دلیل اینکه شبا تا دیر موقع بیدار میمونم اینه که هنوز باورش برام سخته که کلروز به تباهی گذشت و پوچ بود، انگار که تا لحظه آخر امید دارم یه اتفاق خوب بیفته بعد بخوابم...!
بزرگترین باگ من اینه که وسط دعوا یا وقتی دارم یه چیزی رو توضیح میدم لبخند میزنم یا خندهم میگیره. بعد طرف فکر میکنه دارم دروغ میگم یا جدیش نگرفتم. انسانی؟ چه مرگته اخه؟
یادتون نره، کسی که دلخوری و گلایهاش رو مطرح میکنه با شما نمیجنگه، برای شما میجنگه و روزی که بیخیال حرف زدن بشه، اون روز مصادف میشه با روشن شدن روز شمار جداییتون.