پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.57K subscribers
2.03K photos
188 videos
59 files
5.8K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
پرسش و پاسخهای مرتبط با روز عرفه و عید قربان !!!!


١ _ فلسفه عظمت و اهمیت روز عرفه در چیستچرا این روز این قدر اهمیت دارد ❗️❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7159

٢ _ خواندن دعاهای روز عرفه به زبان فارسی :

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6278

٣ _ چرا خداوند ابراهیم را مامور به سر #بریدن فرزند کرد آیا چنین امری ظالمانه نبود که پدری را مامور به سر بریدن فرزند بیگناه کند آیا این عمل با عدالت خداوند منافات ندارد

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8037


٤ _ دعایی که منسوب به امام حسین است و در روز عرفه خوانده میشه چقدر سندیت داره ❗️در مقابل کسانی که این دعا را ساخته و پرداخته و جعلی در طول تاریخ می دانند چطور باید جواب بدیم


💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10002

٥ _ دریکی ازکانال های ضد دین گفته شده مسلمین برای رضایت خدایشان حیوانات راقربانی میکند !!! چجورخدایی است که با سربریدن حیوانات خوشحال میشود !!! این خدای خون خوارکه باکشته شدن حیوانات خوشحال میشود لیاقت پرستش ندارد

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3322

٦ _ لطفا با توجه به نزدیکی عید قربان درباره فلسفه قربانی کردن در منی توضیح بدید چون برخی میگن چه نیازی به قربانی کردن در اون روز میباشد !!! در حالی که به علت ازدیاد قربانی ها بسیاری از آنها را زیر خاک دفن می کنند ایا مصلحتی در این قربانی کردن است؟ ایا مفسده ان فراوان نیست

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4679

٧ _ چه عیدی است چله، نه حیوانی گردن زده می شود و نه انسانی در آئينی به خاک می افتد و کرنش می کند ، همچون نوروز ، همتایش فقط مهربانی است ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن بر خلاف عید قربان

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5449

٨ _چرا سر حیوانات رو میبریم برای قربانی یا خوردن یا...؟ مگه اوناهم مثل ما انسان ها جان ندارن ❗️❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13212



#پرسمان_اعتقادی
#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane_eteghadi
▫️ادامه 👇

کوهها در عین حال که موجب آرامش زمین هستند به همراه زمین در حال حرکت نیز هستند , چنانچه که خداوند در این رابطه می فرماید :

"كوه‏ها را مى‏بينى و آنها را ساكن و جامد مى‏پندارى در حالى كه مانند ابر در حركتند اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده او از كارهايى كه شما انجام مى‏دهيد آگاه است. " " وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ " ( سوره نمل آیه 88 )

در ذیل در مورد آیه فوق بیشتر توضیح داده ایم :

https://t.me/Rahnamye_Behesht/8219


❗️با تمام تفاصیل گفته شده , برخی از مفسرین احتجاج به روایت گفته شده در مورد کوه قاف را صحیح نمی دانند و در این رابطه می نویسند :

"در اين جا بار ديگر در آغاز اين سوره به بعضى از" حروف مقطعه" بر خورد مى‏كنيم و آن حرف" ق" است، و چنان كه قبلا نيز گفته‏ايم يكى از تفسيرهاى قابل توجه" حروف مقطعه" اين است كه" قرآن" با آن همه عظمت از ماده ساده‏اى همچون حروف" الفبا" تشكيل يافته، و اين نشان مى‏دهد كه ابداع‏گر و نازل كننده قرآن مجيد علم و قدرت بى پايان داشته كه از چنين ابزار ساده‏اى چنان تركيب عالى آفريده است....


در بسيارى از تفاسير نيز آمده كه" ق" نام كوهى است عظيم كه محيط به كره زمين است، در اينكه اين كدام كوه است كه بر كره زمين يا مجموعه جهان احاطه دارد؟ و منظور از آن چيست؟ اينجا جاى بحث آن نيست، آنچه لازم‏ مى‏دانيم در اينجا اشاره كنيم اين است كه بسيار بعيد به نظر مى‏رسد كه" ق" در اين سوره اشاره به" كوه قاف" باشد، چرا كه :

▫️ نه تنها تناسبى با بحثهاى سوره ندارد، حرف" ق" در اينجا همانند سائر حروف مقطعه‏اى است كه در آغاز سوره‏هاى قرآن آمده .

▫️ بعلاوه اگر منظور از آن" كوه قاف" بود مى‏بايست با" واو" قسم همراه باشد مانند" وَ الطُّورِ" و امثال آن، و ذكر يك كلمه بدون مبتدا و خبر يا واو قسم مفهومى ندارد.

▫️از همه اينها گذشته" رسم الخط" تمام قرآنها اين است كه" ق" به صورت" مفرد" نوشته، در حالى كه" كوه قاف" را به صورت" قاف" مى‏نويسند.

▫️از جمله امورى كه گواهى مى‏دهد ذكر اين حرف از حروف مقطعه براى بيان عظمت قرآن است اينكه بلافاصله بعد از آن سوگند به قرآن مجيد ياد كرده، مى‏فرمايد:" قسم به قرآن مجيد" (وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ). "

📚تفسیر نمونه ج 22 ص 226




#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
همراهی امام حسین با امام حسن علیهما السلام در نبرد با معاویه !

🤔#پرسش :

در زمان جنگ امام حسن با معاویه آیا امام حسین هم همراه ایشون حضور داشتن؟ اگر حضور نداشتن کجا بودند ؟


💠#پاسخ💠

👌امام حسین در زمان امامت امام حسن علیهما السلام کامل مطیع امر برادر بودند و صلحنامه امام حسن ع با معاویه را نیز مورد تایید قرار می دادند .

امام باقر عليه السلام فرمود :

"حسين در مجلسى كه حسن عليهما السلام حضور داشت، سخن نمى‏گفت، تا آن گاه كه حسن ع بر مى‏خاست. " إنَّ الحُسَينَ عليه السلام كانَ إذ حَضَرَ الحَسَنُ عليه السلام، لم يَنطِق في ذلِكَ المَجلِسِ حَتّى يَقومَ. "

📚الكافي: ج 1 ص 291 ح 6

در نقل دیگری آمده است که امام حسن علیه السلام خطاب به برخی اصحاب فرمود :

" من با صلح با معاويه، جز اين نخواستم كه كشتار را از شما دور كنم؛ زيرا ديدم كه يارانم در جنگ كردن، سست‏اند و از جهاد، شانه خالى مى‏كنند. به خدا سوگند، [با اين وضعيت‏] اگر با كوه‏ها و درختان هم به سوى معاويه مى‏رفتيم، جز واگذارى خلافت به او، چاره‏اى نبود.

راوی می گوید :

" سپس، از نزد حسن عليه السلام بيرون آمديم و نزد حسين عليه السلام رفتيم و پاسخ حسن عليه السلام را به او باز گفتيم. فرمود: « [برادرم‏] حسن، درست مى‏گويد. "

" ما أرَدتُ بِمُصالَحَتي مُعاوِيَةَ إلّا أن أدفَعَ عَنكُمُ القَتلَ؛ عِندَما رَأَيتُ مِن تَباطُؤِ أصحابي عَنِ الحَربِ ونُكولِهِم عَنِ القِتالِ، ووَاللّهِ لَئِن سِرنا إلَيهِ بِالجِبالِ وَالشّجرِ ما كانَ بُدٌّ مِن إفضاءِ هذَا الأَمرِ إلَيهِ. قالَ: ثُمَّ خَرَجنا مِن عِندِهِ، ودَخَلنا عَلَى الحُسَينِ عليه السلام، فَأَخبَرناهُ بِما رَدَّ عَلَينا، فَقالَ: صَدَقَ أبو مُحَمَّد "

📚الأخبار الطوال: ص 220

در زمان جنگ امام حسن ع با معاویه نیز امام حسین ع به همراه برادر مشغول ساماندهی و فرماندهی لشگر بودند , چنانچه که برخی مورخین می نویسند :

" حسين بن على عليه السلام پس از شهادت على عليه السلام در كنار برادر خويش، رهبر و پيشواى وقت، حسن بن على عليه السلام قرار گرفت، و هنگام حركت نيروهاى امام مجتبى عليه السلام به سمت شام، همراه آن حضرت در صحنۀ نظامى و پيشروى به سوى سپاه شام حضور داشت ( تاریخ طبری ج 5 ص 165 )

و هنگامى كه معاويه به امام حسن عليه السلام پيشنهاد صلح كرد، امام حسن، او و عبداللّٰه بن جعفر را فراخواند و دربارۀ اين پيشنهاد، با آن دو به گفت‌وگو پرداخت ( الکامل فی التاریخ ج 3 ص 405 )

و بالاخره پس از متاركۀ جنگ و انعقاد پيمان صلح، همراه برادرش به شهر مدينه بازگشت و همان‌جا اقامت گزيد. ( الاصابه ج 1 ص 333 )

📚سیره پیشوایان ص 163


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
▫️ادامه 👇

یا در روایت دیگر آمده است :

" مردی از امام صادق علیه السلام سئوال نمود و گفت: گله ای را همراه چوپانی یهودی یا نصرانی می‌فرستیم و ناگهان پیش آمدی رخ می‌دهد و چوپان ذبح می‌کند، آیا از ذبح شده به دست وی بخوریم؟ حضرت فرمود:

"قیمت آن را وارد زندگی ات نکن و از آن نخور؛ زیرا که مساله در ذبح، نام بردن خداست و در آن بر غیر مسلمان اعتمادی نیست. آن مرد گفت: خداوند فرماید: «الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ» امام صادق علیه السلام فرمودند: پدرم می‌گفت: منظور، تنها حبوبات و نظایر آن است. " " فقال له الرجل: قال الله تعالى: الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ؟ فقال له أبو عبد الله (عليه السلام): «كان أبي (صلوات الله عليه) يقول: إنما هي الحبوب و أشباهها». "

📚الکافی ج 6 ص 240

بنابراین اگر در آیه مورد بحث به صورت مطلق یا عام گفته شده که طعام اهل کتاب بر مسلمین حلال است در آیات و روایات دیگر , این اطلاق یا عمومیت قید خورده و خاصش وارد شده که مقصود طعامی است که خوک و شراب نباشد و اینکه تنها حبوبات اهل کتاب را می توان استفاده نمود حتی غذاهای گوشتی آنان از حیوانات حلال گوشت هم ممنوعیت مصرف دارد زیرا اهل کتاب ذبح شرعی را رعایت نمی کنند .

بر همین اساس در تفسیر نمونه در مورد آیه مذکور می خوانیم :

"  روايات متعددى كه از ائمه اهل بيت ع نقل شده اين مطلب را تاكيد مى‏كند كه منظور از طعام در اين آيه، غير ذبيحه‏هاى اهل كتاب است.

در تفسير على بن ابراهيم از امام صادق ع نقل شده كه در باره آيه فوق چنين فرمود:

"عنى بطعامهم هاهنا الحبوب و الفاكهة غير الذبائح التي يذبحون فانهم لا يذكرون اسم اللَّه عليها " ";منظور از طعام اهل كتاب حبوبات و ميوه‏ها است، نه ذبيحه‏هاى آنها زيرا آنها هنگام ذبح كردن نام خدا را نمى‏برند"  و روايات متعدد ديگرى كه در جلد 16 وسائل الشيعه در باب 51 از ابواب اطعمه و اشربه صفحه 371 مذكور است .

  دقت در آيات گذشته نشان مى‏دهد كه تفسير دوم (تفسير طعام به غير ذبيحه) به حقيقت نزديكتر است، زيرا همانطور كه امام صادق ع هم در روايت فوق اشاره فرموده، اهل كتاب غالب شرائط ذبح اسلامى را رعايت نمى‏كنند، نه نام خدا را مى‏برند و نه رو به سوى قبله حيوان را ذبح مى‏كنند و هم چنين پايبند به رعايت ساير شرائط نيستند چگونه ممكن است در آيات قبل چنين حيوانى صريحا تحريم شده باشد و در اين آيه حلال شمرده شود....

ما انكار نمى‏كنيم كه طعام يك مفهوم وسيع دارد، ولى آيات سابق كه در باره گوشتها بحث نموده و مخصوصا گوشت حيواناتى را كه بهنگام ذبح نام خدا بر آن نبرند تحريم كرده، اين مفهوم وسيع را تخصيص مى‏زند و محدود بغير گوشت ميكند، و ميدانيم هر عامى يا مطلقى قابل تخصيص و تقييد است. و اين را نيز مى‏دانيم كه اهل كتاب مقيد به ذكر نام خدا بر ذبيحه نيستند، از آن گذشته ساير شرائطى را هم كه در" سنت" آمده است، مسلما رعايت نمى‏كنند. "

📚تفسیر نمونه ج 4 ص 277



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
معنای واژه تاسوعا و عاشوراء !!!!

🤔#پرسش :

روز تاسوعا و عاشورا به چه معناست ? چرا از این دو واژه فقط در محرم استفاده می شود !!!!!


💠#پاسخ💠

👌تاسوعا از تسع به معنای نهم بر نهمین روز از ماه محرم اطلاق می شود : " هو اليوم التَّاسِع من المحرّم "

📚النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏1، ص: 189

❗️عاشوراء هم از عشر به معنای دهم بر دهمین روز از ماه محرم اطلاق می شود : "عاشُوراء: اليوم العاشِر من المحرم‏ "

📚كتاب العين، ج‏1، ص: 249

👌بنابراین تنها بر نهم و دهم ماه محرم اطلاق واژه تاسوعا و عاشوراء می شود نه بر نهم و دهم سایر ماهها .

❗️این واژه قبل از اسلام کاربرد نداشته است و پس از اسلام بر روز نهم و دهم ماه محرم اطلاق واژه تاسوعا و عاشوراء گشته است : " ابن الأثير، «هو اسم إسلامي» " ( نهاية ابن الأثير ج 3 ص 240 ) _ " ابن دريد: إنه اسم إسلامي لا يعرف في الجاهلية " ( الجمهرة في لغة العرب ج 4 ص 212. )

❗️در روایتی هم آمده است که امام صادق عليه السلام فرمود :

" «تاسوعا، روزى است كه حسين و يارانش كه خدا از ايشان، خشنود باد، در كربلا، محاصره شدند و سپاه شام، بر گِرد او جمع شدند و فرود آمدند. ابن مرجانه و عمر بن سعد، از وفور و فراوانىِ سپاهيان، شادمان شدند و در اين روز، حسين عليه السلام و يارانش را كه خدا از ايشان خشنود باد، ناتوان شمردند و يقين كردند كه كسى به يارى حسين عليه السلام نمى‏آيد و عراقيان، به او كمكى نمى‏دهند. پدرم فداى ناتوانْ شمرده شده غريب باد!»

❗️سپس فرمود: «امّا روز عاشورا، روزى است كه مصيبت حسين عليه السلام و بر خاك افتادن او ميان يارانش، پيش آمد و يارانش نيز برهنه، بر گِرد او بر زمين افتاده بودند. آيا در چنين روزى، روزه مى‏گيرند؟ به پروردگار خانه حرام سوگند كه هرگز، روا نيست!». " "سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَن صَومِ تاسوعا وعاشورا مِن شَهرِ المُحَرَّمِ؟
فَقالَ: تاسوعا يَومٌ حوصِرَ فيهِ الحُسَينُ عليه السلام و أصحابُهُ رَضِيَ اللّهُ عَنهُم بِكَربَلاءَ، وَاجتَمَعَ عَلَيهِ خَيلُ أهلِ الشّامِ و أناخوا عَلَيهِ، وفَرِحَ ابنُ مَرجانَةَ وعُمَرُ بنُ سَعدٍ بِتَوافُرِ الخَيلِ وكَثرَتِها، وَاستَضعَفوا فيهِ الحُسَينَ عليه السلام و أصحابَهُ رَضِيَ اللّهُ عَنهُم، و أيقَنوا أن لا يَأتِيَ الحُسَينَ عليه السلام ناصِرٌ ولا يُمِدُّهُ أهلُ العِراقِ، بِأَبِي المُستَضعَفُ الغَريبُ.
ثُمَّ قالَ: و أمّا يَومُ عاشورا فَيَومٌ اصيبَ فِيهِ الحُسَينُ عليه السلام صَريعا بَينَ أصحابِهِ، و أصحابُهُ صَرعى حَولَهُ عُراةً، أفَصَومٌ يَكونُ في ذلِكَ اليَومِ؟! كَلّا ورَبِّ البَيتِ الحَرام‏ "

📚الكافي: ج 4 ص 147 ح 7، بحار الأنوار: ج 45 ص 95 ح 40.




#پرسمان_اعتقادی
#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
http://ipasookh.ir
انا سلم لمن سالکم و حرب لمن حاربکم در منابع اهلسنت !!!!

🤔#پرسش :

ما در زیارت نامه های مختلف در مورد امام حسین یا سایر اهل بیت می خوانیم " انا سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم " آیا این تعبیر در منابع اهل سنت هم آمده است یا خیر ? ❗️❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌در پاسخ پرسش فوق گفتنی است که در موارد متعددی علمای اهلسنت از زبان مبارک پیامبر گرامی اسلام نقل می کنند که ایشان می فرمودند که من در جنگ هستم با کسی که با اهل بیت من و امام حسین علیهم السلام در جنگ باشد و در صلح هستم با کسی که با اهل بیت من در صلح باشد .

ترمذی و ابن ماجه و حاکم نیشابوری و دیگران از علمای اهلسنت نقل می کنند که پيامبر گرامی به على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام فرمود: «من با هر كه با شما سر جنگ داشته باشد، سر جنگ دارم و با هر كه آشتى شما را در پيش گيرد، آشتى در پيش مى‏گيرم». " إنَّ رَسولَ‏ اللَّهِ صلى الله عليه و آله قالَ لِعَلِيٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهم السلام: أنَا حَربٌ لِمَن حارَبتُم، وسِلمٌ لِمَن سالَمتُم. "

📚سنن الترمذي: ج 5 ص 699 ح 3870، سنن ابن ماجة: ج 1 ص 52 ح 145 سنن ابن ماجة: ج 1 ص 52 ح 145 ، المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 161 ح 4714، كنز العمّال: ج 13 ص 640 ح 37618

ابن عساکر از زيد بن ارقم نقل میکند :

"پيامبر در بيمارى‏اى كه در آن، جان داد و از دنیا رفت , به على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام مهر ورزيد و فرمود: «من با هر كه با شما سر جنگ داشته باشد، سر جنگ دارم و با هر كه آشتى شما را در پيش گيرد، آشتى در پيش مى‏گيرم». " حَنا رَسولُ اللَّهِ في مَرَضِهِ الَّذي قُبِضَ فيهِ عَلى‏ عَلِيٍّ وفاطِمَةَ وحَسَنٍ وحُسَينٍ عليهم السلام، فَقالَ: أنَا حَربٌ لِمَن حارَبَكُم، وسِلمٌ لِمَن سالَمَكُم. "

📚تاريخ دمشق: ج 14 ص 157 ح 3481

در نقل دیگر آمده است که ابوهریره می گوید :
" پيامبر به على و حسن و حسين و فاطمه عليهم السلام نگريست و فرمود: «من با هر كه با شما سر جنگ داشته باشد، سر جنگ دارم و با هر كه آشتى شما را در پيش گيرد، آشتى در پيش مى‏گيرم». " نَظَرَ النَّبِيُّ إلى‏ عَلِيٍّ وحَسَنٍ وحُسَينٍ و فاطِمَةَ عليهم السلام"

📚مسند ابن حنبل: ج 3 ص 446 ح 9704، المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 161 ح 4713، المعجم الكبير: ج 3 ص 40 ح 2621، كنز العمّال: ج 12 ص 97 ح 34164

ابن ابی الحدید نقل می کند که زید بن ارقم می گوید :

" در خدمت پيامبر خدا بوديم. به ايشان در اتاقِ خود وحى مى‏شد و ما منتظر او بوديم، تا اين كه گرما شدّت گرفت. على بن ابى طالب به همراه فاطمه و حسن و حسين آمدند و در سايه ديوارى به انتظار پيامبر نشستند. چون پيامبر بيرون آمد، آنها را ديد و به سوى آنها رفت، در حالى كه ما در جاى خود ايستاده بوديم. سپس پيامبر به سوى ما آمد، در حالى كه با جامه‏اش بر سر آنها سايه انداخته بود. يك سرِ جامه را پيامبر و سرِ ديگر آن را على عليه السلام گرفته بود و پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏فرمود: «خدايا! من آنها را دوست دارم. پس آنها را دوست بدار. خدايا! من با هر كه با آنها آشتى در پيش گيرد، آشتى در پيش مى‏گيرم و با هر كه با آنها سرِ جنگ داشته باشد، سرِ جنگ دارم». پيامبر اين سخن را سه بار تكرار نمود. " " كُنّا مَعَ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وهُوَ فِي الحُجرَةِ يوحى‏ إلَيهِ ونَحنُ نَنتَظِرُهُ، حَتَّى اشتَدَّ الحَرُّ، فَجاءَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ومَعَهُ فاطِمَةُ وحَسَنٌ وحُسَينٌ عليهم السلام؛ فَقَعَدوا في ظِلِّ حائِطٍ يَنتَظِرونَهُ، فَلَمّا خَرَجَ رَسولُ اللَّهِ رَآهُم فَأَتاهُم، ووَقَفنا نَحنُ مَكانَنا، ثُمَّ جاءَ إلَينا وهُوَ يُظِلُّهُم بِثَوبِهِ، مُمسِكاً بِطَرَفِ الثَّوبِ، وعَلِيٌّ مُمسِكٌ بِطَرَفِهِ الآخَرِ وهُوَ يَقولُ: «اللَّهُمَّ إنّي احِبُّهُم فَأَحِبَّهُم، اللَّهُمَّ إنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَهُم، وحَربٌ لِمَن حارَبَهُم»، فَقالَ ذلِكَ ثَلاثَ مَرّات‏ "

📚شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد: ج 3 ص 207

روایات فوق که به صورت متعدد در منابع عامه آمده است بر اهلسنت لازم می کند که از مسببین جنگهای جمل و صفین بر علیه امیر مومنان علیه السلام بیزاری جویند و همینطور در مراسم عزاداری امام حسین ع در ایام محرم و اربعین حاضر شوند تا به صورت عملی نشان دهند که به سخن و سنت پیامبر اسلام عمل می کنند و با کسانی که با اهل بیت پیامبر جنگیدند در جنگ و حرب هستند و از آنان بیزاری می جویند .


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
▪️ادامه 👇

بر همین اساس برخی می نویسند :

" ضابطه كلّى در ورود نقص بر وارثان از ديدگاه شيعه فرضى است كه در قرآن كريم براى وارثان مقرر شده است. اگر براى وارث تنها يك فرض مقرر شده باشد، مانند دختران، نقص متوجه او مى‏شود؛ اما اگر براى وارث، دو فرض- فرض كم و فرض زياد- مقرر شده باشد، مانند زوج و زوجه و مادر و برادران مادرى، نقص متوجه او نمى‏گردد و در نتيجه از سهم تعيين شده چيزى كاسته نمى‏شود. "

📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5 ص 516 _ تفسیر نمونه ج 3 ص 305


بنابراین در مثالی که شبهه افکن زده است , سهم پدر و مادر و همسر متوفی به صورت کامل داده می شود و ما بقی به دختران می رسد . یعنی نقص و ضرر به سهم دختران می خورد و آنان کمتر از بقیه ارث می برند تا مشکل زیادی سهام بر اموال میت پیش نیاید , چنانچه که وقتی اموال میت اضافی از سهام باشد , مقدار اضافی به دختران می رسد زیرا حداقل و حداکثر برای سهم آنان تعیین نشده است . ( در ذیل بیشتر بخوانید ) :

https://t.me/Rahnamye_Behesht/11942


❗️چنانچه که گفته شد حکم فوق بر اساس روایات است که شرح و تفسیر کلیات آیات قرآن است . یعنی در خود قرآن تنها بیان سهم وراث شده است اما حکم سهام وراث در صورت تداخل سهام و کمتر آمدن مال از سهام وراث به سنت و تفسیر پیامبر گرامی و اهلبیت علیهم السلام واگذار شده است .


▫️چنانچه که در روایتی آمده است :

"اگر بخواهى براساس مذهب اهل بيت تسهيم به‏ نسبت را كنار نهى، بايد كاستى ميراث را بر فرزندان و برادران پدرى تحميل كنى، كه سهم آنان در نوسان است و هرچه از سهام قرآنى زياد بيايد به آنان مى‏رسد؛ اما همسران و برادران مادرى هيچ وقت از ضريب نازل خود كه خداوند به صراحت ياد كرده است پايين‏تر نمى‏آيند. "

" إذا أردت أن تلقي العول فإنّما يدخل النقصان على الّذين لهم الزيادة من الولد و الإخوة من الأب. و أمّا الزوج و الإخوة من الأمّ، فإنّهم لا ينقصون ممّا سمّى لهم [الله] شيئا. "

📚گزیده کافی ج 6 ص 114 _ الکافی ج 7 ص 82

و در نقل دیگر امام صادق علیه السلام فرمود :

" در قانون ارث، از سهم چهار تن‏ كاسته نخواهد شد: پدر، مادر، شوهر، زن. " ( چون سهم ثابت حد اقلی و حد اکثری دارند و نقص بر سهم وراثی وارد می شود که سهم نوسانی دارند ) " أربعة لا يدخل عليهم ضرر في الميراث: الوالدان و الزّوج و المرأة. "

📚الکافی ج 7 ص 82




#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
پاسخی به وهابی در مورد تبرک جستن !!!!

🤔#پرسش :

معرفی تفریحات سالم : شکم چسبانک

فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُلْصِقَ بَطْنِي بِبَطْنِكَ فَقَالَ هَاهُنَا يَا أَبَا إِسْمَاعِيلَ وَ كَشَفَ عَنْ بَطْنِهِ ...

ابراهيم بن ابو بلاد گويد: به حضور امام جواد عليه السّلام شرف‌ياب شدم و عرض كردم: مى‌خواهم كه شكم خود را به شكم شما بچسبانم. فرمود: بيا اين‌جا اى ابو اسماعيل!
و شكم خود را گشود و من نيز شكم خود را برهنه نمودم و شكم خود را به شكم حضرت عليه السّلام چسباندم.

📚الکافي  ,  جلد۶  ,  صفحه۴۱۶❗️


💠#پاسخ 💠

▫️1 _ روایت مورد استناد وهابی سندا ضعیف است . علامه مجلسی در مورد روایت می گوید بر اساس مشهور این روایت ضعیف است . " ضعیف علی المشهور "

📚مرآه العقول ج 22 ص 278

▫️2 _ از ضعف سندی روایت مذکور هم چشم بپوشیم باز هم گفتنی است که روایت مذکور می تواند اشاره به تبرک جستن برای استشفاء باشد . یعنی راوی برای برطرف کردن مشکل شکم خود به امام جواد علیه السلام استشفاء و تبرک کرده است , چنانچه که شبیه همین جریان در مورد جابر بن عبدالله انصاری و امام باقر علیه السلام نقل شده است که جابر شکم خود را به شکم امام باقر علیه السلام رساند .

حدیث شناسان جریان مذکور را از باب تبرک معرفی کرده اند : " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)، قَالَ: دَخَلَ عَلَيَّ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ الله وَ أَنَا فِي الْكُتَّابِ، فَقَالَ: اكْشِفْ عَنْ بَطْنِكَ. قَالَ: فَكَشَفْتُ لَهُ، فَأَلْصَقَ بَطْنَهُ بِبَطْنِي، وَ قَالَ: امَرَنِي رَسُولُ الله (صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنْ أُقْرِئَكَ السَّلَامَ. "

📚امالی طوسی ص 636 _ التبرک , احمدی میانجی , ص 272

در مورد مشروعیت تبرک جستن به اولیاء الهی با استناد به آیات قرآن و روایات اهلسنت , در ذیل توضیحات خوبی داده ایم :

🌐https://t.me/Rahnamye_Behesht/15431


▫️3 _ شبیه روایت مورد اشکال وهابی در روایات متعددی از اهلسنت آمده است که می خوانیم پیامبر در موارد متعددی به قصد تبرک و استشفاء شکم برخی صحابه را مسح می نمود  :

" قال سعد  اشتكيت شكوى لي بمكة، فدخل عليّ رسول الله صلى الله عليه و آله يعودني، قال: فوضع يده على‏ جبهته فمسح وجهي و صدري و بطني و قال: اللهم  اشف سعداً و أتم له هجرته. فما زلت يخيّل إليّ بأنّي أجد برد يده على‏ كبدي حتّى الساعة "

📚مسند احمد ج 1 ص 171 _ السنن الکبری نسائی ج 4 ص 68 _ تاریخ مدینه دمشق ج 20 ص 336 _ البدایه و النهایه ج 8 ص 81

" عن ابن الطفيل: دخلت يوماً على‏ رسول الله صلى الله عليه و آله و عندهم قدر تفور لحماً فأعجبني شحمه، فأخذتها فازدرتها فاشتكيت عليها سنة، ثمّ إنّي ذكرتها لرسول اللَّه صلى الله عليه و آله فقال: إنّه كان فيها نفس سبعة أناس فمسح بطني فألقيتها خضراء فوالذي بعثه بالحقّ ما اشتكيت بطني حتّى الساعة "

📚المعجم الکبیر ج 4 ص 282 _ مجمع الزوائد ج 4 ص 173 _ کنزالعمال ج 10 ص 105

▫️4 _ فراتر از تبرک به شکم , بر اساس روایات اهلسنت صحابه پیامبر به خون جراحتی یا حجامت شده پیامبر تبرک کرده و خون را می خوردند و پیامبر هم به فرد خورنده خون می فرمود به خاطر این عملکرد دیگر درد و بیماری و فقر و نیازمندی به سراغ تو نمی آید و هرکس می خواهد به کسی نگاه کند که خون من با خونش آمیخته شده است به آن فردی نگاه کند که خون من را خورده است !!!! و به فردی که خونش را خورده بود می فرمود آتش جهنم بر تو حرام شد !!!

" اصيب وجه رسول الله  فاستقبله مالك بن سنان يعني أباه فمسح الدم عن رسول الله ثم ازدرده فقال رسول الله من أحب أن ينظر إلى من خالط دمي دمه فلينظر إلى مالك بن سنان "

📚اسد الغابه ج 4 ص 281 _ المستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 563 _ المعجم الکبیر طبرانی ج 6 ص 34 _ مجمع الزوائد ج 6 ص 114 _ کنزالعمال ج 11 ص 747

" حجمت رسول الله و أعطاني ديناراً و شربت دمه، فقال رسول الله صلى الله عليه و آله: أشربت؟ قلت: نعم، قال: و ما حملك على‏ ذلك؟ قلت: أتبرّك به، فقال: أخذت أماناً من الأوجاع و الأسقام و الفقر و الفاقة، و الله ما تمسك النار أبداً "

📚التبرک ص 65 به نقل از السیره الحلبیه ج 2 ص 248

" حجم النبي صلى الله عليه وسلم غلام لبعض قريش فلما فرغ من حجامته اخذ الدم فذهب به من وراء الحائط فنظر يمينا وشمالا فلم ير أحدا تحسا دمه حتى فرغ ثم اقبل فنظر النبي صلى الله عليه وسلم في وجهه فقال ويحك ما صنعت بالدم قلت غيبته من وراء الحائط قال أين غيبته قلت يا رسول الله نفست على دمك ان أهريق في الأرض فهو في بطني قال اذهب فقد أحرزت نفسك من النار "

📚العلل المتناهیه ج 1 ص 186 _ البدر المنیر ج 1 ص 473 _ الخصائص الکبری سیوطی ج 2 ص 440



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
▫️ادامه 👇

سيوطى در تفسير خود آورده است كه: امير مؤمنان على عليه السّلام از پيامبر گرامی دربارۀ تفسير آيۀ يَمْحُوا اللّٰهُ مٰا يَشٰاءُ‌ سؤال كرد، پيامبر گرامی در پاسخ چنين فرمود:

"من ديدگان تو و امتم را با تفسير اين آيه روشن مى‌كنم. صدقه در راه خدا، نيكى به پدر و مادر، و انجام كارهاى نيك، بدبختى را به خوشبختى دگرگون ساخته، مايۀ افزايش عمر مى‌گردد و از مرگهاى بد جلوگيرى مى‌كند. "

📚الدر المنثور ج 3 ص 66

امام باقر عليه السّلام مى‌فرمايد: " صلۀ رحم، اعمال را پاكيزه و اموال را با بركت مى‌سازد. همچنين بلا را دفع، و حساب را آسان مى‌گرداند و اجل (معلّق) را عقب مى‌اندازد. "

📚الکافی ج 2 ص 470


❗️با توجه به اين دو اصل روشن مى‌شود كه اعتقاد به بداء يك عقيدۀ مسلّم اسلامى است كه، صرفنظر از تعبير و اصطلاح خاص بداء، تمامى مذاهب و فرق اسلامى به مفهوم آن اعتقاد دارند.

👈بخارى در صحيح خود نقل مى‌كند كه آن حضرت دربارۀ سه نفر كه مبتلا به بيمارى پيسى، گرى و نابينايى شده بودند، فرمود: «بدا لله عزّ و جلّ أن يبتليهم». آنگاه سرگذشت آنان را از آنجا تا پايان مشروحا بيان داشت و نشان داد كه چگونه خداوند براثر كفران نعمت دو نفر از آنان سلامتى اوليه را از ايشان گرفته و گرفتار امراض پيشينيانشان ساخت. "👉

📚صحیح بخاری ج 4 ص 172 ( به نقل از منشور عقاید امامیه ص 235 به بعد )


یا در نقل دیگر اهلسنت آمده است که عمر بن خطاب دعا می کرد که خداوند تقدیراتش را تغییر دهد و مثلا اگر خداوند تقدیر کرده او از شقاوتمندان باشد تقدیر عوض شود و او از سعادمتندان قرار داده شود و روشن است که بداء یعنی همین تغییر تقدیرات :

"عن عمر بن الخطّاب  إنّه قال- و هو يطوف بالبيت-: اللهم إن كنت كتبت عليّ شقاوة أو ذنباً فامحه، فإنّك تمحو ما تشاء و تثبت و عندك امّ الكتاب، فاجعله سعادة و مغفرة"

📚جامع البیان ج 13 ص 219

یا در نقل دیگر علمای اهلسنت آمده است که دعا کردن سبب تغییر تقدیرات می شود که این معنا همان معنای بداء است : " «أخرج الحاكم و صحّحه عن ابن عبّاس رضي الله عنهما قال: لا ينفع الحذر من القدر، ولكن الله يمحو بالدعاء ما يشاء من القدر "

📚المستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 350


روایات اهلسنت در عقیده به بداء و تغییر تقدیرات بسیار زیاد است که جهت آگاهی به :

📚 تفسیر الدر المنثور نوشته عالم بزرگ اهلسنت یعنی سیوطی , ج 4 ص 65 ذیل آیه 39 سوره رعد رجوع کنید .

📚همینطور به کتاب استخراج المرام , آیت الله میلانی ج 1 ص 233 رجوع شود تا انبوده روایات اهلسنت در مورد عقیده به بداء را مشاهده کنید .






#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
مشروعیت نگاه به بدن زن در جلسه خواستگاری بر اساس فقه اهلسنت !!!

🤔#پرسش :


جواز نگاه به بدن نامحرم در فقه اهل بیت !!!

شیخ صدوق مینویسد:

أَبِي (رحمه الله) عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ الله عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْبَزَنْطِيِّ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) الرَّجُلُ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ يَجُوزُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَيْهَا قَالَ نَعَمْ وَ تَرْفُقُ لَهُ الثِّيَابَ لِأَنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَشْتَرِيَهَا بِأَغْلَى ثَمَنٍ ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌ما در ذیل در مورد جواز نگاه کردن انسان به زنی که قصد ازدواج با او را دارد در جلسه خواستگاری و فلسفه این حکم توضیحات کافی را داده ایم :


https://t.me/Rahnamye_Behesht/6371
https://t.me/Rahnamye_Behesht/9108


حکم مذکور در روایات و فتاوای بزرگان اهلسنت هم آمده است که متاسفانه وهابیون بیسواد فضای مجازی از این حکم و روایات اهلسنت بی اطلاع هستند و به شیعه در مورد حکم مذکور اعتراض می کنند .

در صحاح سته و غیر آن از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که فرمود :

" وقتی یکی از شما از زنی خواستگاری می کند , اگر امکانش بود می تواند به هر جا از بدن آن زن که انگیزه را برای ازدواج با او فراهم می کند نگاه کند " " قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «إِذَا خَطَبَ أَحَدُكُمْ الْمَرْأَةَ، فَإِنْ اسْتَطَاعَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مَا يَدْعُوهُ إِلَى نِكَاحِهَا فَلْيَفْعَلْ "

📚سنن ابی داود ج 1 ص 462 _ مسند احمد ج 3 ص 334 _ المستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 165

باز نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود :

" به زنی که از او خواستگاری می کنی نگاه کن زیرا سبب مودت و محبت بین شما می شود " " فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «انْظُرْ إِلَيْهَا؛ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَنْ يُؤْدَمَ بَيْنَكُمَا». "

📚سنن ترمذی ج 2 ص 275 _ فتح الباری ج 9 ص 156 _ نیل الاوطار ج 6 ص 239 _ عمده القاری ج 20 ص 119

در نقل دیگر آمده است که فردی بدون آنکه به بدن زنی که از او خواستگاری کرده بود نگاه نکرده بود , پیامبر به او امر فرمود که برود و قبل ازدواج به بدن آن زن نگاه کند : " . فَقَالَ لَهُ رَسُولُ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ «أَنَظَرْتَ إِلَيْهَا؟» قَالَ: لَا. قَالَ «فَاذْهَبْ فَانْظُرْ إِلَيْهَا. "

📚صحیح مسلم ج 4 ص 142 _السنن الکبری بیهقی ج 7 ص 84

در نقل دیگر پیامبر گرامی فرمود :

" اگر خداوند در قلب انسان اراده خواستگاری از زنی را قرار داد , اشکالی ندارد که به بدن آن زن نگاه کند " " إذا قذف الله في قلب عبد نكاح امرأة فلا بأس ان يتأمل خلقها "

📚المعجم الاوسط طبرانی ج 3 ص 376 _ کنزالعمال ج 16 ص 298

علمای اهلسنت استدلال کرده اند که می توان به همه بدن زن مورد خواستگاری نگاه کرد ( به غیر از عورت ) زیرا این روایات مطلق نگاه کردن را اجازه داده است , لذا عمر بن خطاب ساق پای دختری که قصد ازدواج با او را داشت برهنه کرد تا به آن نگاه کند : " الأحاديث لم تعين مواضع النظر ، بل أطلقت لينظر إلى ما يحصل له المقصود بالنظر إليه  والدليل على ذلك ما رواه عبد الرزاق وسعيد بن منصور : أن عمر خطب ... فكشف عن ساقها "

📚فقه السنه , شیخ سید سابق , ج 2 ص 29



در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه که فتاوای مذاهب چهارگانه اهلسنت را در بر دارد , تصریح شده است که نگاه کردن به بدن زن مورد خواستگاری مستحب است : " كذا يندب أن ينظر إلى زوجة قبل العقد بشرط أن يعلم أنه يجاب في زواجها "

📚الفقه علی المذاهب الاربعه ج 4 ص 20


مفسر بزرگ اهلسنت یعنی قرطبی نیز می نویسد که جواز نگاه کردن به زن مورد خواستگاری , فتوای جمهور فقهای اهلسنت و مالک و شافعی و ... است به خاطر وجود احادیث صحیح در این موضوع  و شافعی و احمد گفته اند که این جواز ثابت است چه آن زن راضی باشد و خودش را برای نگاه کردن عرضه کند و چه راضی نباشد و انسان به صورت پنهانی به بدن او نگاه کند . قرطبی در ادامه از بزرگان اهلسنت نقل می کنند که آنها اجازه داده اند که به مواضع مختلف بدن زن (جز عورت ) نگاه شود "

"بهذا قال جمهور الفقهاء مالك و- الشافعي و- الكوفيون و- غيرهم واهل الظاهر. وقد كره ذلك قوم لا مبالاة بقولهم، للأحاديث الصحيحة ... قال الشافعي و- أحمد: بإذنها و- بغير إذنها إذا كانت مستترة. و- قال الأوزاعي: ينظر إليها و- يجتهد و- ينظر مواضع اللحم منها. قال داود: ينظر إلى سائر جسدها، تمسكا بظاهر اللفظ. و- أصول الشريعة ترد عليه في تحريم الاطلاع على العورة. "

📚الجامع لاحکام القرآن ج 14 ص 222



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht