قاتل دانشآموز نخبه کیست؟
با خانوادهها و مدارس درباره خودکشی یک دانشآموز درسخوان کنکوری
مرتضی نظری در عصر ایران نوشت:
خبر کوتاه و تلخ بود: دانش آموز نخبه، پس از کنکور خودکشی کرد. در متن خبر اما میخوانیم: بررسی بازپرس و تیم بررسی صحنه جرم با ورود به محل، نشان میدهد این پسر ۱۹ ساله خود را از پشتبام طبقه چهارم به پایین انداخته است و در ادامه بررسیها مشخص شد که پسر جوان، دانشآموز نخبه بوده و با معدل ۱۹/۵ دیپلم خود را گرفته بود.
اما قاتل کیست؟
آنچه از میان نسل مستعد مدارس قربانی میگیرد، قبل از آنکه مسابقه سیستماتیک تست و کنکور در مدارس باشد، حاکمیت یک سبک روانشناختی است که همهچیز را از پیش تعیین شده میداند و انتظار دارد دانشآموزان به آن برسند و نتیجهای را میپسندد که با استانداردهایش سازگاری و همخوانی داشته باشد و اصلاً هدف از آموزش در این سبک، یعنی انتقال یکسویه دانش از طرف معلم به دانشآموزان برای سازگار شدن فرد با محیط.
بهعبارتی در مدرسه صرفاً یک پاسخ در برابر هر سوال پذیرفته است. نمره و قبولی در امتحان تعیینکننده موفقیت یا عدمموفقیت شماست. کلاس و مدرسه صحنه رقابت است. رقابت برای رسیدن به اهداف از پیش تعیینشده فارغ از اینکه فرزندان من و شما از نظر ذهنی، جسمی، روانی و شخصیتی چه ویژگیها و تفاوتهایی داشته باشند. مهم، رسیدن به نتیجه مطلوب است و برای رسیدن به نتیجه مطلوب فرزندان ما باید «شکل» بگیرند و برای آن که خود را با این استانداردهای رفتاری همسو و همسان کند، پای مفهوم دیگری به نام تطابق به میان میآید. تطبیق دانشآموزان برای نزدیک شدن به استانداردهای آموزشی و مشاهده رفتار مورد انتظار.
خوب که به این فرایند نگاه کنیم، میبینیم کمترین حد انعطاف و توجه به تفاوتهای فردی در این سبک آموزشی وجود دارد. دانشآموز، موجودی رام و مطیع و معلم دانای مطلق است. هدف از یادگیری، هماهنگ کردن افراد برای رسیدن به اهداف و نتایج از پیش تعیینشده است و انتخاب، مشارکت، کشف و ساختن و همکاری افراد با هم در این سبک آموزشی جایگاه چندانی ندارد.
قاتلِ پسر درس خوان نوزده ساله کنکوری، تفکری است که هدف از آزمون و امتحان را غربال کردن افراد ضعیف از قوی میداند و تعریفش از موفق شدن در محدوده پاداش و تنبیه خلاصه میشود. تعریفی که برآمده از آزمایش بر روی سگ و میمون در دهه 1920 (حدود صد سال قبل) است.
قاتل، سیطره رویکرد رفتارگرایی بر مدارس ماست. همان تفکری که انتظارات والدین از فرزندان را از طریق دستکاری در مفهوم موفقیت در یک بُعد خاص، بالا میبرد و انتظاراتی زجردهنده و فراتر از توان طبیعی نوجوانان بر گُرده آنها مینشاند. بچههایی که باید چیزهایی دیگر از جنس زندگی بیاموزند.
با نهایت تأسف باید اعلام کرد از سال 1960 این سبک آموزشی بهتدریج از مدارس جهان رخت بربسته است و سه نسل دیگر از رویکردهای آموزشی آمدهاند اما در معدودی از کشورها از جمله ایران همچنان سایه رفتارگرایی بر شیوه آموزش و یادگیری مدارس ما سنگینی میکند.
آزمون در حالی در ستاندن جانِ پسر نوزده ساله تهرانی معاونت دارد که خیلی از نظامهای آموزشی، هدف از امتحان را تا حد مرگ و زندگی بالا نبردهاند و به دیگر مباشران این قاتل هم مانند موسسات تست و کنکور اجازه ورود به حیطه تربیت و بازی با زندگی جوانان نمیدهند، چون زندگی و موفقیت را با رقابت معنی نمیکنند.
کنکور، مباشرِ قتل پسر نوزده سالهای بود که از عملکرد خود در جلسه آزمون راضی نبود اما قاتل اصلی، همان سبک آموزشی غیرمنعطف و خشکی هست که سالهای سال خودش را در ابتدای کتابهای مدرسه با این جملات نشان می دهد: «از دانشآموزان عزیز انتظار میرود در پایان این فصل به این نتایج برسند...» قاتل، تفکر آموزشی است که به جای دانشآموزان انتخاب میکند و از آنها میخواهد تا تحت یک برنامه منضبط، انتظارات او را در زمانبندی معینی برآورده کنند.
آمر قتل کودکی و نوجوانی ما، نظام آموزشی است که همه را هماهنگ، یکسان و متحدالشکل میخواهد و برای بودنِ یادگیرندگان رسمیتی قائل نیست. اغلب نظامهای آموزشی از این نگاه جنگلی و رقابتی عبور کردهاند. در مدارس، اکثر بچهها را که بهطور سیستماتیک پژمرده میکنیم و تعداد محدودی را هم با عناوینی همچون دانشآموز برتر به رشد کاریکاتوری دچار میسازیم.
شیوهای از نظام آموزشی میخواهیم که به تنوع استعدادها و تفاوتهای فردی احترام بگذارد، دست به طبقهبندی بچهها نزند و قبل از هرگونه ارزشیابی، ارزشمندی خودشان را به یادشان بیاورد.
اگر در روشهای فعلی آموزشی تجدیدنظر نکنیم، باز رسانهها از اضطراب و دلزدگی از تحصیل گرفته تا خودکشیهای دیگر خبر خواهند داد. آموزش میتواند دوست داشتنیتر از این رویه زجرآور باشد.
@Rabnews
با خانوادهها و مدارس درباره خودکشی یک دانشآموز درسخوان کنکوری
مرتضی نظری در عصر ایران نوشت:
خبر کوتاه و تلخ بود: دانش آموز نخبه، پس از کنکور خودکشی کرد. در متن خبر اما میخوانیم: بررسی بازپرس و تیم بررسی صحنه جرم با ورود به محل، نشان میدهد این پسر ۱۹ ساله خود را از پشتبام طبقه چهارم به پایین انداخته است و در ادامه بررسیها مشخص شد که پسر جوان، دانشآموز نخبه بوده و با معدل ۱۹/۵ دیپلم خود را گرفته بود.
اما قاتل کیست؟
آنچه از میان نسل مستعد مدارس قربانی میگیرد، قبل از آنکه مسابقه سیستماتیک تست و کنکور در مدارس باشد، حاکمیت یک سبک روانشناختی است که همهچیز را از پیش تعیین شده میداند و انتظار دارد دانشآموزان به آن برسند و نتیجهای را میپسندد که با استانداردهایش سازگاری و همخوانی داشته باشد و اصلاً هدف از آموزش در این سبک، یعنی انتقال یکسویه دانش از طرف معلم به دانشآموزان برای سازگار شدن فرد با محیط.
بهعبارتی در مدرسه صرفاً یک پاسخ در برابر هر سوال پذیرفته است. نمره و قبولی در امتحان تعیینکننده موفقیت یا عدمموفقیت شماست. کلاس و مدرسه صحنه رقابت است. رقابت برای رسیدن به اهداف از پیش تعیینشده فارغ از اینکه فرزندان من و شما از نظر ذهنی، جسمی، روانی و شخصیتی چه ویژگیها و تفاوتهایی داشته باشند. مهم، رسیدن به نتیجه مطلوب است و برای رسیدن به نتیجه مطلوب فرزندان ما باید «شکل» بگیرند و برای آن که خود را با این استانداردهای رفتاری همسو و همسان کند، پای مفهوم دیگری به نام تطابق به میان میآید. تطبیق دانشآموزان برای نزدیک شدن به استانداردهای آموزشی و مشاهده رفتار مورد انتظار.
خوب که به این فرایند نگاه کنیم، میبینیم کمترین حد انعطاف و توجه به تفاوتهای فردی در این سبک آموزشی وجود دارد. دانشآموز، موجودی رام و مطیع و معلم دانای مطلق است. هدف از یادگیری، هماهنگ کردن افراد برای رسیدن به اهداف و نتایج از پیش تعیینشده است و انتخاب، مشارکت، کشف و ساختن و همکاری افراد با هم در این سبک آموزشی جایگاه چندانی ندارد.
قاتلِ پسر درس خوان نوزده ساله کنکوری، تفکری است که هدف از آزمون و امتحان را غربال کردن افراد ضعیف از قوی میداند و تعریفش از موفق شدن در محدوده پاداش و تنبیه خلاصه میشود. تعریفی که برآمده از آزمایش بر روی سگ و میمون در دهه 1920 (حدود صد سال قبل) است.
قاتل، سیطره رویکرد رفتارگرایی بر مدارس ماست. همان تفکری که انتظارات والدین از فرزندان را از طریق دستکاری در مفهوم موفقیت در یک بُعد خاص، بالا میبرد و انتظاراتی زجردهنده و فراتر از توان طبیعی نوجوانان بر گُرده آنها مینشاند. بچههایی که باید چیزهایی دیگر از جنس زندگی بیاموزند.
با نهایت تأسف باید اعلام کرد از سال 1960 این سبک آموزشی بهتدریج از مدارس جهان رخت بربسته است و سه نسل دیگر از رویکردهای آموزشی آمدهاند اما در معدودی از کشورها از جمله ایران همچنان سایه رفتارگرایی بر شیوه آموزش و یادگیری مدارس ما سنگینی میکند.
آزمون در حالی در ستاندن جانِ پسر نوزده ساله تهرانی معاونت دارد که خیلی از نظامهای آموزشی، هدف از امتحان را تا حد مرگ و زندگی بالا نبردهاند و به دیگر مباشران این قاتل هم مانند موسسات تست و کنکور اجازه ورود به حیطه تربیت و بازی با زندگی جوانان نمیدهند، چون زندگی و موفقیت را با رقابت معنی نمیکنند.
کنکور، مباشرِ قتل پسر نوزده سالهای بود که از عملکرد خود در جلسه آزمون راضی نبود اما قاتل اصلی، همان سبک آموزشی غیرمنعطف و خشکی هست که سالهای سال خودش را در ابتدای کتابهای مدرسه با این جملات نشان می دهد: «از دانشآموزان عزیز انتظار میرود در پایان این فصل به این نتایج برسند...» قاتل، تفکر آموزشی است که به جای دانشآموزان انتخاب میکند و از آنها میخواهد تا تحت یک برنامه منضبط، انتظارات او را در زمانبندی معینی برآورده کنند.
آمر قتل کودکی و نوجوانی ما، نظام آموزشی است که همه را هماهنگ، یکسان و متحدالشکل میخواهد و برای بودنِ یادگیرندگان رسمیتی قائل نیست. اغلب نظامهای آموزشی از این نگاه جنگلی و رقابتی عبور کردهاند. در مدارس، اکثر بچهها را که بهطور سیستماتیک پژمرده میکنیم و تعداد محدودی را هم با عناوینی همچون دانشآموز برتر به رشد کاریکاتوری دچار میسازیم.
شیوهای از نظام آموزشی میخواهیم که به تنوع استعدادها و تفاوتهای فردی احترام بگذارد، دست به طبقهبندی بچهها نزند و قبل از هرگونه ارزشیابی، ارزشمندی خودشان را به یادشان بیاورد.
اگر در روشهای فعلی آموزشی تجدیدنظر نکنیم، باز رسانهها از اضطراب و دلزدگی از تحصیل گرفته تا خودکشیهای دیگر خبر خواهند داد. آموزش میتواند دوست داشتنیتر از این رویه زجرآور باشد.
@Rabnews
ماشین کشتاری به نام کنکور
دکتر امیر ناظمی در شبکه توسعه نوشت:
خبر هولناک بود: یک دانشآموز به دلیل نارضایتیاش از کنکور دست به خودکشی زد! او اکنون تنها نمادی از کشتاری است که سالیانه به بهانه کنکور بر سر نسلی از جوانان هوار میشود! بسیاری دیگر در روزهای پیش یا ناکامیهای روزهای بعد کنکور به همین سرنوشت دچار میشوند!
سیاست کنکوری
سیاستهای «کنکوری» برآمده از فرضی است که انسانها قابلرتبهبندی هستند! و بهترین مبنای این رتبهبندی چیزی است به نام هوش!
باورمندان به این ایده همانهایی هستند که وقتی کیارستمی فوت کرد اظهار کردند مگر رتبهاش در کنکور چند بوده است! به همین وقاحت!
این سیاست رتبهبندی انسانها بنیان هر سیاستی است که اجازه میدهد کسی زنده بماند و کسی بمیرد! پیشنیاز همان سیاستی که در جداسازی آموزشی برخی از سایرین بروز مییابد؛ همان جایی که جامعه تبدیل به تافتههای جدابافتهای میشود که برخی برابرتر از دیگران میشوند!
رد علمی سیاست کنکوری
صرفنظر از همه استدلالهای اخلاقی و اجتماعی که در رد رتبهبندی و جداسازی انسانها وجود دارد؛ اما این برای باورمندان به ردهبندی انسانها کافی نیست؛ باید برای آنان استدلالی از جنس خودشان آورد!
مطالعات علمی متفاوتی نشان میدهند که رتبهبندیهای انسانی بر اساس هر آزمونی دارای اشکال است. برخی از مطالعات عبارتند از:
۱. چیزی به نام هوش عمومی وجود ندارد. تنوع هوش بالاست و به عنوان مثال کسی که هوش ریاضی بالایی دارد؛ الزاما دارای هوش جغرافیایی یا هوش موسیقیایی بالایی نیست. به همین استدلال هیچ آزمونی که بتواند یک فرد را بر حسب توانمندی عمومی بسنجد وجود ندارد. در حقیقت هر هوشی آزمون تخصصی خود را دارد.
۲. هیچ ابزار قابل اتکایی برای سنجش هوش وجود ندارد. حتی برای سنجش یک هوش خاص هم نمیتوان ابزاری داشت تا از آن طریق بتوان به طور مطمئنی رتبهبندی درستی داشت.
۳. هوش امری برساختی است. در بسیاری از مطالعات آنچه در یک فرهنگ مصداق هوش دانسته میشود در فرهنگ دیگری میتواند برخلاف آن تعبیر شود. به این ترتیب حتی اگر موارد ۱و۲ نیز مورد قبول نباشد؛ باز هم آزمونهای کلینگر ناکارآمد است.
۴. هوش حل یک مساله با سرعت بیشتر و خلاقیت حل همان مساله از روش دیگری است. آزمونها اگر حتی بتوانند ۳مورد بالا را حل کنند؛ برای سنجش خلاقیت بسیار ناتوانتر هستند.
۵. انواع هوش به مرور زمان کشف میشوند. همه انواع هوش در زمان ما قابل شناسایی نیستند و آینده آبستن فهم جدید از هوشهای دیگر است.
و اما استدلال زیر از حوزه جامعهشناسی میآید و تکاندهندهتر از سایر استدلالها:
۶. افرادی که آموزش مناسبتر میبینند، تستهای هوش را بهتر میزنند! این یعنی آنکه تستهای هوش، واقعا تستهای سنجش هوش ذاتی (ژنتیک) نیستند؛ بلکه آنچه را میسنجد میزان یادگیری است و یادگیری بیش از هوش ژنتیکی، از برخورداری از آموزش، وضعیت خانوادگی، برخورداریهای مالی و ... تاثیر میپذیرد. به زبان سادهتر کنکور بیش از هوش تابع سرمایه خانوادگی افراد است! بیش از هر عاملی!
این همان چیزی است که برخوردارها را متوهم میکند!
کنکور نماد گیر افتادن در گذشته
کنکور در ایران همچنان برگزار میشود! این تلخترین واقعیت ایران است، تلختر از گران شدن ارز و تحریم! کنکور برگزار میشود تا تهماندههای خلاقیت را به رگبار ببندد، «خدای کشتار» است این کنکور.
کنکور تلخ است چون نماد چسبیدن ابلهانهی ما به چیزی است که بلدیم! ما دچار «وابستگی مسیر» شدهایم؛ یعنی حاضر نیستیم مسیر گذشته را تغییر دهیم.
کنکور اما یکی از بزرگترین کسبوکارهای ایران است. و ما آماده ورود به دوران جدید نیستیم؛ چراکه حاضر نیستیم در باورهایمان بازاندیشی کنیم. اگر بپذیریم که انسان هوشهای متنوعی دارد و این هوشها الزاما با همدیگر همبستگی ندارد؛ یعنی پذیرفتهایم که هیچ ابزاری برای رتبهبندی نیست.
واقعیت آن است که «هیچ آزمونی آنقدر منصفانه نیست که انسانها را رتبهبندی کند» و برای همین است که به قول اسکات پیج در کتاب «تفاوت» میشود گفت: «پذیرش تنوع است که ما را به وضعیت بهتر میرساند».
دیگر دوران هر سیاستی که برپایهی رتبهبندی میان انسانها و گروهها باشد، گذشته است؛ سیاستها باید برپایهی احترام به تنوعها و تفاوتها باشد.
میتوانست همین کرونا بهانه ما باشد برای گذار از این حماقتهایمان؛ اما نشد! پذیرش دانشگاهها در دنیای توسعهیافته چگونه است؟ آزمون SAT در آمریکا چه تفاوتهایی دارد؟ آیا آزمونهای استانداردی مانند المپیادهای دانشآموزی یا جوایز معتبری مانند جایزه خوارزمی نمیتوانست ابزارهایی برای پذیرش سهمی بر اساس رزومه باشد؟ حتما میتوانست؛ اگر ما کمی عاقلتر بودیم.
@Rabnews
دکتر امیر ناظمی در شبکه توسعه نوشت:
خبر هولناک بود: یک دانشآموز به دلیل نارضایتیاش از کنکور دست به خودکشی زد! او اکنون تنها نمادی از کشتاری است که سالیانه به بهانه کنکور بر سر نسلی از جوانان هوار میشود! بسیاری دیگر در روزهای پیش یا ناکامیهای روزهای بعد کنکور به همین سرنوشت دچار میشوند!
سیاست کنکوری
سیاستهای «کنکوری» برآمده از فرضی است که انسانها قابلرتبهبندی هستند! و بهترین مبنای این رتبهبندی چیزی است به نام هوش!
باورمندان به این ایده همانهایی هستند که وقتی کیارستمی فوت کرد اظهار کردند مگر رتبهاش در کنکور چند بوده است! به همین وقاحت!
این سیاست رتبهبندی انسانها بنیان هر سیاستی است که اجازه میدهد کسی زنده بماند و کسی بمیرد! پیشنیاز همان سیاستی که در جداسازی آموزشی برخی از سایرین بروز مییابد؛ همان جایی که جامعه تبدیل به تافتههای جدابافتهای میشود که برخی برابرتر از دیگران میشوند!
رد علمی سیاست کنکوری
صرفنظر از همه استدلالهای اخلاقی و اجتماعی که در رد رتبهبندی و جداسازی انسانها وجود دارد؛ اما این برای باورمندان به ردهبندی انسانها کافی نیست؛ باید برای آنان استدلالی از جنس خودشان آورد!
مطالعات علمی متفاوتی نشان میدهند که رتبهبندیهای انسانی بر اساس هر آزمونی دارای اشکال است. برخی از مطالعات عبارتند از:
۱. چیزی به نام هوش عمومی وجود ندارد. تنوع هوش بالاست و به عنوان مثال کسی که هوش ریاضی بالایی دارد؛ الزاما دارای هوش جغرافیایی یا هوش موسیقیایی بالایی نیست. به همین استدلال هیچ آزمونی که بتواند یک فرد را بر حسب توانمندی عمومی بسنجد وجود ندارد. در حقیقت هر هوشی آزمون تخصصی خود را دارد.
۲. هیچ ابزار قابل اتکایی برای سنجش هوش وجود ندارد. حتی برای سنجش یک هوش خاص هم نمیتوان ابزاری داشت تا از آن طریق بتوان به طور مطمئنی رتبهبندی درستی داشت.
۳. هوش امری برساختی است. در بسیاری از مطالعات آنچه در یک فرهنگ مصداق هوش دانسته میشود در فرهنگ دیگری میتواند برخلاف آن تعبیر شود. به این ترتیب حتی اگر موارد ۱و۲ نیز مورد قبول نباشد؛ باز هم آزمونهای کلینگر ناکارآمد است.
۴. هوش حل یک مساله با سرعت بیشتر و خلاقیت حل همان مساله از روش دیگری است. آزمونها اگر حتی بتوانند ۳مورد بالا را حل کنند؛ برای سنجش خلاقیت بسیار ناتوانتر هستند.
۵. انواع هوش به مرور زمان کشف میشوند. همه انواع هوش در زمان ما قابل شناسایی نیستند و آینده آبستن فهم جدید از هوشهای دیگر است.
و اما استدلال زیر از حوزه جامعهشناسی میآید و تکاندهندهتر از سایر استدلالها:
۶. افرادی که آموزش مناسبتر میبینند، تستهای هوش را بهتر میزنند! این یعنی آنکه تستهای هوش، واقعا تستهای سنجش هوش ذاتی (ژنتیک) نیستند؛ بلکه آنچه را میسنجد میزان یادگیری است و یادگیری بیش از هوش ژنتیکی، از برخورداری از آموزش، وضعیت خانوادگی، برخورداریهای مالی و ... تاثیر میپذیرد. به زبان سادهتر کنکور بیش از هوش تابع سرمایه خانوادگی افراد است! بیش از هر عاملی!
این همان چیزی است که برخوردارها را متوهم میکند!
کنکور نماد گیر افتادن در گذشته
کنکور در ایران همچنان برگزار میشود! این تلخترین واقعیت ایران است، تلختر از گران شدن ارز و تحریم! کنکور برگزار میشود تا تهماندههای خلاقیت را به رگبار ببندد، «خدای کشتار» است این کنکور.
کنکور تلخ است چون نماد چسبیدن ابلهانهی ما به چیزی است که بلدیم! ما دچار «وابستگی مسیر» شدهایم؛ یعنی حاضر نیستیم مسیر گذشته را تغییر دهیم.
کنکور اما یکی از بزرگترین کسبوکارهای ایران است. و ما آماده ورود به دوران جدید نیستیم؛ چراکه حاضر نیستیم در باورهایمان بازاندیشی کنیم. اگر بپذیریم که انسان هوشهای متنوعی دارد و این هوشها الزاما با همدیگر همبستگی ندارد؛ یعنی پذیرفتهایم که هیچ ابزاری برای رتبهبندی نیست.
واقعیت آن است که «هیچ آزمونی آنقدر منصفانه نیست که انسانها را رتبهبندی کند» و برای همین است که به قول اسکات پیج در کتاب «تفاوت» میشود گفت: «پذیرش تنوع است که ما را به وضعیت بهتر میرساند».
دیگر دوران هر سیاستی که برپایهی رتبهبندی میان انسانها و گروهها باشد، گذشته است؛ سیاستها باید برپایهی احترام به تنوعها و تفاوتها باشد.
میتوانست همین کرونا بهانه ما باشد برای گذار از این حماقتهایمان؛ اما نشد! پذیرش دانشگاهها در دنیای توسعهیافته چگونه است؟ آزمون SAT در آمریکا چه تفاوتهایی دارد؟ آیا آزمونهای استانداردی مانند المپیادهای دانشآموزی یا جوایز معتبری مانند جایزه خوارزمی نمیتوانست ابزارهایی برای پذیرش سهمی بر اساس رزومه باشد؟ حتما میتوانست؛ اگر ما کمی عاقلتر بودیم.
@Rabnews
گروه برنامۀ درسی و پیشدبستان انجمن مطالعات برنامه درسی ایران، نشست مجازی Curriculum overload in primary curriculum: issues and debates را برگزار میکند.
دکتر ابراهیم طلایی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس و پروفسور دومینیک وایز، استاد آموزش و پرورش دبستانی و پیشدبستانی انستیتو تعلیم و تربیت انگلستان و رئیس انجمن تحقیقات آموزشی بریتانیا، ۵شهریور۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۰ در این نشست سخنرانی میکنند.
https://us04web.zoom.us/j/72236592621?pwd=MVhTVUFZUzBHcGUzRHd6K3JvR21Idz09
@Rabnews
دکتر ابراهیم طلایی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس و پروفسور دومینیک وایز، استاد آموزش و پرورش دبستانی و پیشدبستانی انستیتو تعلیم و تربیت انگلستان و رئیس انجمن تحقیقات آموزشی بریتانیا، ۵شهریور۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۰ در این نشست سخنرانی میکنند.
https://us04web.zoom.us/j/72236592621?pwd=MVhTVUFZUzBHcGUzRHd6K3JvR21Idz09
@Rabnews
هسته پژوهشی یادگیری سیار با همکاری گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی، اولین همایش ملی یادگیری سیار؛ از نظر تا عمل را ۲۲ و ۲۳آبان۱۳۹۹ برگزار میکند.
. مبانی نظری یادگیری سیار
. زیرساختهای فناوری، فرهنگی اجتماعی
. بومیسازی یادگیری سیار
. اصول و استانداردهای یادگیری سیار
. سیستمهای مدیریت یادگیری سیار
. آموزش ویژه و یادگیری سیار
. سنجش و ارزیابی در یادگیری سیار
. مورد کاوی موانع و چالشهای یادگیری سیار و راهکارهای توسعه آن
. حفظ بهداشت روانی در یادگیری سیار
. تربیت نیروی انسانی برای یادگیری سیار
. روشهای پژوهشی در یادگیری سیار
. مباحث حقوقی مالکیت معنوی و ملاحظات اخلاقی در یادگیری سیار
. اقتصاد و یادگیری سیار
. تجارب زیسته در یادگیری سیار
@Rabnews
. مبانی نظری یادگیری سیار
. زیرساختهای فناوری، فرهنگی اجتماعی
. بومیسازی یادگیری سیار
. اصول و استانداردهای یادگیری سیار
. سیستمهای مدیریت یادگیری سیار
. آموزش ویژه و یادگیری سیار
. سنجش و ارزیابی در یادگیری سیار
. مورد کاوی موانع و چالشهای یادگیری سیار و راهکارهای توسعه آن
. حفظ بهداشت روانی در یادگیری سیار
. تربیت نیروی انسانی برای یادگیری سیار
. روشهای پژوهشی در یادگیری سیار
. مباحث حقوقی مالکیت معنوی و ملاحظات اخلاقی در یادگیری سیار
. اقتصاد و یادگیری سیار
. تجارب زیسته در یادگیری سیار
@Rabnews
پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی، هفتمین نشست علم و جامعه را با عنوان «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی»، ۱۱شهریور۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲:۳۰ برگزار میکند
دکتر آیین محمدی و دکتر فریدون شعبانینیا در این نشست، از چالشها و راهکارهای سنجش کلاس درس الکترونیکی میگویند.
@Rabnews
دکتر آیین محمدی و دکتر فریدون شعبانینیا در این نشست، از چالشها و راهکارهای سنجش کلاس درس الکترونیکی میگویند.
@Rabnews
وزیر آموزشوپرورش، دکتر حسن ملکی، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی را بهعنوان رئیس شورای سیاستگذاری ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی منصوب کرد.
@Rabnews
@Rabnews
جلسه_ششم_رويكرد_و_منطق_در_برنامه_درسي_1.pdf
154.9 KB
گفتار دکتر حسن ملکی در نشست رویکرد و منطق در برنامه درسی را میخوانید.
@Rabnews
@Rabnews
دکتر پیام روشنفکر، 11شهریور1399، با سیدمهدی یوسفی، پژوهشگر ادبیات کودک و تاریخ کودکی، پیرامون ملاحظات روشی دربارۀ مفهومسازی تاریخ کودکی گفتوگو میکند.
@Rabnews
@Rabnews
برنامۀ طرح ملی مربیگری یادگیری الکترونیکی در شهریور۱۳۹۹ را میبینید.
آزمایشگاه فناوریهای پیشرفته یادگیری وابسته به دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی این طرح را بهصورت رایگان برگزار میکند.
@Rabnews
آزمایشگاه فناوریهای پیشرفته یادگیری وابسته به دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی این طرح را بهصورت رایگان برگزار میکند.
@Rabnews
@DrNematallahFazeli-فرهنگ و فاجعه3
<unknown>
گفتار دکتر نعمتالله فاضلی را در وبینار «فرهنگ و فاجعه» میشنوید.
دکتر فاضلی در این گفتار با تفکیک یادگیری فعال از یادگیری منفعل، تأکید میکند که لازمۀ رسیدن به یادگیری فعال در نظام آموزشی، اولویتبخشی به انسان است.
از نگاه وی در موقعیت کرونایی اکنون شرط بنیادی یادگیری فعال، فهمیدن ادب یادگیری است نه آداب و مناسک آن؛ ادب یادگیری یعنی در حوزۀ آموزش و یادگیری، انسان در اولویت است.
آیا نظام آموزشی ما معطوف به انسان است؟
@Rabnews
دکتر فاضلی در این گفتار با تفکیک یادگیری فعال از یادگیری منفعل، تأکید میکند که لازمۀ رسیدن به یادگیری فعال در نظام آموزشی، اولویتبخشی به انسان است.
از نگاه وی در موقعیت کرونایی اکنون شرط بنیادی یادگیری فعال، فهمیدن ادب یادگیری است نه آداب و مناسک آن؛ ادب یادگیری یعنی در حوزۀ آموزش و یادگیری، انسان در اولویت است.
آیا نظام آموزشی ما معطوف به انسان است؟
@Rabnews
کتاب «روش تحقیق تطبیقی در علوم انسانی؛ با تأکید بر مطالعات علوم تربیتی و روانشناسی»، نوشتۀ دکتر عباس معدندار آرانی و دکتر لیدا کاکیا از سوی انتشارات سمت منتشر شد.
@Rabnews
@Rabnews
اگر میخواهید بیشتر با بچههایتان باشید، نگاه منفی به بازیهای رایانهای را کنار بگذارید
ترجمان، نوشتار کارا لین را با عنوان «بازیهای رایانهای اتلاف وقت نیست، کافی است از بچهها بپرسید» به فارسی برگرداند.
این نوشتار خانواده را به بازاندیشی در مواجهه با کودکان و نوجوانانی فرا میخواند که بازیهای رایانهای بخشی از زیستجهان او را شکل داده است؛
معمولاً مادرها وقتی میبینند بچهشان غرق خواندن یک رمان شده یا با دوستانش مشغول بازی است، خوشحال میشوند اما بهمحض اینکه بینند فرزندشان مشغول بازی رایانهای شده، احساس خطر میکنند. خیلیها فرض میگیرند که بازیهای رایانهای جز ضعیفشدن چشم، اتلاف وقت و اعصابخردی و بداخلاقی چیزی به بار نمیآورد. اما اگر این پیشفرضهای منفی را کنار بگذاریم، خواهیم دید که این بازیها برای بچههای امروزی فایدههای بسیاری دارد. از تعامل و دوستیابی بگیرید، تا آموختن کار گروهی و هنر حل مسئله.
b2n.ir/916706
@Rabnews
ترجمان، نوشتار کارا لین را با عنوان «بازیهای رایانهای اتلاف وقت نیست، کافی است از بچهها بپرسید» به فارسی برگرداند.
این نوشتار خانواده را به بازاندیشی در مواجهه با کودکان و نوجوانانی فرا میخواند که بازیهای رایانهای بخشی از زیستجهان او را شکل داده است؛
معمولاً مادرها وقتی میبینند بچهشان غرق خواندن یک رمان شده یا با دوستانش مشغول بازی است، خوشحال میشوند اما بهمحض اینکه بینند فرزندشان مشغول بازی رایانهای شده، احساس خطر میکنند. خیلیها فرض میگیرند که بازیهای رایانهای جز ضعیفشدن چشم، اتلاف وقت و اعصابخردی و بداخلاقی چیزی به بار نمیآورد. اما اگر این پیشفرضهای منفی را کنار بگذاریم، خواهیم دید که این بازیها برای بچههای امروزی فایدههای بسیاری دارد. از تعامل و دوستیابی بگیرید، تا آموختن کار گروهی و هنر حل مسئله.
b2n.ir/916706
@Rabnews
رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با رؤسا و مدیران آموزش و پرورش
▫️منطق ایجاد دستگاه عظیم آموزش و پرورش انسانسازی است
انسان طراز اسلامی که توقع هست آموزش و پرورش او را تربیت کند انسانی است مؤمن، خردمند، اندیشمند، دانشمند، مجاهد و اهل عمل.
▫️نگاه به آموزش و پرورش، نگاه به یک دستگاه مصرفی نباید باشد؛ نگاه به یک دستگاه زیربنائی باید باشد.
آموزش و پرورش بهمراتب، بهمراتب، مهمتر از دستگاههای سازندگی دیگری است که در کشور وجود دارد. اینجا جای سرمایهگذاری است؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج میکنید، دارید سرمایهگذاری میکنید، دارید زیربنا میسازید؛ این را بایستی همه توجّه کنند؛ هم مجلس توجّه کند، هم دولت توجّه کند، هم سازمان برنامه توجّه کند و هم خود آموزش و پرورش هم که توجّه به این معنا دارد.
▫️یک نکته در باب عدالت آموزشی بحث مدارس دولتی است که مراقب باشیم مدارس دولتی جوری نباشد که دانشآموزی که در مدارس دولتی تحصیل میکند، احساس کند امکان قبولیاش در کنکور کمتر است. بایستی سطح مدارس دولتی را، هم از لحاظ آموزش و هم از لحاظ پرورش، جوری بالا بیاوریم که خود آن دانشآموز احساس اعتماد کند، خانوادهی او هم که میخواهند این فرزند را بفرستند به مدرسۀ دولتی، احساس نکنند که دارند او را به یک جایی بیپناه میفرستند و رها میکنند.
اینکه باید دانشآموز ما در فلان نقطۀ دوردست با دانشآموز ما در فلان محلّۀ تهران از لحاظ نصیب آموزشی تفاوتی نداشته باشد، یک اصل است.
▫️معلّمین، افسران سپاه پیشرفت کشورند
معلّم توجّه کند و بداند که آیندۀ کشور متأثّر از همّت او و حکمت او است؛ بداند که کاری که او دارد الان سر کلاس انجام میدهد -مخاطبش هر که میخواهد باشد؛ از کودک خردسال تا یک جوان هفده هجده ساله- در واقع دارد آیندۀ کشور را میسازد؛ هر معلّمی بایست این را احساس بکند. این به او اعتماد به نفْس میدهد، به او امید میدهد و به او انگیزه میدهد که بتواند کار خودش را خوب انجام بدهد، شأن خودش را والا بداند.
▫️نیروهای بیکیفیّت وارد آموزش پرورش نشوند؛ چون موجب ضرر خواهد بود.
دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی یکی از آن بهترین مراکزی است که در کشور برای مسائل فرهنگ و مانند اینها به وجود آمده. باید این جور باشد که حتّی یک معلّم از غیر این مسیر وارد آموزش پرورش نشود.
▫️به سمپاد باید برسید. این پرورش استعدادهای درخشان و برجسته، یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم است. ما بایستی این استعدادها را به معنای واقعی کلمه شناسایی کنیم و پرورش بدهیم.
▫️ مهدکودکها رها هستند
مهدکودک فقط یک مرکز خدماتی نیست، بلکه به یک معنا مرکز آموزشی و پرورشی است. مهدکودکها را اداره کنید و برای آن برنامه داشته باشید.
مشروح بیانات رهبر انقلاب اسلامی را در https://b2n.ir/457169 بخوانید.
@Rabnews
▫️منطق ایجاد دستگاه عظیم آموزش و پرورش انسانسازی است
انسان طراز اسلامی که توقع هست آموزش و پرورش او را تربیت کند انسانی است مؤمن، خردمند، اندیشمند، دانشمند، مجاهد و اهل عمل.
▫️نگاه به آموزش و پرورش، نگاه به یک دستگاه مصرفی نباید باشد؛ نگاه به یک دستگاه زیربنائی باید باشد.
آموزش و پرورش بهمراتب، بهمراتب، مهمتر از دستگاههای سازندگی دیگری است که در کشور وجود دارد. اینجا جای سرمایهگذاری است؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج میکنید، دارید سرمایهگذاری میکنید، دارید زیربنا میسازید؛ این را بایستی همه توجّه کنند؛ هم مجلس توجّه کند، هم دولت توجّه کند، هم سازمان برنامه توجّه کند و هم خود آموزش و پرورش هم که توجّه به این معنا دارد.
▫️یک نکته در باب عدالت آموزشی بحث مدارس دولتی است که مراقب باشیم مدارس دولتی جوری نباشد که دانشآموزی که در مدارس دولتی تحصیل میکند، احساس کند امکان قبولیاش در کنکور کمتر است. بایستی سطح مدارس دولتی را، هم از لحاظ آموزش و هم از لحاظ پرورش، جوری بالا بیاوریم که خود آن دانشآموز احساس اعتماد کند، خانوادهی او هم که میخواهند این فرزند را بفرستند به مدرسۀ دولتی، احساس نکنند که دارند او را به یک جایی بیپناه میفرستند و رها میکنند.
اینکه باید دانشآموز ما در فلان نقطۀ دوردست با دانشآموز ما در فلان محلّۀ تهران از لحاظ نصیب آموزشی تفاوتی نداشته باشد، یک اصل است.
▫️معلّمین، افسران سپاه پیشرفت کشورند
معلّم توجّه کند و بداند که آیندۀ کشور متأثّر از همّت او و حکمت او است؛ بداند که کاری که او دارد الان سر کلاس انجام میدهد -مخاطبش هر که میخواهد باشد؛ از کودک خردسال تا یک جوان هفده هجده ساله- در واقع دارد آیندۀ کشور را میسازد؛ هر معلّمی بایست این را احساس بکند. این به او اعتماد به نفْس میدهد، به او امید میدهد و به او انگیزه میدهد که بتواند کار خودش را خوب انجام بدهد، شأن خودش را والا بداند.
▫️نیروهای بیکیفیّت وارد آموزش پرورش نشوند؛ چون موجب ضرر خواهد بود.
دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی یکی از آن بهترین مراکزی است که در کشور برای مسائل فرهنگ و مانند اینها به وجود آمده. باید این جور باشد که حتّی یک معلّم از غیر این مسیر وارد آموزش پرورش نشود.
▫️به سمپاد باید برسید. این پرورش استعدادهای درخشان و برجسته، یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم است. ما بایستی این استعدادها را به معنای واقعی کلمه شناسایی کنیم و پرورش بدهیم.
▫️ مهدکودکها رها هستند
مهدکودک فقط یک مرکز خدماتی نیست، بلکه به یک معنا مرکز آموزشی و پرورشی است. مهدکودکها را اداره کنید و برای آن برنامه داشته باشید.
مشروح بیانات رهبر انقلاب اسلامی را در https://b2n.ir/457169 بخوانید.
@Rabnews
دکتر نسرین محمدحسنی، عضو هئیتعلمی گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه خوارزمی،۱۵شهریور۱۳۹۹، درباره استفاده از فناوری ردیاب چشمی در مطالعات یادگیری سخنرانی میکند.
@Rabnews
@Rabnews
4_5945204807567411484.pdf
215.7 KB
بیانیه پایانی سیوچهارمین نشست روسای آموزشوپرورش کشور را میخوانید.
متعهد میشویم شرایطی فراهم کنیم تا کلیه دانشآموزان در تمام نقاط کشور و با هر ملیت و قومیتی، به فرصتهای برابر آموزش و یادگیریِ برخوردار از کیفیت، دسترسی داشته باشند.
ضمن تاکید بر ضرورت انسداد مبادی ورودی بیسوادی و جذب تمام کودکان لازم التعلیم، بر همراهی و پشتیبانی همهجانبه در اجرای برنامه ریشهکنی بیسوادی تأکید میکنیم.
در راستای اجراییسازی هر چه بهتر سند تحول بنیادین، بستههای اجرایی تحولآفرین وزارت آموزش و پرورش را در سال جدید تحصیلی اجرایی خواهیم کرد.
@Rabnews
متعهد میشویم شرایطی فراهم کنیم تا کلیه دانشآموزان در تمام نقاط کشور و با هر ملیت و قومیتی، به فرصتهای برابر آموزش و یادگیریِ برخوردار از کیفیت، دسترسی داشته باشند.
ضمن تاکید بر ضرورت انسداد مبادی ورودی بیسوادی و جذب تمام کودکان لازم التعلیم، بر همراهی و پشتیبانی همهجانبه در اجرای برنامه ریشهکنی بیسوادی تأکید میکنیم.
در راستای اجراییسازی هر چه بهتر سند تحول بنیادین، بستههای اجرایی تحولآفرین وزارت آموزش و پرورش را در سال جدید تحصیلی اجرایی خواهیم کرد.
@Rabnews
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات:
امروز در همکاری وزارت آموزشوپرورش، کار اتصال پرسرعت و رایگان همۀ مدارس کشور به شبکه ملی اطلاعات به پایان رسید تا دسترسی همگانی به آموزش مجازی محقق شود.
@Rabnews
امروز در همکاری وزارت آموزشوپرورش، کار اتصال پرسرعت و رایگان همۀ مدارس کشور به شبکه ملی اطلاعات به پایان رسید تا دسترسی همگانی به آموزش مجازی محقق شود.
@Rabnews
4_5929344090343736984.pdf
1.3 MB
دستورالعمل مراقبت و کنترل بیماری کرونا در مدارس؛ بازگشایی مدارس در شرایط فاصلهگذاری اجتماعی از سوی معاونت بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزشوپرورش منتشر شد.
@Rabnews
@Rabnews
دکتر رضا پورحسین: تبلیغ دانشگاه پیامنور بین تبلیغات بیمه و پنجره دوجداره در رادیو تعجبآور و بیانگر افت آموزش عالی است. اگر تعداد صندلیها بسیار بیشتر از داوطلبان است، فکری دیگری بکنید؛ مثل کاهش تعداد واحدهای دانشگاهی.
@Rabnews
@Rabnews
مهرزاد حمیدی، معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزشوپرورش:
سال تحصیلی برای کلیه دورهها و پایهها، اعم از دولتی و غیردولتی، از ۱۵ شهریورماه بهصورت حضوری آغاز و کلیه مدارس باز و کلاسها دائر خواهند بود.
@Rabnews
سال تحصیلی برای کلیه دورهها و پایهها، اعم از دولتی و غیردولتی، از ۱۵ شهریورماه بهصورت حضوری آغاز و کلیه مدارس باز و کلاسها دائر خواهند بود.
@Rabnews