پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.56K subscribers
2.03K photos
193 videos
65 files
5.82K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
ملحد بیسواد که گویی کارش شده است کپی کردن شبهاتی که وهابیت در کانالها و سایتهایشان مطرح می کنند و اندک سواد تاریخی ندارد مدعی شده است که عباس برای امام حسین علیه السلام آب آورد ، بنابراین تشنگی روز عاشوراء و شهادت عباس ع برای رسیدن به آب همه جعلی است ❗️

👌در حالی که آب آوردن ابوالفضل العباس علیه السلام پس از بستن آب در روز هفتم محرم بود که مجددا با تمام شدن آبی که ایشان آورد ، علی اکبر ع در شب عاشوراء مقداری آب تهیه کرد و باز در روز عاشوراء ، بی آبی بر قافله امام علیه السلام حاکم شد و عباس ع برای به دست آوردن آب رفت که شهید شد و خود امام ع نیز بارها برای به دست آوردن آب اقدام کرد اما موفق نشد و نهایتا لب تشنه به شهادت رسید . مستندات تاریخی آنچه گفته شد را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4745
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7324

مستندات شهید شدن عباس ع و سعی ایشان برای رسیدن به آب را نیز در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4898
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7325
ملحد می گوید جوامع حدیثی اهلسنت حد اقل 150 سال پس از امام کاظم علیه السلام تدوین شده اند ❗️وفات امام کاظم ع در سال 183 هجری بوده است

📚الکافی ج 1 ص 476 _ عیون الاخبار ج 1 ص 99

👌150 سال بعد از تاریخ شهادت امام کاظم ع یعنی سال 333 هجری قمری که طبق بیان ملحد بیسواد جوامع حدیثی اهلسنت از آن سال به بعد به وجود آمده است در حالی که صاحبان صحاح سته اهلسنت همه قبل از سال 333 از دنیا رفته اند ❗️یعنی طبق بیان ملحد آنان پس از وفاتشان کتابهایشان را نوشته اند

وفات بخاری در سال 256 _ وفات مسلم در سال 261 _ وفات ابن ماجه در سال 273 _ وفات ابوداود در سال 275 _ وفات ترمذی در سال 279 _ وفات نسائی در سال 303

📚تاریخ مدینه دمشق ج 52 ص 56 _ تاریخ بغداد ج 13 ص 261 _ البدایه و النهایه ج 11 ص 64 _ سیر اعلام النبلاء ج 13 ص 270 _ تذکره الحفاظ ج 2 ص 701 👌ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
ملحد می گوید جوامع حدیثی اهلسنت حد اقل 150 سال پس از امام کاظم علیه السلام تدوین شده اند ❗️وفات امام کاظم ع در سال 183 هجری بوده است 📚الکافی ج 1 ص 476 _ عیون الاخبار ج 1 ص 99 👌150 سال بعد از تاریخ شهادت امام کاظم ع یعنی سال 333 هجری قمری که طبق بیان ملحد…
ملحد می گوید جوامع حدیثی اهلسنت حد اقل 150 سال پس از امام کاظم علیه السلام تدوین شده اند ❗️وفات امام کاظم ع در سال 183 هجری بوده است

📚الکافی ج 1 ص 476 _ عیون الاخبار ج 1 ص 99

👌150 سال بعد از تاریخ شهادت امام کاظم ع یعنی سال 333 هجری قمری که طبق بیان ملحد بیسواد جوامع حدیثی اهلسنت از آن سال به بعد به وجود آمده است در حالی که صاحبان صحاح سته اهلسنت همه قبل از سال 333 از دنیا رفته اند ❗️یعنی طبق بیان ملحد آنان پس از وفاتشان کتابهایشان را نوشته اند

وفات بخاری در سال 256 _ وفات مسلم در سال 261 _ وفات ابن ماجه در سال 273 _ وفات ابوداود در سال 275 _ وفات ترمذی در سال 279 _ وفات نسائی در سال 303

📚تاریخ مدینه دمشق ج 52 ص 56 _ تاریخ بغداد ج 13 ص 261 _ البدایه و النهایه ج 11 ص 64 _ سیر اعلام النبلاء ج 13 ص 270 _ تذکره الحفاظ ج 2 ص 701

👌همینطور تاریخ وفات احمد مولف مسند احمد در سال 241 و تاریخ وفات ابن ابی شیبه مولف کتاب المصنف 235 بوده است ، یعنی اینها نیز کتب خود را قبل از سال 333 تالیف کرده اند ؛

📚سیراعلام النبلاء ج 11 ص 180_ مصنف ابن ابی شیبه ، مقدمه ناشر ، ج 1 ص 5

از این گذشته کتاب « موطا مالک » قبل از شهادت امام کاظم ع به سال 148 قمری به درخواست منصور عباسی شروع به نوشتن شد .

📚مقدمه موطأ ج 1 ص 75 _ اضواء علی السنه المحمدیه ص 313

ملحدین فضای مجازی اندک سوادی برای نقد اسلام و تشیع ندارند ، آن وقت خود را منتقد اسلام می دانند و صبح تا شام مطالب تکراری و خسته کننده را بازنشر می کنند ❗️

در مورد استناد به منابع اهلسنت و تاریخ طبری ما گفتیم شما ملحدین در موارد متعددی ( نه یک مورد خاص مثلا ) به این کتب استناد می کنید ، طبیعتا ما نیز از باب قاعده الزام به همین کتب استناد می کنیم و شما نیز باید قبول کنید .
توضیح اضافی و پاسخی به معاند در مورد غسل کردن در عاشوراء 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
توضیح اضافی و پاسخی به معاند در مورد غسل کردن در عاشوراء 👇
#توضیحی_بیشتر_در_مورد_غسل_کردن_در__عاشوراء

ما گفتیم عمر سعد در روز هفتم ماه محرم به دستور عبید الله آب را به روی امام حسین علیه السلام و کاروانش بست ، امام در مرحله اول برای مقابله با بی آبی ، چاهی حفر کردند که وقتی عبید الله مطلع بر این قضیه شد به عمر سعد دستور داد کاری کند که امام نتواند از چاه مذکور استفاده کند .

👌امام علیه السلام در دومین اقدام برای دست یابی به آب ، حضرت عباس را با سی سوار و بیست پیاده راهی شریعه فرات کرد تا آب مورد نیاز را فراهم کنند ، آنان نیز چنین کردند و آب تهیه کردند .

این آب تا شب عاشورا پاسخگوی نیاز کاروان امام علیه السلام بوده است . شب عاشورا امام علی اکبر را با سی سوار و پیاده برای تهیه آب فرستاد و آنها آب تهیه کردند ، امام علیه السلام بخشی از آن آب را به شرب اختصاص دادند و بخشی را به غسل و حمام .

👌با آغاز نبرد و غلبه کردن تشنگی بر کاروان امام حسین علیه السلام دو مرتبه امام ع ، عباس را برای تهیه آب فرستادند که در این مرحله حضرت عباس شهید شدند .

در مرحله آخر خود امام بارها برای آوردن آب اقدام کردند ، اما با حمله سپاه دشمن مواجهه شده و نتوانستند کار به جایی ببرند و نهایتا با لب تشنه شهید شدند .

تفصیل آنچه گفته شد را در نمایه زیر ببینید؛

💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4745
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7324

حال اشکال این است که چرا امام حسین علیه السلام تمام آن آبی را که علی اکبر آورده بودند را برای شرب اختصاص ندادند و بخشی را برای غسل یاران مخصوص گردانیدند ❗️

1⃣در پاسخ های بالا گفتیم که محتمل و ظاهر آن است که بخشی از آبی که علی اکبر ع آورده بودند ، قابل شرب نبوده است و مثلا احتمال است که علی اکبر ع تحت محاصره سپاه دشمن بوده و نتوانسته است تمام مشک ها را از آب گوارا و شیرین و قابل شرب پر کند ، لذا به ناچار از چاهی که حساسیت دشمن بر آن کم بوده است ، و آبی تلخ و شور داشته است برای غسل و نظافت مقداری آب تهیه کرده اند . بنابراین با توجه به این احتمال بسیار محتمل ، این اشکال را نمی توان کرد که چرا امام حسین ع تمام آن آب را به شرب اختصاص ندادند .

2⃣اگر پاسخ بالا را نیز قبول نکنیم ، باز هم گفتنی است که امام حسین علیه السلام مامور بودند به ظاهر عمل کنند ، نه علم غیب و قدرت غیبی ، چنان که در گذشته توضیح دادیم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10239

👌امام حسین ع مطابق ظاهر قضیه ، احتمال می دادند که مجددا بتوانند آب تهیه کنند ، چنان که در دو مرحله ، توسط حضرت عباس و علی اکبر آب تهیه شد ، لذا به خاطر نیاز ، بخشی از آبی را که علی اکبر آورده بودند به غسل اختصاص دادند و در روز عاشوراء مجددا اقدام به تهیه آب کردند ، اما با تنگ تر شدن محاصره دشمن نه ایشان و نه حضرت عباس علیهما السلام موفق به تهیه آب نشدند و آن بزرگواران با لب تشنه به شهادت رسیدند .



#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
⚫️به مناسبت فرا رسیدن تاسوعای حسینی و یادکرد فداکاری های عباس علیه السلام ؛

برخی از پرسش و پاسخ ها پیرامون ایشان ؛

1⃣کانال های ضد دین هجمه ای را آغاز کرده اند در مورد نحوه شهادت حضرت عباس و می گویند در هیچ منبعی نیامده است که دستان عباس را قطع کردند و او را به بدترین وضع به شهادت رساندند این ها دروغ هایی است که به خورد شما داده اند تا جیب خود را پر کنند ❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4898

2⃣برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار #امتناع کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت #ابوالفضل همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است نظر شما چیست ❗️❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7325

3⃣آیا شمر دایی حضرت عباس بوده است ❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7381

4⃣آیا این که مداحان میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ #برادر خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد ❗️❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7434

5⃣آیا این متن واقعیت دارد ❗️

آیا میدانید #ذخر الحسین کیست؟

در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست.
ابوشعتاء 9 پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. امیرالمونین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد…
تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است.
انه ذخر الحسین: او #ذخیره برای حسین است.

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7435


6⃣سید رضی شیرازی مدرس فلسفه میگه حضرت عباس هیچ چیزی از مقام امام کم ندارد ( حتی عصمت هم داره )نظر شما چیه؟ واقعا چرا در سخن بعضی طلبه ها ثبات وجود ندارد حضرت عباس هرچه باشد انسان است مقامی که دارد از انبیا کمتر است چه برسد به امامان هیچ دلیلی وجود نداره که امام زادگان رو معادل امامان قرار بدیم ❗️❗️

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11684

#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
#دستور_یزید_به_قتل_امام_حسین_علیه_السلام

🤔#پرسش

لطفا در مورد دستور یزید به قتل امام حسین که وهابیون منکر هستند اسناد تاریخی ارائه کنید ❗️❗️

💠#پاسخ💠

👌ما در گذشته در این رابطه اسنادی از منابع اهلسنت ارائه دادیم که در ذیل می توانید بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4761

👌و گفتیم از نظر ، روایات شیعه این قضیه مسلم است که یزید ، عامل اصلی قتل امام حسین علیه السلام است و بالغ بر صدها روایت و نص قطعی از کتب معتبر و مورد استناد در این رابطه داریم که می توانید با مطالعه ابواب متعدد کتاب شریف بحار الانوار ، این روایات را ببینید ؛

📚بحار الانوار ج 44 ص 310 _ باب 37 _ ج 45 ص 1 بقیه الباب 37 _ ص 107 باب 39 _ ص 300 باب 46 _ ص 323 باب 47

هم اینک اسناد بیشتری از کتب اهلسنت ارائه می دهیم ، اگر چه ذکر همه اسناد بحث را به درازا می کشاند ، اما به برخی اشاره می کنیم ؛

1⃣یزید در اولین قدم در جهت مقابله با امام حسین علیه السلام ، دستور قتل مسلم بن عقیل را صادر کرد و به عبید الله چنین نوشت ؛

« مسلم را دنبال کن و اگر به او دسترسی یافتی او را به قتل برسان »

📚 تاریخ طبری ج 4 ص 258 _ کامل ابن اثیر ج 3 ص 268 _ البدایه و النهایه ج 8 ص 164

ابن در حالی است که مسلم بن عقیل به عنوان پیک و فرستاده امام حسین علیه السلام به کوفه آمده بود تا مردم را از حرکت امام علیه السلام به کوفه مطّلع سازد.

2⃣یعقوبی در تاریخ خود می‌نویسد ؛

«یزید در نامه ای به ولید بن عقبة بن ابی سفیان عامل و والی خود در مدینه چنین نوشت ، هرگاه نامه من به دستت رسید، حسین بن علی و عبداللَّه بن زبیر را احضار کن و از آن دو برای من بیعت بگیر، و در صورتی که امتناع کردند گردن آن دو را بزن و سرهایشان را نزد من بفرست … ».

📚تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 241 _ الفتوح، ج 5 ص 10_11

3⃣یا در نقل دیگر آمده است که به ولید بن عقبه در نامه ای دیگر چنین نوشت ؛

«هر گاه نامه من به دست تو رسید بیعت مجدّدی از اهل مدینه با تأکیدی از جانب تو بر آنان بگیر. و عبداللَّه بن زبیر را رها کن، زیرا تا او زنده است از دست ما نمی تواند فرار کند، ولی همراه جوابی که برای من می‌فرستی باید سر حسین بن علی باشد! اگر چنین کردی برای تو اسبان نجیب قرار می‌دهم و برای تو نزد من جایزه و بهره ای زیادتر است … »

📚الفتوح ج 5 ص 18 _ تاریخ طبری ج 3 ص 269

4⃣ابن عساکر می‌نویسد ؛ «خبر خروج حسین علیه السلام به یزید رسید، او نامه ای به عبیداللَّه بن زیاد که عاملش در عراق بود نوشت و به جنگ و مقابله با حسین علیه السلام امر نمود و دستور داد که اگر به امام حسین علیه السلام دسترسی پیدا کرد او را به سوی شام بفرستد».

📚تاریخ دمشق ج 14 ص 208

5⃣ابن اعثم می‌نویسد ؛

« ابن زیاد به اهل کوفه گفت: «یزید بن معاویه نامه ای را با چهار هزار دینار و دویست هزار درهم برای من فرستاده تا آن را بین شما توزیع کنم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بن علی بفرستم، پس به دستور او گوش فرا داده و او را اطاعت کنید».

📚الفتوح ج 5 ص 89

6⃣سیوطی می‌گوید: «یزید در نامه ای به والی خود در عراق - عبیداللَّه بن زیاد - دستور قتال با حسین را صادر نمود».

📚تاریخ الخلفاء ص 193

7⃣ابن اعثم می‌نویسد: «چون ابن زیاد امام حسین علیه السلام را به قتل رسانید، یزید برای او یک میلیون درهم جایزه فرستاد».

📚الفتوح ج 5 ص 135

8⃣سلم بن زیاد برادر عبیداللَّه بن زیاد هنگامی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بر یزید وارد شد، یزید به او گفت: «هر آینه محبّت و دوستی شما بر آل ابی سفیان واجب شد ای بنی زیاد».

📚 همان ص 136

9⃣هنگامی که ابن زیاد به نزد یزید آمد، یزید به استقبال او رفت و بین دو چشمانش را بوسید و او را بر تخت پادشاهی اش نشاند و بر زنانش وارد کرد و به آوازه خوان دستور داد تا برایش بخواند، و به ساقی گفت: ما را از شراب سیراب کن … آن گاه یک میلیون به او و عمر بن سعد جایزه داد. و تا یک سال خراج عراق را به او واگذار نمود.»

📚تذکره الخواص ص 290 _ مروج الذهب ج 3 ص 67

🔟یعقوبی می‌نویسد ؛

«حسین علیه السلام از مکه به طرف عراق حرکت نمود در حالی که یزید، عبیداللَّه بن زیاد را والی عراق کرده بود. یزید به او چنین نوشت: خبر به من رسیده که اهل کوفه به حسین نامه ای نوشته و از او دعوت کرده اند تا بر آنان وارد شود، و او نیز از مکه به طرف کوفه در حرکت است … اگر او را به قتل رساندی که هیچ و گرنه تو را به نسب پدرت باز خواهم گرداند. پس بپرهیز که زمان از دست تو فوت نشود»

📚 تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 242؛ _ مختصر تاریخ دمشق، ج 28 ص 19

🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇

1⃣1⃣ابن زیاد در نامه ای به امام حسین علیه السلام چنین نوشت ؛

«اما بعد؛ ای حسین! به من خبر رسیده که در کربلا فرود آمده ای، امیرالمؤمنین - یزید - در نامه ای به من نوشته که بر چیزی تکیه ندهم و از نان سیر نگردم تا آنکه تو را به لطیف خبیر ملحق کرده یا به حکم خود و حکم یزید باز گردانم»

📚الفتوح، ابن اعثم، ج 5 ص 150 _ مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1 ص 140

2⃣1⃣عبداللَّه بن عباس به یزید بن معاویه نوشته و او را بر قتل حسین ع سرزنش کرد. او در بخشی از نامه اش می‌نویسد ؛ «از عبداللَّه بن عباس به یزید بن معاویه، امّا بعد … و تو بودی که با دو دست زیر خاک رفته ات حسین را کشتی، ای بی پدر! گمان مبر که من فراموش کرده‌ام که تو حسین علیه السلام و جوانان بنی عبدالمطلب را که چراغان ظلمت و ستارگان هدایت بودند به شهادت رسانده ای … ».

📚 تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 248 _ کامل ابن اثیر، ج 3 ص 318

3⃣1⃣ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ» نقل می‌کند که ابن زیاد به مسافر بن شریح یشکری گفت ؛ «اما این که من حسین را کشتم به این جهت بود که یزید با اشاره به من فهماند که یا باید حسین را بکشم و یا خودم کشته شوم، و من کشتن حسین را بر کشته شدن خود ترجیح دادم»

📚 الکامل فی التاریخ، ج 3 ص 324

4⃣1⃣یزید بهقتل امام حسین علیه السلام افتخار می کرد ، چنان که ابن اثیر نقل می‌کند ؛ «آن گاه یزید اجازه ملاقات عمومی داد تا بر او وارد شوند در حالی که سر مبارک امام حسین علیه السلام در مقابل او قرار داشت، و در دستان او چوبی بود که با آن به گلوی آن حضرت می‌کوبید. آن گاه مشغول قرائت اشعار حسین بن حمام شد که دلالت بر افتخار و تکبّر او در موضوع کشتن امام حسین علیه السلام دارد».

📚کامل ابن اثیر، ج 3 ص 298

5⃣1⃣سبط بن جوزی نقل می کند ؛

« هنگامی که سر حسین علیه السلام را به نزد یزید گذاردند، اهل شام را دعوت کرد و شروع به کوبیدن چوب خیزران بر سر حضرت نمود. آن گاه اشعار ابن زبعری را قرائت نمود که مضمون آن این است: که ما بزرگان بنی هاشم را در عوض بزرگان خود که در بدر کشته شدند به قتل رساندیم و لذا در این جهت اعتدال و تعدیل برقرار شد».

📚 تذکرة الخواص، ص 235

6⃣1⃣یعقوبی از معاویة بن یزید بن معاویه، پسر یزید نقل می‌کند که بعد از آن که به جای پدرش یزید نشست در خطبه ای گفت ؛

«امّا بعد از حمد و ثنای الهی … آگاه باشید که جدّم معاویة بن ابی سفیان در امر خلافت با کسی به نزاع پرداخت که سزاوارتر به آن از جهت قرابت بود … سپس پدرم قلاده حکم را به دست گرفت در حالی که دارای اخلاق نیک نبود، لذا سوار بر هوای نفس خود شد … آن گاه شروع به گریه کرد و سپس گفت: از سخت ترین امور به ما آن است که می‌دانیم او به چه مصیبتی گرفتار آمده و چه آینده بدی را برای خود رقم زده است. او کسی بود که عترت پیامبر را به قتل رسانید و حرمت آنان را مباح کرده و کعبه را به آتش کشید … ».

📚 تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 254

7⃣1⃣ هنگامی که امام سجادعلیه السلام را به مجلس یزید آوردند، خطاب به حضرت گفت: تو فرزند کسی هستی که خداوند او را کشت؟! حضرت به او فرمود: «من علی هستم، فرزند کسی که تو او را به قتل رساندی. آن گاه این آیه را تلاوت فرمود: { وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزآؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها}؛ «و هر کس مؤمنی را از روی عمد به قتل رساند، پس جزایش دوزخی است که در آن دائماً به سر خواهد برد. »

📚تذکره الخواص ص 63

8⃣1⃣امام سجادعلیه السلام همچنین فرمود: «ای یزید! بس است تو را از خون‌های ما … »

📚مقاتل الطالبین ص 120

9⃣1⃣- سیوطی می‌نویسد ؛ «خدا لعنت کند قاتل حسین علیه السلام و ابن زیاد و با او یزید را»

📚تاریخ الخلفاء ص 207

0⃣2⃣ از ابن جوزی درباره لعن یزید سؤال شد؟ او گفت: احمد لعن او را جایز دانسته است و ما می‌گوییم: یزید را دوست نداریم؛ به جهت آن کاری که با فرزند دختر رسول خدا انجام داد، و آل رسول خدا را به اسیری به شام بر روی هودج‌های شتران فرستاد».

📚مراه الزمان ج 8 ص 496 _ صواعق المحرقه ج 2 ص 634

ذهبی می‌گوید ؛ «یزید مردی ناصبی و غلیظ القلب بود، مسکر می‌آشامید و منکرات انجام می‌داد. دولتش را با کشتن حسین علیه السلام شروع کرد و با واقعه حرّه ختم نمود».

📚شذرات الذهب ج 1 ص 69 _ سیر اعلام النبلاء ج 4 ص 37

ابن خلدون می‌نویسد ؛ «همانا کشتن حسین از کارهای یزید به حساب می‌آید که تأکید کننده فسق او به حساب می‌آید، و حسین در این واقعه شهید در راه خدا بود».

📚 مقدمه ابن خلدون، ص 181

ابن کثیر می نویسد ؛

« یزید بن معاویه بود که حسین بن علی و اصحابش را به شهادت رساند »

📚البدایه و النهایه ج 8 ص 222

جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار ، بسنده می کنیم تا روسیاهی برای کسانی بماند که مدعی اند یزید دستور قتل امام حسین ع را صادر نکرده است .



#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
👌در گذشته پاسخ برخی افراطیون را که می گویند کرونا در مجالس امام حسین علیه السلام وارد نمی شود را داده ایم و گفته ایم در چه صورت عنایت امام حسین ع شامل حال ما می شود تا از کرونا نجات پیدا کنیم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12286
عبدالحمید ، امام جمعه زاهدان در خطبه های نماز جمعه دیروز دو نکته مطرح کرده است ؛

1⃣می گوید امام حسین علیه السلام قصد بازگشت به مدینه را داشت که لشکریان یزید اجازه ندادند ، این سخن صحیح نیست ، حسین علیه السلام به قصد شهادت و قیام در برابر حکومت یزید پای در میدان کربلا گذاشت و هیچگاه نیز پشیمان نگشت ، در ذیل توضیح داده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9276
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7382
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7424

2⃣می گوید در عقیده اهلسنت ، گریه و عزاداری نیست ، در حالی که مطابق نصوص خودشان پیامبر گرامی عزاداری می کردند ، حتی برای شهادت امام حسین اشک ریختند ، در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10187
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4770


ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
عبدالحمید ، امام جمعه زاهدان در خطبه های نماز جمعه دیروز دو نکته مطرح کرده است ؛ 1⃣می گوید امام حسین علیه السلام قصد بازگشت به مدینه را داشت که لشکریان یزید اجازه ندادند ، این سخن صحیح نیست ، حسین علیه السلام به قصد شهادت و قیام در برابر حکومت یزید پای…
#نقدی_بر_سخنان_عبدالحمید_در_مورد_قیام_امام_حسین_و_عزاداری


عبدالحمید ، امام جمعه زاهدان در خطبه های نماز جمعه دیروز دو نکته مطرح کرده است ؛

1⃣می گوید امام حسین علیه السلام قصد بازگشت به مدینه را داشت که لشکریان یزید اجازه ندادند ، این سخن صحیح نیست ، حسین علیه السلام به قصد شهادت و قیام در برابر حکومت یزید پا در میدان کربلا گذاشت و هیچگاه پشیمان نشد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9276
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7382
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7424

2⃣می گوید در عقیده اهلسنت ، گریه و عزاداری نیست ، در حالی که مطابق نصوص خودشان پیامبر گرامی عزاداری می کردند ، حتی برای شهادت امام حسین اشک ریختند ، در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10187
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4770


جناب عبدالحمید ، شما اگر خود را اهلسنت می دانی ، سنت پیامبر بر گریه و عزاداری بر اموات بوده است ، اما شما به سنت پیامبر گرامی پشت کرده و به سنت عمر عمل می کنید ، زیرا مطابق نصوصی که در ادامه می آید ، عمر بن خطاب از گریه بر اموات نهی می کرد و بانوانی را که گریه می کردند ، با تازیانه می زد .

👌بنابراین شما از این پس بگویید ما اهل سنت عمر هستیم و به اصطلاح « عمری » هستیم و در فقه و عقیده « عمری ها » گریه و عزاداری جایگاهی ندارد ❗️ ما هم سعی می کنیم از این پس از شما تعبیر به « عمری » کنیم ، چرا که شما بوئی از سنت پیامبر گرامی نبرده اید .

از ابن عباس نقل می کند که گويد ؛

« وقتى زينب دختر رسول خدا از دنيا رفت پيامبر خدا فرمود: او را ملحق نمائيد به پيشين نيكوكار ما عثمان بن مظعون پس زنها گريستند . عمر شروع كرد به زدن زنها با تازيانه ‏اش، پيامبر خدا دست او را گرفت و فرمود ، عمر صبر كن بگذار آنها را گريه كنند و بر زنان است كه از فرياد زدن شيطانى حذر كنند تا آنكه فرمود: و نشست رسول خدا بر كنار قبر و فاطمه در كنارش گريه ميكرد و پیامبر اشک چشمان او را پاک می کرد »

📚مسند أحمد ج 1 ص 393 و ص 551 _ المستدرك على الصحيحين ، ج3 ص 210 _ الاستيعاب ، القسم الثالث/ 1056 رقم 1779

باز بیهقی از ابن عباس نقل كرده گويد ؛

« زنها گريستند بر رقيّه (دختر رسول خدا) پس عمر شروع كرد به منع كردن ايشان . رسول خدا فرمود: آرام اى عمر، گويد: سپس فرمود: بر شما باد كه از داد زدن شيطانى دورى كنيد، پس به درستي كه هر چه كه از چشم و دل باشد از ترحّم و مهربانى و عاطفه است و هر چه كه از زبان و دست باشد از ترحّم و مهربانى و عاطفه است و هر چه كه از زبان و دست باشد از شيطان است گويد: و شروع كرد فاطمه به گريه كردن بر كنار قبر رقيّه ‌و رسول خدا اشكهاى او را از چهره و گونه ‏اش با دست یا لباسش پاک کرد »

📚سنن الکبری ، بیهقی ج 4 ص 70

در نقل دیگر از ابوهریره نقل می کنند ؛

«شخصى در خاندان رسول خدا از دنيا رفت پس زنها جمع شدند و بر او گريه ميكردند، عمر برخاست به منع كردن ايشان از گريه و دور كردن آنها . رسول خدا فرمود ؛ واگذار آنها را اى عمر: زيرا كه چشم گريانست و دل مصيبت زده است‏ »

📚سنن الکبری ، نسائی ج 1 ص 610 _ سنن ابن ماجه ج 1 ص 505 _ عمده القاری ج 8 ص 78


👌و باز نقل می کنند ؛

« پيامبر بيرون رفت بر جنازه‏ اى و عمر بن خطاب با آن حضرت بود پس شنيد زنانى را كه گريه ميكردند، عمر آنها را زجر كرد و كتك زد.رسول خدا فرمود: اى عمر واگذار آنها را زيرا كه چشم گريان و دل مصيبت زده است »

📚مستدرک علی الصحیحین ج 1 ص 537

و باز نقل می کنند ؛

« پيامبر در تشييع جنازه‏ اى بود. پس عمر زنى را ديد (در پى آن) پس داد زد سر آن زن، پيامبر فرمود: اى عمر او را واگذار، چون كه چشم گريان و دل مصيبت زده است »

📚سنن ابن ماجه ج 1 ص 505

باز نقل می کنند ؛

« عمر نگاهش افتاد به زني كه بر قبرى گريه ميكرد پس او را به سختى منع كرد. رسول خدا فرمود واگذار او را اى ابا حفص كه ديده گريان و دل مجروح است »

📚کنزالعمال ج 15 ص 728

🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇

سعيد بن مسيّب گويد ؛

« وقتيكه ابو بكر از دنيا رفت مردم بر او گريستند عمر گفت: كه رسول خدا فرمود: كه مرده عذاب ميشود به گريستن زنده، پس مردم اعتنا نكرده و گريه ميكردند عمر به هشام بن وليد گفت: برخيز و زنها را بيرون كن، عايشه گفت: بيرون ميكنم تو را . عمر گفت: داخل شو من بتو اجازه دادم پس هشام داخل شد، عايشه گفت: آيا اى پسر من مرا بيرون ميكنى، پس گفت: امّا بتو اجازه دادم.

پس شروع كرد به زدن يكى يكى آنها و ميزد آنها را با شلاق تا آنكه ام فروه بيرون آمد و آنها را پراكنده و متفرّق كرد.»

📚کنزالعمال ج 15 ص 732 _ الاصابه ، ج 3 ص 606

ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه ج 1 ص 81 گويد ؛

« اوّل كسى را كه عمر با شلاق خود زد ام فروه دختر ابو قحافه (خواهر ابو بكر بود) وقتي كه ابو بكر مرد »


و از موارد دیگری که اين شلاق بر سر و بدن زنان گريان عزادار نواخته شده آن است که حافظ عبد الرزاق از عمرو بن دينار نقل كرده است ؛

« چون خالد بن وليد مرد ، زنها در خانه ميمونه جمع شدند و شروع كردند به گريه كردن ، عمر آمد و شروع به زدن آنها با شلّاقش ، روسرى يكى از آنها افتاد، گفتند اى رهبر مسلمين روسرى او افتاد، گفت ول كنيد او را كه برايش احترامى نيست و او تعجب ميكرد از گفته او (لا حرمه لها) احترامى براى او نيست »

📚کنزالعمال ج 15 ص 730

جناب عبدالحمید ما شما را دعوت می کنیم که به سنت پیامبر بازگردید و عمری نباشید ، و به مانند عمر نباشید که به سخن پیامبر گرامی گوش نمی داد چرا که خداوند می فرماید ؛

« آنچه را رسول خدا براى‏ شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است. » (حشر 7) و می فرماید ؛ « براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مى‏ کنند » ( احزاب 21)




#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
کانالهای وهابی در همنوایی با یزیدیان ، تبلیغ روزه روز عاشوراء را می کنند ، در حالی که خودشان روایت کرده اند که استحباب روزه عاشوراء با وجوب روزه رمضان نسخ شده است .

👌از ابن عمر نقل می کنند ؛

« پیامبر روز عاشوراء را روزه می گرفت ، و دیگران را نیز به آن امر می فرمود ، تا این که ماه رمضان واجب گردید ، زان پس بود که روزه این روز ، ترک گردید »

📚 صحیح بخاری ج 2 ص 669

توضیحات بیشتر در مورد روزه روز عاشوراء را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4760
👌پاسخ ملحد را که مدعی است امام سجاد علیه السلام با یزید بیعت کرده اند را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7391
👌پاسخ معاند را که اشکال کرده است چرا امام حسین علیه السلام بر خلاف سنت پدر و برادرش تقیه را کنار گذاشت را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9267
👌پاسخ معاند را که مدعی است امام حسین علیه السلام به کاروانی که متعلق به یزید بوده است ، دستبرد زده است را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10492
👌پاسخی به یکی از کانالهای وهابی که نقدی به یکی از پاسخهای ما وارد کرده بود 👇
#راویان_فاسد_اهلسنت_بخاری_فاسد_المذهب

🤔#پرسش

حقه قديمى كانالهاى شيعه

كانال ضد اسلام از كانال شيعه سوالى كرده و تحدى مطرح كرده از كتب شيعه يك روايت دال بر دستور يزيد به قتل امام حسين ارائه دهید

كانال شيعه در پاسخ گفته ما روايات زيادى داريم

حقه قديمى در پاسخ به هر سوالى ميگویند ما روايات زياد داريم و بررسى سندى نميكنيم
چون ميدانند همه رواياتشان از راويان مجهول و واقفه و زيديه و فاسد گرفته شده
در ضمن ما يزيد را فردى ظالم ميدانيم و درصدد دفاع از او نيستيم ❗️❗️


💠#پاسخ💠

ما معتقدیم اکثر روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است ، معتبر است ، چرا که محفوف به قرائن متعددی است و برای ما اطمینان آور است از معصوم علیه السلام صادر شده است و به اصطلاح موثوق الصدور است ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043

در رابطه با فرمان کشتن امام حسین علیه السلام توسط یزید ، گفتیم بالغ بر صدها روایت در مجامع روایی ما است و این تعداد روایت فوق حد تواتر است و در خبر متواتر و یقینی ، بررسی سندی جایگاهی ندارد ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12400

حال روی سخن را به سوی وهابی کرده و می گوییم ؛

👌شما که مدعی هستید راویان شیعه ، فاسد و ضعیف هستند ، از راویان فاسد کتب خودتان اطلاع دارید ❗️

کتاب صحیح بخاری در نزد شما ، صحیح ترین کتابها بعد از قرآن است تا جایی که هر ساله ختم صحیح بخاری می گیرید ، در حالی که می بینیم بزرگان شما ، محمد بن اسماعیل بخاری ، صاحب کتاب صحیح بخاری را فاسد معرفی کرده اند ❗️بنابراین راوی صحیح ترین کتاب شما فردی فاسد و متروک بوده است

👌سُبكى در طبقات الشافعيّة الكبرى از تقى الدين ابن دقيق العيد چنين نقل مى‏ كند ؛

« آبروى مسلمانان، يكى از گودال‏هاى دوزخ است كه دو گروه از مردم بر لبه آن ايستاده ‏اند: محدّثان و حاكمان. »

سبكى در ادامه مى‏ گويد ؛

« از ديدگاه من، سخن برخى مبنى بر اين كه: ابوزرعه و ابوحاتم به جهت مسأله مخلوق بودن قرآن از استناد به روايات بخارى دست‏ شسته ‏اند، از مصاديق سخن فوق است. خداوند به فرياد مسلمانان برسد! آيا جايز است برخى، بخارى را متروك تلقّى كنند و حال آن كه وى پرچمدار دانش حديث و پيشرو اهل سنّت و جماعت، به شمار مى ‏رود!»

📚طبقات الشافعیه الکبری ج 2 ص 230 _ سیر اعلام النبلاء ج 12 ص 462

بنابراین ابوزرعه و ابوحاتم ، بخاری را متروک می دانستند ، چون معتقد به مخلوق بودن قرآن بوده است .

به خاطر همین ، شمس الدين ذهبى، نام بخارى را در كتاب الضعفاء والمتروكين آورده است ، یعنی بخاری را ضعیف محسوب می کند ، اگرچه سعی در سرپوش گذاشتن کار خود می کند و می نویسد ؛

« محمد بن اسماعیل بخاری ، حجت و امام است و ترک کردن حدیث او توسط ابوزرعه و ابوحاتم به خاطر مساله لفظ قرآن توجهی نمی شود... »

📚المغنی فی الضعفاء ج 2 ص 557

مناوی به ذهبی اعتراض کرده است که چرا نام بخاری را در زمره ضعفاء ذکر کرده و می نویسد ؛

« بخارى، زيور امّت، افتخار پيشوايان، نگارنده صحيح‏ ترين كتاب پس از قرآن و صاحب فضل جاودان است؛ همو كه امام پيشوايان، ابن خزيمه درباره وى مى‏ گويد: در سراسر جهان، دانشمندتر از بخارى به حديث، يافت نمى‏ شود. برخى گفته‏ اند: بخارى يكى از آيات الهى است كه در روى زمين راه مى‏ رود. ذهبى در الكاشف مى‏ نويسد: بخارى، انسانى ديندار، پرهيزكار و داراى متانت بود.امّا با اين وجود سنّى بودن خويش را ناديده گرفته و در كتاب الضعفاء والمتروكين مى‏ گويد:
بخارى به جهت مخلوق بودن قرآن از بدگويى مردم در امان نماند »

📚فیض القدیر ج 1 ص 24

عبدالرحمان بن ابوحاتم مى‏ گويد ؛

« ابوزرعه به جهت مسائلى كه در جريان روزگار محنت، از بخارى سر زد، از نقل روايات او دست برداشت ....»

📚میزان الاعتدال ج 5 ص 167

قابل توجه است که ابوزرعه که بخاری را فاسد و متروک و ضعیف می دانستند ، از بزرگان اهلسنت هستند .

ذهبى در مورد ابوزرعه می نویسد ؛

« ابوزرعه رازى، حافظ حديث و از بزرگان است. وى از ابونعيم اصفهانى، قعنبى، قبيصه و ديگر افراد موجود در طبقه آنان در گوشه و كنار جهان، نقل روايت كرده است. از سوى ديگر مسلم، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، ابوعوانه، محمّد بن حسين، قطّان و ديگران به نقل روايات او پرداخته‏ اند. ابن راهويه مى ‏گويد: هر حديثى كه ابوزرعه آن را نشناسد، اعتبارى ندارد. آن گاه ذهبى مى ‏نويسد: مناقب وى فراوان است. »

📚الکاشف ج 2 ص 223


❗️ادامه 👇
🔸ادامه 👇

ابوزرعه روایات صحیح مسلم را نیز جعلی و مسلم را فاسد می دانست .

در ميزان الاعتدال در ضمن شرح حال احمد بن عيسى مصرى چنين آمده است ؛

« سعيد بردعى گفته است: روزى ديدم كه نام صحيح مسلم را نزد ابوزرعه ذكر كردند. در اين هنگام ابوزرعه گفت: اينان قومى هستند كه پيش از فرا رسيدن زمان مناسب، در صدد پيشتازى برآمدند و به همين جهت براى تجارت، به چنين تأليفاتى دست زدند. »

📚میزان الاعتدال ج 1 ص 126


ابن حجر نیز بخاری را در طبقات المدلسين ( و افراد ضعیف) نام مى‏ برد

📚طبقات المدلسین ج 24 ص 23

و در فتح البارى تصريح مى ‏كند كه بخارى عقايد خود را از حسين الكرابيسى و ابن كلاب اخذ مى ‏كرده است .

📚فتح الباری ج 1 ص 243

👌 و در تهذيب التهذيب تصريح مى ‏كند كه ابن كلاب نصرانى است؛

📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 310

به همين جهت، اسرائيليات در كتاب بخارى فراوان است. سپس نمونه‏ اى از اين احاديث را ذكر مى‏ كند .

📚همان

👌همینطور محمّد بن يحيى بن عبداللَّه بن خالد ذهلى نيشابورى (متوفاى 258 ه ق) بزرگِ علماى نيشابور و از مشايخ بخارى و مسلم است.

📚تاریخ بغداد ج 2 ص 31

وى و برخى ديگر از علماى نيشابور معتقد بودند كه عقايد بخارى باطل است لذا نقل حديث از وى ممنوع اعلام شد و بخارى و مسلم را به دليل انحراف عقيدتى از شهر نيشابور اخراج كردند.

📚همان _ سیر اعلام النبلاء ج 12 ص 456

به همين جهت بخارى به هنگام روايت از محمّد بن يحيى به نام او تصريح نمى‏ كند بلكه با اسم‏هايى چون محمّد، محمّد بن عبداللَّه (جدّ او) و محمّد بن خالد (جد پدر او) از وى حديث نقل مى‏ کند.

📚وفیات الاعیان ج 5 ص 195

ما اگر بخواهیم سخن سایر بزرگان اهلسنت را که تصریح کرده اند ، بخاری فاسد المذهب و متروک بوده است را بیاوریم ، سخن طولانی می شود . بنابراین راوی صحیح ترین کتاب شما فردی فاسد و متروک الحدیث و ضعیف و اهل تدلیس بوده است .

همینطور بخاری و مسلم و اساسا صاحبان صحاح سته و سایرین ، نقل روایاتشان بر مبنای نقل از افراد ضعیف و فاسد المذهب بوده است که به مواردی از آن اشاره می کنیم ؛

1⃣نعیم بن حماد از رجال بخاری و ابی داود و ترمذی و ابن ماجه است ؛

📚سیر اعلام النبلاء ج 10 ص 595

ازدی در مورد او گفته است که جعل حدیث می کرده است ؛

📚میزان الاعتدال ج 7 ص 44

2⃣ابو مطیع بلخی که از بزرگ راویان اهلسنت است اما ابوحاتم در مورد او گفته است کذاب بوده و جوزقانی تصریح کرده است که جعل حدیث می کرده است ؛

📚تنزیه الشریعه الغراء ج 1 ص 54

3⃣ثوبان بن ابراهیم که او نیز از بزرگ راویان است که ابن جوزی او را متهم به وضع حدیث می کرده است ؛

📚تنزیه الشریعه الغراء ج 1 ص 43

4⃣احمد بن صالح المصری که او نیز از بزرگ راویان است اما نسائی در مورد او گفته است ثقه نیست و یحیی بن معین گفته است دروغگو و کذاب است ؛

📚میزان الاعتدال ج 1 ص 241

5⃣محمد بن عمر واقدی که از بزرگ راویان در حدیث و مغازی است ، با این وجود ابن راهویه در مورد او می گفت که جعل حدیث می کرد و یحیی بن معین می گوید هزار حدیث بر پیامبر به دروغ بسته است و ابن المدینی گفته است وضع حدیث می کرده است ؛

📚میزان الاعتدال ج 6 ص 273

6⃣محمد بن اسحاق صاحب سیره و از راویان بزرگ اهلسنت است که هشام بن عروه در مورد او گفته است کذاب بوده و مالک نیز او را متهم به جعل حدیث می کرده است ؛

📚میزان الاعتدال ج 6 ص 57

7⃣احمد بن عبدالرحمان بن وهب که از راویان صحیح مسلم است که نسائی در مورد او گفته است که کذاب است و ابن یونس نیز روایاتش را مردود می دانسته است ؛

📚میزان الاعتدال ج 1 ص 253

8⃣ اسماعیل بن ابی اویس که از راویان بخاری و مسلم و ترمذی و ابن ماجه بوده است که ابن معین در مورد می گفت ، حدیث سرقت می کرده است و ضعیف است و نضر بن سلمه المروزی می گفت کذاب بوده است ؛

📚میزان الاعتدال ج 1 ص 379

9⃣حارث بن عمیر بصری که از راویان بخاری و ترمذی و ابوداود و نسائی و ابن ماجه بوده است که حاکم گفته است حدیث وضع می کرده است و ابن حبان نیز او را ضعیف می دانسته است ؛

📚میزان الاعتدال ج 1 ص 176 _ تهذیب التهذیب ج 2 ص 132

🔟حسن بن عماره کوفی که از راویان بخاری و ترمذی و ابن ماجه بوده است که شعبه در موردش گفته دروغگو بوده است و احمد گفته است متروک است و ابن معین هم گفته است به حدیثش توجه نمی شود ؛

📚میزان الاعتدال ج 1 ص 265

به همین ده مورد از سرآمدان راویان کذاب ، صحاح بسنده می کنیم که همه فاسد المذهب و دروغگو بوده اند .

👌 اگر پرهیز از طولانی شدن نبود ، شماره فوق را بالغ بر صدها مورد می کردیم تا ببینید که بخاری و صاحبان صحاح سته همه از راویان کذاب و فاسد المذهب نقل روایت کرده اند و مذهب اهلسنت بر پایه روایات مشتی راوی جاعل و دروغگو بنا شده است .


#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
👌پاسخ ملحد را که مدعی است ماجری کربلا بر سر رقابت عشقی میان امام حسین علیه السلام و یزید بر سر زنی به نام ارینب بوده است را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3644

در رابطه با فلسفه قیام امام حسین علیه السلام پاسخهای ذیل را بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4742
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9267
در رابطه با معجزه وصل دست قطع شده توسط علی علیه السلام ، پاسخ را در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6717

👌می گوید اگر علی ع چنین قدرتی داشت ، چرا فرق شکافته خود را شفا نداد ، در ذیل در مورد استفاده از قدرت غیبی در حل مشکلات شخصی توضیح داده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11516

می گوید چرا این معجزه در قرآن نیامده است ، در حالی که قرآن دائره المعارف نیست که همه چیز در آن بیاید ، خود قرآن به سنت و روایات حجیت داده است ، در ذیل بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2668

👌می گوید چرا علی ع با چنین قدرتی از همسرش دفاع نکرد ، علاوه بر نمایه آدرس داده شده در مورد استفاده از قدرت غیبی در مسائل شخصی ، پاسخ ذیل را نیز در این رابطه مشاهده کنید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205