حتی شبه مدرنیته هم اصطلاح ناقصی است. این اصطلاح محصول ترس بیجا از هیمنهی پوشالی مدرنیته است تا کسی جرات نکند خود مدرنیته را نقد کند.
اصطلاح غلط شبه مدرنیته تایید و حتی تعظیم مدرنیته نیز هست. به این معنا که انگار مدرنیته در چه جایگاه والایی است که به آن نرسیدهایم و فقط ادای آنرا درمیآوریم و این ادا درآوردن اسمش شبه مدرنیته است.
مدرنیته در مقابل سنت چیزی نیست جز توهم برتری که با فریب بروز بودن القاء میشود.
سنت یک میراث بیانتها است که حداقل در طول هزار سال انباشته شده و از همان آغاز هم در اوج تکامل بوده.
سنت یک کاخ پرشکوه است که در آن هرچه بخواهید هست: شعر، حکمت، عرفان، اقتصاد، معماری، روانشناسی، سیاست، ...
و حکایت پیروان مدرنیته حکایت جوانی است که از چندین نسل به او ارث بزرگی رسیده ولی همه را ترک کرده و در کنار کوچه خاکی دکه زده و میگوید: من میخواهم ثروتم را خودم از صفر مطلق بسازم.
اصطلاح غلط شبه مدرنیته تایید و حتی تعظیم مدرنیته نیز هست. به این معنا که انگار مدرنیته در چه جایگاه والایی است که به آن نرسیدهایم و فقط ادای آنرا درمیآوریم و این ادا درآوردن اسمش شبه مدرنیته است.
مدرنیته در مقابل سنت چیزی نیست جز توهم برتری که با فریب بروز بودن القاء میشود.
سنت یک میراث بیانتها است که حداقل در طول هزار سال انباشته شده و از همان آغاز هم در اوج تکامل بوده.
سنت یک کاخ پرشکوه است که در آن هرچه بخواهید هست: شعر، حکمت، عرفان، اقتصاد، معماری، روانشناسی، سیاست، ...
و حکایت پیروان مدرنیته حکایت جوانی است که از چندین نسل به او ارث بزرگی رسیده ولی همه را ترک کرده و در کنار کوچه خاکی دکه زده و میگوید: من میخواهم ثروتم را خودم از صفر مطلق بسازم.