نشان داد و گفت این امام شما پس از من است»

📚الکافی ج1 ص328

3⃣امام عسکری فرمود:

«امام بعد از من فرزندم محمد است و او امام و حجت بعد از من است .هر کس بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است »

📚کمال الدین ج2 ص38

📚بحار الانوار ج51 ص160

4⃣وفرمود:

❗️« گویا می بینم که بعد از من در جانشین من اختلاف می کنید .هر کس به امامت امامان بعد از رسول خدا اقرار کند و امامت فرزندم را پس از من انکار کند مانند کسی است که به نبوت همه انبیا اقرار کرده و نبوت پیامبر اسلام را انکار کرده است .برای فرزندم غیبتی است که در آن غیبت مردم به شک می افتند»

📚کمال الدین ج2 ص409

📚بحار الانوار ج51 ص160

5⃣یعقوب بن منقوش می گوید:

«بر امام عسکری وارد شدم و گفتم ای آقای من امام پس از شما چه کسی است؟

👌امام فرزند خردسالش را به من نشان داد و گفت این است صاحب و امام شما پس از من»

📚کمال الدین ج2 ص407

6⃣امام عسکری خطاب به مادر امام زمان فرمود:

«تو فرزند پسری را حمل می کنی که نامش محمد است و او قائم پس از من است»

📚کمال الدین ج2 ص408

7⃣وفرمود:

«سپاس خداوندی را که من را از دنیا نبرد مگر آنکه جانشین من را نشانم داد .فرزندم شبیه ترین مردم برسول خدا از حیث خلق و خوی و شکل و شمایل می باشد »

📚کمال الدین ج2 ص409

8⃣وفرمود:

«به زودی برای من فرزندی خواهد بود که « امام پس از من است» که زمین را از قسط و داد پر خواهد کرد»

📚بحار الانوار ج51 ص162

9⃣احمد بن اسحاق می گوید:

«از امام عسکری در مورد صاحب این امر پرسیدم او با دستش اشاره کرد که او زنده است ( و فرزندش امام است)»

📚الارشاد ج2 ص352

📚الغیبه ص251


✏️پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
👌پرسش و پاسخ های مرتبط؛

1⃣پاسخ به تحدی کانال نقدی بر اسلام در مورد اثبات تولد و امامت امام زمان


https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3231


2⃣اثبات امامت امام زمان در کتب اهل سنت


https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3299


3⃣آیا این که به امام یازدهم می گویند امام عسکری بدین معنا است که ایشان عقیم بوده اند

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3048


4⃣چگونه ممکن است یک کودک در سنین کودکی به امامت برسد

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4607

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/965


♻️پرسمان اعتقادی

https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
پرسش

این که امام زمان به مثل امروزی به امامت رسیدند درست اما ایشان که الان غایبند.کانال های وهابی می گویند امامی که غایب است چه به درد ما می خورد


🗯پاسخ🗯

👌از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولی ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولی غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.

❗️در سوره كهف، وجود هر دو ولی، به طور همزمان بیان شده‌ است: یكی موسی بن عمران و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است.

🔷این ولی الهی به گونه‌ای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان‌كه می‌فرماید: « [موسی و همراهش] بنده‌ای از بندگان ما را [در لب دریا] یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟»


❗️قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان می‌كند و نشان می‌دهد كه مردم او را نمی‌شناختند، ولی از آثار و بركاتش بهره‌مند بودند.

📓کهف 71-82

❗️ حضرت ولی‌عصر نیز به سان مصاحب موسی، ولی ناشناخته‌ای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او همان گونه كه در روایات نیز وارد شده ـ به‌‌سان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمی‌بینند؛ اما به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد.

📚کمال الدین باب 45 ح4

❗️ پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند.»

📚بحار الانوار ج52 ص93

❗️اشعه معنوی وجود امام در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار معتنابهی است كه به‌رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، حكمت وجودش را آشكار می‌سازد. در اینجا به بیان برخی از این آثار می‌پردازیم:
 
1⃣پاسداری از آیین الهی

❗️با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرایشهای مختلف به مكتب‌های انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره‌ای از این قوانین از دست می‌رود و دستخوش تغییرات زیان‌بخشی می‌گردد. این آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست می‌دهد.

🗯 این نور پرفروغ، با عبور از شیشه‌های ظلمانی افكار تاریك، كم‌رنگ‌تر می‌گردد. خلاصه با آرایشها و پیرایشهای كوته‌بینانه افراد و افزودن شاخ و برگهای تازه به آن، چنان می‌شود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال می‌گردد.

⁉️با این حال، آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شكل اصلی‌اش حفظ و برای آیندگان نگهداری كند؟

❗️ می‌دانیم در هر مؤسسه مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداری می‌كنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش‌سوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد.

❗️سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آیین الهی است كه همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعلیمات را در خود نگاه‌داری می‌كند،تا دلایل الهی و نشانه‌های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید، و این یكی دیگر از آثار وجود او است.
 
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇

2⃣ تربیت منتظران آگاه:

❗️بر خلاف آنچه بعضی می‌پندارند، رابطه امام در زمان غیبت به كلی از مردم بریده نیست، بلكه آن گونه كه از روایات برمی‌آید، شمار اندكی از آماده‌ترین افراد كه سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص فوق‌العاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش مرتبط‌اند.

🔶 معنای غیبت امام این نیست كه آن حضرت به شكل روح نامرئی و یا شعاعی ناپیدا درمی‌آید، بلكه او از زندگی طبیعی و آرامی برخوردار است، به طور ناشناخته در میان همین انسانها رفت و آمد دارد، دلهای بسیار آماده را برمی‌گزیند و در اختیار می‌گیرد و آنها را بیش از پیش آماده می‌كند و می‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود، توفیق درك این سعادت را پیدا می‌كنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند روز و جمعی سالها با حضرت بقیه‌الله در تماس بوده‌اند.


❗️آنان كسانی هستند كه آن چنان بر بال و پر دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه همچون مسافران هواپیماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار می‌گیرند، آنجا كه هیچ‌گاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهان‌بخش آفتاب نیست، در حالی كه دیگران در زیر ابرها و در تاریكی و نور ضعیف به سر می‌برند. به درستی حساب صحیح نیز همین است. كسی انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پایین ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببیند.

🗯 چنین انتظاری، اشتباهی بزرگ و پنداری باطل بیش نیست. این ما هستیم كه باید بالاتر از ابرها پرواز كنیم تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه‌جرعه بنوشیم و سیراب گردیم. به هر حال، تربیت این گروه منتظر، یكی دیگر از حكمت‌های نهفته در غیبت آن حضرت است.
 
3⃣نفوذ روحانی و ناپیدا:

❗️چنان كه می‌دانیم، خورشید یك پرتو مرئی دارد كه از تجزیه آنها، هفت رنگ معروف پیدا می‌شود، و یك سلسله اشعه نامرئی نیز دارد كه اشعه ماورای بنفش واشعه مادون قرمز نامیده شده است.

🗯همچنین یك رهبر بزرگ آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی كه از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت می‌گیرد، تربیت روحانی دارد كه از راه نفوذ معنوی در دلها و فكرها اعمال می‌شود و می‌توان آن را تربیت تكوینی نام گذاشت. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نمی‌آید، بلكه تنها جاذبه و كشش درونی مؤثر است.

❗️وجود مبارك امام در پشت ابرهای غیبت نیز، این اثر را دارد كه از طریق شعاع نیرومند و پردامنه نفوذ شخصیت خود، دلهای آماده را در نزدیك و دور، تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تكامل آنها می‌پردازد و از آنان انسانهایی كاملتر می‌سازد. ما قطبهای مغناطیسی زمین را با چشم خود نمی‌بینیم، ولی اثر آنها روی عقربه‌های قطب‌نما، در دریاها، راهنمای كشتی‌هاست و در صحراها و آسمانها، راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر كره زمین، از بركت این امواج، میلیونها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا می‌كنند. وسایل نقلیه بزرگ و كوچك به فرمان همین عقربه ظاهراً كوچك از سرگردانی رهایی می‌یابند.

⁉️آیا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام در زمان غیبت، با امواج جاذبه معنوی خود، افكار و جانهای زیادی را كه در دور یا نزدیك قرار دارند، هدایت كند و از سرگردانی رهایی بخشد؟

❗️البته نباید فراموش كرد كه امواج مغناطیسی زمین، روی هر آهن‌پاره بی‌ارزشی اثر نمی‌گذارد، بلكه تنها بر عقربه‌های ظریف و حساسی كه خاصیت آهن‌ربایی یافته‌اند و یك نوع سنخیت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا كرده‌اند، اثر می‌گذارد. بدین ترتیب دلهایی كه ارتباطی با امام دارند و شباهتی را در خود ایجاد نموده‌اند، تحت تأثیر آن جذبه روحانی قرار می‌گیرند.

📚منابع جهت مطالعه بیشتر:

1⃣الالهیات،سبحانی،ج4 ص142

2⃣دانشنامه امام مهدی، ری شهری ،ج3 ص181

3⃣بحار الانوار ،مجلسی،ج52 ص90 باب20



https://telegram.me/Rahnamye_Behesht