کانون قرآن و عترت
467 subscribers
3.11K photos
559 videos
26 files
275 links
▫️◽️◻️



🟡کانون دانشجویی🧑‍🎓، فرهنگی📚 و مذهبی📿
«قرآن و عترت» دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه

🌐 آدرس صفحه کانون در اینستاگرام:
🔺 https://instagram.com/quet_kums?utm_medium=co

📩 آیدی ادمین کانال جهت ارتباط و انتقادات و پیشنهادات:
🔺 @Hnazar20
Download Telegram
🍃|بِـسمِ اللّٰهِ ألـرَّحمٰنِ ألرَّحـیمْ|🍃
🌱آغاز هر روز با #قرآن کریم
💠#صفحه ۳۱
@Quet_kums
و... اما حسین(ع)، نزدیک‌ترین، محبوب‌ترین و دوست داشتنی‌ترین هدیه را برای معاشقه با خدا برگزیده بود.🍃

▪️شاید اندیشیده بود که خوبتر‌هایش را اول فدای معشوق کند و شاید این کلام علی اکبر(ع) دلش را آتش زده بود که: «یا ابة لا ابقانی الله بعدک طرفه عین.» «پدر جان! خدا پس از تو مرا به قدر چشم به هم زدنی زنده نگذارد. پدر جان! دنیای من آنی پس از تو دوام نیاورد. چشمهای من، جهان را پس از تو نبیند.»🌙

چه خوب شد که نبودی لیلا!🥀

▪️کدام جان می‌توانست در مقابل این مناسبات عاشقانه دوام بیاورد؟ تو می‌خواستی کربلا باشی که چه کنی؟ که برای علی اکبر(ع) مادری کنی؟ که زبان بگیری؟ گریبان چاک دهی؟ که سینه بکوبی؟ که صورت بخراشی؟ که وقت رفتن از مهر مادری سرشارش کنی؟ که قدم‌هایش را به اشک چشم بشویی؟💔
 
▪️یادت هست لیلا! یکی از این شب‌ها را که گفتم: «به گمانم امام، دل از علی اکبر(ع) نکنده بود.» به دیگران می‌گفت دل بکنید و ر‌هایش کنید اما هنوز خودش دل نکنده بود! اگر علی اکبر(ع) این همه وقت تا مرز شهادت رفت و بازگشت، اگر از علی اکبر(ع) به قاعده دو انسان خون رفت و همچنان ایستاده ماند، همه از سر همین پیوندی بود که هنوز از دو سمت نگسسته بود. پدر نه، امام زمان دل به کسی بسته باشد و او بتواند از حیطه زمین بگریزد؟! نمی‌شود. و این بود که نمی‌شد. و... حالا این دو می‌خواستند از هم دل بکنند.🍂
 
▪️امام برای التیام خاطر علی اکبر(ع)، جمله‌ای گفت. جمله‌ای که علی اکبر(ع) را به این دل کندن ترغیب کند یا لااقل به او در این دل کندن تحمل ببخشد: «به زودی من نیز به شما می‌پیوندم.» آبی بر آتش! انگار هر دو قدری آرام گرفتند.🌱

▪️عاشورا روز حسین است، عاشورا تنها یک روز نیست بلکه تمامی تاریخ است. همان طور که کربلا تنها یک قطعه خاک نیست. کربلا جغرافیای نامحدود این تاریخ گسترده است. حال سوال این است که وارث عاشورا کیست⁉️
 
▪️چه کسی برای چه کسی از عاشورا باقی مانده است؟
وارث قرابت میخواهد، قرابت بدون حائل...🕯🕊

📚پدر ، عشق ، پسر

#محرم
@Quet_kums
با رفتنت ای اکبرم نور حرم رفت
کربلایی‌سیدرضا نریمانی
🏴🏴🏴
▪️ با رفتنت ای اکبرم نور حرم رفت...🥀
◾️ روز هشتم #محرم
@Quet_kums
Forwarded from کرمانشاه مفدا (Soltani)
📣📣 کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه برگزار می‌کند:

🎞دوره آموزش تدوین کلیپ با اپلیکیشن "کاین‌مستر "

🎁همراه با برگزاری مسابقه و اهدای جوایز به ۵ نفر برتر

📆 مهلت ثبت‌نام: پنجشنبه ۲۸ مرداد
📆 زمان شروع دوره: شنبه ۳۰ مرداد

🔅شرکت برای عموم آزاد است!
🔅دوره برای اعضای کانون قرآن و عترت رایگان می‌باشد.
🔅همراه با تخفیف ویژه برای دانشجویان دانشگاه علوم‌پزشکی کرمانشاه

▫️برای ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر به آی‌دی زیر پیام دهید👇👇

@Quet_kums_admin

@Quet_kums

☑️@kermanshah_mefda
#صحیفه_سجادیه

📚دعای اول صحيفه سجاديه

✔️فراز چهارم:
🟢ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِی الْحَیاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً، یتَخَطَّی إِلَیهِ بِأَیامِ عُمُرِهِ، وَ یرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَقْصَی أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَی مَا نَدَبَهُ إِلَیهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ.

✔️ترجمه:
🟡خداي متعال براي انسان عمر معيني قرار داده كه اين مسير عمر را به قدم‌هاي شب و روز خود طي مي‌كند و با گذراندن سال‌ها در روزگار خود، آن را تمام مي‌نمايد تا به آخرين مرحله برسد و حساب زندگي را به تمام لحظات آن طي كند، سپس خداي تعالي او را به طرف ثواب بسيار يا عقاب بسيار مي‌خواند.

📌شرح:
🔵عالمي كه در آن زندگي مي‌كنيم، عالمي است كه بر اساس تقدير و اندازه گيري خاصي تنظيم شده و هرگز تجاوز از نظام هندسي آن ميسر نيست. آنچه مقدر گشته و اندازه گيري شده، همان سنت غير قابل تغيير الهي است و اين حاكميت تقدير در خرد و كلان عالم برقرار مي‌باشد.
🔸تمامي تجزيه و تحليل‌هايي كه علم شيمي مي شناسد و تمام ميزان‌هايي كه در علم رياضيات خوانده‌ايم و تمامي فعل و انفعال‌ها، كنش و واكنش‌ها، جنبش و جوشش‌ها و... از تقديرهاي الهي است.
🔸هيچ چيز از تقدير الهي خارج نيست و هر چه هست تماما سنت غير قابل تخلف الهي است. روابط و ضوابط بين اشيا چنان است كه نتوان كمترين تخلفي نسبت به حاكميت آن‌ها در ذهن خود تصور نمود؛ به قول مولانا:
▫️غير تسليم و رضا كو چاره اي؟
▫️در كف شير نر خونخواره اي

#عترت
@Quet_kums
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴🏴🏴
▪️ در عقل نمی گنجد این نکته که در عالم
لب تشنه کسی ماند با منصب سقایی 🥀

◾️ شب نهم #محرم
🚩شـــب تـاسـوعــا
@Quet_kums
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 یازده #روایت_عاشورایی از حاج حسین یکتا - شب نهم

ماه‌نشان🕊🖤

🔅 مادرم دهه‌ی اول محرم صبح‌ها روضه داشت، مرتضی را باردار بودم، آن روز هر چه کردم مصطفی را راضی کنم تا با من راهی شود زیر بار نرفت. پایش را در یک کفش کرده بود و می‌خواست برود با محمد حسین.

🔅 به عادت همیشه برایشان آیت‌الکرسی خواندم و رفتم، داخل مجلس بودیم که در خانه باز شد و خانمی با وحشت آمد پیش مادرم و هراسان گفت: «بی‌بی موتوری مصطفی رو کشت»! زن‌ها وسط روضه دویدند. اما من حتی نمی‌توانستم از روی زمین بلند شوم. فقط در دلم گفتم: عمو عباس! مصطفی نذر خودت. سالم بمونه و بشه سرباز خودت!

🔅 وقتی مصطفی رو آوردن سالم بود، فقط کمی پهلویش خراشیده و سرش شکسته بود، بعدا متوجه شدم که موتوری پرتش کرده آن طرف خیابان، اما به لطف خدا و حضرت عباس سالم مانده است! از آن روز، هر سال تاسوعا در روضه‌ مادرم شیر می‌دادم، امسال هم وقتی برگشتم پول شیر را دادم.

🔅 از دوستانش شنیدم شب عاشورا گفته بوده: فردا پیش عباسم! و همان‌طور هم شد و تاسوعا رفت پیش عباس!

#شهید_مصطفی_صدرزاده

@Quet_kums
🍃|بِـسمِ اللّٰهِ ألـرَّحمٰنِ ألرَّحـیمْ|🍃
🌱آغاز هر روز با #قرآن کریم
💠#صفحه ۳۲
@Quet_kums
🌙🥀
دستش که به آب خـورد
یـاد وصیـت پدرش افتاد
«کنارش بمان! مظلوم‌تر از او نیست.»
چنان سراسیمه بازگشت
که دست‌هایش را جا گذاشت...


▪️روز نهم #محرم
🚩تـاســـوعــای حســینی
@Quet_kums
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴🏴🏴

✔️ چرا امام حسین اهل بیت خود را هم به کربلا آورد؟
🚩 روايت رهبر معظم انقلاب از قیام #امام_حسین علیه‌السلام

#محرم
#بیانات_رهبری
@Quet_kums
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
کربلایی‌جواد مقدم
🏴🏴🏴
▪️ ای اهل حرم،
میر و علــــمدار نیامد...🥀

◾️ روز نهم #محرم
🚩تـاسـ‍ــوعــای حسینی
@Quet_kums
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴🏴🏴
مِثْلِ عبّٰاسْ كَسْي هَسْت دِلٰاوَرْ بٰاشَدْ؟!
بٰاْ هَمِهْ تِشْنِگي اَشْ يٰادِ بَرٰادَرْ بٰاشَد...

🚩🥀ای ساقی لب تشنگان...

▪️روز نهم #محرم
@Quet_kums
◼️ مسابقه کتابخوانی معرفت حسینی

📚منبع:
◾️مسابقه اول: قسمتی از کتاب حماسه حسینی جلد۱+ صوت سخنرانی
◾️مسابقه دوم: قسمتی از کتاب حماسه حسینی جلد۲+صوت سخنرانی (این منبع بعد از مسابقه اول منتشر خواهد شد)

تاریخ برگزاری آزمون:
مسابقه اول ۲۰محرم
مسابقه دوم ۱۰صفر
جزییات آن متعاقباً اعلام خواهد شد.

◾️جوایز
▪️مسابقه اول
نفر اول ۳۰۰ هزار تومان
نفر دوم ۲۰۰ هزار تومان
نفر سوم ۱۰۰ هزار تومان

▪️مسابقه دوم
نفر اول ۳۰۰ هزار تومان
نفر دوم ۲۰۰ هزار تومان
نفر سوم ۱۰۰ هزار تومان

▪️همچنین به قید قرعه به ۲۰ و ۴۰ نفر از بین تمامی شرکت کنندگان که حداقل به ۷۰ و ۵۰ درصد سوالات پاسخ صحیح بدهند كارت هديه ۲۰هزار توماني و کتاب الکترونیکی اهدا خواهد شد.

▪️در صورتی که تعدادی از برگزیدگان نمره یکسانی کسب کنند جایزه مربوط بین آنان تقسیم خواهد شد.

☑️در صورت داشتن هرگونه سوال یا ابهامی به شناسه @heyat_pasokhgo پیام دهید.

#شرکت‌_برای‌_عموم‌_آزاد‌_است
#زیر‌علمت‌امن‌ترین‌جای‌جهان‌است
#نسل_حسینی

🔰مسابقه عکاسی👈 کاروان عاشقی

☑️برای کسب اطلاعات بیشتر و دسترسی به #منبع_مسابقه به کانال هیئت دانشجویی باقرالعلوم (ع) مراجعه فرمایید.
🔗@HEYAT_DB
🖌#روایت‌هایی_از_معصومین علیهم‌السلام

📚کرامت و بزرگواری #امام_حسين(ع)

📖 روزي #امام_حسين(ع) از جایی عبور ميكرد ديد جواني به سگي غذا مي‌دهد، به او فرمود:«به چه انگيزه اين گونه به سگ مهرباني مي‌کني؟»🌱
او عرض كرد: من غمگين هستم، مي‌خواهم با خشنود كردن اين حيوان غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد، اندوه من از اين رو است كه من غلام يك نفر يهودي هستم و مي‌خواهم از او جدا شوم.💔
#امام‌_حسين‌(ع) با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند، #امام_حسين(ع) دويست دينار به يهودي داد، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به در خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به غلام بخشيدم و آن پول مال خودتان باشد.🌴
امام همان‌دم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و پول را به او بخشيد وقتي كه همسر يهودي، اين بزرگواري را از #امام_حسين(ع) ديد، گفت:«من مسلمان شدم و مهريه‌ام را به شوهرم بخشيدم.» و به دنبال او شوهرش گفت:«من نيز مسلمان شدم و اين خانه ام را به همسرم بخشيدم.»☀️

📌منبع: کتاب مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۷۵(به طور تلخیص)

#عترت
@Quet_kums
کانون قرآن و عترت
AudioLab – هفت شهر عشق، بخش دوم
▪️◾️◼️
📕هفت شهر عشق

▪️به عشـق حسیــ🖤ـن #بخوانیم

#برش_کتاب
▫️بخش سوم

🗒🖊کاروان در بیابان‌های خشک و بی‌آب به پیش می‌رود. اینجا نه درختی هست نه آبی.
اکنون به سرزمین بیضه رسیدیم. کاروان در محاصره هزار جنگجو است و این‌هم از رسم مهمان نوازی مردم کوفه...
امام که هدفش هدایت مردمان است، این چنین فرمود:«ای مردم، پیامبر خدا فرمود: اگر امیری حرام خدا را حلال کند و پیمان خدا را بشکند و مردم سکوت کنند، خداوند آنها را به آتش دوزخ مبتلا میکند و امروز یزید از راه بندگی خدا خارج شده است. مگر شما مرا دعوت نکردید و نامه برایم ننوشتید تا به شهر شما بیایم؟ مگر شما قول نداده بودید که در مقابل دشمن مرا تنها نگذارید؟ اکنون چه شده که خود، دشمن من شده‌اید؟ من حسین، پسر پیامبر شما هستم.»
سکوتی سنگین بر دشت حکم فرماست...
امام ادامه میدهد:«اگر شما پیمان خود را با من می‌شکنید، کار تازه‌ای نکرده‌اید، چرا که پیمان خود را با پدر و برادرم نیز شکسته اید‌.»
و بازم هم سکوت...

🔺برای دنبال کردن برش‌های کتاب از هشتگ‌ها استفاده کنید.

🖋نویسنده: مهدی خدامیان آرانی
📖ناشر: وثوق
🖇تعداد صفحات: ۲۹۵
📚#کتابخانه
▪️◾️◼️
#محرم
@Quet_kums