Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
دکتر علیرضا رحیمی
این بازی مکرر مدرسهکشی!
باید گفت در کمال حیرت و شوربختی مثل این که قرار نیست آموزش و پرورش حتی در ظاهر یک روز هم که شده آرامش را تجربه کند و قراری بگیرد!
مثل این که قرار نیست مدرسهای که عدهای آن را مرده خطاب میکنند و به اعتقاد من بهدست دولتمردان ناتوان و مربیان بیتحرک کشته شده است، جانی دوباره بگیرد!
منظورم از جان دوباره این نیست که سر پا بایستد و حرکتی نو آغاز کند بلکه کافی است چشمانش را کمی باز کند و با تلخی لبخندی بزند! ...
همان هم برای ما کافی و مایه دلخوشی است.
لازم نیست روح تازه ای در معلمان و در مدرسه بدمد، همین که حالشان و حالمان را بدتر از این نکند کافی است.
من از وزیر پیشنهادی با همه فضایل و مناقبی که برای ایشان در نظر گرفتهاند(!) شخصاً سؤال میکنم...
آیا جنابعالی حقیقتاً جرأت این را دارید که سکان هدایت این وزارتخانه را بهدست بگیرید؟
چه چیزی، از جنس تجربه و دانش و ...، به شما چنین جسارتی را داده است؟؟
چقدر مدرسه و کلاس و معلم و شاگرد را میشناسید؟
نکند این گزارۀ خانمانسوز شما را هم افسون کرده است که «آموزشوپرورش که چیزی نیست! عدهای معلماند و عدهای بچه! گروه اول با اندکی اضافه حقوق خوشحال میشوند و گروه دوم با تعدادی توپ!»
از رئیس جمهور محترم نیز باید همینها را پرسید!
مطمئنم حرفهای زیبایی میزنند و اصلا از قبل آماده دارند و نوشتهاند و از رو میخوانند. اما من، مثل بسیاری از معلمان و متخصصان تربیت، منطق عملی اغلب وزرا و اغلب دولتها، اگر نگویم همه، را همین میدانم.
و بدا به حال مردمی که آموزشوپرورش آنها اینقدر به شوخی و به بازی گرفته میشود.
من در ادامۀ فرمایش آقای دکتر مجدفر که پرسیدند «چگونه میتوان از رئیسجمهور شکایت کرد؟» میخواهم عرض کنم... ما باید از همه وزرا و از همه دولتها، بهخاطر خیانتهای آشکار و ناتواناییهای غیرقابل چشمپوشیشان شکایت کنیم... از همه!
@Rabnews
دکتر علیرضا رحیمی
این بازی مکرر مدرسهکشی!
باید گفت در کمال حیرت و شوربختی مثل این که قرار نیست آموزش و پرورش حتی در ظاهر یک روز هم که شده آرامش را تجربه کند و قراری بگیرد!
مثل این که قرار نیست مدرسهای که عدهای آن را مرده خطاب میکنند و به اعتقاد من بهدست دولتمردان ناتوان و مربیان بیتحرک کشته شده است، جانی دوباره بگیرد!
منظورم از جان دوباره این نیست که سر پا بایستد و حرکتی نو آغاز کند بلکه کافی است چشمانش را کمی باز کند و با تلخی لبخندی بزند! ...
همان هم برای ما کافی و مایه دلخوشی است.
لازم نیست روح تازه ای در معلمان و در مدرسه بدمد، همین که حالشان و حالمان را بدتر از این نکند کافی است.
من از وزیر پیشنهادی با همه فضایل و مناقبی که برای ایشان در نظر گرفتهاند(!) شخصاً سؤال میکنم...
آیا جنابعالی حقیقتاً جرأت این را دارید که سکان هدایت این وزارتخانه را بهدست بگیرید؟
چه چیزی، از جنس تجربه و دانش و ...، به شما چنین جسارتی را داده است؟؟
چقدر مدرسه و کلاس و معلم و شاگرد را میشناسید؟
نکند این گزارۀ خانمانسوز شما را هم افسون کرده است که «آموزشوپرورش که چیزی نیست! عدهای معلماند و عدهای بچه! گروه اول با اندکی اضافه حقوق خوشحال میشوند و گروه دوم با تعدادی توپ!»
از رئیس جمهور محترم نیز باید همینها را پرسید!
مطمئنم حرفهای زیبایی میزنند و اصلا از قبل آماده دارند و نوشتهاند و از رو میخوانند. اما من، مثل بسیاری از معلمان و متخصصان تربیت، منطق عملی اغلب وزرا و اغلب دولتها، اگر نگویم همه، را همین میدانم.
و بدا به حال مردمی که آموزشوپرورش آنها اینقدر به شوخی و به بازی گرفته میشود.
من در ادامۀ فرمایش آقای دکتر مجدفر که پرسیدند «چگونه میتوان از رئیسجمهور شکایت کرد؟» میخواهم عرض کنم... ما باید از همه وزرا و از همه دولتها، بهخاطر خیانتهای آشکار و ناتواناییهای غیرقابل چشمپوشیشان شکایت کنیم... از همه!
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق وزارت آموزشوپرورش
با قطعی شدن معرفی گزینه پیشنهادی دولت به مجلس، در پاسخ به سؤال پرتکرار خبرگزاری ها پیرامون توش و توان وی ، آنچه به ذهنم رسید این بود که دولت مطلقاً اعتقادی به رشد و بالندگی آموزش و پرورش ندارد.
چنین برمیآید اگر پارهای از ملاحظات قانونی در میان نبود، دولت چندان بیمیل هم نبود که این وزارتخانۀ پر عائله و مشحون از مشغله، دوسال پایانی را نیز بدون وزیر سپری کند.
عزل ناگهانی بطحایی، انتصاب شتابزده حسینی و سرانجام معرفی گزینهای بیگانه با دغدغههای آموزشوپرورش، گواهی بر صحت این مدعاست.
دولت روحانی به هیچ قیمتی حاضر نیست با تندادن به چرخش نخبگانی، شایستهترینها را فارغ از حاشیههای سیاسی بر صندلی وزارت بنشاند.
گزینش «حاجی میرزایی» بهعنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزشوپرورش، بهزعم نگارنده، نکات قابل تأملی را، با خود، برملا ساخت که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
1. دولت تمایلی به برجستهسازی گفتمان معیشتی دربین معلمان ندارد؛
2. داشتن نگاه انقباضی به بودجه در آموزشوپرورش همچنان در صدر اولویتهای کاری این دولت است؛
3. رشد و توسعه برونسپاری در آموزشوپرورش یک راهبرد اصلی و تغییرناپذیر در دولت روحانی است؛
4. وزیر آموزشوپرورش باید مطیعترین و بیحاشیهترین فرد کابینه در اجرای منویات دولت باشد؛
5. در نگاه دولتمردان کنونی، آموزشوپرورش دستگاهی بهشدت پرخرج، مصرفکننده و فاقد کارآیی و بهرهوری است که بیش از این نباید برایش هزینه کرد؛
6. دولت به هیچ یک از معاونان و تیم بر جای مانده از وزارت بطحایی اعتماد لازم را ندارد؛
7. حاجی میرزایی گرچه به لحاظ رویکرد و منش سیاسی درمقایسه با حسینی از تعادل بیشتری برخودار است اما در مجموع ناخدای مناسبی برای هدایت کشتی طوفانزدۀ آموزشوپرورش ما نیست؛
8. چگونه میتوان به کسی اعتماد کرد که در سالها پیش، آن هم از پس زاویه بسته نهضت سوادآموزی، از دور دستی بر آتش آموزشوپرورش داشته است؟! فردی که نه از دانش درست و درمانی در حوزه پداگوژیک برخودار است و نه تجربه مفید و کارآمدی از آموزشوپرورش را در کارنامه خود دارد.
وزیر آموزشوپرورش نمیتواند تنها یک میرزابنویس ساده باشد. اتفاقاً باید در دفاع از کیان و جایگاه امروز آموزشوپرورش، انسانی خلاق، جسور، شجاع، فکور و اندیشمند، آشنا با چالشها و به دور از حاشیههای سیاسی زمان خود باشد.
9. البته همین قدر که روحانی دست رد بر سینه برخی از تشکلهای سیاسی تمامیتخواه مانند فلان انجمن یا مجمع ویژهخوار زده است جای شکرش باقی است.
ایکاش، جامعه 900هزاری معلمان این فرصت را داشت تا به دور از ویژهخواریهای متعارف سیاسی، از بین این جمع کثیر فرهیخته و نامآشنا، بهترینها را بهعنوان گزینه پیشنهادی در اختیار دولت قراردهد.
10. فضای ایجادشده در سه ماهه اخیر نشان داد که ستاد آموزشوپرورش، بهویژه شورای معاونان وزارت آموزشوپرورش نیاز به یک خانهتکانی اساسی و جدی دارد. وزیر آینده آموزشوپرورش باید پیدا و پنهان ستاد وزارتخانه را در یک اتاق شیشهای و شفاف در معرض قضاوت فرهنگیان قرار دهد. ویژهخواران با سابقه و متملق را طردکرده تا مجالی برای جوانترها فراهم شود.
11. این حلقه پولادین انحصار باید به سرعت شکسته شود.
حسن روحانی در آغازین روز هفته دولت با حضور در مرقد امام، از آب و جارو کردن خانه و تحویل آن به نسل سوم و چهارمی بشارت داد که قرار است وارث این انقلاب باشند.
به نظر میرسد آموزشوپرورش باید در این خانه تکانی و آب و جارو کردن پیشگامتر از دیگر قسمتها باشد.
@Rabnews
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق وزارت آموزشوپرورش
با قطعی شدن معرفی گزینه پیشنهادی دولت به مجلس، در پاسخ به سؤال پرتکرار خبرگزاری ها پیرامون توش و توان وی ، آنچه به ذهنم رسید این بود که دولت مطلقاً اعتقادی به رشد و بالندگی آموزش و پرورش ندارد.
چنین برمیآید اگر پارهای از ملاحظات قانونی در میان نبود، دولت چندان بیمیل هم نبود که این وزارتخانۀ پر عائله و مشحون از مشغله، دوسال پایانی را نیز بدون وزیر سپری کند.
عزل ناگهانی بطحایی، انتصاب شتابزده حسینی و سرانجام معرفی گزینهای بیگانه با دغدغههای آموزشوپرورش، گواهی بر صحت این مدعاست.
دولت روحانی به هیچ قیمتی حاضر نیست با تندادن به چرخش نخبگانی، شایستهترینها را فارغ از حاشیههای سیاسی بر صندلی وزارت بنشاند.
گزینش «حاجی میرزایی» بهعنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزشوپرورش، بهزعم نگارنده، نکات قابل تأملی را، با خود، برملا ساخت که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
1. دولت تمایلی به برجستهسازی گفتمان معیشتی دربین معلمان ندارد؛
2. داشتن نگاه انقباضی به بودجه در آموزشوپرورش همچنان در صدر اولویتهای کاری این دولت است؛
3. رشد و توسعه برونسپاری در آموزشوپرورش یک راهبرد اصلی و تغییرناپذیر در دولت روحانی است؛
4. وزیر آموزشوپرورش باید مطیعترین و بیحاشیهترین فرد کابینه در اجرای منویات دولت باشد؛
5. در نگاه دولتمردان کنونی، آموزشوپرورش دستگاهی بهشدت پرخرج، مصرفکننده و فاقد کارآیی و بهرهوری است که بیش از این نباید برایش هزینه کرد؛
6. دولت به هیچ یک از معاونان و تیم بر جای مانده از وزارت بطحایی اعتماد لازم را ندارد؛
7. حاجی میرزایی گرچه به لحاظ رویکرد و منش سیاسی درمقایسه با حسینی از تعادل بیشتری برخودار است اما در مجموع ناخدای مناسبی برای هدایت کشتی طوفانزدۀ آموزشوپرورش ما نیست؛
8. چگونه میتوان به کسی اعتماد کرد که در سالها پیش، آن هم از پس زاویه بسته نهضت سوادآموزی، از دور دستی بر آتش آموزشوپرورش داشته است؟! فردی که نه از دانش درست و درمانی در حوزه پداگوژیک برخودار است و نه تجربه مفید و کارآمدی از آموزشوپرورش را در کارنامه خود دارد.
وزیر آموزشوپرورش نمیتواند تنها یک میرزابنویس ساده باشد. اتفاقاً باید در دفاع از کیان و جایگاه امروز آموزشوپرورش، انسانی خلاق، جسور، شجاع، فکور و اندیشمند، آشنا با چالشها و به دور از حاشیههای سیاسی زمان خود باشد.
9. البته همین قدر که روحانی دست رد بر سینه برخی از تشکلهای سیاسی تمامیتخواه مانند فلان انجمن یا مجمع ویژهخوار زده است جای شکرش باقی است.
ایکاش، جامعه 900هزاری معلمان این فرصت را داشت تا به دور از ویژهخواریهای متعارف سیاسی، از بین این جمع کثیر فرهیخته و نامآشنا، بهترینها را بهعنوان گزینه پیشنهادی در اختیار دولت قراردهد.
10. فضای ایجادشده در سه ماهه اخیر نشان داد که ستاد آموزشوپرورش، بهویژه شورای معاونان وزارت آموزشوپرورش نیاز به یک خانهتکانی اساسی و جدی دارد. وزیر آینده آموزشوپرورش باید پیدا و پنهان ستاد وزارتخانه را در یک اتاق شیشهای و شفاف در معرض قضاوت فرهنگیان قرار دهد. ویژهخواران با سابقه و متملق را طردکرده تا مجالی برای جوانترها فراهم شود.
11. این حلقه پولادین انحصار باید به سرعت شکسته شود.
حسن روحانی در آغازین روز هفته دولت با حضور در مرقد امام، از آب و جارو کردن خانه و تحویل آن به نسل سوم و چهارمی بشارت داد که قرار است وارث این انقلاب باشند.
به نظر میرسد آموزشوپرورش باید در این خانه تکانی و آب و جارو کردن پیشگامتر از دیگر قسمتها باشد.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
از آنجا که تحصیلات جناب حاجیمیرزایی در حوزه تعلیم و تربیت نیست، انتخاب ایشان برای وزارت آموزشوپرورش، نافی فلسفه وجودی آموزش و پرورش در سطح عمومی و عالی است. اگر معتقدند که وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم در رشتههای تخصصی و دانشکدههای تعلیم و تربیت، حتی نمیتوانند افراد شایسته و متخصص برای گرداندن وزارتخانه خودشان تربیت کنند، اساسا چرا باید این دو وزارتخانه که فلسفه و هدف اصلیشان تربیت افراد متخصص و متعهد است وجود داشته باشند؟!
افرادی هم که در حوزۀ تعلیم و تربیت صاحب فکر و دغدغه هستند، اگر میخواهند در عرصه اجرایی، کاری بر عهده بگیرند، بهتر است در رشتهای غیر از تعلیم و تربیت درس بخوانند.
آزاده پیرنهاد
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته برنامهریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
@Rabnews
از آنجا که تحصیلات جناب حاجیمیرزایی در حوزه تعلیم و تربیت نیست، انتخاب ایشان برای وزارت آموزشوپرورش، نافی فلسفه وجودی آموزش و پرورش در سطح عمومی و عالی است. اگر معتقدند که وزارت آموزشوپرورش و وزارت علوم در رشتههای تخصصی و دانشکدههای تعلیم و تربیت، حتی نمیتوانند افراد شایسته و متخصص برای گرداندن وزارتخانه خودشان تربیت کنند، اساسا چرا باید این دو وزارتخانه که فلسفه و هدف اصلیشان تربیت افراد متخصص و متعهد است وجود داشته باشند؟!
افرادی هم که در حوزۀ تعلیم و تربیت صاحب فکر و دغدغه هستند، اگر میخواهند در عرصه اجرایی، کاری بر عهده بگیرند، بهتر است در رشتهای غیر از تعلیم و تربیت درس بخوانند.
آزاده پیرنهاد
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته برنامهریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
اين واقعيت كه تعدادی از اعضای ارجمند خانواده بزرگ آموزشوپرورش به هر دليل احساسی و يا عقلانی، از اقدام رئيسجمهور محترم در معرفی نكردن جناب آقای حسينی بهعنوان وزير پيشنهادی به مجلس شورای اسلامی ناخرسند باشند، امری عادی و طبيعی تلقی میشود.
برخی از اين عزيزان به جهت توانمندی در قلمزدن و دسترسی به تريبونهای رسانهای، حس و حال و نقطه نظرات خود را در اين زمينه نشر و انعكاس ميدهند. اين تلاش نيز در راستای قواعد پذيرفتهشده آزادیهای اجتماعی، صنفی و نيز آزادی بيان، امری عادی و ممدوح به حساب میآيد.
مشكل زمانی رخ نشان میدهد كه تسليم هيجانات برخاسته و برساخته از كانون احساساتمان شويم و عجولانه در يك پيشقضاوت قطعی، فرد معرفی شده را مورد كم لطفی و حتی بیمهری قرار داده و با زير پا گذاشتن اصول اوليه اخلاقی، در صدد تخطئه صددرصدی وي برآييم و القاي اين معنا را داشته باشيم كه وي از حداقليهاي شايستگيهای نشستن بر اين مصدر اعتباری برخوردار نيست!
اي كاش بزرگواران صبوری میكردند تا جناب آقاي حاجیميرزايی كتبی يا شفاهی، برنامهها و سياستهای مديريتی خويش را ارائه ميداد و بر همين اساس در قالب نقد منصفانه و به دور از هر نوع شائبه ترجيح منافع شخصی، گروهی و جناحی و غلبه هيجانات و احساسات بر آگاهیهای عقلانی، به تحليل او و توانمندیهايش میپرداختند.
محمود حدادی
پژوهشگر حوزه مديريت رسانه (تمركز بر كاركرد آموزشی رسانهها)
@Rabnews
اين واقعيت كه تعدادی از اعضای ارجمند خانواده بزرگ آموزشوپرورش به هر دليل احساسی و يا عقلانی، از اقدام رئيسجمهور محترم در معرفی نكردن جناب آقای حسينی بهعنوان وزير پيشنهادی به مجلس شورای اسلامی ناخرسند باشند، امری عادی و طبيعی تلقی میشود.
برخی از اين عزيزان به جهت توانمندی در قلمزدن و دسترسی به تريبونهای رسانهای، حس و حال و نقطه نظرات خود را در اين زمينه نشر و انعكاس ميدهند. اين تلاش نيز در راستای قواعد پذيرفتهشده آزادیهای اجتماعی، صنفی و نيز آزادی بيان، امری عادی و ممدوح به حساب میآيد.
مشكل زمانی رخ نشان میدهد كه تسليم هيجانات برخاسته و برساخته از كانون احساساتمان شويم و عجولانه در يك پيشقضاوت قطعی، فرد معرفی شده را مورد كم لطفی و حتی بیمهری قرار داده و با زير پا گذاشتن اصول اوليه اخلاقی، در صدد تخطئه صددرصدی وي برآييم و القاي اين معنا را داشته باشيم كه وي از حداقليهاي شايستگيهای نشستن بر اين مصدر اعتباری برخوردار نيست!
اي كاش بزرگواران صبوری میكردند تا جناب آقاي حاجیميرزايی كتبی يا شفاهی، برنامهها و سياستهای مديريتی خويش را ارائه ميداد و بر همين اساس در قالب نقد منصفانه و به دور از هر نوع شائبه ترجيح منافع شخصی، گروهی و جناحی و غلبه هيجانات و احساسات بر آگاهیهای عقلانی، به تحليل او و توانمندیهايش میپرداختند.
محمود حدادی
پژوهشگر حوزه مديريت رسانه (تمركز بر كاركرد آموزشی رسانهها)
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
متأسفانه در شرایطی قرار داریم که برای مقبول جلوهدادن گزینههای در نظر گرفتهشده برای هر پستی، اولین چیزی که میشنویم، این است که اهل سواستفاده مالی نیست. این، یعنی فداشدن شایستگیها و شعورها به پای فساد و باز هم دادن وعدۀ عدالت برای «عزیز شدن»!؛ این یعنی دور از دسترسشدن عدالت در جامعهای که اساساً باید در آن عدالت پیشفرض اصلی و «وظیفه» هر مدیری باشد.
بهراستی آیا در میان این همه اهل تعلیم و تربیت، کسی وجود ندارد که تفکر استراتژیک داشته باشد و اهل مدیریت عادلانه و بهرهمندی از خرد جمعی باشد و همۀ اینها را با دانش و بینش تربیتی و فرهنگی درآمیخته باشد؟؟
آیا کسی که «حداکثر مقاومت برای آمدن به وزارت آموزشوپرورش» را داشته است، میتواند دارای «حداکثر تلاش» و طرح و برنامۀ کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و ایدهای برای تحول و پیشبرد ابعاد گوناگون تعلیم و تربیت باشد؟
آیا وقت آن نرسیده است که تعریف رئیس جمهور محترم از «وزیر» عوض شود؟
آیا وقت آن نرسیده است که تربیت را به «اهالی تربیت»، فرهنگ را به «اهالی فرهنگ» و هر چیزی را به اهلش بسپارید تا نشاط و «امید» به جامعه برگردد؟؟
یا حداقل لطفی کنید و به اهالی تعلیم و تربیت بگویید که بیهوده تلاش نکنید، شما به چشم نمیآیید!
الهام زارع
دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شیراز
@Rabnews
متأسفانه در شرایطی قرار داریم که برای مقبول جلوهدادن گزینههای در نظر گرفتهشده برای هر پستی، اولین چیزی که میشنویم، این است که اهل سواستفاده مالی نیست. این، یعنی فداشدن شایستگیها و شعورها به پای فساد و باز هم دادن وعدۀ عدالت برای «عزیز شدن»!؛ این یعنی دور از دسترسشدن عدالت در جامعهای که اساساً باید در آن عدالت پیشفرض اصلی و «وظیفه» هر مدیری باشد.
بهراستی آیا در میان این همه اهل تعلیم و تربیت، کسی وجود ندارد که تفکر استراتژیک داشته باشد و اهل مدیریت عادلانه و بهرهمندی از خرد جمعی باشد و همۀ اینها را با دانش و بینش تربیتی و فرهنگی درآمیخته باشد؟؟
آیا کسی که «حداکثر مقاومت برای آمدن به وزارت آموزشوپرورش» را داشته است، میتواند دارای «حداکثر تلاش» و طرح و برنامۀ کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و ایدهای برای تحول و پیشبرد ابعاد گوناگون تعلیم و تربیت باشد؟
آیا وقت آن نرسیده است که تعریف رئیس جمهور محترم از «وزیر» عوض شود؟
آیا وقت آن نرسیده است که تربیت را به «اهالی تربیت»، فرهنگ را به «اهالی فرهنگ» و هر چیزی را به اهلش بسپارید تا نشاط و «امید» به جامعه برگردد؟؟
یا حداقل لطفی کنید و به اهالی تعلیم و تربیت بگویید که بیهوده تلاش نکنید، شما به چشم نمیآیید!
الهام زارع
دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شیراز
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
به وزیر نه! به رئیس جمهور بنگریم!
▪️پیامهای زیادی در مخالفت یا موافقت از وزیر پیشنهادی دولت در شبکههای اجتماعی منتشر شد. اما اجازه بدهید از زاویه دیگری به این موضوع بنگریم.
به زعم من در این دولت حتی اگر یک متخصص تعلیم و تربیت متبحر با سوابق اجرایی مکفی توسط رییس جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی میشد و از مجلس رأی اعتماد میگرفت و به کار خود در آموزشوپرورش مشغول میشد باز هم اتفاق خاصی در سیستم آموزشوپرورش کشور رخ نمیداد و وزیر مربوط مانند وزرای قبلی این دولت به کارهای خرد و جزیی با توجه به سند تحول و اسناد بالادستی آن هم برای ادای تکلیف اکتفا میکرد.
▪️با قاطعیت میتوان اعلام کرد رابطه مستقیمی بین نگاه دولت در اولویتدادن به آموزشوپرورش و تحول در آن وزارتخانه وجود دارد. همه میدانیم که بهعنوان مثال در این دولت وزارت بهداشت و امور خارجه در اولویت میباشد. به نظرم میرسد دولت فعلی اساساً اعتقادی به سرمایهگذاری و تحول در آموزش و پرورش ندارد و پارادایم حاکم به نوعی پارادایم اکتفاء به وضع موجود است. زمانی که عزم دولت بر این هست که به وضع موجود اکتفاء شود حال چه تفاوتی دارد آقای... یا خانم.... به مجلس معرفی شود.
▪️تحول و اتفاقات نو در آموزشوپرورش رابطه مستقیم با نگاه دولت به این وزارتخانه دارد. بهطوری که هم بودجه کافی در اختیار این نهاد قرار میدهد و همه ارگانها و وزارتخانهها را برای ادای وظیفه خودشان در اجرای برنامههای تعلیم و تربیت به خط و همسو میسازد. این نوعی خامانگاری است که آموزشوپرورش تنها متولی امر تعلیم و تربیت باشد بلکه باید با دستور و نگاه رئیس جمهور سایر وزارتخانهها و ارگانها به کمک این وزرتخانه آمده و یاریرسان آن باشند و این مهم ممکن نخواهد شد مگر با در اولویتبودن و نگاه ویژه دولت به آن وزارتخانه.
▪️در این دولت که نمیتوان به بهبود اوضاع در آموزشوپرورش خوشبین بود امیدوارم در آتی شاهد دولتی باشیم که مبنای توسعه خود را در همه زمینه، سرمایهگذاری در آموزشوپرورش و توجه ویژه به این ارگان قرار دهد.
حمید احمدیهدایت
دکتری تخصصی تعلیم و تربیت
@Rabnews
به وزیر نه! به رئیس جمهور بنگریم!
▪️پیامهای زیادی در مخالفت یا موافقت از وزیر پیشنهادی دولت در شبکههای اجتماعی منتشر شد. اما اجازه بدهید از زاویه دیگری به این موضوع بنگریم.
به زعم من در این دولت حتی اگر یک متخصص تعلیم و تربیت متبحر با سوابق اجرایی مکفی توسط رییس جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی میشد و از مجلس رأی اعتماد میگرفت و به کار خود در آموزشوپرورش مشغول میشد باز هم اتفاق خاصی در سیستم آموزشوپرورش کشور رخ نمیداد و وزیر مربوط مانند وزرای قبلی این دولت به کارهای خرد و جزیی با توجه به سند تحول و اسناد بالادستی آن هم برای ادای تکلیف اکتفا میکرد.
▪️با قاطعیت میتوان اعلام کرد رابطه مستقیمی بین نگاه دولت در اولویتدادن به آموزشوپرورش و تحول در آن وزارتخانه وجود دارد. همه میدانیم که بهعنوان مثال در این دولت وزارت بهداشت و امور خارجه در اولویت میباشد. به نظرم میرسد دولت فعلی اساساً اعتقادی به سرمایهگذاری و تحول در آموزش و پرورش ندارد و پارادایم حاکم به نوعی پارادایم اکتفاء به وضع موجود است. زمانی که عزم دولت بر این هست که به وضع موجود اکتفاء شود حال چه تفاوتی دارد آقای... یا خانم.... به مجلس معرفی شود.
▪️تحول و اتفاقات نو در آموزشوپرورش رابطه مستقیم با نگاه دولت به این وزارتخانه دارد. بهطوری که هم بودجه کافی در اختیار این نهاد قرار میدهد و همه ارگانها و وزارتخانهها را برای ادای وظیفه خودشان در اجرای برنامههای تعلیم و تربیت به خط و همسو میسازد. این نوعی خامانگاری است که آموزشوپرورش تنها متولی امر تعلیم و تربیت باشد بلکه باید با دستور و نگاه رئیس جمهور سایر وزارتخانهها و ارگانها به کمک این وزرتخانه آمده و یاریرسان آن باشند و این مهم ممکن نخواهد شد مگر با در اولویتبودن و نگاه ویژه دولت به آن وزارتخانه.
▪️در این دولت که نمیتوان به بهبود اوضاع در آموزشوپرورش خوشبین بود امیدوارم در آتی شاهد دولتی باشیم که مبنای توسعه خود را در همه زمینه، سرمایهگذاری در آموزشوپرورش و توجه ویژه به این ارگان قرار دهد.
حمید احمدیهدایت
دکتری تخصصی تعلیم و تربیت
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
نامۀ یک دانشآموز به وزیر منتخب آموزشوپرورش
در هفت سالگی، هنگامی که نخستین بار به مدرسه رفتم، با روحی سراسر از شادی، قلبی آکنده از بودن و چشمانی پر از معصومیت به هر چیز که در برابرم قرار میگرفت خیره میشدم. با خود میاندیشیدم: مدرسه امتداد صبح است، تازگی در آن جریان دارد، آفتاب بر نیمکتهای کلاس میتابد و باد در هر صفحهای از کتاب میوزد، و آزادی بِسان اکسیژن در هوایی است که هر لحظه و بیاراده استنشاق میشود، به درون خون و رگها راه مییابد، تا سرود زندگی از گلوگاه هرچِلچِله به نغمه درآید.
برای همین، کودک که باشی، دیگر شادی از تو جدا نیست. همۀ جهان برایت نور است و آویختن به هر چیز، رنگ و بوی سرزمینهای ناشناخته را میدهد. بازیهای کودکی، همچون فوارۀ چشمههای زلال است که ضمیر درون را به جوشش درمیآورد، تا هر فرصت، آبی روان شود، پای هر سپیدار بپیچد، تَن اطلسیها را بشُوید و گَلوی قناریها را تَر کند تا از عشق بخوانند. و چنین است که کودکان به تو میآموزند هُنر زندگی، هُنر بازیکردن است. به تعبیری، هنر حضور کامل داشتن، «در پَس کتابهایی که در آن باد میآید، واژههایش همه از جنس بلور است و کتابی که در آن یاختهها بی بُعدند». بنابراین، چه خوشبختند نگهبانان سرزمینهای بازیهای کودکان. آنها که هر روز از تازگی و سادگی و بیآلایشی به شِگفت درمیآیند.
آری، معلمها را میگویم.
اما در راه مدرسه، بزرگتر که شدم، دیری نپایید که وارث پرسشها و پاسخهای پیشینیان گَشتم. در راه مدرسه و در انتظار مداوم و شیرین آینده، زمان حال، همچون باران، به خاک گذشته فرو میرفت و خوشبختی همچون پرندهای بود که برشانۀ آنان که به مدرسه میرفتند، نمینشست. خستگی، ملالت، بیمیلی، دلزدگی و فرسودگی، کولهبار مدرسه بود. گویی رشتۀ اسرارآمیز زندگی از هم گسسته بود و طناب دار به گردن هر کودک آویخته میشد. در راه مدرسه، هرآنچه شوق رُستن داشت، ممنوع بود و سالها گذشت تا من پی ببرم در مدرسه از زندگی امتناع شدهام.
و حالا که بعد از سالیان سال از مدرسه فاصله گرفتهام، از خود میپرسم: چرا چنین است و چرا چنین شد؟ با خود میاندیشم، چه بر سر جهان کودکی من آمد و چرا معلمها بیشتر از دانشآموزان راغب هستند در مورد انشاء «علم بهتر است یا ثروت»، نه چیزی بگویند و نه چیزی بشنوند؟!
در فرایند دیالوگ با خودم به یک جواب میرسم: «وزیر آموزشوپرورش».
برای همین در این نامه وزیر آموزشوپرورش را مخاطب قرار میدهم تا از ایشان بپرسم: آخرین باری که روی نیمکتهای چوبی نشستی، کی بود؟ آخرین باری که از مدرسهای در یک روستا بازدید کردی، به چه دورهای بازمیگردد؟ از آنچه در دوران مدرسه آموختی چه چیزهایی را همچنان به یاد داری و کجاها میتوانی آنها را به کار ببندی؟ اصلاً در مورد «جهان کودکی»، «جهان مدرسه» و «جهان معلمی» چی میدانی؟
با خودم میگویم آقای حاجی میرزایی، بین تقدیر الهی و وزیرشدن رابطه ای برقرار نیست. اما بین وجدان و چشیدن و فهمیدن دَردهای دانشآموزان و دَردهای معلمان این سرزمین چرا. برای همین ما را به ما واگذار و خودت را به دبیری هیئت دولت.
حسین قربانی
دکتری برنامۀ درسی دانشگاه اصفهان
@Rabnews
نامۀ یک دانشآموز به وزیر منتخب آموزشوپرورش
در هفت سالگی، هنگامی که نخستین بار به مدرسه رفتم، با روحی سراسر از شادی، قلبی آکنده از بودن و چشمانی پر از معصومیت به هر چیز که در برابرم قرار میگرفت خیره میشدم. با خود میاندیشیدم: مدرسه امتداد صبح است، تازگی در آن جریان دارد، آفتاب بر نیمکتهای کلاس میتابد و باد در هر صفحهای از کتاب میوزد، و آزادی بِسان اکسیژن در هوایی است که هر لحظه و بیاراده استنشاق میشود، به درون خون و رگها راه مییابد، تا سرود زندگی از گلوگاه هرچِلچِله به نغمه درآید.
برای همین، کودک که باشی، دیگر شادی از تو جدا نیست. همۀ جهان برایت نور است و آویختن به هر چیز، رنگ و بوی سرزمینهای ناشناخته را میدهد. بازیهای کودکی، همچون فوارۀ چشمههای زلال است که ضمیر درون را به جوشش درمیآورد، تا هر فرصت، آبی روان شود، پای هر سپیدار بپیچد، تَن اطلسیها را بشُوید و گَلوی قناریها را تَر کند تا از عشق بخوانند. و چنین است که کودکان به تو میآموزند هُنر زندگی، هُنر بازیکردن است. به تعبیری، هنر حضور کامل داشتن، «در پَس کتابهایی که در آن باد میآید، واژههایش همه از جنس بلور است و کتابی که در آن یاختهها بی بُعدند». بنابراین، چه خوشبختند نگهبانان سرزمینهای بازیهای کودکان. آنها که هر روز از تازگی و سادگی و بیآلایشی به شِگفت درمیآیند.
آری، معلمها را میگویم.
اما در راه مدرسه، بزرگتر که شدم، دیری نپایید که وارث پرسشها و پاسخهای پیشینیان گَشتم. در راه مدرسه و در انتظار مداوم و شیرین آینده، زمان حال، همچون باران، به خاک گذشته فرو میرفت و خوشبختی همچون پرندهای بود که برشانۀ آنان که به مدرسه میرفتند، نمینشست. خستگی، ملالت، بیمیلی، دلزدگی و فرسودگی، کولهبار مدرسه بود. گویی رشتۀ اسرارآمیز زندگی از هم گسسته بود و طناب دار به گردن هر کودک آویخته میشد. در راه مدرسه، هرآنچه شوق رُستن داشت، ممنوع بود و سالها گذشت تا من پی ببرم در مدرسه از زندگی امتناع شدهام.
و حالا که بعد از سالیان سال از مدرسه فاصله گرفتهام، از خود میپرسم: چرا چنین است و چرا چنین شد؟ با خود میاندیشم، چه بر سر جهان کودکی من آمد و چرا معلمها بیشتر از دانشآموزان راغب هستند در مورد انشاء «علم بهتر است یا ثروت»، نه چیزی بگویند و نه چیزی بشنوند؟!
در فرایند دیالوگ با خودم به یک جواب میرسم: «وزیر آموزشوپرورش».
برای همین در این نامه وزیر آموزشوپرورش را مخاطب قرار میدهم تا از ایشان بپرسم: آخرین باری که روی نیمکتهای چوبی نشستی، کی بود؟ آخرین باری که از مدرسهای در یک روستا بازدید کردی، به چه دورهای بازمیگردد؟ از آنچه در دوران مدرسه آموختی چه چیزهایی را همچنان به یاد داری و کجاها میتوانی آنها را به کار ببندی؟ اصلاً در مورد «جهان کودکی»، «جهان مدرسه» و «جهان معلمی» چی میدانی؟
با خودم میگویم آقای حاجی میرزایی، بین تقدیر الهی و وزیرشدن رابطه ای برقرار نیست. اما بین وجدان و چشیدن و فهمیدن دَردهای دانشآموزان و دَردهای معلمان این سرزمین چرا. برای همین ما را به ما واگذار و خودت را به دبیری هیئت دولت.
حسین قربانی
دکتری برنامۀ درسی دانشگاه اصفهان
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
دکتر حمیدرضا جلائیپور، عضو هیئتعلمی جامعهشناسی دانشگاه تهران:
محسن حاجیمیرزایی را حدود چهل سال است که میشناسم. چند امتیاز مهم دارد:
در تعیین جهتگیریهای راهبردی از بهترین متخصصان و کارشناسان و نیروهای کشور استفاده میکند، اهل کار جمعی و مشورتپذیری است، جهت و اهداف اصلی را گم نمیکند، اسیر حواشی نمیشود، باندباز نیست، سلامت اقتصادی و رفتاری کمیابی دارد، با سابقۀ موفق دبیری هیئت دولت به دالانها و فرآیندها و نهادهای دولت تسلط کمیابی پیدا کرده است، مورد اعتماد همهۀ اعضای کابینه است، توان بسیج بهترین نیروهای کشور در حوزۀ تحت مدیریتاش و جلب اعتماد و حمایت مهمترین نهادهای کشور را دارد و دو دهه تجربۀ کار موفق در نهضت سوادآموزی در جوانی شناخت خوبی از اقتضائات بسط عدالت آموزشی به او داده است و توان بسیج بهترین نیروهای کشور را دارد.
به نظرم ارتباط خوبش با اسحاق جهانگیری، حسن روحانی و همۀ اعضای کابینه و حمایتی که میتواند بسیج کند و شناخت دقیقاش از سازوکارهای محققکردن سیاستها در دولت به او توانی داده است که بیش از بقیۀ گزینهها میتواند در این وضعیت کسری بودجه و تحریم شدید، وعدۀ افزایش سهم آموزش از بودجه و افزایش حقوق معلمان و ارتقای کیفیت مدیران و معلمان مدارس دولتی را محقق کند و به نسبت سایر گزینههای مطرح بیشتر میتواند ظرفیتهای حلمساله و مدیریت تحول و بسط عدالت آموزشی در این وزارتخانهی مهم و پرمشکل را فعال کند.
جلائیپور این یادداشت را در عصر ایران منتشر کرده است.
@Rabnews
دکتر حمیدرضا جلائیپور، عضو هیئتعلمی جامعهشناسی دانشگاه تهران:
محسن حاجیمیرزایی را حدود چهل سال است که میشناسم. چند امتیاز مهم دارد:
در تعیین جهتگیریهای راهبردی از بهترین متخصصان و کارشناسان و نیروهای کشور استفاده میکند، اهل کار جمعی و مشورتپذیری است، جهت و اهداف اصلی را گم نمیکند، اسیر حواشی نمیشود، باندباز نیست، سلامت اقتصادی و رفتاری کمیابی دارد، با سابقۀ موفق دبیری هیئت دولت به دالانها و فرآیندها و نهادهای دولت تسلط کمیابی پیدا کرده است، مورد اعتماد همهۀ اعضای کابینه است، توان بسیج بهترین نیروهای کشور در حوزۀ تحت مدیریتاش و جلب اعتماد و حمایت مهمترین نهادهای کشور را دارد و دو دهه تجربۀ کار موفق در نهضت سوادآموزی در جوانی شناخت خوبی از اقتضائات بسط عدالت آموزشی به او داده است و توان بسیج بهترین نیروهای کشور را دارد.
به نظرم ارتباط خوبش با اسحاق جهانگیری، حسن روحانی و همۀ اعضای کابینه و حمایتی که میتواند بسیج کند و شناخت دقیقاش از سازوکارهای محققکردن سیاستها در دولت به او توانی داده است که بیش از بقیۀ گزینهها میتواند در این وضعیت کسری بودجه و تحریم شدید، وعدۀ افزایش سهم آموزش از بودجه و افزایش حقوق معلمان و ارتقای کیفیت مدیران و معلمان مدارس دولتی را محقق کند و به نسبت سایر گزینههای مطرح بیشتر میتواند ظرفیتهای حلمساله و مدیریت تحول و بسط عدالت آموزشی در این وزارتخانهی مهم و پرمشکل را فعال کند.
جلائیپور این یادداشت را در عصر ایران منتشر کرده است.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
چرا وزارت آموزشوپرورش در ایران، اساساً نیازمند وزیر اصلاحطلب است؟
دکتر علیرضا صادقی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی(ره):
نظامهای آموزش رسمی، در همه جای دنیا بیش و کم محافظهکار است. در واقع ذات آموزش رسمی به خاطر دو وجه؛ دولتیبودن و سیاسیبودن، همواره محافظهکار است. این موضوع، مال امروز و دیروز هم نیست. از ابتدا، امر آموزش با محافظهکاری توأم بوده است.
محافظهکاری آموزش در ایران، علاوه بر مواردی که علیالعموم آمد، اختصاصا دارای ویژگیهایی است که امر آموزش رسمی را محافظهکارتر کرده است. انتظار مراکز دینی، حاکمیتی و نیز نضج، شکلگیری و ترویج جو متمایل به راست محافظهکاری، از دوره وزارت شهید رجایی و شهید باهنر و نفوذ عمیق سنت محافظهکاری در بدنه وزارت آموزشوپرورش، مزید بر این جو و فضا در دستگاه آموزش رسمی در ایران شده است.
تحول در هر سازمانی، نیازمند افراد تحولخواه، تحولگرا، ریسکپذیر و عملگراست. در سازمانی که بهطور سنتی محافظهکار است، فشارها و انتظارهای نهادهای خارج از سیستم هم آن را بیش از پیش محافظهکار کرده است، فردی با رویکرد محافظهکارانه، چگونه میتواند، در اینگونه سازمانها تحول ایجاد کند؟ لذا انتخاب فردی از جنس تحولخواهی و اصلاحطلبی این موازنه را تا حدود زیادی تعدیل میکند.
برای اینکه توازنی در نوع مدیریت وزارت آموزشوپرورش ایران ایجاد شود، وجود وزیری از جنس اصلاحطلبی و تحولخواهی ضروری به نظر میرسد. تجارب و عملکرد وزرای آموزشوپرورش گذشته در ایران هم مؤید این موضوع است. بهطوری که شانس حضور انگشت شمار وزاری با رویکرد اصلاحطلبی و تحولخواهی در ایران نشان داده است که معمولا از وزرایی با رویکرد محافظه کاری موفقتر عمل کردهاند.
توصیه استراتژیکی این نوشته میتواند این باشد که، رعایت توازن در مدیریت، اساس کار است و بهویژه در سازمانهای با فضای محافظهکاری، وجود افراد تحولخواه، احتمال موفقیت را بیشتر میکند.
این یادداشت در کانال تلگرامی دکتر صادقی منتشر شده است.
@Rabnews
چرا وزارت آموزشوپرورش در ایران، اساساً نیازمند وزیر اصلاحطلب است؟
دکتر علیرضا صادقی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی(ره):
نظامهای آموزش رسمی، در همه جای دنیا بیش و کم محافظهکار است. در واقع ذات آموزش رسمی به خاطر دو وجه؛ دولتیبودن و سیاسیبودن، همواره محافظهکار است. این موضوع، مال امروز و دیروز هم نیست. از ابتدا، امر آموزش با محافظهکاری توأم بوده است.
محافظهکاری آموزش در ایران، علاوه بر مواردی که علیالعموم آمد، اختصاصا دارای ویژگیهایی است که امر آموزش رسمی را محافظهکارتر کرده است. انتظار مراکز دینی، حاکمیتی و نیز نضج، شکلگیری و ترویج جو متمایل به راست محافظهکاری، از دوره وزارت شهید رجایی و شهید باهنر و نفوذ عمیق سنت محافظهکاری در بدنه وزارت آموزشوپرورش، مزید بر این جو و فضا در دستگاه آموزش رسمی در ایران شده است.
تحول در هر سازمانی، نیازمند افراد تحولخواه، تحولگرا، ریسکپذیر و عملگراست. در سازمانی که بهطور سنتی محافظهکار است، فشارها و انتظارهای نهادهای خارج از سیستم هم آن را بیش از پیش محافظهکار کرده است، فردی با رویکرد محافظهکارانه، چگونه میتواند، در اینگونه سازمانها تحول ایجاد کند؟ لذا انتخاب فردی از جنس تحولخواهی و اصلاحطلبی این موازنه را تا حدود زیادی تعدیل میکند.
برای اینکه توازنی در نوع مدیریت وزارت آموزشوپرورش ایران ایجاد شود، وجود وزیری از جنس اصلاحطلبی و تحولخواهی ضروری به نظر میرسد. تجارب و عملکرد وزرای آموزشوپرورش گذشته در ایران هم مؤید این موضوع است. بهطوری که شانس حضور انگشت شمار وزاری با رویکرد اصلاحطلبی و تحولخواهی در ایران نشان داده است که معمولا از وزرایی با رویکرد محافظه کاری موفقتر عمل کردهاند.
توصیه استراتژیکی این نوشته میتواند این باشد که، رعایت توازن در مدیریت، اساس کار است و بهویژه در سازمانهای با فضای محافظهکاری، وجود افراد تحولخواه، احتمال موفقیت را بیشتر میکند.
این یادداشت در کانال تلگرامی دکتر صادقی منتشر شده است.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
بیمهری وظلم وستمی دیگر به معلمان ودانشآموزان درآستانه مهرماه
دکتر ابوالفضل بورقانی فراهانی، مدرس دانشگاه و آموزشوپرورش:
نماینده محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام
احتراماً همانطوری که مستحضرید حدودسه ماه است که وزارت آموزشوپرورش، که یکی از حساسترین وزارتخانههاست، درسرگردانی وبلاتکلیفی بهسر میبرد و حال که رئیس جمهورمحترم اقدام به معرفی وزیر نموده، متأسفانه فرد معرفیشده تسلط واشراف کامل به وضعیت نابسامان مدارس و معلمان ندارد و سالهاست که از این وزارتخانه جدا شده است و در زمان حضورش در آموزشوپرورش نیز درامور اداری نهضت سوادآموزی فعالیت نموده که مقوله دیگری است وارتباط چندانی با مدارس و مراکز آموزشی ندارد .
درواقع عمدهترین مسئولیتهای آقای حاجیمیرزایی رئیس مرکز ملی بهرهوری ایران، مشاور و مدیر کل دفتر امور مدیران ارشد دفتر رئیس جمهور، معاون بررسیهای دفتر هیئت دولت نهاد ریاست جمهوری، مشاور وزیر آموزشوپرورش، قائم مقام معاون آموزش و معاون اداری و مالی سازمان نهضت سوادآموزی، مدیر استانهای آذربایجان شرقی و تهران سازمان نهضت سوادآموزی میباشد که عمدتاً ربطی به آموزشوپرورش ندارد.
وزیر این وزارتخانه عریض و طویل باید از بدنه همین وزارت انتخاب شود؛ کسی که درون مدارس کار کرده و از نزدیک با مشکلات و معضلات نظام تعلیم و تربیت آشنا باشد و بهاصطلاح با آنها دست وپنجه نرم کرده باشد.
مضاف براین از ابتدای دولت روحانی، حاجیمیرزایی چهارمین وزیری است که به ساختمان مرکزی وزارت آموزشوپرورش گام خواهد گذاشت. صرفنظر از چرایی این همه تغییر وزیر در بزرگترین وزارتخانه کشور، باید گفت این تغییرات پیاپی تبعات منفی بسیاری را بر مدیریت پرچالشترین و عیالوارترین وزارتخانه کشور خواهد گذاشت؛ در ادامه این بیثباتیهای مدیریتی و رفتوآمد پیدرپی وزرای مختلف به آموزشوپرورش، مسلماً درحق معلمان ودانشآموزان جفا میشود.
اینجانب به عنوان کارشناس تعلیم وتربیت که سیوپنج سال سابقه خدمت مدیریتی در حوزه ستادی و ادارات و سابقه آموزشی و تربیتی در مدارس تحت پوشش این وزارتخانه دارم، از رئیس دولت محترم جناب حجتالاسلام حسن روحانی استدعا مینمایم در گزینه معرفیشده به مجلس بهعنوان وزیر آموزشوپرورش تجدیدنظر بهعمل آورده و از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی درخواست دارم در صورت معرفی این گزینه به وی رأی اعتماد ندهند وگرنه در ظلم مضاعفی که بر معلمان مظلوم و دانشآموزان معصوم میهن اسلامی میشود، شریک خواهند بود.
@Rabnews
بیمهری وظلم وستمی دیگر به معلمان ودانشآموزان درآستانه مهرماه
دکتر ابوالفضل بورقانی فراهانی، مدرس دانشگاه و آموزشوپرورش:
نماینده محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام
احتراماً همانطوری که مستحضرید حدودسه ماه است که وزارت آموزشوپرورش، که یکی از حساسترین وزارتخانههاست، درسرگردانی وبلاتکلیفی بهسر میبرد و حال که رئیس جمهورمحترم اقدام به معرفی وزیر نموده، متأسفانه فرد معرفیشده تسلط واشراف کامل به وضعیت نابسامان مدارس و معلمان ندارد و سالهاست که از این وزارتخانه جدا شده است و در زمان حضورش در آموزشوپرورش نیز درامور اداری نهضت سوادآموزی فعالیت نموده که مقوله دیگری است وارتباط چندانی با مدارس و مراکز آموزشی ندارد .
درواقع عمدهترین مسئولیتهای آقای حاجیمیرزایی رئیس مرکز ملی بهرهوری ایران، مشاور و مدیر کل دفتر امور مدیران ارشد دفتر رئیس جمهور، معاون بررسیهای دفتر هیئت دولت نهاد ریاست جمهوری، مشاور وزیر آموزشوپرورش، قائم مقام معاون آموزش و معاون اداری و مالی سازمان نهضت سوادآموزی، مدیر استانهای آذربایجان شرقی و تهران سازمان نهضت سوادآموزی میباشد که عمدتاً ربطی به آموزشوپرورش ندارد.
وزیر این وزارتخانه عریض و طویل باید از بدنه همین وزارت انتخاب شود؛ کسی که درون مدارس کار کرده و از نزدیک با مشکلات و معضلات نظام تعلیم و تربیت آشنا باشد و بهاصطلاح با آنها دست وپنجه نرم کرده باشد.
مضاف براین از ابتدای دولت روحانی، حاجیمیرزایی چهارمین وزیری است که به ساختمان مرکزی وزارت آموزشوپرورش گام خواهد گذاشت. صرفنظر از چرایی این همه تغییر وزیر در بزرگترین وزارتخانه کشور، باید گفت این تغییرات پیاپی تبعات منفی بسیاری را بر مدیریت پرچالشترین و عیالوارترین وزارتخانه کشور خواهد گذاشت؛ در ادامه این بیثباتیهای مدیریتی و رفتوآمد پیدرپی وزرای مختلف به آموزشوپرورش، مسلماً درحق معلمان ودانشآموزان جفا میشود.
اینجانب به عنوان کارشناس تعلیم وتربیت که سیوپنج سال سابقه خدمت مدیریتی در حوزه ستادی و ادارات و سابقه آموزشی و تربیتی در مدارس تحت پوشش این وزارتخانه دارم، از رئیس دولت محترم جناب حجتالاسلام حسن روحانی استدعا مینمایم در گزینه معرفیشده به مجلس بهعنوان وزیر آموزشوپرورش تجدیدنظر بهعمل آورده و از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی درخواست دارم در صورت معرفی این گزینه به وی رأی اعتماد ندهند وگرنه در ظلم مضاعفی که بر معلمان مظلوم و دانشآموزان معصوم میهن اسلامی میشود، شریک خواهند بود.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
آموزش و پرورش در تمام دنیا باید یک مسئلۀ فراجناحی باشد
فاطمه هواسبیگی، دانشآموخته دکتری تخصصی مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره):
وزیر نه با برچسب اصلاحطلب به درد میخورد و نه با برچسب اصولگرا. همه ما تجربه انتخاب افرادی در پستهای مختلف با بر چسبهای اصلاحطلب و اصولگرا را داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که نه به اصولی معتقدند و نه به فکر اصلاحاند.
وزیر باید شخصی دانا، آگاه به مسائل روز جامعه و کاردان و در نهایت شخصی بیطرف باشد و دغدغه او حل مشکلات موجود آموزشوپرورش باشد و این شجاعت و توانمندی را داشته باشد که نهاد آموزش و پرورش را به نهادی قدرتمند تبدیل کند که بر دیگر نهادها اثر گذار باشد؛ نه اینکه هر کسی دیگر در هر مقام و پستی بیایید و برایش تعیینتکلیف کند! نهاد آموزشوپرورش شایسته است که به عنوان نهادی مستقل به کار خود ادامه دهد.
اگر آموزش و پرورش قدرتمند باشد زمینه توسعه پایدار فراهم خواهد شد. آموزش و پرورش باید به دنبال حل مسائل اجتماعی باشد و بهعنوان نهاد منفعلی نقش ایفا نکند. رسالت آموزشوپرورش ایجاد تغییرات مثبت در جامعه است نه بارآوری فاعلان و سوژهها برای زمانها و مکانهای معین (رویکرد سیاسی صرف) ...از طرفی دیگر باید رویکرد اقتصادی-اجتماعی و همچنین رویکرد فرهنگی به آموزش داشته باشد.
امید است که وزیر پیشنهادی ارجمند توانمندی خود را برای حل بحرانهای آموزش و پرورش در زمینههای مختلف بهکار گیرد و شایستگی خویش را اثبات کند.
انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال/امامعلی(ع)
@Rabnews
آموزش و پرورش در تمام دنیا باید یک مسئلۀ فراجناحی باشد
فاطمه هواسبیگی، دانشآموخته دکتری تخصصی مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره):
وزیر نه با برچسب اصلاحطلب به درد میخورد و نه با برچسب اصولگرا. همه ما تجربه انتخاب افرادی در پستهای مختلف با بر چسبهای اصلاحطلب و اصولگرا را داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که نه به اصولی معتقدند و نه به فکر اصلاحاند.
وزیر باید شخصی دانا، آگاه به مسائل روز جامعه و کاردان و در نهایت شخصی بیطرف باشد و دغدغه او حل مشکلات موجود آموزشوپرورش باشد و این شجاعت و توانمندی را داشته باشد که نهاد آموزش و پرورش را به نهادی قدرتمند تبدیل کند که بر دیگر نهادها اثر گذار باشد؛ نه اینکه هر کسی دیگر در هر مقام و پستی بیایید و برایش تعیینتکلیف کند! نهاد آموزشوپرورش شایسته است که به عنوان نهادی مستقل به کار خود ادامه دهد.
اگر آموزش و پرورش قدرتمند باشد زمینه توسعه پایدار فراهم خواهد شد. آموزش و پرورش باید به دنبال حل مسائل اجتماعی باشد و بهعنوان نهاد منفعلی نقش ایفا نکند. رسالت آموزشوپرورش ایجاد تغییرات مثبت در جامعه است نه بارآوری فاعلان و سوژهها برای زمانها و مکانهای معین (رویکرد سیاسی صرف) ...از طرفی دیگر باید رویکرد اقتصادی-اجتماعی و همچنین رویکرد فرهنگی به آموزش داشته باشد.
امید است که وزیر پیشنهادی ارجمند توانمندی خود را برای حل بحرانهای آموزش و پرورش در زمینههای مختلف بهکار گیرد و شایستگی خویش را اثبات کند.
انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال/امامعلی(ع)
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
نگاهی به برنامههای وزیرِ پیشنهادی آموزشوپرورش
دکتر محرم آقازاده:
در این نوشته هدف از بهجا بودن یا نبودنِ پیشنهاد جناب میرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش نیست، بلکه سخن از نحوۀ ارائه برنامه از سوی ایشان به مجلس شورای اسلامی و از طرفی نحوه معرفی برنامه از جانب جناب میرزایی به جامعه علمی و آموزشی کشور است.
بیش از نیمی از سندی که جناب میرزایی ارائه فرمودهاند، ربطی به برنامه ندارد. در نیمی دیگر از سند به مجموعهای از فعالیتهایی اشاره شده است که همگی را میتوان در ذیل برنامههای عملی(action plans) فهرست کرد. در میان آنچه جناب میرزایی ارائه کردهاند چیزی در خصوصِ مأموریت ذاتی آموزشوپرورش دیده نمی شود. در این سند دیده نمی شود که آموزشوپرورش باید به کجا ره بسپرد؟
برآورد من آن است که، اگر به ماههای باقی مانده از دولت تدبیر و امید، دو دوره ریاست جمهوری هم اضافه شود، این 10 اقدام قابلیت عملیاتی شدن ندارند. چنین سخن گفتن و فهرست کردن اقدامها، حاکی از آن است که آقای میرزایی و مشاورانشان نسبت به بافت و ساخت آموزشوپرورش حاضر آگاهی ندارند.
آنچه جناب میرزایی در این بخش و سایر بخشها آورده است شاید برای مجلسیها قانع کننده باشد (چون مجلسیها به برنامه نگاه نمیکنند)، ولی برای کسانی که دستی بر آتش برنامهریزی و اجرای برنامه دارند، مقبول نیست. حتی آنچه در این سند آمده است به لحاظ اصولی برای خود جناب میرزایی هم پذیرفته نیست. این سخن را با توجه به شناختم از آقای میرزایی میگویم. نمیدانم آقای میرزایی چگونه اجازه دادهاند و قانع شدهاند چنین سندی به اسم ایشان منتشر شود. ایشان به یقین میدانند برنامه چه معنایی دارد و چه مؤلفههایی برای ارائه سند برنامه مورد نیاز است.
آقای میرزایی نهضتی هستند و در صفحه 12 سند برنامههایش به توسعه سوادآموزی اشاره دارند. ایشان میدانند که قرار بوده است در سال 1385 بیسوادی ریشهکن بشود و این قولی بود که به مقام معظم رهبری داده شده بود. بیسوادی ریشه کن نشد. هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد!
با شناختی که از جناب میرزایی داشتم، انتظارم بر آن بود که حتی یک شبه هم بود، سندی را تهیه میکردند که از آن بوی سند برنامه میآمد. دست کم یکی از اسناد آموزشوپرورش را به دست میآوردند و چالشهای مزمن و دیرپای آموزشوپرورش را از نظر می گذراندند. از سویی دیگر، شایسته بود با تیم کارشناسی و مشاوره خود، مجموعه اقدامهایی را که در سند ثبت کردهاند، بر اساس مدلهای برنامهریزی طبقهبندی میکردند. ازاینرو، میشد به منتقدان و دلسوزان آموزش و پرورش نشان داد که کسی که میآید نشانی دارد که بر اساس آن میتوان روی آمدنش حساب کرد.
متن کامل یادداشت را در Rabnews.ir/10597 بخوانید.
@Rabnews
نگاهی به برنامههای وزیرِ پیشنهادی آموزشوپرورش
دکتر محرم آقازاده:
در این نوشته هدف از بهجا بودن یا نبودنِ پیشنهاد جناب میرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش نیست، بلکه سخن از نحوۀ ارائه برنامه از سوی ایشان به مجلس شورای اسلامی و از طرفی نحوه معرفی برنامه از جانب جناب میرزایی به جامعه علمی و آموزشی کشور است.
بیش از نیمی از سندی که جناب میرزایی ارائه فرمودهاند، ربطی به برنامه ندارد. در نیمی دیگر از سند به مجموعهای از فعالیتهایی اشاره شده است که همگی را میتوان در ذیل برنامههای عملی(action plans) فهرست کرد. در میان آنچه جناب میرزایی ارائه کردهاند چیزی در خصوصِ مأموریت ذاتی آموزشوپرورش دیده نمی شود. در این سند دیده نمی شود که آموزشوپرورش باید به کجا ره بسپرد؟
برآورد من آن است که، اگر به ماههای باقی مانده از دولت تدبیر و امید، دو دوره ریاست جمهوری هم اضافه شود، این 10 اقدام قابلیت عملیاتی شدن ندارند. چنین سخن گفتن و فهرست کردن اقدامها، حاکی از آن است که آقای میرزایی و مشاورانشان نسبت به بافت و ساخت آموزشوپرورش حاضر آگاهی ندارند.
آنچه جناب میرزایی در این بخش و سایر بخشها آورده است شاید برای مجلسیها قانع کننده باشد (چون مجلسیها به برنامه نگاه نمیکنند)، ولی برای کسانی که دستی بر آتش برنامهریزی و اجرای برنامه دارند، مقبول نیست. حتی آنچه در این سند آمده است به لحاظ اصولی برای خود جناب میرزایی هم پذیرفته نیست. این سخن را با توجه به شناختم از آقای میرزایی میگویم. نمیدانم آقای میرزایی چگونه اجازه دادهاند و قانع شدهاند چنین سندی به اسم ایشان منتشر شود. ایشان به یقین میدانند برنامه چه معنایی دارد و چه مؤلفههایی برای ارائه سند برنامه مورد نیاز است.
آقای میرزایی نهضتی هستند و در صفحه 12 سند برنامههایش به توسعه سوادآموزی اشاره دارند. ایشان میدانند که قرار بوده است در سال 1385 بیسوادی ریشهکن بشود و این قولی بود که به مقام معظم رهبری داده شده بود. بیسوادی ریشه کن نشد. هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد!
با شناختی که از جناب میرزایی داشتم، انتظارم بر آن بود که حتی یک شبه هم بود، سندی را تهیه میکردند که از آن بوی سند برنامه میآمد. دست کم یکی از اسناد آموزشوپرورش را به دست میآوردند و چالشهای مزمن و دیرپای آموزشوپرورش را از نظر می گذراندند. از سویی دیگر، شایسته بود با تیم کارشناسی و مشاوره خود، مجموعه اقدامهایی را که در سند ثبت کردهاند، بر اساس مدلهای برنامهریزی طبقهبندی میکردند. ازاینرو، میشد به منتقدان و دلسوزان آموزش و پرورش نشان داد که کسی که میآید نشانی دارد که بر اساس آن میتوان روی آمدنش حساب کرد.
متن کامل یادداشت را در Rabnews.ir/10597 بخوانید.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
در گزینه پیشنهادی، مدل ذهنی دولت را میخوانم که: «وزیر آموزشوپرورش نباید یک عنصر فعال و مطالبهگر کابینه باشد»
دکتر محمود مهرمحمدی، استاد برنامۀ درسی دانشگاه تربیت مدرس:
▪️انتخاب کاندیدای وزارت آموزشوپرورش که فرایندی آمیخته با التهابات، تحرکات و هیجانات خاص خودش بود، بهیژه این که تا حدودی وجه فرسایشی هم پیدا کرد، به فرجامی انجامید که همه میدانند.
▪️من هم مانند اکثریت جامعه علاقهمندان به اعتلای آموزش و پرورش هنوز نتوانستم این اتفاق را هضم کنم. آیا واقعاً موتور آموزشوپرورش که موتور توسعه جامعه است میتواند به دست گزینه جدید روشن شود؟ یا کماکان به اصطلاح پتپتکنان به پیش خواهد رفت؟ اگر بتوان اساساً در این وضعیت پیشرفتنی را متصور شد!
▪️اما من در گزینه پیشنهادی، مدل ذهنی دولت را هم میخوانم که در گزاره «وزیر آموزشوپرورش نباید یک عنصر فعال و مطالبهگر کابینه باشد» خلاصه میشود. خدا کند درست نخوانده باشم. در غیراینصورت ابراز تأسف حداقل واکنشی است که میتوان نشان داد.
@Rabnews
در گزینه پیشنهادی، مدل ذهنی دولت را میخوانم که: «وزیر آموزشوپرورش نباید یک عنصر فعال و مطالبهگر کابینه باشد»
دکتر محمود مهرمحمدی، استاد برنامۀ درسی دانشگاه تربیت مدرس:
▪️انتخاب کاندیدای وزارت آموزشوپرورش که فرایندی آمیخته با التهابات، تحرکات و هیجانات خاص خودش بود، بهیژه این که تا حدودی وجه فرسایشی هم پیدا کرد، به فرجامی انجامید که همه میدانند.
▪️من هم مانند اکثریت جامعه علاقهمندان به اعتلای آموزش و پرورش هنوز نتوانستم این اتفاق را هضم کنم. آیا واقعاً موتور آموزشوپرورش که موتور توسعه جامعه است میتواند به دست گزینه جدید روشن شود؟ یا کماکان به اصطلاح پتپتکنان به پیش خواهد رفت؟ اگر بتوان اساساً در این وضعیت پیشرفتنی را متصور شد!
▪️اما من در گزینه پیشنهادی، مدل ذهنی دولت را هم میخوانم که در گزاره «وزیر آموزشوپرورش نباید یک عنصر فعال و مطالبهگر کابینه باشد» خلاصه میشود. خدا کند درست نخوانده باشم. در غیراینصورت ابراز تأسف حداقل واکنشی است که میتوان نشان داد.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
وزرایی که تحولگرا میآیند و محافظهکار میروند
مرتضی نظری، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران و رئیس اسبق مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش:
در نشیب و فراز تحولگرایی در آموزش و پرورش
تاکنون دانش آکادمیکِ وزرای آموزشوپرورش و رزومه قوی، بدون «شجاعت در رفتار» راه به جایی نبرده است. برای تغییر در آموزشوپرورش، صرفاً، سواد و دانش آکادمیک و حتی افکار شجاعانه کافی نیست، رفتار شجاعانه و جرأت تغییر شرط لازم است. شاهد مثال، وزرایی هستند که «تحولگرایانه» شروع کردند ولی «محافظهکارانه» ادامه دادند و دست آخر خود به فاکتور ضدتوسعه و پیشرفت در آموزشوپرورش تبدیل شدند.
سالهاست سطح تحلیل مسائل آموزشوپرورش در مرحله «مسئلهشناسی و تبیین» متوقف شده، باید از درجازدن در مرحله تحلیل و توصیف مسئله عبور کنیم. به همین دلیل در فضای عمومی کشور (نه آکادمیک) تحلیلهای راهبردی و راهگشا برای اکنونِ آموزشوپرورش کمتر به چشم میخورد.
فقدان رویکرد اجتماعی در سیاستگذاریهای آموزشی و ضریب پایین ریسکپذیری مدیریتی در آموزشوپرورش به وضوح قابلمشاهده است و همین دو مؤلفه به «درخودفروماندگیِ» وزارت آموزشوپرورش از حیث کارآمدی انجامیده و از توانِ تأثیرگذاریِ نهاد تربیت در سپهر عمومی جامعه و خانواده ایرانی کاسته است.
بسیار تعجبآور است که در دهه چهارم انقلاب، هنوز برای کاهش سنّ مدیران و تغییر مدل ارتباطی در این دستگاه بزرگ، متناسب با زبان زمانه، مقاومت وجود دارد. فضای سازمانی وزارت آموزشوپرورش را باید برای ورود مدیرانی با اندیشههای پویا و جسور و عبور از سبکهای کلیشهای فراهم کرد. مدیران و کارشناسانی که قدرت اتصال آموزشوپرورش را به حوزه عمومی دارند.
باید از اصرار بر تداوم سبکهای مدیریت ناتوانپرور دست کشید و این دست کشیدن، قدرت ریسک بالا و نهراسیدن از هزینههایِ تغییر عادت را میطلبد.
از سویی، اخیراً به موازات معرفی وزیر پیشنهادی از سوی رئیس جمهور، نقدها و نظراتی مطرح می شود که در کنار وزین بودن برخی از این تحلیلها اما یک نکته در بعضی دیگر مغفول مانده و آن صراحت لهجه برخی منتقدانی هست که در دورههای گذشته، خبری از نقادینویسی این نویسندگان نبود و نهایتِ موضعی که در برابر تمام شتابزدگیها و کژکارکردی های وزرای وقت داشتند، «سکوت» بود.
اما و صد البته؛
توانِ پیشگیری از تبدیل فضای سازمانی آموزش و پرورش به سازمان رأی جناحین، و پافشاری بر انتصابات بر مدار شایستگیهای حرفهای و تخصصی و همچنین پرهیز از انتصابات دامادمحور، فرزندمدار یا باجناقگرایی و امثالهم را میتوان از جمله اولویتهای فوریتی برای بهبود وضعیت دستگاه آموزش و پرورش دانست.
همه اینها، شرطِ ضروریِ بالا بودن ضریب ریسکپذیری و شجاعت در رفتار را در کنار سواد و تجربه سیستمی وزیری مطلوب برای آموزشوپرورش نشان میدهد. وزیری که مشورت کند و پایِ تحول بایستد.
@Rabnews
وزرایی که تحولگرا میآیند و محافظهکار میروند
مرتضی نظری، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران و رئیس اسبق مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش:
در نشیب و فراز تحولگرایی در آموزش و پرورش
تاکنون دانش آکادمیکِ وزرای آموزشوپرورش و رزومه قوی، بدون «شجاعت در رفتار» راه به جایی نبرده است. برای تغییر در آموزشوپرورش، صرفاً، سواد و دانش آکادمیک و حتی افکار شجاعانه کافی نیست، رفتار شجاعانه و جرأت تغییر شرط لازم است. شاهد مثال، وزرایی هستند که «تحولگرایانه» شروع کردند ولی «محافظهکارانه» ادامه دادند و دست آخر خود به فاکتور ضدتوسعه و پیشرفت در آموزشوپرورش تبدیل شدند.
سالهاست سطح تحلیل مسائل آموزشوپرورش در مرحله «مسئلهشناسی و تبیین» متوقف شده، باید از درجازدن در مرحله تحلیل و توصیف مسئله عبور کنیم. به همین دلیل در فضای عمومی کشور (نه آکادمیک) تحلیلهای راهبردی و راهگشا برای اکنونِ آموزشوپرورش کمتر به چشم میخورد.
فقدان رویکرد اجتماعی در سیاستگذاریهای آموزشی و ضریب پایین ریسکپذیری مدیریتی در آموزشوپرورش به وضوح قابلمشاهده است و همین دو مؤلفه به «درخودفروماندگیِ» وزارت آموزشوپرورش از حیث کارآمدی انجامیده و از توانِ تأثیرگذاریِ نهاد تربیت در سپهر عمومی جامعه و خانواده ایرانی کاسته است.
بسیار تعجبآور است که در دهه چهارم انقلاب، هنوز برای کاهش سنّ مدیران و تغییر مدل ارتباطی در این دستگاه بزرگ، متناسب با زبان زمانه، مقاومت وجود دارد. فضای سازمانی وزارت آموزشوپرورش را باید برای ورود مدیرانی با اندیشههای پویا و جسور و عبور از سبکهای کلیشهای فراهم کرد. مدیران و کارشناسانی که قدرت اتصال آموزشوپرورش را به حوزه عمومی دارند.
باید از اصرار بر تداوم سبکهای مدیریت ناتوانپرور دست کشید و این دست کشیدن، قدرت ریسک بالا و نهراسیدن از هزینههایِ تغییر عادت را میطلبد.
از سویی، اخیراً به موازات معرفی وزیر پیشنهادی از سوی رئیس جمهور، نقدها و نظراتی مطرح می شود که در کنار وزین بودن برخی از این تحلیلها اما یک نکته در بعضی دیگر مغفول مانده و آن صراحت لهجه برخی منتقدانی هست که در دورههای گذشته، خبری از نقادینویسی این نویسندگان نبود و نهایتِ موضعی که در برابر تمام شتابزدگیها و کژکارکردی های وزرای وقت داشتند، «سکوت» بود.
اما و صد البته؛
توانِ پیشگیری از تبدیل فضای سازمانی آموزش و پرورش به سازمان رأی جناحین، و پافشاری بر انتصابات بر مدار شایستگیهای حرفهای و تخصصی و همچنین پرهیز از انتصابات دامادمحور، فرزندمدار یا باجناقگرایی و امثالهم را میتوان از جمله اولویتهای فوریتی برای بهبود وضعیت دستگاه آموزش و پرورش دانست.
همه اینها، شرطِ ضروریِ بالا بودن ضریب ریسکپذیری و شجاعت در رفتار را در کنار سواد و تجربه سیستمی وزیری مطلوب برای آموزشوپرورش نشان میدهد. وزیری که مشورت کند و پایِ تحول بایستد.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
جامعۀ مدنی آموزش و پرورش گفتمان شایستهسالاری را ارتقا دهد
دکتر نعمتالله فاضلی:
▫️رئیس جمهور سازوکار شفافی در انتخاب وزرا ندارد و مردم و جامعه مدنی و حوزه عمومی نمیدانند که چهطور دارد عمل میکند.
مثل جاهای دیگر این گونه نیست که حزب پیروز میآید و آن حزب باید پاسخگوی افکار عمومی باشد.
اگر وزیری در برنامههای خودش شکست بخورد هیچ حزبی زیر سؤال نمیرود چون همه وزرا میآیند و میگویند ما فراجناحی هستیم و راست هم میگویند چون به فرد مشخصی پاسخگو نیستند.
در فقدان سازوکار سیستمی که انتخاب وزرا بر اساس معیارهای شایستگی و شایستهسالاری انجام بشود، این چالش برای همه وزرا به وجود میآید.
▫️نظام آموزش و پرورش مدرن در ایران عموماً بر پایه وظایف و کارکردهای آموزش و پرورش مدرن شکل نگرفته است .
کارکرد اصلی آموزش و پرورش مدرن، پرورش شهروندان خلاق و توانایی است که بتوانند در جامعه جدید فرد کارآمد اجتماعی بشوند. در آموزش و پرورش معاصر ایران، بهویژه دوران بعد از انقلاب اسلامی رسماً آن چیزی که در عمل اتفاق افتاده این است که دستگاه ایدئولوژیک دولتی باید این وظیفه پرورش نسل ایدئولوژیک و نسلی که با عقیدهها و باورهای سیاسی مشخص سازگاری دارند تربیت بکند.
▫️نظام آموزش و پرورش علاوه بر این که نظام ایدئولوژیک دولتی است و محدودیت ایجاد میکند، مشکلات ساختاری دیگری هم دارد که انتخاب وزرا را خیلی چالشبرانگیز میکند. یکی این که انتخاب وزیر برای دستگاه آموزش و پرورش، انتخاب فردی است که میخواهد به نوعی رابطه بین حاکمیت و ملت را در صورت انبوه یا همگانیاش نمایندگی کند؛ چون آموزشوپرورش جایی است که حدود یک میلیون معلم و بیش از 14 میلیون دانشآموز دارد که همه خانوادهها و مردم از طریق آموزشوپرورش با حکومت ارتباط برقرار میکنند و این وزیر آموزشوپرورش کسی است که بهطور نمادین رابطه حکومت را با همه مردم نمایندگی میکند.
این مسئله و این تمایز ساختاری آموزشوپرورش با وزارتخانههای دیگر بر روی انتخاب فردی که میخواهد وزیر بشود تأثیر عمیقی میگذارد و این تأثیر هم این است که فشار اجتماعی بر روی آموزشوپرورش خیلی زیاد است.
تلاقی دو فشار، یعنی فشار سیاسی و فشار اجتماعی باعث میشود که بهسادگی نشود برای چنین وزارتخانهای فردی انتخاب کرد که بتواند این فشارها را مدیریت کند و به همین علت است که ما در 40 سال اخیر به معنای واقعی کلمه وزیر موفق کم داشتیم.
Rabnews.ir/10636
@Rabnews
جامعۀ مدنی آموزش و پرورش گفتمان شایستهسالاری را ارتقا دهد
دکتر نعمتالله فاضلی:
▫️رئیس جمهور سازوکار شفافی در انتخاب وزرا ندارد و مردم و جامعه مدنی و حوزه عمومی نمیدانند که چهطور دارد عمل میکند.
مثل جاهای دیگر این گونه نیست که حزب پیروز میآید و آن حزب باید پاسخگوی افکار عمومی باشد.
اگر وزیری در برنامههای خودش شکست بخورد هیچ حزبی زیر سؤال نمیرود چون همه وزرا میآیند و میگویند ما فراجناحی هستیم و راست هم میگویند چون به فرد مشخصی پاسخگو نیستند.
در فقدان سازوکار سیستمی که انتخاب وزرا بر اساس معیارهای شایستگی و شایستهسالاری انجام بشود، این چالش برای همه وزرا به وجود میآید.
▫️نظام آموزش و پرورش مدرن در ایران عموماً بر پایه وظایف و کارکردهای آموزش و پرورش مدرن شکل نگرفته است .
کارکرد اصلی آموزش و پرورش مدرن، پرورش شهروندان خلاق و توانایی است که بتوانند در جامعه جدید فرد کارآمد اجتماعی بشوند. در آموزش و پرورش معاصر ایران، بهویژه دوران بعد از انقلاب اسلامی رسماً آن چیزی که در عمل اتفاق افتاده این است که دستگاه ایدئولوژیک دولتی باید این وظیفه پرورش نسل ایدئولوژیک و نسلی که با عقیدهها و باورهای سیاسی مشخص سازگاری دارند تربیت بکند.
▫️نظام آموزش و پرورش علاوه بر این که نظام ایدئولوژیک دولتی است و محدودیت ایجاد میکند، مشکلات ساختاری دیگری هم دارد که انتخاب وزرا را خیلی چالشبرانگیز میکند. یکی این که انتخاب وزیر برای دستگاه آموزش و پرورش، انتخاب فردی است که میخواهد به نوعی رابطه بین حاکمیت و ملت را در صورت انبوه یا همگانیاش نمایندگی کند؛ چون آموزشوپرورش جایی است که حدود یک میلیون معلم و بیش از 14 میلیون دانشآموز دارد که همه خانوادهها و مردم از طریق آموزشوپرورش با حکومت ارتباط برقرار میکنند و این وزیر آموزشوپرورش کسی است که بهطور نمادین رابطه حکومت را با همه مردم نمایندگی میکند.
این مسئله و این تمایز ساختاری آموزشوپرورش با وزارتخانههای دیگر بر روی انتخاب فردی که میخواهد وزیر بشود تأثیر عمیقی میگذارد و این تأثیر هم این است که فشار اجتماعی بر روی آموزشوپرورش خیلی زیاد است.
تلاقی دو فشار، یعنی فشار سیاسی و فشار اجتماعی باعث میشود که بهسادگی نشود برای چنین وزارتخانهای فردی انتخاب کرد که بتواند این فشارها را مدیریت کند و به همین علت است که ما در 40 سال اخیر به معنای واقعی کلمه وزیر موفق کم داشتیم.
Rabnews.ir/10636
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
اقتدار باید به آموزشوپرورش برگردد
دکتر حیدر تورانی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش:
▫️به غیر از مسائل مالی و پولی که ترجیعبند همه اظهار نظرها شده است، چیزی که میتواند مهم باشد این است که وزیر بتواند سیاست مرزگستری را ترویج بدهد. مرزگستری به این معناست که وی باید دایره و حلقه بسیار بزرگی ترسیم کند که بسیاری افراد توانمند که علاقه دارند به آموزش و پرروش خدمت کنند، در حلقه مدیریتی جای بگیرند.
▫️باید اقتدار به آموزشوپرورش برگردد؛ وزیر باید خودش تصمیم بگیرد و اجازه عزل و نصبهای سیاسی ندهد. همچنین اشخاص ذینفوذ حق و حقوق خود را بدانند و دخالت بی رویهنکنند؛ زیرا معتقدیم نباید از اقتدار وزیر کاسته بشود.
▫️توصیه بعدی گفتمانسازی است؛ لازم است که بدنه معلمان با سر یا همان ستاد وزارتی آشتی کنند. ضمن اینکه آموزشوپرورش حقوقی دارد که به گردن معلمهاست؛ معلمها نیز حقوقی دارند که باید از طریق توسعه علم و دانش و در مسیر گفتمانسازی و گفتوگو نهادینه و پرداخت شود.
▫️نکته دیگری که بسیار مهم است اهتمام وزیر برای اجرای اسناد بالادستی بهویژه سندتحول بنیادین است. ما برنامه جدیدی نداریم. مد شده است که از هر وزیری برنامه میخواهند؛ ارائه برنامه مربوط به سه دهه قبل است نه حالا که سند تحول بنیادین و برنامههای توسعهای را داریم. وقتی برنامه عملیاتی سند تحول و نقشه راه آن تدوین شده دیگر نیازی نیست که وزیر برنامه بدهد. بلکه باید دو سه رویکرد مهم را تعیین و دنبال کند و در راستای تحقق اهداف، قدرت بسیج کنندگی و برانگیختن منابع را داشته باشد.
Rabnews.ir/10646
@Rabnews
اقتدار باید به آموزشوپرورش برگردد
دکتر حیدر تورانی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش:
▫️به غیر از مسائل مالی و پولی که ترجیعبند همه اظهار نظرها شده است، چیزی که میتواند مهم باشد این است که وزیر بتواند سیاست مرزگستری را ترویج بدهد. مرزگستری به این معناست که وی باید دایره و حلقه بسیار بزرگی ترسیم کند که بسیاری افراد توانمند که علاقه دارند به آموزش و پرروش خدمت کنند، در حلقه مدیریتی جای بگیرند.
▫️باید اقتدار به آموزشوپرورش برگردد؛ وزیر باید خودش تصمیم بگیرد و اجازه عزل و نصبهای سیاسی ندهد. همچنین اشخاص ذینفوذ حق و حقوق خود را بدانند و دخالت بی رویهنکنند؛ زیرا معتقدیم نباید از اقتدار وزیر کاسته بشود.
▫️توصیه بعدی گفتمانسازی است؛ لازم است که بدنه معلمان با سر یا همان ستاد وزارتی آشتی کنند. ضمن اینکه آموزشوپرورش حقوقی دارد که به گردن معلمهاست؛ معلمها نیز حقوقی دارند که باید از طریق توسعه علم و دانش و در مسیر گفتمانسازی و گفتوگو نهادینه و پرداخت شود.
▫️نکته دیگری که بسیار مهم است اهتمام وزیر برای اجرای اسناد بالادستی بهویژه سندتحول بنیادین است. ما برنامه جدیدی نداریم. مد شده است که از هر وزیری برنامه میخواهند؛ ارائه برنامه مربوط به سه دهه قبل است نه حالا که سند تحول بنیادین و برنامههای توسعهای را داریم. وقتی برنامه عملیاتی سند تحول و نقشه راه آن تدوین شده دیگر نیازی نیست که وزیر برنامه بدهد. بلکه باید دو سه رویکرد مهم را تعیین و دنبال کند و در راستای تحقق اهداف، قدرت بسیج کنندگی و برانگیختن منابع را داشته باشد.
Rabnews.ir/10646
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
نقدی فرافردی؛ به جای نقد معلول، نیازمند نقد علتیم
رضا شیخه، دکتری فلسفه تعلیم و تربیت:
انتصابِ وزیرِ جدیدِ آموزشوپرورش انتقادهایی را به همراه داشته است. برخی از منتقدان نوک پیکان انتقادات خود را به سمت شخص وزیر نشانه رفتهاند، زیرا معتقدند که ایشان از استانداردهای لازم برای این سمت برخوردار نیست. به همین دلیل در ادبیات این منتقدان با جملاتی همچون «کار را به کاردان باید سپرد» و «سکاندار باید از جنس آموزش و پرورش باشد» برمیخوریم. البته چنین انتقاداتی تازگی ندارند و در سالیان گذشته چنین انتقاداتی مطرح بوده و احتمالا در آینده نیز کم و بیش مطرح میشوند!
به باور نویسنده این سطور آنچه ما اکنون نیاز مند آنیم نه نقد فرد بلکه نقد وضعیتی است که فضا را برای چنین انتصاباتی، چه در گذشته و چه اکنون، مهیا ساخته است. بنابراین، به جای نقدی «فردی» به نقدی «فرافردی» نیازمندیم تا علت این دچارشدگی به پرسش کشیده شود. اما، آن چیزی که وضعیت موجود را رقم زده است و از اینرو میبایست در بوته نقد قرار گیرد، سیاستزدگی آموزش و پرورش است که اجازه نفس کشیدن را از آن گرفته است.
سیاستزدگی سبب شده است تا آموزشوپرورش به موجودی مطیع، رام و فرمانبردار مبدل شود و وزیر این وزارتخانه نیز هر شخصی که باشد عملا به فردی محافظهکار تبدیل شود. نهادی که سیاستزده باشد عزل و نصبهایش نیز سیاسی است و سخن گفتن از کارایی و تخصص در آن معنای چندانی نخواهد داشت. بنابراین، در یک نهاد سیاستزده اگر کار به کاردان سپرده شود باید مایه تعجب گردد! هرچند اگر سکان چنین نهاد سیاستزده ای به فردی متخصص و حتی تحولخواه نیز واگذار گردد باز ثمربخشی و تحول چندانی در پی نخواهد داشت، زیرا انتصابات سیاسی و جناحی، وزیر را عملا به فردی محافظهکار و منفعل مبدل میسازد.
بنابراین، به جای نقد معلول (فرد وزیر) باید به نقد علت پرداخته شود. نقدها باید در مسیری قرار گیرند که نهاد آموزش و پرورش را از انقیاد جناحها، احزاب، تشکلات، و تفکرات سیاستزده برهانند و این نهاد را به سمت یک طرح و برنامه علمی و به تبع آن به سمت انتصاباتی شایسته و تخصصی سوق دهند.
در پایان، نوشته خود را با طرح این پرسش به پایان میرسانم: به راستی، دلمشغولی و هدف نهادی که از خودش استقلالی ندارد، موجودی مطیع و فرمانبراست، چیست؟ آیا دلمشغولیش تعلیم و تربیت است که سکانش نیز به فردی متخصص سپرده شود؟ یا هدف مبدل شدن به دکانی برای اخذ رأی یا تبدیل شدن به محلی برای قانع کردن این جناح یا آن گروه سیاسی است؟!
@Rabnews
نقدی فرافردی؛ به جای نقد معلول، نیازمند نقد علتیم
رضا شیخه، دکتری فلسفه تعلیم و تربیت:
انتصابِ وزیرِ جدیدِ آموزشوپرورش انتقادهایی را به همراه داشته است. برخی از منتقدان نوک پیکان انتقادات خود را به سمت شخص وزیر نشانه رفتهاند، زیرا معتقدند که ایشان از استانداردهای لازم برای این سمت برخوردار نیست. به همین دلیل در ادبیات این منتقدان با جملاتی همچون «کار را به کاردان باید سپرد» و «سکاندار باید از جنس آموزش و پرورش باشد» برمیخوریم. البته چنین انتقاداتی تازگی ندارند و در سالیان گذشته چنین انتقاداتی مطرح بوده و احتمالا در آینده نیز کم و بیش مطرح میشوند!
به باور نویسنده این سطور آنچه ما اکنون نیاز مند آنیم نه نقد فرد بلکه نقد وضعیتی است که فضا را برای چنین انتصاباتی، چه در گذشته و چه اکنون، مهیا ساخته است. بنابراین، به جای نقدی «فردی» به نقدی «فرافردی» نیازمندیم تا علت این دچارشدگی به پرسش کشیده شود. اما، آن چیزی که وضعیت موجود را رقم زده است و از اینرو میبایست در بوته نقد قرار گیرد، سیاستزدگی آموزش و پرورش است که اجازه نفس کشیدن را از آن گرفته است.
سیاستزدگی سبب شده است تا آموزشوپرورش به موجودی مطیع، رام و فرمانبردار مبدل شود و وزیر این وزارتخانه نیز هر شخصی که باشد عملا به فردی محافظهکار تبدیل شود. نهادی که سیاستزده باشد عزل و نصبهایش نیز سیاسی است و سخن گفتن از کارایی و تخصص در آن معنای چندانی نخواهد داشت. بنابراین، در یک نهاد سیاستزده اگر کار به کاردان سپرده شود باید مایه تعجب گردد! هرچند اگر سکان چنین نهاد سیاستزده ای به فردی متخصص و حتی تحولخواه نیز واگذار گردد باز ثمربخشی و تحول چندانی در پی نخواهد داشت، زیرا انتصابات سیاسی و جناحی، وزیر را عملا به فردی محافظهکار و منفعل مبدل میسازد.
بنابراین، به جای نقد معلول (فرد وزیر) باید به نقد علت پرداخته شود. نقدها باید در مسیری قرار گیرند که نهاد آموزش و پرورش را از انقیاد جناحها، احزاب، تشکلات، و تفکرات سیاستزده برهانند و این نهاد را به سمت یک طرح و برنامه علمی و به تبع آن به سمت انتصاباتی شایسته و تخصصی سوق دهند.
در پایان، نوشته خود را با طرح این پرسش به پایان میرسانم: به راستی، دلمشغولی و هدف نهادی که از خودش استقلالی ندارد، موجودی مطیع و فرمانبراست، چیست؟ آیا دلمشغولیش تعلیم و تربیت است که سکانش نیز به فردی متخصص سپرده شود؟ یا هدف مبدل شدن به دکانی برای اخذ رأی یا تبدیل شدن به محلی برای قانع کردن این جناح یا آن گروه سیاسی است؟!
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
از موضع استراتژیک خود در مقام وزیر کوتاه نیایید
دکتر مرتضی مجدفر، پژوهشگر، سردبیر مجلۀ شوقتغییر و مؤلف آثار آموزشی، در جلسه صاحبنظران تعلیموتربیت و مدیران ارشد آموزشوپرورش با وزیر پیشنهادی، خطاب به آقای حاجیمیرزایی، توصیههایی را در ۴ نکته ارائه داد:
▫️توصیه اول: هیچ گاه از موضع استراژیک خودتان در مقام وزیر کوتاه نیایید. مدیران اجرایی و رسانهها، همواره سعی خواهند کرد شما را وارد مباحث اجرایی کنند و خردترین نکات همواره از زبان شما شنیده شود. در این حالت شما به گوینده اخبار آموزشوپرورش تبدیل میشوید که مدام در حال گفتن اخبار مربوط به پرداخت مطالبات فرهنگیان، ساختوساز چند واحد آموزشی و مسایلی از این دست خواهید بود که قاعدتاً میتواند توسط معاونان و حتی مدیران کل ستادی بیان شود. وزیران قبلی تقریبا همگی در این دام افتادند و جایگاه استراتژیکشان را از دست دادند. مضاف بر این که شما به دلیل سالها دور بودن از آموزشپرورش، فعلا با ادبیات و واژگان تخصصی و جاری این نهاد آشنایی کمتری دارید و خود این نکته، میتواند شما را بیشتر در این دام گرفتار سازد.
▫️توصیه دوم: به درون نهاد گسترده آموزشوپرورش و نیروهای موجود در آن به مثابۀ سرمایههای اجتماعی ارزشمند، به طور جدی بها بدهید. این را در نخستین یادداشتم بعد از معرفی شما به تفصیل توضیح دادهام.
▫️توصیه سوم: انجمنهای علمی آموزشیفرهنگی از جمله انجمن مدیریت آموزشی، انجمن مطالعات برنامه درسی، انجمن جامعهشناسی، انجمن مطالعات تطبیقی آموزشوپرورش و ... را به طور جدی در تصمیمات علمی آموزشوپرورش دخالت دهید. همچنین به نظرات، پژوهشها و نوشتههای استادان علومتربیتی و صاحبنظران دانشگاهی حوزههای مرتبط با تعلیموتربیت، نه به شکل دکوری و در قالب جلسات تجلیلی و نشستوبرخاستهای بیثمر، بلکه به شکل واقعی اهمیت بدهید. این مورد بهویژه در مورد استادانی که به رغم دانش و تجربه فراوان و به دلیل بیمهریهای گسترده، گوشه عزلت اختیار کردهاند، جدیتر است.
▫️توصیه چهارم: حوزه روابط عمومی، دفتر وزیر و رسانههای کاغذی و مجازی مرتبط با وزارتخانه و دفتر خودتان را جدی بگیرید. گستردگی این حوزه و ارتباطات فراوانی که باید ایجاد کند، همواره یکی از پاشنه آشیلهای وزارتخانه و دفتر وزیر در خیلی از دورهها بوده است، بهویژه در سالهایی که دفتر وزارتی به شکل خانوادگی و با بهرهگیری از نزدیکان سببی وزیر اداره شده است.
@Rabnews
از موضع استراتژیک خود در مقام وزیر کوتاه نیایید
دکتر مرتضی مجدفر، پژوهشگر، سردبیر مجلۀ شوقتغییر و مؤلف آثار آموزشی، در جلسه صاحبنظران تعلیموتربیت و مدیران ارشد آموزشوپرورش با وزیر پیشنهادی، خطاب به آقای حاجیمیرزایی، توصیههایی را در ۴ نکته ارائه داد:
▫️توصیه اول: هیچ گاه از موضع استراژیک خودتان در مقام وزیر کوتاه نیایید. مدیران اجرایی و رسانهها، همواره سعی خواهند کرد شما را وارد مباحث اجرایی کنند و خردترین نکات همواره از زبان شما شنیده شود. در این حالت شما به گوینده اخبار آموزشوپرورش تبدیل میشوید که مدام در حال گفتن اخبار مربوط به پرداخت مطالبات فرهنگیان، ساختوساز چند واحد آموزشی و مسایلی از این دست خواهید بود که قاعدتاً میتواند توسط معاونان و حتی مدیران کل ستادی بیان شود. وزیران قبلی تقریبا همگی در این دام افتادند و جایگاه استراتژیکشان را از دست دادند. مضاف بر این که شما به دلیل سالها دور بودن از آموزشپرورش، فعلا با ادبیات و واژگان تخصصی و جاری این نهاد آشنایی کمتری دارید و خود این نکته، میتواند شما را بیشتر در این دام گرفتار سازد.
▫️توصیه دوم: به درون نهاد گسترده آموزشوپرورش و نیروهای موجود در آن به مثابۀ سرمایههای اجتماعی ارزشمند، به طور جدی بها بدهید. این را در نخستین یادداشتم بعد از معرفی شما به تفصیل توضیح دادهام.
▫️توصیه سوم: انجمنهای علمی آموزشیفرهنگی از جمله انجمن مدیریت آموزشی، انجمن مطالعات برنامه درسی، انجمن جامعهشناسی، انجمن مطالعات تطبیقی آموزشوپرورش و ... را به طور جدی در تصمیمات علمی آموزشوپرورش دخالت دهید. همچنین به نظرات، پژوهشها و نوشتههای استادان علومتربیتی و صاحبنظران دانشگاهی حوزههای مرتبط با تعلیموتربیت، نه به شکل دکوری و در قالب جلسات تجلیلی و نشستوبرخاستهای بیثمر، بلکه به شکل واقعی اهمیت بدهید. این مورد بهویژه در مورد استادانی که به رغم دانش و تجربه فراوان و به دلیل بیمهریهای گسترده، گوشه عزلت اختیار کردهاند، جدیتر است.
▫️توصیه چهارم: حوزه روابط عمومی، دفتر وزیر و رسانههای کاغذی و مجازی مرتبط با وزارتخانه و دفتر خودتان را جدی بگیرید. گستردگی این حوزه و ارتباطات فراوانی که باید ایجاد کند، همواره یکی از پاشنه آشیلهای وزارتخانه و دفتر وزیر در خیلی از دورهها بوده است، بهویژه در سالهایی که دفتر وزارتی به شکل خانوادگی و با بهرهگیری از نزدیکان سببی وزیر اداره شده است.
@Rabnews
Rabnews.ir
رئیس جمهور، محسن حاجیمیرزایی را برای وزارت آموزشوپرورش معرفی کرد تا او بهعنوان چهارمین وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم و دوازدهم، 12شهریور1398، برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی پا به بهارستان بگذارد. حاجیمیرزایی دارای کارشناسیارشد مدیریت دولتی…
#وزیر
سیطرۀ پیچیدهگویی بر سادهگویی
دکتر مرضیه دهقانی، عضو هیئتعلمی گروه روشها و برنامههای آموزشی و درسی دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران:
وقتی برنامه جناب آقای میرزایی را مطالعه کردم، با خودم فکر کردم، اگر جناب وزیر یک برنامه ساده به جامعه علمی و آموزشی ارائه می دادند و میگفتند در همین مدت کم باقیمانده تلاش خواهند کرد، چند کار مشخص را انجام دهند و همه انرژی خود و وزارتخانه را خواهند گذاشت برای عملیاتی کردن آن، شاید برای مجلسیها قانع کننده نبود، لیکن برای جامعه فرهنگی مقبولتر بود. مثلا میگفتند همین چند کار را انجام خواهند داد:
یکسانسازی حدود 23 نوع مختلف مدرسه در کشور: یعنی اگر آقای وزیر بتوانند همین یک کار را انجام دهند! و تنوع بیش از اندازه مدارس را تقلیل دهند، کمک بزرگی به جامعه آموزشی و خانوادهها خواهند کرد. متاسفانه گرایش بعضاً اجباری خانوادهها به سوی مدارس غیردولتی به دلیل امکانات نامطلوب مدارس دولتی، روزبهروز بیشتر میشود و از طرف دیگر هر سال شاهدیم شاکله وجودی ورودیهای رشتهها به خصوص رشتههای خاص مراکز آموزش عالی را خروجی همین مدارس تشکیل میدهند و این زنگ خطر بزرگی برای آینده جامعه از ابعاد مختلف میباشد.
تناسب محتوای کتابهای درسی با سطح رشد بچهها: بهخصوص در دوره ابتدایی محتوای کتابها با مراحل رشد بچهها متناسب نیست و از این بابت دانشآموزان آسیبهای زیادی میبینند.
بررسی وضعیت سرویسهای بهداشتی مدارس و استانداردسازی آنها: سرویسهای بهداشتی در مدارس یکی از معضلاتی است که متأسفانه کمتر دیده شده ولی آسیبهای زیادی وارد کرده و سلامت دانشآموزان را تهدید میکند. توالت خیلی از مدارس تناسبسازی نشده است و به علت مشکلات موجود، دانشآموزان خصوصاً در دوره ابتدایی رغبتی به استفاده از دستشویی ندارند.
قطع واقعی ارسال بخشنامه به مدارس: به زعم مدیران مدارس، بخش اعظم فرصت آنها به رفع و رجوع نامهها و بخشنامههای ارسالی از سوی وزارت، مناطق و ... میگذرد. بخش نامههای زیاد و بعضاً ضد و نقیض و طرحهای مبهم امان مدیران و معلمان را بریده است. به نظر میرسد باید برای اجرای درست بخشنامههای که تا کنون صادر شده برنامهریزی و اقدام کرد.
حذف کلمه مرگ از برنامههای مدارس: اگر فرزندان این مرز و بوم در مدارس به ویژه صبح ها در مراسم صبحگاهی بجای مرگ بر این و آن رحمت بر بندگان خدا را سر دهند، به صواب و صلاح نزدیکتر است.
افزایش حقوق و رفاه معلمان با هر روشی که ممکن است؛ البته شک دارم در وضعیت کنونی ایشان قادر به افزایش بودجه آموزشوپرورش و افزایش حقوق معلمان متناسب با تورم افسار گسیخته فعلی باشند لیکن اگر نمیتوانند برای افزایش حقوق اقدامی انجام دهند، لااقل مطالبات فرهنگیان به موقع وصول و واریز شود (حقالتدریس، پاداش بازنشستگی، حق مسکن، بیمه کارآمد)
هر چند ما درگیر مسئلههای پایه ای حلنشده هستیم، لیکن به نظر میرسد بعضاً ذهن مسئولین ارشد و تصمیمگیر به دلایل مختلف، چنان ترسیمی پیچیده از موضوعات میکنند که امکان گرفتن تصمیمات ساده ولی درست و کارآمد جهت اصلاح امور را از آنان سلب مینماید.
قطعاً وزیر جدید مسبب آنچه هست نیست اما میتواند عامل تصحیح آن باشد، انجام درست این امور نیازمند درک حساسیت تعلیم و تربیت و داشتن دانش تخصصی و آگاهی از اصول آن میباشد، لیکن فراتر از آن نیازمند اراده قوی و فکری باز به دور از عافیتطلبی و محافظهکاری است.
@Rabnews
سیطرۀ پیچیدهگویی بر سادهگویی
دکتر مرضیه دهقانی، عضو هیئتعلمی گروه روشها و برنامههای آموزشی و درسی دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران:
وقتی برنامه جناب آقای میرزایی را مطالعه کردم، با خودم فکر کردم، اگر جناب وزیر یک برنامه ساده به جامعه علمی و آموزشی ارائه می دادند و میگفتند در همین مدت کم باقیمانده تلاش خواهند کرد، چند کار مشخص را انجام دهند و همه انرژی خود و وزارتخانه را خواهند گذاشت برای عملیاتی کردن آن، شاید برای مجلسیها قانع کننده نبود، لیکن برای جامعه فرهنگی مقبولتر بود. مثلا میگفتند همین چند کار را انجام خواهند داد:
یکسانسازی حدود 23 نوع مختلف مدرسه در کشور: یعنی اگر آقای وزیر بتوانند همین یک کار را انجام دهند! و تنوع بیش از اندازه مدارس را تقلیل دهند، کمک بزرگی به جامعه آموزشی و خانوادهها خواهند کرد. متاسفانه گرایش بعضاً اجباری خانوادهها به سوی مدارس غیردولتی به دلیل امکانات نامطلوب مدارس دولتی، روزبهروز بیشتر میشود و از طرف دیگر هر سال شاهدیم شاکله وجودی ورودیهای رشتهها به خصوص رشتههای خاص مراکز آموزش عالی را خروجی همین مدارس تشکیل میدهند و این زنگ خطر بزرگی برای آینده جامعه از ابعاد مختلف میباشد.
تناسب محتوای کتابهای درسی با سطح رشد بچهها: بهخصوص در دوره ابتدایی محتوای کتابها با مراحل رشد بچهها متناسب نیست و از این بابت دانشآموزان آسیبهای زیادی میبینند.
بررسی وضعیت سرویسهای بهداشتی مدارس و استانداردسازی آنها: سرویسهای بهداشتی در مدارس یکی از معضلاتی است که متأسفانه کمتر دیده شده ولی آسیبهای زیادی وارد کرده و سلامت دانشآموزان را تهدید میکند. توالت خیلی از مدارس تناسبسازی نشده است و به علت مشکلات موجود، دانشآموزان خصوصاً در دوره ابتدایی رغبتی به استفاده از دستشویی ندارند.
قطع واقعی ارسال بخشنامه به مدارس: به زعم مدیران مدارس، بخش اعظم فرصت آنها به رفع و رجوع نامهها و بخشنامههای ارسالی از سوی وزارت، مناطق و ... میگذرد. بخش نامههای زیاد و بعضاً ضد و نقیض و طرحهای مبهم امان مدیران و معلمان را بریده است. به نظر میرسد باید برای اجرای درست بخشنامههای که تا کنون صادر شده برنامهریزی و اقدام کرد.
حذف کلمه مرگ از برنامههای مدارس: اگر فرزندان این مرز و بوم در مدارس به ویژه صبح ها در مراسم صبحگاهی بجای مرگ بر این و آن رحمت بر بندگان خدا را سر دهند، به صواب و صلاح نزدیکتر است.
افزایش حقوق و رفاه معلمان با هر روشی که ممکن است؛ البته شک دارم در وضعیت کنونی ایشان قادر به افزایش بودجه آموزشوپرورش و افزایش حقوق معلمان متناسب با تورم افسار گسیخته فعلی باشند لیکن اگر نمیتوانند برای افزایش حقوق اقدامی انجام دهند، لااقل مطالبات فرهنگیان به موقع وصول و واریز شود (حقالتدریس، پاداش بازنشستگی، حق مسکن، بیمه کارآمد)
هر چند ما درگیر مسئلههای پایه ای حلنشده هستیم، لیکن به نظر میرسد بعضاً ذهن مسئولین ارشد و تصمیمگیر به دلایل مختلف، چنان ترسیمی پیچیده از موضوعات میکنند که امکان گرفتن تصمیمات ساده ولی درست و کارآمد جهت اصلاح امور را از آنان سلب مینماید.
قطعاً وزیر جدید مسبب آنچه هست نیست اما میتواند عامل تصحیح آن باشد، انجام درست این امور نیازمند درک حساسیت تعلیم و تربیت و داشتن دانش تخصصی و آگاهی از اصول آن میباشد، لیکن فراتر از آن نیازمند اراده قوی و فکری باز به دور از عافیتطلبی و محافظهکاری است.
@Rabnews
Forwarded from آموزش چندفرهنگی(علیرضا صادقی) (Alireza Sadeghi)
تبیین ویژگی هایی مطلوب وزیر آموزش و پرورش؛ با تحلیل برخی از ویژگی های وزرای قبلی آ. پ
علیرضا صادقی، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی
❇️ تحلیل تاریخ یک سازمان، سوابق مدیران و ارکان اصلی آن، تا حدود زیادی می تواند، پیش بینی وضعیت آینده آن سازمان را واقعی تر سازد. در آستانه انتخاب وزرای دولت سیزدهم، به ویژه انتخاب وزیر وزارتخانه مهم آموزش و پرورش هستیم. در خصوص انتخاب وزراء و نیز کاندیدهایی که برای وزارت آموزش و پرورش مطرح است، می شود جداگانه بحث کرد، اما در این فرصت مایلم، توجه خود را معطوف ویژگی های مطلوب وزیر آموزش و پرورش کرده و با تاکید و تحلیل ویژگی های وزرای قبلی، پیشنهادی را ارائه کنم.
✅ با بررسی ویژگی های وزرای آ. پ بعد از انقلاب، وزیران آ. پ در مجموع دارای چهار ویژگی زیر بوده اند:
الف) برخی ایدهمند و متخصص در حوزه آموزش
ب) برخی دارای محبوبیت و مقبولیت در میان بطن و متن اهالی حوزه آموزش
ج) برخی صاحب جایگاه و نفوذ در مجموعه هیات دولت و به ویژه در نزد رییس جمهور
د) برخی هم اهل تعامل و همراهی نخبگان
✅ پس از انقلاب وزارتخانه آ. پ، ۱۴ وزیر را تجربه کرده است. شاید تنها وزیری که هر چهار ویژگی فوق را دارا بود،استاد غلامحسین شکوهی بودند. هم صاحب ایده و نظر در حوزه آموزش، دارای محبوبیت نسبتا بالا در میان اهالی علم و آموزش آن دوره، صاحب رای و نظر در هیات دولت و نزد نخست وزیر وقت و نیز اهل تعامل با نخبگان و مقبولین حوزه آموزش به طور همزمان بودند. با سقوط دولت مهندس بازرگان، بسیاری از این حرکت های بخردانه ایشان در این وزارتخانه ناکام و ناتمام ماند.
✅ در ادامه و در میان ۱۳ وزیر بعدی آ. پ هر کدام، یک و یا حداکثر دو ویژگی یاد شده از این چهار ویژگی را برخوردار بودند؛ برخی از اهالی آموزش بودند ولی متاسفانه صاحب اثر و جایگاه مناسب در هیات دولت نبودند، ضمن اینکه اهل تعامل با اهالی دانش هم نبودند و خود را مافوق جامعه نخبگانی می دانستند.
✅ برخی از نزدیکان و مقبولین رییس جمهور بودند، اما کارایی لازم را در مقام عمل نداشتند.
✅ برخی هم نمایندگان تشکل های تعلیم و تربیت با نگاه های خاص سیاسی و مذهبی بودند، ولی در مقام اجرا، موفق عمل نکردند.
✅ تعداد اندکی هم فقط یکی از این ویژگی های یاد شده را برخوردار بودند و شاید یک یا دو نفر هم از این مجموعه می توان پیدا کرد که فاقد هر چهار ویژگی مذکور بودند.
✅ دو وزیر، در میان این ۱۴ وزیر نه اهل حوزه آموزش و نه اهل ایده، اما دو ویژگی بارز داشتند، صاحب رای در هیات دولت و نیز اهل همراه کردن نخبگان آموزش با خود بودند. با قدرت تاثیر گذاری که در هیات دولت داشتند و نیز با هنر همراهی جامعه نخبگانی حوزه آموزش، توانستند، فرصت های کمیاب و طلایی را در وزارتخانه آ. پ رقم زدند که بعدها چنین فرصت هایی کمتر پدیدار گشت.
✅ سخن آخر
بسیاری از وزاری قبلی آموزش و پرورش معتقدند، هیچ وقت وزارت آموزش و پرورش، وزارتخانه مهمی برای رییس جمهور و دولت نبوده است، هیچ وقت جزء اولویت های اول جامعه نبوده است. اما انتظار می رود در دولت جدید، این وضعیت به نفع آموزش و پرورش تغییر کرده و این وزارتخانه مهم و آینده ساز جامعه، جز اولویت های دولت سیزدهم قرار گیرد. با انتخاب وزیری که هر چهار ویژگی مطلوب یاد شده را داشته باشد، شاید بتوان دوره طلایی وزارتخانه آموزش و پرورش را مجددا بازآفرینی کرد. اگر انتخاب چنین فردی با چنین ویژگی هایی، برای دولت دشوار باشد، انتظار فردی که هم نزدیک به رییس جمهور و هم اهل تعامل با خردمندان حوزه آموزش باشد، انتظار زیادی نیست. امیدوار است رییس جمهور منتخب در دولت سیزدهم این امکان را برای حوزه آموزش فراهم آورد.
#وزیر
#هیات_دولت
#رییسی
#آموزش_و_پرورش
@cacpc
علیرضا صادقی، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی
❇️ تحلیل تاریخ یک سازمان، سوابق مدیران و ارکان اصلی آن، تا حدود زیادی می تواند، پیش بینی وضعیت آینده آن سازمان را واقعی تر سازد. در آستانه انتخاب وزرای دولت سیزدهم، به ویژه انتخاب وزیر وزارتخانه مهم آموزش و پرورش هستیم. در خصوص انتخاب وزراء و نیز کاندیدهایی که برای وزارت آموزش و پرورش مطرح است، می شود جداگانه بحث کرد، اما در این فرصت مایلم، توجه خود را معطوف ویژگی های مطلوب وزیر آموزش و پرورش کرده و با تاکید و تحلیل ویژگی های وزرای قبلی، پیشنهادی را ارائه کنم.
✅ با بررسی ویژگی های وزرای آ. پ بعد از انقلاب، وزیران آ. پ در مجموع دارای چهار ویژگی زیر بوده اند:
الف) برخی ایدهمند و متخصص در حوزه آموزش
ب) برخی دارای محبوبیت و مقبولیت در میان بطن و متن اهالی حوزه آموزش
ج) برخی صاحب جایگاه و نفوذ در مجموعه هیات دولت و به ویژه در نزد رییس جمهور
د) برخی هم اهل تعامل و همراهی نخبگان
✅ پس از انقلاب وزارتخانه آ. پ، ۱۴ وزیر را تجربه کرده است. شاید تنها وزیری که هر چهار ویژگی فوق را دارا بود،استاد غلامحسین شکوهی بودند. هم صاحب ایده و نظر در حوزه آموزش، دارای محبوبیت نسبتا بالا در میان اهالی علم و آموزش آن دوره، صاحب رای و نظر در هیات دولت و نزد نخست وزیر وقت و نیز اهل تعامل با نخبگان و مقبولین حوزه آموزش به طور همزمان بودند. با سقوط دولت مهندس بازرگان، بسیاری از این حرکت های بخردانه ایشان در این وزارتخانه ناکام و ناتمام ماند.
✅ در ادامه و در میان ۱۳ وزیر بعدی آ. پ هر کدام، یک و یا حداکثر دو ویژگی یاد شده از این چهار ویژگی را برخوردار بودند؛ برخی از اهالی آموزش بودند ولی متاسفانه صاحب اثر و جایگاه مناسب در هیات دولت نبودند، ضمن اینکه اهل تعامل با اهالی دانش هم نبودند و خود را مافوق جامعه نخبگانی می دانستند.
✅ برخی از نزدیکان و مقبولین رییس جمهور بودند، اما کارایی لازم را در مقام عمل نداشتند.
✅ برخی هم نمایندگان تشکل های تعلیم و تربیت با نگاه های خاص سیاسی و مذهبی بودند، ولی در مقام اجرا، موفق عمل نکردند.
✅ تعداد اندکی هم فقط یکی از این ویژگی های یاد شده را برخوردار بودند و شاید یک یا دو نفر هم از این مجموعه می توان پیدا کرد که فاقد هر چهار ویژگی مذکور بودند.
✅ دو وزیر، در میان این ۱۴ وزیر نه اهل حوزه آموزش و نه اهل ایده، اما دو ویژگی بارز داشتند، صاحب رای در هیات دولت و نیز اهل همراه کردن نخبگان آموزش با خود بودند. با قدرت تاثیر گذاری که در هیات دولت داشتند و نیز با هنر همراهی جامعه نخبگانی حوزه آموزش، توانستند، فرصت های کمیاب و طلایی را در وزارتخانه آ. پ رقم زدند که بعدها چنین فرصت هایی کمتر پدیدار گشت.
✅ سخن آخر
بسیاری از وزاری قبلی آموزش و پرورش معتقدند، هیچ وقت وزارت آموزش و پرورش، وزارتخانه مهمی برای رییس جمهور و دولت نبوده است، هیچ وقت جزء اولویت های اول جامعه نبوده است. اما انتظار می رود در دولت جدید، این وضعیت به نفع آموزش و پرورش تغییر کرده و این وزارتخانه مهم و آینده ساز جامعه، جز اولویت های دولت سیزدهم قرار گیرد. با انتخاب وزیری که هر چهار ویژگی مطلوب یاد شده را داشته باشد، شاید بتوان دوره طلایی وزارتخانه آموزش و پرورش را مجددا بازآفرینی کرد. اگر انتخاب چنین فردی با چنین ویژگی هایی، برای دولت دشوار باشد، انتظار فردی که هم نزدیک به رییس جمهور و هم اهل تعامل با خردمندان حوزه آموزش باشد، انتظار زیادی نیست. امیدوار است رییس جمهور منتخب در دولت سیزدهم این امکان را برای حوزه آموزش فراهم آورد.
#وزیر
#هیات_دولت
#رییسی
#آموزش_و_پرورش
@cacpc