پیشنهاد‌های فوری مهم
1.98K subscribers
619 photos
207 videos
5 files
646 links
کانال کاملا غیررسمی برای پیشنهادهای شما

شما پیشنهاد می‌دهید و ما منتشر می‌کنیم.

ماموریت: به شما پیشنهادی بدهیم که نتوانید آن را رد کنید...[ اسمایلی مارلون براندو ]

هدف: اوقات خود را هدفمند به بطالت بزنید.

ارتباط با ما و تبلیغات:
@Shariftoday_admin
Download Telegram
«کامپیوترها هم به موزه رفته‌اند»

#پیشنهاد #موزه #تکنولوژی #تاریخ

👤 عرفان:

فردا، جمعه، ۲۸ اردیبهشت روز جهانی موزه‌هاست و بازدید از بیشتر موزه‌ها رایگان. موزه تازه‌تأسیس کامپیوتر هم فردا از ساعت ۱۵ تا ۲۰ درهایش به رایگان به روز بازدیدکننده‌ها باز است و اگر برای جمعه‌عصرتان برنامه خاصی نچیده‌اید، می‌توانید سری به شرق تهران بزنید و هم وسایل و ابزارهای الکترونیکی و محاسباتی و کامپیوتری قدیمی این موزه را ببینید تا با تاریخ رشد و توسعه تکنولوژی‌های رایانه‌ای در ایران و جهان بیشتر آشنا شوید و هم به کمک افزارهای تعاملی ساخته‌شده در موزه و محتواهای مختلف تعبیه‌شده در آن، درک و دانش‌تان از مفاهیم پایه‌ای علوم کامپیوتر را افزایش دهید.

@Pishnahadable
پیشنهاد‌های فوری مهم
«کامپیوترها هم به موزه رفته‌اند» #پیشنهاد #موزه #تکنولوژی #تاریخ 👤 عرفان: فردا، جمعه، ۲۸ اردیبهشت روز جهانی موزه‌هاست و بازدید از بیشتر موزه‌ها رایگان. موزه تازه‌تأسیس کامپیوتر هم فردا از ساعت ۱۵ تا ۲۰ درهایش به رایگان به روز بازدیدکننده‌ها باز…
«کامپیوترها هم به موزه رفته‌اند»

#پیشنهاد #موزه #تکنولوژی #تاریخ

👤 عرفان:

عادت کرده‌ایم که موزه‌ها در ذهن‌مان مترادف باشند با کسالت و بی‌روحی و کرختی به‌جامانده از گذر سال‌های سالی که بر اشیاء داخل‌شان گذشته، در کنار متن‌های سرد و خشکی که کنارشان چپانده شده‌اند و اطلاعاتی را به خورد مخاطب‌شان می‌دهند که بعید است وقتی به انتهای جمله رسید، چیزی از ابتدایش را به یادگار برداشته باشد، اما «موزه کامپیوتر ایران» حسابش از این تعریف‌های مرسوم و عادی، جداست؛ موزه‌ای که تاریخ کامپیوتر و تکنولوژی‌های مرتبط با آن را در ایران و جهان مرور می‌کند و به شیوه‌ای تعاملی سعی دارد بازدیدکننده‌هایش را با برخی مفاهیم پایه در علوم و مهندسی کامپیوتر نیز آشنا کند.

🔸 موزه کامپیوتر ایران به همت ناصرعلی سعادت راه‌اندازی شده؛ بنیان‌گذار شرکت ندارایانه که در دهه هفتاد برای نخستین بار اینترنت را به صورت عمومی و تجاری در ایران عرضه کرد. سعادت از زمان نوجوانی و جوانی و دانشجویی به دستگاه‌های مختلف الکترونیکی و کامپیوتری علاقه داشته و دستگاه‌های بسیار از دوره خود و قبل از خودش را گردآوری کرده؛ از نخستین ماشین‌حساب‌های علمی و برنامه‌پذیر که کارت‌های برنامه‌های ریاضی و مهندسی‌شان در دفترچه‌ای کنارشان ارائه می‌شد تا داخل ماشین‌حساب قرار گرفته و برنامه مورد نظر را اجرا کند، تا نخستین رایانه‌های شخصی APPLE، کنسول‌های بازی قدیمی، اولین تلفن‌های همراهی که وارد ایران شده و حتی کامپیوترهای HP که با کارت پانچ کار می‌کرده‌اند و وصف‌شان را احتمالا از قدیمی‌ترهاشنیده‌اید.

🔸 سعادت چند سال پیش تصمیم می‌گیرد این گنجینه متنوع و ارزشمند از ابزارها و دستگاه‌های مختلف کامپیوتری و الکترونیکی را در جایی به نمایش بگذارد تا بقیه هم با دیدن آن‌ها، آشنایی مختصری با روند پیشرفت فناوری ارتباطات و محاسبات در پنجاه شصت سال اخیر به دست آورند؛ ایده‌ای که با همراهی حسام آرمندهی، بنیان‌گذار کافه‌بازار و دیوار و … به ثمر می‌نشنیند و موزه کامپیوتر ایران از دل این همراهی متولد می‌شود.

🔸 در موزه کامپیوتر هم وسایل و ابزارهای الکترونیکی و محاسباتی و کامپیوتری قدیمی را می‌توانید از نزدیک ببینید و با سازوکارشان آشنا شوید و هم با افزارهای تعاملی خودتان کار کنید و به درک بیشتری از علوم کامپیوتر دست یابید.

🔸 تاریخ کامپیوتر در ایران، محاسبات، رایانش، سیستم عامل، نرم‌افزار، سخت‌افزار، ارتباطات و امنیت و سرگرمی و چندرسانه‌ای هشت موضوع اصلی است که موزه کامپیوتر به آنها می‌پردازد و برای هر موضوع، علاوه بر دستگاه‌ها و ابزارهای قدیمی و گنجینه‌ای و افزارهای تعاملی و آموزشی، محتواهای متنی و تصویری و تعاملی هم تدارک دیده تا به دانش عمومی بازدیدکننده‌ها در رابطه با کامپیوترها و تاریخ تحول آن‌ها اضافه شود.

🔸 موزه کامپیوتر، فردا، ۲۸ اردیبهشت، به مناسب روز جهانی موزه‌ها، بازدیدش را رایگان کرده و از ساعت ۱۵ تا ۲۰ می‌توانید سراغش بروید؛ خیابان استاد حسن بنا (مجیدیه) شمالی، روبه‌روی مرکز مخابرات تندگویان، پلاک ۶۰۳، ساختمان ندارایانه، طبقه همکف.

🔸 در وبسایت موزه هم اطلاعات و محتواهای جالبی درباره تاریخ کامپیوتر گردآوری شده و برای آگاهی از برنامه‌های موزه نیز می‌توانید اینستاگرام آن را دنبال کنید.

@Pishnahadable
«در دنیای ژورنالیسم»

#پیشنهاد #پادکست #فیلم

👤 جواد:

مهدی عباسی را اگر بشناسید، احتمال زیاد با پادکست «میم» است؛ پادکستی که در آن، عباسی سراغ مقاله‌ها بحث‌برانگیز و مهم و جالب و قابل توجه نشریات معتبر خارجی می‌رود که آن‌قدر فرم و محتوا و متن و فرامتن روایت‌شان درجه‌یک بوده که جایزه‌های بزرگی مثل پولیترز را برای نویسنده و نشریه به همراه داشته‌اند. عباسی در «میم» از این مقاله‌ها می‌گوید و به فارسی روایت‌شان می‌کند.

🔸 عباسی اخیرا در مجموعه صدای شرق (وابسته به روزنامه شرق)، ساخت و انتشار پادکست دیگری را شروع کرده که با الهام از نام اولین روزنامه و نشریه منتشرشده در ایران، «کاغذ اخبار» نام گرفته و در فصل اولش، در ده قسمت می‌خواهد از ده نشریه و روزنامه معروف و مهم جهان بگوید.

🔸 در «کاغذ اخبار» داستان و تاریخچه مختصر نشریات مرور می‌شود، از نقطه صفرشان و هدف و انگیزه شروع‌به‌کارشان حرف به میان می‌آید، چرایی و چگونگی پیشتازی و اهمیت و اعتبارشان مورد بحث قرار می‌گیرد، جایگاه‌شان در دنیای ژورنالیسم نشان داده می‌شود، از نوشته‌ها و مقاله‌های تأثیرگذار و مهم‌شان در طول تاریخ گفته می‌شود، نویسندگان و روزنامه‌نگاران مهمی که در این نشریات قلم زده‌اند، معرفی می‌شوند، هویت و فرم و ساختار محتوایی آنها تشریح می‌شود و در کل هرچیز جالب و مهمی که بشود در حدود یک ساعت درباره یک نشریه گفت، کنار هم آورده می‌شود. انصافا داستان‌گویی و روایت‌پردازی عباسی هم گیرا و جذاب است و مخاطب را همراه خودش می‌کشد، مخصوصا اگر این مخاطب علقه‌ای به ژورنالیسم هم در جیبش داشته باشد.

🔸 تاکنون این نشریات روی میز «کاغذ اخبار» قرار گرفته‌اند:

📰 Newyorker
📰 Spiegel
📰 Time
📰 Washington Post
📰 Guardian

🔸 عباسی لابه‌لای بحثش درباره نشریات، گاهی فیلم‌های سینمایی دیدنی‌ای را هم معرفی می‌کند که خط و ربطی به داستان و تاریخ این نشریات دارند:

📺 فیلم سینمایی The French Dispatch، ساخته وس اندرسون که الهام‌گرفته از زندگی واقعی کارکنان نشریه نیویورکر است.

📺 فیلم سینمایی The Post، ساخته استیون اسپیلبرگ (و البته بازی تام هنکس) که روایتی‌ست از افشای اسناد پنتاگون درباره جنگ ویتنام از سوی روزنامه‌های نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست و دعوای حقوقی بین دولت آمریکا و این روزنامه‌ها.

📺 فیلم سینمایی All The President’s Men، ساخته آلن جی پاکولا که به رسوایی واترگیت و تقلب انتخاباتی نیکوسن می‌پردازد که روزنامه واشنگتن‌پست افشایش کرد و در نهایت به استعفای نیکسون منجر شد.

🔸 اگر باز هم بدتان نمی‌آید فیلم‌هایی از این دست ببینید، یک فیلم و یک سریال دیگر هم شاید بتواند جایی در Watch Listتان پیدا کند:

📺 فیلم سینمایی Spotlight که به ماجرای گروه روزنامه‌نگاران Spotlight در روزنامه بوستون گلوب و افشاگری آنها از کودک‌آزاری کلیسا در ماساچوست آمریکا می‌پردازد.

📺 سریال The Newsroom از شبکه HBO که پشت صحنه یک شبکه خبری کابلی تخیلی را به تصویر می‌کشد.

🎧 این پادکست را در Castbox و اپ‌های پادگیر دیگر می‌توانید بشنوید.

@Pishnahadable
«درگیر گذشته»

#پیشنهاد   #تئاتر

👤 کیان:

... اما اکنون نشان حتی خودش را در آینه هم نمی‌بیند.

این بخشی از توضیحاتی است که در خلاصه نمایش «پس از» آمده است. «پس از» روایت درگیری «نشان»، یک مرد سی‌ساله، با خود است که گذشته‌ای تلخ را پشت سر نهاده و حالا این گذشته وقت و بی‌وقت به سراغش می‌آید. «نشان» که در کودکی با پدری آزارگر زندگی کرده، در طول نمایش بارها و بارها سعی می‌کند تا خودش را از دست خاطره پدر رها کند، اما هربار به‌گونه‌ای شکست می‌خورد. دست آخر تنها چیزی که ممکن است او را نجات دهد، همانی‌ست که نشان را از دوران کودکی‌ عبور داده؛ یعنی موسیقی.

🔸 نمایش «پس از» به‌خوبی توانسته بخش‌هایی از زندگی درونی و بیرونی یک فرد مبتلا به اختلال انفصال از خود را روایت کند. ساخت غیرخطی نمایش‌نامه و به تصویر کشیدن متناسب صحنه‌ها موجب شده تا مخاطب بارها و بارها در جریان تئاتر غافل‌گیر شود و سر آخر هم با یک پایان‌بندی درست، به‌جا و البته خیره‌کننده رو‌به‌رو باشد.

🔸 طراحی صحنه خلوت ولی خلاقانه «پس از» به مخاطب این امکان را می‌دهد تا خیال خود را در هر صحنه همراه نمایش کند. از طرف دیگر، بازی هرکدام از بازیگران به‌خوبی ویژ‌گی‌های هرشخصیت و تحولات درونی‌اش را منعکس می‌کند. استفاده صحیح از موسیقی و نورپردازی و سایر جلوه‌هایی از این دست نیز بر چشم‌نوازی نمایش افزوده است.

🔸 «پس از» که از اواخر فروردین تا ابتدای خرداد در سالن قشقایی تئاتر شهر اجرا شد، در حدود یک ماه آینده، یعنی تا ۲۵ خردادماه مهمان تئاتر هامون خواهد بود. این نمایش که با یک تیم جوان و کم‌تعداد توانست روی صحنه قشقایی نظرها را به خود جلب کند، برای کسانی که تاکنون آن را ندیده‌اند، حتما ارزش دیدن خواهد داشت.

@Pishnahadable
«جنگ در کارخانه آرگو»

#پیشنهاد #موزه #عکس #هنر

👤 امین:

آلفرد یعقوب‌زاده، قاب‌بند و پشت صحنه برخی از معروف‌ترین و نمادین‌ترین عکس‌های جنگ ایران و عراق به حساب می‌آید؛ زاده ۱۳۳۷ در تهران از پدری ارمنی و مادری آشوری که با وقوع انقلاب سال ۵۷، تحصیلش در رشته طراحی داخلی نیمه‌تمام می‌ماند و همه حواسش پرت خیابان‌های پرآشوب و شلوغ تهران و عکاسی از آنها می‌شود. در همان زمان‌ها با خبرگزاری AP و آژانس عکس گاما همکاری‌اش را شروع می‌کند. در ۴۴۴ روز اشغال سفارت آمریکا در تهران مقابل سفارت مستقر می‌شود. با شروع جنگ خودش را به خرمشهر می‌رساند. بعدترش مصطفی چمران را می‌بیند و از او می‌خواهد در کنار همراهان چمران در خط مقدم باشد و قاب‌هایی از جنگ را، آن‌طور که واقعا هست، ثبت کند، برای تاریخ یک ملت و یک جهان. او بعدا هم دو سالی را در لبنان صرف وقایع‌نگاری درگیری‌های داخلی این کشور می‌کند و به جنگ‌های دیگری هم سرک می‌کشد و هم بارها زخمی و هم دوبار در مناطق جنگی گروگان گرفته می‌شود.

🔸 یعقوب‌زاده که اکنون ساکن پاریس است، اخیرا مجموعه عکسی در قالب یک کتاب منتشر کرده با عنوان «جنگ ایران و عراق: یک مرثیه». عکس‌های این مجموعه از ۲۸ اردیبهشت تا ۲۹ تیر در کارخانه آرگو به نمایش درآمده‌اند و دیدن‌شان، تجربه متفاوتی از تصاویر و قاب‌های جنگ هشت‌ساله ایران و عراق را برایتان کنار گذاشته است. مقدمه خود یعقوب‌زاده بر این کتاب را از اینجا می‌توانید بخوانید.

🔸 سوای عکس‌های یعقوب‌زاده، خود فضای کارخانه آرگو هم قطعا دیدنی‌ست و البته داستان بسیار جالبی هم دارد. این کارخانه که در خیابان فردوسی، خیابان تقوی، خیابان بهداشت واقع شده، در سال ۱۳۰۹ به عنوان شرکت تولید نوشیدنی آبجو الکلی راه افتاده، اما در سال‌های بعد که در اثر افزایش جمعیت تهران، همسایگان آرگو زیاد شده‌اند، شکایت‌های مردمی از بوی نامطبوع تخمیر و تولید الکل، باعث شد قانونی به تصویب برسد که چنین کارخانه‌هایی به فضای بیرون شهر منتقل شوند. در نتیجه کارخانه آرگو به مهرآباد جنوبی رفت و این فضا به عنوان فروشگاه مورد استفاده قرار گرفت.

🔸 در سال ۱۳۹۵ بنیاد پژمان تصمیم به خریداری و بازسازی فضای متروکه کارخانه آرگو گرفت؛ پروژه‌ای که در سال ۱۳۹۹ به سرانجام رسید و حالا کارخانه آرگو، در مرکز شهر، فضایی برای برپایی مجموعه‌ها و نمایشگاه‌های هنری فراهم کرده، آن هم با سبک خاص بازسازی که هم اصالت بنا و تاریخ آن را حفظ کرده و هم فضای مناسبی برای کاربرد امروز فضا تدارک دیده است. بازسازی کارخانه آرگو چند جایزه معتبر معماری را هم توانسته به نام خود بزند، از جمله جایزه معماری آقاخان.

@Pishnahadable
«عملیات بزرگ‌»

#پیشنهاد #عکس #تاریخ

👤محمد:

چه اهل فیلم‌های سینمایی باشید و چه مأنوس تاریخ، از نبرد نرماندی زیاد شنیده‌اید؛ روزی که بیش از ۱۵۰ هزار سرباز نیروهای متفقین، از طریق هوا و دریا، در ساحل نرماندی فرانسه پیاده شدند و فرانسه را از اشغال آلمان نازی درآوردند. عملیات نرماندی را بزرگ‌ترین عملیات آبی-خاکی تاریخ می‌دانند که ۶ ژوئن ۱۹۴۴ شروع شد و تا ۲۵ آگوست آن سال ادامه پیدا کرد.

🔸 نبرد نرماندی در سینما اقتباس‌های روایی زیادی داشته که معروف‌ترین آنها احتمالا نجات سرباز رایان اسپیلبرگ باشد با بازی به‌یادماندنی تام هنکس. تام هنکس و اسپیلبرگ بعدا در سریال «جوخه برادران» هم به این عملیات پرداختند.


🔸 خبرگزاری رویترز که بخشی از شهرت و اعتبارش را مدیون سرویس عکسش است، به مناسبت هشتادمین سالگرد این عملیات، تعدادی عکس را از آن منتشر کرده که دیدن‌شان در کنار خواندن توضیحی که زیرشان درج شده، هم یادآور صحنه‌های سینمایی اقتباس‌شده از این عملیات است و هم یادآور جنگ مهیبی که دنیا پشت سر گذاشت، اما شاید از آن عبرت کافی را نگرفت.

🔸 مجموعه کامل این عکس‌ها را در اینجا می‌توانید ببینید و درباره‌شان بخوانید.

@Pishnahadable
«غریب آشنای سرخ»

#پیشنهاد #گالری #نقاشی #هنر

👤 محمدامین:

کارهای میرزاحمید، پیش از کارخانه یخچال‌سازی متروک فرزوان، روی در و دیوار شهر، گاهی، توجه آنها را که حواس‌شان راحت‌تر پرت دوروبری متفاوت می‌شد، جلب می‌کرد؛ نقاشی‌های به رنگ سرخ از آدمی که فقط آدمیتش به چشم می‌آمد، به آدمیت نخستین آدمیان و البته تنهایی و غربتش، حتی اگر جمعی هم دورش را پر کرده بود. کارهای میرزاحمید، اگر با نامهربانی و کج‌سلیقگی و بی‌ذوقی مدیران شهری، خودشان را از شهر و کوچه و محلاتش محروم نکرده باشند، هم در محلات مختلف تهران نفس می‌کشند و دیوار رهاشده و خرابه خلوتی را زندگی می‌دهند، و هم در شهرهای دیگری مثل خرمشهر و حتی دمشق.

🔸 حالا، میرزاحمید، این هنرمند گمنام که غربت خودخواسته‌اش، تا حد زیادی برای مخاطبانش، او را ناشناس باقی گذاشته، بعد از حدود پنج ماهی که در کارخانه یخچال‌سازی فرزوان، خلوت گزیده و در و دیوار و سقف سوله‌های صنعتی را، محمل زندگی همان کاراکترهای دوست‌داشتنی و غریب همیشگی‌اش کرده، درهای نمایشگاهش را به روی مردم تهران باز کرده و اسمش را هم گذاشته «پنگاهگاه میرزا».

🔸 سالن‌ها، دیوارها، وحیاط‌های تودرتوی پناهگاه او، قصه‌ها، خیال‌ها و رویاهایش را روایت می‌کنند: داستان زندگی انسان‌های سرخ و لاغری که گاه به تنهایی، گاه همراه با یار خود، و گاه در جمعیتی انبوه، عشق و نور و آب و گیاه را با خود به این‌ور و آن‌ور می‌برند. روی این صفحات دیواری، زندگی، با همه غرایب و عجایب و کنج و پستوهایش جاری‌ست: دوستی و پیوند آدم‌ها، عشق زن و مرد، جشن و پایکوبی، سفر و مهاجرت، مرگ و نابودی.

🔸 کارهای میرزاحمید، هم در شکل و ظاهر رو به سنت و گذشته دارند و هم در رنگ. میرزا از خاک اخرا، رنگ سرخ نقاشی‌هایش را می‌سازد و ابزار کارش می‌کند؛ همان خاک سرخی که نخستین آدمیان، نقش‌های روی غارهایشان را با آن زدند.

🔸 پناهگاه میرزا، روزهای چهارشنبه تا جمعه، از ساعت ۱۱ تا ۱۸، غریبه‌ها را هم می‌پذیرد و تا جمعه بعدی (۲۵ خرداد) بساطش پهن خواهد بود. اگر با وسایل نقلیه عمومی تردد می‌کنید، متروی بیمه شما را تا ده دقیقه‌ای آن می‌برد: میدان آزادی، ابتدای بزرگراه لشگری، روبه‌روی پل فرودگاه، خیابان بیمه (نیکخواه عشقی)، نبش نوزدهم، پلاک 2/2، کارخانه سابق یخچال‌سازی فروزان.

@Pishnahadable
«گم‌شدگان برای همیشه»

#پیشنهاد   #سایت #کسب‌وکار

👤امیر:

نه اینکه صددرصد، ولی ۹۰ و چند درصد تاریخ را فاتحان و ماندگان می‌نویسند و بازنده‌ها و رفتگان، گم‌شدگان روایت‌اند و اگر هم اثری ازشان بماند، یا خامه روی کیک فاتحان و برندگان‌اند و یا یک لکه سیاه در کارنامه آنها و مانع تکمیل عیش‌شان، یعنی باز هم اصل فاتح و برنده است و بازنده و رفته و گم‌شده، فرعی که تنش و تعلیق و عطف را چاشنی روایت می‌کند.

🔸 بازنده‌های دنیای کسب‌وکار هم، بیشترشان همین‌اند. ته‌اش آنجایی که رقابت شانه‌به‌شانه‌ای با برنده‌ای داشته‌اند، اسمی ازشان آمده و درسی از شکست‌شان گرفته شده برای آیندگانی که قرار نیست راه آنها را بروند و به همان زمین سختی بخورند که آنها جا خوش کرده‌اند.

🔸 روایت کسب‌وکارها، حتی پیروزها و ماندگارها و باصلابت‌ها و غول‌ها و بازاردارهایشان هم در ایران حال و روز خوش که نه، اصلا حال و روزی ندارد و پراکندگی و معدود بودن در آن ‌پررنگ‌ترین خصیصه است. هرچند استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای جدید حوزه تِک، مثل خیلی دیگر از جنبه‌های کسب‌وکار، در روایت هم پرچم‌دار تغییر و تحول بوده‌اند و با تکیه بر PRهای متفاوت‌شان و اهمیتی که به برند کارفرمایی داده‌اند، تاریخ شفاهی و روایت و داستان روزگارشان را جدی گرفته‌اند و درباره‌شان زیاد می‌شود خواند و شنید و گوش کرد.

🔸 اخیرا وب‌سایت جالبی به نام ناکامولوژی هم شروع به کار کرده تا روایت استارت‌آپ‌های شکست‌خورده و توی‌دیواررفته ایرانی را جمع‌وجور کند و در دسترس عموم قرار دهد. در توضیح اسمش هم گفته که «ترکیبی از کلمات ناکام و اولوژی به معنای علم ناکامی». قرار هم هست به سبک‌وسیاق جمع‌سپاری کارش را پیش ببرد و هرکس درباره هر استارت‌آپ گم‌شده‌ای چیزی می‌داند، بنویسد و این گنجینه را پرارزش‌تر و پربارتر کند.

🔸 فعلا در ناکامولوژی داستان ۵۰ استارت‌آپ شکست‌خورده ایرانی ردیف شده، هرچند داستان‌ها بیشترشان مختصر و کوتاه است و شاید الآن چنگی به دل نزند. در بین استارت‌آپ‌هایی که روایت شکست‌شان در این وب‌سایت منتشر شده، نام‌های آشنایی هم به چشم می‌خورد؛ یوز، کارپینو، بیسفون، ریحون، چیلیوری، چنگال، بامیلو و چندتای دیگر که وقتی اسم‌شان را در این لیست می‌بینید، فکر می‌کنید سال‌ها از پاک شدن‌شان از صفحه روزگار می‌گذرد و خاطره‌ای بس قدیمی‌اند، اما کمی که سرنتان را می‌خارانید و صفحه‌شان در ناکامولوژی را باز می‌کنید، می‌بینید برای همین چند سال پیش هستند و به همین سرعت فراموش شده‌اند.

nakamology.ir

@Pishnahadable
«دوام آوردن در آکادمی»

#پیشنهاد #وب‌سایت #دانشگاه

👤 ایمان:

ایجاد توازن میان کار و زندگی چالشی‌ست که بیشتر آدم‌ها کم‌وبیش با آن روبه‌رو می‌شوند. زندگی علمی/دانشگاهی هم چالش‌های خودش را دارد؛ چه برای دانشجوها و چه برای استادان.

🔸 برای نمونه دانشجوها، به‌ویژه دانشجوهای تحصیلات تکمیلی، در طول دوره‌ٔ تحصیل خود با چالش‌هایی از این دست روبه‌رو می‌شوند: نگرانی از به‌ثمر نرسیدن پروژه‌ٔ دکتری، رد شدن در آزمون جامع، مشکلات ناشی از ضعف زبان انگلیسی، چالش‌‌های متعدد علمی و ارتباطی با استاد راهنما، تصمیم‌گیری برای آینده شغلی، سازگاری با دیگران در محیط آزمایشگاه، مقایسه شدن با دیگران و ...

🔸 استادان، به‌ویژه استادان جوان، هم چالش‌ها و مسائل خودشان را دارند: ایجاد توازن میان تدریس و پژوهش، امنیت شغلی، مشکلات ارتباطی با دانشجوها، مشکلات ارتباطی با همکاران و ...

🔸 به این‌ها مشکلات اجتماعی، نوع ارتباط دانشگاهیان با جامعه و چالش‌های فکری و فلسفی را هم اضافه کنید تا بغرنجی وضعیت و فشارهای روحی و روانی تحمیل‌شده به افراد غوطه‌ور در زندگی علمی و دانشگاه را بتوانید تصور کنید (اگر خودتان دچارش نیستید).

🔸 در مواجهه با هر مسئله و مشکلی قرار نیست چرخ را از اول اختراع کنیم. استفاده از تجربه‌های دیگران و مشورت گرفتن از کسانی که مسیر مشابهی را طی کرده‌اند، اغلب مفید است. مجله‌ٔ ‌‌Science بخشی دارد تحت عنوان Working Life که در آن دانشگاهیان، چه استاد و چه دانشجو، تجربه‌های خود از زندگی دانشگاهی را با خوانندگان به اشتراک می‌گذارند؛ تجربه‌هایی از چالش‌ها، مشکلات، بحران‌ها، شکست‌ها و پشت سر گذاشتن آن‌ها.

🔸 اگر نگاهی به عناوین جستارهای این بخش بیندازید، به‌ احتمال‌ زیاد بعضی از آن‌ها را خواندنی و مفید خواهید یافت:

www.science.org/topic/careers-overline/working-life

@Pishnahadable